ابراهيم دانش: آيا نگهداري اشيا و و آثار عتيقه باستاني در چند اتاق معمولي با حداقل حفاظت فيزيکي و شرايط قرنطينه اي (در مبحث آب و هوايي و شرايط نور و انبساط و انقباض) در فضاي بدون کولر وجاهت عقلي و قانوني دارد؟به عنوان يک ايراني که به هويت تاريخي خودم افتخار و احترام مي گذارم هشدار مي دهم که خطرات جدي...
من از کودکي به نقاشي کشيدن علاقه داشتم و ظهرهاي تابستان که فارغ از درس و مدرسه بودم با نقاشي خودم را سرگرم مي کردم. بعد از ازدواج بنا به شرايط (کوچک بودن فرزندانم) فرصت آموزش ديدن رو نداشتم تا اين که تابستان 98 فرزند سومم که 4 سال داشت را به کلاس خلاقيت بردم و در همان آموزشگاه با استادم (علي نازکسرايي) آشنا شدم و چون خيلي به نقاشي علاقمند بودم آموزشم را با ايشان شروع کردم...
اگر خودم را نمونه اي از جوانان آن روزها فرض کنم، بيشتر شايق به خواندن رمانهاي عاطفي عاشقانه و يا هيجاني پليسي بوده اند، مگر تک و توکي از بچه ها که متاثر از توصيه و تفکرات برخي از معلمانشان، جذب کتابهاي سياسي و اجتماعي و بيشتر در زمينه شعر و شاعري و هنري بوده اند...
فرزان اسدي: اوائل دهه 80 به واسطه شرايط کاري در اهواز زندگي ميکردم اما به بوشهر رفت و آمد داشتم.
هفته نامه نسيم جنوب به همراه ساير نشريات استان، از طريق خانه مطبوعات آن زمان که دکتر يونس قيصي زاده رئيس آن بود و به جرأت مي توان گفت دوره طلايي مطبوعات بوشهر بود، به دستم ميرسيد...
حسين شاکري: هفته نامه «نسيم جنوب» در عين جواني تاکنون کارهاي بزرگ و خطيري انجام داده است. از تشکيل کارگاههاي مختلف شعر و داستان و آموزش حرفه اي علاقه مندان به حرفه روزنامه نگاري که از بطن آن دهها چهره پخته بيرون آمده اند...
مهدي غضنفري:هفته نامه ««نسيم جنوب»» را دکتر اميرخلف پور (دايي ام) و يونس قيصي زاده (با همراهي باورنکردني همسرش نسيم فقيه) اين دو رزمنده سابق شروع کردند (دکتر خلف پور جانباز و قيصي زاده رزمنده و پسر شهيد هم است) که دل در گروه محمد خاتمي و حرکت مدني اش براي نيل به آزادي و فضايي بازتر داشتند...
دکتر جعفر حميدي: «نسيم جنوب» از بدو انتشار تا امروز هميشه خوشنام و حقيقت نويس بوده است. مطالب خوب، خبرهاي خوب، دانستني هاي با ارزش و مصاحبه هاي خوب هميشه در «نسيم جنوب» فراوانند.فکر نکنيد که اين هزار شماره آسان، راحت و بدون دغدغه انتشار يافته اند؟...
عليرضا مشايخ: بيست و پنج سال از آغاز به کار هفته نامه «نسيم جنوب» مي گذرد. اگر چه در جهان ايراني استمرار براي هدف، عادتي مرسوم نيست، استمرار در جهان مطبوعات ايراني امري نادرتر است! براي پاسخ به چرايي و چگونگي اين استمرار بيست و پنج ساله، به دو مطلب مهم بايد توجه کرد: نخستين مطلب در فهم ازمطبوعات نهفته است و دوم شخصيت پديد آورنده يا پديد آورندگان!...
غلامرضا شريفي خواه : مردم بوشهر در قديم طي آداب و رسومي که از ديرباز براي آمادگي عيد سال جديد معمول بود، کارهايي را انجام مي دادند. در دهه هاي سي و چهل ابتدا خانه تکاني که دو هفته قبل از عيد، خانه هاي خود را بعد از يک سال با شرايط سخت آن زمان، تميز مي کردند. ابتدا وسايل هر اتاق در حياط گذاشته...
هادي اخلاقي: اين سال نيست نيز چون سالهاي پيش تر مثل باد آمد و مثل باد گذشت. باد زشتي که چشمها را پر از خاک کرد و اشک آورد. اين سال که بگذرد و تمام شود قرن تمام مي شود. يک قرن، و اينک ماييم در آستانه سال نو، قرني نو با آرزوهاي مانده، کهنه در خاک کاشته و قد نيافراشته و اين آرزوها مانده است...
دکتر جعفر حميدي : به هستن مي انديشي؟ پس هستي. به بودن مي نگري پس خواهي بود. به گذران زمان مينديش، که زمان ناپايدار است و تو مي خواهي که پايدار ماني. تسلط تو بر جهان است يا تو بر جهان مسلطي؟ عشق را مي شناسي يا نه؟ اگر مي شناسي بر جهاني و اگر نمي شناسي جهان بر تُست، مي داني که بايد هر روز به نوروز بينديشي، نه تنها بر يک روز که يک روز تنها نوروز نيست و همه روز براي انسانِ فکر انديش نوروز است...
نسیم جنوب- محمد لطفي: در رئاليسمترين شکل، سالي که گذشت باز هم زمين مانند ديگر سالها بروفق مراد ما نچرخيد و ما مثل گل ابريشمهاي بوشهر پيرتر شديم، آيينهها هيچ گاه دروغگوي خوبي نبودهاند.سالي که گذشت، بغضها بيشتر خود را تکاندند بر شانههاي زخمي شهر و شناشيرها و مردمان...
محمد لطفي: بوشهر، شهر افسانهها خويشاوندان همه درياها، نامش شراع کشيدن بر درياي دلدادگي است براي تک تک ما. بوشهر، ترکيب بيمثال رنگ و نور و باد با معماري جادوئي درون و برون گرا هر رهگذري را با سحرانگيزي خود با جادوي مغناطيسياش به تماشاي شاهکار معماراني فرا ميخواند که خانه را تنها براي تن فرسايي نساختهاند، بلکه انتظاري روحاني از آن داشتهاند.معماري ما مانند موسيقيامان آن گونه زيباشناسانه است که در کلام نميگنجد، هارموني بيبديلي از نقش انسان و طبيعت در کنار هم. معماري ما مانند تبار ما بر آمده از تاريخي آکنده از رنج و تلاش است...
دکتر جعفر حميدي: روز بوشهر يعني چه؟ روز منشاء روشنايي است، روشنايي مي دهد، خوشحالي مي دهد. دلِ انسان پيوسته به روشنايي متمايل است، به شادي متمايل است، روز خورشيد را مي بيني، چهره عزيزان را مي بيني، زيبايي ها را مي بيني. به همين جهت است که گفته اند روز بوشهر و نگفته اند شب بوشهر. بوشهر که معروف همه هست. سرزميني رويايي، آفتابي و دريايي. روز بوشهر، روز هرگونه توجه و احترام به اين شهر است...
جميل رزمي: سال هاست که با خود مي انديشم که ما را چه شده است و به دنبال چرايي عقب ماندگي و کمتر توسعه يافتگي شهرم بوشهرهستم به زمين و زمان مشکوک شدم، من بر اين باور هستم که من و شما چه بخواهيم و چه نخواهيم چه باشيم و چه نباشيم، اين شهر از ايني که هست بهتر خواهد شد و شکل يک شهر مدرن را با قابليت زندگي بهتر و با امکانات خوب خواهد يافت. اگر بخواهم از منظرآسيب شناسي تحليلي بر چرايي عقب ماندگي آن نگاه کنيم شايد مفيد فايده افتد....
بوشهر شهري از تضادها است. از يک سو تمام مشکلات چنگ و دندان ميشکنند و از سوي ديگر درياي پهناور و زيبا خودنمايي ميکند. در کنار دريا بودنِ بوشهر با اشتياق، دلتنگي، تجارت، مردم، طنز، غم، داستان، بيوگرافي، پيوند خورده است.بوشهريها پتانسيل و توانايي در خيلي از زمينهها را دارند که ميشود بر اساس نيازها و دادههاي شهر با همکاري و دعوت همگاني، نظرخواهي جمعي مشکلات را موشکافي و با توانمندي راه حليهايي پيدا کرد....
مردم مقصرند. البته مردمي که آش ديگ سياسي به هم مي زنند چون مردم عادي زبان بسته ها خسته و کوفته زير بار گراني و کرونا دست و پا مي زنند و نمي شود گفت مقصرند. آش سياسي بهم زنان بوشهري بد جور مقصرند، چون قدر رأي مردم نجيب بوشهر را نمي دانند و الکي آن را به هدر مي دهند. چند تا نماينده بوشهري در پارلمان اين کشور براي بوشهر سنگ به سينه زده و فرياد کرده؟ يا اگر فرياد زده اند پس چرا هنوز آب از آب تکان نخورده و استان انرژي جهان بچه هايش در سطل زباله دنبال خورد و خوراک مي گردند؟!...
احساس ميکنم که در خيلي از بوشهريها روحيه خودکم بيني وجود دارد. خودکم بيني البته که با تواضع و يا عدم اعتماد به نفس تفاوت دارد. از اعتماد به نفس بوشهريها همين بس کهمي بينيم که بوشهريها نخبگاني در بالاترين سطوح ورزشي، علمي، هنري و فرهنگي کشور و حتي جهان دارند. با اين حال، در فرهنگ عمومي بوشهريها، وقتي که نوبت ابراز خود به غير از خود و يا حتي همشهري خود ميرسد، شايد از فرط تواضع و يا ترس تکبر، منِ قوي و واقعي بوشهري ابراز نميشود....
دکتر حسين آرامي: براي اين که قدر بوشهري بودن را بيشتر بداني و مزهاش را بيشتر بچشي بايد از بوشهر بيرون بروي، برج مقام را پشت سر بگذاري، بروي به شهرهاي ديگر، به استانهاي ديگر، خودت را در روابط با انواع آدمها محک بزني، خودت را در آيينه نگاه ديگران ببيني، در نگاه کويريها، در نگاه کوهستانيها، در نگاه جنگليها....
عالي بازدار: بنياد مدرسه سعادت در سال 1317قمري و 1278 شمسي صورت پذيرفته و با استقبال عموم مواجه شد. گفته شده در سال 1318 قمري و (1279) شمسي آمار دانش آموزان به 63 نفر رسيد. مردم نياز به مدرسه را در کنار ساير تحولات دنبال ميکردند وحاکم وقت بوشهر - احمدخان دريابيگي- اقدام به تاسيس مدرسه ميکند.اين مدرسه در طول حيات خود دانش آموختگان برجستهاي را به فرهنگ ايران زمين تقديم کرد تا علم و ادب هر دو رو به زيادت رود. مدرسه نقش بسزايي...
بوشهر شهري است با حدود هفت هزار سال تاريخ درخشان! اين گذاره اي است که بارها توسط نويسندگان، مورخان و صدا و سيماي بوشهر تکرار شده و هنوز نيز مي شود. در دهه هاي هفتاد قرن گذشته شمسي تا امروز، مورخان و محققان بوشهري در کتابها و مقالات متعدد و انبوه خود، کوشش کرده اند تا موقعيت بندر تاريخي بوشهر در عصر قاجار را برجسته و حتي بزرگ نمايي کنند. خودنِ من (ياحسيني) يکي از مهتمان شماره اول آن!...
اسکندر احمدنيا: يکي ازويژگي هاي بوشهر، داشتن نخبه هايي فهيم و بزرگ است، بزرگاني که در عين بزرگ بودن تا آنجايي بوشهر را دوست دارند، که حاضرند به نحوي که حتي هزينه هايي سنگين، در برداشته باشد، در معرفي شهر و ديارشان اهتمام ورزند، قدمت سرشار از افتخار بوشهر ريشه در اين حس ديار دوستي مردم بوشهر دارد. پيشگام بودن مردم اين سامان در دفاع از اين گوشه از مرز ...
خليل موحد: ويژگي و خاص بودن يک پديده در کادرآموزههاي دانش و يا فن منطق، بيانگر اين است که آن پديده افزون بر همانندي با ديگر پديدهها، داراي ويژگي و خاصههايي است که در هيچ يک از پديدههاي ديگر يافت نميشود. بر بنياد اين اصل، پرسش اين است که آيا ميتوان در جغرافياي بينش، گفتار، کردار و آداب مردمان بوشهر، نگرش، روش و رفتاري را برجسته کردکه فقط بوشهريها به آن آراستهاند و در هيچ جاي ديگر جاري و ساري نبوده و نيست؟..
مردم گناهي ندارند؛ اين هم نشانه خوبي و بزرگ منشي بوشهريها است. بوشهريها در گذشته باندبازي نداشتند، هرچند نشانه هايي از آن کم کم شاهد هستيم! بدون باند و عضويت در مافياي قدرت نمي توان رشد کرد و يک بوشهري هرگز سرسپرده نيست! شايد اگر دنبال گناه بوشهري مي گرديد همين نداشتن سرسپردگي و آزادمنشي بوشهري است! بوشهري هرگز زير بار زور نمي رود و حرفش را رک و روشن مي گويد. هرگز براي رسيدن به جايگاهي چاپلوسي نمي کند. مال و دارايي و دنياپرستي و ... هرگز يک بوشهري را اسير خود نمي سازد....
این مَشکی که نفس برآمده از شُشها در آن دمیده میشود و نوایش بر جان مینشیند امروزه دیگر یک ساز نیست؛ بلکه یک نمادست که بیانگر بخشی از فرهنگ و تاریخ و آداب رسوم ما است، از آیینهای سُرور تا نغمهی جانسوز حاجیونی و هدف اصلی هم نمود و ترویج آن است که با آن میسر میشود....
این روزها در مارکت موسیقی و شرایط فعلی موسیقی برای گروههای جوان مثل گروه ما همه چیز هموار نیست و مطمئنا چالش های زیادی خواهیم داشت اما لیو به دنبال موسیقی به سبک و سیاق خودش است که شباهت به هیچ گروه دیگری ندارد. ما میخواهیم مخاطبانی پیدا کنیم که مثل خودمان شیفته جنوب و آفتاب و دریا باشند. ..
از ما جوانان قدیم به جوانان امروز و فردا: مطالعه کنید. اگر می خواهید دچار هیچ نوع استبداد، استعمار و استحماری نشوید، بخوانید، بخوانید و بخوانید. امیدوار باشید. امید را در جانتان زنده نگهدارید، امید موتور محرکه روح آدمی است.آرمانهای بلند داشته باشید. زندگی بدون آرمان لطفی ندارد، لذتی ندارد. ...
دکتر عبدالرحیم مهرور: در حالي كه در استان كرمان٤ تيم كرمان، رفسنجان، سيرجان و سونگون با سرمايه مس اداره مي شوند و در خورستان ٤ تيم نفت آبادان، مسجد سليمان، اميديه و گچساران و در ليگ برتر ٤ تيم فولاد اهواز، ذوب آهن، سپاهان و آلومينیوم اراك از سرمايه كشور ارتزاق مى كنند (پرسپوليس، استقلال و تيم هاى خودروسازش بماند) آيا سزاوار است استان زرخيز بوشهر...
دکتر پرستا حیدری: من فکر میکنم جمع عمر حاصل جمع دو مفهوم است؛ خاطرهها و آرزوها. در نیمه اول زندگی آرزوها سنگینی میکنیم. امیدها، رویاهای دور و دراز، تلاشها در جهت رسیدن… نیم دیگر هم خاطرات. وقتی تعداد و وزن خاطرههایت از آرزوها سبقت میگیرد، یعنی تو رفته رفته در حال پیرشدنی… در دنیای ما آرزوها ناگزیر به مختصات تاریخ و جغرافیا زنجیر شدهاند...
دکتر سعید معدنی: چند سال قبل به یک متخصص قلب که سالهای سالمندی و بازنشستگی را میگذراند و در نزدیکی منزلمان مطب داشت، مراجعه کردم. چندی بعد جهت تکمیل درمان با پرونده و داروهای پزشک مذکور به نزد پزشکی جوان که او نیز تخصص قلب داشت و از آشنایان بود، مراجعه کردم. پزشک جوان، متخصص سالمند را میشناخت و به طنز گفت میدانی زمانی که وی دانشجو بوده دو تا داروی قلب بیشتر نداشتیم؟ ...
ابراهیم بشکانی: خردادماه سال ۱۳۵۱ ، امتحانات ترم آخر کلاس دوم یا همان کلاس یازده شروع شده بود ، بچههای هنرستان حاج جاسم اگر از نظر درس خواندن کمی تنبل بودند ولی در رشتههای فوتبال و تئاتر و موسیقی و به طور کل هنر بسیار فعال و زرنگ بودند. یک روز بعد از اتمام یکی از امتحانات، همکلاسیم آقای علی درخشانیان که پدرش از بانیان مسجد زیارتیهای بوشهر بود خبر داد که امسال قرار است سنج و دمام ببریم...
عبدالخالق ماجدی: توی یکی از خیابانهای بندر بوشهر به مدت چنددهه سرعت گیری وجود داشت. ولی یک سالی هست که شهرداری اون سرعت گیر را حذف کرده است. هربار که از آن خیابان عبور میکنم میبینم که تمام خودروها قبل از رسیدن به جای قبلی سرعت گیر، ترمز میگیرند و سرعت شان را کم میکنند!
"عادت" یکی از اصلهای طبیعت بشری هست که مثل "تجربه" براساس "تکرار" و به صورت تدریجی برساخته میشود ولی با "تجربه" تفاوت دارد ولی...
محمد لطفی: تاریخ، جوانان را نماد بالندگی هر قوم و قبیله به حساب میآورد، سرخوش و شاداب، همسفر باسیمرغ خیال، تبدار بیقرار رویاهای خود، جوان هزاره سوم امروز با در نوردیدن گسترهی وسیع مرزهای علم و دانش و تکنولوژیهای مدرن گاه از سن و سال خود پیشتر است، این که چه قدر مقوله جوانان را جدی گرفتهایم سوالی است که ...
حسین زیرراهی: متاسفانه یکی از باورهای غلطی که به خورد ما دادهاند این است که در هر کاری باید سالها دود چراغ خورد یا خاک کوزه گری بر تو بنشیند تا به درجه استادی برسی. من در این مقاله میخواهم ضمن زیر سوال بردن این دیدگاه؛ مثالهای نقضی از کسانی در قدیم و جدید بیاورم که زیر سی سال به درجه استادی در کار خود رسیدهاند؛ همچنین به شما بگویم چه کار کنید که خیلی زودتر از آن چه فکرش را میکنید در کار خود به درجه استادی برسید...
محمد سيدزاده : روزی روزگاری، فوتبال استان بوشهر، با آن قدمت تاریخی، با آن تیمهاى شايسته و بازيكنان با تكنيكش زبانزد فوتبال كشور بود. فوتبالی که با تيم هاى صاحب نامى چون ايرانجوان، شاهين، پاس و پارس جنوبى كه در ایامی نه چندان دور در صحنه فوتبال كشور مىدرخشيدند، امروز در حال احتضار است. یاد روزهای نه چندان دور که پارس جنوبى جم تيمهاى بزرگ كشور را برای کسب امتیاز در شهر جم به زانو در مىآورد، بخیر!..
آخرین اخبار
- نگاهي به تبعيضهاي درماني در کشور / به بهانه کلنگ زني بيمارستان نفت در شيراز
- استقبال از عيد نوروز باستاني در بوشهر
- دنياي معترضان
- چاپ شعري از استاد باباچاهي در امريکا
- آقاي استاندار در مقابل لغو مجوز فستيوال کوچه بوشهر، پاسخگو باشيد
- گردشگران دره ساساني «تنگ جيز» دشت خشت کازرون
- خاطرات خدمت سربازي در سپاه دانش
- مرثيه اي براي موسيقي
- فستيوال کوچه بوشهر در مسير رونمايي از گنج موسيقي نواحي است
- «کوچه بوشهر» مدل جديدي براي آغاز کوچههاي ديگر ايران
- در فستيوال کوچه بوشهر چه گذشت؟
- «کوچه» فستيوالي که واقعا فستيوال است!
- به کوچههاي بوشهر گوش دهيد
- امثال جشنواره کوچه، بهانهاي است براي زيستن
- فستيوال کوچه؛ اميد فرداي فرهنگ و هنر بوشهر
پربیننده ترین
- آگوجيکا يا باغ ملي در بوشهر
- فستيوال کوچه؛ اميد فرداي فرهنگ و هنر بوشهر
- بوشهر؛ پايتخت موسيقي فاخر ايران / دکتر عباس حاتمي
- خرفت خانه یا خانه سالمندان در بوشهر قدیم
- بازيکني که سوت پايان بازي را دوست نداشت
- ربع قرن انتشار نسیم جنوب؛ عليرغم کارشکني ها و سنگ اندازي ها
- بوشهر، شهر موسيقي است / اوکلو فرامرزي
- کوچه به انتها نرسيد
- تصاوير نكوداشت فرج كمالي شاعر بومي سرا در گناوه
- گزارش تصویری افتتاح دانشکده هنر و معماری بوشهر با حضور وزیر راه و شهرسازی
- بانگ آمد که علی را کشتند
- ادبيات به راستي خود زندگي است
- بوشهر، شهر هزارهاي دور
- روشنایی فانوس دریایی بوشهر، در یک عکس تاریخی
- نسيم جنوب؛ يادگار عصر اصلاحات