طراحی سایت
جستجو:

برادر جمپولوي (دوقلو) من (ابراهيم هوشيار) / علاقه و دلبستگي‌اش به بوشهر را حفظ کرده بود (دکتر رسول هاشمي) / براي پرويز هوشيار عزيز ( دکتر رضا معتمد) / اسمي مترادف با فرهيختگيِ يک انسان و خادمِ امور فرهنگي، ادبي و هنري (حسين طالبي) / صحنه گردان جلسات بوشهري‌هاي مقيم مرکز (ابراهيم ميگلي‌نژاد) / و خزاني ديگر در بوستان علم و هنر و انديشه بوشهر (خورشيد فقيه) / پرویز هم پرید (عبدالمجید زنگویی)/ ماجراي آن دوربين هشت ميلي متري (هاشم هاشم‌زاده)، سال‌هاي سخت و سخت‌تر (فريده كاردانى)...

ارسال شده 3 ماه پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

قصه کوتاه

عزّتو

شاهرخ تنگسيري

غنو جُلَتي با زغال رو ديوار خونه ي خداکرم  يه قلب گُتي مي کشيد و با دستخطي  که چپي از  خط  احمدسياه  نبيد يه بُردش مي نوشت عزت يه بُرد ديگه ش مي نوشت غني.  هرروز صبح گه خداکرم قبل از اين که زن هاي همسايه قدم تو کيچه بذارن و قصد دروازه کنن مي اومد و با افتوه و جارو پَنگي  نقاشي  غنو رو  ديوار  ميشست و با خوش ميگفت: لعنت بر شيطون حرومزاده آخرش خين ايي تيله سگ تو گردن مو مي افته، بخدا اگه دسم بيافتي کل کلت ميکنم .

قصه خداکرم و زنش عزتو ديم درازن، عزتو سي ساله دختر آخري و بقولا ته تغاري ابرام قصاب اُبوداني بيد که تو لين هفت احمدآباد زندگي ميکرد، حاصل دو تا ازدواجش يه درزن دختر و يه پسرمعلول بيد که سالم صداش ميزدن.  يازده تا از دختراش فرستاده بيد خونه بخت، دستِ  ايي آخري هم نهاد تو دست  خداکرم  که همسن و سال خودِ ابرام قصاب بيد. عزتو  با دلالي ميشتي زهرا و ننهِ جاسم عربو  با  شپ و کل سوارِ سماچ حاج مالک از اُبودان اوردنش خوردي سيفو.  خداکرم  از چهار تا زن قبليش که دوتاش مرده بيدن و دوتاشون طلاق داده بيد بچه نساخته بيد و بقول ميشتي زهرا : «خداکرم  اجاقش کور بيد». عزتو قشنگ بيد ولي قلدر و با لهجه اُبوداني با همسايه ها حرف ميزد و هميشه موقع عرض اندام تکيه کلامش ميگفت «مو دختر ابرام قصابم»، يعني که حساب دستون بياد با کي طرفين.  غنو مث آدم شوپر زده صورتش قلپيده بيد، قدش کوتاه و تا بگي زورش زياد بيد. پشت سرش ايقد پهن بيد که از بچگي سيش ميگفتن غنو جُلّتي.

هميچي از روزي شروع شد که خداکرم دم دروازه سفارش غنو کرده بيد بياد خونه شون بدنه و کف آب انبار و حوض بشوره تا زمستون اوو بارون ذخيره کنه، عزتو يه مجمعي صبحونه مفصل مياره جلو غنو و يه قيلون برازجوني چاق ميکنه و چندتا فرق قيلون  ميکشه و ديدش هُف ميکنه تو  صورت غنو که چيش تو چيشش نشسته، ني قيلون ميده دس غنو و ميگه بکش که چاقن،  او هم مث خر کيف ميکنه که بالاخره يه نفر حساب آدم اوردش،  حالا  غنو کجا مي بيني، ديگه شاهين تو آسمونم حريف پر و بالش نبيد و يکجا صد دل  عاشق و دلباختهي عزتِ خداکرم ِاز هميچي بي خبر ميشه. عزتو جذابيت خاصي داشت، حرف زدنش تو دل مي نشست و خيليا که دستشون ازش کوتاه بيد ديرا دير هلاکش بيدن.  يه سر شو تا صبح خداکرم  پشت در سرا کمين نشست که مچ غنو بگيره و حسابش بيله کف دسش ولي خبري از  غنو نشد، دم دماي صبح پيرمرد پلک چيشش دوام نيورد و همونجا پشت در  سرا رو  سکوني تنير کنار حبانه ي شکسته خسته و رسه خووش برده بيد. مطابق هر روز رفت در باز کرد، تا چيشش ري ديوار افتاد ديد تا قلب و دستخط غنو رو ديوارن. وا حسينم خداکرم کجا ميبيني،  کاردش ميزدي تُپِ خيني ازش چکه نميکرد، با صداي بلند که همه کيچه و محل بفهمن  داد ميزد: «اگه سر لش بگيرمت  مث مُشک تشت ميزنم که از استخونات  زغال بليط  عمل بياد». ولي خوشم ميفهميد رو در رو حريف  مچ سفت غنو نميشه.

شوي که خداکرم کمين آخر نهاد و عزمش سي خلاص کردن غنو جزم کرد پس در سرا قايم شد وسه تا سر قيلون پشت هم ديد کرد. به محض شنيدن صداي  خش خش زغال رو ديوار دستش دور تنگ قيلون حلقه کرد و در سرا هُمبار باز کرد و از پشت سر  شلال سر غنو  کرد که غرق عشق بازي با اسم عزتو بيد. به گمون خوش ديگه از شر  غنو  خلاص شد.  غنو مشکال خين و مث مرغ سر بريده تو خين خوش مي پلکيد و بوا بوا ميکرد. خداکرم بازداشت کردن. عزتو رفت زندان شهرباني ملاقات خداکرم و سي محض دلداريش با همو لهجه اُبوداني روش کرد طرف خداکرم و گفت : «دوتا قطره اشک نذر خواجه خضر کردم غنو چيش واز کنه و از بيمارستان مرخص بشه رو پاي خودش ويسه». خداکرم (با تشر) گفت: «اگه ده مرتبه ديگه رو پاش ويسه  ده تا تُنگ قيلون ديگه خرجش ميکنم  توهم ايقد از چيشات ولخرجي نکن زن، اشک حرمت داره سي هرچيز و هرکسي نبايد سرازيرش کني».

غنو سه ماه تموم مث ميت  رو تخت بيمارستان بيهوش و حواص افتاده بيد.  تا روزي که با بُنگِ  اذون سحر مسجد فيل چيش واز کرد، غنو هيچ کس و هيچ چيزي يادش نمياومد،  حتي راه خونه خوشونم نميفهميد کجان ولي پاش که از بيمارستان نهاد بيرون يه راست رفت سمت خونه خدا کرم،  تو روز روشن و جلو چيش تموم آدماي کيچه با زغال يه قلب گتي کشيد و وسطش يه تيري رد کرد، زيرش نوشت يا مرگ يا عزتو. غنو با ايي حرکتش سي همه ثابت کرد ديوونهوار دلبسته عزتوون با ايکه ميفهميد شوهرداره.

برخلاف تمام قوانين نوشته شده بشر عنصر عشق بي مرزترين و سقفش لايتناهي ترين عنصر پيدا و پنهان بشرن. کيمياي عشق غالب بر تمام عناصر طبيعتن. در واقع مغز انسانها با پيش فرض عشق قادر به فرمان دادن به  ديگر اندامهاشه. اگر هيچ معجزهاي در دنيا پايه عقلي و علمي نداشته باشه محاله کسي منکر  معجزه عشق بشه چون که همه موجودات زنده عالم شانس يکبار تجربهش دارن. شايد تنها رشته پيوند غنو به دنيا در عالم سکرات عشق و دلباختگي عميق و يک طرفه به عزّتو بيد. 

جنازه غنو سه روز بعد با يه مرگ مشکوک قبل از غروب افتو روبرو تل عاشقون از دل  دريا اومد بالا . رسوايي عشق نافرجام غنو به اينجا ختم شد که خداکرم از دست نيش و کنايه مردم شهر و محل  مجبور به طلاق عزتو  شد. يه روز صبح گه ساک و چمدون عزتو تو دستش گرفت و رفت سمت گاراژ  اتوميهن، عزتو با چيش اشکبار و يه عالمه حرف و حديث ناحقِ ساخته و پرداخته مردم رو صندلي اتوبوس نشست و بال چادرش رو تموم صورتش کشيد و سي هميشه از بوشهر و خداکرم خداحافظي کرد. هميطور که اتوبوس داشت از خيابوناي شهر خارج مي شد عزتو از  پشت شيشه اتوبوس با چشم خوش ميديد که رو تموم ديواراي شهر نقاشي يه قلب تير خورده و اختصار دوتا اسمه که بي صاحب بجا مونده.

(هفته نامه نسیم جنوب سال بیست و ششم، شماره 1068)

ارسال شده 4 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

احسان هوشمند: در کنار رسانههاي جمعي غيردولتي که با مشقت و دشواري در سطح ملي فعاليت ميکنند، نبايد از زحمات و تلاشهاي روزنامهنگاران و رسانههاي مستقل استاني و شهرستاني غافل شد. اين دسته از رسانهها با مسائل و مشکلات بيشتري دست به گريبان هستند. انتشار نامه مدير بازرسي تأمين اجتماعي استان بوشهر بازتاب گستردهاي در فضاي مجازي و شبکههاي اجتماعي استان بوشهر و ديگر نقاط کشور داشت. مدير نامبرده طي گزارشي به مدير کل استان نوشته ...

ارسال شده 4 ماه پيش در دیدگاه ، نظر (0)

ايام رسيدن زمستوني که فاصلهاش با  گرماي تابستون و پاييز زود گذر. شروع  ميشد 

ارسال شده 4 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

حسين حشمتي:  از جمله ديدني هاي جذاب شهرهاي تاريخي، بازار سُنتي آن است که بوشهر نيز از اين پديده قديمي بينصيب نمانده است کما اين که بازار قديمي که ساخت آن را به زمان حکمراني دريابيگي نسبت مي دهند، داراي معماري قاجاري است و درمحله دهدشتي قرار دارد که به قول معروف از شيرمرغ تاجان آدميزاد در آن جا وجود دارد...

ارسال شده 5 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

نجف آهوچهر هم آسماني شد (عبدالمجيد زنگوييکي رفتهاي زدل که تمنا کنم تو را (عبدالحسين کنينگنجينه اي از فرهنگ و ادب (علي دباشبه شاگردان خود آيين مهرورزي آموخت (حسين رنجبربدرود رفیق شفیق ما (خلیل موحدبه ياد دوست که چه با وفا بود (محمدرضا دباش) ، در رثاي استاد نجف آهوچهر؛ عزيز و با يادماندني (اسماعيل منصورنژادمعلم، روزنامه نگار و نويسندهاي با لبخند هميشگي (عالي بازدار)

 

ارسال شده حدود 1 سال پيش در بوشهر نامه ، نظر (1)

اگر خودم را نمونه اي از جوانان آن روزها فرض کنم، بيشتر شايق به خواندن رمانهاي عاطفي عاشقانه و يا هيجاني پليسي بوده اند، مگر تک و توکي از بچه ها که متاثر از توصيه و تفکرات برخي از معلمانشان، جذب کتابهاي سياسي و اجتماعي و بيشتر در زمينه شعر و شاعري و هنري بوده اند...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در گفتگو ، نظر (0)

اسماعيل منصورنژاد: از اواخر دهه 60 و اواسط دهه 70 که شور و هيجان جنگ به خاموشي گراييد، حفره ها و شکاف ها بين دولت و ملت يکي يکي پديد آمدند و آشکار شد اگر روند اوضاع به سمت «تغيير رويه ها» در حکمراني و «اصلاح» پيش نرود...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

دکتر محمود جمهيري: تا آن جا که بياد دارم و به لحاظ شرايط کاري در ارتباط با نشريه و مدير آن بوده ام همواره آگاهي بخشي، رسالت فراموش نشده نسيمي بوده است که گاه گاهي تبديل به طوفان ميشده است. هر چند که به رسالت نسيم بودن خود همواره پايبند بوده، و کمتر با گرد و خاک هاي متداول همراه بوده است...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

دکتر جعفر حميدي: «نسيم جنوب» از بدو انتشار تا امروز هميشه خوشنام و حقيقت نويس بوده است. مطالب خوب، خبرهاي خوب، دانستني هاي با ارزش و مصاحبه هاي  خوب هميشه در «نسيم جنوب» فراوانند.فکر نکنيد که اين هزار شماره آسان، راحت و بدون دغدغه انتشار يافته اند؟... 

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

همه كتابهايي كه خوانده‌ام به نوعي در زندگاني‌ام اثر گذاشته‌اند. بسياري‌شان را خوانده‌ام كه الان در اين لحظه در يادم نیستند و لكن برخي از آنها در یاد دارم. از يك منظر هر كتابي براي خواننده‌اش اثراتي دارد.كتابها به دنيا مي‌آيند؛ هر کدام از ما به فراخور شرایط خویش، سعادت دستیابی به اندکی‌شان را می‌یابیم؛  با برخی از ایشان دمخور و دوست می شویم … با ما و در ما تا هستیم می مانند و برخی نیز تا ابد در روح و روان و کالبدمان جاویدان می شوند...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

با از دست دادن هوشنگ چالنگی نه دفعتا بلکه به تدریج متوجه نوعی تنهایی شدم که تاکنون تجربه نکرده بودم و دریافتم که تنهایی انواعی دارد و اقسامی، گاه در جمع تنهاییم و گاه در درون خودمان و گاه در سلول انفرادی. در هر صورت برگ  درخشانی از درخت بر خاک افتاده است که دیگر  شاخ و برگ‌های آن را اهالی شعر و ادب این سرزمین تشکیل می‌دهند. همه می‌میرند. همه می‌میرند همه آنانی که سنگ نیستند و می‌خواهند سرنوشت‌شان به دست خودشان باشد. 

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

دکتر سیروس عباسی : گناوه زیبا، با مردمانی کوشا و ارجمند و مهمان نواز، که در همه حوزه های علم و ادب و فرهنگ، تجارت و اقتصاد، همبستگی ملی و ایران دوستی… خوش می درخشد. حضورم در این بندر زیبا و صحبت با دوستان و برخی مدیران این شهر بندری زیبا و دلنواز، انگیزه ای شد تا متن زیر به رشته تحریر درآید .

چشم ها را باید شست / جور دیگر باید دید..

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در اقتصادی ، نظر (0)

حسین آرامی: شادروان پوربهی به واقع مسئولیت پذیر بود و این ویژگی را در خود نهادینه کرده بود. مسئولیت پذیر در قبال خانواده و خویشان، در قبال دوستان و همکاران، در قبال همشهریان و هم وطنان. هیچ گاه از مسئولیت فرار نمی‌کرد بلکه به استقبال می رفت. نمونه یک شهروند ایده آل، شهروند آرمانی. اما مسئولیت پذیری همراه دیگری دارد: مدارا. نیکویی ورزیدن و مدارا کردن مسئولیت پذیری را تسهیل می کند..

 

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

عبدالخالق ماجدی : سالهای متمادی در دهه شصت، بازیکن تیم فوتبال منتخب بوشهر در رده های مختلف سنی بودم و برای تمرینات تقریبا هر روز از محله مان امامزاده با خط واحد شهرداری تا چهارراه دادگستری می آمدم. در پیاده رو خیابان به طرف استادیوم، یک گل فروشی وجود داشت و هر روز از میان گلدان هایش عبور می کردم و روزهایی که اتوبوس زودتر می رسید دقایقی می ایستادم و...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

دکتر سجادبهزادی: امروز آمار دخترانی که به سن تجرد قطعی رسیده‌اند و شانس و فرصت ازدواج آن ها به حداقل رسیده بسیار نگران کننده گزارش می شود و گفته شده اکنون بیش از یک میلیون نفر از دختران بالای ۳۵ سال به سن تجرد قطعی رسیده‌اند و فرصت ازدواج برای آن ها به حداقل رسیده است...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

 اسماعیل منصورنژاد: کار شورای نگهبان از این نظر مهم است که حاکمیت یک‌دست و یکپارچه می‌شود و از فردای پیروزی یک اصولگرا، تمام مسئولیت‌ها بر دوش همان کسانی می‌افتد که همه را جز خودشان مقصر می‌دانند. وقتی یک اصولگرا رییس‌جمهور شود، توپخانه رسانه‌های رسمی و غیررسمی اصولگرایان از جمله تلویزیون برای متهم کردن دیگران خاموش می‌شود و از آن پس کسی جز خودشان در مقابل خودشان قرار نخواهد گرفت...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در سیاسی ، نظر (0)

دکتر سعيد معدني : ظاهرا ايرانيان در مقاطعي از تاريخ ديرينهشان در مقابل بيگانگان با دولتهاي خود همراهي کرده و در مواجهه با تنگناها و سختيها صبوري کردهاند. بخصوص اگر حاکمان و حکومتگران را قبول داشته و به ايشان اعتماد کردهاند. البته تحليل اين موضوع مفصل بوده و  فرصت ديگري ميطلبد. ولي عجالتاً دو دليل عمده ميتواند علت اين همراهي باشد 1- دولت مزبور را قبول داشتند...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

دکتر سجاد بهزادي: طبقه متوسط جامعه ايران تا حد بقا سقوط كرده است و مقاومت او در برابر اين وضعيت نامحدود نيست و هر لحظه ممكن است شبه راديكال شود. امروز کاناليزه شدن امکانات اقتصادي وفضاي سياسي در كشور باعث شده که طبقه متوسط بيشتر به فكر "گذران زندگي" باشد تا توسعه سياسي. اگر اين وضعيت در باطن، مورد دلخواه يک گروه سياسي اقليت باشد اول اينكه اشتباه ميكنيد و خطاي بزرگي است...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در سیاسی ، نظر (0)
صداي شنيده نشده ديروز، فرياد شنيده نشده امروز
ارسال شده بيش از 6 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

سنگ فرش خیابانهای اصلی مرکز شهر بوشهر به شدت آسیب دیده است. در اثر کیفیت نازل مصالح به کار رفته و اجرای اشتباه و غلط کار، با تردد انواع وسایل نقلیه سبک و سنگین قسمت عمده ای از این سنگها کنده شده و آسیبهای جدی به این خیابانها وارد آمده است. این خیابان که با هزینه ای نزدیک به...

ارسال شده بيش از 6 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

محمدرضا تاجیک در گفت‌وگو با «آرمان»:

سهم‌خواهی دموکراتیک‌ترین کنش سیاسی است

حمید شجاعی: بسیار آرام و شمرده سخن گفت و از اینکه بسیاری از اصلاح‌طلبان از گفتمان اصلاح‌طلبی فقط نام آن را یدک می‌کشند، ناراحت بود. می‌گفت بخشی از اصلاح‌طلبان بر ساحت اصلاح‌طلبی نشسته و جریان گسترده اصلاح‌طلبی را در بازی قدرت خلاصه کرده‌اند. با مطرح شدن مباحث این‌روزها، از ترکیب «سهم‌خواهی» برآشفته می‌شود و این امر را حق بدیهی هر جریانی می‌داند. در عرصه سیاسی نمی‌توان برخی تنگ‌نظری‌ها را تحمل کرد، به این دلیل روشن که شیرینی پیروزی‌ها را از بین می‌برد. جریان اصلاحات جریان نوپایی نیست که خود را مدیون اشخاص و احزاب بداند. اعتدالیون هم اگر اکنون نام و نشانی دارند از قبل حمایت کل جریان اصلاحات از آنهاست. البته در این راستا تعامل میان دولت و اصلاح‌طلبان ضروری است. هما‌ن‌طور که اصلاح‌طلبان روحانی را از خود می‌دانند و او نیز در مقاطع مختلف بر ارتباط متقابل با اصلاح‌طلبان تاکید داشته است. اما انتظارات برآورده نشد. گرچه این‌روزها موضوع انتخاب شهردار هم بسیار مهم است و باید دید شرایط شورای شهر چگونه رقم خواهد خورد. برای بررسی اوضاع سیاسی کشور، اصلاح‌طلبان، تعامل دولت با اصلاح‌طلبان و شورای شهر، محمدرضا تاجیک، تحلیلگر سیاسی و فعال سیاسی اصلاح‌طلب، با «آرمان» گفت‌وگو کرده است که بخش اول آن را در ادامه را می‌خوانید.

ارسال شده بيش از 7 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

سعيد ليلاز در گفت‌وگو با «اعتماد»:

به تداوم دولت روحاني نياز داريم

ارسال شده بيش از 7 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

گراوند با بیان اینکه صلاحیت کاندیداهای شورای اسلامی شهر و روستا در استان بوشهر به‌درستی انجام شده افزود: امیدواریم هیئت‌های نظارت هم بر اساس وظیفه شرعی و قانونی به وظیفه خود در بررسی صلاحیت کاندیداهای شورای اسلامی شهر و روستا عمل کنند تا یکی از خواسته‌های...

ارسال شده بيش از 7 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)
تداوم ساختار رانتی موجود مشکل اقتصاد ایران را حل نخواهد کرد
گره بر گره
ارسال شده بيش از 8 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

در حالی که موجی از سرما برخی نقاط کشور را در برگرفته است و به ‌تدریج شدت سرما افزایش می‌یابد، آب‌وهوای بوشهر روز به ‌روز بهاری ‌تر می‌شود و این استان گردشگران را به خود می‌خواند...

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

در نشست اخیر خود و ضمن بررسی لایحه های ارسالی شهرداری واجد ویژگی دیگری بود و آن هم توجه دوباره برخی از نمایندگان به عدم شفافیت های مالی و عدم دقت شهرداری در تعریف پروژه و اجرا و نگهداری آن و در نتیجه هدر رفت بودجه های عمومی شهر بود. مواردی که شورای شهر گویا در هنگام تصویب...

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در اجتماعی ، نظر (2)

با توجه به کلان بودن این مبلغ و با توجه به بدهی های سنگین مثل بدهی سازمان اتوبوس رانی که بالغ بر 15 میلیارد تومان می شود و شهردار کنونی بوشهر، میگلی نژاد مدعی است که از دوره قبلی برای او به میراث مانده است، این حجم بالای درآمدها کجا هزینه شده است که این بدهی ها نیز کماکان...

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

حسین ایزدپناه : در بررسی های انجام شده بین کارکنان فعال در پروژه ها ، حدود متغییری از درصد شیوع گزارش شده است و سهم جامعه محلی حداقل معادل  میانگین کشوری، یعنی 5 درصد  بوده است ولی  مطابق پیش بینی ها و مطابق تحولات اجتماعی و اقتصادی ممکن است این رقم  افزایش یابد...

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

زندگی مردم استان بوشهر با نخل و دریا گره خورده است و بسیاری از صنایع دستی این استان نیز به همین دو مورد مربوط می‌شود که از جمله می‌توان به صنایع دستی ساخته شده با موجودات دریایی و یا صنایع دستی ساخته شده از شاخ و برگ نخل اشاره کرد....

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

«چه باید کرد؟» این پرسش همیشگی یک نیروی سیاسی است اما بی‌شک برای سیاست‌ورزان داخل و خارج از ساختار و نهادهای رسمی قدرت، پژواک و البته پاسخی متفاوت دارد. اصلاح‌طلبان در سال ٩٤ از منظر یک نیروی سیاسی خارج از نهادهای رسمی قدرت در برابر این پرسش قرار داشتند و اکنون و در پی رخداد شگفت‌آور هفتم اسفند- پس از قریب به یک‌دهه - از منظر دیگری در برابر آن قرار گرفته‌اند. با عباس عبدی در این‌باره به گفت‌وگو نشستیم.‌

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

بررسی انتقادی رویکرد فعالان جنبش دانشجویی

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

مدیریت ارشد استان بوشهر افتخار می کند با وجود وضعیت بی پولی بهترین عملکرد را در بخش عمرانی تجربه کرده است و با افتخار می گوئیم که پروژه ها با کیفیت تر در حال اجرا هستند. برای پروژه های عمرانی کلیدی و سفر رئیس جمهوری مشکل اعتباری وجود ندارد و طرح ها با شتاب خوبی در حال اجرا هستند...

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در گفتگو ، نظر (0)

منابع ١٠ سال یارانه نقدی دود شد

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

مولود حاجي‌زاده/ اين روزها رفت و آمدش به تهران بيشتر به كارهاي شخصي‌اش محدود مي‌شود تا براي سخنراني؛ اواخر خردادماه بود كه «محسن رناني» در تارنماي شخصي خود اعلام كرد كه پس از يك سال كه هفته‌اي يك سخنراني در كشور داشت، تا پايان سال ٩٤ در هيچ كجا سخنراني نخواهد كرد. با اين حال به بهانه انتشار نسخه كامل كتاب «اقتصاد سياسي مناقشه اتمي ايران» كه نيمه نخست سال از طريق تارنماي رسمي‌اش منتشر شد، در تهران به گفت‌وگو با استاد اقتصاد دانشگاه صنعتي اصفهان نشستيم. در دفتري كه در آن خبري از فضاي سنگين همايش ها و مراسم هاي اقتصادي كه طي سال‌هاي قبل در آن به سخنراني مي پرداخت نبود.شروع گفت و گو در خصوص موضوع كتاب بود؛ از مساله نفت در خاورميانه گرفته تا نظريه جنگ خداحافظي در اين منطقه؛ موضوعي كه به عقيده او از ابتدا غرب به واسطه آن هدف مشخصي را در خاورميانه دنبال مي‌كرده است. البته اين گفت‌وگو به نظريات مطرح‌شده در كتاب محدود نماند و به مسائل جاري اقتصاد ايران نيز كشيده شد. صحبت از بحران اقتصادي و سياسي در كشور مي‌شود كه همين موضوع پاي مسائل اجتماعي و موضوع آب را هم به بحث باز مي‌كند. اما به اعتقاد رناني براي عبور از تمام اين مسائل و بحران‌ها كه كشور را در معرض آسيبي بزرگ قرار دادند، تنها يك گزينه پيش رو قرار دارد و آن باز شدن فضاي گفت‌وگو ميان جامعه و نظام است، فضايي كه سالهاست بسته است. او در عين حال برمبناي نظريات نهادگرايي خود بر لزوم فعال شدن نهادهاي مدني در جامعه نيز تاكيد دارد؛ نهادهايي كه براي ايجاد جريان گفت‌وگو در جامعه، نه‌تنها يك نياز كه يك الزام هستند. مشروح اين گفت و گو را در اينجا مي خوانيم.

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)
صفحات: 1 | 2

آخرین اخبار

پربیننده ترین