وقتي مالکيت جديد تيمهاي سرخابي پايتخت چندين بانک و پتروشيمي ميشوند، آدم «گََُُر» ميگيرد، البته اگر اهل بوشهر باشي و دلسوز هميشگي اين ديارِ سراسر محروم نه، بلکه مظلوم... اينجا مرغ همسايه غاز هست و به جاي آن که صنايع نفتي و گازي که در همين استان کسب درآمدهاي مولتي ميلياردري ميکنند، اسپانسر تيمهاي هميشه ندارِ استان باشند اما از آنجا که خون تيمهاي سوگلي پايتخت رنگينتر است بسان آهن ربايي جذب آنها شده اند...
حسين شادکامي : در تعطيلات عيد نوروز با دوستان و همکلاسيهايمان، ظهرها به سينما فانوس و بعدازظهر کنار ساحل دريا قدم ميزديم و عکس يادگاري از کشتي رافائل گرفتن و کافه نگرو رفتن و کيک و بستني و يا آب هويچ بستني خوردن، به جاي کافه پالوده حيدرک و شام نيز ساندويچي گبگو تو ششم بهمن و يا ساندويچ دروازه سر ميدون و پاتوق حسين آقا، به جاي سمبوسه و پکوراي علي پکورايي که تغيير درخوردنيها با دوستان
مجموعه امتيازها از خارگ چنان موقعيت ممتازي در خليجفارس ساخته بود که انگليسيها بارها آن را اشغال کرده و به عنوان اهرم فشار به ايران از آن استفاده کردند که در اين راه موفق نيز بودند. جالب توجه اينکه اولين باري که انگليسيها در سال 1838 خارگ را به بهانه محاصره هرات اشغال کردند، آن قدر مجذوب خارگ و امتيازهاي آن شدند که جرج اوکلند فرمانرواي کل هندوستان گفته بود بايد کاري کنيم که خارگ به عنوان ملک طلق انگليس اعلام گردد، اين جزيره بعدها ميتواند سنگاپور خليج فارس گردد...
برادر جمپولوي (دوقلو) من (ابراهيم هوشيار) / علاقه و دلبستگياش به بوشهر را حفظ کرده بود (دکتر رسول هاشمي) / براي پرويز هوشيار عزيز ( دکتر رضا معتمد) / اسمي مترادف با فرهيختگيِ يک انسان و خادمِ امور فرهنگي، ادبي و هنري (حسين طالبي) / صحنه گردان جلسات بوشهريهاي مقيم مرکز (ابراهيم ميگلينژاد) / و خزاني ديگر در بوستان علم و هنر و انديشه بوشهر (خورشيد فقيه) / پرویز هم پرید (عبدالمجید زنگویی)/ ماجراي آن دوربين هشت ميلي متري (هاشم هاشمزاده)، سالهاي سخت و سختتر (فريده كاردانى)...
دکتر کيوان آقاياني: در بوشهر ما کم نيستند کساني که در مستندسازي شهرت جهاني دارند و برندگان جوايز بينالمللي هستند، افرادي چون «رامتين بالف» و «داريوش غريبزاده» در کنار دهها چهره بزرگ و هنرمند همچون «رسول و رضا پولادي» مي توانند با ساختن مستندات و قطعههاي موسيقي و ترجمه آن به چند زبان زنده دنيا، تاثير بسزاي در شناساندن بوشهر و مناطق توريستخيز آن در سطح کلان کشوري و بينالمللي داشته باشند...
قصه کوتاه
عزّتو
شاهرخ تنگسيري
غنو جُلَتي با زغال رو ديوار خونه ي خداکرم يه قلب گُتي مي کشيد و با دستخطي که چپي از خط احمدسياه نبيد يه بُردش مي نوشت عزت يه بُرد ديگه ش مي نوشت غني. هرروز صبح گه خداکرم قبل از اين که زن هاي همسايه قدم تو کيچه بذارن و قصد دروازه کنن مي اومد و با افتوه و جارو پَنگي نقاشي غنو رو ديوار ميشست و با خوش ميگفت: لعنت بر شيطون حرومزاده آخرش خين ايي تيله سگ تو گردن مو مي افته، بخدا اگه دسم بيافتي کل کلت ميکنم .
قصه خداکرم و زنش عزتو ديم درازن، عزتو سي ساله دختر آخري و بقولا ته تغاري ابرام قصاب اُبوداني بيد که تو لين هفت احمدآباد زندگي ميکرد، حاصل دو تا ازدواجش يه درزن دختر و يه پسرمعلول بيد که سالم صداش ميزدن. يازده تا از دختراش فرستاده بيد خونه بخت، دستِ ايي آخري هم نهاد تو دست خداکرم که همسن و سال خودِ ابرام قصاب بيد. عزتو با دلالي ميشتي زهرا و ننهِ جاسم عربو با شپ و کل سوارِ سماچ حاج مالک از اُبودان اوردنش خوردي سيفو. خداکرم از چهار تا زن قبليش که دوتاش مرده بيدن و دوتاشون طلاق داده بيد بچه نساخته بيد و بقول ميشتي زهرا : «خداکرم اجاقش کور بيد». عزتو قشنگ بيد ولي قلدر و با لهجه اُبوداني با همسايه ها حرف ميزد و هميشه موقع عرض اندام تکيه کلامش ميگفت «مو دختر ابرام قصابم»، يعني که حساب دستون بياد با کي طرفين. غنو مث آدم شوپر زده صورتش قلپيده بيد، قدش کوتاه و تا بگي زورش زياد بيد. پشت سرش ايقد پهن بيد که از بچگي سيش ميگفتن غنو جُلّتي.
هميچي از روزي شروع شد که خداکرم دم دروازه سفارش غنو کرده بيد بياد خونه شون بدنه و کف آب انبار و حوض بشوره تا زمستون اوو بارون ذخيره کنه، عزتو يه مجمعي صبحونه مفصل مياره جلو غنو و يه قيلون برازجوني چاق ميکنه و چندتا فرق قيلون ميکشه و ديدش هُف ميکنه تو صورت غنو که چيش تو چيشش نشسته، ني قيلون ميده دس غنو و ميگه بکش که چاقن، او هم مث خر کيف ميکنه که بالاخره يه نفر حساب آدم اوردش، حالا غنو کجا مي بيني، ديگه شاهين تو آسمونم حريف پر و بالش نبيد و يکجا صد دل عاشق و دلباختهي عزتِ خداکرم ِاز هميچي بي خبر ميشه. عزتو جذابيت خاصي داشت، حرف زدنش تو دل مي نشست و خيليا که دستشون ازش کوتاه بيد ديرا دير هلاکش بيدن. يه سر شو تا صبح خداکرم پشت در سرا کمين نشست که مچ غنو بگيره و حسابش بيله کف دسش ولي خبري از غنو نشد، دم دماي صبح پيرمرد پلک چيشش دوام نيورد و همونجا پشت در سرا رو سکوني تنير کنار حبانه ي شکسته خسته و رسه خووش برده بيد. مطابق هر روز رفت در باز کرد، تا چيشش ري ديوار افتاد ديد تا قلب و دستخط غنو رو ديوارن. وا حسينم خداکرم کجا ميبيني، کاردش ميزدي تُپِ خيني ازش چکه نميکرد، با صداي بلند که همه کيچه و محل بفهمن داد ميزد: «اگه سر لش بگيرمت مث مُشک تشت ميزنم که از استخونات زغال بليط عمل بياد». ولي خوشم ميفهميد رو در رو حريف مچ سفت غنو نميشه.
شوي که خداکرم کمين آخر نهاد و عزمش سي خلاص کردن غنو جزم کرد پس در سرا قايم شد وسه تا سر قيلون پشت هم ديد کرد. به محض شنيدن صداي خش خش زغال رو ديوار دستش دور تنگ قيلون حلقه کرد و در سرا هُمبار باز کرد و از پشت سر شلال سر غنو کرد که غرق عشق بازي با اسم عزتو بيد. به گمون خوش ديگه از شر غنو خلاص شد. غنو مشکال خين و مث مرغ سر بريده تو خين خوش مي پلکيد و بوا بوا ميکرد. خداکرم بازداشت کردن. عزتو رفت زندان شهرباني ملاقات خداکرم و سي محض دلداريش با همو لهجه اُبوداني روش کرد طرف خداکرم و گفت : «دوتا قطره اشک نذر خواجه خضر کردم غنو چيش واز کنه و از بيمارستان مرخص بشه رو پاي خودش ويسه». خداکرم (با تشر) گفت: «اگه ده مرتبه ديگه رو پاش ويسه ده تا تُنگ قيلون ديگه خرجش ميکنم توهم ايقد از چيشات ولخرجي نکن زن، اشک حرمت داره سي هرچيز و هرکسي نبايد سرازيرش کني».
غنو سه ماه تموم مث ميت رو تخت بيمارستان بيهوش و حواص افتاده بيد. تا روزي که با بُنگِ اذون سحر مسجد فيل چيش واز کرد، غنو هيچ کس و هيچ چيزي يادش نمياومد، حتي راه خونه خوشونم نميفهميد کجان ولي پاش که از بيمارستان نهاد بيرون يه راست رفت سمت خونه خدا کرم، تو روز روشن و جلو چيش تموم آدماي کيچه با زغال يه قلب گتي کشيد و وسطش يه تيري رد کرد، زيرش نوشت يا مرگ يا عزتو. غنو با ايي حرکتش سي همه ثابت کرد ديوونهوار دلبسته عزتوون با ايکه ميفهميد شوهرداره.
برخلاف تمام قوانين نوشته شده بشر عنصر عشق بي مرزترين و سقفش لايتناهي ترين عنصر پيدا و پنهان بشرن. کيمياي عشق غالب بر تمام عناصر طبيعتن. در واقع مغز انسانها با پيش فرض عشق قادر به فرمان دادن به ديگر اندامهاشه. اگر هيچ معجزهاي در دنيا پايه عقلي و علمي نداشته باشه محاله کسي منکر معجزه عشق بشه چون که همه موجودات زنده عالم شانس يکبار تجربهش دارن. شايد تنها رشته پيوند غنو به دنيا در عالم سکرات عشق و دلباختگي عميق و يک طرفه به عزّتو بيد.
جنازه غنو سه روز بعد با يه مرگ مشکوک قبل از غروب افتو روبرو تل عاشقون از دل دريا اومد بالا . رسوايي عشق نافرجام غنو به اينجا ختم شد که خداکرم از دست نيش و کنايه مردم شهر و محل مجبور به طلاق عزتو شد. يه روز صبح گه ساک و چمدون عزتو تو دستش گرفت و رفت سمت گاراژ اتوميهن، عزتو با چيش اشکبار و يه عالمه حرف و حديث ناحقِ ساخته و پرداخته مردم رو صندلي اتوبوس نشست و بال چادرش رو تموم صورتش کشيد و سي هميشه از بوشهر و خداکرم خداحافظي کرد. هميطور که اتوبوس داشت از خيابوناي شهر خارج مي شد عزتو از پشت شيشه اتوبوس با چشم خوش ميديد که رو تموم ديواراي شهر نقاشي يه قلب تير خورده و اختصار دوتا اسمه که بي صاحب بجا مونده.
(هفته نامه نسیم جنوب – سال بیست و ششم، شماره 1068)
عبدالرسول سلحشورنژاد: امروز رفته بودم خيابان سنگي روبروي اورژانس(درمانگاه 7 تير ) خيلي شلوغ بود، جاي پارک گير نميومد، خيابان پر رفت آمد ماشينها، ياد بچگيهامون افتادم، خيابان اينقدر خلوت بود که جاي بازي بچه ها بود، انواع بازيها. گاري سيمي و غلتک بازي که با قوطي خالي روغني و امشي استوانه اي که وسط بالا و پايينش سوراخ ميکرديم ازش سيم رد ميکرديم و غلتک درست ميکرديم...
هالههاي غروب زيباي بوشهر
جواد غلام نژاد جبري
کافي است چند لحظه از خود فاصله بگيريد و به دور بر نگاه کنيد. جهان واقعي و طبيعت را در آغوش بگيريد، بعد متوجه هستيد که اين کار بسيار ساده در بچگي هم انجام ميداديد و به همين علت بوده باحال دل خوش و انرژي بالا زندگي مي کرديد. همه چيز دست خودت مي باشد، فقط گاهي چيزيهاي بسيار جزيي از يادت رفته است. ارتباط با طبيعت کمک ميکند که شگفتهاي جهان هستي را درک کنيد. فقط کافيست توجه را به حضور در لحظه حال بياوريد. آن وقت طبيعت به تو هديه ميدهد. غروبهاي بوشهر در تمام دنيا ثبت شده است و اسم رسمي دارد. هر غروب در 365 روز سمفوني رنگ خاص خودش را دارد. مثلا در فروردين ماه تا پايان ارديبهشت ماه هالههاي بسيار قشنگي که از چندين بافت رنگي درکنار و روي هم هستند، به گونهاي انگار آسمان را نقاشي کرده اند. باچشم ديده مي شود. چه هديه بالاتر از اين زيبايي که خورشيد با غروب خود در آسمان و روي دريا نشان مي دهد.
ابراهیم بشکانی: از صبح هوا خيلي گرم و شرجي بود، يعني تپ تپ، باد از باد نميجنبيد. طبق معمول همه روزه تو ميدون برحه کازروني جمع شديم و برو بچهها روي سکنچه مسجد که جاي استراحتمون بود نشسته بودند و در فکر بوديم که چگونه وقت بگذرونيم، يکي از بچهها پيشنهاد شَرْرُو بازي داد که همگي قبول کرديم...
معاون فرهنگي اداره ارشاد استان بوشهر خبر داده که 10 واحد در راستاي اجراي قانون منع به کارگيري اسامي بيگانه در استان پلمب شدند. در زماني که به خاطر وجود تحريمها و افت ارزش ريال و کاهش قدرت خريد مردم و... کار اقتصادي مردم به مشکل خورده و مغازهداران با انواع و اقسام فشارها روبرو هستند بطوريکه برخي عليرغم سرمايهگذاري کلان، حتي از عهده اقساط و اجاره و گرداندن مغازه هم برنميايند..
عبدالخالق ماجدي: در جريان اعتراضات اخير مردم فرانسه، در يکي از تصاوير دختري را ميبينيم که در جريان غارت فروشگاه زارا با در دست داشتن چندين لباس خوشحال از مغازه بيرون ميآيد. در همين راستا بين هواداران احزاب چپ و راست مجادلات مفصلي در جريان است. چپها اين اعتراضات را طغيان طردشدگان و تهيدستان ميدانند که زير فشار سياستهاي اقتصادي نظام ليبرال سرمايهداري در حال نابودياند و از طرف ديگر راستها هم در اعتراض...
دکتر کيوان آقاياني: پس از چهل کيلومتر گذر از شهر عسلويه، به ساحل شگفت انگيزي مي رسيم بنام «بنود» که در وصف آن همين بس که تا به امروز فيلمها و لوکيشنهاي بسياري از جمله فيلم محمد رسوال الله(ص) در آن ضبط شده است. موجهاي سفيد، صخرهاي افسانهاي ملقب به صخرهاي مريخي، آب دريا سپيد، سبز و آبي، کوهاي همچون ستوني پايدار، خليج نايبند با غروب و سمفوني رنگهايش، رقص موجها در صخرهاي مريخي هاله و بنود، جنگل حرا و...
عليرضا مشايخ: مدرنيته در همه عرصه ها در فلورانس متولد گرديده است!؟ اغراق آميز است؟! شهري که جيوواني ويلاني( 1276-1348) مورخ، روزنگار وقايع و مرد سياست فلورانسي، جمعيت آن را ( در سال 1338) ميلادي نود هزار نفر مي داند. اقتصاد شکوفا، مديريت شهري و آزادي شهروندان رونق اين شهر را که در سده دوازدهم استقلال يافته، فراهم نموده بود. «آزادي» مهمترين عامل پيشرفت در اين شهر قلمداد مي شد!
علي رغم اين که زنان هنرمند سعي دارند به اندازه مردان نقشي محوري در غني سازي هنر داشته باشند اما کمتر ديده شدهاند. و به طرز عجيبي، وقتي صحبت از نحوه پوشش رسانههاي اصلي دنياي هنر به ميان ميآيد، مشارکتهاي آنها هميشه نقش اصلي را ايفا ميکند. اکنون زنان هنرمند با خلاقيت و هنر خود، آثاري معنادار و بديع، خلق مي کنند. زنان يا هر هنرمند ديگري با استمرار و کار مداوم، در سطح بين المللي ديده ميشود...
نجف آهوچهر هم آسماني شد (عبدالمجيد زنگويي)، کي رفتهاي زدل که تمنا کنم تو را (عبدالحسين کنين)، گنجينه اي از فرهنگ و ادب (علي دباش)، به شاگردان خود آيين مهرورزي آموخت (حسين رنجبر)، بدرود رفیق شفیق ما (خلیل موحد)، به ياد دوست که چه با وفا بود (محمدرضا دباش) ، در رثاي استاد نجف آهوچهر؛ عزيز و با يادماندني (اسماعيل منصورنژاد)، معلم، روزنامه نگار و نويسندهاي با لبخند هميشگي (عالي بازدار)
جميل رزمي: بي شک براي فوتبال پرفرازونشيب ايران طارمي بايد يک جورايي مثل يک اقيانوس عميق باشد، مادامي که او انديشه اي عميق و دريايي داشته باشد مي تواند در مستطيل سبز باگل زدن، پاس گل، خلق موقعيت هاي گلزني، بازي هاي زيبا هيجان و شادي را به سکونشيان استاديوم دراگائو هديه کند و قطعا او اين توانايي را دارد که همچون اسطوره هاي اين باشگاه سال ها درخاطرات تماشاگران بي شمار فوتبال پرتغال محبوب باقي بماند...
مهمترين مشكلات تحريم هاست زيرا باعث شده تا قيمت تجهيزات پزشكى به دهها برابر افزايش يابد و بعد از آن آموزش و سوء مديريتهاست كه در بعضى از رشته ها به خصوص بيهوشى در تمام نقاط محروم كشور كمبود داريم و تا دو سال ديگر بايد مجددا دستانمان را بسوى پزشكان هندى و بنگلادشى و يا پاكستانى دراز كنيم كه اين يكى از شاهكارهاى قاضى زاده هاشمى بوده كه اجحاف بزرگى به اين قشر از متخصصين مخلص كرد...
حسين نوري فيروزي: در يکي از زمستانها به چشم ديده بودم که چگونه عبدو با يک دست که چماق خيزراني با آن حمل مي کرد توانسته بود سه لوک مست با پوزه اي کف آلود که باهم درگير شده بودند را پس از يک ساعت درگيري از هم جدا کند. آن شب عبدوي جت که به او کُل دست هم مي گفتند...
عبدالخالق ماجدی: توی یکی از خیابانهای بندر بوشهر به مدت چنددهه سرعت گیری وجود داشت. ولی یک سالی هست که شهرداری اون سرعت گیر را حذف کرده است. هربار که از آن خیابان عبور میکنم میبینم که تمام خودروها قبل از رسیدن به جای قبلی سرعت گیر، ترمز میگیرند و سرعت شان را کم میکنند!
"عادت" یکی از اصلهای طبیعت بشری هست که مثل "تجربه" براساس "تکرار" و به صورت تدریجی برساخته میشود ولی با "تجربه" تفاوت دارد ولی...
محمد سيدزاده : روزی روزگاری، فوتبال استان بوشهر، با آن قدمت تاریخی، با آن تیمهاى شايسته و بازيكنان با تكنيكش زبانزد فوتبال كشور بود. فوتبالی که با تيم هاى صاحب نامى چون ايرانجوان، شاهين، پاس و پارس جنوبى كه در ایامی نه چندان دور در صحنه فوتبال كشور مىدرخشيدند، امروز در حال احتضار است. یاد روزهای نه چندان دور که پارس جنوبى جم تيمهاى بزرگ كشور را برای کسب امتیاز در شهر جم به زانو در مىآورد، بخیر!..
محمد لطفی: به آن ها که آفتاب، نامشان را عشق مي خواند بر گلهاي سرخ کاغذي در هر طلوع و غروب، آنها که حس افتخار مي دوانند در رگارگ هر ايراني وقتي همه تن ابر شدند و باريدند بر تاول زخم هاي مردمان و ما تمام پنجرههاي بوشهر را دهان ميشويم درکوبش بيامان قلبها...
یونس قیصی زاده: اين تفکرات هيجانآوری است که امروزه بسياری از جوانان ما در سر دارند، اينکه قدرت خودتان را کشف کنيد تا ثروتمند شويد و يا از کائنات بخواهيد تا درآمدتان به سطح بالايی برسد و... اعتقادی که میگويد با خواستن و اراده میتوان به همه جا رسيد! اما اگر سوی نگاهمان را از کائنات کمی به طرف زمین بچرخانیم، متوجه خواهیم شد مساله به اين سادگی هم نيست که اراده کنی و ..
یونس قیصی زاده: توصیه «نگریستن از پنجره دیگران به اوضاع» امروزه در بحث های روانشناسی اهمیت زیادی پیدا کرده، به طوری که تاکید می شود در ارتباط و مواجه شدن با مسائل و مشکلات دیگران سعی کنیم از پنجره آن ها به بیرون نگاه کنیم و اوضاع و احوال را از نگاه آن ها ببینیم. وقتی عضوی از خانواده، اقوام، دوست و یا همکاری ما را برای شنیدن و درد دل کردن درباره مسائل و مشکلات و اوضاع زندگی اش انتخاب کرده...
دکتر عبدالصالح خزائی: امنیت اجتماعی و موئلفههای آن مانند نظم عمومی، انسجام و مشارکت عمومی، سلامت جسمی و بهداشت روحی روانی و مهارتافزایی افراد، بالا رفتن شاخص امید به زندگی نفش مهمی در رشد و بالندگی تک تک افراد جامعه و سپس جامعه پویا دارد. در بررسی و ارزیابی مولفههای بهداشت روان افراد، عوامل اجتماعی مانند...
دکتر پرویز حاجیانی: قبل از هر چیز باید اشاره کنم که: نخست: مهمترین عامل توسعه، سرمایه انسانی است. (نقش آموزش و پرورش و دانشگاه در توسعه بی بدیل است).دوم: توسعه بوشهر دریا پایه است. سوم: هر پروژه ای با بالاترین بازده اقتصادی اگر به تخریب محیط زیست بیانجامد، نباید اجرا شود...
حسین نوری فیروزی : یزله های بوشهری، تک بیتی هایی هستند برگرفته از یک اتفاق خاص که شعارگونه در مجالس شاد مخصوصا عروسی ها خوانده می شوند. البته برای ایجاد تنوع سر خوان ابیاتی به سلیقه خود به آن اضافه می کند که بیشتر برگرفته از ادبیات شفاهی کهن منطقه است. اگر توجه کرده باشید ۹۰ درصد یزله ها نیز رگه هایی از گویش بخش جنوبی استان بوشهردر خود دارد..
سیدقاسم یاحسینی: بدون هیچ تردید منوچهر آتشی از دهه سی تا نیمه اول دهۀ هشتاد قرن چهاردهم شمسی، برجسته¬ترین، معروف¬ترین و مشهورترین روشنفکر و شاعر بوشهری در سطح ایران بود. اگر از من، به¬عنوان یک مورخ و بوشهرشناس پرسیده شود مشهورترین شاعران بوشهری در سطح تاریخ ادبیات معاصر ایران چه کسانی هستند بدون تردید نام سه نفر را خواهم برد: فایزدشتی، منوچهر آتشی و علی باباچاهی...
سیاوش گرمسیری نژاد: در تمامی این شرایط و در حالی که پایمال شدن حقوق خود را با گوشت پوست استخوان حس می کنیم به بهانه های واهی ما را از داشتن هر گونه تشکل کارگری به بهانه های مختلف و خلاء قانونی دور نگه داشته اند. چه کسانی از وجود انجمن های صنفی کارگری یا نمایندگان کارگری متضرر می شوند...
قاسم یاحسینی: کار بسیار ارزشمندی که در این اثر صورت گرفته، شناسایی و معرفی تمام نویسندگان زن بوشهر از دیروز تا امروز است. برای محققی که میخواهد آنتولوژی قصه ها و رمانهای زنان بوشهری را بنگارد، کتاب استاد جان احمدیان یک کتاب دستی (هَندبوک) خواهد بود.
عبدالخالق برازجانی: خانم بدخش معروف به خانم فرشاد، مدیر چهل پنجاه سال پیش دبستان پورسینا و مدرسه راهنمایی دخترانه اندیشه بوشهر هست.مدیر اولین دبستانی که من و دیگر بچه های چهار محله جنوبی شهر بوشهر در آن دانش آموزی کردیم. مرحوم آقای فرشاد هم مدیر دبستان های پورسینا کوی امامزاده و استاد معین کوی سرتل بودند. یاد استاد فرشاد گرامی و سلامتی قرین راه زندگی...
استراتژی آمریکا نسبت به ایران چیست؟
محمود سریع القلم
بابك شاكر : نقدهای سازنده من روزنامه نگار و فعال اجتماعی و امثال بنده راهی جز تقویت ارتباط فضای سیاسی و فضای فرهنگی را نمی جوید. حفظ امنیت و ایجاد صلح اجتماعی و گسترده کردن مردم سالاری مشارکتی، ایجاد بستر حقوق اولیه شهروندی و... در کنار وظایف حرفه ای از نکاتی است که شهردار محترم با...
محمدرضا تاجیک در گفتوگو با «آرمان»:
سهمخواهی دموکراتیکترین کنش سیاسی است
حمید شجاعی: بسیار آرام و شمرده سخن گفت و از اینکه بسیاری از اصلاحطلبان از گفتمان اصلاحطلبی فقط نام آن را یدک میکشند، ناراحت بود. میگفت بخشی از اصلاحطلبان بر ساحت اصلاحطلبی نشسته و جریان گسترده اصلاحطلبی را در بازی قدرت خلاصه کردهاند. با مطرح شدن مباحث اینروزها، از ترکیب «سهمخواهی» برآشفته میشود و این امر را حق بدیهی هر جریانی میداند. در عرصه سیاسی نمیتوان برخی تنگنظریها را تحمل کرد، به این دلیل روشن که شیرینی پیروزیها را از بین میبرد. جریان اصلاحات جریان نوپایی نیست که خود را مدیون اشخاص و احزاب بداند. اعتدالیون هم اگر اکنون نام و نشانی دارند از قبل حمایت کل جریان اصلاحات از آنهاست. البته در این راستا تعامل میان دولت و اصلاحطلبان ضروری است. همانطور که اصلاحطلبان روحانی را از خود میدانند و او نیز در مقاطع مختلف بر ارتباط متقابل با اصلاحطلبان تاکید داشته است. اما انتظارات برآورده نشد. گرچه اینروزها موضوع انتخاب شهردار هم بسیار مهم است و باید دید شرایط شورای شهر چگونه رقم خواهد خورد. برای بررسی اوضاع سیاسی کشور، اصلاحطلبان، تعامل دولت با اصلاحطلبان و شورای شهر، محمدرضا تاجیک، تحلیلگر سیاسی و فعال سیاسی اصلاحطلب، با «آرمان» گفتوگو کرده است که بخش اول آن را در ادامه را میخوانید.
آخرین اخبار
- بايد براي تراژدي ورزش بوشهر، سالها گريست
- چرا نفت و گاز، از فعاليتهاي ورزشي استان بوشهر حمايت نميکنند؟
- چهار نکته براي رابطه پايدار والدين با فرزندان نوجوان
- نگاهي به تبعيضهاي درماني در کشور / به بهانه کلنگ زني بيمارستان نفت در شيراز
- استقبال از عيد نوروز باستاني در بوشهر
- دنياي معترضان
- چاپ شعري از استاد باباچاهي در امريکا
- آقاي استاندار در مقابل لغو مجوز فستيوال کوچه بوشهر، پاسخگو باشيد
- گردشگران دره ساساني «تنگ جيز» دشت خشت کازرون
- خاطرات خدمت سربازي در سپاه دانش
- مرثيه اي براي موسيقي
- فستيوال کوچه بوشهر در مسير رونمايي از گنج موسيقي نواحي است
- «کوچه بوشهر» مدل جديدي براي آغاز کوچههاي ديگر ايران
- در فستيوال کوچه بوشهر چه گذشت؟
- «کوچه» فستيوالي که واقعا فستيوال است!
پربیننده ترین
- حکایت اولین کارگاه نوشابه سازی ایران در بوشهر
- گزارش تصویری افتتاح دانشکده هنر و معماری بوشهر با حضور وزیر راه و شهرسازی
- ربع قرن انتشار نسیم جنوب؛ عليرغم کارشکني ها و سنگ اندازي ها
- بازار ماهي فروشان قديم در بندر بوشهر
- ۶۰۰ چادرگروهی و کانکس برای اسکان گردشگران نوروزی در بوشهر ایجاد شد
- برنامه های مهندس حمیده کللی کاندیدای حوزه انتخابیه بوشهر، گناوه و دیلم
- کتاب مطبوعات و شهروندی
- سالهاي مدرسه و معلمان به ياد ماندني در بوشهر
- در کوچه فستيوال بوشهر چه ميگذرد؟
- فستيوال کوچه؛ اميد فرداي فرهنگ و هنر بوشهر
- نابودي بنيانهاي زيستي شهر خورموج و حومه
- چالشهاي كوتاه مدت / حسين زيرراهي
- چگونه دلیران تنگستان ساخته شد + تصاویر
- انگالي، پدر حسابداري استان بوشهر
- باران نشاط با موسيقي بوشهري شريفيان در تهران + تصاویر