محمد لطفي: درست ربع قرن پيش در هارموني و ريتم ماشين هاي صنعت چاپ افست چاپخانه، رويدادي ثبت لحظه هاي تاريخ ميشد. صداها و نگاه ها به اولين نسخه «نسيم جنوب»، خلوت خالي سکوت را به شکفتن گل لبخند نشاند و نسيم بر نيلي آبهاي باستاني بوشهر تولد يافت...
دکتر محمود جمهيري: تا آن جا که بياد دارم و به لحاظ شرايط کاري در ارتباط با نشريه و مدير آن بوده ام همواره آگاهي بخشي، رسالت فراموش نشده نسيمي بوده است که گاه گاهي تبديل به طوفان ميشده است. هر چند که به رسالت نسيم بودن خود همواره پايبند بوده، و کمتر با گرد و خاک هاي متداول همراه بوده است...
خليل موحد: نسيم اما فقط کارکرد مطبوعاتي نداشت؛ بلکه جاي گردهمايي و گفت و شنود دسته هايي از آفرينندگان و دلبستگان به فرهنگ و رهروان راه آزادي و دادگري و از آن ميان، دانشجويان بود. بسياري از کساني که پيش از اين با هم بيگانه و يا به رغم آشنايي پيشين، سال ها چشم به چشم نشده بودند...
فرشيد جان احمديان:چقدر زود ربع قرن گذشت و هزارمين شماره «نسيم جنوب» منتشر شد. براي ما که از اولين سالهاي انتشار اين نشريه مطالبمان را در آن چاپ ميکرديم گذشت بيست وپنج سال چيزي جز افسوس از عمر رفته چيزي باقي نمانده است...
دکتر سعيد معدني: خاطره خوبي که از «نسيم جنوب» در آن دوران، سال 86- 85 - دارم اين بود که نشريه «نسيم جنوب» با يک کارگر افغانستاني، که مسئول رسيدگي به فضا و چمن زمين ورزشي باشگاه شاهين بود، مصاحبه اي انجام داده بود. اين کارگر خارجي آن قدر تحت تاثير اخلاق خوب و بزرگ منشي بوشهريها قرار گرفته بود...
محمد سيدزاده: در ربع قرن انتشار اين نشريه، بي اغراق لحظه اي از اصول خود پا پس نکشيد و همچنان استوار به راه خود ادامه مىدهد؛ گرچه در اين مسير طولاني، گهگاهي دور گردون بر مراد نبود و رنج هاي بسياري بر اعضاي نشريه تحميل شد، اما آتش عشق کار خود ميکرد و هر بار با درايت و مديريت مجموعه و اضافه شدن نيروهاي خلاق و جوان، حرفه اي تر و پربارتر به مسير خود ادامه ميدهد...
دکتر حسين آرامي: هزار شماره يک هفته نامه را در ايران،که هميشه نسبت به کارهاي فکري و خبري سوءتفاهم گسترده و عميق وجود داشته و دارد، منتشر کردن به معجزه ميماند. انتشار مستمر و بدون تنزل و تخفيف محتوي، بدون تغيير جهت، بدون تغيير هويت و هدف، به معجزه ميماند و معجزه اتفاق افتاده است،
دکتر جعفر حميدي: «نسيم جنوب» از بدو انتشار تا امروز هميشه خوشنام و حقيقت نويس بوده است. مطالب خوب، خبرهاي خوب، دانستني هاي با ارزش و مصاحبه هاي خوب هميشه در «نسيم جنوب» فراوانند.فکر نکنيد که اين هزار شماره آسان، راحت و بدون دغدغه انتشار يافته اند؟...
فرخ روزبهي: نسيم جنوب با اگاهي رساني، فرهنگ سازي عمومي در موضوعات گوناگون، تقويت اعتماد متقابل اجتماعي، کمک به همبستگي و وحدت ملي، تلاش براي ارتقا اميد اجتماعي، توجه به هنر و ورزش ها و... در ايفاي رسالت خود موفق بوده است. اين همه را با رعايت اصول اخلاقي در مطبوعات...
حسين حشمتي: همکاري من با نشريهي ««نسيم جنوب»» به ربع قرن برميگردد، به فروردين ماه 1377يعني همان سالي که نخستين پيش شمارههاي «نسيم جنوب» منتشر ميشد و اولين مقاله ام تحت عنوان «آقاي استاندار بوشهر را دريابيد» بود که در پنجمين پيش شمارهاش به چاپ رسيد و...
رضا نکيسا: در اين سالها، گاهي «نسيم جنوب» کانون اهل ادب و انديشه بود و گاهي پناهگاه نويسندگان، روزي نقش مددکار اجتماعي داشت و در ايام گرفتاري تاب آوري را آموزش ميداد، و روزي مشق سياسي مينوشت. اما در دنياي پيچيده امروز اين همه را با تمام تنگناهاي سياسي، اجتماعي، سليقهاي حاکم بر ساختار فکري و فرهنگي و سياسي پيش بردن همتي بلند ميطلبد و حوصله اي زياد...
عليرضا مشايخ: بيست و پنج سال از آغاز به کار هفته نامه «نسيم جنوب» مي گذرد. اگر چه در جهان ايراني استمرار براي هدف، عادتي مرسوم نيست، استمرار در جهان مطبوعات ايراني امري نادرتر است! براي پاسخ به چرايي و چگونگي اين استمرار بيست و پنج ساله، به دو مطلب مهم بايد توجه کرد: نخستين مطلب در فهم ازمطبوعات نهفته است و دوم شخصيت پديد آورنده يا پديد آورندگان!...
دکتر سجاد بهزادي: نشريه «نسيم جنوب»، ربع قرن حيات فرهنگي، اجتماعي، ورزشي و سياسي خود را پشت سر ميگذارد و هزارمين شماره خود را نيز منتشر کرده است.از وقتي که يک دانش آموز دبيرستاني بودم و «نسيم جنوب» نيز نونهال بود با اين نشريه همکاري داشتم. با فراز و فرودهايش همراهي کردم، نسخه چاپي آن را در دور دستترين نقطه استان بوشهر به عاشقانش ميرساندم، با سردبيرش به دادگاه رفته ام...
دکتر حميد اسدپور: «نسيم حنوب در استان بوشهر وزيدن خواهد گرفت»، با اين جمله بود که فصلي نو در تاريخ مطبوعات بوشهر آغاز شد و اينک از آن روزي که اين آگهي منتشر شد بيست و پنج سال مي گذرد. بيست و پنج بهار و هزار شماره. «نسيم جنوب» حاصل تلاشهاي يونس قيصي زاده و همسر گرامياشان نسيم فقيه (گويا نام هفته نامه نيز از ايشان گرفته شده) و البته همکاران محترم و همراهان ايشان...
«نسيم جنوب» در دورهاي به جمع نشريات پيوست که به «بهار مطبوعات» معروف شده است، زماني که اقبال عمومي به خواندن نشريات زياد شده بود. اين نشريه با درايت و هوشمندي و ظرفيت اجتماعي بالا، تريبون مطالب فرهيختگان بوشهري در تمام نقاط استان، ايران و جهان شد...
خورشيد فقيه: روزي که جمعي از افراد انديشمند و همدل و هم راي درصدد برآمدند تا بنيان نشريه ديگري را در اين شهر و ديار، پي افکنند، هرگز گمان نميکرديم که عمر و عزت و تاثيرگذاريهاي فرهنگي و اجتماعي چنين پديده ي نوظهوري، به يک هزارمين بلوغ امروزياش برسد!...
با کمال تاسف سال جديد را با حكم ٢٠ سال زندان براي معلم رزمنده، روزنامه نگار صادق و از فعالان دلسوز اجتماعي استان بوشهر جناب آقاي «حسين روئين تن» شروع نموديم. معلمي كه عمر خود را براي درس دادن قانون و قانونمداري به دانش آموزانش گذاشته، اكنون براي تشويق به تجمعات غير قانوني محكوم شده است!...
یونس قیصی زاده: سالي دگر هم بر ما گذشت و برگ ديگري از سالهاي عمرمان ورق خورد تا به سوي سال جديد گام برداريم. همه اين سالهاي سخت گرچه به تلخي در خاطرمان خواهد ماند، اما از اينكه هنوز اميدوارانه در حال جنگيدن با ناملايمات روزگار، از پا در نيامده و تسليم سختيها نشدهايم، به خود ميباليم و با اينكه زخمها بر روانمان وارد آمده، اما سربلند و هنوز ايستاده به قرن جديد قدم ميگذاريم...
دکتر يداله عبدالهي: شرايط و تفکري که جاري است، چنان از توان و قدرت امثال بنده ميکاهد، حتي فرصتي حاصل نميشود که منفعتي براي هموطنان خود ايجاد نماييم. تلاش در حد توان ما چنان ناچيز شده که انگار پروانهاي در گوشهاي از دنيا بالي ميزند تا تغييري در هوا دنيا ايجاد کند...
غلامرضا شريفي خواه : مردم بوشهر در قديم طي آداب و رسومي که از ديرباز براي آمادگي عيد سال جديد معمول بود، کارهايي را انجام مي دادند. در دهه هاي سي و چهل ابتدا خانه تکاني که دو هفته قبل از عيد، خانه هاي خود را بعد از يک سال با شرايط سخت آن زمان، تميز مي کردند. ابتدا وسايل هر اتاق در حياط گذاشته...
دکتر محمود دهقاني: در روزگار کودکي که با آواز گنجشک هاي قبه ي نخل ها و بلبلان مست غزل خوان شاخسار سرسبز و شاداب ليمو و انار باغ هاي بُورِکي در دشت خشت کازرون از خواب برمي خاستيم، پيراهن نو هديه ي نوروزي خانواده، شيريني زندگي را به کام من و هم سن و سالان مي چشاند. چه زود و به گونه رد يک شهاب گذشت. نوروز که فرا مي رسيد باغ و بوستان دهستان بُورِکي به گونه ي بخشي از باغ عدن بهشت آسا، سر سبز و چشم نواز بود...
هادي اخلاقي: اين سال نيست نيز چون سالهاي پيش تر مثل باد آمد و مثل باد گذشت. باد زشتي که چشمها را پر از خاک کرد و اشک آورد. اين سال که بگذرد و تمام شود قرن تمام مي شود. يک قرن، و اينک ماييم در آستانه سال نو، قرني نو با آرزوهاي مانده، کهنه در خاک کاشته و قد نيافراشته و اين آرزوها مانده است...
دکتر جعفر حميدي : به هستن مي انديشي؟ پس هستي. به بودن مي نگري پس خواهي بود. به گذران زمان مينديش، که زمان ناپايدار است و تو مي خواهي که پايدار ماني. تسلط تو بر جهان است يا تو بر جهان مسلطي؟ عشق را مي شناسي يا نه؟ اگر مي شناسي بر جهاني و اگر نمي شناسي جهان بر تُست، مي داني که بايد هر روز به نوروز بينديشي، نه تنها بر يک روز که يک روز تنها نوروز نيست و همه روز براي انسانِ فکر انديش نوروز است...
نسیم جنوب- محمد لطفي: در رئاليسمترين شکل، سالي که گذشت باز هم زمين مانند ديگر سالها بروفق مراد ما نچرخيد و ما مثل گل ابريشمهاي بوشهر پيرتر شديم، آيينهها هيچ گاه دروغگوي خوبي نبودهاند.سالي که گذشت، بغضها بيشتر خود را تکاندند بر شانههاي زخمي شهر و شناشيرها و مردمان...
نسیم جنوب- حسين شادکامي: اومدن موسم عيد يه حس خوشي بيد. تو خونه ها، محله ها و شهر همه در تکاپو و جنب و جوش عجيبي مي افتادند. هرکسي از دل، ديده و بنيه خود عيد را تعريف و تعبير مي کرد. عيد هم سي ما تو خونه و محله يه شور و حالي ديگه داشت. محله ما اکثراً دريانورد (جاشو و ناخدا) بودند که در رفت و آمد با ساير کشورهاي حوزه ...
یونس قیصی زاده: روز بوشهر گرچه ميتواند يادآور گذشته پرافتخار بوشهر باشد، اما بيش از همه فرصتي است براي نگاه رو به جلو و آسيب شناسي محروميتي كه زمان طولاني است گريبان اين بندر كهن را رها نميكند. طبيعي است كه همواره پس زمينهاي از روزهاي باشكوه اين بندر در ذهن شهروندانش حضور داشته و هميشه انتظار بازگشت به آن سالهاي خوش را دارند و از اين رو درجا زدن اين بندر براي آنها سختتر و آزار دهندهتر است...
حسين حشمتي: نگارنده بوشهر را به علت اين که ازقديم الايام جزء معدود شهرهائي است که اقوام مختلفي همچون پيروان اديان و مذاهب الهي در ميان بوشهري هايي که اکثريت آنان را مسلمانان شيعه مذهب تشکيل مي دهند با مسالمت و امنيت زندگي کرده و بدون هيچ مشکلي به فعاليت هاي اقتصادي و حتا مشارکت در امور فرهنگي مي پردازند،..
عبدالرحمن برزگر: تنها حوزه اي که مي توان برابر آمايش سرزميني برنامه اي چند ساله را برايش مدون کنيم حوزه فرهنگ است، چرا که فرهنگ و هنر بر هويت اجتماع استوار و بر پايه روشنگري جامعه و تاريخ قابل پيش بيني است. ناتواني در تشکيل چارت فرهنگي اين گمان را تقويت مي کند که فرهنگ و هنر صرفا يک دغدغه تلقي مي شود،...
دکتر سعيد معدني: شهر و استان بوشهر مفاخر و بزرگان بسياري را در عرصههاي گوناگون اجتماعي - فرهنگي به جامعه ايران معرفي کرده است که اگر بخواهيم از آنها فقط اسم ببريم اين متن بسيار طولاني ميشود. از آن جا که قرار است يادداشت کوتاه باشد، فقط به يک مورد گذرا اشاره ميکنم و آن زنده ياد «منوچهر آتشي» است. صفت «پادشاه شاعران جنوب» لقبي است که يوسفعلي ميرشکاک در نقد و تحليلي از شعر ايران براي مرحوم آتشي به کار برده است...
هلنا سعادتمند: بوشهر شهري به عظمت تاريخ، بوشهر شهر مردماني که همواره در سراسر تاريخ نام نيکو داشتهاند. روح صادق چوبک شاد که چه زيبا روحيات يک بوشهري را در قالب داستانهاي خود به همه دنيا معرفي کرد. قهرمانان داستاني که خستگي ناپذير به دنبال احقاق حقشان بودند. ولي امروزه مطالبهگري که حق مسلم هر شهروند مي باشد اولويت خود را از داده است. خونگرمي و نجابت مردم شهرم چون مهري به دهانشان زده شده است....
محمد لطفي: بوشهر، شهر افسانهها خويشاوندان همه درياها، نامش شراع کشيدن بر درياي دلدادگي است براي تک تک ما. بوشهر، ترکيب بيمثال رنگ و نور و باد با معماري جادوئي درون و برون گرا هر رهگذري را با سحرانگيزي خود با جادوي مغناطيسياش به تماشاي شاهکار معماراني فرا ميخواند که خانه را تنها براي تن فرسايي نساختهاند، بلکه انتظاري روحاني از آن داشتهاند.معماري ما مانند موسيقيامان آن گونه زيباشناسانه است که در کلام نميگنجد، هارموني بيبديلي از نقش انسان و طبيعت در کنار هم. معماري ما مانند تبار ما بر آمده از تاريخي آکنده از رنج و تلاش است...
دکتر جعفر حميدي: روز بوشهر يعني چه؟ روز منشاء روشنايي است، روشنايي مي دهد، خوشحالي مي دهد. دلِ انسان پيوسته به روشنايي متمايل است، به شادي متمايل است، روز خورشيد را مي بيني، چهره عزيزان را مي بيني، زيبايي ها را مي بيني. به همين جهت است که گفته اند روز بوشهر و نگفته اند شب بوشهر. بوشهر که معروف همه هست. سرزميني رويايي، آفتابي و دريايي. روز بوشهر، روز هرگونه توجه و احترام به اين شهر است...
جميل رزمي: سال هاست که با خود مي انديشم که ما را چه شده است و به دنبال چرايي عقب ماندگي و کمتر توسعه يافتگي شهرم بوشهرهستم به زمين و زمان مشکوک شدم، من بر اين باور هستم که من و شما چه بخواهيم و چه نخواهيم چه باشيم و چه نباشيم، اين شهر از ايني که هست بهتر خواهد شد و شکل يک شهر مدرن را با قابليت زندگي بهتر و با امکانات خوب خواهد يافت. اگر بخواهم از منظرآسيب شناسي تحليلي بر چرايي عقب ماندگي آن نگاه کنيم شايد مفيد فايده افتد....
بوشهر شهري از تضادها است. از يک سو تمام مشکلات چنگ و دندان ميشکنند و از سوي ديگر درياي پهناور و زيبا خودنمايي ميکند. در کنار دريا بودنِ بوشهر با اشتياق، دلتنگي، تجارت، مردم، طنز، غم، داستان، بيوگرافي، پيوند خورده است.بوشهريها پتانسيل و توانايي در خيلي از زمينهها را دارند که ميشود بر اساس نيازها و دادههاي شهر با همکاري و دعوت همگاني، نظرخواهي جمعي مشکلات را موشکافي و با توانمندي راه حليهايي پيدا کرد....
مردم مقصرند. البته مردمي که آش ديگ سياسي به هم مي زنند چون مردم عادي زبان بسته ها خسته و کوفته زير بار گراني و کرونا دست و پا مي زنند و نمي شود گفت مقصرند. آش سياسي بهم زنان بوشهري بد جور مقصرند، چون قدر رأي مردم نجيب بوشهر را نمي دانند و الکي آن را به هدر مي دهند. چند تا نماينده بوشهري در پارلمان اين کشور براي بوشهر سنگ به سينه زده و فرياد کرده؟ يا اگر فرياد زده اند پس چرا هنوز آب از آب تکان نخورده و استان انرژي جهان بچه هايش در سطل زباله دنبال خورد و خوراک مي گردند؟!...
آخرین اخبار
- جايگاه معلم در جامعه خدشهدار شده است
- سپاس از کساني که آموختند و آموختن را ياد دادند
- خليج فارس و الگوي حکمراني خوب
- ماندگاري نام خليج فارس، در گرو نگاه توسعه محور به آن مي باشد
- بايد براي تراژدي ورزش بوشهر، سالها گريست
- چرا نفت و گاز، از فعاليتهاي ورزشي استان بوشهر حمايت نميکنند؟
- چهار نکته براي رابطه پايدار والدين با فرزندان نوجوان
- نگاهي به تبعيضهاي درماني در کشور / به بهانه کلنگ زني بيمارستان نفت در شيراز
- استقبال از عيد نوروز باستاني در بوشهر
- دنياي معترضان
- چاپ شعري از استاد باباچاهي در امريکا
- آقاي استاندار در مقابل لغو مجوز فستيوال کوچه بوشهر، پاسخگو باشيد
- گردشگران دره ساساني «تنگ جيز» دشت خشت کازرون
- خاطرات خدمت سربازي در سپاه دانش
- مرثيه اي براي موسيقي
پربیننده ترین
- از نفسِ نوشتن ميترسم
- تدبیری بیندیشید برای نجات معلمان از قعر جدول حقوق بگیران کشور
- روزهای با او در شمار ایام عمرم نمیگنجد...
- استاندار خواستار ارائه طرح های شورای شهر بوشهر در زمینه مدیریت شهری شد + تصاویر
- شنای آقایان ممنوع!!! نظم خودانگیخته و مسئولان دخالت گر
- با معاملات و بده بستان های پشت پرده، تصمیمشان را از قبل گرفته بودند
- تخریب قسمتی از بیمارستان تازه تاسیس شهید گنجی برازجان بر اثر زلزله +تصاویر
- مسئولیت نگهداری و بهرهبرداری از دهکده گردشگری به شهرداری بوشهر واگذار می شود
- ستیز با توفان
- افسوس هاي بيست و پنج سالگي «نسيم جنوب»
- قوت قلب انسان دوستانه يک پزشک شهر کُنارتخته در دشت خشت کازرون
- ارج و ارزش کتابخواني براي نسل نوجوان
- خاطره تصديق دوچرخه در بوشهر
- از نسيم شمال تا نسيم پرفروغ جنوب
- درگذشت پرويز هوشيار؛ نويسنده و هنرمند متعهد و دلسوز بوشهري