مژده مواجي : به طرف ايستگاه مترو که راه افتادم، تراکتورها دورتر شده بودند و صداي بوقشان بهطور مبهم شنيده ميشد. سوار مترو شدم و در گرمايِ مطبوع داخلِ آن، جايي براي نشستن پيدا کردم. در اين ساعت زود صبحگاهي اغلب افراد شاغل به سر کار ميروند. خيليها سرشان توي گوشيشان بود. بقيه هم بهندرت صدايي ازشان بيرون ميآمد و مثل من اينوآنور را نگاه ميکردند.
غلامرضا شريفي خواه: دبستان در ابتدي روستا و با فاصلهاي از خانههاي مسکوني قرار داشت به همين جهت در فصل گرما تابستان روي زمين و يا زيرزمين اطراف، مارهايي از گونه «تيرمار، کُک مار» پديدار ميشدند. کُک مار اين منطقه خزندهاي با قد کوتاه و به رنگهاي زرد و خاکستري و کور و تنبل بودند ولي زهرشان کشنده و سريع انسان را به هلاکت ميرساند، ولي کشتن آنها راحت بود...
فستيوال کوچه در بوشهر؛ کار نبود، يک کارستان بود
دکتر محمود دهقاني - استراليا
به گمان من که تصويري ميانديشم و قلم به دست ميگيرم و مينگارم، فستيوال کوچه در بوشهر کار نبود، يک کارستان بود. به گونه کتاب کوچه احمد شاملو، فستيوال کوچه بوشهر نيز يک کتاب بود. از پايهگذاران فستيوال کوچه از ته دل سپاسگزارم. بوشهرِ رئيسعلي آبروي ايران است. اين بندر پير با سرناي شوق برانگيز، دهل و پايکوبيِ نوجوانان و جوانان در موسم بهار و فرارسيدنِ نوروزِ نياکاني از گذشته تا به امروز تبريز ستارخان و شهرهاي سردسيري که در زير لحاف سپيد برف فرو رفتهاند را بيدار مي کند. مردم بوشهر همراه با رقص، دم گرفتن با ساز و دهل، ياد خيام را بيشتر از شهروندان نيشابوري زنده نگاه داشتهاند. اين بندر و شهروندان حماسه ساز آن، تاريخ سازان سد راه ورود استعمارگران غرب به ايران بودند. از سويي در گستره ادبيات و فرهنگ نيز با کميت شمار شهروند، ارزشي سرشار از کيفيت از خود بر جاي گذاشته و گل سر سبد ادبيات ايران هستند.
پرسش صميمانه نسيم جنوب در کرانه شاخاب پارس از هم ميهنان هنرمندي که بوشهري نبودند و پاسخ آنان در هنگام برگزاري فستيوال، آنچنان گيرا و دلچسب بود که من را بر صندلي قطار شب در هنگام سفر در حاشيه اقيانوس آرام در اقيانوسيه، بر سر شوق ميآورد. پاکدستي، راستي و مهرباني شهروندان گردنفراز بوشهري از دير باز تا به امروز افتخار آفرين بوده و ورد زبان شهروندان سراسر ايران است. بهاران خجسته باد.
(نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1075)
مژده مواجي - آلمان : حدود ساعت دو بعدازظهر به محل قرارمان روبروي دفتر نشرية «آسفالت»، نشرية بيخانمانها در شهر هانوفر، رسيديم. مسئول پروژة گروه کاريمان در اداره برنامه ريخته بود که يکي از مسئولان آنجا بهنام پتر گروه ده نفري ما را در شهر بگرداند و از بيخانمانهاي شهر برايمان صحبت کند.
برادر جمپولوي (دوقلو) من (ابراهيم هوشيار) / علاقه و دلبستگياش به بوشهر را حفظ کرده بود (دکتر رسول هاشمي) / براي پرويز هوشيار عزيز ( دکتر رضا معتمد) / اسمي مترادف با فرهيختگيِ يک انسان و خادمِ امور فرهنگي، ادبي و هنري (حسين طالبي) / صحنه گردان جلسات بوشهريهاي مقيم مرکز (ابراهيم ميگلينژاد) / و خزاني ديگر در بوستان علم و هنر و انديشه بوشهر (خورشيد فقيه) / پرویز هم پرید (عبدالمجید زنگویی)/ ماجراي آن دوربين هشت ميلي متري (هاشم هاشمزاده)، سالهاي سخت و سختتر (فريده كاردانى)...
گاليا توانگر: يکي از اين کارهاي کوچک که ميتوانيد هر روز تکرارش کنيد و نتيجه شگرف آن را ببينيد، 15 دقيقه مطالعه روزانه است. اگر روزي 15 دقيقه مطالعه و سلولهاي خاکستري خويش را درگير کنيد به پيشرفتهاي عظيم يادگيري دست خواهيد يافت. زيبايي روش يا قانون 15 دقيقه در اين است که آن قدر کوتاه است که هيچ وقت به بهانه اينکه وقت نداريد، آن را به تاخير نمياندازيد...
محمد لطفي : نگذاريد تلخيها و نارواييهاي ساليان طولاني عشق ورزيدن به هنر و ديار خود چه سختيها که تحمل نکردهاند به بيمهري، رها شوند. اين شهر خسته را دريابيد، يادتان باشد وقتي در هر جامعه هنرمند خسته باشد، اين خستگي پيکره يک شهر را در برميگيرد، کمي نشاط با چاشني مهر آييني به فرزندان اين شهر اميد را در رگارگ کوچههاي بوشهر رخوت را از در و ديوارش بزداييم..
جنگ دلوار تلخ ترين فراز تاريخ جنگ جهاني اول براي انگليسي هاست. آنها که در اکثر جبهه هاي جنگ فائق شده بودند و نيروهاي دلواري را به چشم نمي آوردند، در يک تهاجم اوليه و بمباران اين روستا با گلوله هاي توپ که وزن آنها قريب به 96 کيلوگرم بود موفق شدند دلوار را تسخير کرده و از اين بابت خود را آسوده يافتند که بالاخره دشمن ديرين خود را نابود نمودند...
مطبوعات بوشهر را چه شده است؟
عبدالرحمن برزگر
مطبوعات قديم بوشهر رو که ورق ميزني مملو از مقالات و تحليل هاي عملکرد مديران آن زمان است، فارغ از فشارهاي دولت و حکومت شاهنشاهي، از کمبود ارزاق عمومي، تا تامين آب، ناکارمدي گمرک، يا اينکه چرا بايد فرهنگ و هنر زير نظر شيراز اداره شود؟ زير سوال بردن شهردار و فرماندار و يا در جايي ديگر حتا نخست وزير را به باد انتقاد ميگرفتند که پس قطار و بندر آزاد چه شد؟
در زمان دوم خرداد و فضاي باز سياسي و پس از آن نيز چنين بود؛ از دوشنبههاي شعر تا چهارشنبههاي سياسي و يک شنبههاي هفت اقليم، تا نشستهاي مختلف ورزشي، هيجان و انگيزه براي اصلاحات موج ميزد. اما مطبوعات بوشهر در سال 1402 و 1401چه شده است؟ صرفا مشغول گزارشهاي تبليغاتي و رپرتاژ، خبرهاي فيک و سوخته و کپيبرداري، عدم توليد محتواي مطبوعاتي هستند. قطع و ابعاد کوچکتر، تيراژ اندک تا جايي که به چند تيتر اکتفا کردهاند. بطور کلي کارکرد نيز تغيير کرده، آنچه که روابط عموميها مينويسند درج ميگردد. «شايان ذکر است. گفت. افزود» واژه هاي پر تکرار اين روزهاي مسئولان است. گاهي گروه واتساپي با تغيير ادبيات و تدوين خبر، انتشار اخبار به روز و بجا، گوي سبقت رو ميربايد. چه بر سرتان آمده؟ گروه فشار نميگذارد؟ يا خودسانسوري امانتان را بريده؟
اداره فرهنگ و ارشاد با عملکرد ضعيف چنان ميتازد که حتا آگهي هم به ندرت به مطبوعات منتقد ميدهد. آگهيها از جاهاي همسويشان سر در ميآورد. براي گرفتن آگهي مديران کل قبل از افروغ را به باد انتقاد ميگرفتيد و حتا فرياد هم برآورديد و عملکردشان را در بوته نقد قرار ميداديد. کاملا مشخص است که مطبوعات بوشهر خالي از نويسنده شده است. ارشاد خالي از هنرمند، سينما، موسيقي و نمايش شده است. شايد هم هنوز خالص سازي به اتمام نرسيد؟
(هفته نامه نسیم جنوب – سال بیست و ششم- شماره 1052)
حسين زيرراهي - مدرس مهارتهاي توسعه فردي: اگر شما به يك هتل پنج ستاره لوكس با بالاترين سطح امكانات رفاهي و تفريحي وارد شويد ولي در گوشهاي از لابي تكه پارچه كثيفي ببينيد که روي زمين افتاده است، تمام زرق و برق آن هتل را فراموش كرده و به همان نقطه منفي توجه خواهيد كرد. حتي بعدها كه از اقامت لاكچري خود در آنجا ياد ميكنيد همواره آن پارچه كهنه در ذهنتان خواهد بود. در حالي كه تقريبا تاثير چنداني بر لذت بردن شما از امكانات رويايي آن هتل نداشته است...
در اين شماره نسيم جنوب با توجه به نقش و جايگاه شادروان رضا ماهيني که از نسل دوران طلائي فوتبال بوشهر بود، به طور ويژه و از زواياي مختلف، پذيراي مطالب و سوگنامه دوستان و همبازيها و ورزشنويسان بويم، تا اداي احترامي کرده باشيم به ورزشکاراني که با وجود محروميت وکمبودها، خاطرات زيبا و به ياد ماندني را براي مردم بوشهر رقم زدند...
حسين شاکري: هفته نامه «نسيم جنوب» در عين جواني تاکنون کارهاي بزرگ و خطيري انجام داده است. از تشکيل کارگاههاي مختلف شعر و داستان و آموزش حرفه اي علاقه مندان به حرفه روزنامه نگاري که از بطن آن دهها چهره پخته بيرون آمده اند...
ابراهیم بشکانی: درب کلیسای بوشهر (کلیسای گئورگ مقدس) باز بود و بر عکس همیشه شلوغ پلوغ، پاسبانی اونجا ایستاده بود و از رفتن افراد به داخل کلیسا جلوگیری می کرد. پدرم جلو رفت و با پاسبان که از هم قطارهای قدیمش بود (پدرم پاسبان بازنشسته بود) سلام علیک و احوالپرسی کرد و ماجرای شلوغی کلیسا ازش جویا شد. توضیح داد به خاطر این که میخوان از دروازه اول میدون مصدق تا محله بهبهونی، کنار دریا خیابون بکشند...
امین ساجدی : در خور و شایسته مردم استان بوشهر نمی باشد که به عنوان پایتخت انرژی کشور با این همه ذخایر و سرمایه های عظیم از نداشتن بودجه و اعتبار جهت تکمیل پروژه راه آهن گفته شود. در شرایطی که راه و حمل و نقل از محورهای اصلی توسعه محسوب می شود استان بوشهر از این مولفه مهم که راه آهن می باشد بی بهره است...
یونس قیصی زاده: توسعه نیاز به ریسک و خطر کردن و دل به دریا زدن دارد، با نشستن در ساحل امن و افسوس گذشته خوردن، به صید مروارید نمی رسیم، شجاعت و دل دریایی و به سختی زدن و به سوی هدف حرکت کردن است که ما را به مروارید توسعه و رونق اقتصادی و رفاه و اشتغال می رساند و شاید بندر آزاد در این راه فرصتی تاریخی برای ما باشد...
دکتر سعید معدنی: باید برای مقابله با شیوع گسترده و با سرعت کرونای انگلیسی که بیشتر شهرهای کشور را قرمز کرده سه محور اساسی در نظر گرفت، نخست تصمیمات مسئولان، سپس حضور مردم و رعایت پروتکلهای بهداشتی و در نهایت بررسی ...
رضا معتمد: او همانگونه كه خود به درستي ادعا كرد، «استمرار بلا انقطاع شعر» آن هم در بيش از پنج دهه بود و بسيار هنرمندي ميخواست كه اين استمرار بلا انقطاع آن هم در چنين دوره طولاني، در بالاترين سطح از حركت تداوم يابد. هنري كه منوچهر آتشي به واسطه غور پيوسته در شعر و پوستاندازيهاي مداومش در اين عرصه، از آن برخوردار بود.
نتخابات ریاست جمهوری 1396 ، نه فقط انتخاب رئیس جمهور کشور برای 4 سال آینده که انتخاب راه آینده کشور برای سالیان درازتر بود. در 29 اردیبهشت، علاوه بر رأی دهندگان همیشگی و رأی اولی ها ، بسیاری از کسانی که هیچگاه در سنت انتخاباتی ایران مشارکت نداشتند نیز پای صندوق های رأی آمدند چرا که با تمام وجود دریافته بودند کشور به یک دو راهی تاریخی رسیده است و باید مشخص شود که قطار ایران بر روی کدام ریل حرکت خواهد کرد....
ساعت شماري مي كنيم. امسال زودتر از هميشه، منتظر تركيدن توپ نوروزي ايستاده ايم. گوش تيز كرده ايم به تيك تيك ساعت شماطه دار كنار سفره هفت سين تا هر چه زودتر اين سال كبيسه تحويل شود. روزهاي تلخ آخر اسفند، گريزگاهي است به سوي بهاري كه آن را در لا به لاي سبزه هاي نورسته كنار تنگ بلور ماهي قرمز جسته ايم...
سینه که به اوج رسید نوحه خوان اعلام (واحد) می کند و پس از گفتن واحد ریتم نوحه ها عوض شده و بیت تکراری وجود ندارد، سینه زنان با حرکات موزون پا، پای راست را عقب می اندازند در حالی که خم شده اند، دست راست را تا نزدیک زمین می برند، بعد با چرخش دست بلند ...
محمد امیر مشهدی: آتشی در مقدمه وصف گل سوري و زيباتر از شكل قديمِ جهان اشاره مي كند كه دنيا رنگ هـاي مختلـف دارد. مـا نبايد از «كنار جهـان» بگـذريم، بلكـه بايـد از «درون جهـان» بگـذريم و لازمـه ايـن كـار، «اين هماني» با جهان است و اينكه ما نقطه مقابل طبيعت نباشيم، بلكه با آن يگانـه شـويم و طبيعت هم با ما يگانه شود...
درسالهای اخیر اخباری مبنی بر اینکه کسانی قصد بیرون کشیدن این کشتی از عمق دریا به روش تکه تکه کردن آن و فروش آنها را دارند، در رسانه ها و سایت های مجازی منتشر شد. در پی پخش این اخبار در رسانه ها، شماری از انجمن ها و دوستداران محیط زیست و صیادان دراستان بوشهر با امضای توماری چندین متری و ارسال...
استان فارس به اندازه كافي روستا و سرزمين دارد؛ ما نياز به آب داريم و به همین دليل به دنبال اتصال به دریا و ساخت اسکله هستیم؛ اما قسمتی که استان ما را به خلیجفارس میرساند، منطقه حفاظتشده بینالمللی ناميبندان است. من با سركار خانم ابتكار، رئیس سازمان محیط زیست هم صحبت كردم که ایشان گفتند...
شورای هماهنگی جبهه اصلاحات استان بوشهر با صدور بیانیه ای ضمن گرامی داشت سوم خرداد سالروز حماسه فتح خرمشهر، حماسه دوم خرداد و عید بزرگ نیمه شعبان، از منتخبین مجلس دهم خواست دکتر عارف را به عنوان رییس مجلس برگزینند. در این بیانیه آمده است
آرمان - فائزه عباسی: بالاخره دولت به نخستین وعده خود یعنی حل پرونده هستهای عمل كرد. مساله ای كه به نوعی ارتباط مستقیم با زندگی و رفاه مردم پیدا كرده بود هرچند هیچ گاه زندگی به سرنوشت توافق هستهای گره نخورده بود اما همه از طبقات پایین جامعه كه فشار اقتصادی بر روی آنها بیشترین سنگینی را داشت و طبقات بالا كه به دنبال تولید و كارآفرینی بودند. نهایتا بعد از ماهها تلاش توافق به ثمر رسید و موجی از شادی را در كشور به راه انداخت. اتفاق بزرگی بود كه قطعا تاثیرات خود را بر عرصههای مختلف به جا میگذارد اما اینكه چه تاثیری بر جامعه خواهد گذاشت و دولت را در چه موضعی قرار خواهد داد سوالاتی بود كه با استاد جامعهشناسی، غلامعباس توسلی در میان گذاشتیم. دكتر توسلی با همان صدای آرام و دلنشین به سوالات پاسخ داد. او بر اساس تجربهای كه سالها در عرصه سیاست به دست آورده بود و موی سپیدش آن را گواهی میداد اعتقاد داشت توافق میتواند مجوزی باشد برای موفقیتهای بعدی حسن روحانی. گفتوگوی «آرمان» با استاد جامعهشناسی و فعال سیاسی اینگونه آغاز شد:
شرق: اول کتاب «گفتهها»ی ابراهیم گلستان سه جمله هست، یکی «سخن بیار زبانآوری مکن» از سعدی، دومی «بدان چهجور ببینی» از لئوناردو و سومی «هیچ باشم اگر نکتهسنج نباشم» از نمایشنامه «اتللو»ی شکسپیر. این سه جمله را بر پیشانی کتاب «گفتهها» شاید بتوان عصاره حیات فکری و ادبی و هنری گلستان تا به امروز دانست. این سه جمله، همچنین کلیدی میتواند باشد برای ورود همراه با نکتهسنجی و نگاه انتقادی به نوشتهها و آثار سینمایی گلستان تا حتیالمقدور مصون بمانیم از دوقطبی معروف «لعن» و «ستایش» که غالبا گلستان را از یکی از این دو حد افراطی دیدهاند و سنجیدهاند. یا او را ستایش کردهاند و از او اسطوره ساختهاند و میراث او را به «زبانآوری» و «تکنیک» تقلیل دادهاند و یا او را دشنام دادهاند صرفا به این دلیل که به راههای متعارف نرفته است. خواندن گلستان با آن عقلانیت انتقادی توأم با نکتهسنجی که شیوه خود اوست در خواندن دیگران، هنوز آنطور که باید آغاز نشده است. خواندن هیچکس شاید هنوز آنطور که باید آغاز نشده است و از اینروست که سنت انتقادی ما هنوز بر مدار «لعن» و «ستایش» میگردد و بر مدار تکرار آنچه پیشترها در رد و انکار و یا تأیید کسی گفتهاند. اینجا مقصود از الگوقراردادن شیوه مواجهه گلستان با اتفاقها و آدمها و آثار هنری، شیوهای مبتنی بر نپذیرفتن آنچه همه میگویند و تنندادن به تکرار گفتههای دیگران، پذیرش بیچونوچرای دیدگاههای او نیست. اتفاقا برعکس، گلستان را جا دارد به همان عیاری بسنجیم که او خود دیگران را با آن سنجیده است و او را در قامت «آدم»ی ببینیم در قدوقامت طبیعی که در یکی از حساسترین مقاطع تاریخ ایران زیسته و کوشیده است بهجای پاگذاشتن بر راههای رفته، راه تازهای بگشاید و با ذخیرهای پربار از ادبیات و هنر ایران و جهان، چیزی را ایجاد کند که پیش از آن موجود نبوده است. حاصل کار قطعا میتواند مورد ارزیابی انتقادی قرار بگیرد، نه به این معنا که بگوییم عالی است و فقط چندجایش اشکال دارد و یا برعکس، مردود است و فقط چند نکته قابل توجه در اینجا و آنجایش میتوان یافت، نه، خواندن جدی گلستان مستلزم کشف ایده مرکزی او در آثارش، کشف سبک، نه در معنای زبانآوری و اینکه نثرش فلان است و بهمان، و مواجههای دقیق با این سبک و آن ایده مرکزی است و این همان کاری است که میگویم هنوز نهفقط درباره گلستان که درباره هیچ نویسنده دیگری آنطور که باید انجام نشده است.
چندی پیش نشر کلاغ سه کتاب ابراهیم گلستان را تجدید چاپ کرد. یکی کتاب «گفتهها» که مجموعهای است از مقالهها، گفتارهای گلستان بر چند فیلم مستند به کارگردانی خودش، سخنرانی مفصل او در دانشگاه شیراز و گفتوگوی بلند قاسم هاشمینژاد با او درباره داستانهایش.
دو کتاب دیگری که از گلستان تجدیدچاپشده ترجمههای اوست از «هکلبری فین» مارک تواین و کتاب «کشتیشکستهها» که ترجمههای گلستان است از چند قصه کوتاه استفن کرین، ویلیام فاکنر، استفن وینسنت بنه، آنتوان چخوف و ارنست همینگوی. گفتوگویی که میخوانید بهمناسبت همین تجدیدچاپها انجام شده است. گلستان کمی پیش از انجام این گفتوگو به دعوت آکادمی فرانسه در رم، به این شهر رفته بود تا در نشستی که این آکادمی برای او و آثارش برگزار کرده بود شرکت کند. گفتوگوی پیشِ رو، پس از بازگشت گلستان از رم انجام شد. گلستان چنانکه در این گفتوگو میگوید سالهاست که قصه ننوشته و در عوض دو کتاب چاپ نشده دارد که هر دو نوشتههایی مستند هستند از آدمهایی که واقعا وجود داشتهاند و وقایعی که واقعا اتفاق افتادهاند و این عجیب نیست وقتی به یاد آوریم که گلستان روزگاری در سینما مستندهایی ساخته است که برخی از آنها هنوز هم جزء بهترین مستندهای تاریخ سینمای ایران بهحساب میآیند. مستندهایی که صرفا نشاندادن واقعه نبودهاند بلکه «دیدِ» سازنده و «چهجوردیدن» در تار و پود آنها تنیده شده و از طریق سبک، خود را به نمایش گذاشته. گلستان در جایی از گفتوگوی پیشِ رو میگوید: «واقعیتهایی که اتفاق افتاده آنقدر فوقالعاده و انترسان است که قصهنوشتن ضرورتی ندارد.» گفتوگو با ابراهیم گلستان را میخوانید.
صادق چوبک آدم خیلی خوبی بود. خیلی خیلی خوب بود. باز تکرار میکنم که خیلی خیلی خوب بود و نگذاشت آنجور که اشخاص هدایت را آخر سر خراب کردند، او را هم خراب کنند. خودش را محکم گرفت و نگذاشت کسی به او دست بزند. چوبک خیلی برای من عزیز بود. ..
خسرو دهقانی : در طرف مقابل اما افراط گرایان با علم به اینکه کامیابی دولت در حل مناقشه هسته ای و تمرکز بیشتر بر فضای داخلی باعث انزوای مفرط آنها و در نتیجه پیروزی پررنگ تر هواداران دولت و اعتدالگرایان اصلاح طلب خواهد شد ؛ هجمه های خود را بر دولت ببشتر خواهند کرد و تلاش خواهند نمود تا بحرانهایی را ...
خلیل موحد: ایده تعامل و ارتباط آن هم از جنس « مستمر و هدفمندش» با اهالی فرهنگ در کشورهای مختلف جهان و از جمله با ارباب ادب و قلم در ممالک همسایه مان در حوزه ی خلیج فارس، ایده ی خجسته ای است. افکار سازنده و والا اما آن گاه که آهنگ حضور در فضای خارجی و انضمامی کرده و سودای پوشیدن...
وضعیتی که در دولت قبل بوده است مثل قطاری است که ترمزش را بریدند و گذاشتند کنار و اداره و کنترل قطاری که ترمز و مسیر مشخصی ندارد خیلی سخت است . من فکر نمی کنم اسب زین شده ای تحویل دولت داده شده باشد که امروز برخی چنین ادعاهایی می کنند که با واقعیت به شدت...
مهندس مهدی بازرگان در شماره نوروزی سال ۱۳۷۰ مجله «آدینه»، مقالهای درباره نوروزهای ایران معاصر نوشت؛ از عهد احمدشاه قاجار و دوران نوجوانیاش تا عصر انقلاب اسلامی و زمان نخستوزیری خود. یادماندههایی ...
ویژگی مهم این سلسله نوشته ها ، کد گذاری آنهاست به گونه ای که هر کدام از ویژگی ها، بخشی از یک فرایند مهم در جامعه را نمایندگی می کند: از قاعده مندی رقابت تا اعتماد عمومی و از مدت زمانی که صرف پروژه های عمرانی می شود تا بهداشت دهان و دندان... .
آخرین اخبار
- نگاهي به تبعيضهاي درماني در کشور / به بهانه کلنگ زني بيمارستان نفت در شيراز
- استقبال از عيد نوروز باستاني در بوشهر
- دنياي معترضان
- چاپ شعري از استاد باباچاهي در امريکا
- آقاي استاندار در مقابل لغو مجوز فستيوال کوچه بوشهر، پاسخگو باشيد
- گردشگران دره ساساني «تنگ جيز» دشت خشت کازرون
- خاطرات خدمت سربازي در سپاه دانش
- مرثيه اي براي موسيقي
- فستيوال کوچه بوشهر در مسير رونمايي از گنج موسيقي نواحي است
- «کوچه بوشهر» مدل جديدي براي آغاز کوچههاي ديگر ايران
- در فستيوال کوچه بوشهر چه گذشت؟
- «کوچه» فستيوالي که واقعا فستيوال است!
- به کوچههاي بوشهر گوش دهيد
- امثال جشنواره کوچه، بهانهاي است براي زيستن
- فستيوال کوچه؛ اميد فرداي فرهنگ و هنر بوشهر
پربیننده ترین
- آگوجيکا يا باغ ملي در بوشهر
- فستيوال کوچه؛ اميد فرداي فرهنگ و هنر بوشهر
- بوشهر؛ پايتخت موسيقي فاخر ايران / دکتر عباس حاتمي
- خرفت خانه یا خانه سالمندان در بوشهر قدیم
- بازيکني که سوت پايان بازي را دوست نداشت
- ربع قرن انتشار نسیم جنوب؛ عليرغم کارشکني ها و سنگ اندازي ها
- شهروند صياد نمونه بوشهر
- شادياي که در کوچه ماندگار شد
- بوشهر، شهر موسيقي است / اوکلو فرامرزي
- کوچه به انتها نرسيد
- تصاوير نكوداشت فرج كمالي شاعر بومي سرا در گناوه
- گزارش تصویری افتتاح دانشکده هنر و معماری بوشهر با حضور وزیر راه و شهرسازی
- بانگ آمد که علی را کشتند
- ادبيات به راستي خود زندگي است
- بوشهر، شهر هزارهاي دور