به عنوان یک جوان ایرانی آرزو دارم که شایسته سالاری در کشور نهادینه شود و شرایط برای ورود جوانان شایسته به عرصههای مختلف کشور فراهم شود و هر جوان صاحب ایده حمایت شود تا بتواند کسب و کار خودش را راه اندازی کند و کارآفرین باشد. امید دارم تا بیش از این به اندیشههای جوانان خوشفکر و امتحان پس دادهای که توانایی خود را نشان دادهاند اعتماد شود تا بتوانند آینده ایران عزیزمان را پربارتر سازند..
حسین زیرراهی: متاسفانه یکی از باورهای غلطی که به خورد ما دادهاند این است که در هر کاری باید سالها دود چراغ خورد یا خاک کوزه گری بر تو بنشیند تا به درجه استادی برسی. من در این مقاله میخواهم ضمن زیر سوال بردن این دیدگاه؛ مثالهای نقضی از کسانی در قدیم و جدید بیاورم که زیر سی سال به درجه استادی در کار خود رسیدهاند؛ همچنین به شما بگویم چه کار کنید که خیلی زودتر از آن چه فکرش را میکنید در کار خود به درجه استادی برسید...
رضا نکیسا: آن چه در ادامه میآید حاصل تخصص، تجربه، گام نهادن در این وادی بیانتها و اقیانوسی شرف است، که آدمی را شرف اندیشی و کنحکاوی وامیدارد، و همچنین شاید هم تحصیل و آن چه حاصل آن اندوخته و زیستنم در لابلای قفسههای کتاب در سالها دور و الفتی که به قول حضرت حافظ با رفیق خالی از خلل داشتهام (در این زمانه رفیقی که خالی از خلل است ... صراحی می ناب و سفینه غزل است) بی تاثیر از آن نبوده است.
گاه من به زندگی در این سن و سال، در کلیت خود به رغم وجود انبوهی از بحران ها و نابسامانی های روان خراش که میهن ما در آن غوطه ور است، نگاهی بر بنیاد امید است؛ زیرا در ناامیدی و سرخوردگی و فرورفتگی تابخردانه در خود، نه فقط هیچ دستاورد خجسته ای نهفته نیست؛ بلکه بروندادی بس نامیمون داشته و روان پریشی فزون تری نیز برای آدمی به ارمغان خواهد آورد و ترمز زندگی خردمندانه را خواهد کشید...
شهرزاد همتی: زنان بخش جداییناپذیر این اجتماعند. در همه سالهای گذشته هر جایی که خواستهاند آنها را نادیده بگیرند، این زنان بودند که موجودیت خود را اثبات کردهاند. انگار این فعالیت همیشه باید وجود داشته باشد. زنانی که از نگاه عدهای صرفا برای خانهبودن و برای مادربودن آفریده شدهاند. اما حضور زنان فعال در عرصههای علمی، فرهنگی و اجتماعی، همیشه خط بطلان روی فرضیه پنهانکردن زنان میکشد و خواهناخواه، این نگاه که زنان وجود دارند، حتی در شهرهای سنتی، در جوامع مردسالار رخنه پیدا میکند؛ آنقدر که در شهرهای مرزی ایران زنان برای ورود به شورا و مجلس اقبال بیشتری پیدا میکنند؛ زنان که استفاده ابزاری از آنها فقط معطوف به غرب و کالای جنسیشدن نیست. حوزه زنان موضوع خوبی برای ورود سیاستمدارانی است که به دنبال اقبال عمومی هستند. آنهایی که شعارشان را با نام زنان، آزادی زنان، مطالبه زنان، مشکلات زنان و حقوق زنان آمیخته میکنند، بهعنوان افراد آوانگارد، روشنفکر و حامی دموکراسی شناخته میشوند. اما از شعار تا عمل چقدر فاصله طولانی است. بعد از تمامشدن کارزارهای سیاسی شعارها برای جامهعمل پوشاندن کمی دشوار میشوند. شعارها دیگر انگ و برچسب میخورند و آنهایی که از واژه فمینیست میترسند، ترجیح میدهند سکوت کنند. این روزها زنها همچنان در صدر اخبار هستند. آنها با امید بازگشت به میدان رأی دادهاند. زنانی که فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی داشتهاند میانگین نمرات بالایی داشتهاند. آنها حالا سرمایه اجتماعی محسوب میشوند؛ از رخشان بنیاعتماد، فاطمه معتمدآریا، فرح اصولی و سیمین بهبهانی تا مرضیه دباغ، زهرا شجاعی و شهیندخت مولاوردی. با وجود همه اینها هنوز هم این بودن انکار میشود و کار به جایی میرسد که با وجود وعدههای انتخاباتی در کابینه معرفیشده ازسوي حسن روحانی هیچ زنی بهعنوان وزیر وجود ندارد. مصطفی تاجزاده فعال سیاسی است. به قول خودش تجربه کار سیاسی را از عنفوان جوانی داشته و زندگی در ایران، خارج از کشور و همچنین در زندان از او فردی آبدیده ساخته. سالهای گذشته و فرصت زیاد مطالعه که برای تاجزاده پیش آمد از او فردی با نگاهی جامعهشناسانه نیز ساخته است. او در گفتوگو با «شرق»، با تحلیل شعارهای انتخاباتی حسن روحانی، وضعیت ایران، موفقیت زنان و چرایی لزوم مشارکت زنان درباره حضوری سخن میگوید که با وجود همه انکارها نمیشود آن را نادیده گرفت... .
خیلی سخت بود، اصلا فکر نمیکردیم ما را آزاد کنند، هر وقت به آنها میگفتیم کِی ما را آزاد میکنید، میگفتند به همین زودی. میگفتند یک ماه دیگر. ما روزها را میشمردیم، یک ماه که میشد، میدیدیم خبری نیست. اینطوری خیلی با روان ما بازی میکردند. حتی یک بار بعد از ١٠ ماه، ما را از زندان دمام خارج کردند و گفتند...
دو انتخابات مهم و حساس در کشور برگزار میشود و بار دیگر این دوراهی پیش پای گروهی که اکنون در شبکههای مجازی با هشتگ «امتناع» شناخته میشوند مطرح شده که برای چه باید در انتخابات شرکت کنند. فارغ از نظر انتخاباتی افرادی که در این کافه نظر آمده است، دیدگاه آنها را درباره چرایی رأیدادن...
خورشید فقیه : متشنج و چالش برانگیزترین بخش مناظره ی مستقیم کاندیداهای ریاست جمهوری، طرح اتهام دروغگویی و عدم پایبندی اخلاق سیاسی به دکتر حسن روحانی توسط قالیباف بود که جوّ مناظره را وارد جدی ترین فاز خود نمود. از آن جا که طرح اتهامات سنگینی نظیر دروغگویی و بی اخلاقی...
این را می توانم به شفافیت عرض کنم که برای اینکه تصمیم مأخوذه توسط شورای نظارت را تغییر بدهد هیچ مستندات رسمی و مدراک معتبری به شورا ارائه نمی کرد و صرفا ً بر اساس شنیده ها و گفته ها می خواست که فردی نامش زیر تیغ رد صلاحیت برود و از گردونة رقابتها حذف شود. صحبت ما این بود که...
سواحل زیبا، نخلستانهای سرسبز، گنبدهای نمکی، باف تاریخی بوشهر، بندر تاریخی سیراف، موزه رئیسعلی دلواری، نیروگاه اتمی بوشهر، کاخ بردک سیاه، بازارهای تجاری، گور دختر، کاروانسرای مشیرالملک، قلعه خورموج و منطقه تاریخی توز بخشهایی از نقاط دیدنی استان بوشهر هستند...
از ابتدای دهه 1370 ما فرایندی اجتماعی را آغاز کرده ایم که در آن دیگر نه تنها همه افراد در ایران پسا انقلابی متولد می شوند، بلکه جامعه ما در موقعیت پس از دوره نخست بحرانی انقلاب و جنگ که در همه انقلاب های بزرگ دیده می شود و خصوصیت آن فشار و انقباض اجتماعی است، پا به جهان گذاشته و زندگی می کنند. این نسل ها یعنی متولدین سال های 1370 و بعد، امروز اکثریت مطلق فعال و آینده جامعه ما را تشکیل می دهند چون تمام جوانان و نوجوانان بین 15 تا 25 سال را در بر می گیرند.
سواحل زیبا، نخلستانهای سرسبز، گنبدهای نمکی، باف تاریخی بوشهر، بندر تاریخی سیراف، موزه رئیسعلی دلواری، نیروگاه اتمی بوشهر، کاخ بردک سیاه، بازارهای تجاری، گور دختر، کاروانسرای مشیرالملک، قلعه خورموج و منطقه تاریخی توز بخشهایی از نقاط دیدنی استان بوشهر هستند..
از جمله مهمترین جاذبههای گردشگری استان بوشهر میتوان به سواحل خلیج فارس اشاره کرد؛ نخلستانهای سرسبز، آثار تاریخی و ظرفیتهای صنعتی استان بوشهر از دیگر جاذبههای گردشگری است. بیش از سه هزار اثر تاریخی، فرهنگی و طبیعی در این استان شناسایی شده است که تا کنون...
شورای سیاست گذاری اصلاح طلبان استان در سه حوزه از 4 حوزه انتخابیه استان یعنی حوزه دشتستان، حوزه دشتی و تنگستان و حوزه کنگان، دیر، جم و عسلویه کار گزینش نامزدهای مورد نظر را به مجمع اصلاح طلبان این حوزه ها واگذار کرد تا در صورت اجماع اعضای مجمع در این حوزه ها، از نامزد برگزیده آنان اعلام حمایت نماید. ...
روزهای ثبتنام انتخابات مجلس دهم فرا رسید و احتمالا در این چند روز، شاهد تحرک نسبی در فضای سیاسی کشور خواهیم بود. با اینکه برخلاف ادوار گذشته و در فاصله حدود دو ماه تا روز انتخابات مجلس و خبرگان رهبری، فضا هنوز انتخاباتی نشده، اما بههرحال، دیر یا زود جریانهای سیاسی و داوطلبانی که امکان حضور در مرحله نهایی را مییابند باید برای گفتوگو با مردم درباره انتخابات پیشِرو آماده شوند. احمد شیرزاد، از فعالان سیاسی اصلاحطلب که سابقه نمایندگی مجلس ششم و عضویت در شورای مرکزی حزب مشارکت را در کارنامه دارد، در گفتوگو با «شرق» درباره راههای رساندن پیام اصلاحطلبان و نامزدهای آنان به مردم نکاتی را بیان کرد که در ادامه میآید.
شرق: اول کتاب «گفتهها»ی ابراهیم گلستان سه جمله هست، یکی «سخن بیار زبانآوری مکن» از سعدی، دومی «بدان چهجور ببینی» از لئوناردو و سومی «هیچ باشم اگر نکتهسنج نباشم» از نمایشنامه «اتللو»ی شکسپیر. این سه جمله را بر پیشانی کتاب «گفتهها» شاید بتوان عصاره حیات فکری و ادبی و هنری گلستان تا به امروز دانست. این سه جمله، همچنین کلیدی میتواند باشد برای ورود همراه با نکتهسنجی و نگاه انتقادی به نوشتهها و آثار سینمایی گلستان تا حتیالمقدور مصون بمانیم از دوقطبی معروف «لعن» و «ستایش» که غالبا گلستان را از یکی از این دو حد افراطی دیدهاند و سنجیدهاند. یا او را ستایش کردهاند و از او اسطوره ساختهاند و میراث او را به «زبانآوری» و «تکنیک» تقلیل دادهاند و یا او را دشنام دادهاند صرفا به این دلیل که به راههای متعارف نرفته است. خواندن گلستان با آن عقلانیت انتقادی توأم با نکتهسنجی که شیوه خود اوست در خواندن دیگران، هنوز آنطور که باید آغاز نشده است. خواندن هیچکس شاید هنوز آنطور که باید آغاز نشده است و از اینروست که سنت انتقادی ما هنوز بر مدار «لعن» و «ستایش» میگردد و بر مدار تکرار آنچه پیشترها در رد و انکار و یا تأیید کسی گفتهاند. اینجا مقصود از الگوقراردادن شیوه مواجهه گلستان با اتفاقها و آدمها و آثار هنری، شیوهای مبتنی بر نپذیرفتن آنچه همه میگویند و تنندادن به تکرار گفتههای دیگران، پذیرش بیچونوچرای دیدگاههای او نیست. اتفاقا برعکس، گلستان را جا دارد به همان عیاری بسنجیم که او خود دیگران را با آن سنجیده است و او را در قامت «آدم»ی ببینیم در قدوقامت طبیعی که در یکی از حساسترین مقاطع تاریخ ایران زیسته و کوشیده است بهجای پاگذاشتن بر راههای رفته، راه تازهای بگشاید و با ذخیرهای پربار از ادبیات و هنر ایران و جهان، چیزی را ایجاد کند که پیش از آن موجود نبوده است. حاصل کار قطعا میتواند مورد ارزیابی انتقادی قرار بگیرد، نه به این معنا که بگوییم عالی است و فقط چندجایش اشکال دارد و یا برعکس، مردود است و فقط چند نکته قابل توجه در اینجا و آنجایش میتوان یافت، نه، خواندن جدی گلستان مستلزم کشف ایده مرکزی او در آثارش، کشف سبک، نه در معنای زبانآوری و اینکه نثرش فلان است و بهمان، و مواجههای دقیق با این سبک و آن ایده مرکزی است و این همان کاری است که میگویم هنوز نهفقط درباره گلستان که درباره هیچ نویسنده دیگری آنطور که باید انجام نشده است.
چندی پیش نشر کلاغ سه کتاب ابراهیم گلستان را تجدید چاپ کرد. یکی کتاب «گفتهها» که مجموعهای است از مقالهها، گفتارهای گلستان بر چند فیلم مستند به کارگردانی خودش، سخنرانی مفصل او در دانشگاه شیراز و گفتوگوی بلند قاسم هاشمینژاد با او درباره داستانهایش.
دو کتاب دیگری که از گلستان تجدیدچاپشده ترجمههای اوست از «هکلبری فین» مارک تواین و کتاب «کشتیشکستهها» که ترجمههای گلستان است از چند قصه کوتاه استفن کرین، ویلیام فاکنر، استفن وینسنت بنه، آنتوان چخوف و ارنست همینگوی. گفتوگویی که میخوانید بهمناسبت همین تجدیدچاپها انجام شده است. گلستان کمی پیش از انجام این گفتوگو به دعوت آکادمی فرانسه در رم، به این شهر رفته بود تا در نشستی که این آکادمی برای او و آثارش برگزار کرده بود شرکت کند. گفتوگوی پیشِ رو، پس از بازگشت گلستان از رم انجام شد. گلستان چنانکه در این گفتوگو میگوید سالهاست که قصه ننوشته و در عوض دو کتاب چاپ نشده دارد که هر دو نوشتههایی مستند هستند از آدمهایی که واقعا وجود داشتهاند و وقایعی که واقعا اتفاق افتادهاند و این عجیب نیست وقتی به یاد آوریم که گلستان روزگاری در سینما مستندهایی ساخته است که برخی از آنها هنوز هم جزء بهترین مستندهای تاریخ سینمای ایران بهحساب میآیند. مستندهایی که صرفا نشاندادن واقعه نبودهاند بلکه «دیدِ» سازنده و «چهجوردیدن» در تار و پود آنها تنیده شده و از طریق سبک، خود را به نمایش گذاشته. گلستان در جایی از گفتوگوی پیشِ رو میگوید: «واقعیتهایی که اتفاق افتاده آنقدر فوقالعاده و انترسان است که قصهنوشتن ضرورتی ندارد.» گفتوگو با ابراهیم گلستان را میخوانید.
دچار ناامنی شغلیاند؛ دنبال مدرک بالاتر میروند
موضوع بحث اینجانب، تامل در فهمی است که از اخلاقیبودن خویش داشتیم و داریم. با نگاه مختصر به چرخشهای اخلاقی جامعه معاصر ایران، میکوشم در باب کارنامه روشنفکران دینی، خصوصا شریعتی گفتوگویی شود. چرخشهای اخلاقی از یکسو مسالهساز و از دیگرسو افقساز بودند. حداقل سهچرخش را نام میبرم: نخست گذر از اخلاق دینی به دین اخلاقی، دیگری افتادن به ورطه «گفتمان غیراخلاقی» و سومی گسترش اخلاق غیردینی و عرفی.
گروه اندیشه شرق: «نگاهی اجمالی به عصر زرین فرهنگ ایران» عنوان آخرین کتاب حسن قاضیمرادی است که بهزودی از سوی انتشارات آمه منتشر میشود. این کتاب مصاحبه مفصلی است که پروین قریشی و نسرین تخیری با ایشان انجام دادهاند. قاضیمرادی در این کتاب به دنبال ارایه تحلیلی از فراز و فرود عصر زرین، به دستاوردهای فرهنگی و تمدنی آن عصر میپردازد. آنچه در ادامه میآید، فشردهای از پیگفتار این کتاب است که به صورت مقالهای تنظیم شده است.
هم بررسیهای میدانی اطلاعات کافی به دست میدهند، هم تحقیقات علمی صحت ماجرا را تایید میکنند و هم گزارشهای رسمی میگویند که در نتیجه سیاستهای دو دوره دولتهای نهم و دهم، فقری فراگیر در جامعه ایران به وجود آمد و ایرانیها در بهترین حالت، به قول «فرشاد مومنی»، اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه علامهطباطبایی، «مدارای نجیبانه با فقر» را در چندسال اخیر سرلوحه قرار دادهاند. با «مومنی» در مورد وضعیت مدیریت هزینهها در خانوادههای ایرانی در شرایط رکود تورمی و پیشیگرفتن هزینهها از دستمزدها گفتوگو کردهایم:
آرمان- محمدجواد صابری: وقتی با ناصر فکوهی درباره شهر، فضای شهری و انسان شهری گفتوگو میکنی، خیلی زود بحثها به حوزه اندیشه وارد میشود. نویسنده کتاب «انسانشناسی شهری» که در وبگاه ایندیَن اکسپرس در کنار سیدجواد طباطبایی، بابک احمدی، موسی غنینژاد و فاطمه صادقی جزو روشنفکران گفتمانی و در مقابل روشنفکران دهههای هفتاد و هشتاد دستهبندی شده است، در گفتوگوی مفصل با روزنامه آرمان، پیشنیاز شهرنشینی را دموکراسی سیاسی و اقتصادی عنوان میکند.
شهروندان بوشهری اقدام دولت در اختصاص رایگان سبد کالا به بخش هایی از مردم را پسندیده و موثر اما شیوه توزیع آن را نامناسب و تحقیر کننده و عاملی برای برداشت سوء و تبلیغات منفی رسانه های مخالف نظام و دولت و دشمنان دانستند...
شهادت امیر کبیر پرده از کراهت و فساد سلطنت کنار زد و وجدان تاریخی ایرانیان از آن پس زخم خورد. امیرکبیر نماد جامعه نخبهکش است. وجدان مردم ایران این موضوع را از مدتها قبل درک کرده بود. مشکل جامعه استبدادپرور بود که نتوانست امیرکبیر و مصدق را نگه دارد...
خلیل موحد : اکثریت معناداری از بدنه اجتماعی و به خصوص کنش گران عرصه ی عمومی استان با رویکردی مدنی و با صدور بیانیه های متعدد حمایت خود را از استانداری اسماعیل تبادار اعلام کرده اند ،برای دولتی که خود را دولت تدبیر و امید می داند فاجعه بار است که در اندک زمانی پس از ...
آخرین اخبار
- جايگاه معلم در جامعه خدشهدار شده است
- سپاس از کساني که آموختند و آموختن را ياد دادند
- خليج فارس و الگوي حکمراني خوب
- ماندگاري نام خليج فارس، در گرو نگاه توسعه محور به آن مي باشد
- بايد براي تراژدي ورزش بوشهر، سالها گريست
- چرا نفت و گاز، از فعاليتهاي ورزشي استان بوشهر حمايت نميکنند؟
- چهار نکته براي رابطه پايدار والدين با فرزندان نوجوان
- نگاهي به تبعيضهاي درماني در کشور / به بهانه کلنگ زني بيمارستان نفت در شيراز
- استقبال از عيد نوروز باستاني در بوشهر
- دنياي معترضان
- چاپ شعري از استاد باباچاهي در امريکا
- آقاي استاندار در مقابل لغو مجوز فستيوال کوچه بوشهر، پاسخگو باشيد
- گردشگران دره ساساني «تنگ جيز» دشت خشت کازرون
- خاطرات خدمت سربازي در سپاه دانش
- مرثيه اي براي موسيقي
پربیننده ترین
- دولت - ملت از نظر سقراط - افلاطون و ...
- هر ایرانی باید خارگ را ببیند
- به احترام بیست و پنج سرباز، ایست خبردار!!!
- آن معلم آمد
- عشق ننه معصومه، بوشهر هست
- نيهمبون؛ سازي که هيچوقت در هيچ جنگي نواخته نشد
- خليج فارس، جزئي از هويت تاريخي ايران، منبع برکت، ثروت، قدرت و زيبايي
- چگونه دلیران تنگستان ساخته شد + تصاویر
- باران نشاط با موسيقي بوشهري شريفيان در تهران + تصاویر
- ايام کارمندي سازمان برنامه و بودجه بوشهر
- تصاویر کنونی دانش آموختگان دبیرستان سعادت بوشهر در سال (1349 - 1346)
- پژوهشی در آیین تدفین دوره های ساسانی در سواحل خلیج فارس
- پسر عبدوي جط، سر منوچهر آتشي را شکسته بود
- فستيوال موسيقي کوچه؛ سوغات عيدانه اين بندر تبدار بيقرار
- چرا نفت و گاز، از فعاليتهاي ورزشي استان بوشهر حمايت نميکنند؟