شهرت اجتماعي ما
حسين زيرراهي - مدرس مهارتهاي زندگي
نظر ديگران بصورت تک تک در مورد ما مهم نيست ولي نظر جمع ميتواند مهم باشد. حضور طولاني مدت ما در يک اجتماع (محله، محل کار، محيط آموزشي ...) باعث ميشود ناخودآگاه جمعي آن جامعه شهرتي براي ما انتخاب کند. ممکن است ما را منفيبين، شکاک، مهربان، منظم، پرکار، دقيق، بدقلق، بداخلاق، حسابگر و غيره بنامند. نکته مهم اين است که احتمال دارد همه ما را به اين صفت بشناسند و از آن خبر داشته باشند جز خودمان. دوم اينکه معمولا خرد جمعي کمتر اشتباه ميکند و شناختي که از ما به دست مي دهد از شناختي که خود از خود داريم دقيقتر است. به همين دليل اين شهرت يا لقب ميتواند عامل تاثيرگذاري در روابط و نهايتا زندگي ما باشد.
اگر شهرت داده شده مثبت يا خنثي باشد خبر خوبي است. چون نشان ميدهد پنچري بزرگي که قابل ديدن توسط ديگران باشد نداريم. در اين صورت اگر خودمان هم خبر داشته باشيم کمک ميکند در آن زمينه بهتر هم شويم. ولي اگر صفت منفي باشد ميتواند عواقبي برايمان داشته باشد. اين صفات در محيطهاي کاري و حرفهاي در زمان تشويق و ترفيع يا تعديل و اخراج نيرو تاثير گذار است. معمولا تصيمات مديران در مورد کارمندان يکباره و آني نيست. مانند ليواني است که قطره قطره پر ميشود. در نتيجه شهرت مثبت فرد، ليوان تصميمگيري مدير در زمان ترفيع و تشويق را پرتر ميکند و شهرت منفي هم ليوان تصميمگيري در زمان اخراج را. اگر واقعا دوست داريم در سازماني بمانيم و رشد کنيم بايد مواظب شهرت جمعي خود باشيم. البته يک استثنا هم وجود دارد. گاهي فرد به چيزي مشهور است که خود به آن واقف است و يا قابل درک براي آن اجتماع نيست. مثلا کسي که به خاطر تمرکز روي اهداف و آرمانهاي خود به عجيب و غريب يا منزوي بودن مشهور است. يا اصلا برايش مهم نيست کل آن جمع در موردش چه فکر ميکنند.
چرا ما به مشهورترين ويژگي خود آگاه نيستيم؟ ما بصورت طبيعي تاييدگر رفتار خود هستيم و خيلي مشکلاتمان را نميبينيم. برعکس، ديگران راحتتر ميتوانند عيبهاي ما را ببينند. اين موضوع براي همه وجود دارد. ديگر اينکه معمولا مشکل فرد به به او گفته نميشود. افراد ترجيح ميدهند عيب شما را پيش ديگران بگويند تا خودتان. چون احتمال ميدهند ناراحت شده و قبول نکنيد. سوم اينکه ديگران مسئوليتي در اين موضوع ندارند و اغلب گفتن آن هم تاثيري در اصلاح فرد ندارد.
چطور بفهميم به چه چيزي مشهور هستيم؟ بهترين روش براي آگاهي از شهرت جمعي خود اين است که از اطرافيان خود بپرسيم. کساني که با ما راحتاند و چيزي را از ما مخفي نميکنند. ضمن اينکه نزديکان بدخواه ما نيستند و وقتي آنها هم نظر جمع را تاييد کنند نشاندهنده اين است که مشکل واقعي است.
روش ديگر توجه به جاهايي است که جمع با ما مخالفت ميکند. وقتي نظر ما با جمع متفاوت است بايد به آن توجه کنيم. اگر به اين نتيجه رسيديم که حق با خودمان است و ميخواهيم اينطور رفتار کنيم که ديگر مشکلي وجود ندارد. در غير اين صورت بايد ببينيم چه مشکلي در ما وجود دارد که جمع را به اين نتيجه رسانده است.
اگر يک نگاه گذرا بکنيم که خوب واقعا بوشهر چه چيزي جز موسيقي داشته و اگر هست شما بگوييد که رفته و مستقلا عمل کرده و به جاهاي مختلف دنيا رفته و برگشته است؟ بايد داشتههايمان را ارج بگذاريم ما چه بخواهيم و چه نخواهيم، گروههاي موسيقي بوشهر ميروند به اين سمت و ميتوانند پيغام رسان بسيار خوبي از فرهنگ و توريست ايران و يا هر چيز ديگري به کشورهاي ديگر، باشند...
دوستي دانشمند
نسیم جنوب - حسين حشمتي: کتاب، دوستي دانشمند براي همه اقشار مردم درهر رده سني، به ويژه نوجوانان وجوانان است که خوشبختانه بيشترين درصد از جمعيت کشور را به خوداختصاص دادهاند. شوربختانه فضاي مجازي از طريق وسائل ديداري و شنيداري مدرن همچون گيرندههاي تلويزيوني جهان و موبايل، آنان را در معرض آسيبهاي اخلاقي قرارداده است و ميطلبد که والدين با در اختيار قرار دادن کتابهاي آموزنده و مفيد و تشويق آنان براي عضويت درکتابخانههاي عمومي، مواظب آنها باشند.
(هفته نامه نسیم جنوب – سال بیست و ششم، شماره 1062)
نادر اقدام: صبحها بعد از اتمام بازي به خصوص در روزهاي گرم تابستان بستگي به بازيهاي رايجي از قبيل چوکيلي، هاکي، هفت سنگ، جزبازي، گل بگيرشده، تنگسه، فرفره و کاغذ هوا که دستساز خود بچهها بود، تيرمايه بازي، دوچرخه سواري، گاري بازي، و تشتک بازي به دريا ميرفتيم. معمولاً روبروي تجارتخانه مرحوم محمد ملکمي (پدر مرحوم هوشنگ) و کنار کارخانه يخسازي مرحوم وزيري (پدر محمد) از پلههاي سنگي...
دکتر سعيد معدني: در اموراجتماعي حلاليت طلبيدن موضوعيت ندارد. بدون شايستگي پستهاي مهم را اشغال کردن، اشتباهات مهلک داشتن، دروغ بستنها، خيانتهايي که اين همه فقر و بيکاري و بحران و نااميدي و خودکشي و ديگر آسيبهاي اجتماعي را در جامعه به بار آورده با يک حلاليت طلبي خودخواهانه حل نميشود. اصلا حلاليت طلبيدن از چه کسي و از چه چيزي؟..
دکتر محمود دهقاني: عباس معروفي خالق سمفوني مردگان که نزديکان او را «باسي» صدا مي کردند؛ نويسنده، شاعر و روزنامه نگاري پر تلاش و ايران دوست بود. از خانواده اي تبارمند و با فرهنگ که از سنگسر به تهران آمده بودند و از ديرباز در ياري رساندن به تهي دستان آوازه داشتند. معروفي در کار نويسندگي و حتا سياسي اجتماعي تا آنجا که به مردم و کشورش مربوط مي شد، آرام نمي نشست و استراحت نمي شناخت...
همه كتابهايي كه خواندهام به نوعي در زندگانيام اثر گذاشتهاند. بسياريشان را خواندهام كه الان در اين لحظه در يادم نیستند و لكن برخي از آنها در یاد دارم. از يك منظر هر كتابي براي خوانندهاش اثراتي دارد.كتابها به دنيا ميآيند؛ هر کدام از ما به فراخور شرایط خویش، سعادت دستیابی به اندکیشان را مییابیم؛ با برخی از ایشان دمخور و دوست می شویم … با ما و در ما تا هستیم می مانند و برخی نیز تا ابد در روح و روان و کالبدمان جاویدان می شوند...
ابراهیم بشکانی: با وجود لایروبی و شستن آب انبارها، آبی که در آن ذخیره می شد پس از مدتی جایگاه لار و حشرات و پشه ها می شد و کرم می زد. در بعضی مواقع در آب انبارهای خانه های بزرگ بچه قورباغه هم دیده میشدکه بهش جوجوک میگفتن، قبل از مصرف حتما آب را صاف می کردند..
یونس قیصی زاده
کرونا بی رحمانه می تازد و رنج مریضی را بر تن بسیاری از هموطنان روانه کرده و داغ سنگینی را روزانه بر دل بسیاری می گذارد، در این میان گرچه واکسیناسیون سرعت گرفته اما تا رسیدن به گروه های سنی میانه و جوان جامعه که عمده جمعیت در آنها قرار دارند، بسیار مانده است.
بیمارستان ها تکمیل شده اند و کادر درمان شبانه روز دلسوزانه و متعهدانه پای کار نجات مردم، ایستاده اند. علاوه بر کمبود امکانات درمانی در کشور، با کمبود دارو و حتی سُرم نیز مواجه شده ایم و هزینه بالای درمان و داروی بیمارانی که در خانه به مداوا مانده اند، بر سختی های کرونای لعنتی افزوده است.
در این شرایط وخیم ضمن این که باید افسوس زمان از دست رفته خریدِ واکسن خارجی و واکسیناسیون اکثریت مردم را خورد، اما زمان کنونی وقت هوشیاری و مراقبت و رعایت کردن پروتکل های بهداشتی است. هر خانواده و فردی اکنون خودش را تنها در این کارزار می بیند که ضمن این که باید دامن خود را از آلوده شدن به این ویروس حفظ کند، وظیفه دارد تا با رعایت پروتکل های بهداشتی نیز از آلوده شدن بقیه به این ویروس جلوگیری کند.
بی تفاوتی نسبت به سلامتی خود و دیگران و عدم رعایت پروتکل های بهداشتی که متاسفانه در این هفته ها عمومیت زیادی پیدا کرده، به جز بی مسئولیتی و سهل انگاری چه می توان نامید؟
سهل انگاری ای که ممکن است جان تعدادی از هموطنان مان را بستاند و خانواده های زیادی را به عزا بنشاند. مواظب سلامتی خود و دیگران در این روزها باشیم.
یونس قیصی زاده
ايام ناخوشايندي را از بابت همه گيري كرونا سپري مي كنيم و هر روز خبرهاي بدي از ابتلاي دوستان و شهروندان و يا درگذشت تعدادي از آن ها دريافت مي كنيم و نگراني از اين وضعيت نامشخص به سراغ مان مي آيد و ما را با خود به ميان موج هاي بيم و ترس مي برد و در درياي غم سرگردان مي کند.
در اين شرايط كه در كشورمان اميدي به تهيه واكسن انبوه در كوتاه مدت نيست، چاره اي نمانده جز اين که خودمان مواظب خودمان و خانواده و ديگران باشيم.
زندگي به غايت زيباست و هر نفر تنها يك بار فرصت زيستن و نفس كشيدن در اين كره خاكي را پيدا مي كند و طبيعي است كه اين فرصت را مغتنم شمارده و عزيزش بداريم و با چنگ و دندان آن را حفظ كنيم.
در اين شرايط وخيم وظيفه اول مواظب از سلامت خودمان و سلامت ديگران در مقابل اين ويروس زندگي سوز كروناست، آن چه اكنون از دستانمان بر مي آيد رعايت پروتكل هاي بهداشتي و فاصله اجتماعي است، در حفظ سلامتي خود در مقابل كوتاهي ها و بي توجهي ديگران در رعايت پروتكل هاي بهداشتي كوتاه نياييم و آنها را نيز به رعايت اين پروتكل ها فرا بخوانيم.
ما لايق آنيم كه فرصت يك عمر زندگي را داشته باشيم و بهارهاي بسياري ببينيم، از زندگي در كنار خانواده، دوستان، اقوام و همشهري ها و هم وطنان خود لذت ببريم، پس همت کنیم تا در مقابل اين سختي هاي روزگار و بلاياي طبيعي زانو نزنيم و اسير نااميدي، ياس و افسردگي در اين اوضاع نابسامان نشويم، كه بقول معروف اين نيز خواهد گذشت و اميدوارم كه اين گذشتن ها را ببينيم.
انتخابات اخیر از یک منظر عرصه فقدان گفتمانهاست. نهتنها در فرایند انتخابات کنونی ما گفتمان خاصی شکل نمیگیرد، بلکه حتی ارزشافزوده گفتمانی- مفهومی هم به وجود نمیآید. این حرف درباره تمامی طرفهای انتخاباتی صدق میکند. ما شاهد غیبت کامل مفاهیم نو، ایدههای نو و گفتمانهای بهروزشده هستیم...
آیت الله سید مصطفی حسینی: آن حضرت در عام الفيل 571 ميلادى 53 هـ ق ، و مشهور ميان اماميه 17 ربيع الاول و نزد عامه و نيز به انتخاب مرحوم كلينى 12 اين ماه، در شهر مكه متولد گرديد. از امام صادق (ع) رسيده كه روز ولادت آن حضرت همه بتها به رو درافتادند و ايوان كسرى به لرزه درآمد و چهارده...
دکتر محمود دهقانی: در بافت کهن که جلوتر کار بازسازی انجام داده می شد هم اکنون از ادامه باز مانده و ساختمان ها نیز بیشتر از پیش از میان رفته اند. کاروانسرا و گرمابه پیشتر در حال بازسازی آبرومندانه بود. در آنجا در و پنجره های تخته ای با میخ های کله قارچی و درکوب آهنی به سبک روزگار صفوی ساخته بودند اما این بار از پیشرفت کار چیزی به چشم نمی خورد...
برخی رسانه ها با پول ملت و بیت المال اداره می شود، با پول بیت المال و حاکمیت علیه افتخار حاکمیت و با پول دولت علیه دولتی که منتخب مردم است، فعالیت می کنند. با اجازه چه کسی می خواهیم با پول مردم علیه راه مردم اقدام کنیم؟ پول مردم علیه مردم، نمی تواند برای جامعه قابل قبول باشد...
شرق: اول کتاب «گفتهها»ی ابراهیم گلستان سه جمله هست، یکی «سخن بیار زبانآوری مکن» از سعدی، دومی «بدان چهجور ببینی» از لئوناردو و سومی «هیچ باشم اگر نکتهسنج نباشم» از نمایشنامه «اتللو»ی شکسپیر. این سه جمله را بر پیشانی کتاب «گفتهها» شاید بتوان عصاره حیات فکری و ادبی و هنری گلستان تا به امروز دانست. این سه جمله، همچنین کلیدی میتواند باشد برای ورود همراه با نکتهسنجی و نگاه انتقادی به نوشتهها و آثار سینمایی گلستان تا حتیالمقدور مصون بمانیم از دوقطبی معروف «لعن» و «ستایش» که غالبا گلستان را از یکی از این دو حد افراطی دیدهاند و سنجیدهاند. یا او را ستایش کردهاند و از او اسطوره ساختهاند و میراث او را به «زبانآوری» و «تکنیک» تقلیل دادهاند و یا او را دشنام دادهاند صرفا به این دلیل که به راههای متعارف نرفته است. خواندن گلستان با آن عقلانیت انتقادی توأم با نکتهسنجی که شیوه خود اوست در خواندن دیگران، هنوز آنطور که باید آغاز نشده است. خواندن هیچکس شاید هنوز آنطور که باید آغاز نشده است و از اینروست که سنت انتقادی ما هنوز بر مدار «لعن» و «ستایش» میگردد و بر مدار تکرار آنچه پیشترها در رد و انکار و یا تأیید کسی گفتهاند. اینجا مقصود از الگوقراردادن شیوه مواجهه گلستان با اتفاقها و آدمها و آثار هنری، شیوهای مبتنی بر نپذیرفتن آنچه همه میگویند و تنندادن به تکرار گفتههای دیگران، پذیرش بیچونوچرای دیدگاههای او نیست. اتفاقا برعکس، گلستان را جا دارد به همان عیاری بسنجیم که او خود دیگران را با آن سنجیده است و او را در قامت «آدم»ی ببینیم در قدوقامت طبیعی که در یکی از حساسترین مقاطع تاریخ ایران زیسته و کوشیده است بهجای پاگذاشتن بر راههای رفته، راه تازهای بگشاید و با ذخیرهای پربار از ادبیات و هنر ایران و جهان، چیزی را ایجاد کند که پیش از آن موجود نبوده است. حاصل کار قطعا میتواند مورد ارزیابی انتقادی قرار بگیرد، نه به این معنا که بگوییم عالی است و فقط چندجایش اشکال دارد و یا برعکس، مردود است و فقط چند نکته قابل توجه در اینجا و آنجایش میتوان یافت، نه، خواندن جدی گلستان مستلزم کشف ایده مرکزی او در آثارش، کشف سبک، نه در معنای زبانآوری و اینکه نثرش فلان است و بهمان، و مواجههای دقیق با این سبک و آن ایده مرکزی است و این همان کاری است که میگویم هنوز نهفقط درباره گلستان که درباره هیچ نویسنده دیگری آنطور که باید انجام نشده است.
چندی پیش نشر کلاغ سه کتاب ابراهیم گلستان را تجدید چاپ کرد. یکی کتاب «گفتهها» که مجموعهای است از مقالهها، گفتارهای گلستان بر چند فیلم مستند به کارگردانی خودش، سخنرانی مفصل او در دانشگاه شیراز و گفتوگوی بلند قاسم هاشمینژاد با او درباره داستانهایش.
دو کتاب دیگری که از گلستان تجدیدچاپشده ترجمههای اوست از «هکلبری فین» مارک تواین و کتاب «کشتیشکستهها» که ترجمههای گلستان است از چند قصه کوتاه استفن کرین، ویلیام فاکنر، استفن وینسنت بنه، آنتوان چخوف و ارنست همینگوی. گفتوگویی که میخوانید بهمناسبت همین تجدیدچاپها انجام شده است. گلستان کمی پیش از انجام این گفتوگو به دعوت آکادمی فرانسه در رم، به این شهر رفته بود تا در نشستی که این آکادمی برای او و آثارش برگزار کرده بود شرکت کند. گفتوگوی پیشِ رو، پس از بازگشت گلستان از رم انجام شد. گلستان چنانکه در این گفتوگو میگوید سالهاست که قصه ننوشته و در عوض دو کتاب چاپ نشده دارد که هر دو نوشتههایی مستند هستند از آدمهایی که واقعا وجود داشتهاند و وقایعی که واقعا اتفاق افتادهاند و این عجیب نیست وقتی به یاد آوریم که گلستان روزگاری در سینما مستندهایی ساخته است که برخی از آنها هنوز هم جزء بهترین مستندهای تاریخ سینمای ایران بهحساب میآیند. مستندهایی که صرفا نشاندادن واقعه نبودهاند بلکه «دیدِ» سازنده و «چهجوردیدن» در تار و پود آنها تنیده شده و از طریق سبک، خود را به نمایش گذاشته. گلستان در جایی از گفتوگوی پیشِ رو میگوید: «واقعیتهایی که اتفاق افتاده آنقدر فوقالعاده و انترسان است که قصهنوشتن ضرورتی ندارد.» گفتوگو با ابراهیم گلستان را میخوانید.
در انتخابات 88 همه آسیب دیدیم 70 میلیون ایرانی آسیب دید و حتی فرزندان و نوه های ما هم از آن آسیب می بینند و اینجاست که دولت روحانی، وزارت کشور و نهاد نظارتی هم رسانه و احزاب سیاسی (اصولگرا، اصلاح طلب و اعتدال گرا) موظفند در این مورد فکر کنند که...
اساسا هرروز کار حزبی، برنامهریزی است، اما حتی اگر بر اساس مدل ایران هم بحث کنیم، آغاز کار برای انتخابات مجلس دهم نهتنها زود نیست، بلکه دیر هم شده است. فردی که درباره زودهنگامبودن فعالیت سخن میگوید، اساسا یا از فضا دور است که بعید به نظر میرسد، یا اینکه میخواهد فضا را برای رقیب محدود کند. اگر...
روزنامه جمهوری اسلامی مصاحبه ای مفصل با علی اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام انجام داده که گزیده هایی از ان را می خوانید:
آرامش به یک عزم عمومی نیاز دارد. در عین حال کسانی که در جامعه میتوانند سرمنشأ و اثرگذار باشند باید این مسأله را در دستورکار خود قرار دهند. این مسأله به نخبگان و تصمیمسازان کشور برمیگردد، همینطور رسانهها و فضای تعلیم- تربیت میتوانند در این زمینه اثرگذار باشند. خانوادهها هم میتوانند در این زمینه ...
اي كاش آموزش و پرورش و فرزندان كشور ما بتوانند وقت و عمرشان را به بهترين وجه صرف كنند ولي اين يك آرزوست
حبیب احمدزاده داستان نویس، مستندساز، فیلمنامهنویس و محقق، در آستانه 12 تیرماه سالروز سرنگونی هواپیمای مسافربری ایرباس ایران در خلیج فارس توسط ناو وینسنس آمریکا که منجر به شهادت 290 مسافر بیگناه شد تحقیقی را انجام داده است. در این تحقیق آمده است:...
در بخشي از بيانات آقاي روحاني قبل از سفر به نيويورك به استراتژي برد- برد اشاره شد. اين استراتژي به دنبال اين است كه ما اگر در پي منافع خود هستيم و اگر دنبال اين بوده كه برنده از زمين خارج شويم عليالقاعده بايد اين رضايت را هم بدهيم كه طرف مقابل هم اگر ميخواهد وارد اين بازي شود آن هم دست خالي از اين بازي خارج نشود
نزدیک به 7 دهه از روزی میگذرد که برای نخستین بار مردم صدای ساز او را از رادیو شنیدند که طبق گفته گوینده قرار بود قطعاتی را در دستگاه «همایون» بنوازد. آن زمان استادش «ابوالحسن صبا» که تا به همین امروز درخشان ترین نام در میان اهالی موسیقی ایرانی است، پیش از همه متوجه استعداد و نبوغ شاگردش شده و برای همین او را به رادیو معرفیکرده بودند. حین همان اجرا بود که استاد «حسین تهرانی» که در بوفه رادیو نشسته بود و اعلام برنامه را نشنیده بود، با عجله خود را به ...
بنده از اول انقلاب دو بار به صدا وسیما رفتهام؛ یک بار در کما بودم که مجبور شدند دوربین را به بیمارستان سینا بیاورند تا بگویند دارد میمیرد(با خنده میگوید). یک بار هم در دادگاه اعتراف. فقط این دو بار به صداوسیما رفتم به عبارتی یا برای مردن خوبم یا برای اعتراف. اما یک عده همیشه در صدا و سیما هستند ؛ این خواه ناخواه ایجاد ...
بهرغم گذشت بیش ازسه ماه از انتخابات 24خرداد و پیروزی قاطع دکترحسن روحانی، همچنان بحث پیرامون شگفتیهای انتخابات و علل و عوامل آن موضوع محافل علمی، سیاسی، رسانهای مردم و گروههاست و روزانه دهها مطلب و نکته در رسانههای...
آخرین اخبار
- جايگاه معلم در جامعه خدشهدار شده است
- سپاس از کساني که آموختند و آموختن را ياد دادند
- خليج فارس و الگوي حکمراني خوب
- ماندگاري نام خليج فارس، در گرو نگاه توسعه محور به آن مي باشد
- بايد براي تراژدي ورزش بوشهر، سالها گريست
- چرا نفت و گاز، از فعاليتهاي ورزشي استان بوشهر حمايت نميکنند؟
- چهار نکته براي رابطه پايدار والدين با فرزندان نوجوان
- نگاهي به تبعيضهاي درماني در کشور / به بهانه کلنگ زني بيمارستان نفت در شيراز
- استقبال از عيد نوروز باستاني در بوشهر
- دنياي معترضان
- چاپ شعري از استاد باباچاهي در امريکا
- آقاي استاندار در مقابل لغو مجوز فستيوال کوچه بوشهر، پاسخگو باشيد
- گردشگران دره ساساني «تنگ جيز» دشت خشت کازرون
- خاطرات خدمت سربازي در سپاه دانش
- مرثيه اي براي موسيقي
پربیننده ترین
- با معاملات و بده بستان های پشت پرده، تصمیمشان را از قبل گرفته بودند
- به اسم صیانت برای ایجاد محدودیت
- اعلام حمایت ۱۲۴۰ تن از دانشگاهیان، معلمان و فعالان فرهنگی، سیاسی و رسانه ای استان بوشهر از استانداری مهندس تبادار
- جامعه تجاری بوشهر در عصر قاجاریه
- هر شهر؛ یک انجمن زیست محیطی در طرح امید اجتماعی
- نبرد ایسوس یا درخت خشک
- درس دکتر سالاری به مهندس حسنوند
- پرونده تخلف انتخاباتی خاصی در استان بوشهر نداشتهایم
- همایش اجماع انتخاباتی با حضور بیش از یکهزار اصلاح طلب دشتستانی +تصاویر
- بی حرمتی به راویان موسیقی بوشهر، هتک حریم و حرمت بوشهر عزیز است
- تصاویری دیده نشده از بوشهر قدیم
- گزارش تصویری افتتاح دانشکده هنر و معماری بوشهر با حضور وزیر راه و شهرسازی
- مسئولیت نگهداری و بهرهبرداری از دهکده گردشگری به شهرداری بوشهر واگذار می شود
- دلواپسان به امر ولایت تمکین کنند
- هفته نامه نسیم جنوب شماره 728