طراحی سایت
جستجو:

وقتي مالکيت جديد تيمهاي سرخابي پايتخت چندين بانک و پتروشيمي ميشوند، آدم «گََُُر» ميگيرد، البته اگر اهل بوشهر باشي و دلسوز هميشگي اين ديارِ سراسر محروم نه، بلکه مظلوم... اينجا مرغ همسايه غاز هست و به جاي آن که صنايع نفتي و گازي که در همين استان کسب درآمدهاي مولتي ميلياردري ميکنند، اسپانسر تيمهاي هميشه ندارِ استان باشند اما از آنجا که خون تيمهاي سوگلي پايتخت رنگينتر است بسان آهن ربايي جذب آنها شده اند...

ارسال شده حدود 4 روز پيش در ورزش ، نظر (0)

بشير علوي: گريز از جنگ و پيشآمدهاي آن، راه نجات زن، مشکلات و گرفتاريهاي زنان بهويژه در برابر مردان، و ذهن قوي و جستجوگر زنان از جمله مؤلفههايي هستند که در داستانهاي کوتاه اين مجموعه يافت ميشوند. نوع پردازش به متن و زبان، و شيوه برخورد با شخصيتها و نحوة بيان مشکلات و بروز دادنِ آنها نوعي نگاه زنانه را به متن نشان ميدهد؛ نگاهي که از ديد يک نويسندة زن نميتواند پنهان بماند...

ارسال شده 2 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

قاسم محمدي: مصاحبه نسيم جنوب با مدير خيريه هانيه در بوشهر، پرده از بيمهري و بيتوجهيهاي مديران شهرداري و ديگر نهادهاي مربوطه، در توقف ساخت شيرخوارگاه نوزادان در بوشهر برداشت، در سراسر اين رويداد، از يک طرف با انسانهايي خير و دلسوخته روبرو هستيم که بفکر رفع يک مشکل مهم نوزادان بيسرپرست در استان بوشهر هستند، و در مقابل مديراني که سد اين کار خير شدهاند...

ارسال شده 7 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

جنگ دلوار تلخ ترين فراز تاريخ جنگ جهاني اول براي انگليسي هاست. آنها که در اکثر جبهه هاي جنگ فائق شده بودند و نيروهاي دلواري را به چشم نمي آوردند، در يک تهاجم اوليه و بمباران اين روستا با گلوله هاي توپ که وزن آنها قريب به 96 کيلوگرم بود موفق شدند دلوار را تسخير کرده و از اين بابت خود را آسوده يافتند که بالاخره دشمن ديرين خود را نابود نمودند...

ارسال شده 8 ماه پيش در تاریخ ، نظر (0)

مطبوعات بوشهر را چه شده است؟

عبدالرحمن برزگر

مطبوعات قديم بوشهر رو که ورق ميزني مملو از مقالات و تحليل هاي عملکرد مديران آن زمان است، فارغ از فشارهاي دولت و حکومت شاهنشاهي، از کمبود ارزاق عمومي، تا تامين آب، ناکارمدي گمرک، يا اينکه چرا بايد فرهنگ و هنر زير نظر شيراز اداره شود؟ زير سوال بردن شهردار و فرماندار و يا در جايي ديگر حتا نخست وزير را به باد انتقاد ميگرفتند که پس قطار و بندر آزاد چه شد؟

در زمان دوم خرداد و فضاي باز سياسي و پس از آن نيز چنين بود؛ از دوشنبههاي شعر تا چهارشنبههاي سياسي و يک شنبههاي هفت اقليم، تا نشستهاي مختلف ورزشي، هيجان و انگيزه براي اصلاحات موج ميزد. اما مطبوعات بوشهر در سال 1402 و 1401چه شده است؟ صرفا مشغول گزارشهاي تبليغاتي و رپرتاژ، خبرهاي فيک و سوخته و کپيبرداري، عدم توليد محتواي مطبوعاتي هستند. قطع و ابعاد کوچکتر، تيراژ اندک تا جايي که به چند تيتر اکتفا کردهاند. بطور کلي کارکرد نيز تغيير کرده، آنچه که روابط عموميها مينويسند درج ميگردد. «شايان ذکر است. گفت. افزود» واژه هاي پر تکرار اين روزهاي مسئولان است. گاهي گروه واتساپي با تغيير ادبيات و تدوين خبر، انتشار اخبار به روز و بجا، گوي سبقت رو ميربايد. چه بر سرتان آمده؟ گروه فشار نميگذارد؟ يا خودسانسوري امانتان را بريده؟

اداره فرهنگ و ارشاد با عملکرد ضعيف چنان ميتازد که حتا آگهي هم به ندرت به مطبوعات منتقد ميدهد. آگهيها از جاهاي همسويشان سر در ميآورد. براي گرفتن آگهي مديران کل قبل از افروغ را به باد انتقاد ميگرفتيد و حتا فرياد هم برآورديد و عملکردشان را در بوته نقد قرار ميداديد. کاملا مشخص است که مطبوعات بوشهر خالي از نويسنده شده است. ارشاد خالي از هنرمند، سينما، موسيقي و نمايش شده است. شايد هم هنوز خالص سازي به اتمام نرسيد؟

(هفته نامه نسیم جنوب  سال بیست و ششم- شماره 1052)


ارسال شده 8 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

دکتر عبدالرحيم مهرور: بوشهر زادگاه ما و اجداد ما، بوشهر مجموعه و گنجينهاي طلايي از: شيلات و دريايش، نيروگاه اتمي و برقش، نفت و جزيره خارگش، گاز و بندر عسلويهاش، حافظان قرآن دشتياش، بندر دلوار و رئيسعلياش، گناوه، ديلم و مردمان با صفايش، نخلستان و خرماي...

ارسال شده 9 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

افقي که براي تئاتر بوشهر مي بينم  به اين شکل هست که ما چه بخواهيم و چه نخواهيم با تمام بي امکاناتي ها و ناملايمتي ها،جوانان اين شهر پرچم اين هنر را به دست خواهند گرفت و جلو خواهند برد و با وجود اين که ديگر در بوشهر شايد به ظاهر و به شکلي تئاتر ديگر وجود نداشته باشد ولي آينده اين هنر در دستان جوانان اين شهر  است،پس شما به عنوان يک رسانه و دوستان ديگر در هرجايي که رسانهاي رو در دست دارند بايد از اين جوان ها حمايت کنند تا آن ها بتوانند بهترين ها را براي اين شهر و مرز و بوم رقم بزنند...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

تا آنجا که به ياد دارم، فضاي فرهنگي و ادبي در بوشهر و همچنين در دبيرستان سعادت، خوب بود. هفته نامه ديواري، بحث ها و رد و بدل شدن کتاب هاي خواندني بين دانش آموزان (البته نه همه دانش آموزان، تعداد اندکي)، مطالعه کتاب هاي شعر. ناگفته نگذارم که، وجود شخصيت هاي ادبي و هنري نظير منوچهر آتشي و محمدرضا نعمتي زاده در آن سال ها، در ايجاد علاقه و انگيزه ي روي آوري به ادبيات، فرصت بسيار خوبي بود براي اين کار...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

ابراهيم مهدي زاده: سال هاي تحصيلي 48 - 49 شمسي  دبيرستان سعادت که تعطيل مي شد، مي زديم بيرون و مي آمديم کتابفروشي «مهرداد» خيابان شاهپور يا دفتر هواپيمائي سهامي يا نوشت افزار فروشي اميرکبير با مديريت جناب مهدي درزي که اين دو آخري مطبوعاتي هم بودند. کريم سينا، طاهر ايراني، باقي دشتي،  جمشيد افروز ...  کتابفروشي «مهرداد» پاتوق استاد باباچاهي بود و دوستان اهل ادبيات داستاني و شعر و عکاسي و سينما...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

دکتر پرستا حيدري: يکي از اساتيدم در دانشگاه هميشه مي گفت از عادت کردن بترسيد. چون عادت تا زماني که ترک شود موجب صد نوع «مرض» غيرکشنده ولي شکنجه دهنده مي شود. براي همين حتي سعي کنيد مسير رسيدن به خانه يا پيادهروي بعدازظهرتان را هم گاهي عوض کنيد. ولي اعتياد نه! به يک موتور محرکه تشکيل شده از اراده و انگيزه پشت ماشينِ عادت مي ماند که مي برد ما را هرجا که خاطرخواه اوست....

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

محمد لطفی:  تاریخ، جوانان را نماد بالندگی هر قوم و قبیله به حساب می‌آورد، سرخوش و شاداب، همسفر باسیمرغ خیال، تب‌دار بیقرار رویاهای خود، جوان هزاره سوم امروز با در نوردیدن گستره‌ی وسیع مرزهای علم و دانش و تکنولوژی‌های مدرن گاه از سن و سال خود پیشتر است، این که چه قدر مقوله جوانان را جدی گرفته‌ایم سوالی است که ...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

هادی اخلاقی: و از میان این همه، اینان که رفتند هر یک، یک تن بودند در هزاران دل. اینان که اکنون جاری سیلابی سهمگین گشته اند مردانی بودند که می ساختند. ساخته بودند بسیار؛ انسان ها را و زمین را. و می گفتند و می آموختند و هریک خودش را در ساختن هزاران تن هزاران بخش کرده بود و صدای زندگی را بسیار کشیده و آموخته بودند...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

دكتر عباس علوي نژاد: این روزها خوزستان علاوه برگرما عطش آب هم دارد و باعث اعتراضات مردمی شده و تالاب شادگان در حال مرگ است. همین وضعیت برای تالاب پریشان فارس، هامون و هیرمند سیستان و بلوچستان، خورخوران هرمزگان،گاوخونی اصفهان و چغاخور چهارمحال و بختیاری هم وجود دارد....

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

حسین حشمتی : امسال تابستان با توپ پُرآمد و هنوز قلب الاسد نرسیده به خصوص در استانهای گرمسیر آن چنان آتش تهیه ای بر سر مردم ریخت که ناچار به استفاده از وسائل خنک کننده شدند و لامحاله انرژی محدود برق هم تاب نمی آورد و تقریبا در شبانه روز چندین بار به صورت متناوب قطع می شود... 

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

علی بهی پور: سال 1364 کوچه های میدان تجریش را گشتیم تا مدرسه را پيدا کردیم. من و دوستم  که اهل‌ فسا بود هر دو در دانشکده هنر شهید مطهری تجريش تحصیل میکردیم. هر دو را برای تدریس به "مدرسه راهنمایی یاسر"  فرستادند. تجربه مان، درسهای معلمی بود که خوانده بودیم وکمی خاطرات معلمان دوران مدرسه مان، اندکی هنر که‌ در دستانمان مخفی کرده بودیم...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

رضا معتمد: او همان‌گونه كه خود به درستي ادعا كرد، «استمرار بلا انقطاع شعر» آن هم در بيش از پنج دهه بود و بسيار هنرمندي مي‌خواست كه اين استمرار بلا انقطاع آن هم در چنين دوره طولاني، در بالاترين سطح از حركت تداوم يابد. هنري كه منوچهر آتشي به واسطه غور پيوسته در شعر و پوست‌اندازي‌هاي مداومش در اين عرصه، از آن برخوردار بود.

ارسال شده بيش از 6 سال پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

آتش سوزی اسکله چند منظوره کنگان بوشهر با جرقه و داغ شدن موتور برق یکی از شناورها آغاز و شعله های آتش اسکله را فرا گرفت. در اسکله چند منظوره (سفاری و صیادی) کنگان 120 فروند لنج تجاری، 90 فروند شناور صیادی و 250 فروند قایق فعالیت می کند. با وجود اینکه یکی از شناورهای آتش گرفته براثر جریان آب...

ارسال شده بيش از 7 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)
نقد و بررسي ماجراي نيمروز با حضور هاشم آقاجري و محمد امين قانعي راد و محمدحسين مهدويان
تجربه زيسته يك نسل سوخته
ارسال شده بيش از 7 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

طی دو روز میزبانی مردم شریف استان بوشهر از این شخصیت فداکار و ظلم ستیز و زجرکشیده، بیش از پیش مجذوب نگاه ژرف، وارستگی و عمق نگاه این عالم عامل،  فرهیخته و بی نظیر گردیدیم و در آخرین سفر دنیوی عمر پربرکتش، قدرشناسی صمیمانه و خالصانه ای که از این مردم فهیم و قدرشناس در استان بوشهر مشاهده نمودند، لبخند رضایت را بر چهره وی نمایان و در کلام ایشان متجلی نمود...

ارسال شده بيش از 7 سال پيش در سیاسی ، نظر (0)

یار دیرین و باوفای حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری، دار فانی را وداع گفت و از میان ما رفت؛ خبر درگذشت مجاهد نستوه، دلسوز و دلسوخته انقلاب و اسلام، محبوب امام، رهبری و امت، حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی موجب تأثّر و تأسّف گردید...

ارسال شده بيش از 7 سال پيش در سیاسی ، نظر (0)

محمد اصلانی:در پارک لیان با توجه به وسعت و قرار گرفتنش در کنار ساحل بکر و  زیبای بوشهر، میشود زیباترین و مجلل ترین پارک و هتل و رستوران ......را  ساخت. ولی آنجا تبدیل شده به پارک اشباح. آیا تا بحال خانواده خود را برای تفریح به این پارک برده اید تا از این فضای کثیف و ناهنجار...

ارسال شده بيش از 7 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

دکتر سید حسن هاشمی با تشریح سفر دو روزه خود به بوشهر با بیان اینکه یکی از سفرهای خوش خاطره برای من سفر به استان بوشهر بود، گفت: در این سفر با دکتر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی ایران تعهد 460 تخت بیمارستانی داشتیم آن هم در استانی که کل تخت‌های بیمارستانی آن 800 تخت بوده است...

ارسال شده بيش از 7 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

بغض توی گلویش پیچیده بود، بغض حاصل تعدی، حاصل بار سنگین دل پری و غصه و یک تلنگر لازم داشت. گریه اش جاری شد، با گریه تمام تنش زیر چادر می لرزید. خیلی درد آور بود، طنین هق هق بی قراری مثل سکسکه. مثل ساقه ای که برابر باد مخالف مانده و تا ته دلم تیر کشید...

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در ادب و هنر ، نظر (0)
تحلیل «مصطفی معین» از عملکرد ٣ سال گذشته اصلاح‌طلبان
گاهی ناشیگری کردیم

شرق- مرجان توحیدی: قدم به قدم بیمار است که یا روی صندلی‌ها نشسته‌اند، یا کنار راهرو‌ها خوابیده‌اند. عده‌ای هم در سایه درختان بیمارستان امام خمینی(ره) نقش بر زمین شده‌اند. عموما چهره‌هایشان آفتاب‌سوخته است. سر و وضعشان نشان می‌دهد که اغلب از قشر آسیب‌پذیر هستند. از راهروهای تودرتو عبور می‌کنم تا به ساختمان شماره سه در مرکز طبی کودکان می‌رسم. بعد از لختی تأمل به اتاق وارد می‌شوم. دکتر مصطفی معین در حال قدم‌زدن در طول و عرض اتاق بود. با خوشرویی پذیرای ما می‌شود و گفت‌وگو را آغاز می‌کنم. موضوع بحث، ارزیابی تحولات یکی، دو ماه گذشته در جریان اصلاح‌طلبی بود. دکتر به‌وضوح از عهدشکنی پس از ائتلاف ناراحت و معتقد بود اگر ائتلاف را پذیرفتیم، دیگر رقابت پس از آن معنایی ندارد. در لابه‌لای صحبت‌هایمان به توسعه‌نیافتگی فرهنگ سیاسی کشور اشاره می‌کند. او همچنان معتقد است که ٨٠ درصد کار در کشور باید در حوزه اجتماعی صورت بگیرد و از طریق سازمان‌های مردم‌نهاد. بعد به سازمان‌هایی که خود دراین‌باره ایجاد کرده نقبی می‌زند. همان‌طور که پشت میز نشسته و دستانش را تکان می‌دهد، تأکید دارد فقط ٢٠ درصد توسعه مربوط به سیاست است که فقط همین ٢٠ درصد را برای رسیدن به قدرت و بعد هم فراموش‌کردن وعده‌ها اختصاص داده‌ایم.

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

مرتضی رضائی :  با کمی دقت می بینیم تمام نوار ساحلی شهر را خیابان ها و بزرگ راه ها به اشغال خود در آورده اند. به عبارت دیگر در سواحل باقی مانده و تحت اختیار شهر، فضای مناسبی برای رشد اماکن تفریحی و توریستی در نظر گرفته نشده و تقریبا در کلیه خیابان سازی هایی که انجام شده، حریمی برای دریا و ساحل آن ...

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

حسین ایزدپناه : ابتکاری که صنعت نفت  با  در نظر گرفتن امنیت فنی مجتمع های صنعتی می تواند به خرج دهد،فراهم سازی زمینه  مناسب برای بازدید عموم از برخی بخشهای خالی از ریسک پالایشگاهها است  و یا به عبارتی دیگر راه اندازی " توریسم صنعتی " و این موضوع را از...

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در اقتصادی ، نظر (1)

برخی از دولتمردان نشسته بر ارکان تصمیم ساز دولت، مهم ترین مسئله در عدم برآورده شدن بسیاری از وعده ها از یک سو، و عدم شکل گیری توسعه اقتصادی و توسعه سیاسی از سوی دیگر را نتیجه کارشکنی های جناح مقابل اعلام می کنند. رأی مطلوب و مقبولی است. کسی در انکار این کارشکنی ها و قدرت تخریب وحشتناک آن نمی کوشد و تردیدی در این مصیبت روا نمی دارد. اما سخن بر سر این است که آیا این گونه که دولت می نماید، دکان بی قدرت و بی رونقی است که اعتبار و اقتدار خود را چنین عرصه تاراج کارشکنی ها می کند؟ پرسش این است دولت در طول این سه سال عمر بی بازگشت این ملت، چه راهکاری برای مقابله با کارشکنی ها، در اتاق فکر خود پروریده است؟

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

حدود بیش از 250 صندلی ظرفیت پذیرش مخاطب و بیننده فرصت کوچک و اندکی نبود که براحتی در طول جشنواره توسط مجریان جشنواره سوخته شد. در بیشترین سطح جلب مخاطب، شاید فقط فیلم بالابان بود که حدود کمتر از 50 نفر در سالن به تماشای فیلم آمدند اما در تمام سانسها دیگر تعداد تماشاگران بسیار اندک و در بیشترین تعداد به حدود 20 نفر می رسید...

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

بهرام نکیسا : دوستان اصولگرا و اصلاح طلب و مسئولین مرتبط با امر انتخابات! انتخابات پر تنش سم مهلک برای کشور است . نباید انتخابات پر تنش داشته باشیم چرا که غفلت و سهل انگاری باعث آسیب شدید به کشور ، دولت و مردمی است که پس از یک تجربه بسیار تلخ و سخت هشت ساله..

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در سیاسی ، نظر (0)

مولود حاجي‌زاده/ اين روزها رفت و آمدش به تهران بيشتر به كارهاي شخصي‌اش محدود مي‌شود تا براي سخنراني؛ اواخر خردادماه بود كه «محسن رناني» در تارنماي شخصي خود اعلام كرد كه پس از يك سال كه هفته‌اي يك سخنراني در كشور داشت، تا پايان سال ٩٤ در هيچ كجا سخنراني نخواهد كرد. با اين حال به بهانه انتشار نسخه كامل كتاب «اقتصاد سياسي مناقشه اتمي ايران» كه نيمه نخست سال از طريق تارنماي رسمي‌اش منتشر شد، در تهران به گفت‌وگو با استاد اقتصاد دانشگاه صنعتي اصفهان نشستيم. در دفتري كه در آن خبري از فضاي سنگين همايش ها و مراسم هاي اقتصادي كه طي سال‌هاي قبل در آن به سخنراني مي پرداخت نبود.شروع گفت و گو در خصوص موضوع كتاب بود؛ از مساله نفت در خاورميانه گرفته تا نظريه جنگ خداحافظي در اين منطقه؛ موضوعي كه به عقيده او از ابتدا غرب به واسطه آن هدف مشخصي را در خاورميانه دنبال مي‌كرده است. البته اين گفت‌وگو به نظريات مطرح‌شده در كتاب محدود نماند و به مسائل جاري اقتصاد ايران نيز كشيده شد. صحبت از بحران اقتصادي و سياسي در كشور مي‌شود كه همين موضوع پاي مسائل اجتماعي و موضوع آب را هم به بحث باز مي‌كند. اما به اعتقاد رناني براي عبور از تمام اين مسائل و بحران‌ها كه كشور را در معرض آسيبي بزرگ قرار دادند، تنها يك گزينه پيش رو قرار دارد و آن باز شدن فضاي گفت‌وگو ميان جامعه و نظام است، فضايي كه سالهاست بسته است. او در عين حال برمبناي نظريات نهادگرايي خود بر لزوم فعال شدن نهادهاي مدني در جامعه نيز تاكيد دارد؛ نهادهايي كه براي ايجاد جريان گفت‌وگو در جامعه، نه‌تنها يك نياز كه يك الزام هستند. مشروح اين گفت و گو را در اينجا مي خوانيم.

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

افشين پرتو مورخ شهير گيلاني جان به جان افرين تسليم نمود. عشق به ايران و تاريخ پر فراز و نشيب ان، وي را به جنوب و بوشهر كشاند، بطوريكه در باره تاربخ جنوب و حمله انگليس به بوشهر چندين كتاب ارزشمند ترجمه نمود.  يكي از خدمات اين نويسنده و مترجم این بود كه پس از گذشت يك قرن، پرده از يكي از تاريكترين و مبهم ترين صفحات تاريخ جنوب يعني چگونگي شهادت رئيسعلي دلواري ...

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در تاریخ ، نظر (0)

بهرام نکیسا : این جا بود که با خود گفتم خدا را شکر که بار دیگر مردی دلسوز، هوشمند ، با انگیزه و علاقمند به عمران و آبادی این کهن دیار مدیریت استان را عهده دار گردیده. خدا کند دیگر اشتباهات گذشته در این دیار نسبت به مدیران ارشد بومی شاهد نباشیم  تا بیش از پیش از سایر مناطق کشور عقب نمانیم..

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در سیاسی ، نظر (0)

محسن مکاری : بیندیشیم چه تناسب شایسته ای میان همت و تلاش او و قدر و قیمتی که برای او قائل شدیم وجود دارد. این اتفاق در نوع خود یگانه و شگفت انگیز است پس مسئولین استان همین را بهانه قرار داده و به شکلی جدی به زندگیش نگاه کنیم و مقایسه کنند همت او را با همت کسانی...

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در ادب و هنر ، نظر (1)

ایران و دولت های عضو گروه 1+5 پس از 22 ماه مذاکره سخت و فشرده، سرانجام در روز 23 تیر 1394 برای رفع سوء تفاهم ها در مورد برنامه صلح آمیز هسته ای جمهوری اسلامی ایران و همزمان لغو تحریم های ظالمانه علیه ملت ایران تفاهم کردند. در نتیجه این تفاهم که با رعایت چارچوب ها...

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در سیاسی ، نظر (0)

شرق: اول کتاب «گفته‌ها»ی ابراهیم گلستان سه جمله هست، یکی «سخن بیار زبان‌آوری مکن» از سعدی، دومی «بدان چه‌جور ببینی» از لئوناردو و سومی «هیچ باشم اگر نکته‌سنج نباشم» از نمایش‌نامه «اتللو»ی شکسپیر. این سه جمله را بر پیشانی کتاب «گفته‌ها» شاید بتوان عصاره حیات فکری و ادبی و هنری گلستان تا به امروز دانست. این سه جمله، همچنین کلیدی می‌تواند باشد برای ورود همراه با نکته‌سنجی و نگاه انتقادی به نوشته‌ها و آثار سینمایی گلستان تا حتی‌المقدور مصون بمانیم از دوقطبی معروف «لعن» و «ستایش» که غالبا گلستان را از یکی از این‌ دو حد افراطی دیده‌اند و سنجیده‌اند. یا او را ستایش کرده‌اند و از او اسطوره ساخته‌اند و میراث او را به «زبان‌آوری» و «تکنیک» تقلیل داده‌اند و یا او را دشنام داده‌اند صرفا  به این دلیل که به راه‌های متعارف نرفته است. خواندن گلستان با آن عقلانیت انتقادی توأم با نکته‌سنجی که شیوه خود اوست در خواندن دیگران، هنوز آن‌طور که باید آغاز نشده است. خواندن هیچ‌کس شاید هنوز آن‌طور که باید آغاز نشده است و از این‌روست که سنت انتقادی ما هنوز بر مدار «لعن» و «ستایش» می‌گردد و بر مدار تکرار آنچه پیشترها در رد و انکار و یا تأیید کسی گفته‌اند. اینجا مقصود از الگوقراردادن شیوه مواجهه گلستان با اتفاق‌ها و آدم‌ها و آثار هنری، شیوه‌ای مبتنی بر نپذیرفتن آنچه همه می‌گویند و تن‌ندادن به تکرار گفته‌های دیگران، پذیرش بی‌چون‌و‌چرای دیدگاه‌های او نیست. اتفاقا برعکس، گلستان را جا دارد به همان عیاری بسنجیم که او خود دیگران را با آن سنجیده است و او را در قامت «آدم»ی ببینیم در قد‌و‌قامت طبیعی که در یکی از حساس‌ترین مقاطع تاریخ ایران زیسته و کوشیده است به‌جای پاگذاشتن بر راه‌های رفته، راه تازه‌ای بگشاید و با ذخیره‌ای پربار از ادبیات و هنر ایران و جهان، چیزی را ایجاد کند که پیش از آن موجود نبوده است. حاصل کار قطعا می‌تواند مورد ارزیابی انتقادی قرار بگیرد، نه به این معنا که بگوییم عالی است و فقط چندجایش اشکال دارد و یا برعکس، مردود است و فقط چند نکته قابل توجه در اینجا و آنجایش می‌توان یافت، نه، خواندن جدی گلستان مستلزم کشف ایده مرکزی او در آثارش، کشف سبک، نه در معنای زبان‌آوری و اینکه نثرش فلان است و بهمان، و مواجهه‌ای دقیق با این سبک و آن ایده مرکزی است و این همان کاری است که می‌گویم هنوز نه‌فقط درباره گلستان که درباره هیچ نویسنده دیگری آن‌طور که باید انجام نشده است.
چندی پیش نشر کلاغ سه کتاب ابراهیم گلستان را تجدید چاپ کرد. یکی کتاب «گفته‌ها» که مجموعه‌ای است از مقاله‌ها، گفتارهای گلستان بر چند فیلم مستند به کارگردانی خودش، سخنرانی مفصل او در دانشگاه شیراز و گفت‌وگوی بلند قاسم هاشمی‌نژاد با او درباره داستان‌هایش.
دو کتاب دیگری که از گلستان تجدید‌چاپ‌شده ترجمه‌های اوست از «هکلبری فین» مارک تواین و کتاب «کشتی‌شکسته‌ها» که ترجمه‌های گلستان است از چند قصه کوتاه استفن کرین، ویلیام فاکنر، استفن وینسنت بنه، آنتوان چخوف و ارنست همینگوی. گفت‌وگویی که می‌خوانید به‌مناسبت همین تجدیدچاپ‌ها انجام شده است. گلستان کمی پیش از انجام این گفت‌وگو به دعوت آکادمی فرانسه در رم، به این شهر رفته بود تا در نشستی که این آکادمی برای او و آثارش برگزار کرده بود شرکت کند. گفت‌وگوی پیشِ رو، پس از بازگشت گلستان از رم انجام شد. گلستان چنانکه در این گفت‌وگو می‌گوید سالهاست که قصه ننوشته و در عوض دو کتاب چاپ نشده دارد که هر دو نوشته‌هایی مستند هستند از آدم‌هایی که واقعا وجود داشته‌اند و وقایعی که واقعا اتفاق افتاده‌اند و این عجیب نیست وقتی به یاد آوریم که گلستان روزگاری در سینما مستندهایی ساخته است که برخی از آنها هنوز هم جزء بهترین مستندهای تاریخ سینمای ایران به‌حساب می‌آیند. مستندهایی که صرفا نشان‌دادن واقعه نبوده‌اند بلکه «دیدِ» سازنده و «چه‌جوردیدن» در تار و پود آنها تنیده شده و از طریق سبک، خود را به نمایش گذاشته. گلستان در جایی از گفت‌وگوی پیشِ رو می‌گوید: «واقعیت‌هایی که اتفاق افتاده آن‌قدر فوق‌العاده و انترسان است که قصه‌نوشتن ضرورتی ندارد.» گفت‌وگو با ابراهیم گلستان را می‌خوانید. 

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)
صفحات: 1 | 2

آخرین اخبار

پربیننده ترین