طراحی سایت
جستجو:
نگار حسینی

کمپین را کارزار معنا کرده‌‌اند و پویش. اما خیلی جریان‌ها که تصور می‌شود کمپین هستند یا از ابتدا قرار بوده باشند و تغییری ایجاد کنند، در حد چند شعار و تصاویر چند بیلبورد در بزرگراه‌ها باقی می‌مانند. همان‌طور که از اسمش برمی‌آید، کمپین جایی برای کار است؛ فضایی برای اقدام. بر این اساس پدیده‌ای پویاست. با این نگاه، تعداد انگشت‌شماری کمپین در جامعه ایران پا گرفته‌‌ و به نتیجه رسیده‌اند. با «حسن نمکدوست تهرانی»، پژوهشگر و مدرس علوم ارتباطات اجتماعی، درباره کمپین و سوءتفاهم‌های پیرامون آن گفت‌وگو کرده‌ایم:

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

ایشان به آزادی خیلی توجه داشتند؛ آزادی همه انسان‌ها از قید استبداد، استثمار، استبداد سیاسی و استبداد اقتصادی. ایشان در مسائل سیاسی هم نگاه انسانی داشتند. برای ایشان یک مبارز مسلمان و یک مبارز غیرمسلمان تفاوت نمی‌کرد. می‌گفتند که همه با ظلم و دیکتاتوری مبارزه می‌کنند و باید به همه توجه داشت و ...

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

رتبه 27 منطقه دو و 72 کشوری / تا وقتی که سردرگم و بی هدف باشید هیچ وقت موفق نمی شوید. به محض اینکه هدفی را با تمام وجود بخواهید، شرایط سخت را نادیده می گیرید برای رسیدن به آن تلاش می کنید. اگر در مسیر رسیدن به هدفتان حرکت نمی کنید مطمئن باشید آن هدف به اندازه ی کافی برایتان مهم نبوده است. دنبال تکرار مسیری که دیگران رفته اند نباشید...

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در اجتماعی ، نظر (1)

«نبرد دلوار» نقطه عطفی در تاریخ معاصر ایران و جنگ جهانی اول به شمار می­رود. از دوران جنگ­های 27 ساله ایران و روسیه تزاری، در زمان فتح­علی شاه قاجار، جنگ دلوار تنها نبردی است که نیروهای ایرانی در یک جنگ تمام عیار نظامی با یک کشور خارجی به پیروزی رسیده است. از این منظر، جنگ دلوار را باید...

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در تاریخ ، نظر (0)

جنگ و اختلاف و دشمنی در میان خوانین و مالکین سرزمین های مختلف ایران و به مناسبت های مختلف، از قدیم الایام وجود داشته و در طول تاریخ تداوم داشته است و فقط مربوط به زمان میرمهنا نمیشود، وقتی که میرمهنا و همراهان بندر ریگی او در حال جنگ با بیگانه ای مدعی بخشی ازسر زمینش بوده، آن هایی که فرمودید، در اتحادی با هلندیان، با او وارد مبارزه و جنگ میشوند، خوب طبیعی است که در چنان معرکه ای، مقابله و دشمنی با هم میهن نیز پیش می آید، که آمد!

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در گفتگو ، نظر (2)

هیچ موهبتی بهتر از آزادی نیست. بکوشیم تا خود را از هر قید و بند غیر انسانی آزاد سازیم و این موهبت را برای همه بخواهیم نه تنها برای خود. یکدیگر را دوست داشته باشیم، به تمام انسان‌ها عشق بورزیم. فرصت‌سوزی نکنیم. فرصت‌مان بسیار اندک است، تا به خود بجنبیم پیر و ناتوان شده‌ایم و دریغاگوی جوانی و فرصت‌های از کف رفته. «غزال آرزوها را، دریغا / نمی‌گیرد کمندم، وای بر من»!...

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در بوشهر نامه ، نظر (2)

ابوشهر و تنگستان با رئیس‌علی دلواری گره خورده است. مردی که در زمان حیات‌اش مبارزی جسور بوده و مقطعی از تاریخ این سرزمین را از آن خودش کرده است. اما بوشهر مرد دیگری را در حافظه خود نیز ثبت کرده است. همایون شهنواز کارگردان «دلیران تنگستان» و راوی زندگی رئیس‌علی دلواری ...

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در ادب و هنر ، نظر (3)

رئیسعلی دلواری در سال ۱۲۶۳ هجری شمسی برابر با ۱۸۸۱ میلادی در روستای دلوار از توابع تنگستان متولد شد. مادر رئیسعلی بنام شهین و پدرش زائیر محمد، کدخدای دلوار بود که بعد‌ها به «معین‌الاسلام» ملقب شد. با شروع نهضت مشروطیت، رئیسعلی در حالی که ۲۵ سال بیشتر نداشت از جمله ...

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در اجتماعی ، نظر (1)

آنچه که در روستای چرموک نظرمان را خیلی جلب کرد. حضور زنانی با لباس محلی بود که با گازی که تازه برایشان افتتاح شده بود نان محلی پخت می کردند. در کنار این نان «گرده»، شیرینی های بسیار لذیذی هم می پختند. پس از آن به سمت افتتاح روستای چاهه رفتیم. نمی شد خوشحالی کودکان از افتتاح این سالن را وصف...

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

امیر رفیعی از دیگر همرزمان شهید است و می گوید: از اروند عبور کردیم و بچه‌ها شروع به باز کردن محور کردند. به نزدیکی دیوار پشت میدان موانع رسیدیم که ناگهان درد شدیدی در پای خود احساس کردم. وقتی که یکی سمت راستم گفت که تیر خورده‌ام، از او پرسیدم که نامت چیست و او گفت صمصامی هستم...

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)
شبکه‌های اجتماعی مجازی شاید تمرین دموکراسی

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

طرح نو- لیلا مهداد| آدمی در تمام دوره‌هایی که روی این کره‌خاکی زندگی کرده، همیشه و در همه‌حال نظاره‌گر اتفاقات و رویدادهای طبیعی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بوده و هست که گاهی برخی از آنها یا بیشترشان از کنترل خارج بوده و بیشتر افرادی که درگیر چنین رویدادهایی بوده یا هستند، در مقابل این حوادث و اتفاقات، خود را ناتوان تصور کرده و می‌کنند. از این‌رو، آدمی گاه به ستیز با این اتفاقات پرداخته و گاه خود را تسلیم شرایط کرده و این نکته را به خود متذکر شده است که «این سرنوشت توست و کاری از تو برنمی‌آید و باید همین‌گونه روزگار بگذرانی». تقدیرگرایی بیشتر در پیامدهای اجتماعی و سیاسی منفی نمود پیدا می‌کند و آنچه اجتماع را به تقدیرگرایی و تسلیم وا می‌دارد، درحقیقت تنبلی، کاهلی و بی‌ایمانی به قدرت درونی خود است. درواقع فردی که خودباوری ندارد، در برابر زندگی تسلیم می‌شود و حاضر نیست تغییری در خود و سرنوشت خود ایجاد کند. البته در طول تاریخ اینگونه برداشت شده و نگاه به زندگی، توسط حاکمان گسترش یافته و از نظر کارشناسان امر سبب این بوده که با توسعه و گسترش این نوع نگاه، بتوان رعایا را بیشتر تحت فرمان خود نگه داشت. به همین دلیل این تفکر و بینش، توسط آنها، تقویت شده است. به هر روی تقدیرگرایی «پدیده‌‌ای اجتماعی» است که در تجربه‌های تاریخی و مسائل سیاسی ریشه دارد و هنوز هم در ساختار اجتماعی ایران می‌شود آن را دید. وجود چنین پدیده‌ای، این سوال را مطرح می‌کند که چرا این باور تا به حال در اندیشه اجتماعی ایرانیان باقی‌ مانده است؟ برای رسیدن به پاسخ این سوال، گفت‌وگویی با محمدمهدی جعفری، دین پژوه، انجام داده‌ایم و پرسش‌هایمان را با او مطرح کرده‌ایم. آنچه در ادامه می‌آید، شرح پرسش‌های ما و پاسخ‌های اوست.

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

شرق: اول کتاب «گفته‌ها»ی ابراهیم گلستان سه جمله هست، یکی «سخن بیار زبان‌آوری مکن» از سعدی، دومی «بدان چه‌جور ببینی» از لئوناردو و سومی «هیچ باشم اگر نکته‌سنج نباشم» از نمایش‌نامه «اتللو»ی شکسپیر. این سه جمله را بر پیشانی کتاب «گفته‌ها» شاید بتوان عصاره حیات فکری و ادبی و هنری گلستان تا به امروز دانست. این سه جمله، همچنین کلیدی می‌تواند باشد برای ورود همراه با نکته‌سنجی و نگاه انتقادی به نوشته‌ها و آثار سینمایی گلستان تا حتی‌المقدور مصون بمانیم از دوقطبی معروف «لعن» و «ستایش» که غالبا گلستان را از یکی از این‌ دو حد افراطی دیده‌اند و سنجیده‌اند. یا او را ستایش کرده‌اند و از او اسطوره ساخته‌اند و میراث او را به «زبان‌آوری» و «تکنیک» تقلیل داده‌اند و یا او را دشنام داده‌اند صرفا  به این دلیل که به راه‌های متعارف نرفته است. خواندن گلستان با آن عقلانیت انتقادی توأم با نکته‌سنجی که شیوه خود اوست در خواندن دیگران، هنوز آن‌طور که باید آغاز نشده است. خواندن هیچ‌کس شاید هنوز آن‌طور که باید آغاز نشده است و از این‌روست که سنت انتقادی ما هنوز بر مدار «لعن» و «ستایش» می‌گردد و بر مدار تکرار آنچه پیشترها در رد و انکار و یا تأیید کسی گفته‌اند. اینجا مقصود از الگوقراردادن شیوه مواجهه گلستان با اتفاق‌ها و آدم‌ها و آثار هنری، شیوه‌ای مبتنی بر نپذیرفتن آنچه همه می‌گویند و تن‌ندادن به تکرار گفته‌های دیگران، پذیرش بی‌چون‌و‌چرای دیدگاه‌های او نیست. اتفاقا برعکس، گلستان را جا دارد به همان عیاری بسنجیم که او خود دیگران را با آن سنجیده است و او را در قامت «آدم»ی ببینیم در قد‌و‌قامت طبیعی که در یکی از حساس‌ترین مقاطع تاریخ ایران زیسته و کوشیده است به‌جای پاگذاشتن بر راه‌های رفته، راه تازه‌ای بگشاید و با ذخیره‌ای پربار از ادبیات و هنر ایران و جهان، چیزی را ایجاد کند که پیش از آن موجود نبوده است. حاصل کار قطعا می‌تواند مورد ارزیابی انتقادی قرار بگیرد، نه به این معنا که بگوییم عالی است و فقط چندجایش اشکال دارد و یا برعکس، مردود است و فقط چند نکته قابل توجه در اینجا و آنجایش می‌توان یافت، نه، خواندن جدی گلستان مستلزم کشف ایده مرکزی او در آثارش، کشف سبک، نه در معنای زبان‌آوری و اینکه نثرش فلان است و بهمان، و مواجهه‌ای دقیق با این سبک و آن ایده مرکزی است و این همان کاری است که می‌گویم هنوز نه‌فقط درباره گلستان که درباره هیچ نویسنده دیگری آن‌طور که باید انجام نشده است.
چندی پیش نشر کلاغ سه کتاب ابراهیم گلستان را تجدید چاپ کرد. یکی کتاب «گفته‌ها» که مجموعه‌ای است از مقاله‌ها، گفتارهای گلستان بر چند فیلم مستند به کارگردانی خودش، سخنرانی مفصل او در دانشگاه شیراز و گفت‌وگوی بلند قاسم هاشمی‌نژاد با او درباره داستان‌هایش.
دو کتاب دیگری که از گلستان تجدید‌چاپ‌شده ترجمه‌های اوست از «هکلبری فین» مارک تواین و کتاب «کشتی‌شکسته‌ها» که ترجمه‌های گلستان است از چند قصه کوتاه استفن کرین، ویلیام فاکنر، استفن وینسنت بنه، آنتوان چخوف و ارنست همینگوی. گفت‌وگویی که می‌خوانید به‌مناسبت همین تجدیدچاپ‌ها انجام شده است. گلستان کمی پیش از انجام این گفت‌وگو به دعوت آکادمی فرانسه در رم، به این شهر رفته بود تا در نشستی که این آکادمی برای او و آثارش برگزار کرده بود شرکت کند. گفت‌وگوی پیشِ رو، پس از بازگشت گلستان از رم انجام شد. گلستان چنانکه در این گفت‌وگو می‌گوید سالهاست که قصه ننوشته و در عوض دو کتاب چاپ نشده دارد که هر دو نوشته‌هایی مستند هستند از آدم‌هایی که واقعا وجود داشته‌اند و وقایعی که واقعا اتفاق افتاده‌اند و این عجیب نیست وقتی به یاد آوریم که گلستان روزگاری در سینما مستندهایی ساخته است که برخی از آنها هنوز هم جزء بهترین مستندهای تاریخ سینمای ایران به‌حساب می‌آیند. مستندهایی که صرفا نشان‌دادن واقعه نبوده‌اند بلکه «دیدِ» سازنده و «چه‌جوردیدن» در تار و پود آنها تنیده شده و از طریق سبک، خود را به نمایش گذاشته. گلستان در جایی از گفت‌وگوی پیشِ رو می‌گوید: «واقعیت‌هایی که اتفاق افتاده آن‌قدر فوق‌العاده و انترسان است که قصه‌نوشتن ضرورتی ندارد.» گفت‌وگو با ابراهیم گلستان را می‌خوانید. 

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

در یکشنبه‌‌ای كشدار؛ روز واقعه خیلی دور، خیلی نزدیک رخ می‌نماید. چهارمین دور وقت اضافه‌ رفع اختلافات ایران و ١+٥ امروز به سر می‌رسد. گویی روز موعود است و همه دنبال نشانه‌. آنها که ١٧ روز است مقابل قصر کوبورگ خیمه زده‌اند، منتظر دود سفیدند و سؤال‌ و جواب‌ها، پیام‌ها، گپ‌و‌گفت‌ها و... هیچ‌کدام فارغ از ...

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در سیاسی ، نظر (0)

بانگ آمد که علی را کشتند / انمای ازلی را کُشتند / قد قتل نوحه غمبار ملک /  شد عزا خانه شبستان فلک / یا علی شعله بر عالم زده اند / همه جا بیرق ماتم زده اند / از چه در بستر تب افتادی / ذکر هجران زچه رو سر دادی / بعد تو خار دهد بستان ها / وای از غربت نخلستان ها / در گلو تیغ و به چشمانت خار...

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در اجتماعی ، نظر (1)

عبدالمجید زنگویی : سکوت مطلق حاکم بود و گویی در منطقه ای خالی از سکنه پیاده شده بودیم. تنها صدا و جیک جیک گنجشکان بود که سکوت فضا را می شکست و به انسان می فهماند که روزی در این جا زندگی و جنب و جوش و آمد و رفت در جریان بوده است. چند درخت کنار، تنها پناهگاه گنجشکان و محل امن آنها...

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در اجتماعی ، نظر (2)

شرق: سال گذشته در سفر كاری به استان سیستان‌وبلوچستان، با یكی از فعالان اقتصادی-اجتماعی مقیم خارج كشور، كه با تعصب ایرانی‌ خود در پی توانمندسازی زنان این دیار، چندین‌بار به استان سفر كرده ‌بود، آشنا شدم. در آن سفر با بخشی از پروژه‌های بین‌المللی ایشان در كشورهای آفریقایی و آسیایی و نیز بعد از آن با نوشته‌ها و سخنرانی‌های ایشان كه به نظر اینجانب منطقی و مستند، چالش‌های توسعه و زنان در كشورهای درحال‌توسعه را به‌دور از شائبه فمنیسم‌گرایی مطرح کرده بود؛ آشنا شدم. مناسب دیدم در اینجا با سخن ایشان مطالبم را شروع كنم,١

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

حسین پورصفر : فکر می کنم اواخر دهه ی شصت بود . بیابانی مجبور شد دوباره بوشهر را ترک کند . این بار سرنوشت او را روانه ی تهران کرد که در حوزه ی هنر و فرهنگ از امکانات فراوانی برخوردار بود . فراموش نکنیم که آتشی و باباچاهی ، بعد از آنکه به تهران پناه بردند ، در صحنه ی فرهنگی ما مطرح شدند . آتشی در دهه ...

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در ادب و هنر ، نظر (7)

خسرو دهقانی : در طرف مقابل اما افراط گرایان با علم به اینکه کامیابی دولت در حل مناقشه هسته ای و تمرکز بیشتر بر فضای داخلی باعث انزوای مفرط آنها و در نتیجه پیروزی پررنگ تر هواداران دولت و اعتدالگرایان اصلاح طلب خواهد شد ؛ هجمه های خود را بر دولت ببشتر خواهند کرد و تلاش خواهند نمود تا بحرانهایی را ...

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در سیاسی ، نظر (0)

در کجای دنیا شاهد چنین روندی هستیم که عرصه تصمیم گیری در حوزه سیاست خارجی در کوچه و خیابان شکل گیرد؟ در حالی که حوزه سیاست خارجی باید حوزه دیپلمات های هوشمند، با استعداد و با بالاترین ضریب هوشی باشد. حوزه ای که حتی در پاره ای موارد نباید رسانه ای شود و مذاکرات آن باید در پشت میز...

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در سیاسی ، نظر (0)

اکبر صابری: کوبیدن بر طبل اختلاف و هر روز فرد یا گروهی را از حامیان انقلاب و رهبری جدا کردن خواست دشمن و استکبار است. لطفاً دوستان اصولگرا در زمین دشمن بازی نکنند. امروز که داعش سرکرده استکبار پشت مرزهای ما جولان می دهد وقت و مجال درگیری من و شمای اصلاح طلب و اصولگرا نیست. اکنون وقت...

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در سیاسی ، نظر (0)

خسرو دهقانی : ورود نسل جدید به بدنه فعالین مدنی و حزبی در قالب های مختلف بخشی از علل فرماسیون جدید است. بخشی از این فعالین در دوم خرداد 76 هنوز به سن رای دادن نرسیده بودند. این نیروها با انگیزه قوی در درون احزاب قدیمی یا جدید متشکل شده اند و درجه تاثیر گذاری در این شکل بندی جدید را بالا برده اند. یارگیری اخیر ...

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در سیاسی ، نظر (0)

در انتخابات 88 همه آسیب دیدیم 70 میلیون ایرانی آسیب دید و حتی فرزندان و نوه های ما هم از آن آسیب می بینند و اینجاست که دولت روحانی، وزارت کشور و نهاد نظارتی هم رسانه و احزاب سیاسی (اصولگرا، اصلاح طلب و اعتدال گرا) موظفند در این مورد فکر کنند که...

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در سیاسی ، نظر (0)

شرق- مهدی دهقان: در صورت رفع کامل تحریم‌ها، ظرف یک‌‌سال بازگشت به شرایط بیش از تحریم اتفاق خواهد افتاد و از سوی دیگر شاهد جهش درآمد ارزی و کاهش هزینه دسترسی ایران به بازارهای جهانی خواهیم بود؛ اما در این میان برخی‌ها می‌گویند با رفع تحریم‌ها مشکلات حل نمی‌شود و مردم را مأیوس می‌کنند و برخی دیگر نیز به رفع تحریم‌ها بسیار‌خوش‌بینانه نگاه می‌کنند.

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

روحانی در مقابل چالش مهم لباس شخصی ها و بنیاد گراهای سیاسی قرار دارد که فکر می کنند با توسل به اصول می توانند هر طور می خواهند توجیه و تفسیر کنند و زندگی را بر مردم تلخ کنند. پاشنه آشیل دولت روحانی مدیرانی است که متعلق به دولت سابق هستند و یا تفکرشان نزدیک به احمدی نژاد و یا احمدی نژادی است..

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در سیاسی ، نظر (0)

بابک شاکر: این روزها بوشهر آرام با دریای زیبای خود شاهد تصاویری به همان اندازه مشمئزکننده و عاری از هرگونه لطافت و انسانیت است . بیماران روانی که بر اثر بی تفاوتی وبی مسئولیتی نهادها وسازمانهای مسئول اعم از بهزیستی وشهرداری در سطح شهر با چهره هایی ژولیده و کاملا غیر بهداشتی رها شده اند ، این...

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

آیا رواست کسانی این مسند را عهده دار گردند که دیدگاههای آنان در تضاد کامل با افکار ، عقاید و شعارهای انتخاباتی رئیس جمهور می باشد؟ مگر ریاست جمهور بارها خود تاکید نکردند که کسانی که دیدگاههای آنان در تضاد با آرا اکثریت ملت متبلور شده در 24 خرداد نود و دو می باشد حق ندارند مناصب ارشد اجرائی را به عهده بگیرند؟...

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در سیاسی ، نظر (1)

پیش از این فضای مجازی بازتابی بود از آنچه در زندگی واقعی آدم‌ها رخ می‌داد. خیلی طول نکشید که این ماجرا شکل دیگری یافت؛ درست از زمانی که اپلیکیشن‌های کاربرپسند به تلفن‌های همراه اضافه شد. حالا بعد از تنها چهار، پنج سال کار به جایی رسیده است که گاهی آنچه در دنیای واقعی اتفاق می‌افتد پیامد چیزی است که در فضای مجازی رخ داده است، هرچند بسیاری معتقدند امروز دیگر نمی‌توان مرزی میان فضای مجازی و فضای حقیقی متصور شد و به نظر می‌رسد این دو فضا یکپارچه شده‌اند. با «مسعود کوثری»، دانشیار ارتباطات دانشگاه تهران، در این‌باره گفت‌وگو کرده‌ایم؛ جایی که کوثری معتقد است: «مرزبندی بین فضای واقعی و مجازی دیگر وجود ندارد؛ البته نه اینکه بگوییم هرچه در فضای مجازی است، واقعی است یا هرچه در فضای واقعی است، مجازی است بلکه نحوه ارتباط و لینکی که بین آنها به وجود آمده، از آنها یک فضای یکپارچه ساخته است.»

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

وضعیتی که در دولت قبل بوده است مثل قطاری است که ترمزش را بریدند و گذاشتند کنار و اداره و کنترل قطاری که ترمز و مسیر مشخصی ندارد خیلی سخت است . من فکر نمی کنم اسب زین شده ای تحویل دولت داده شده باشد که امروز برخی چنین ادعاهایی می کنند که با واقعیت به شدت...

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

احمد آرام: سرانجام که  همه ی کُتَل ها را پشت سر می گذاشتند ، وقتی به جاده ای می رسیدند که تهش می خورد به « آب مُخک » ، دیگر خیالشان راحت می شد که به کفی رسیده اند ، و پس از گذر از برازجان ، وارد جاده شوسه ای ناهمواری می شدند که اندک اندک آنها را به بوی دریا می رساند ، به شهری که معماری و موسیقی خود را از قرن پانزده ، به گونه ای معجزه آسا ...

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در تاریخ ، نظر (1)

برآورده‌کردن مطالبات گروه‌های مختلف و اقلیتها، از وعده‌های حسن روحانی بود؛ روحانی برای تحقق وعده‌هایش حجت‌الاسلام‌والمسلمین علی یونسی را به‌عنوان دستیار ویژه در امور اقلیت‌ها و اقوام معرفی کرد. بخش عمده‌ای از خواست‌های اقوام و اقلیت‌های ایرانی، بی‌دلیل، تبدیل به «تابو» شده‌اند. وزیر اطلاعات دوران اصلاحات، کسی که از فرآیند «تابو»‌سازی‌ها آگاه است و بهترین راه برای مقابله با آن را می‌داند، بهترین گزینه رییس‌جمهوری برای عمل به یکی از وعده‌های انتخاباتی‌اش بود. علی یونسی معتقد است دولت یازدهم تا همین جای کار هم، قدم‌های بلندی در برآورده‌کردن مطالبات اقوام و اقلیت‌ها برداشته؛ اما به‌دلیل گسترده‌بودن مسایل  است که این اقدامات هنوز به خوبی قابل لمس نیست. دستیار ویژه رییس‌جمهوری یک وظیفه مهم دیگر نیز دارد و آن، مقابله با تندروی‌هاست. او معتقد است باید در دو جبهه با تندروی ‌جنگید، در داخل با آنهایی که با ایجاد اختلاف بین شیعه و سنی علیه مصالح ملی گام برمی‌دارند و در منطقه با کسانی که نان از قِبَل تندروی وخشونت می‌خورند. 

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

معتقدم اصلاح‌طلبان نباید انفعالی عمل کنند. جریان اصلاحات اگر بتواند با حفظ اصول و هویت خویش در مسیر تعامل با جریانات معتدل، خواه اصلاح‌طلب و خواه غیرآن، اقدام کند به نفع کشور است. لکن اصلاح‌طلبان که از پشتیبانی طیف وسیعی از جامعه برخوردارند نباید کاری کنند تا مقبولیت اجتماعی آنها نزد مردم، کاهش یابد. ..

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)
یادگار امام:
ورودم به سیاست وابسته به شرایط است
مرجان توحیدی

شرق: می‌گوید: «دل‌ودماغی برای مصاحبه ندارم.» اسفندماه برای «سیدحسن خمینی» با خبر مرگ عزیزانش عجین شده؛ یک‌روز پدر، یک‌روزمادربزرگش، همسر امام و حالا درگذشت دایی‌اش صادق طباطبایی. خبر مرگ صادق‌خان که می‌آید، زمان هماهنگ‌شده برای گفت‌وگو جای خود را به مراسم تشییع پیکر دایی‌صادق می‌دهد و حالا باید در دقیقه٩٠ سالنامه «شرق»، راهی قم شوم تا دیدار با یادگار امام میسر شود. گفت‌وگو از اسفند و حادثه فوت پدر آغاز می‌شود و مرور خاطرات پسر. می‌گوید که همزمانی سخنرانی انتقادی و معروف سیداحمد با حادثه ازدست‌دادنش باعث شد تا تحلیل‌های متفاوتی بر این ماجرا برود.  به ماجرای حمله به سخنرانی سیدحسن در حرم امام که می‌رسیم، درباره توضیح نوع واکنش خود با آن حوادث به این نکته بسنده می‌کند که نه آن‌روز و نه حالا در حوادثی اینچنین نمی‌خواهد که بی‌اخلاقی در جامعه رواج یابد. درباره ورودش به سیاست توضیح مقدماتی می‌دهد و با گفتن اینکه در لحظه تصمیم می‌گیرد، می‌گوید: «بسته به اینکه شرایط چه تغییری می‌کند و چه چیزی پیش می‌آید، تصمیم می‌گیرم.» حسن خمینی کمتر عادت به مصاحبه دارد و مجموع گفت‌وگوهای او از دهه٨٠ به این‌سو، شاید به تعداد انگشتان دودست نرسد، آن‌هم درباره موضوعات تخصصی مثل فقه یا دیدگاه‌ها و اندیشه‌های امام. همین موضوع کار را برای من سخت‌تر کرده بود. اینکه باب گفت‌وگو را چگونه باید باز کنم تا از آن کلیشه‌ها فرار کرده باشم. آزادراه تهران- قم را در حالی به‌سرعت پشت‌سر می‌گذاشتم که مسیر سوالات در ذهنم را مدام تغییر می‌دادم.  ١٥کیلومتر مانده به قم، هنوز بنرهای خوشامدگویی به حسن روحانی در جاده خودنمایی می‌کرد. از عوارضی که عبور کردیم، پرسان‌پرسان به خیابان‌های پشت حرم راهنمایی شدم که عبور، تنها برای تاکسی‌ها مجاز است؛ چیزی شبیه به خط‌ویژه. از کوچه‌پس‌کوچه‌های تودرتو که گذشتیم، از رهگذری آدرس را پرسیدم. دو ساختمان روبه‌روی هم را نشان داد که یکی دفتر بود و دیگری منزل. این همان منزل مرحوم سیداحمد خمینی بود که کمی آن‌سو‌تر از آن هم دفتر آیت‌الله نوری‌همدانی، از مراجع تقلید واقع شده بود. به‌سوی منزل و سالنی راهنمایی شدم که تمام دیوارهایش با قفسه‌های قدیمی فلزی پرازکتاب پوشانده شده بود. گاهی روی قفسه‌ای تصویری از امام‌خمینی و سیداحمد در کنار هم دیده می‌شد و پایین یکی از آنها هم تصویر فرزند بزرگ سیدحسن- که به یاد پدر او را احمد نام گذاشته است-وجود داشت.  تا چشم کار می‌کرد، کتاب بود که وسوسه و شوق‌ خواندن به دل می‌انداخت. در کنار مبلمان ساده، مثل همه روحانیون، یک چوب‌رخت بود با چند عبای قهوه‌ای، سورمه‌ای و عمامه مشکی‌رنگی که در راس آن قرار داشت. در آن سالن بزرگ، میزهایی هم به‌تناوب وجود داشت که تمام آنها با کتاب پر شده بود. یک میز مخصوص فلسفه، یک میز مخصوص اصول و...، یک اتاق دیگر هم در گوشه دیگر سالن وجود داشت که آن هم به همین سبک‌وسیاق چیده شده بود. البته تا جایی که در آن زمان کوتاه فرصت دیدن وجود داشت، یک صندلی سبز بود و اطراف آن مثل دانشجویی که امتحان داشته باشد، پر بود از کتاب‌های باز و نیمه‌باز. سیدحسن خمینی پای هرکدام از این میزها مطالعه می‌کند و می‌نویسد و کتاب «فرهنگ جامع فرق اسلامی» خود را هم ظاهرا در همان اتاق کوچک به رشته تحریر درآورده است. وسایل پذیرایی روی میز، حلوا بود و خرما. حسن خمینی با سلام بلندبالایی وارد سالن شد، عبایی را از روی چوب رخت به دوش انداخت و در مقابل من نشست. شلوغی دیدوبازدیدهای ناشی از فوت دایی‌ صادق باعث شد که گفت‌وگو خیلی سریع‌تر از آنچه که فکرش را می‌کردم به پایان برسد.   برای انجام مراحل فنی گفت‌وگو به دفتر، یعنی ساختمان مقابل منزل سیداحمدآقا راهنمایی شدم. رییس دفتر او، آقای احسانی تمام مدت را مشغول برنامه‌ریزی برای مراسم ختمی بود که قرار بود فردای آن‌روز در قم برای یادبود مرحوم صادق طباطبایی برگزار شود. کارت‌های دعوت برای بیوت مراجع در حال ارسال بود؛ یکی برسد به دفتر آقای صافی، یکی برسد به دفتر آقای وحیدخراسانی و... . شلوغی اسفند و شلوغی تدارک مجلس فاتحه در این ساختمان‌ها، به حال‌وهوای عید این خانه انگار غبار غم پاشیده بود. 

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

مهندس مهدی بازرگان در شماره نوروزی سال ۱۳۷۰ مجله «آدینه»، مقاله‌ای درباره نوروزهای ایران معاصر نوشت؛ از عهد احمدشاه قاجار و دوران نوجوانی‌اش تا عصر انقلاب اسلامی و زمان نخست‌وزیری خود. یادمانده‌هایی ...

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در دیدگاه ، نظر (1)

در هشت‌سال دولت‌های نهم و دهم، طبقه متوسط ایران رشد کرده، اما نه بخش فرهنگی و تولیدی آن، بلکه بخشی که حالا حمید جلایی‌پور از اصطلاح «خاردار» برای توصیفش استفاده می‌کند؛ بخشی که ویژگی اصلی آن غیرمولدبودن است و رانتی‌رشدکردن و ضددموکراسی‌بودن. این بافت جدید در طبقه متوسط چندان علاقه‌مند رشد و توسعه فرآیند دموکراسی‌خواهی در ایران نیست و بیشتر علاقه‌مند رشد آنی و تصاعدی است. این بخش حالا برای خودش پایگاهی کسب کرده است. یکی از دل‌نگرانی‌های جلایی‌‏پور این است که این گروه با شکل و قیافه جدیدی که در ساختار اقتصادی و سیاسی یافته، بخواهد در مسیر روند دموکراسی‌خواهی شاخ‌شده و دست‌و‌پاگیر شود. وی به رشد گروه‌هایی در جامعه اشاره دارد که خیلی بدشان نمی‌آید فرد تندروی دیگری به قدرت برسد و برخی هم به‌راحتی بخور‌بخور کنند. جایی هم می‌گوید: «تصورش را بکنید ٨٠٠میلیارددلار بیاید داخل کشور و به‌جای اینکه کشور آبادتر شود، فاسد شود.» او در‌همین‌حال تاکید دارد که تندروی مرسوم در دوره خاتمی با دوره روحانی تفاوت ماهوی دارد و بخشی از آن به تغییر پایگاه اقتصادی همین تندروها مربوط می‌شود.  استادیار دانشگاه تهران همچنین از احتمال خلق دوگانه احمدی‌نژاد- روحانی می‌گوید و آن را به ضرر سرنوشت دموکراسی‌خواهی در ایران می‌داند. از سوی دیگر در موضوع هسته‌ای نیز امیدوار است پرونده هرچه‌سریع‌تر نهایی شود و تاکید دارد اگر هسته‌ای به نتیجه نرسد، بدون‌شک، شکست آن به ضرر جریان‌های دموکراسی‌خواه و جامعه مدنی خواهد بود. بخش تکمیلی این گفت‌وگو در سالنامه روزنامه «شرق» منتشر خواهد شد. 

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)
صفحات: 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8

آخرین اخبار

پربیننده ترین