طراحی سایت
جستجو:

رضا محمودي: هنوز يادمان نرفته است که بوشهر زماني يک استانداري داشت که پاي مجوز اجراي کنسرت محسن شريفيان و گروه ليان تا جايي ايستاد که با آن همه مخالفت و ممانعت حضوري، تندروها را به عقب نشاند و باعث اجراي آن کنسرت شد، اما اکنون شاهد انفعال استاندار بوشهر در اين زمينه هستيم به طوري که تاکنون نه تنها شاهد اظهارنظر وي در اين خصوص نبوديم که حتي نتوانست از مجوزي که از سوي دولت براي برگزاري اين فستيوال کشوري صادر شده بود، دفاع کند.

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

لغو فستيوال موسيقي کوچه در حالي صورت گرفته است که 8 هزار بازديدکننده از اين فستيوال سرگردان در کوچه پس کوچههاي بافت تاريخي اين شهر از اين موضوع گلايه دارند. اين گلايهها در شرايطي مطرح ميشود که عزتالله ضرغامي، وزير ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايع دستي يا اعضاي دولت و سخنگوي آن که بارها بر لزوم برپايي رويدادهاي شاديآفرين براي مردم تاکيد کردهاند...

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

بشير علوي: گريز از جنگ و پيشآمدهاي آن، راه نجات زن، مشکلات و گرفتاريهاي زنان بهويژه در برابر مردان، و ذهن قوي و جستجوگر زنان از جمله مؤلفههايي هستند که در داستانهاي کوتاه اين مجموعه يافت ميشوند. نوع پردازش به متن و زبان، و شيوه برخورد با شخصيتها و نحوة بيان مشکلات و بروز دادنِ آنها نوعي نگاه زنانه را به متن نشان ميدهد؛ نگاهي که از ديد يک نويسندة زن نميتواند پنهان بماند...

ارسال شده 2 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

دکتر نورالدين اميري: پس از چند هفته کلنجار رفتن با پيشنهادات و پيش دانستههاي ذهني خود، ناگهان زني که از جنس دريا  که سالها پيش در کنار جاده بذري در انديشه من کاشته بود روييد. لحظه، لحظهاي زيبا توام با هيجاني شيرين بود که جانم بيدار نموده بود. موضوع را با صادق سعيدي هنرمند خلاق  شهرداري بوشهر در ميان گذاشتم. پس از چندي استاد عطا صحرايي، يکي از تنديسسازان مطرح کشوري را به من معرفي نمود. پس طرح موضوع با استاد صحرايي و ...

ارسال شده 2 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

دکتر کيوان آقاياني: در بوشهر ما کم نيستند کساني که در مستندسازي شهرت جهاني دارند و برندگان جوايز بينالمللي هستند، افرادي چون «رامتين بالف» و «داريوش غريبزاده» در کنار دهها چهره بزرگ و هنرمند همچون «رسول و رضا پولادي» مي توانند با ساختن مستندات و قطعههاي موسيقي و ترجمه آن به چند زبان زنده دنيا، تاثير بسزاي در شناساندن بوشهر و مناطق توريستخيز آن در سطح کلان کشوري و بينالمللي داشته باشند...

ارسال شده 3 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

کتاب «گامهايي براي بهتر شدن» نوشتة يونس قيصيزاده، روزنامهنگار و نويسندة جنوبي در حوزه روانشناسي و خودآگاهي به همت انتشارات «شروع» منتشر شد. به گزارش خبرگزاري کتاب ايران (ايبنا) در بوشهر، در اين کتاب نويسنده در فصل يک به موضوع خودآگاهي و نقش آن در زندگي ميپردازد. در فصل دوم به موضوع «خودمشاهدهگري» پرداخته شده است. فصل سوم به «تيپهاي شخصيتي» و همچنين «تيپهاي کهن الگو» اختصاص يافته است...

ارسال شده 4 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

کنسرتي که بوي دريا ميداد

بهار بيگدلي - استراليا

 

کنسرت گروه ليان براي من شايد با خيليها فرق داشت و فقط يک کنسرت پرشور و حال نبود. کنسرت اين شب صرفا يادآور اين نبود که از موسيقي وطني فقط تو غربت ميشه آزادانه لذت برد. کنسرت ليان براي من فقط نيشتر به غم دوري از خانه و يادآور تلخي مهاجرت نمود. کنسرت گروه ليان فقط احساس غرور از داشتن موسيقي فولك و اصيل مردم جنوب نبود، کنسرت و گروه ليان فقط افتخار به وجود دختران جسور و با استعدادي مثل ليانا نبود. يادآور راستي و درستي مردم جنوب بودن و براي من يادآور خوبيها و شيرينيهاي گذشته.

کنسرت گروه ليان با موسيقي محلي نواي دلچسب ني انبان و حال و هواي جنوب براي من يادآور کودکي و نوجواني بود. يادآور همان خاطراتي که گرد گذر زمان و پستي بلنديهاي زندگي رويشان نشسته است. کنسرت ليان براي من يادآور بابا بود بابايي که خيلي وقت نيست، رفته، اما با رفتنش خيلي چيزها رفته، ليان يادآور عطر فلفل و ادويه غذاهاي عمه ماه نسا بود. ليان يادآور طنين صداي مهربون آقاي دهباشي بود. ليان روزاي خوشي که با عديله گذراندم بود و يادآور زير زيرکي خنديدن و ريسه رفتن بود، کنسرت ليان براي من فشرده شدن قلبم از ديدن شکستن آقاي کنين مرد نازنين روزگار از رفتن بابا بود، صداي غرغر مامان از آنهمه صداي اخبار تو خونه آقاي کنين بود و عطر مرباي بالنگي که از درخت باغچهشون چيده شده بود.

اون شب توي سالن بوي جنوب ميآمد بوي همان گوش ماهيايي که جمع ميکرديم، بوي دريا.

انگار دوباره با بچهها توي قايق نشسته بوديم و باد داشت موهامو ميبرد. خيس شده بوديم  و صداي قهقهمون ميومد. همه اون شب همه توي سالن بلند ميخنديدن و منو ياد خونه ميانداختن، خونهاي که دوره و گرماشو هميشه کم دارم.

اون شب وسط اون همه هياهوي سالن رفتم به گذشته و خاطراتي که ديگه خيلي دور به نظر ميان، دلم از نداشتنها و نبودنها گرفت و اشکم سرازير شد، اما با تمام وجود لذت بردم. ممنون از گروه ليان که با وجود کاستيهايي که هماهنگ کنندههاي ملبورن از پسش بر نيومده بودن، اجراي بسيار زيبا و دلنشيني داشتند.

ممنون از ليانا شريفيان براي به نمايش گذاشتن جسارت و مهارت و تاثير حمايت خانواده، ممنون از محمد بحراني هنرمند که وجودش گرمي کنسرت رو بيشتر کرد و صداش خاطرات نه چندان دور «جناب خان» شخصيت مورد علاقه بابا رو واسم زنده کرد.

ته همه چي ميرسه به ايکاش، ايکاش ميشد زمانو برگردوند. ايکاش دوباره ميشد دوباره دورهم جمع شد، ايکاش دوباره ميشد از ته دل خنديد، اي کاش روزگار خوبي تو راه بود.

ارسال شده 4 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

يونس قيصي زاده

دهها اتفاق ناگوار، ميتوانست طور ديگري اتفاق ميافتاد اگر که ما خودمان سرنوشت خودمان را مينوشتيم، اما در دنيايي زندگي ميکنيم که کنترل چنداني بر آنچه در بيرون از ما ميگذرد، نداريم. در اين صورت براي حفظ سلامتي روانيامان، چارهاي جز پذيرش آن چه رخ داده هست، نداريم. اما قبل از اين که دير شود، قدر کساني را که دوست داريم بدانيم، لحظههاي اين زندگي با هم بودن، هميشگي نيست، به خاطر مسائل جزيي، کدورت و ناراحتي و دلخوري را جايگزين عشق و دوستي و علاقه نکنيم، هواي کساني را که دوستشان داريد، در اين اوضاع پرآشوب، داشته باشيد...

ارسال شده 4 ماه پيش در سلامی و کلامی ، نظر (0)

دکتر حميد اسدپور :  هفته نامه نسيمجنوب متشکل  ازافراد گوناگوني است که براي خدمت به جامعه گرد هم جمع شدهاند واين افراد فقط شامل  مديران نشريه نميباشند. آقاي مديرکل آگاهانه يا ناآگاهانه اتهام جمعي به يک گروه بزرگ از شهروندان وارد ساخته و باعث خسران و زيان آنها شده و به موجب قاعده لااضرار، بايستي از اين اتهامزني دسته جمعي بپرهيزد و پوزش  بخواهد زيرا در نشريه نسيم جنوب سه گروه دخيل هستند که به هرسه گروه اتهام زده شده است...

ارسال شده 4 ماه پيش در دیدگاه ، نظر (0)

قصه کوتاه: ظَهرِ روزگار

شاهرخ تنگسيري

غُنچو گفت: خين قيت دادم!، گفتم چه زدي که خين قيت دادي رفيق، چيشات سي چه قبله و کُهبادن؟ يه پک نفس بري رو سيگار زر زد که تش تو فيلترش راس کرد. گفت: ظَهرِ روزگار!

تو دل خوم گفتم اي گُه تو اي روزگار از غنچو هم نِواگشتي.

سرم واگردوندم ديدم ميرسين کورو نبش دکون بن شمس سر فلکه شيشم بهمن تو چيش افتو  ويساده و شُپ ِ شُپِ عرقن، مث هميشه  يه رپته بليط اعانه ملي تو دسشن و تو دماغي بُنگ مي داد: عاني ملي، عاني ملي.  رفتم هِلش سلام کردم،  گفت: به، سلام آغي خوم، کُجي بوا نيسي، تونم پرسمون نمي کني، يلّا نِه، امشو ديگه بخت با خوت يارن يکي از تو دلش بکش. خنده م گرفت گفتم عامو ميرسين خبر نداري بخت و اقبال مو و تو مث همن بوا، فقط يکي مون مي بينينم، يکيمون نمي بينيم تا هر دوتامون زجرکُش روزگار بشيم . گفت حالا يکيش بکش خدا کريمن از صب گَه  تا حالا دوتاشم نفرختم امشو شووشن،  دلش نشکوندم، گفتم اختيار با خوت، مو خو پيش بخت و اقبال خوم ري سفيدم .  تبسم خِشي کرد و مثل کسي که غيرتش  ميون زمين و آسمون گير کردهايي پا او پا کرد سرش گرفت رو به آسمون و گفت: يا خدا ري سفيدمون کن. دوتا بليط دو تومني از دسته جدا کرد داد دستُم،  دوتا نووت دو تومني نهادم تو جيبش خدافظي کردم،  دلش خش شد و از ته دل مي خوند: امشو شووشن پا پِلنگو، جوابش دادم:  ها،  ميرسين خِشِشن پاپِلنگو...

به قول خالوم عباس تنها حُسن بليط اعانه ملي سي ما بدبخت  بيچاره ها رويا پردازي قبل از اعلام شماره سريال بليطن که باهاش مث ژول ورن تموم زمين و  هفت آسمون بسرعت نور طي مي کنيم و مصيبتش وقتين که چارشماره آخر بليطت مث تاريخ مرگت رو سنگ قبر نوشته ميشه و تو با يه دنيا آرزو وتلخي  ظَهرِ روزگار ميزارن تودل قبر و رو سرت سنگ  لحد مي چينن.

ارسال شده 5 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (1)

حميد آب آذر: پرويز  گفت چهار _ پنج ساله بود که پدرش محدِ عبدوي جط در آن ماجراي معروف کشته مي شود. محد عبدوي جط از شورشيان  و ناراضيان منطقه دشتي و بلوک بوشکان(بخش بوشکان فعلي)  که عليه خوانين زمانه خود سر به شورش برداشته بود. روزي دشمنان وي را غافلگير کرده و در خانه کپري اش با شليک گلوله اي او را کشته بودند...

ارسال شده 5 ماه پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

يکي از جاهايي که حتما توريستهاي ايراني و فرنگي در بندر بوشهر دوست دارند ببينند کافه ننه ي معصومه است. کوچه ننه معصومه و ديگر کوچههاي بافت قديم بوشهر محل گفتگو با تاريخ و شنيدن قصههاست. قصههايي که معجوني از تلخيها و شيرينيهاست. قصههايي که براي شنيدنشان نياز به چند سطل رنگ است و يک پوست نيانبان...

ارسال شده 5 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

 محمد لطفي : نگذاريد تلخيها و نارواييهاي ساليان طولاني عشق ورزيدن به هنر و ديار خود چه سختيها که تحمل نکردهاند به بيمهري، رها شوند. اين شهر خسته را دريابيد، يادتان باشد وقتي در هر جامعه هنرمند خسته باشد، اين خستگي پيکره يک شهر را در برميگيرد، کمي نشاط با چاشني مهر آييني به فرزندان اين شهر اميد را در رگارگ کوچههاي بوشهر رخوت را از در و ديوارش بزداييم..

ارسال شده 5 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

سيد قاسم ياحسيني:  با گذشت سن و نشستن برف پيري بر سرم، يک راز بزرگ را کشف کردهام که مايلم با شما خوانندگان در ميان بگذارم. راز ساده و پيش پا افتادهاي هم هست! در يک کلمه به شما عرض کنم که کتابِ خوبِ مطلق وجود ندارد! دقت بفرمائيد عرض نکردم «کتاب خوب» وجود ندارد، بلکه گفتم کتابِ خوبِ مطلق وجود ندارد...

ارسال شده 5 ماه پيش در دیدگاه ، نظر (0)

 اثر ارجمند «واسموس در عقبنشيني» از سيديحيي حسيني، به دوراني تلخ، اما پر غرور ميپردازد، دوراني که رييسعلي به شهادت رسيده، پيکر مطهرش در انتظار انتقال به وادي السلام نجف است، و همرزم نامآورش، سردار جاودانه دشتي، خالو حسين پولاد هم با تن زخمي و پس از نبردي حماسي در کوه قزي، به غربت اسارت رفته، اما ديگر سران قيام نيز وضعي بهتر از اسارت ندارند...

ارسال شده 6 ماه پيش در تاریخ ، نظر (0)

شورا در مورد شير خوراگاه هانيه  دو مصوبه در سال 1400  و 1401 در خصوص مصالحه في مابين اداره کل بهزيستي و شهرداري در خصوص بازگشايي گذر و احداث شيرخوارگاه توسط خيرين  داشته است که مصوبه دوم در جهت  اصلاح و حل نهايي مشکلات بوده است. شورا در راستاي مسئوليت اجتماعي و وظيفه نظارتي خود پيگير موضوع بوده و قرارداد مصالحه در شهرداري آماده و امضاهاي آن نيز انجام شده است از همين رو نماينده سازمان بهزيستي جهت پيگيري صدور پروانه بايد  به شهرداري مراجعه نمايد.

ارسال شده 6 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

دختران، طلاق و زن زيادي

دکتر سعيد معدني

جلال آل احمد کتابي دارد به نام زن زيادي. اين  کتاب شامل  مجموعه قصه هاي کوتاهي است که يکي از قصه ها «زن زيادي» است.

آل احمد با همان نگاه تيزبين خود مشکلي را طرح ميکند که دختران ما در جامعه از آن رنج ميکشيدند و رنج ميکشند.

روايت قصه آل احمد سرنوست دختري است آبله رو و کچل که از کلاه گيس استفاده ميکند. مردي که پايش شَل است و ميلنگد و عينک ته استکاني ميزند و با عصا راه ميرود و هزار عيب دارد!،  به خواستگاري دختر ميآيد. به او ميگويند که دختر اين عيب را دارد و از کلاهگيس استفاده ميکند. اما مرد اصرار دارد که همه شرايط را ميپذيرد. عروسي سر ميگيرد، دختر نگونبخت به خانه شوهر ميرود. اما مورد بيمهري و آزار مادر شوهر و خواهر شوهر و در پي آن شوهر قرار ميگيرد. سرانجام پس از مدتي طلاق ميگيرد و به خانه پدر ميآيد... .

تلخي قصه همين جاست!

او در خانه پدر ديگر جايگاه ديروزي و قبل ازدواج را ندارد و حالا ديگر همه به او به عنوان يک غريبه و يک «زن زيادي» نگاه ميکنند. به عبارتي دختر تا زماني که خانهي پدر است حتي اگر چهل- پنجاه ساله هم باشد اطاقاش، کمد و وسايلاش و... مشخص است و احترام دارد. اما وقتي پس از ازدواج و مدتي زندگي متاهلي، طلاق ميگيرد و مجددا به خانه پدر برميگردد، انگار يک زن زيادي در خانه قدم ميزند. به خصوص اگر خواهر و برادر ديگري هم داشته باشد نگاهها آزاردهنده و سنگينتر است و رنج زنان مطلقه بيشتر ميشود.

آمارها نشان ميدهد در سالهاي اخير بيشترين طلاق در تاريخ ايران ثبت شده است. در مقابل هر سه ازدواج يک طلاق رخ ميدهد. افزايش اين آمارها نشان ميدهد زنان مطلقه جامعه ما و خانوادههايشان چه رنجهايي ميکشند. البته بي‌‌شک اين رنجها براي مردان جدا شده هم هست که مجال ديگري براي پرداختن به آن ميطلبد.

نکتهاي را هم بايد اضافه کنم اين است که؛  امروزه به واسطهي تحولات اجتماعي با پديدهي طلاق به عنوان يک انتخاب، معقولانهتر برخورد ميشود. ولي در گذشته - مثلا زمان جلال آلاحمد- اينگونه نبود. زن بايد با همه رنجها و ناملايمات و تحقيرها و آزارها در خانه شوهر و خانوادهي شوهر ميماند و ميساخت. حتي اگر به قيمت جاناش تمام ميشد.

(هفته نامه نسیم جنوب – سال بیست و ششم- شماره 1056)

ارسال شده 7 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

شادروان امراله صفري از جمله اين وطندوستان عاشق بود که در طول عمر خود، گرچه سختيها ديد و ناملايمات چشيد، اما عشقش به وطن را نه تنها ازدست نداد که همانند شعلهاي فروزان، بر آن دميد و خانواده، دوستان و اطرافيان را نيز از نور آن بهرهمند نمود. ماندگاري وطن مديون وجود همين انسانهاي گمنام، اما عاشق، است...

ارسال شده 7 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

قاسم محمدي: مصاحبه نسيم جنوب با مدير خيريه هانيه در بوشهر، پرده از بيمهري و بيتوجهيهاي مديران شهرداري و ديگر نهادهاي مربوطه، در توقف ساخت شيرخوارگاه نوزادان در بوشهر برداشت، در سراسر اين رويداد، از يک طرف با انسانهايي خير و دلسوخته روبرو هستيم که بفکر رفع يک مشکل مهم نوزادان بيسرپرست در استان بوشهر هستند، و در مقابل مديراني که سد اين کار خير شدهاند...

ارسال شده 7 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

غلامرضا شريفي‌خواه: در زمانهاي بسيار قديم و قبل از احداث آب انبار قوام، ساکنان مردم بندر بوشهر براي تهيه آب آشاميدني از چاههاي منطقه اُندر بندر، باغ ملا، ريشهر، هليله، بندرگاه و... همچنين از قنات، به وسيله کساني که کارشان سقايي بود و با داشتن الاغ  و با حمل  دو الي سه مشک بزرگ پر از آب از راههاي خاکي و يا گلي و شُلي از چاههاي مناطق مذکور با فاصلههاي چندين کيلومتر آب را به داخل شهر ميبردند

ارسال شده 8 ماه پيش در بوشهر نامه ، نظر (1)

 بعد از دوندگيهاي بسيار زياد بالاخره سال 1400 زمين به ما تحويل داده شد و کار ساخت را شروع کرديم. فوندانسيون که تمام شد متاسفانه شهرداري پروژه را درست در حين بتن ريزي ستونها به بدترين وجه ممکن متوقف کرد و ما به اجبار چند ده ميليون بتن را توي بيابان تخليه کرديم. از آبان ماه سال 1400 تاکنون اين پروژه همچنان متوقف است و هر چه دويديم به بن بست رسيديم و به حال شهر و استانمان تاسف خورديم...

ارسال شده 8 ماه پيش در گفتگو ، نظر (0)

دريغ از کارشکني در مقابل سرمايهگذاري شيرخوارگاه خيرين در بوشهر

نسیم جنوب- عليرضا غريبي

در حاليکه مسئولين از تلاش براي جذب سرمايهگذاري در بوشهر خبر ميدهند، اما گويا الان خود همين مديران مهمترين مانع در برابر سرمايهگذاري خيرين در بوشهر شدهاند!

خبر تلخ انصراف خيريه هانيه به مديريت خانم اميري که از خانوادهاي فرهنگ دوست و فرزندي پدري هنرمند، هستند از ساخت شيرخوارگاه در بوشهر، آن هم به خاطر مانع تراشي شهرداري بوشهر و عدم همراهي ديگر مديران استاني، را بايد فاجعهاي دانست که دود آن به چشم نوزادان بيسرپرستي ميرود که متاسفانه تاکنون حتي از داشتن يک شيرخوارگاه در بوشهر هم محروم ماندهاند، و حالا که خيري آستين همت بالا زده و قصد رفع اين مشکل را دارد، با انبوه مشکلات و موانع و کارشکنيها روبرو شده بطوريکه بعد از گذشت چند سال و صرف هزينه بسيار، عطاي اين کار را به لقايش ميبخشد و قيد ساخت شيرخوارگاه را با هزينه شخصي خود ميزند!

افسوس و صد افسوس به خاطر به وجود آمدن اين وضعيت توسط مديران بومي که بايد بيش از ديگران دلسوز مردم استان باشند.

خبر ورود رئيس غيربومي دادگستري به اين موضوع و دستور پيگيري آن، باعث اميدواري شد و اينکه خدا را شکر که يک مدير غير بومي، در اين زمينه دلسوزي ميکند و به جاي مديران بومي، بفکر رفع اين مشکل هست.

حالا که از مديران بومي براي رفع مشکل احداث شيرخوارگاه توسط خيرين نااميد شدهايم، اميدواريم که همين مدير غير بومي به داد نوزادان بيسرپرست استان برسد و باعث رفع موانع و ادامه بکار ساخت اين شيرخوارگاه شود.

(نسیم جنوب – سال بیست و ششم، شماره 1054)

ارسال شده 8 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

جنگ دلوار تلخ ترين فراز تاريخ جنگ جهاني اول براي انگليسي هاست. آنها که در اکثر جبهه هاي جنگ فائق شده بودند و نيروهاي دلواري را به چشم نمي آوردند، در يک تهاجم اوليه و بمباران اين روستا با گلوله هاي توپ که وزن آنها قريب به 96 کيلوگرم بود موفق شدند دلوار را تسخير کرده و از اين بابت خود را آسوده يافتند که بالاخره دشمن ديرين خود را نابود نمودند...

ارسال شده 8 ماه پيش در تاریخ ، نظر (0)

مدیرکل بهزیستی استان بوشهر برکنار شد

در پی انتشار فیلم ضرب و جرح کودکان معلول بوشهری در یک مرکز غیردولتی، مدیرکل بهزیستی استان بوشهر برکنار شد.

به گزارش سازمان بهزیستی، پس از انتشار فیلمی در فضای مجازی که منجر به جریحه دار شدن افکار عمومی شد، به دستور رئیس سازمان بهزیستی کشور تیم ویژه بررسی، متشکل از معاون امور توانبخشی و مدیرکل بازرسی سازمان بهزیستی کشور بلافاصله به استان بوشهر جهت بررسی ابعاد مختلف این اتفاق تلخ و ناگوار اعزام و مدیرکل بهزیستی استان بوشهر برکنار شد. پیش از این نیز، با محرز شدن اهمال در عملکرد نظارتی استان بر مرکز غیردولتی نیلوفران آبی، معاون توانبخشی و مسؤول بازرسی استان برکنار شدند.


ارسال شده 9 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

عبدالخالق ماجدي: در جريان اعتراضات اخير مردم فرانسه، در يکي از تصاوير دختري را ميبينيم که در جريان غارت فروشگاه زارا با در دست داشتن چندين لباس خوشحال از مغازه بيرون ميآيد. در همين راستا بين هواداران احزاب چپ و راست مجادلات مفصلي در جريان است. چپها اين اعتراضات را طغيان طردشدگان و تهيدستان ميدانند که زير فشار سياستهاي اقتصادي نظام  ليبرال سرمايهداري در حال نابودياند و از طرف ديگر راستها هم در اعتراض...

ارسال شده 9 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

عبدالخالق ماجدي: نکته بسيار مهم اينست که ابزاري بنام دمام و کنشي بنام دمام زدن بعنوان يک کنش جمعي/ اجتماعي بخاطر کارکردهاي اجتماعي اش بوده است که در "حافظه جمعي" و به تدريج به صورت يک "حافظه فرهنگي" /"ميراث فرهنگي" درآمده است و با سياهپوستان به سراسر دنيا به ويژه هند و ايران و کشورهاي عربي حاشيه خليج فارس سفر کرده و ماندگار شده است.

ارسال شده 10 ماه پيش در دیدگاه ، نظر (0)

قصه کوتاه از شاهرخ تنگسيري

ارسال شده 10 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

غصه از دست دادن تيم بوشهري قهرمان کشور

ارسال شده 10 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

دکتر سجاد بهزادي: برنامه توسعه اي که ما را بين المللي نکند مبناي پايداري نخواهد داشت. به قول دکتر سريع القلم "اصول توسعهيافتگي جهاني و جهانشمولاند." برنامه توسعه اي که نتواند طبقه متوسط جامعه را نجات دهد، هرگز سالهاي روشني را به ما نشان نخواهد داد. توسعه يعني اينکه طبقه متوسط جامعه ميدان دار حوزه عمومي باشد و دغدغه نيازهاي معيشتي نداشته باشد...

ارسال شده 10 ماه پيش در سیاسی ، نظر (0)

در اين شماره نسيم جنوب با توجه به نقش و جايگاه شادروان رضا ماهيني که از نسل دوران طلائي فوتبال بوشهر بود،  به طور ويژه  و از زواياي مختلف، پذيراي مطالب و سوگنامه دوستان و همبازيها و ورزشنويسان بويم، تا اداي احترامي کرده باشيم به ورزشکاراني که با وجود محروميت وکمبودها، خاطرات زيبا و به ياد ماندني را براي مردم بوشهر رقم زدند...

ارسال شده 12 ماه پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

دکتر سعيد معدني: اواسط دهه 1380 شمسي بود که يکي از دانشجويان دختر دانشگاه ما پس از اخذ ليسانس مددکاري اجتماعي جهت ادامه تحصيل به يکي از دانشگاههاي استراليا رفت. وي در يکي از ايميل‌هايش نوشته بود نمي‌دانم اينجا برخي چه تصوري از ما دارند. از من مي پرسند مگر در ايران رشته‌ي مددکاري اجتماعي وجود دارد؟ من هم در جواب گفتم نه تنها داريم بلکه 50 سالي است که اين رشته در کشور ما تاسيس شده است. وقتي تعجب‌شان بيشتر مي شود که مي‌فهمند بنيانگذار اين رشته در ايران يک زن بوده است...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در سیاسی ، نظر (0)
مرتضی زندپور: سخن گفتن در باره ي آتشي کار ساده اي نيست. زيرا اين شاعر ارزشمند و نامدار هنرمندي بود که علاوه بر شعر در عرصه هاي مختلف هنري/ ادبي تلاش مي کرد. او از اعضاي قديمي کانون نويسندگان ايران و از نخستين پيشگامان نسل سوم شعر نيمايي بود که در غناي شعر معاصر ايران جايگاهي ويژه داشت. هر چند جنوب ايران شاعران ارزشمند زيادي داشته و دارد ولي شعر جنوب را با نام "منوچهر آتشي" مي شناسند...
ارسال شده حدود 1 سال پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

دکتر محمود دهقاني: عباس معروفي خالق سمفوني مردگان که نزديکان او را «باسي» صدا مي کردند؛ نويسنده، شاعر و روزنامه نگاري پر تلاش و ايران دوست بود. از خانواده اي تبارمند و با فرهنگ که از سنگسر به تهران آمده بودند و از ديرباز در ياري رساندن به تهي دستان آوازه داشتند. معروفي در کار نويسندگي و حتا سياسي اجتماعي تا آنجا که به مردم و کشورش مربوط مي شد، آرام نمي نشست و استراحت نمي شناخت...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

ابراهيم مهديزاده: در سايه روشن شيشه هاي رنگي و هلالي کلاس، هنوز صداي مردانه آتشي از توي راهروهاي دبيرستان قديمي و کهنسال سعادت به گوش مي رسد. سالهاي اول دبيرستان و هجوم ناشناخته‌ ها...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

 یونس قیصی زاده: سالي دگر هم بر ما گذشت و برگ ديگري از سالهاي عمرمان ورق خورد تا به سوي سال جديد گام برداريم. همه اين سالهاي سخت گرچه به تلخي در خاطرمان خواهد ماند، اما از اينكه هنوز اميدوارانه در حال جنگيدن با ناملايمات روزگار، از پا در نيامده و تسليم سختيها نشدهايم، به خود ميباليم و با اينكه زخمها بر روانمان وارد آمده، اما سربلند و هنوز ايستاده  به قرن جديد قدم ميگذاريم...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)
صفحات: 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7

آخرین اخبار

پربیننده ترین