طراحی سایت
جستجو:

يادي از زنده ياد کامفيروزي که به معناي واقعي معلم بود

شهرام شريف پور

در سال 1343 در آموزش و پرورش بوشهر تحولي بزرگ رخ داد. حدود 70 نفر معلم در رده دبستان، دبيرستان، مديريت از فارس بوشهر فرستاده شدند، سهم مدرسه ما دبستان گلستان چهار نفر بود، با توجه به اينکه آقاي مدير (خليل رهنمايي) بعد از بيش از چهار دهه خدمت از دبستان گلستان در سال 1342 بازنشسته شده بود، آقاي کاظمي معاون و هم معلم ورزش، آقاي استقامت معلم پنجم و آقاي کامفيروزي معلم ششم به دبستان گلستان آمدند، کلا در اين مقطع آموزش پرورش واقعا متحول شد.

کوتاه بگويم وقتي دبستان گلستان را تمام و ميرفتي دبيرستان به طعنه ورود به دانشگاه ميناميدند، چون اکثر دانشآموزاني که موفق ميشدند ششم ابتدايي را قبول شوند و به دبيرستان بروند انگشت شمار بودند و گاها به جاي شش سال، دوره دبستان را دوازده سال طي ميکردند و نادر بودند که در خرداد از ششم قبول شوند.

از سال 43 با آمدن معلمي به نام کامفيروزي که اصالتا از کامفيروز فارس آمده بود و ياد و نامش براي هميشه مانا باد، به تمام معني عشق معلمي داشت و آنچنان در آموزش و حتي پرورش دانشآموزان جدي بود که در دبستان گلستان انقلابي ايجاد کرد و در سال 1344 يعني اولين خروجي دانش آموزان او، رتبه اول امتحانات ششم دبستانهاي بوشهر از دبستان گلستان آقاي رادمنش شد، من در سال بعد وارد کلاس ششم شدم، درس من خوب بود، واقعا احساس ميکردم اين معلم چه قدر عاشق کارش هست، اولين کتابي که به معناي کتاب ايشان براي مطالعه داد (تا آن موقع ما بيشتر کيهان بچهها وکتابهاي قصههاي طلايي را مطالعه ميکرديم) کتاب بابا لنگدراز اثر جيناير بود و اين کتاب آنچنان تاثيري بر بينش و تفکر من از زندگي گذاشت که در حقيقت من را متحول کرد، طوري که چند روز بعدش در بهمن ماه شاه ميخواست بيايد بوشهر و ما دانش آموزان پيش آهنگ جزو کساني بوديم که بايستي به استقبال شاه ميرفتيم، با يکي از ديگر همکلاسي ها صحبت کردم و تصميم گرفتيم در مراسم استقبال شرکت نکنيم، که فرداي آن روز شنبه در يک هواي سرد و در حالي که باد شمال زوزه ميکشيد در سر صف مدير مدرسه ترکشهاي چوبش در جلو همه بچهها آنچنان بر کف دستهاي ما دو نفر ضربه ميزد که کف دست ما چون بادمجان سياه شده بود، و آنجا بيشتر پي برديم که معلم ما چه قدر بزرگ است، من هيچ وقت خدمات و ارزش زندهياد آقاي کامفيروزي را در آگاهي و رشد خود فراموش نميکنم، او انسان بزرگي بود، ياد و نامش براي هميشه مانا و در قلب ماست.

جا دارد از همه معلمان و کادر مديريت که در دهه چهل در دبستان گلستان در حق من معلمي کردند يادي کنم و بگويم زحمات آنان هرگز فراموش نخواهد شد، زندهيادان، خليل رهنمايي، احقاق، مدني، نجفزاده، بازويي، کردستانيان، باقر فرخ، کامفيروزي، و بزرگواران، آقايان استقامت، کاظمي، آبياري، نبوي، و به خصوص زنده ياد ماشاالله بوشهري باباي مدرسه، نام همه اين بزرگان مانا باد.

(هفته نامه نسیم جنوب – سال بیست و ششم- شماره 1056)

ارسال شده 8 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

نگاهي به فيلم «تفريق» ساخته ماني حقيقي: گريه بيوقفه آسمان

مژده غضنفري

«تفريق» ساختهي ماني حقيقي هرچند در ايده نمونههاي خارجي زيادي دارد (فيلمهاي همزاد يا همشکل يا Double) اما در اجرا و کارگرداني با اينکه کار نسبتا دشواري نيز بوده است، قابل قبول است. فيلم جهاني نمايشي خلق ميکند تا کارگردان راههاي تفسير را باز نمايد. دو خانوادهي هم شکل (زن و شوهري مشابه) معرفي ميشوند که در واقع يک خانوادهاند اما از دو طبقهي اجتماعياند، تا فيلمساز اين امکان را داشته باشد که در دل روايتي نمايشي حرفش(مانيفيستاش) را بيان کند.

ماني حقيقي آشکارا نگاه مثبتي به شرايط جامعه و روابط و خانوادههاي امروزي ندارد. جامعهاي که در آن، طرفِ پرخاشگر، متوهم، عصبي، ناراحت، غمگين و افسرده، طرف ديگر که خيرخواه، مصلح، شوخ و شنگ، همراه، شاد و غيرمتوهم است را نابود کرده است، يا حتي به بيان ديگر جنبههاي مثبت آدمها در تاريکي و آتش در حال سوختن است تا آدمها به دليل وضعيت نابسامان جامعه با تمام جنبههاي منفيشان در حال زندگي در کنار همديگر باشند. با اينکه ابري در آسمان نيست اما هميشه باران ميآيد و صداي رعد و برق هم شنيده مي شود. آفتاب از زندگيها رخت بربسته، و وضعيتِ جامعه، زندگي و روابط فِيک و جعلي شده است.

کودکِ فيلم (نماينده نسل جديد) البته کماکان عاشق بازي، فوتبال و شادي است و صد البته متوجهي اين وضعيت نابسامان خانوادگي نيز هست (پسربچه ميداند که زن جديدِ همشکل ِمادرش، مادر واقعياش نيست) پس با همهي سياهي شايد اميدي وجود داشته باشد. سکانس پاياني و سوختن دو طرف مصلح و شاد در آتش و ديالوگي که رد و بدل ميشود کمي لوس به نظر ميرسد، اما اين هم ميتواند نقطهي اميدي براي تماشاگر باشد.

فيلم با اينکه درامي خانوادگي و در عين حال روانشناختي است و تلاش دارد دو طبقهي فرودست و متوسط را در کنار هم به تصوير بکشد اما برخلاف درامهاي خانوادگي اخير سينماي ايران وجهي مستندنما ندارد و فيلمساز کاملا جهاني غيررئال و نمايشي را ميسازد. در عين حال «تفريق» فيلمي به شدت انتقادي است و فاجعهي روابط امروزي را به فاجعهي شرايط سياسي، اجتماعي کشور مرتبط ميداند و تنها اميد باقي مانده اين است که جوانترها آگاهند و طبيعتاً دانستن پيششرطِ اول براي تغيير است.

(هفته نامه نسیم جنوب – سال بیست و ششم- شماره 1056)

ارسال شده 8 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

تصاوير را از نزديک ميديدم، بازيهاي متنوع ناخدا با محل قرارگيري خط افق در بردار تصويري، گوناگونيِ روايتهاي صامت و نقاشانه، واقعگرايي و همزمان پرداختن به موضوعات و داستانهاي غيرواقعي مثل افسانهي بوسلامه، کاربست رنگ در نسبتي خوشايند با معماري و حال و هواي بوشهر، آزاديِ نائيو و همزمان شکلي از وفاداريِ به نحوهي انگاردنِ موضوعات تصوير و زاويه ديدها و لنزهاي متنوع به روشني مشهود بود. در واقع من شيفتهي تمام اين تنوعهايي شدم...

ارسال شده 8 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

زندگی آگاهانه: افزايش عمر

حسين زيرراهي - مدرس مهارتهاي توسعه فردي

ما انسانها دوست داريم زندگي طولانياي داشته باشيم. ولي تنها ميتوانيم به انتهاي عمرمان اضافه کنيم نه در جاي ديگري از آن. مثلا شما نميتوانيد دهه بيست عمرتان را بيشتر کنيد. بلکه صرفا ميتوانيد به جاي 70 سال 80 يا 90 سال عمر كنيد. يا مثلا با ورزش، تغذيه و سبک زندگي سالم سالهاي بيشتري جوان و سرحال بمانيم. اين تلاشها در جهت افزايش طول زندگي است. ولي هر چه قدر كه عمر طولاني داشته باشيم  گذر زمان در طول عمر برايمان يكسان نيست. ما در سنين مختلف تجربههاي متفاوتي از گذر زمان داريم. ابتدا در سنين کودکي زمان برايمان بسيار کند ميگذرد ولي دهههاي بعدي به تدريج سريعتر ميشود. در ميانسالي و پيري اين روند سرعت بيشتري ميگيرد طوري که يک دهه برايمان به اندازه دو سال ميگذرد.

آلن دوباتن در کتاب «ايجاد يک زندگي پرشور و هيجان انگيز» اين موضوع را ناشي از تعداد تجربيات روزانه ما ميداند. يک بچه در يک روز هزاران لحظه و تجربه متفاوت دارد و مرتب دارد از تجربهاي به تجربه ديگر ميرود.

در نتيجه زمان در چشم او گستردهتر شده و کندتر ميگذرد. برعکس آن يک نفر بزرگسال به نسبت تعداد تجربيات بسيار کمتري دارد. به همان نسبت براي يک فرد ميانسال يا پير تعداد اين تجربيات حتي ممکن است انگشت شمار باشد. يعني در طول يک روز به غير از خوردن و خوابيدن حتي با اطرافيان هم گفتگوي چنداني نداشته باشد. در اين حالت چون تعداد تجربيات روزانه کم است زمان در چشم او فشرده شده و سريعتر ميگذرد. دليل تفاوت تعداد تحربيات هم اين است که بچهها در حال شناخت دنيا هستند و همه چيز برايشان تازه و چالش برانگيز است ولي براي بزرگسالان چيز جديدي براي شناخت وجود ندارد و بيشتر کارها تکراري است.

براي حل اين موضوع برخي پيشنهاد ميكنند در بزرگسالي به دنبال تجربههاي جديد باشيد. مثلا سفر به نقاط جديد جهان، آشنايي با آدمهاي جديد يا فرهنگهاي ديگر، تجربه غذاهاي جديد، تفريحات و فعاليتهاي هيجانآور و نو. اين باور در حقيقت غير عملي و پرهزينه است. چون کمتر کسي از ما ميتواند چنين سبک زندگي مارکوپولوواري داشته باشد. از نظر اين باور تازگي ديدن چيزهاي نو است، درحالي که تازگي بايد ديدن چيزهاي آشنا با نگاهي جديد باشد.

به قول سهراب: چشمها را بايد شست، جور ديگر بايد ديد. اين همان روشي است که هنرمندان با دنياي اطراف خود دارند. مثلا نقل است پل سازان هنرمند فرانسوي طوري به سيبها نگاه ميكرد كه انگار تا حالا سيب نديده است.

ما فکر ميکنيم طبيعت، شهر و آدمهاي دور و برمان را ميشناسيم درحاليکه شناختمان کاملا گذرا و سطحي است. اگر به دنياي اطرفمان مانند يك كودك دوساله نگاه كنيم چيزهاي جديد زيادي در آن ميبينيم. توجه دقيقتر به يک خوشه گندم، گوش دادن موثر به صحبتهاي يک دوست، حضور کامل در يک فعاليت بدني، انجام متفاوت کارهاي روزانه، در آغوش گرفتن عزيزان به روشي جديد، تماشاي ستارگان در شب ... همه ميتواند تجربيات جديد روزانه ما را افزايش داده و در نتيجه گذر زمان را برايمان کند نمايد.

(هفته نامه نسیم جنوب – سال بیست و ششم- شماره 1056)

ارسال شده 8 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

شادروان امراله صفري از جمله اين وطندوستان عاشق بود که در طول عمر خود، گرچه سختيها ديد و ناملايمات چشيد، اما عشقش به وطن را نه تنها ازدست نداد که همانند شعلهاي فروزان، بر آن دميد و خانواده، دوستان و اطرافيان را نيز از نور آن بهرهمند نمود. ماندگاري وطن مديون وجود همين انسانهاي گمنام، اما عاشق، است...

ارسال شده 8 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

 

درياي پارس، نياز به ناخدا دارد

جواد غلام نژادجبري

سال 1399 طرحي براي شيلات و اداره بندر بردم که سالفه تشکيل بدهيد(سالفه به معني هيئت يا مجمع است).

در سالفه ناخدايان قديمي با تجربه که تعداد اعضاي آن بين 5،7 و 9 نفر مي باشد، تشکيل مي شود. کار اين ناخدايان اين است که به عنوان افراد باتجربه دريايي در کنار کارشناسان دريايي باشند. دريانوردي يک کار تجربي است بايد دريانوردي و درياپيمايي کنيد. تا موقعي که پا درون دريا نگذاشتهايد، يعني بادگير نپوشيد و به دريا نرفتهايد، چگونه ميخواهيد براي دريا و دريانورد تصميم بگيريد؟ در اين صورت فقط تصميمات بسيار ضعيف ميگيريد که دود آن اول به ضرر دريا و بعد در چشم دريانوردان ميرود. ناآگاهي هر دو طرف مي باشد يعني هم براي دريانوردان و هم براي کساني که مسئول اين دريانوردان هستند و با دستوراتشان و تصميمات اشتباه در اين سالها که فقط از روي ناآگاهي ميباشد صدمات جبرانناپذير و غمناکي را براي دريا به ارمغان آوردهاند.

اين طرح در اصل محيط زيستي بود يعني محيط زيست دريايي را احيا ميکرد و متاسفانه مورد موافقت قرار نگرفت. صيد بي رويه و به خصوص صيد ترال که هنوز در ايران حذف نشده است، در حال نابود کردن دريا هست. صيد ترال را ژاپنيها ساختند و بعد از مدتي آن را حذف کردند و اسمش را گذاشتند «اتم‌‌     دريايي» چون موقعي که تور ترال کشيد ميشود، بستر دريا را نابود ميکند، مثل اتم که هر جا بخورد نابود ميشود و سالها زمان مي برد تا محيط زيست دريايي بتواند خودش را احيا کند.

حالا بمب اتم دريايي در تابستان به مدت 30 تا45 روز آزاد ميشود. ولي واقعيت اين که در اين چند سال هر روز در دريا از شناور کوچک تا کشتي ها بزرگ در حال کشيدن تور ترال در دريا هستند. يعني بمب اتم دريايي هر روز در حال نابود کردن بستر دريا مي باشد. در اين 3 سال شاهد انقراض گونههاي بسيار زيادي از آبزيان بوديم که بعد از صيد بيرويه، آلودگيهاي نفتي، حوضچههاي ميگو و ماهي، آب شيرين کن، کشتي لايروبي و... ‌‌همه دست در دست هم دادهاند تا نيلگون آرامش بخش خليج پارس را نابود کنند...

(نسیم جنوب – سال بیست و ششم، شماره 1054)

 

 

ارسال شده 8 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

دريغ از کارشکني در مقابل سرمايهگذاري شيرخوارگاه خيرين در بوشهر

نسیم جنوب- عليرضا غريبي

در حاليکه مسئولين از تلاش براي جذب سرمايهگذاري در بوشهر خبر ميدهند، اما گويا الان خود همين مديران مهمترين مانع در برابر سرمايهگذاري خيرين در بوشهر شدهاند!

خبر تلخ انصراف خيريه هانيه به مديريت خانم اميري که از خانوادهاي فرهنگ دوست و فرزندي پدري هنرمند، هستند از ساخت شيرخوارگاه در بوشهر، آن هم به خاطر مانع تراشي شهرداري بوشهر و عدم همراهي ديگر مديران استاني، را بايد فاجعهاي دانست که دود آن به چشم نوزادان بيسرپرستي ميرود که متاسفانه تاکنون حتي از داشتن يک شيرخوارگاه در بوشهر هم محروم ماندهاند، و حالا که خيري آستين همت بالا زده و قصد رفع اين مشکل را دارد، با انبوه مشکلات و موانع و کارشکنيها روبرو شده بطوريکه بعد از گذشت چند سال و صرف هزينه بسيار، عطاي اين کار را به لقايش ميبخشد و قيد ساخت شيرخوارگاه را با هزينه شخصي خود ميزند!

افسوس و صد افسوس به خاطر به وجود آمدن اين وضعيت توسط مديران بومي که بايد بيش از ديگران دلسوز مردم استان باشند.

خبر ورود رئيس غيربومي دادگستري به اين موضوع و دستور پيگيري آن، باعث اميدواري شد و اينکه خدا را شکر که يک مدير غير بومي، در اين زمينه دلسوزي ميکند و به جاي مديران بومي، بفکر رفع اين مشکل هست.

حالا که از مديران بومي براي رفع مشکل احداث شيرخوارگاه توسط خيرين نااميد شدهايم، اميدواريم که همين مدير غير بومي به داد نوزادان بيسرپرست استان برسد و باعث رفع موانع و ادامه بکار ساخت اين شيرخوارگاه شود.

(نسیم جنوب – سال بیست و ششم، شماره 1054)

ارسال شده 8 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

مهدي غضنفري: آکادمي اسکار درنود و پنجمين دورهاش و در دور مقدماتي 15 فيلم را براي بخش اسکار بينالمللي(خارجي) معرفي کرد که در نهايت 5 فيلم را براي دور نهايي برگزيد. نزديک Close (لوکاس دونت) / بلژيک: «نزديک» پيش از کانديداي نهايي شدن براي اسکار بين المللي (يا خارجي) جايزه بزرگ جشنواره فيلم کن نيز در کارنامه داشت. فيلم درباره رابطه دوستانه دو پسر نوجوان است که هم کلاسي هايشان آنها را قضاوت مي کنند و رابطه دوستانه شان را عاشقانه مي پندارند...

ارسال شده 10 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

 تار Tar (تاد فيلد) : بازي و بازي محشر "کيت بلانشت" (اسکار بهترين بازيگر زن عطا کردن به "ميشل يئو" بازيگر چيني آمريکايي فيلم "همه چيز همه جا همزمان" روشنفکرانه و ديپلماتيک بود اما نهايت بي معياري سينمايي و بي سليقگي نيز بود.) همراه با طراحي صحنه و کارگرداني فوق العاده. فيلمي درباره يک رهبر ارکستر سمفونيک. يک بانوي آرتيست مقدر.آشنازدايي با جنبش...

ارسال شده 11 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

عليرضا مشايخ: مدرنيته در همه عرصه ها در فلورانس متولد گرديده است!؟ اغراق آميز است؟! شهري که جيوواني ويلاني( 1276-1348) مورخ، روزنگار وقايع و مرد سياست فلورانسي، جمعيت آن  را ( در سال 1338) ميلادي نود هزار نفر مي داند. اقتصاد شکوفا، مديريت شهري و آزادي شهروندان رونق اين شهر را که در سده دوازدهم استقلال يافته، فراهم نموده بود. «آزادي» مهمترين عامل پيشرفت در اين شهر قلمداد مي شد! 

ارسال شده حدود 1 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

علي رغم اين که زنان هنرمند سعي دارند به اندازه مردان نقشي محوري در غني سازي هنر داشته باشند اما کمتر ديده شده‌اند. و به طرز عجيبي، وقتي صحبت از نحوه پوشش رسانه‌هاي اصلي دنياي هنر به ميان مي‌آيد، مشارکت‌هاي آنها هميشه نقش اصلي را ايفا مي‌کند. اکنون زنان هنرمند با خلاقيت و هنر خود، آثاري معنادار و بديع، خلق مي کنند. زنان يا هر هنرمند ديگري با استمرار و کار مداوم، در سطح بين المللي ديده مي‌شود...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

دکتر سعيد معدني: در اموراجتماعي حلاليت طلبيدن موضوعيت ندارد. بدون شايستگي پستهاي مهم را اشغال کردن، اشتباهات مهلک داشتن، دروغ بستنها، خيانتهايي که اين همه فقر و بيکاري و بحران و نااميدي و خودکشي و ديگر آسيبهاي اجتماعي را در جامعه به بار آورده با يک حلاليت طلبي خودخواهانه حل نميشود. اصلا حلاليت طلبيدن از چه کسي و از چه چيزي؟..

ارسال شده حدود 1 سال پيش در سیاسی ، نظر (0)

محمدعلی (مندل) برزین و غلام پورچنگی - تیم منتخب بوشهر  ۱۳۴۴

ارسال شده حدود 1 سال پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

حق مناطق جنگی کارکنان بوشهر حذف شد


ارسال شده حدود 1 سال پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

در سال 1355 نوجواني 14 ساله بودم که به عنوان سرپرست خانواده براي اشتغال به کار، به شهر بوشهر آمدم. آن موقع محل اقامتم خانه خواهرم واقع در خيابان باغ زهرا بود. مدتي در باشگاه همافران متل سيکس واقع در پايگاه هوايي مشغول به کار شدم. پس از يکسال قراردادم  تمام شد و براي اشتغال به اداره کار واقع در خيابان فرودگاه کوچه حاج نجف مراجعه کردم. به عنوان کارگر ساده به داروخانه ايران معرفي شدم، زير نظر دکتر ابوالفضلي آموزش هاي اوليه را ديدم و به مديريت داروخانه مسلط شدم. مدت 31 سال مديريت داروخانه ايران را برعهده داشتم.

ارسال شده حدود 1 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

 مهمترين مشكلات تحريم هاست  زيرا باعث شده تا قيمت تجهيزات پزشكى به دهها برابر افزايش يابد و بعد از آن آموزش و سوء مديريتهاست كه در بعضى از رشته ها به خصوص بيهوشى در تمام نقاط محروم كشور كمبود داريم و تا دو سال ديگر بايد مجددا دستانمان را بسوى پزشكان هندى و بنگلادشى و يا پاكستانى دراز كنيم كه اين يكى از شاهكارهاى قاضى زاده هاشمى بوده كه اجحاف بزرگى به اين قشر از متخصصين مخلص كرد...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در گفتگو ، نظر (0)

- نه فقط استان ما بلكه كلّ كشور بيشترين بيماريهاي گوارشي متاسفانه بيماريهاي مرتبط با مشكلات اعصاب و روان هست مثل سوء هاضمه عملكردي كه مردم بهش معده عصبي ميگن و سندرم روده تحريك پذير كه مردم بهش روده عصبي ميگن، اگه قراره تفاوت شيوع بيماري گوارش استانمون رو نسبت به استانهاي شمالي تر بهتون بگم ما قطعاً سرطان معده كمتري داريم و شايد سرطان روده بزرگ (كولون) بيشتري داشته باشيم...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در گفتگو ، نظر (0)

سجاد بهزادي: ما با راهکارهاي سطحي و بدون توجه به آسيب هاي خانواده و فقر و ناامني در جامعه نمي توانيم پنجره جمعيتي کشور را باز نگه داريم. بله همه مي دانيم که اگر پنجره جمعيتي بسته شود آمار سالمندان افزايش مي يابد و کشور از مسير توسعه دورتر مي شود، ولي با کدام پشتوانه علمي، انتظار تشکيل خانواده و فرزند آوري از مردم داريم؟

ارسال شده حدود 1 سال پيش در سیاسی ، نظر (0)

حسين نوري فيروزي:  در يکي از زمستانها به چشم ديده بودم که چگونه عبدو با يک دست که چماق خيزراني با آن حمل مي کرد  توانسته بود سه لوک مست با پوزه اي کف آلود که باهم درگير شده بودند را پس از يک ساعت درگيري از هم جدا کند. آن شب عبدوي جت که به او کُل دست هم مي گفتند...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در تاریخ ، نظر (0)

ابراهيم بشکاني: اواسط مرداد ماه بود، گرما و شرجي در بوشهر بيداد مي کرد؛ ننم يه قَليه تند و تيزِ مَشتي با مُي هَداکي گِرَت دم زردي که مهدي برادر بزرگم با رُخ نون کنار دريا رو سنگ هاي تُل عاشقون  گرفته بود، پخت و آماده کرد. ظهر که شد تو يه لگني چند تا نون تکه کرد و اُوقليه روش ريخت و تليت خوشمزه اي درست کرد که همراه تُربيزه و پياز تا...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

ابراهيم دانش: آيا نگهداري اشيا و  و آثار عتيقه باستاني  در  چند اتاق معمولي با حداقل حفاظت فيزيکي و شرايط قرنطينه اي (در مبحث آب و هوايي و شرايط نور و انبساط و انقباض) در فضاي بدون کولر وجاهت عقلي و قانوني دارد؟به عنوان يک ايراني که به هويت تاريخي خودم افتخار و احترام مي گذارم هشدار  مي دهم که خطرات جدي...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

من از کودکي به نقاشي کشيدن علاقه داشتم و ظهرهاي تابستان که فارغ از درس و مدرسه بودم با نقاشي خودم را سرگرم مي کردم. بعد از ازدواج بنا به شرايط (کوچک بودن فرزندانم) فرصت آموزش ديدن رو نداشتم تا اين که تابستان 98 فرزند سومم که 4 سال داشت را به کلاس خلاقيت بردم و در همان آموزشگاه با استادم (علي نازکسرايي) آشنا شدم و چون خيلي به نقاشي علاقمند بودم آموزشم را با ايشان شروع کردم...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

اگر خودم را نمونه اي از جوانان آن روزها فرض کنم، بيشتر شايق به خواندن رمانهاي عاطفي عاشقانه و يا هيجاني پليسي بوده اند، مگر تک و توکي از بچه ها که متاثر از توصيه و تفکرات برخي از معلمانشان، جذب کتابهاي سياسي و اجتماعي و بيشتر در زمينه شعر و شاعري و هنري بوده اند...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در گفتگو ، نظر (0)

مينا درعلي: کليه افراد عاشق بوشهر در نسيمي توفاني قلم هاي خود را در راه باز کردن راهي براي شناساندن بلند مرتبگي اين ديار به کلمات بي روح کوبيده اند و روحي نو بر کاغذ هاي سپيد  و صفحات نوراني بي محتواي مجازي دميده اند ...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

فرزان اسدي: اوائل دهه 80 به واسطه شرايط کاري در اهواز زندگي ميکردم اما به بوشهر رفت و آمد داشتم.

هفته نامه نسيم جنوب به همراه ساير نشريات استان، از طريق خانه مطبوعات آن زمان که دکتر يونس قيصي زاده رئيس آن بود و به جرأت مي توان گفت دوره طلايي مطبوعات بوشهر بود، به دستم ميرسيد...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

اسماعيل منصورنژاد: از اواخر دهه 60 و اواسط دهه 70 که شور و هيجان جنگ به خاموشي گراييد، حفره ها و شکاف ها بين دولت و ملت يکي يکي پديد آمدند و آشکار شد اگر روند اوضاع به سمت «تغيير رويه ها» در حکمراني و «اصلاح» پيش نرود...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

زيبا هوشيار: در شهريور ماه سال 1377، در دفتر کارم مشغول بررسي پرونده هايم بودم که برادرم پرويز با من تماس گرفت و موضوع شکايت نيروي انتظامي بوشهر عليه هفته نامه نسيم جنوب را مطرح کرد.از خوانندگان اين هفته نامه بودم و آن را ميشناختم...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در دیدگاه ، نظر (2)

ناصر بوهندي: در آن زمان که عسلويه تازه ميزبان پارس جنوبي و در حال گذار به صنعتي شدن بود، نسيم جنوب سعي کرد زبان مردم  عسلويه باشد و خبرنگار ويژه براي اين شهرستان بفرستد، گزارش جلسات شوراها و دغدغه هاي مردم اين منطقه...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در اجتماعی ، نظر (1)

حسين شاکري: هفته نامه «نسيم جنوب» در عين جواني تاکنون کارهاي بزرگ و خطيري انجام داده است. از تشکيل کارگاههاي مختلف شعر و داستان و آموزش حرفه اي علاقه مندان به حرفه روزنامه نگاري که از بطن آن دهها چهره پخته بيرون آمده اند...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

دکتر محمدجعفر ايزدپناه: گر هنرمندان پيشکسوت خانه نشين شده بودند و جامعه آنها را از ياد مي برد، حالا خبرنگار صفحه هنري به سراغشان مي رفت، احوالشان را مي پرسيد و بيادمان مي آورد که قدر آنها را بيشتر بدانيم. اگر رسانه هاي رسمي و...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

محسن شريفيان:خاطره جالب ديگر هم مصاحبه با وزير وقت فرهنگ و ارشاد اسلامي دکتر مهاجراني بود که به جنجال کشيده شد! هم من نوجوان بودم و مثل هميشه صراحت...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

مصطفي کشاورز: ويژگي ديگر نسيم جنوب پرهيز هوشمندانه و خودخواسته از ورود به نزاع هاي تند سياسي است. در جامعه سياست محور ايران پرهيز از حضور دائم در نزاع هاي جناح هاي سياسي براي يک نشريه کار دشواري است...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

مهدي غضنفري:هفته نامه ««نسيم جنوب»» را دکتر اميرخلف پور (دايي ام) و يونس قيصي زاده (با همراهي باورنکردني همسرش نسيم فقيه) اين دو رزمنده سابق شروع کردند (دکتر خلف پور جانباز و قيصي زاده رزمنده و پسر شهيد هم است) که دل در گروه محمد خاتمي و حرکت مدني اش براي نيل به آزادي و فضايي بازتر داشتند...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

دکتر محمود دهقاني: با عينک نيک انديشي به آساني مي توان تلاش دلسوزانه را  در لابلاي صفحه هاي اين رسانه بومي ديد. «نسيم جنوب» نه تنها فضاي ورزشي، ادبي و هنري را  نيرومند کرده بلکه شاعران و نويسندگان بسيار خوبي را نيز در سطح استان و کشور پرورش داده که اين خود آلام اجتماعي را کم مي کند...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

دکتر يداله عبدالهي: نسيم تاريخ بوشهر را زنده تر کرد. در همان ابتداي راه، ذربين خود را برداشت و کوچه به کوچه، به ميراث فرهنگي پرداخت و بزرگترين ها را و حتي کوچکترين ها را مطرح کرد و نور را به هر تاريکي تابانيد تا ديده شود. نسيم به تصميم سازان کمک کرد که تصميم هاي تاريخي بگيرند و به خود و پيرامون خود خدمت کنند...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)
صفحات: 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8

آخرین اخبار

پربیننده ترین