مهدي جهانبحشان: اخيراً يک مقام منيع در سازمان تأمين اجتماعي در مقام قضاوت اظهار نظر کرده و با قدرت اجرايي، تشخيص دادهاند که هفته نامه نسيم جنوب، وابسته به سازمان سيا و اينتلجنت سرويس انگلستان و موساد اسرائيل، بايد امحاء و سوزانده شود.ما هم در مورد مدير مسئول و سردبير آن يعني يونس قيصيزاده تحقيق کرديم و جرمهاي نابخشودني زير را به پرونده ايشان اضافه ميکنيم..
اکنون خبر ميرسد در دولت ابراهيم رئيسي دوباره ميخواهند به آن سالها برگردند، در کنار تصفيه و برکناري استادان منتقد و ناموافق، دانشجويان را هم چک کنند و محدوديتهاي دهههاي نخست انقلاب را دوباره احيا کنند. نمي دانم چرا ميخواهند تجربه شکست خورده دهه 60 - 70 را دوباره تکرار کنند...
دکتر سعيد معدني: در اموراجتماعي حلاليت طلبيدن موضوعيت ندارد. بدون شايستگي پستهاي مهم را اشغال کردن، اشتباهات مهلک داشتن، دروغ بستنها، خيانتهايي که اين همه فقر و بيکاري و بحران و نااميدي و خودکشي و ديگر آسيبهاي اجتماعي را در جامعه به بار آورده با يک حلاليت طلبي خودخواهانه حل نميشود. اصلا حلاليت طلبيدن از چه کسي و از چه چيزي؟..
دکتر محمود دهقاني: عباس معروفي خالق سمفوني مردگان که نزديکان او را «باسي» صدا مي کردند؛ نويسنده، شاعر و روزنامه نگاري پر تلاش و ايران دوست بود. از خانواده اي تبارمند و با فرهنگ که از سنگسر به تهران آمده بودند و از ديرباز در ياري رساندن به تهي دستان آوازه داشتند. معروفي در کار نويسندگي و حتا سياسي اجتماعي تا آنجا که به مردم و کشورش مربوط مي شد، آرام نمي نشست و استراحت نمي شناخت...
اسماعيل منصورنژاد: از اواخر دهه 60 و اواسط دهه 70 که شور و هيجان جنگ به خاموشي گراييد، حفره ها و شکاف ها بين دولت و ملت يکي يکي پديد آمدند و آشکار شد اگر روند اوضاع به سمت «تغيير رويه ها» در حکمراني و «اصلاح» پيش نرود...
مهدي غضنفري:هفته نامه ««نسيم جنوب»» را دکتر اميرخلف پور (دايي ام) و يونس قيصي زاده (با همراهي باورنکردني همسرش نسيم فقيه) اين دو رزمنده سابق شروع کردند (دکتر خلف پور جانباز و قيصي زاده رزمنده و پسر شهيد هم است) که دل در گروه محمد خاتمي و حرکت مدني اش براي نيل به آزادي و فضايي بازتر داشتند...
دکتر حميد اسدپور: «نسيم حنوب در استان بوشهر وزيدن خواهد گرفت»، با اين جمله بود که فصلي نو در تاريخ مطبوعات بوشهر آغاز شد و اينک از آن روزي که اين آگهي منتشر شد بيست و پنج سال مي گذرد. بيست و پنج بهار و هزار شماره. «نسيم جنوب» حاصل تلاشهاي يونس قيصي زاده و همسر گرامياشان نسيم فقيه (گويا نام هفته نامه نيز از ايشان گرفته شده) و البته همکاران محترم و همراهان ايشان...
از فعاليت جنبشي به شبكهاي- انجمني
آقايان پس از اينكه متوجه شدند كه آراي لازم تكميل است، شروع كردند به مطرح كردن خواسته و منويات كه انصافاً و اخلاقاً و شرعاً شهردار منتخب را مسلوب اليد و بي خاصيت ميكرد، بنابراين تا دقايق نهايي هم منتظر ماندند ليكن جواب اجابت دريافت نكردند رفتند و با حامي آقاي رييسي ائتلاف كردند...
اساس اصلاحطلبي بهرسميتشناختن مخالف است
چهارسالحساس را پيشرو داريم
اگر شما جوانان در خانه بنشينيد، بدانيد كه در پيادهروهاي ما هم ديوار خواهد بود. شما آنها را نميشناسيد من آنها را ميشناسم. آنها روزي در جلسهاي تصميم گرفتند كه در تهران و در پياده رو ديوار بكشند. آنها ميخواستند پياده رو زنانه و مردانه ايجاد كنند، همانطور كه در محل كارشان بخشنامه تفكيك جنسيتي را ايجاد كردند...
سعيد ليلاز در گفتوگو با «اعتماد»:
به تداوم دولت روحاني نياز داريم
حسين دهباشي با فائزه هاشمی براي مجموعه تاریخ شفاهی «خشتِ خام» گفتوگويي انجام داده و متن آن را در اختيار «شرق» قرار داده است. گزيدهاي از اين گفتوگو در ادامه ميآيد.
گفتوگو با صادق خرازي جذابيتهاي خاصي دارد به ويژه آنكه معمولا صريحتر از تصور صحبت ميكند و طعنه ميزند. او اينبار به ساز و كار شوراي عالي سياستگذاري اصلاحطلبان معترض است و ميگويد اين اعتراض را طي نامهاي به رييس دولت اصلاحات به عنوان رهبر اين جريان تقديم كرده است. او همچنين از اينكه برخي اصلاحطلبان پيشتر راديكال، امروز پرچم اعتدال بلندكردهاند استقبال ميكند و آن را نشانه بلوغ فكري سياسيون ميداند اما معتقد است ايده آنها مبني بر حمايت بيقيد و شرط از روحاني مخالف روح دموكراسيخواهي است و انتخاب كانديداي اصلاحطلبان براي انتخابات رياستجمهوري آينده بايد برآمده از يك روند دموكراتيك باشد روندي كه مذاكره با شخص حسن روحاني در آن نقشي حساس دارد. خرازي به مذاكره با روحاني خوشبين است چرا كه ميگويد او امروز بيش از ٩٢ به اصلاحطلبان نياز دارد. او برخي عقبنشينيهاي دولت را محصول فشار سنگين مخالفان ميداند و ميگويد اين فشار را به شما بياورند عقبنشيني كه ميكنيد هيچ دو معلق هم روي آن ميزنيد! در حالي كه او آماده ميشد تا براي ادامه درمان راهي سفر شود چند ساعتي در منزلش ميهمان بوديم.
نحوه مواجهه اصلاحطلبان با انتخابات رياستجمهوري آنقدرها هم روشن و شفاف نيست كه پيش از اين تصور ميشد. عدهاي معتقدند بدون اما و اگر بايد از همين امروز اعلام كنيم كه تنها و تنها از حسن روحاني حمايت ميكنيم. در مقابل، عدهاي ديگر ميگويند تداوم حمايت اصلاحطلبان از روحاني بايد منوط به بررسي عملكرد وي و آغاز گفتوگوهاي سازنده با روحاني و دولتمردانش باشد. آنها حمايت بيچون و چرا از روحاني را معادل نفي نقد او ميدانند و معتقدند مسدود كردن راه نقد دولت با اعلام حمايت بيچون و چرا عدول از هويت اصلاحطلبانه است. هويتي كه در بطن خود نقد قدرت را دارد و در طول سالها بارها و بارها به خاطر همين نقد قدرت هزينه داده است. علي شكوريراد، دبيركل حزب اتحاد ملت ايران اسلامي از جمله كساني است كه ميگويد ما در جستوجوي كانديداي انتخابات ٩٦ نيستيم و به طور طبيعي كانديداي ما روحاني است. اما اين دليل نميشود نقايص و اشتباهات دولت را نبينيم و گوشزد نكنيم. شكوري راد همان طور كه از او انتظار ميرود صريح و بيپرده صحبت ميكند. از فرآيند انتخابات ٩٢ و چگونگي رسيدن به نام روحاني تا انتخابات مجلس و اتفاقات درون حزب اتحاد پروايي ندارد تا جزييات را بگويد و اشتباهات را بپذيرد .
بابك فقيه : امروز كه در آستانه ي شروع بكار مجلس دهم و به تبع آن انتخاب رياست آن هستيم ، بايستي توجه به بيانيه ي رسمي شوراي هماهنگي اصلاح طلبان استان بوشهر مبني بر خواست و تمايل آنان به انتخاب دكتر عارف به عنوان رياست مجلس، كه همانا كفِ مطالبات...
ناهيد مولوي
هفتم اسفند كه به پايان رسيد اصلاحطلبان مست پيروزي بودند. زير توپخانههاي تخريب كه آنها را انگليسي خوانده بود با دستاني بسته و با تكرار و پا درمياني تاثيرگذارترين چهرهشان توانستند ردصلاحيتهاي گسترده را بلاموضوع كنند و با سربازهايشان ژنرالهاي اصولگرا را شكست دهند و تمام كرسيهاي پايتخت را از آن خود كنند. بيترديد هفتم اسفند ميتواند يكي از تاريخيترين پيروزيهاي اصلاحطلبان شمرده شود، پيروزياي كه بعد از دعواهاي سياسي و پرهزينه سال ٨٨ و در ادامه ٢٢ خرداد ٩٢، ميتواند كمي فضاي سياسي كشور را به سوي تعادل پيش ببرد. در اين ميان اما يك نفر هست كه كمي از فضاي پيروزي فاصله گرفته است و بيش از آنكه بخواهد از دلايل اين پيروزي مهم و اثراتش سخن بگويد به زواياي ديگري ميانديشد، زوايايي كه يا از ديد بسياري از فعالان سياسي پنهان است يا اگر برايشان رخنمايي هم كرده باشد فعلا سكوت انتخابشان است. اين روزها در سر مردي كه در روزگار اصلاحات مغزش مورد هدف گلوله قرار گرفت ايدههايي رژه ميروند كه در نظر اول شايد كمي دست نيافتني باشد اما زماني كه بحث را آغاز ميكند و همه زواياي آن را واكاوي ميكند متوجه ميشويم كه طرح اين موضوع ميتواند دغدغه همه چهرههايي باشد كه به آيندهاي متفاوت براي ايران ميانديشند. سعيد حجاريان بعد از هفتم اسفند بيش از آنكه در كنار همفكران و دوستانش از طعم پيروزي اصلاحطلبان لذت ببرد در كنار اصولگراياني ايستاده كه شكستي سخت را تجربه كردهاند و آنطور كه خودش ميگويد ميخواهد با اصولگرايان همدردي كند و اين همدردي را باز شدن دريچهاي براي گفتوگو با اصولگرايان ميداند تا بتوان يك طرح ملي را در قالب آن پيش برد و پله به پله تغييراتي بنيادين در قانون انتخابات ايران داد. افقي كه او به آن خيرهشده بسيار دور است و خودش هم در طول اين گفتوگو به آن اعتراف ميكند اما به نظر ميرسد از نگاه او زمان صحبت درباره اين مساله فرار سيده است. حجاريان ريشه مشكلات در سپهر سياسي ايران را حزب گريزي ميداند و معتقد است طرحي كه اين روزها فكرش را مشغول كرده ميتواند همه گروههاي سياسي كشور را از اصلاحطلب تا اصولگرا به تشكيل حزب وادارد تا درون احزاب افرادي ورزيده پرورش پيدا كنند. مردي كه عنوان تئوريسين اصلاحات را بر دوش ميكشد معتقد است بايد قدم به قدم فرم انتخابات در ايران را تغيير داد و در اين ميان صحبتهايش گريزي هم به قانون استاني شدن انتخابات ميزند، قانوني كه توسط شوراي نگهبان رد و مسكوت ماند. او ميگويد: در قدم اول مجلس دهم بايد قانون استاني شدن انتخابات را به صحن بازگرداند و با رفع ايراداتش آن را تصويب كند و اگر شوراي نگهبان دوباره اقدام به رد آن كرد به مجمع بفرستند و تاييدش را بگيرند. در سراسر اين گفتوگو براي ما ابهامات بزرگي ايجاد ميشد و او با صبر درمورد همهشان جواب ميداد و براي درك بهتر موضوع بارها از مدل انتخابات در اروپا، امريكا و حتي تركيه و پاكستان مثال ميآورد. حجاريان معتقد است سطح پارلمان در اداره امور كشور پايين آمده و ايجاد انتخابات حزبي ميتواند مجلس را به راس امور برگرداند و سطح سياستورزي در ايران را كه به عقيده بسياري در دهه اخير پايين آمده ارتقا بخشد. كساني كه با سعيد حجاريان هم كلام شده باشند به خوبي ميدانند به دليل وضعيت جسمي ويژهاي كه دارد صحبت طولاني برايش مقدور نيست اما اين بحث به قدري برايش مهم و اساسي بود كه زمان اين گفتوگو به دو ساعت كشيد. اگرچه اين گفتوگوي طولاني نميتواند پاسخگوي همه سوالاتي كه در ذهن مخاطبان به وجود خواهد آورد باشد اما بيترديد ميتواند آغازگر بحث جديدي در فضاي سياسي كشور باشد و به مرور تبديل به دغدغه افرادي شود كه پاسداري از نهاد انتخابات و تغيير به سوي پيشرفت در عرصه سياست ورزي را در ذهن خود دارند. مشروح گفتوگوي «اعتماد» با سعيد حجاريان را در ادامه بخوانيد.
تحليل راي هفتم اسفند : ظهور جنبش جديد اجتماعي
میثم قیصی زاده :گرچه از آغاز تبليغات انتخاباتي شوراي سياستگذاري اصلاح طلبان و حزب اعتدال و توسعه حمايت خود را از خدري اعلام نموده بود، اما اين حمايت كافي نبود تا اعتماد و راي سياسي مردم بوشهر را در سبد راي خدري بگذارد... اما در روزهاي بعد سه اتفاق مهم باعث شد تا مردم بوشهر به خدري اعتماد كنند و ...
اعتماد: مرجان زهراني/ كشمكشهاي سياسي ميان راست و چپ با وجود گذشت بيش از يك سال از انتخابات رياستجمهوري همچنان ادامه دارد. گرچه تعيين تكليف نتيجه انتخابات به عنوان مهمترين مقطع تصميمگيري و كنشگري براي جناحهاي سياسي عمدتا پاياني براي اين نزاعهاي سياسي و متهم كردنهاي پي در پي پيشاانتخاباتي باشد اما به نظر ميرسد حوادث بعد از انتخابات ٨٨ همچنان فضاي سياسي كشور را به سمت تخاصم و نزاع پيش ميبرد. در اين ميان فقدان وحدت و اتحاد ملي يا به تعبيري هماهنگي ميان جناحهاي سياسي بيش از گذشته احساس ميشود. حميدرضا جلاييپور، فعال سياسي اصلاحطلب علت تداوم اين كشمكشها و نزاعهاي سياسي را ميدانداري تندروها در هشت سال گذشته ميداند كه براي حفظ موقعيت گذشتهشان همچنان از شيوههاي راديكالي براي اختلافافكني ميان جناحها و گروههاي سياسي استفاده ميكنند. او راهكار رسيدن به انسجام و هماهنگي را هم بازگشت به دوران هاشمي و خاتمي و خارج كردن تندروها از متن جامعه سياسي كشور ميداند. او همچنين معتقد است «اتفاقي كه در انتخابات رخ داد اين بود كه اصلاحطلبان و اصولگرايان معتدل در يك ائتلاف نانوشته شركت كردند و همين ائتلاف و نزديكي و هوشياري مردم بود كه نتيجه مطلوب انتخابات هم رقم خورد. اما عدهيي تندرو در اين ميان همچنان ناراضي هستند چون نتيجه انتخابات برايشان دور از انتظار و غافلگيركننده بود.»
ورود بيدردسر به انتخابات مجلس دهم، دلمشغولي و ذهنمشغولي چهرههاي شاخص اصلاحطلب است؛ چهرههايي كه در هشت سال گذشته از بسياري از فعاليتهاي حزبي و تشكيلاتي محروم شدند و همچنان درگير حرفها و حديثهايي هستند كه رقبايشان براي آنان ميزنند. همين حرف و حديث اصلاحطلب ستيزان، عناصر سياسي اصلاحطلب را بر آن داشته...
كشور در طول هشت سال گذشته بايد در مسير توسعه و رشد قرار ميگرفت اما متاسفانه تورم لجام گسيختهيي حاكم شد به طوري كه رشد منفي به شش درصد در سالهاي پاياني رسيد، وجود فسادهاي بزرگ در همان مقطع، پس از آن اختلاس سه هزار ميلياردي، فساد بزرگ در تامين اجتماعي و بانك مركزي خود گواه ضربه به كشور بود...
راهبرد دولت اعتدالي طبعا متفاوت از راهبرد اصلاحطلبان است. دولت روحاني از منظر نداشتن راهبرد شايد بيشتر در معرض آسيب قرار داشته باشد. اگر فقدان راهبرد روشن، دولت دوم اصلاحات را به زمين سخت و سنگلاخي زد./ در دولت روحاني هنوز چند ماه نگذشته آنچنان به اعتبار دولت ضربه زد كه اثر مهرش تا پايان بر پيشاني دولت باقي خواهد ماند..
آرمان- سعيد سيف: «سخت بر این باورم که اصلاحات به حکم طبیعت و ماهیت خود، زنده به آن است که آرام نگیرد، موجی است که آرامش آن در عدم آن است. اما این نهاد ناآرام ما را به عبور از بزرگان خود فرا نمیخواند. همینجا باید یادآور شوم که بزرگی این بزرگان نیز در گرو عدم عبور آنان از کوچکان (نسل دوم و سوم)و همراهی و همسویی و همنوایی با آنان است». اين را تئوريسين نواصلاحطلبي دكتر محمدرضا تاجيك ميگويد، نواصلاحطلبي، اصلاح اصلاحات، اصلاحات خط سوم، بازخواني اصلاحات همه اينها تعريف اصلاحطلبي در عصر جمهوري پنجم است، و اتفاقا معني و مفهوم همه آنها يكي است. عصر دكتر حسن روحاني همان جمهوري پنجم است كه اصلاحطلبان تصميم گرفتند با توجه به شرايط موجود اصلاحطلبي را تعريف كنند. با توجه به نياز روز و داشتههايشان. دكتر محمدرضا تاجيك معتقد است تمام اين تعريفها در ذيل خاتمي تعريف ميشود. مشروح مصاحبه اين استاد دانشگاه با آرمان در ذيل آمده است:
آيا حاكميت تصميم به حذف اصلاحطلبان داشته است؟ خير. من ميگويم چنين تصميمي نداشته است. از بعد از 88 اين نوع نگاهي كه به وجود آمده است كه اصلاحطلبان قرار است اتفاقات مشابه 88 را ايجاد كنند و اساس نظام را به هم بريزند. خب چنين نگاهي به اصلاحطلبان غلط است. بله البته در آن شرايط فرصتسازي براي اصلاحطلبان با محدوديت زيادي مواجه بود
شرايط اكنون اصلاحطلبان، شرايط «خواستن ـ نتوانستن» توام با «نتوانستن ـ خواستن» است. اصلاحطلبان در تاريخ اكنون خود، كه بيشتر شبيه آغازين لحظههاي دوباره برخاستن ققنوس از خاكستر خود است. اصلاحطلبان در اين برخاستن دوباره خود، ميخواهند كه چون گذشته بال و پر بيارايند و به هوا برخيزند، اما نميتوانند،..
نیروهای اصلاحطلب از تاکتیکها و راهبردهای متفاوتی برای رسیدن به هدفشان استفاده میکنند. هدف محوری شخصیتها، احزاب و نهادهای مدنی اصلاحطلب درجامعه مدنی ایران ازسال 1376 تاکنون (1393) توسعه همهجانبه (سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی) با اولویت دادن به توسعه سیاسی بوده است. ..
بررسي ميزان همراهي سياسي اعضاي هيات دولت با روحاني در گفتوگو با سعيد ليلاز
رييس جمهور به اندازه تمام كابينهاش سياسي است
روحاني تنها نيست
پيام رهبر انقلاب يك پيام تاريخي است. اما بيش از آنكه يك پيام سياسي باشد فتواي سياسي در فقه سياسي شيعه بود و نقطه عطفي در ادبيات سياسي و حكومتي اسلام شد. تشخيص و تشخص راي هر فرد داراي مالكيت است من همان زمان مقالهيي نوشتم تحت عنوان حقالناس. من معتقد بودم كه با اين پيام، يك پارادايم جديدي در ادبيات سياسي ايران متولد شد. اين پيام، حقالناس و تشرع را همراه و همساز با راي مردم كرد.
آرمان- احسان انصاری: «نواصلاح گرایی»یا «اصلاح اصلاحات»؛ این تعبیری است که به تازگی در بین برخی از تئوریسنهای برجسته جنبش اصلاحطلبی ایران مطرح شده است. شاید در نگاه اول به نظر برسد جریان اصلاح طلبی که از بدو پیدایش خود تاکنون که قریب به هفده سال از آن میگذرد درهیچ برهه از عمر خود رنگ آرامش و فرصت بازاندیشی و «نو شدن» خود را بهدلیل برخی تنگنظریها نداشته است چگونه قصد دارد وارد فاز شبه پست مدرنیستی «نواصلاحطلبی» با ویژگیهای بینالمللی شود.اما با کمی تأمل ودگر اندیشی در صیرورت زمان، میتوان به پاسخهای مختلفی برای چرایی این گفتمان در فضای کنونی ایران امروز رسید. جایی که دکترمحمد رضا تاجیک که یکی از هواداران و پیشگامان «نو اصلاح طلبی» در ایران به شمار میرود با تأکید بر دغدغه نسل چهارم انقلاب دراین باره تصریح میکند:« نسل امروز ما خسته و ملول از جریانها و گفتمانهای مرسوم و مألوف جامعه، از یکسو و با مواجهه با نحلهها و مکاتب و نظامهای اندیشگی گوناگون و نیز با آشنایی با روشها و منشهای بسیار متفاوت کنشورزی اجتماعی و سیاسی، از سوی دیگر، در انتظار گشوده شدن روزنه و پنجرهای و وزیدن هوایی تازه است. رسالت «ما»ی اصلاحطلب امروز گشودن همین روزنه و پنجره است». تاجیک که دارای دکترای تحلیل گفتمان سیاسی از دانشگاه«اسکس»انگلستان است درباره پهلو زدن «نواصلاحطلبی»به پست مدرنیسم نیز خاطرنشان میکند: «نواصلاحطلبی مرزها و فاصلههای صوری و شکلی میان سنت و مدرن و پستمدرن را فرومیریزد و جایی در جغرافیای مشترک آنان که با ارزشها و هنجارها و فرهنگ بومی ایرانی سازگار است، میایستد. به بیان دیگر، نواصلاحطلبی نه عبور از سنت را ممکن و مطلوب میداند، نه بیاعتنایی به مدرنیته و پستمدرنیته را، و نه مسحور و محصور یکی از اینان شدن و زیستجهان خود بدان سپردن. نواصلاحگرایی با حفظ فاصله انتقادی خود نسبت به این سه، تلاش میکند دفتری فراسوی این دفاتر بگشاید و در آن انشا و دیکته خود بنویسد.در ادامه متن گفت و گوی آرمان با دکتر محمدرضا تاجیک را از نظر میگذرانید:
آخرین اخبار
- بايد براي تراژدي ورزش بوشهر، سالها گريست
- چرا نفت و گاز، از فعاليتهاي ورزشي استان بوشهر حمايت نميکنند؟
- چهار نکته براي رابطه پايدار والدين با فرزندان نوجوان
- نگاهي به تبعيضهاي درماني در کشور / به بهانه کلنگ زني بيمارستان نفت در شيراز
- استقبال از عيد نوروز باستاني در بوشهر
- دنياي معترضان
- چاپ شعري از استاد باباچاهي در امريکا
- آقاي استاندار در مقابل لغو مجوز فستيوال کوچه بوشهر، پاسخگو باشيد
- گردشگران دره ساساني «تنگ جيز» دشت خشت کازرون
- خاطرات خدمت سربازي در سپاه دانش
- مرثيه اي براي موسيقي
- فستيوال کوچه بوشهر در مسير رونمايي از گنج موسيقي نواحي است
- «کوچه بوشهر» مدل جديدي براي آغاز کوچههاي ديگر ايران
- در فستيوال کوچه بوشهر چه گذشت؟
- «کوچه» فستيوالي که واقعا فستيوال است!
پربیننده ترین
- ویژهنامه سوگ شادروان پرويز هوشيار ؛ نویسنده و هنرمند بوشهری
- گزارش تصویری افتتاح دانشکده هنر و معماری بوشهر با حضور وزیر راه و شهرسازی
- 21 استانداری که در بوشهر بر صندلی ریاست نشستند + تصاویر
- پسر عبدوي جط، سر منوچهر آتشي را شکسته بود
- فستيوال کوچه؛ اميد فرداي فرهنگ و هنر بوشهر
- زندگی مردم بوشهر با موسیقی پیوند و گره خورده است
- چگونه دلیران تنگستان ساخته شد + تصاویر
- عکس هائی دیدنی از سریال به یاد ماندنی دلیران تنگستان
- گوشه ی بیداد و شفای شروه خوان ِ...
- باران نشاط با موسيقي بوشهري شريفيان در تهران + تصاویر
- به احترام بیست و پنج سرباز، ایست خبردار!!!
- کتل ملو
- تصاویر کنونی دانش آموختگان دبیرستان سعادت بوشهر در سال (1349 - 1346)
- خاطره تُوسون و شِنو تو دِرياي بوشهر
- تحمل نه شنيدن / حسين زيرراهي