بزرگترين کاري که اين جشنواره انجام ميدهد، اين است که فرهنگ آداب و معاشرت مردم بوشهر را نشان ميدهد و باز بودن در خانهها به روي مهمان را به تصوير ميکشد. اينکه مهمانان فستيوال سر سفره بندرنشينان مينشينند و غذا ميخورند، فرصتي براي رشد فرهنگ، بوم و زيست بوشهريها است...
قسمت دردناک ماجراي گردشگري اينه که اغلب مسافرها براي گفتگو با بوشهر به بوشهر نميآيند... حتي وقتي کنار دريا ايستادهاند سعي نميکنند صداي امواج دريا را بشنوند و هدفون بر گوش ميگذارند... بعضي وقتها خود قايقها موسيقي را بلند ميکنند و اگر گردشگري هم بخواهد صداي امواج را بشنود نميگذارند... البته صداي دريا يک مثال است و اين شامل همه حوزههاي ديگر هم ميشود...
سيروس شيبو: خودم را ميان خاطرات ديدم، گرم و صميمي، همه بودند، خيلي شلوغ و پر سرو صدا، همه چيز در ذهنم موج ميزد. دم دروازه شلوغ بود، پلاکارت سينما را نگاهي انداختم فيلم سلطان قلبها، تعريفش را زياد شنيده بودم به خودم گفتم شب با دوستانم برم سينما فيلم قشنگيه. چشمم به مجسمه...
در اين شماره نسيم جنوب با توجه به نقش و جايگاه شادروان رضا ماهيني که از نسل دوران طلائي فوتبال بوشهر بود، به طور ويژه و از زواياي مختلف، پذيراي مطالب و سوگنامه دوستان و همبازيها و ورزشنويسان بويم، تا اداي احترامي کرده باشيم به ورزشکاراني که با وجود محروميت وکمبودها، خاطرات زيبا و به ياد ماندني را براي مردم بوشهر رقم زدند...
یونس قیصی زاده: اين كشور يک زندگی به جوانان بدهكار است؛ يک زندگی عادی كه در آن جوانان میتوانستند شاد باشند، میتوانستند بیدغدغه به دانشگاه بروند، میتوانستند پس از فارغالتحصيلی به سر كاری بروند تا دانش خود را در آنجا به كار گيرند و لذت ببرند از تلفيق علم و عمل. شغلی داشته باشند كه دستشان توی جيب خودشان باشد و هر روز برای گرفتن كرايه تاكسی و خريد چای و قهوه و... جلوی پدر و مادر سر خم نکنند و شرمزده نباشند! شغلی كه آخر ماه با حقوقش میتوانستند برنامه سفر با دوستان را بچينند و درباره تفریح در مناطق زيبا و دیدن جاهای تاريخی و...
مهدی صالحی زاده : درخصوص عدم همکاری دستگاه های دولتی در حمایت مالی باشگاه های ورزشی به خصوص فوتبال که علاقمندان بی شماری دارد، سخن بسیار است و با توجه به این که از هر لحاظ استان غنی هستیم ولی تیم های ما (شاهین و ایران جوان و...) در بدترین شرایط فنی و مالی به سر می برند...
همه كتابهايي كه خواندهام به نوعي در زندگانيام اثر گذاشتهاند. بسياريشان را خواندهام كه الان در اين لحظه در يادم نیستند و لكن برخي از آنها در یاد دارم. از يك منظر هر كتابي براي خوانندهاش اثراتي دارد.كتابها به دنيا ميآيند؛ هر کدام از ما به فراخور شرایط خویش، سعادت دستیابی به اندکیشان را مییابیم؛ با برخی از ایشان دمخور و دوست می شویم … با ما و در ما تا هستیم می مانند و برخی نیز تا ابد در روح و روان و کالبدمان جاویدان می شوند...
در روزهای اخیر شاخص فلاکت در استانهای کشور منتشر شده که استان بوشهر با ۵۸ درصد فلاکت بالاتر از میانگین کشوری که ۵۵ درصد است قرار گرفته بود.
این حجم از فلاکت در استان مرزی بوشهر که بزرگترین میادین نفت و گاز در آن قرار گرفته و از طرفی تجارت و بازرگانی دریایی نیز دارد، جای افسوس و تعجب دارد...
اسماعیل منصورنژاد: طرح صیانت اینترنت یک تلاش بینتیجه برای سرپوش گذاشتن بر واقعیتهایی است که در دنیای آزاد درز پیدا میکند و خوشایند برخی نیست. وقتی دیدند طرح فیلترینگ اینترنت جز هزینههای کلان مادی و معنوی هیچ سودی نداشته است، به این طرح پناه بردهاند. البته منظورم این نیست که...
پیمان زند: همیشه از آدم هایی که تو سایه می ایستند و دنیا رو تماشا می کنن لذت می برم، آدمهایی که دوست ندارند به هر قیمتی دیده شوند و همیشه پشت پرده هستند، آدم هایی که هیچی برای خودشون نمی خوان و فقط و فقط به پرواز دیگران فکر می کنند، رفتارشون مثل یک ابر قهرمانه مثل ...
اسماعیل منصورنژاد: کار شورای نگهبان از این نظر مهم است که حاکمیت یکدست و یکپارچه میشود و از فردای پیروزی یک اصولگرا، تمام مسئولیتها بر دوش همان کسانی میافتد که همه را جز خودشان مقصر میدانند. وقتی یک اصولگرا رییسجمهور شود، توپخانه رسانههای رسمی و غیررسمی اصولگرایان از جمله تلویزیون برای متهم کردن دیگران خاموش میشود و از آن پس کسی جز خودشان در مقابل خودشان قرار نخواهد گرفت...
تبرئه از قتل با ٥٠ بار سوگند
شهرزاد همتی: زنان بخش جداییناپذیر این اجتماعند. در همه سالهای گذشته هر جایی که خواستهاند آنها را نادیده بگیرند، این زنان بودند که موجودیت خود را اثبات کردهاند. انگار این فعالیت همیشه باید وجود داشته باشد. زنانی که از نگاه عدهای صرفا برای خانهبودن و برای مادربودن آفریده شدهاند. اما حضور زنان فعال در عرصههای علمی، فرهنگی و اجتماعی، همیشه خط بطلان روی فرضیه پنهانکردن زنان میکشد و خواهناخواه، این نگاه که زنان وجود دارند، حتی در شهرهای سنتی، در جوامع مردسالار رخنه پیدا میکند؛ آنقدر که در شهرهای مرزی ایران زنان برای ورود به شورا و مجلس اقبال بیشتری پیدا میکنند؛ زنان که استفاده ابزاری از آنها فقط معطوف به غرب و کالای جنسیشدن نیست. حوزه زنان موضوع خوبی برای ورود سیاستمدارانی است که به دنبال اقبال عمومی هستند. آنهایی که شعارشان را با نام زنان، آزادی زنان، مطالبه زنان، مشکلات زنان و حقوق زنان آمیخته میکنند، بهعنوان افراد آوانگارد، روشنفکر و حامی دموکراسی شناخته میشوند. اما از شعار تا عمل چقدر فاصله طولانی است. بعد از تمامشدن کارزارهای سیاسی شعارها برای جامهعمل پوشاندن کمی دشوار میشوند. شعارها دیگر انگ و برچسب میخورند و آنهایی که از واژه فمینیست میترسند، ترجیح میدهند سکوت کنند. این روزها زنها همچنان در صدر اخبار هستند. آنها با امید بازگشت به میدان رأی دادهاند. زنانی که فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی داشتهاند میانگین نمرات بالایی داشتهاند. آنها حالا سرمایه اجتماعی محسوب میشوند؛ از رخشان بنیاعتماد، فاطمه معتمدآریا، فرح اصولی و سیمین بهبهانی تا مرضیه دباغ، زهرا شجاعی و شهیندخت مولاوردی. با وجود همه اینها هنوز هم این بودن انکار میشود و کار به جایی میرسد که با وجود وعدههای انتخاباتی در کابینه معرفیشده ازسوي حسن روحانی هیچ زنی بهعنوان وزیر وجود ندارد. مصطفی تاجزاده فعال سیاسی است. به قول خودش تجربه کار سیاسی را از عنفوان جوانی داشته و زندگی در ایران، خارج از کشور و همچنین در زندان از او فردی آبدیده ساخته. سالهای گذشته و فرصت زیاد مطالعه که برای تاجزاده پیش آمد از او فردی با نگاهی جامعهشناسانه نیز ساخته است. او در گفتوگو با «شرق»، با تحلیل شعارهای انتخاباتی حسن روحانی، وضعیت ایران، موفقیت زنان و چرایی لزوم مشارکت زنان درباره حضوری سخن میگوید که با وجود همه انکارها نمیشود آن را نادیده گرفت... .
ما در برابر ۴۱ ميليون رأيي که به صندوقها ريخته شد و آن چهار ميليوني که نشد از آنها رأي گرفت، مسئول هستيم. اي کاش ميشد اين شوراي عزيز نگهبان ما که در ساعت ٢٢:٣٠ شب پيشنهاد هيئت اجرائي را قبول کرد، همان زماني که هيئت اجرائي در صبح پيشنهاد داد که براي تسريع در کار فقط کد ملي افراد نوشته شود...
سعید لیلاز گفت: اگر بنزین به لیتری ۱۰ هزار تومان برسد میتوان ۷۰۰ هزار تومان یارانه پرداخت کرد. چرا آقای قالیباف میخواهد ۲۵۰ هزار تومان یارانه بدهد؟ بنزین را به ۱۰ هزار تومان برساند و به همه ملت ۷۰۰ هزار تومان یارانه بپردازد. اگر قرار باشد با یک تورم لجام گسیخته حرکت کنیم میتوان یارانه بیشتری پرداخت کرد...
ما چيزي را غفلت كرديم و آن اين است كه اقتدارگرايي يكي از موانع تشكيل نهاد دولت و انسجام نهادين است. ديگر اينكه در همين شرايط بايد با شارلاتانهاي سياسي يا وعدهدهندگان دروغين، با پيامبران كاذب سياسي و با مدعيان مهدويت سياسي مرزبندي بكند. يعني اين چيزهايي كه الان در جامعه وجود دارد و ميخواهند از احساسات ديني مردم در مقابل اقتدارگرايي موجود يك شيوه جديدي...
تأمین مالی انتخابات کشورهایی ازجمله ایران، مانند جعبه سیاه است؛ هیچکس دقیقا نمیداند چه کسی به چه کاندیدایی از بعد اقتصادی کمک میکند. البته این یک استراتژی در نظریه بازیهاست؛ این ظن قوی است که افراد سودجو و فرصتطلب، از این بزنگاههای تاریخی به نفع خود بهره بگیرند و روی هر کاندیدا...
عبدالله ناصری: مناظره سه به سه شده بود؛ قطب «روحانی، جهانگیری، هاشمی طبا» پیروز شدند / ظاهرا رئیسی و قالیباف از هم ناراحتند؛ این دو در مناظره باهم رقابت داشتند / میرسلیم سعی کرد به قالیباف نزدیک شود / قالیباف نیامده رئیس جمهور شود، امده انتقام بگیرد / امروز، رئیسی کتابچه ی فردی را در دست داشت که از...
شرق گروه اندیشه: نشست «زوال اسطورهها و تاریخها» با استقبال علاقهمندان در محل مؤسسه پرسش برگزار شد. در این جلسه ابتدا صالح نجفی با عنوان «باور کن دروغ میگویم: درباره امکان تاریخ زوال» و سپس مراد فرهادپور با موضوع «شاهنامه و اسطورهزدایی» سخنرانی کردند. در این نشست احسان شریعتی نیز بهعنوان میهمان حضور داشت. آنچه در ادامه میخوانید، گزیده سخنرانیهای این جلسه است. گفتني است صرفا بخشهايي از سخنراني مراد فرهادپور منتشر شده است.
حسين دهباشي با فائزه هاشمی براي مجموعه تاریخ شفاهی «خشتِ خام» گفتوگويي انجام داده و متن آن را در اختيار «شرق» قرار داده است. گزيدهاي از اين گفتوگو در ادامه ميآيد.
پردههای کرکرهای دفتر اینبار باز هستند و آفتاب داغ عصر تابستان از لابهلای آنها فضای اتاق را روشن کرده است. در اتاق چشمم به کتابی میافتد که روی میز مقابل محمدرضا تاجیک قرار دارد و برگهای را هم میان آن گذاشته است و به یاد ندارم که علامتگذاری بود یا اینکه مطالبی را هم در آن یادداشت کرده بود. عنوان کتاب «یک روز دیگر از زندگی» اثر «ریشارد کاپوشینسکی»، خبرنگار و عکاس و نویسنده لهستانی، است که به روایت مترجم کتاب، بهرنگ رجبی در لحظه وقوع ۲۷ انقلاب در قرن ۲۱ در کشورهای محل این رویدادها حضور داشته و از طرف خبرگزاری رسمی کشور لهستان گزارش تهیه کرده است. به گفته بهرنگ رجبی، «کتاب یک روز دیگر از زندگی» از لحظه پیروزی چپها در پرتغال و اعلام آزادی تمامی مستعمرات این کشور شروع میشود. در یک لحظه ناگهان کشور آنگولا که تا صدسال قبل هیچ فرد بومیای در مناسباتش حضور نداشته با خلأ قدرت مواجه میشود و ناگهان صدها گروه از میان مردم برآمده و مدعی قدرت و دولت و حکومت میشوند و البته فصل مشترک همه آنها کشتن اروپاییهاست. در تمام طول گفتوگو همانطور که پای خود را روی پایش انداخته بود، از شکایت تلویحیاش سخن میگفت که در جایجای این مصاحبه به آن پرداخته است. گفتوگو که تمام میشود، با لبخند کمرنگی که بر لبش نقش میبندد، رو به من میکند و میگوید که میدانم بعد از این مصاحبه، نقدهای مختلفی را، هم از جریان رقیب و هم از جریان اصلاحطلبی میشنوم، اما اشکالی ندارد! حرفها را باید گفت. موقع خداحافظی چشمم به تابلو خطی میخورد که بالای میز کارش به دیوار نصب کرده، بیتی از کلیم کاشانی البته با اندکی تغییر از اصل آن: چو محرم شدی، حافظ خویش باش/ که محرم به یک نقطه مجرم شود! با تاجیک درباره آنچه در جریان انتخابات هفتم اسفند گذشت و نیز وقایع بعد از آن گفتوگو کردیم که ماحصل آن در پی میآید.
مازیار هوشمند: اخیراً نیز سه تن از چهار منتخب استان بوشهر برای مجلس دهم اعلام داشته اند که مصممند تا با ورود به کمیسیون انرژی از کیان این استان دفاع کنند. ورودی که قاعدتاً با توجه به شرایط عضویت، و همچنین تجربه ناموفق حضور نمایندگان سابق استان در این کمیسیون...
ناهيد مولوي
هفتم اسفند كه به پايان رسيد اصلاحطلبان مست پيروزي بودند. زير توپخانههاي تخريب كه آنها را انگليسي خوانده بود با دستاني بسته و با تكرار و پا درمياني تاثيرگذارترين چهرهشان توانستند ردصلاحيتهاي گسترده را بلاموضوع كنند و با سربازهايشان ژنرالهاي اصولگرا را شكست دهند و تمام كرسيهاي پايتخت را از آن خود كنند. بيترديد هفتم اسفند ميتواند يكي از تاريخيترين پيروزيهاي اصلاحطلبان شمرده شود، پيروزياي كه بعد از دعواهاي سياسي و پرهزينه سال ٨٨ و در ادامه ٢٢ خرداد ٩٢، ميتواند كمي فضاي سياسي كشور را به سوي تعادل پيش ببرد. در اين ميان اما يك نفر هست كه كمي از فضاي پيروزي فاصله گرفته است و بيش از آنكه بخواهد از دلايل اين پيروزي مهم و اثراتش سخن بگويد به زواياي ديگري ميانديشد، زوايايي كه يا از ديد بسياري از فعالان سياسي پنهان است يا اگر برايشان رخنمايي هم كرده باشد فعلا سكوت انتخابشان است. اين روزها در سر مردي كه در روزگار اصلاحات مغزش مورد هدف گلوله قرار گرفت ايدههايي رژه ميروند كه در نظر اول شايد كمي دست نيافتني باشد اما زماني كه بحث را آغاز ميكند و همه زواياي آن را واكاوي ميكند متوجه ميشويم كه طرح اين موضوع ميتواند دغدغه همه چهرههايي باشد كه به آيندهاي متفاوت براي ايران ميانديشند. سعيد حجاريان بعد از هفتم اسفند بيش از آنكه در كنار همفكران و دوستانش از طعم پيروزي اصلاحطلبان لذت ببرد در كنار اصولگراياني ايستاده كه شكستي سخت را تجربه كردهاند و آنطور كه خودش ميگويد ميخواهد با اصولگرايان همدردي كند و اين همدردي را باز شدن دريچهاي براي گفتوگو با اصولگرايان ميداند تا بتوان يك طرح ملي را در قالب آن پيش برد و پله به پله تغييراتي بنيادين در قانون انتخابات ايران داد. افقي كه او به آن خيرهشده بسيار دور است و خودش هم در طول اين گفتوگو به آن اعتراف ميكند اما به نظر ميرسد از نگاه او زمان صحبت درباره اين مساله فرار سيده است. حجاريان ريشه مشكلات در سپهر سياسي ايران را حزب گريزي ميداند و معتقد است طرحي كه اين روزها فكرش را مشغول كرده ميتواند همه گروههاي سياسي كشور را از اصلاحطلب تا اصولگرا به تشكيل حزب وادارد تا درون احزاب افرادي ورزيده پرورش پيدا كنند. مردي كه عنوان تئوريسين اصلاحات را بر دوش ميكشد معتقد است بايد قدم به قدم فرم انتخابات در ايران را تغيير داد و در اين ميان صحبتهايش گريزي هم به قانون استاني شدن انتخابات ميزند، قانوني كه توسط شوراي نگهبان رد و مسكوت ماند. او ميگويد: در قدم اول مجلس دهم بايد قانون استاني شدن انتخابات را به صحن بازگرداند و با رفع ايراداتش آن را تصويب كند و اگر شوراي نگهبان دوباره اقدام به رد آن كرد به مجمع بفرستند و تاييدش را بگيرند. در سراسر اين گفتوگو براي ما ابهامات بزرگي ايجاد ميشد و او با صبر درمورد همهشان جواب ميداد و براي درك بهتر موضوع بارها از مدل انتخابات در اروپا، امريكا و حتي تركيه و پاكستان مثال ميآورد. حجاريان معتقد است سطح پارلمان در اداره امور كشور پايين آمده و ايجاد انتخابات حزبي ميتواند مجلس را به راس امور برگرداند و سطح سياستورزي در ايران را كه به عقيده بسياري در دهه اخير پايين آمده ارتقا بخشد. كساني كه با سعيد حجاريان هم كلام شده باشند به خوبي ميدانند به دليل وضعيت جسمي ويژهاي كه دارد صحبت طولاني برايش مقدور نيست اما اين بحث به قدري برايش مهم و اساسي بود كه زمان اين گفتوگو به دو ساعت كشيد. اگرچه اين گفتوگوي طولاني نميتواند پاسخگوي همه سوالاتي كه در ذهن مخاطبان به وجود خواهد آورد باشد اما بيترديد ميتواند آغازگر بحث جديدي در فضاي سياسي كشور باشد و به مرور تبديل به دغدغه افرادي شود كه پاسداري از نهاد انتخابات و تغيير به سوي پيشرفت در عرصه سياست ورزي را در ذهن خود دارند. مشروح گفتوگوي «اعتماد» با سعيد حجاريان را در ادامه بخوانيد.
آرمان- حسين حلاج: موضوع توسعه اقتصادي از جمله مباحثي است كه همواره مورد نقد و مداقه اقتصاددانان بوده است. به عقيده بسياري از نظريه پردازان علم اقتصاد، توسعه اقتصادي زماني ميتواند به اهداف مورد نظر دست يابد كه در نهايت توسعه همهجانبه، متوازن و پايدار رخ داده باشد، در غير اين صورت، توسعه يافتگي به شكل موجودي عقيم و بد هيبت درميآيد كه تنها به رشد طبقه ثروتمندان مدد ميرساند، بيآنكه حتي در همين طبقه معدود، وجوه ديگر توسعه يافتگي احراز شود. از اين منظر، توسعه پايدار آن شكلي از توسعه است كه ذيل رشد اقتصادي، وجوه فرهنگي، اجتماعي، بهداشت و درمان، آموزش و رفاه عمومي نيز رو به تعالي گذارد. فريبرز رئيس دانا، اقتصاد دان در گفتوگو با «آرمان» با تشريح مفهوم توسعه يافتگي ميگويد: « كم توسعه يافتگي ايران، به دليل قرار گرفتن در مدار توسعه سرمايه داري است، چراكه توسعه سرمايه دارانه در جهان بهطور ناموزون رشد ميكند. » اين اقتصاددان صاحب نظر در گفتوگو با«آرمان» البته راهكارهايي هم ارائه ميدهد که در ادامه متن این گفتوگو را میخوانید:
منطقه حفاظت شده مند با وسعت ۴۶هزار و ۵۰۰هكتار با دو اكوسيستم آبي و خشكي در كنار بخش بردخون از توابع شهرستان دير واقع در ۱۸۰كيلومتري جنوب شرقي بندر بوشهر قرار دارد. مند منطقهاي جلگهاي كويري است كه داراي دو فصل زمستان نسبتا خشك و تابستاني گرم است. چهار جزيره خان، تهمادون، نخيلو ...
آرمان- احسان انصاري: خاستگاه جريانهاي سياسي در ايران كجاست؟چرا در ايران هيچگاه يك جريان سوم سياسي شكل نگرفت و كساني كه در اين زمينه تلاش كردند ناموفق بودند؟آيا گفتمان اعتدال ميتواند به صورت بلندمدت در فضاي سياسي ايران نقشآفريني كند يا اينكه با پايان دولت آقاي روحاني، در يكي از جريانهاي سياسي مستحيل خواهد شد؟ براي پاسخ به اين پرسشها با دكتر غلامعباس توسلي چهره برجسته جامعهشناسي سياسي ايران گفت وگو كرديم. توسلي كه از ياران نزديك دكتر علي شريعتي در دانشگاه سوربن پاريس بوده معتقد است: «گفتمان اعتدال در شرايط كنوني يك پارادايم فكري غالب است و براي اينكه بتواند در بلندمدت در فضاي سياسي كشور حضور موثر داشته باشد بايد ابزارها و امكانات مهمي در اختيار داشته باشد كه در شرايط كنوني فاقد آن است. اين گفتمان براي يك مقطع زماني مشخص يعني دولت آقاي روحاني در فضاي سياسي ايران حضور خواهد داشت. اما با پايان يافتن عمر دولت آقاي روحاني وضعيت نامشخصي پيدا خواهد كرد. تجربه تاريخي نشان داده گفتمانهاي مقطعي پس از مدتي دچار فراموشي ميشوند و جاي خود را به گفتمانهاي جديد ميدهند». استاد برجسته دانشگاه تهران همچنين خاطرنشان ميكند: «خطر التقاط افراطيون با اعتداليون فضاي انتخابات را تهديد ميكند. ممكن است افراطيون از نامشخص بودن مرزبنديهاي جريانهاي سياسي و نزديكي جريانهاي سياسي به همديگر استفاده كنند و خود را در ليستهاي اعتدالي قرار بدهند. در نتيجه ممكن است افراطيون از آب گل آلود فضاي انتخابات به سود خود استفاده كنند و به نام جريانهاي شناسنامهدار وارد رقابتهاي انتخاباتي شوند». در ادامه متن اين گفتوگو را میخوانید:
شرق: اول کتاب «گفتهها»ی ابراهیم گلستان سه جمله هست، یکی «سخن بیار زبانآوری مکن» از سعدی، دومی «بدان چهجور ببینی» از لئوناردو و سومی «هیچ باشم اگر نکتهسنج نباشم» از نمایشنامه «اتللو»ی شکسپیر. این سه جمله را بر پیشانی کتاب «گفتهها» شاید بتوان عصاره حیات فکری و ادبی و هنری گلستان تا به امروز دانست. این سه جمله، همچنین کلیدی میتواند باشد برای ورود همراه با نکتهسنجی و نگاه انتقادی به نوشتهها و آثار سینمایی گلستان تا حتیالمقدور مصون بمانیم از دوقطبی معروف «لعن» و «ستایش» که غالبا گلستان را از یکی از این دو حد افراطی دیدهاند و سنجیدهاند. یا او را ستایش کردهاند و از او اسطوره ساختهاند و میراث او را به «زبانآوری» و «تکنیک» تقلیل دادهاند و یا او را دشنام دادهاند صرفا به این دلیل که به راههای متعارف نرفته است. خواندن گلستان با آن عقلانیت انتقادی توأم با نکتهسنجی که شیوه خود اوست در خواندن دیگران، هنوز آنطور که باید آغاز نشده است. خواندن هیچکس شاید هنوز آنطور که باید آغاز نشده است و از اینروست که سنت انتقادی ما هنوز بر مدار «لعن» و «ستایش» میگردد و بر مدار تکرار آنچه پیشترها در رد و انکار و یا تأیید کسی گفتهاند. اینجا مقصود از الگوقراردادن شیوه مواجهه گلستان با اتفاقها و آدمها و آثار هنری، شیوهای مبتنی بر نپذیرفتن آنچه همه میگویند و تنندادن به تکرار گفتههای دیگران، پذیرش بیچونوچرای دیدگاههای او نیست. اتفاقا برعکس، گلستان را جا دارد به همان عیاری بسنجیم که او خود دیگران را با آن سنجیده است و او را در قامت «آدم»ی ببینیم در قدوقامت طبیعی که در یکی از حساسترین مقاطع تاریخ ایران زیسته و کوشیده است بهجای پاگذاشتن بر راههای رفته، راه تازهای بگشاید و با ذخیرهای پربار از ادبیات و هنر ایران و جهان، چیزی را ایجاد کند که پیش از آن موجود نبوده است. حاصل کار قطعا میتواند مورد ارزیابی انتقادی قرار بگیرد، نه به این معنا که بگوییم عالی است و فقط چندجایش اشکال دارد و یا برعکس، مردود است و فقط چند نکته قابل توجه در اینجا و آنجایش میتوان یافت، نه، خواندن جدی گلستان مستلزم کشف ایده مرکزی او در آثارش، کشف سبک، نه در معنای زبانآوری و اینکه نثرش فلان است و بهمان، و مواجههای دقیق با این سبک و آن ایده مرکزی است و این همان کاری است که میگویم هنوز نهفقط درباره گلستان که درباره هیچ نویسنده دیگری آنطور که باید انجام نشده است.
چندی پیش نشر کلاغ سه کتاب ابراهیم گلستان را تجدید چاپ کرد. یکی کتاب «گفتهها» که مجموعهای است از مقالهها، گفتارهای گلستان بر چند فیلم مستند به کارگردانی خودش، سخنرانی مفصل او در دانشگاه شیراز و گفتوگوی بلند قاسم هاشمینژاد با او درباره داستانهایش.
دو کتاب دیگری که از گلستان تجدیدچاپشده ترجمههای اوست از «هکلبری فین» مارک تواین و کتاب «کشتیشکستهها» که ترجمههای گلستان است از چند قصه کوتاه استفن کرین، ویلیام فاکنر، استفن وینسنت بنه، آنتوان چخوف و ارنست همینگوی. گفتوگویی که میخوانید بهمناسبت همین تجدیدچاپها انجام شده است. گلستان کمی پیش از انجام این گفتوگو به دعوت آکادمی فرانسه در رم، به این شهر رفته بود تا در نشستی که این آکادمی برای او و آثارش برگزار کرده بود شرکت کند. گفتوگوی پیشِ رو، پس از بازگشت گلستان از رم انجام شد. گلستان چنانکه در این گفتوگو میگوید سالهاست که قصه ننوشته و در عوض دو کتاب چاپ نشده دارد که هر دو نوشتههایی مستند هستند از آدمهایی که واقعا وجود داشتهاند و وقایعی که واقعا اتفاق افتادهاند و این عجیب نیست وقتی به یاد آوریم که گلستان روزگاری در سینما مستندهایی ساخته است که برخی از آنها هنوز هم جزء بهترین مستندهای تاریخ سینمای ایران بهحساب میآیند. مستندهایی که صرفا نشاندادن واقعه نبودهاند بلکه «دیدِ» سازنده و «چهجوردیدن» در تار و پود آنها تنیده شده و از طریق سبک، خود را به نمایش گذاشته. گلستان در جایی از گفتوگوی پیشِ رو میگوید: «واقعیتهایی که اتفاق افتاده آنقدر فوقالعاده و انترسان است که قصهنوشتن ضرورتی ندارد.» گفتوگو با ابراهیم گلستان را میخوانید.
علی باباچاهی: تند ميشود قدمهايم و همزمان همه پيادهروهاي جهان را قدم ميزنم. سپانلو را اما پيشاپيش خود ميبينم كه عجيب مشتاقانه قدم برميدارد در پيادهروها! تفكيك نميكنم از يكديگر انواع شعري اين شاعر فرهيخته را. اما از كليت شعرهاي او برميآيد غالبا شاعر شعرهاي ابژكتيو است. نيما بر تفكيك شعر...
اسماعیل منصورنژاد: اینکه چرا نام «19 حزب فعال» بوشهری در لیست وزارت کشور نیست، پرسشی است که وزارت کشور و استانداری بوشهر باید به آن پاسخ دهند. همچنین، این لیست هیچ اشارهای به وجود «43 حزب ثبت شده در بوشهر» نمیکند و کسی نمیداند آدرس این احزاب کجاست؟...
پیش از این فضای مجازی بازتابی بود از آنچه در زندگی واقعی آدمها رخ میداد. خیلی طول نکشید که این ماجرا شکل دیگری یافت؛ درست از زمانی که اپلیکیشنهای کاربرپسند به تلفنهای همراه اضافه شد. حالا بعد از تنها چهار، پنج سال کار به جایی رسیده است که گاهی آنچه در دنیای واقعی اتفاق میافتد پیامد چیزی است که در فضای مجازی رخ داده است، هرچند بسیاری معتقدند امروز دیگر نمیتوان مرزی میان فضای مجازی و فضای حقیقی متصور شد و به نظر میرسد این دو فضا یکپارچه شدهاند. با «مسعود کوثری»، دانشیار ارتباطات دانشگاه تهران، در اینباره گفتوگو کردهایم؛ جایی که کوثری معتقد است: «مرزبندی بین فضای واقعی و مجازی دیگر وجود ندارد؛ البته نه اینکه بگوییم هرچه در فضای مجازی است، واقعی است یا هرچه در فضای واقعی است، مجازی است بلکه نحوه ارتباط و لینکی که بین آنها به وجود آمده، از آنها یک فضای یکپارچه ساخته است.»
برآوردهکردن مطالبات گروههای مختلف و اقلیتها، از وعدههای حسن روحانی بود؛ روحانی برای تحقق وعدههایش حجتالاسلاموالمسلمین علی یونسی را بهعنوان دستیار ویژه در امور اقلیتها و اقوام معرفی کرد. بخش عمدهای از خواستهای اقوام و اقلیتهای ایرانی، بیدلیل، تبدیل به «تابو» شدهاند. وزیر اطلاعات دوران اصلاحات، کسی که از فرآیند «تابو»سازیها آگاه است و بهترین راه برای مقابله با آن را میداند، بهترین گزینه رییسجمهوری برای عمل به یکی از وعدههای انتخاباتیاش بود. علی یونسی معتقد است دولت یازدهم تا همین جای کار هم، قدمهای بلندی در برآوردهکردن مطالبات اقوام و اقلیتها برداشته؛ اما بهدلیل گستردهبودن مسایل است که این اقدامات هنوز به خوبی قابل لمس نیست. دستیار ویژه رییسجمهوری یک وظیفه مهم دیگر نیز دارد و آن، مقابله با تندرویهاست. او معتقد است باید در دو جبهه با تندروی جنگید، در داخل با آنهایی که با ایجاد اختلاف بین شیعه و سنی علیه مصالح ملی گام برمیدارند و در منطقه با کسانی که نان از قِبَل تندروی وخشونت میخورند.
آخرین اخبار
- جايگاه معلم در جامعه خدشهدار شده است
- سپاس از کساني که آموختند و آموختن را ياد دادند
- خليج فارس و الگوي حکمراني خوب
- ماندگاري نام خليج فارس، در گرو نگاه توسعه محور به آن مي باشد
- بايد براي تراژدي ورزش بوشهر، سالها گريست
- چرا نفت و گاز، از فعاليتهاي ورزشي استان بوشهر حمايت نميکنند؟
- چهار نکته براي رابطه پايدار والدين با فرزندان نوجوان
- نگاهي به تبعيضهاي درماني در کشور / به بهانه کلنگ زني بيمارستان نفت در شيراز
- استقبال از عيد نوروز باستاني در بوشهر
- دنياي معترضان
- چاپ شعري از استاد باباچاهي در امريکا
- آقاي استاندار در مقابل لغو مجوز فستيوال کوچه بوشهر، پاسخگو باشيد
- گردشگران دره ساساني «تنگ جيز» دشت خشت کازرون
- خاطرات خدمت سربازي در سپاه دانش
- مرثيه اي براي موسيقي
پربیننده ترین
- پشت پرده انتخاب شهردار بوشهر از زبان یونس خسروانی کاندیدای اصلاح طلب شهرداری
- تدبیری بیندیشید برای نجات معلمان از قعر جدول حقوق بگیران کشور
- موضوع انشا: جوانی
- قصه ننه معصومه و معجزه رنگها
- بانگ آمد که علی را کشتند
- آماده شدن برای رفتن به مدرسه
- خاطره تصديق دوچرخه در بوشهر
- از نسيم شمال تا نسيم پرفروغ جنوب
- در کوچه فستيوال بوشهر چه ميگذرد؟
- خاطرات خدمت سربازي در سپاه دانش
- فردگرايانه و ديگردوستانه
- گزارش تصویری نسیم جنوب از آئین جشن ستارگان (تجلیل از نفرات برتر کنکور سراسری) استان بوشهر
- تشکيل مرکز پايش فرهنگ و هنر، مطالبه جدي است
- آشنایی با بندر بوشهر + تصاوير
- سیری در جاذبه های دریایی ، صنعتی و طبیعی عسلویه قطب صنعت و انرژی کشور + تصاویر