طراحی سایت
جستجو:

افراد منفي چه كمكي به ما ميكنند؟

نسیم چنوب، حسين زيرراهي- مدرس توسعه فردي

 

يکي از دوستان از رفتار رواني كارمند بانكي ميناليد كه قرار بود وامش را تاييد كند. ميگفت هر بار كه با او حرف ميزنم چنان خشمي سراپاي وجودم را فرا ميگيرد كه دلم ميخواهد به دو قسمت مساوي تقسيماش کنم. گفتم فلاني من كه دوست تو هستم و در كنار هم تفريح ميكنيم و لذت ميبريم كه نميتوانم چيزي از كنترل خشم به تو ياد دهم. اين وظيفه آن كارمند بانك است. ما به صورت طبيعي تمايلي به ارتباط با آدمهاي منفي نداريم. دوست داريم با انسانهاي بافرهنگ، فرهيخته، مودب، بخشنده، مهربان و خلاصه داراي هر نوع صفت مثبت در تعامل باشيم. درعوض از انسانهاي خشن، بيادب، خسيس، مكار، دروغگو و غيره تا جاي ممكن دوري ميكنيم. نخست برويم سراغ تاثير انسانهاي مثبت.

اولين تاثير آدمهاي مثبت اين است كه وقتي با آنها هستيم حال بهتري داريم. يا بقول معروف از همنشيني آنها لذت ميبريم. مثلا يك آدم مؤدب هيچوقت به شما توهين نميكند. انسان صادق به شما دروغ نميگويد. بخشنده اگر چيزي نياز داشته باشيم به ما ارزاني ميدارد. فرد مهربان و حامي دستمان را ميگيرد و ياريمان ميكند. وقتي به زندگي در ميان انسانهاي مثبت دقت ميكنيم درست مثل زمان كودكيمان است كه تحت پوشش حمايت خانواده قرار داشتهايم. اين شرايط براي بچه ايدآل است ولي براي بزرگسال سرتاسر مثبت نيست. فكر كنيد هيچوقت كسي به شما توهين نكرده باشد. يا هرچه خواستهايد به شما دادهاند. چه قدر براي بدست آوردن خواستههايتان توان داريد؟ حال ببينيم زندگي در ميان آدمهاي با صفات منفي چطور است.

اگر بخواهم زندگي در ميان انسانهاي با صفات منفي را به چيزي تشبيه كنم شايد به گذر از يك جنگل پرخطر يا صعود به قلهاي سخت بيشباهت نباشد. همه مسير پر از سختي و مشقت است ولي با هر گامي كه برميداريد مقداري بر توان ذهني و جسمي شما افزوده ميشود. به راستي اگر در تمام عمر كمتر از گل نشنيده باشيم روحيهمان چطور است؟ معلوم است سوسول. با اولين توهين، تحقير يا بياعتنايي دنيا روي سرمان خراب ميشود. چه كسي بهتر از آدم مكار و حيلهگر ميتواند پيچيدگي دنيا را به ما نشان دهد؟ آنكه چيزي به ما نميبخشد غيرمستقيم وادارمان ميكند خود براي رسيدن به خواستههايمان بجنگيم. همكاري كه دانستههايش را در اختيار ما نميگذارد يا مغازهدار همسايه كه سعي ميكند ما را از بازار خارج كند ناخواسته تلاش براي يادگيري و مقاومت در ماندن در آن شغل را به ما ياد ميدهد. همسايه فضولي كه ميخواهد از همه چيز ما سر در بياورد و مدام روي اعصاب ما راه ميرود در واقع دارد اعصاب ما را قويتر ميكند. كساني كه تجربه زندان را داشتهاند در جامعه خيلي از ديگران راحتتر زندگي ميكنند. چون تحمل انسانهاي منفي در آنها بسيار بالا است.  نتيجه اينكه هرگز در زندگي سعي نكنيم دور و برمان را فقط از آدمهاي خوب پر كنيم. چون به همان اندازه به آدمهاي بد هم نياز داريم. آنها ما را قويتر ميكنند.

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و هفتم، شماره 1079)

ارسال شده حدود 10 ساعت پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

دکتر عبدالرحيم مهرور : مگر ميشود روي دريايي از گنجهاي متنوع نفت و گاز و شيلات و انرژي اتمي و نخيلات زندگي کنيم و نکبتها و آلودگيهايش از آن مردم نجيب جنوب باشد ولي خوشيها و رانتهاي جيب پر کنش براي ديگران باشد؟ راستي اين چه عدالت فريبندهايست که هميشه در شعارهاي دولت مردان نهفته است! مگر ميشود درآمدهاي کلان هزاران هزار ميلياردي براي رفاه و آسايش استانهاي بزرگ کشور هزينه شود ولي رنجها، آلودگيها و بيماريهايش (سرطانهاي خوني و تنفسي) براي مردمان جنوب باشد!...

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

موفقيت نه به هر قيمتي

حسين زيرراهي - مدرس توسعه فردي

 

موفقيت خيلي خوب است ولي به هر قيمتي خوب نيست. يكي از مشكلات ما انسانها اين است كه هر کدام از يك طرف بام ميافتيم. عدهاي هيچ تلاشي براي موفقيت در زندگيشان نميکنند. برخي هم براي رسيدن به موفقيت زندگي خود را نابود ميكنند. در مورد روشهاي رسيدن به موفقيت همه جا صحبت ميشود. ولي تقريبا کسي در مورد آسيبهاي موفقيت غيرارگانيک صحبت نميکند. حال ببينيم چرا رسيدن به موفقيت با هر قيمتي ميتواند آسيبرسان باشد.

انسان تمايل زيادي دارد که در هر کاري زود به نتيجه برسد. فکر ميکند اگر به جاي پنج يا ده سال تلاش آرام و مستمر، آن تلاش را بصورت فشرده در يك سال انجام دهد همان نتيجه بدست ميآيد. نتيجه اينكه در آن يك سال قيد همه چيز را ميزند؛ تفريح، استراحت، خواب، خانواده، دوستان و كلا زندگي. فارغ از اينكه اين روش معمولا جواب نميدهد، آنچه در مقابل از دست ميدهد معمولا قابل جبران نيست. اگر موفقيت را رشد و تغيير مثبت دروني انسان تعريف كنيم، بنا بر ذات انسان و طبيعت حيات همه چيز در يك نظم آرام و تدريجي بدست ميآيد. مانند رشد و نمو موجودات كه با سرعتي مشخص رخ ميدهد و دستكاري در آن به نتايج غيرمنتظره ميرسد.

بنابراين حتي اگر بپذيريم كه ميتوان با كم كردن زمان به موفقيت رسيد، باز هم آسيبهاي ناشي از آن را نميتوان حذف كرد. تمام تلاش ما براي موفقيت در زندگي در اصل براي اين است كه زندگي بهتري داشته باشيم. اگر براي رسيدن به موفقيت به زندگي آسيب بزنيم نقض غرض است.

يكي از آسيبهاي ناشي از تلاش زياد و فشرده از بين بردن قابليت توليد خود است. مغز و بدن حد مشخصي از فشار را ميتواند تحمل كند. وقتي بيش از حد به آنها فشار ميآوريم يا نتيجه خوب نميدهد يا آسيبي ميبيند كه بعدا قابل جبران نباشد. آسيب ديگر موفقيت به هر قيمتي، به اطرافيان است. اگر وقت كافي براي خانواده خود نگذاريم بعدا قابل جايگزين شدن نيست. والدين ما هميشه كنارمان نيستند، فرزندان ما در كودكي بايد دستشان را بگيريم و همسرمان نميتواند دوري ما را به قيمت حضورمان درآينده تحمل كند.

در نتيجه اگر پروژهاي را شروع كردهايد كه نياز به تلاش زياد و پيوسته دارد سعي كنيد بيشتر از شش ماه زندگيتان را براي آن تعطيل نكنيد، چون آسيبزننده است.

مورد آخر هم موفقيت به قيمت بدبختي ديگران است. اين را ديگر همه ما ميدانيم. دنيا يك سيستم بسته است و هر عملي از ما سر بزند تاثير آن بالاخره جايي به خودمان ميرسد. نتيجه كارهاي ما بايد براي دنيا سودمند باشد تا دنيا جاي بهتري براي خود و ديگران باشد. شايد در كوتاهمدت آثار مثبت يا منفي كارهايمان به ما برنگردد ولي در بلندمدت حتما برميگردد.

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1076)

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

دکتر عبدالرحيم مهرور: بوشهر بندري تجاري، تاريخي، فرهنگي با هزاران راز و رمز  نهفته در سينه و چهره، داراي معماري فاخر و کهن، موسيقي محلي غني و زنده، با مردماني اصيل و مهمان نواز، از کوچه پس کوچههاي سنگ فرش، گلي، نمناک، سبخ زار و تنگ و باريکي که از يک طرفش بادهاي موسمي با نسيمي خنک و در مواردي همراه با گرمي و شرجيهايي که در بازار ماهي قديمش با يزلههاي...

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در دیدگاه ، نظر (1)

استقبال بي نظير از فستيوال موسيقي کوچه در بوشهر

سيروس خباز ثابت: بعد چندين سال در بوشهر فستيوال موسيقي کوچه، به همت عزيزان اهل هنر در بوشهر برگزار شد و يکبار ديگر بوشهر بر سر زبانها افتاد. موسيقي اقوام در اين چند شب رويايي، برگزار شد. همه اهل دل در سراسر ايران شاهد بزرگترين رودررويي موسيقي اقوام در بوشهر بودند. چه استقبالي بدست آمد از سراسر ايران بخاطر اين فستيوال موسيقي در بوشهر، جمعيت فراواني آمده بود. ابتکار جالبي بود تاکنون هيچ شهري از ايران نتوانسته بود در اين مدت کوتاه اين جمعيت را براي اجراي يک فستيوال فرهنگي و هنري بخود ببيند. البته اگر از مهماننوازي مردم بوشهر بگذريم، خود بوشهر هم واقعاً ديدني است، کوچه پس کوچههاي چهار محل اين شهر ديدن دارد. گرچه در شب آخر اين فستيوال، مردم بوشهر شرمنده مهمانان عزيز شدند! مگر ميشود اين شش شب بخوبي و خوشي برگزار شود، و جلوي برنامه اختتاميه را بگيرند؟!

به هرحال اميدواريم که فستيوال موسيقي کوچه، در سالهاي آينده هم در بوشهر برگزار شود و بدين طريق بوشهر در ايران، پرچم دار اين گونه فستيوال موسيقي کوچه باشد.

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

دکتر نصرالله ابراهيمي معاون ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايعدستي بوشهر:

فستيوال کوچه باعث توسعه و رونق گردشگري در استان بوشهر ميشود

فستيوال کوچه بوشهر در واقع نمايش اقوام هست که قوميتهاي مختلفي از کشور چون هرمزگاني، خوزستاني، بلوچها و قوميتهاي مختلف ديگر در اين کوچه فستيوال شرکت کردند. اين قوميتها علاوه بر نمايش صنايع دستي، آداب رسوم، لباس، موسيقي را به همراه خود آوردند. موسيقي شورو نشاط را با خود همراه ميآورد و باعث ميشود مردم شادابي خاصي بدست بياورند. اين فستيوال به صورت کلي باعث توسعه و رونق گردشگري در استان بوشهر ميشود. موسيقي و خصوصا موسيقي فولکور محلي سابقه تاريخي در ايران زمين دارد و احيا و نشان دادن به نسل جوان ميتواند در معرفي قوميتها موثر و اثربخش باشد.

يک کلمه براي بوشهر: بوشهر شادي و نشاط است.

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

علي اسماعيلي: استقبال و شور مردم که بدون شک بدنبال مطالبه حلقه گمشده جامعه ايراني يعني شادي بود، فضاي عمارت حاج رييس را آنقدر کوچک کرد تا حضور مردم به کوچههاي تو در تو بافت قديم بوشهر بکشاند تا نواي شادي همزمان از عمارت به کوچهها کشيده شود و آنقدر اين شور و شادي به پرواز درآيد که صداي آن در گوشه گوشه جهان شنيده شود! فستيوالي که توانست فراتر از بزرگترين فستيوالهاي جهاني...

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

زمستون فصل منه

حسين زيرراهي - مدرس توسعه فردي

«زمستون فصل منه» جملهاي است از مربي اوج موفقيت توني رابينز. منظور رابينز اين است که من مرد شرايط سخت هستم. او معتقد است شرايط سخت او را قويتر ميکند و باعث تمايز او از ديگران شده و بعدا هم در شرايط سخت مشابه مشکلي نخواهد داشت. اين جمله فقط براي انسانها مصداق ندارد. كسب و كارها، موجودات زنده و خيلي از برساختههاي انساني هم از اين قائده پيروي ميكنند. هر پديدهاي كه بتواند زمستان سخت را پشت سر بگذارد در بهار بعد رشد بالايي را تجربه ميكند. ضمن اينكه در زمستانهاي بعدي هم مشكلي نخواهد داشت. ولي متاسفانه ما انسانها بنا به طبيعت خود هميشه دنبال راحتي هستيم تا سختي. حتي كساني كه زندگي و شرايط سخت آنها را تبديل به انسانهاي موفقي كرده است هم اين موهبت را از فرزندان خود دريغ كرده و آنچنان آنها را در ناز و نعمت غرق ميكنند كه بعدا در زندگي خود توان عبور از مشكلات را ندارند.

يك تجربه شخصي. من حدودا 23 سال پيش وارد بازار كار شدم. با يك مدرك ليسانس زبان انگليسي و تقريبا هيچ مهارت ديگري. آن زمان مصادف بود با شروع اولين پروژه در پارس جنوبي به نام فاز 2 و 3. در سومين باري كه به دروازه اصلي آن به نام «گيت هفت» با نامه اداره كار مراجعه كردم بعنوان افسر ايمني در شركت هيونداي استخدام شدم. حقوق آن روز من تقريبا دو برابر يك كارمند دولت بود. در پنج سال بعد از آن هم در شركتهاي ايراني و خارجي با حقوق بالايي كار ميكردم.

اين شرايط خوب باعث شد دنبال يادگيري بيشتر يا تلاش براي ورود به عرصه ديگري نباشم. تا اينكه دوره ركود و تحريم و خروج شركتهاي خارجي از ايران شروع شد. به يكباره  به يك كارمند معمولي تبديل شدم كه مهارت خاصي به غير از انگليسي و كارهاي اداري نداشتم. بيكار شدم و وقتي هم كار پيدا كردم نصف حقوق دو سال پيشم را بهم پيشنهاد دادند. حداقل ده سال تلاش و ممارست لازم شد تا شرايطي مشابه روز اول را دوباره بدست بياورم. اين تجربه شخصي نتيجه ورود به بازار كار در زمان رونق و راحتي بود. البته با چاشني اشتباهات شخصي و كمي هم بدشانسي.

شبيه اين حالت ميتواند براي كسب و كارها هم رخ دهد. مخصوصا استارتآپها يا كسبهاي نوپا. اگر در دوره رونق اقتصادي شروع كنند خيلي زود و راحت به سود ميرسند. نياز به بازاريابي آنچناني ندارند و تا زماني كه شرايط خوب وجود دارد آنها هم مشكلي ندارند. ولي به محض اينكه شرايط ركود اقتصادي و دوران سختي فرا ميرسد خيلي از آنها توان مقاومت ندارند و از بين ميروند. در مقابل آنهايي كه در شرايط سخت شروع كردهاند چون با مشكلات بيشماري جنگيدهاند تا بقاي خود را تضمين كنند بعدا در شرايط خوب از بقيه سبقت بلندي ميگيرند. ضمن اينكه در دورههاي ركود بعدي هم مشكلي نخواهند داشت.

نكته نهايي اينكه فرصت استفاده از شرايط سخت را از دست ندهيد و از آن فرار نكنيد. اگر اولين حقوقتان آنقدر پايين است که رويتان نميشود به کسي بگوييد، يا کسب و کار نوپايتان مشتري ندارد، اين نشانه خوبي است که براي رسيدن به شرايط بهتر بحنگيد و رشد کنيد.

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1074)

ارسال شده 2 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

مهارت نه گفتن

حسين زيرراهي - مدرس مهارتهاي زندگي

به يك بچه پنج ساله كه در حال بازي است بگوييد يك ليوان آب برايتان بياورد. خيلي راحت و بدون هيچ رودربايستي به شما نه ميگويد. اين حقيقت نشان ميدهد ما در خردسالي مهارت نه گفتن را دارا بودهايم ولي به دلايل مختلف از دستش دادهايم    . حال در بزرگسالي بايد با تلاش فراواني آن     را بدست بياوريم. شخصا معقدم به غير از منابعي چون وقت، انرژي و پولي كه به خاطر عدم توانايي در نه گفتن از دست ميدهيم، از همه بدتر حرص و خودخورياي است كه بعد از بله گفتنهاي بيجا تجربه ميكنيم. به ياد بياوريد زمانهايي كه کسي از شما درخواست پول، انجام كار يا قرض دادن وسيلهاي داشته و شما با وجود عدم ميل باطني به او بله گفتهايد و بعد چه حالي داشتهايد.

به راستي چرا اينقدر نه گفتن براي ما سخت است؟ ما به دلايل گوناگوني نميخواهيم به ديگران نه بگوييم. يك دليل اين است كه نميخواهيم به ديگران توهين كرده باشيم. چون برآورده نكردن خواستههاي ديگران را توهينآميز ميدانيم. ديگر اينكه دوست نداريم خودخواه جلوه كنيم. فكر ميكنيم در اولويت قرار دادن خواستههاي خودمان نوعي خودخواهي است. دوست داريم به ديگران كمك كنيم و آنها ما را دوست داشته باشند و باارزش جلوه كنيم. نميخواهيم ديگران را ناراحت كنيم. گاهي هم صرفا گرفتار زورگوييهاي عاطفي ميشويم. افرادي هستند که ما را در تله احساسي قرار داده يا راههاي نه گفتن را بر روي ما ميبندند. البته دليل كلي ناتواني در نه گفتن عزتنفس پايين است. وقتي عزتنفسمان بالا است ميدانيم هيچ اشكالي ندارد نه بگوييم. چون حق داريم خواسته خود را در اولويت بگذاريم.

گاهي هم شيوه نه گفتنمان كار را خراب ميكند. مثلا به دروغ متوسل ميشويم. يا وقت تلف ميكنيم و جواب طرف مقابل را تا مدتي نميدهيم. يا بهانههاي غيرواقعي ميآوريم. مثلا به جاي اينكه بگوييم من نميخواهم اين كار را انجام بدهم قسم و قرآن ميخوريم كه نميتوانم يا ندارم. اينها باعث ميشود وجهه ما پيش ديگران آسيب ببيند. ضمن اينكه كمكي هم به بالا رفتن مهارت نه گفتنمان نميكند.

چطور نه بگوييم؟ نخست، نه گفتن بايد محترمانه باشد. اظهار تاسف ميكنيم كه نميتوانيم پاسخ مثبت بدهيم. دوم، نه گفتن بايد رك باشد. مثلا اين جمله "متاسفانه پاسخم منفي است". با منمن كردن و صغرا و كبرا چيدن هيچ كمكي به خود و طرف مقابل نميكنيم. سوم وقتكشي نكنيد. هرچه زودتر پاسخ بدهيد تا او بتواند براي مشكلش راهحلي پيدا كند. چهارم اگر نه گفتن آني برايتان سخت است، يك وقت مشخص بگيريد و بگوييد بررسي ميكنم و تا فلان موقع جواب ميدهم. پنجم اگر با اصرار طرف مقابل مواجه شديد به دنبال پيدا كردن دليل و بهانه بيشتر نباشيد. همان جواب اول را تكرار كنيد. ششم اگر ميتوانيد يك راهحل جايگزين به ايشان پيشنهاد دهيد. ممكن است برايش كمككننده باشد. ضمن اينکه نشان ميدهد شما به فكرش هستيد.

(هفته نامه نسیم جنوب- سال بیست و ششم، شماره 1069)

ارسال شده 3 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

 اگر شکست بخورم چه؟ اين احتمالا اولين سوالي است که وقتي ميخواهيم دست به اقدام جديدي بزنيم در ذهن ما شکل ميگيرد. آمار شکستهاي انسانها در مقابل موفقيتهايشان نشان ميدهد

ارسال شده 4 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

نسيم آزادي، عقلانيت و مدارا

دکتر زهره عالينسب

نسيمجنوب، نسيم روحنواز قلم  آزادي خواهي و مدنيت است، نسيم جنوب صداي آواها و هنرها و خواستههاي مردم بوشهر است كه از ديرباز يعني از سالي كه نسيم اصلاحات وزيد، صداي مردم بوشهر بوده است و در قلب مردم خطه جنوب نشسته است. در اين دو سه دهه، بين نشريات و رسانهها چون نگيني ميدرخشد و عرصه قلم بدستان و نويسندگان حرفهاي و فرهيخته بوده است. رسانهاي است كه  هميشه هم براي ترويج مطالعه و اعتلاي جامعه تلاش كرده و هم  ماواي مطمئن براي نويسندگان بوشهري و ملي بوده است.

نسيم جنوب، هميشه نسيم آزادي، عقلانيت و مدارا بوده است و خواهد ماند.

 نسيم جنوب، نسيم پايندگي و پويندگيست و با همت دست اندرکاران و حمايت مردم، از دشنه دشنام بدخواهان و گزند تماميت خواهان در امان خواهد ماند.

ارسال شده 4 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

مسلم روئين - وکيل دادگستري : اين که رييس بازرسي و رسيدگي به شکايات يک اداره دولتي چنين نامه تهديدآميزي بنويسد و خواستار امحا يک رسانه مستقل و مردمي شود در تاريخ مطبوعات ايران بيسابقه هست! به چه اتهام يا دليلي؟ اين نامه بر اساس ماده 4 قانون مطبوعات، مصداق تهديد عليه مطبوعات و محدودکردن آزادي بيان ميباشد و هم نشريه مردمي نسيمجنوب و هم خانه مطبوعات ميتوانند نسبت به اين موضوع به دادستان به عنوان مدعيالعموم، اعلام جرم نمايند و  در صورت اثبات بر اساس تبصره ماده 5 ميتواند به انفصال خدمت از شش تا دو سال محکوم شد...


ارسال شده 4 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

دستور برچيدن هفته نامه نسيم جنوب در ميان انبوه مشکلات مردمي

اسکندر احمدنيا

1. چند سال است که ذهنمان را تأمين اجتماعي، مشوش کرده است و معتاد تلويزيون شدهايم و خبرهاي مجلس و پرداخت مبلغي که همسانسازي حقوق سي سالهامان، جناب قاليباف رياست مجلس را بر عهده دارد و با صدايي غرا وعده ي پرداخت ميدهند.

نمايندگان خودمان که چهار سالشان تمام ميشود، ماييم که سرکاريم، اين سرکاري فقط هر از گاهي خانوادههايمان هم در انتظاري چندساله از تلويزيون و شبکههاي خبري بريدهاند، کي پرداخت ميشود را بايد در اين دنياي فاني بايگاني کنيم و قيدش را بزنيم. بيشتر از همه رياست جمهور به عنوان عملکردي انجام شده به سمع سراسر مردم ميرساند و ديگر هيچ !

2. دولت محترم و مجلس و مقامات کشوري نظرشان اين است که  فرزندآوري در کشور ما مورد توجه مردم نيست، حرف درستي است و نسل جديد ارادهاي در اين زمينه نشان نميدهد، از طرف دولت هم ضمن توصيه، وعدههايي ميدهد، اين وعدهها هم براي تشويق به انجام چنين حرکتي، پاسخي نداشته است، حرف هست ولي عمل نه، بايد بپذيريم که نسل جوان ما کم جمعيت شده است، دولت ازيک سو وعده ميدهد وسوي ديگر به روي زوج هاي جوان، درب پرداخت وام را بسته است.

3. گراني در بازار بيناظر شهر ما و بايد گفت استان ما مشکلي شده است. گران کردن اجناس، چه ميوه و سبزي و... و چه اقلام ديگر بيداد ميکند، هرکسي هم اعتراضي کند، پاسخش اين  است «مگر نميدانيد ما تحريميم!» البته  بايد گفت: تاکي؟

باهمهي اين دردها و انتظارها تأميناجتماعي شهرمان، دستور برچيدن هفته نامه نسيم جنوب را صادر ميکند، اين مديران چه فکر ميکنند که داس بدست وارد ميدان شدهاند؟ يک جمله ميگويم «بتاز تا بتازانيم».

ارسال شده 4 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

دکتر عبدالرحيم مهرور: از نسيم شمال تا نسيمجنوب در امتداد فرهنگي روشن، روان و سليس براي بدست آوردن آزاديهاي اجتماعي و سياسي با پشتوانه مردمي که طالب حقطلبي و پاسخگويي دولتمردان هستند و خون دلها خوردهاند، نبايد فردي که شايد ناخواسته طالب قدرت از طريق تهديد و ارعاب بوده و براي نشريات قانوني خط و نشان ميکشد، بر مسند قدرتي باشد که قطعا در جامعه با فرهنگ استان بوشهر سرخورده و منزوي ميشود...

ارسال شده 4 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

ابراهيم بشکاني: عصرچهارشنبهاي از آبان ماه سال 1343بود، همه خانواده به دور راديو چهار موج  قديمي که با باطري بزرگي که هميشه کنارش بود کار مي کرد، جمع شده بوديم، البته اين راديو به سيمي بلند که تا پشت بام خونه ادامه داشت متصل شده بود و آنتن آن محسوب ميشد. همه منتظر قرعه کشي بليطهاي بخت آزمايي...

ارسال شده 4 ماه پيش در تاریخ ، نظر (0)

 نسیم جنوب، حسين زيرراهي - مدرس مهارتهاي زندگي

چه قدر به ديگران خوبي كنيم؟ خوبي كردن باعث موفقيت يا شکست ما ميشود؟ اريك باركر در كتاب "اين راهش نيستاين موضوع را بررسي كرده و به نتايج جالبي رسيده است. پژوهشي در مورد اينكه كمك به ديگران چه سهمي در موفقيت افراد دارد

ارسال شده 4 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

يونس قيصي زاده : در بوشهر کوچهاي هست که يک زن خانهدار، بدون اينکه منتظر ديگران باشد، خودش براي زيبايي کوچه، آستين همت بالا زده، يک شهروند که دوست دارد وقتي ديگران از اين کوچه ميگذرند، لبخند بزنند. با ديدن گلها و گياهان کوچه احساس آرامش کنند و با نگاه کردن به نقاشيهاي ديواري، لذت ببرند...

ارسال شده 5 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

ابراز وجود يعني بيان خواستهها، نيازها و ارزشهاي خود. اينكه بدون تحت تاثير ديگران قرار گرفتن بتوانيم راي مستقل خود را اعلام كنيم؛ از ديگران سوال كنيم؛ آنها را بازخواست كنيم و در وقت مناسب نه بگوييم. از طرف ديگر، ابراز وجود پرخاش و بياحترامي نيست؛ طغيان و سركشي نابجا هم نيست؛ مخالفت و اعتراض بيمعني هم نيست.

ارسال شده 5 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

 

ضعف متوليان فرهنگي 

نسیم جنوب - هلنا سعادتمند 

کتاب؛ دوست خاموش و گويايي که ميتواند انسان را به قلههاي معرفت برساند.

متاسفانه سرانه مطالعه در کشور ما رشد قابل توجهي نداشته و اين را از ضعف متوليان فرهنگي ميدانم.

در اين آشفته بازار گراني که مردم را از پاي در آورده، هزينه تهيه کتاب نيز درديست بر ساير دردها که باعث دورشدن نسل جوان از کتاب شده است.

متوليان فرهنگ جامعه بايد راهکارهاي ترغيب مردم به خصوص نسل جوان را  به سوي مطالعه، بررسي کنند و چارهاي بينديشند  تا همه اقشار بتوانند کتب مورد علاقه خود را تهيه کنند.

 وجود فضاي مجازي نيز يکي از دلايلي است که نسل جوان کمتر کتاب بدست بگيرد. همه اين مشکلات با فرهنگسازي و درايت قابل حل ميباشند.

 

(هفته نامه نسیم جنوب سال بیست و ششم، شماره 1062)

 

ارسال شده 5 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

حسين زيرراهي: مهمترين معيارهايي كه در ذهن نوجوانان هنگام انتخاب رشته تحصيلي شكل ميگيره علاقه، استعداد و توانمنديها، بازار كار و پرستيژ يك رشته است. البته در آموزشهاي موفقيت و رشد فردي معيارهايي چون بازار كار و پرستيژ جايي ندارد و در عوض ارزشها و ...

ارسال شده 6 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

دکتر حمید اسدپور: از جمله کارکردهاي فرهنگي خليجفارس، انتقال و گسترش زبان فارسي در جنوب، جنوب شرقي و شرق آسيا و همچنين در شرق آفريقا ميباشد. در آغاز سکونت مهاجران ايراني در هند که به خصوص از خليجفارس راهي اين سرزمين شده بودند آثاري به زبان فارسي وجود داشت که جهت حفظ آن، ايرانيان اقدام به ترجمه آنها به زبانهاي رايج در هند نمودند. اما به تدريج زبان فارسي در همه ارکان جامعه و حکومت هند نفوذ يافت...

ارسال شده 6 ماه پيش در تاریخ ، نظر (0)

زندگی آگاهانه: رضايت از زندگي

حسين زيرراهي - مدرس مهارتهاي زندگي

شايد بتوان گفت هيچ موضوعي به اندازه يادگيري روشهاي شادزيستي در بين مردم طرفدار ندارد. حتي موضوع جذاب موفقيت هم به اين اندازه خواهان ندارد. چون افراد پا به سن گذشته يا كساني كه به موفقيتي نسبي در زندگي دست يافتهاند در جستجوي موفقيت نيستند. ولي از نوجوان 15 ساله گرفته تا افراد دم مرگ دوست دارند روشهايي براي بالا بردن ميزان رضايت و شادي در زندگي ياد بگيرند. اين واقعيت نشانگر اين است كه زندگي انسان بصورت کلي شاد و رضايت بخش نيست. نتيجه تحقيقات هم اين موضوع را اثبات كرده است: ما تقريبا 70 درصد از زمان عمرمان شاد نيستيم. نير ايال نويسنده كتاب "مديريت توجه" چهار دليل براي عدم رضايت ما از زندگي بر ميشمارد: ملالت، منفينگري، نشخوار ذهني و سازگاري با لذت.

ما انسانها به محض اينكه كاري براي انجام دادن نداشته باشيم حوصلهمان سر ميرود. به دنبال آن هم سعي ميكنيم به لذتهاي زودگذر روي بياوريم. نتيجه اينكه بيشتر 25 وبسايت اول كشور امريكا روشهايي به مردم عرضه ميكنند تا از ملالت فرار كنند. موضوعاتي مانند اخبار، شايعات سلبريتي ها يا تعاملهاي كوتاه با ديگران.

عامل دوم يعني منفينگري هم بصورت غريزي با ما است. چيزهاي منفي بيشتر به چشممان ميآيد، خاطرات بد را راحتتر از خوب به ياد ميآوريم و كلا ترجيح ميدهيم ديدي منفي داشته باشيم تا مثبت. اين ويژگي تاثير تكاملي در بقاي ما دارد. چون هرچند چيزهاي مثبت دلپذيرند ولي اين دوري از منفيها است كه ما را زنده نگه ميدارد.

نشخوار ذهني تمايل به فكر کردن در مورد تجربههاي ناخوشايند است. اشتباهاتي كه قبلا انجام دادهايم و در نتيجه آن ضرر و زيانهايي ديدهايم، يا تفاوت بين آنچه ميخواستهايم و آنچه بدست آوردهايم باعث ميشود مرتب آنرا در ذهن خود مرور كنيم. کارکرد نشخوار ذهني هم براي ما اين است که اشتباهاتمان را تكرار نكنيم و از تجربههاي ناخوشايند در آينده جلوگيري كنيم. ولي حالمان را هم بد ميکند.

سازگاري با لذت به قول ايال از بقيه بيرحمتر است. چون خوشايندترين لذتهاي ما را بعد از مدت كمي به چيزي عادي و بيمزه تبديل ميكند. روياييترين عشقها، لذت بخشترين تفريحات، لاكچريترين خانهها، ماشينها، هواپيماي شخصي و خلاصه بزرگترين آرزوهاي انسان خيلي زود برايش عادي و حتي بيمعني ميشود. البته اين عامل هم مانند سهتاي ديگر مزيتي تكاملي است. چون باعث ميشود انسان به دنبال هدفهاي جديد باشد. نارضايتي ناشي از اين عوامل حالت پيشفرض ذهن ما است و اگر نبود شايد نسل انسان منقرض شده بود. در عوض مسبب پيشرفتهاي ما و همينطور خطاهاي ما است. ميل سيريناپذير ما به بيشتر باعث شده است فناوريهايي اختراع كنيم كه دنيا را به آنچه اكنون ميبينيم تبديل كند. در نتيجه واقعا بد نيست كه احساس بدي داريم چون اين چيزي است كه انتخاب طبيعي در وجود ما گذاشته است و همزمان باعث بقا و پيشرفت ما است. بايد اين اين فكر غلط را كنار بگذاريم كه اگر شاد نيستيم زندگي عادي نداريم. بلكه دقيقا برعكس است. دانستن آن باعث ميشود از تلاش بيهوده براي جستجوي شادي و رضايت هميشگي دست برداريم. ضمن اينكه موتور محرکه پيشرفت و موفقيت ما در زندگي است.

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1058)

ارسال شده 7 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

زندگی آگاهانه : نقاط ضعف و قوت

حسين زيرراهي - مدرس مهارتهاي زندگي

توجه به نقاط ضعف قدمتي به ديرينگي تاريخ اسطورهاي ملل دارد. مواردي چون چشم اسفنديار يا پاشنه آشيل در اساطير ايران و يونان مشهورترين آن است    . هر دو رويينتن بودند ولي اسفنديار از چشم و آشيل از مچ پا رويين نبود و هر دو هم از همين نقاط کشته شدند. اين موضوع يادآور اين است که ما انسانها چه بخواهيم چه نخواهيم هميشه نقاط ضعفي داريم که تا هستيم با ما است. نکته ديگر اين است که بيشتر دستاوردهاي زندگي ما از نقاط قوتمان است و بزرگترين ضربههايي که در زندگي ميخوريم هم از نقاط ضعفمان. حتي مرگ انسانها اگر بر اثر تصادف محض نباشد معمولا به دليل کارهاي مضر يا خطاهايي است که در طول عمر خود انجام ميدهند.  همه ما دوست داريم نقاط ضعفمان را از بين ببريم و آنها را به نقاط قوت تبديل کنيم. ولي سوال اين است که آيا ما قادر به انجام چنين کاري هستيم؟ جواب خير است.     مخصوصا اگر آن نقطه ضعف موضوعي ذاتي و يا در وجود ما نهادينه شده باشد. مثلا در نظر بگيريد فوتباليست کوتاه قدي که بخواهد زدن توپ با سر را به نقطه قوت خود تبديل کند. چقدر بايد به هوا بپرد تا بتواند روي سر يک بازيکن دومتري توپ را بزند؟ اگر بازيکن کوتاه قد روي نقطه قوت خود که ريزنقشي و دريبلزني است کار کند نتيجه بهتري نميگيرد؟ يا فرد درونگرايي که بخواهد مسئول روابط عمومي سازماني باشد. ايشان اگر به جاي روابط عمومي مثلا کار برنامهنويسي که در تنهايي انجام ميشود را انتخاب کند بهتر نيست؟

در چنين حالتي معمولا اين طور است که نقاط قوت و ضعف ما دو روي يک سکهاند. مثلاً سرعت و دقت در انجام کارها با هم اتفاق نميافتد. افراد فرز دقت کمتري دارند و افراد دقيق هم کند هستند. در نتيجه بدست آوردن يکي منجر به از دست دادن ديگري ميشود. در اين صورت فرد فقط ميتواند تا حدي ضعف خود را بهبود ببخشد. از جايي به بعد همان قوت منجر به ضعف ميشود. ولي اگر ما نقطه ضعفي داريم که به خود يا ديگران آسيب ميرساند بهتر است به اندازهاي روي آن کار کنيم که کارمان راه بيافتد. مثلا مشکلي مانند کمرويي يا خشم اگر حل نشود ما را در زندگي با مشکل مواجه ميکند. البته ما هرگز نميتوانيم آن را کامل از بين ببريم ولي در حدي که قابل کنترل باشد مشکلمان حل ميشود.

نتيجه اين بحث اين که بهتر است ما نقاط ضعف و قوتمان را بشناسيم و سرمايهگذاري اصلي خود را روي نقاط قوتمان انجام دهيم. در زندگي کارهايي را انجام دهيم که با نقاط قوت و ضعفمان همخواني دارد. تا جايي که ميتوانيم کارهايي که در آن ضعف داريم را به ديگران واگذار کنيم. مثلا اگر در کار با ابزار مشکل داريد لازم نيست تاسيسات خانهتان را خود تعمير کنيد. همهفنحريف بودن مربوط به دنياي قديم بوده و در دنياي امروز ارزشي ندارد. مهم اين است که يک کار را بهتر از ديگران انجام دهيد. وارن بافت يکي از ده مرد ثروتمند دنيا ميگويد اگر من صدهزار سال پيش به دنيا ميآمدم خيلي زود غذاي يک حيوان درنده ميشدم. چون نه ميتوانم سريع بدوم و نه از درخت بالا بروم. ولي توانايي شناخت بازارهاي مالي را دارم و همين براي زندگي در دنياي امروز کافي است.

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1057)

ارسال شده 7 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

معاون فرهنگي اداره ارشاد استان بوشهر خبر داده که 10 واحد در راستاي اجراي قانون منع به کارگيري اسامي بيگانه در استان پلمب  شدند. در زماني که به خاطر وجود تحريمها و افت ارزش ريال و کاهش قدرت خريد مردم و... کار اقتصادي مردم به مشکل خورده و مغازهداران با انواع و اقسام فشارها روبرو هستند بطوريکه برخي عليرغم سرمايهگذاري کلان، حتي از عهده اقساط و اجاره و گرداندن مغازه هم برنميايند..

ارسال شده 8 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

مهرباني با خود

حسين زيرراهي - مدرس مهارتهاي توسعه فردي

ارسال شده 8 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

حسين زيرراهي- مدرس مهارتهاي توسعه فردي

ارسال شده 8 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

در اين شماره نسيم جنوب با توجه به نقش و جايگاه شادروان رضا ماهيني که از نسل دوران طلائي فوتبال بوشهر بود،  به طور ويژه  و از زواياي مختلف، پذيراي مطالب و سوگنامه دوستان و همبازيها و ورزشنويسان بويم، تا اداي احترامي کرده باشيم به ورزشکاراني که با وجود محروميت وکمبودها، خاطرات زيبا و به ياد ماندني را براي مردم بوشهر رقم زدند...

ارسال شده 12 ماه پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

عليرضا مشايخ: مدرنيته در همه عرصه ها در فلورانس متولد گرديده است!؟ اغراق آميز است؟! شهري که جيوواني ويلاني( 1276-1348) مورخ، روزنگار وقايع و مرد سياست فلورانسي، جمعيت آن  را ( در سال 1338) ميلادي نود هزار نفر مي داند. اقتصاد شکوفا، مديريت شهري و آزادي شهروندان رونق اين شهر را که در سده دوازدهم استقلال يافته، فراهم نموده بود. «آزادي» مهمترين عامل پيشرفت در اين شهر قلمداد مي شد! 

ارسال شده حدود 1 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

دکتر سعيد معدني: اواسط دهه 1380 شمسي بود که يکي از دانشجويان دختر دانشگاه ما پس از اخذ ليسانس مددکاري اجتماعي جهت ادامه تحصيل به يکي از دانشگاههاي استراليا رفت. وي در يکي از ايميل‌هايش نوشته بود نمي‌دانم اينجا برخي چه تصوري از ما دارند. از من مي پرسند مگر در ايران رشته‌ي مددکاري اجتماعي وجود دارد؟ من هم در جواب گفتم نه تنها داريم بلکه 50 سالي است که اين رشته در کشور ما تاسيس شده است. وقتي تعجب‌شان بيشتر مي شود که مي‌فهمند بنيانگذار اين رشته در ايران يک زن بوده است...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در سیاسی ، نظر (0)

غلامرضا شريفي خواه: بازار سنتي قديمي در بوشهر که قدمت آن از دورة حکومت قاجاريه مي باشد که در آن جا علاوه بر دو راسته  اصلي به نام هاي معين التجار و رييس التجار بوده و به بخش هاي کوچک تري هم تقسيم شد و در هر بخش مربوط به صنفي بود که براي آسان خريد مردم شهر و حومه اطراف و ساکنين جزاير ترتيب داده بودند..

ارسال شده حدود 1 سال پيش در بوشهر نامه ، نظر (2)

مکيه گرمسيري: چند وقت بعد يک روز بطور اتفاقي و به منظور ثبت نام در دوره رانندگي به بوشهر آمدم. در خيابان ششم بهمن (انقلاب) چشمم به تابلوي دفتر برنامه و بودجه افتاد. اولين بار بود که دفتر استان را مي ديدم، وارد شدم. نامه ابلاغ حکم را که در کيفم بود به آقاي دمکي دادم و ايشان نيز به آقاي شيرواني دادند ايشان نيز با خوشرويي نامه را به نجف غلاميان دادند و به من گفتند يک کپي نيز بگير تا به آقاي خمسي بدهند...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

هاشم هاشم زاده: هنوز تمامي جمعيت وارد نشده بود، که شعارهائي بر عليه استبداد و ديکتاتوري حکومت داده شد. در اين زمان مامورين گارد دانشگاه بلافاصله درب سالن را بسته و افراد بيرون را با خشم و فرياد از دانشگاه بيرون راندند.داخل سالن اما، غوغائي برپا بود. سعيد سلطانپور  بخاطر همدلي با افراد بيرون که به نظر ميرسيد بعضا مورد حمله قرارگرفته و يا بازداشت شده اند، از اجراي برنامه سر باز زد و با تشويق ممتد حاضرين مواجه شد...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

در ارديبهشت سال 1333، سال پس از کودتاي 28 مرداد، لويي ماسينيون مستشرق معروف فرانسوي جهت شرکت در «کنگره هزاره ابن سينا» به ايران مي آيد. وي در طي سفر خواهان ملاقات با غلامحسين صديقي مي شود، دکتر صديقي بنيانگذار جامعه شناسي در ايران، وزير کشور دکتر مصدق، و از جمله از بانيان اصلي «کنگره هزارهي ابن سينا» بوده است...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

 مهمترين مشكلات تحريم هاست  زيرا باعث شده تا قيمت تجهيزات پزشكى به دهها برابر افزايش يابد و بعد از آن آموزش و سوء مديريتهاست كه در بعضى از رشته ها به خصوص بيهوشى در تمام نقاط محروم كشور كمبود داريم و تا دو سال ديگر بايد مجددا دستانمان را بسوى پزشكان هندى و بنگلادشى و يا پاكستانى دراز كنيم كه اين يكى از شاهكارهاى قاضى زاده هاشمى بوده كه اجحاف بزرگى به اين قشر از متخصصين مخلص كرد...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در گفتگو ، نظر (0)

دکتر محمدجعفر ايزدپناه: گر هنرمندان پيشکسوت خانه نشين شده بودند و جامعه آنها را از ياد مي برد، حالا خبرنگار صفحه هنري به سراغشان مي رفت، احوالشان را مي پرسيد و بيادمان مي آورد که قدر آنها را بيشتر بدانيم. اگر رسانه هاي رسمي و...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)
صفحات: 1 | 2 | 3 | 4 | 5

آخرین اخبار

پربیننده ترین