خلیل موحد: یکی از دگرگونی هایی که در این سی چهل سال در میهن ما رخ داده، میان تهی کردن شماری از واژگان از معنای درونی و نیز از کاربرد بیرونی آن است. معنا و کاربردی که همه و یا دست کم بیشتر مردم آگاه از معانی واژه و به ویژه ارباب فرهنگ و دانش از آن واژه، فهم مشترک و نیز انتظار کارکرد ویژه دارند...
تأمین مالی انتخابات کشورهایی ازجمله ایران، مانند جعبه سیاه است؛ هیچکس دقیقا نمیداند چه کسی به چه کاندیدایی از بعد اقتصادی کمک میکند. البته این یک استراتژی در نظریه بازیهاست؛ این ظن قوی است که افراد سودجو و فرصتطلب، از این بزنگاههای تاریخی به نفع خود بهره بگیرند و روی هر کاندیدا...
با کمال تأسف دادههایی که در این زمینه از مدیریت شهری تهران منتشر شده به صورت جستهوگریخته و از سوي برخی از کارشناسان و مطلعان و برخی اعضای شورای شهر، نشان میدهد اوضاع و احوال تهران از این نظر هم بسیار نابسامان است و این مسئله نشاندهنده آن است که خلافکاری و خلاف اخلاق...
نخستين بویینگ برجامي در تهران
در یکی از خیابانهای خوب تهران توقف کردم. وارد آپارتمانی شدم که چیدمان بخش اعظم آن کتاب و تابلوهای نقاشی بود. تا چشم کار میکرد، کتاب دیده میشد. یک تابلوی بزرگ نقاشی هم از یک خانواده بالای شومینه نصب شده بود و میز کاری که کنار یک پنجره دلباز قرار داشت. گفتوگو را با مراد ثقفی، مدیرمسئول نشریه «گفتوگو» آغاز کردیم؛ نشریهای که به تبع تفکرات مدیرمسئول خود، تهمایههای چپی دارد و به مباحث روشنفکری دراینباره میپردازد. اما بحث ما درباره تبیین هویت اصلاحطلبی بود. در میانههای مصاحبه، بحثمان تقریبا به چالش کشیده شد، از آنجا که او معتقد بود اصلاحطلبان هنوز مبانی تفکری چپ را یدک میکشند. این چالش بر سر تحقق مبانی سوسیالیسم یا تفکرات راست در ایران ادامه یافت. اگرچه همه این مباحث را به اجبار نیمهکاره رها کردم؛ چون زمان لازم برای هرکدام از مباحث در آن مجال فراهم نبود. جانمایه سخنان او تعریف عدالت بود، بهمثابه یکی از راهکارهای تدقیق هویت اصلاحطلبی. بااینحال صحبت از کلیگویی و نقد آنچه حاکم است؛ فراتر نرفت. مصاحبه که تمام شد من را دعوت کرد تا به «پیج» خرید از دستفروشان در اینستاگرام بپیوندم. یاد چپهایی افتادم که از طبقه بورژوازی برخاستند: مانند سلف صالحشان انگلس؛ آنها که داعیه طرفداری از پرولتاریا را داشتند.
ماحصل این گفتوگو را در پی میخوانید.
تحصن غیرقانونی آنها که مخالف برجام بودند، پایان یافت، اما این پایانی بر تحرکات گروههای تندرو نخواهد بود؛ چراکه آنها همزمان با رویکارآمدن دولت روحانی، حساسیت مضاعفی به موضوعات سیاست خارجی پیدا کردند؛ آنقدر که با هر حرکت تیم سیاست خارجی، به خیابان میریزند و شعار میدهند. گاهی هم در سفارت سابق آمریکا نشست برگزار میكنند. با ابراهیم اصغرزاده، یکی از دانشجویانی که روزگاری از دیوار همین سفارت بالا رفته؛ به گفتوگو نشستم، دانشجویی که عضوی از جمعی بود یكی از ستونپایههای سیاست خارجی ایران پس از انقلاب بود و در زمان خود پشتیبانی خیایانی مردم را هم پشت سر داشت. حالا بعد از ٣٧ سال عدهای قصد دارند در هر مناسبتی سیاست خارجی را خیابانی و از آن حرکت انقلابی گرتهبرداری کنند. گروهی که دیدگاهشان در سیاست خارجی در آخرین انتخابات تنها پشتیبانی چهار میلیون نفر را برانگیخت، درصدد تحمیل نظر خود به اکثریت هستند. بااینحال ابراهیم اصغرزاده معتقد است اگر دولت راهبرد مشخصی برای تثبیت دستاوردهای توافق هستهای نداشته باشد، بازی را خواهد باخت. او میگوید: تردید نکنید امکان بازگشت ورژنهای گوناگون پوپولیسم وجود دارد؛ یعنی اینگونه نیست که بگوییم با انتخابات ٩٢ از پوپولیسم احمدینژادی یک گسست قطعی داشتهایم و دیگر به آن تن نخواهیم داد.
سمتگیری اصولی تنشزدایی، ممکن است بازیچه هوس مخالفان سیاسی دولت و همچنین رانتجویان و فرصتطلبانی شود که در ماجرای سالهای بعد از ١٣٩٠ و آشفتهبازار آنروزها، با برنامه آیندههراسی و تشدید فشارهای خارجی، بیشترین رانتها را خوردند و بیشترین فسادها را مرتکب شدند...
رضا غیبی: توسعه صنعتی؛ این آرزویی است که در کشور ما به یک رویا تبدیل شده است و در هیچ دوره از تاریخ ٣٧ سال گذشته؛ استراتژی دولتها در راستای ر سیدن به این مهم نبوده است. این اما بدان معنا نیست که تلاشی برای رسیدن به این امر صورت نگرفته است تدوین اما بهواسطه سوء مدیریت یا دیگر مسائل راه به جایی نبرده است. دولت یازدهم نیز از زمان آغاز بهکار خود بارها وعده بازگرداندن اقتصاد به مسیر توسعه را داده است. اما امروز هیچ اتفاقی در این زمینه رخ نداده است. تا فرشاد مومنی چرایی این مسئله را نداشتن استراتژی در دولت برای برونرفت از شرایط ناگوار ایجادشده توسط دولت نهم و دهم عنوان میکند. گفتوگوی ما با فرشاد مومنی، عضو هیات علمی دانشگاه علامه، را در ادامه بخوانید:
رابطه نفت و جامعه مدنی موضوع اصلی گفتوگو با حمیدرضا جلاییپور بود اما سخن از اینسو به آنسو رفت و درنهایت به بررسی لایههای جدید اضافه شده به طبقه متوسط رسید. او از همان ابتدای مصاحبه تاکید کرد که نمیخواهد درباره نفت و جامعه مدنی پاسخ کلیشهای بدهد: «اصلا من فاصله میگیرم از آنهایی که میگویند نفت عامل بدبختی است یا عامل خوشبختی است.» و با این شیوه به تحلیل وضعیتی پرداخت که در آن نفت میتواند اسطوره یانوس یونانی باشد یا همان شمشیر دودم؛ نیمی فرشته و نیمی شیطان. به تعبیر او در هشتسال حضور احمدینژاد نفت ١٤٠دلار، دولتمردان را سرخوش کرده بود و آنها چندان تمایلی برای پاسخگویی به افکار عمومی، جامعه مدنی و بدنه مردمی نداشتند؛ درعوض، میزانی از درآمد نفتی- مشابه دوره اصلاحات- برای زیرساختهای اقتصادی کشور تعیینکننده است. ازاینرو او به میزانی از درآمد نفتی اعتقاد دارد که در آن نه وضعیت سرخوشی برخی طیفهای سیاسی به وجود آید و نه قطع امید از درآمدهای نفتی. استادیار جامعهشناسی دانشگاه تهران میگوید: «نفت همیشه نفرین نیست بلکه میتواند فرصت باشد. همچنین صرفا عامل نفت را به عنوان عامل ضددموکراسی دانستن سادهانگارانه است.» البته او رد نمیکند که «حجم بالای درآمد نفتی در دولت پیشین، باعث شد دولت، کنترلش را از دست بدهد و همچنین میراثی به نام طبقه متوسط رانتی بسیار گسترده برای امروز باقی بگذارد.» با این حال میگوید: «نبودن درآمد نفتی برای ایران میتوانست مانع توسعه اقتصادی شود و این امر، ضددموکراسی است. خوشبختانه دولت امروز دولتی توسعهگراست و این کاهش قیمت نفت میتواند برایش فرصتی باشد که به تقویت جامعه مدنی و توسعه در ایران کمک کند.» با این حال جلاییپور از همان ابتدای گفتوگو با این فکر که نفت نفرین است. موافق نیست و میخواست سه جهتگیری برای دولت سامانیافته که در دوره احمدینژاد بهشدت ضربه خورده، مطرح کند و در پایان صحبتهایش سری هم به این سه جهتگیری میزند. جهتگیری که خودش آن را مسیرهای رو به احیای جامعه سامانمند مینامد. میگویند منابع طبیعی نفرین طبیعتاند. آیا نفت، نفرین است؟ آیا ضعف توسعه سیاسی و افزایش انسداد اجتماعی، بخت بد حاصل از این نفرین است؟ یا اینکه نفت و منابع طبیعی به تنهایی نفرین نیستند بلکه نوع بهرهبرداری و استفاده از آنها میتواند این منابع را به لطف یا نفرین تبدیل کند. این مساله در ایران دستکم در طول هشتسال دولت پیشین ذهن بسیاری را به خود مشغول کرد. دولتی که با بالارفتن بیسابقه قیمت نفت روبهرو شد و این حجم درآمد نفتی بالا باعث ضربهخوردن به عناصر دموکراسی شد. این موضوع نشان داد دولتی که بینیازتر باشد بیشتر شاخوشانه میکشد. از طرفی حالا که قیمت نفت بهطور ناگهانی درحال کاهش است آیا میتوان گفت که این موضوع میتواند سایه نفرین نفت را از سر مردم ایران کم کند؟ در گفتوگو با جلاییپور دنبال پاسخ به این محورها و پرسشها هستیم.
در هشتسال دولتهای نهم و دهم، طبقه متوسط ایران رشد کرده، اما نه بخش فرهنگی و تولیدی آن، بلکه بخشی که حالا حمید جلاییپور از اصطلاح «خاردار» برای توصیفش استفاده میکند؛ بخشی که ویژگی اصلی آن غیرمولدبودن است و رانتیرشدکردن و ضددموکراسیبودن. این بافت جدید در طبقه متوسط چندان علاقهمند رشد و توسعه فرآیند دموکراسیخواهی در ایران نیست و بیشتر علاقهمند رشد آنی و تصاعدی است. این بخش حالا برای خودش پایگاهی کسب کرده است. یکی از دلنگرانیهای جلاییپور این است که این گروه با شکل و قیافه جدیدی که در ساختار اقتصادی و سیاسی یافته، بخواهد در مسیر روند دموکراسیخواهی شاخشده و دستوپاگیر شود. وی به رشد گروههایی در جامعه اشاره دارد که خیلی بدشان نمیآید فرد تندروی دیگری به قدرت برسد و برخی هم بهراحتی بخوربخور کنند. جایی هم میگوید: «تصورش را بکنید ٨٠٠میلیارددلار بیاید داخل کشور و بهجای اینکه کشور آبادتر شود، فاسد شود.» او درهمینحال تاکید دارد که تندروی مرسوم در دوره خاتمی با دوره روحانی تفاوت ماهوی دارد و بخشی از آن به تغییر پایگاه اقتصادی همین تندروها مربوط میشود. استادیار دانشگاه تهران همچنین از احتمال خلق دوگانه احمدینژاد- روحانی میگوید و آن را به ضرر سرنوشت دموکراسیخواهی در ایران میداند. از سوی دیگر در موضوع هستهای نیز امیدوار است پرونده هرچهسریعتر نهایی شود و تاکید دارد اگر هستهای به نتیجه نرسد، بدونشک، شکست آن به ضرر جریانهای دموکراسیخواه و جامعه مدنی خواهد بود. بخش تکمیلی این گفتوگو در سالنامه روزنامه «شرق» منتشر خواهد شد.
فرزانه طهرانی: وقتی از فرشاد مومنی، دکترای اقتصاد در خصوص ضرورت احیای سازمان مدیریت میپرسم موکدا عنوان میکند در شرایط کنونی ایران برای معنادارشدن علم، قانون و برنامه که راه نجات کشور هستند هیچچیزی حیاتیتر از طراحی یک برنامه ملی مبارزه با فساد نیست. اگرچه او از مدافعان سرسخت احیای سازمان مدیریت است اما این امر را بدون انجام چنین پیشزمینه و زیرساختی بیهوده میداند. به عقیده او دولت 16ماه طلایی را از دست داد. با این حال دولت از این پس باید با نشستهای تخصصی که درباره جزییات احیا با کارشناسان برگزار میکند؛ سازمانی به دور از رانت و روابط خاص ایجاد کند. کانونهای سرنوشتساز و حیاتی توزیع رانت پنجکانون است. بررسیهای این کارکشته علم اقتصاد که در دانشگاه علامهطباطبایی عضو هیات علمی است این مساله را نشان میدهد. اما به گفته مومنی اگر برای آنها تمهیداتی اندیشیده شود در یک دوره زمانی کمتر از 10سال بیش از 65درصد از این فساد سیستمی که در ایران علیه توسعه فعال است؛ قابلمهار خواهد بود. نگاهی تاریخی به سازمان مدیریت کشور و عملکرد آن در دورههای اوج و فرود درآمدهای نفتی را در گفتوگوی «شرق» با فرشاد مومنی، کارشناس اقتصادی میخوانید.
شکوفه حبیبزاده: نگاههای هردولتی را میتوان در برنامههایی که در بدو آغاز به فعالیت خود ارایه میدهد، سنجید. حسن روحانی، رییسجمهور در شعارهای انتخاباتی خود بارها بر سروساماندادن وضعیت اقتصادی کشور پس از آغاز به کار و انطباق برنامههای خود با برنامههای توسعهای کشور تاکید کرد، اما با وجود اینکه لایحه برنامه بودجه سال1393 در زمان مقرر قانونی و در 15آذر 1392 به مجلس تقدیم شد، برخی اشکالات محتوایی به آن وارد بود که به تعبیری میتوان از آن بهعنوان ادامه روند دولت گذشته یاد کرد. در این رابطه با فرشاد مومنی، استاد دانشگاه علامهطباطبایی و عضو موسسه مطالعاتی دین و اقتصاد به گفتوگو نشستیم. مومنی میگوید: «وقتی سند لایحه بودجه سال 1393 ارایه شد، مشاهده کردیم در مورد این مساله برخورد دوگانهای صورت گرفته است. آن برخورد دوگانه عبارت از این بود که آنچه مربوط به ظواهر امور میشود، بهسرعت اصلاح شد، یعنی برای مثال دولت درست سر موعد قانونی لایحه بودجه را به مجلس تقدیم کرد، اما وقتی متن لایحه بودجه و پیوستهای آن در اختیار ما قرار گرفت، متاسفانه دیدیم تمامی مشکلات ساختاری نظام بودجهریزی کشور که البته منحصر به دولت آقایاحمدینژاد نبود و در دولتهای پیش از وی نیز وجود داشت، کمتر یا بیشتر، در این سند همچنان به قوت خود باقی است... .» او در لابهلای تمام جملاتی که میگوید، در تلاش است توجه دولت را از شکل به محتوا سوق دهد. متن کامل این گفتوگوی تفصیلی را در ادامه بخوانید:
فقر و نابرابری دو وزنه سنگینی هستند که وضعیت وخیم اقتصادی در کشورها را نشان میدهند. در چند سال اخیر صحبتهایی درباره فقیرترشدن مردم ایران و ریزش طبقه متوسط رو به پایین به زیر خط فقر به گوش میرسد؛ سخنان نگرانکنندهای که ما را بر آن داشت برای بررسی این مساله به سراغ دکتر حسین راغفر که درباره مساله فقر مطالعات گستردهای را انجام داده است، برویم. راغفر بر این عقیده است فقر و نابرابری در ایران به حدی افزایش یافته که منجر به شکلگیری مادون طبقه (under class) در مناطق برخوردار شده است و در این زمینه به دولت هشدار میدهد که به این مساله توجه بیشتری داشته باشد. از سویی این اقتصاددان، نبود آمار قابل اتکا از سوی منابع رسمی را یکی از معضلاتی میداند که مسوولان را به گمراهی برده و به نادیدهشدن وضعیت واقعی فقر و نابرابری در کشور منجر شده است. راغفر میگوید: «من مطمئنم بسیاری از افراد داخل کابینه، هیچ تصویر روشن یا حتی مبهمی از وضعیت فقر و نابرابری در کشور ندارند چون اگر این تصویر وجود داشت باید حداقل در سیاستهای آنها منعکس میشد.» از سویی این کارشناس اقتصادی با اشاره به رفتارهای اقتصادی دولتهای نهم و دهم برای فراهمآوردن زمینهها برای تحریمهای آمریکا با تخریب ظرفیتهای تولید در داخل و وابستهشدن اقتصاد ایران به خارج میگوید: «من فکر نمیکنم این عملکرد ناآگاهانه بوده باشد بلکه در انجام آن کاملا تعمدی در کار بوده است و به عقیده من باید مقامات مربوطه بررسیهایی را در این زمینه صورت دهند و علت آن را دریابند. شواهد دیگری نیز وجود دارد که نشان میدهد تلاشی برای تخریب اقتصاد ملی و زمینهسازی برای فروپاشیهای سیاسی در کشور وجود داشته است.» گفتوگوی «شرق» را با این اقتصاددان در ادامه میخوانید:
تمام فرزندان مسئولان و مدیرانی که بر اساس رانت استخدام شدهاند باید اخراج شوند/ وقتی در ادارات و وزارتخانههای ما 10 هزار نفر با مدرک راهنمایی مشغول بهکار شدند یعنی فاتحه دولتمردی را باید در کشور خواند/ در دولت گذشته عمده اطرافیان و خانوادههای مسئولان، فرمانداران، استانداران و وزرا بدون هیچ قانونی استخدام شدند...
هم بررسیهای میدانی اطلاعات کافی به دست میدهند، هم تحقیقات علمی صحت ماجرا را تایید میکنند و هم گزارشهای رسمی میگویند که در نتیجه سیاستهای دو دوره دولتهای نهم و دهم، فقری فراگیر در جامعه ایران به وجود آمد و ایرانیها در بهترین حالت، به قول «فرشاد مومنی»، اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه علامهطباطبایی، «مدارای نجیبانه با فقر» را در چندسال اخیر سرلوحه قرار دادهاند. با «مومنی» در مورد وضعیت مدیریت هزینهها در خانوادههای ایرانی در شرایط رکود تورمی و پیشیگرفتن هزینهها از دستمزدها گفتوگو کردهایم:
دولت روحانی تاکنون چند کار خوب کرده که به یک معنا ارتقاء کارهایی ست که در دوران اصلاح طلبان شد. یک نکته این است که آقای روحانی کارهای اصلی خود را به هسته اصلی حکومت هماهنگ می کند. یکی از دلایل سر و صداهای تندو رو ها و واکنش های آنان همین است. آنها خیلی ناراحت هستند چون نمی توانند یک طرفه مقام معظم رهبری و و بیت رهبری با حرف های خود تحت تاثیر قرار دهند. این یک الگوی جدید و با ارزش است و باید اقدامات با ارزش را گفت...
دکتر محمود جمهیری : شهروندان به دولت و حکومت اجازه می دهند تا در جهت تقویت قوای نظامی و انتظامی بکوشد تا از حیثیت و ناموس فرد فرد ایرانیان در هرجای جهان که باشند دفاع کند. و همچنین به او اجازه می دهند تا قوه قضائیه ایجاد کند تا در شرایط سخت و دشواری که حقوق شهروندی آنان در معرض خطر قرار می گیردباعث و بانی امنیت و آرامش و آسایش آنان...
ما به این بلوغ رسیدیم که تجربه سال 84 را تکرار نکنیم. در حالی که زمینه تکرارش مهیا بود چه عدمشرکت، چه تعدد کاندیدا و چه تقابلهای درونی جناح اصلاحات. من فکر میکنم همه نیروهای سیاسی حتی اصولگرایان معتدل به این نتیجه رسیدند که درست است که ما آرمانهای بلندی داریم اما فقط یک قدم میتوانیم به پیش برداریم...
هر جا افرادی سرکار باشند که خودشان در وهله نخست قانونگریز باشند نه قانونمدار و دولتی باشد که به راحتی قانون را زیرپا بگذارد به این معنی است که بسترساز رانتجویی بقیه شده است. در چنین ساختاری گویا دولت فریاد میزند که من آماده رانتجویی هستم، بیایید از من امتیاز بخواهید. فرقی نمیکند...
اگر یک نظام اقتصادی بخواهد بهصورت شفاف با فساد مبارزه کند یکی از اقدامهای لازم، ایجاد مطبوعات آزاد است یعنی اجازه ایجاد و رشد نهادهای مدنی داده شود اگر در این چارچوب، آزادیهای مدنی افزایش پیدا کند گفته میشود شاهد کاهش چشمگیر فساد در جامعه...
- به آقای خاتمی اقلاً دو سال مهلت دادند، اما اینها بعد از 3، 4 ماه شروع کرده اند دولت را می زنند.حالا هم بدنبال استیضاح وزیر صنایع هستند.اگر اجازه بدهند تا دولت تدبیر و امید کارش را انجام دهد می تواند مشکلات را حل کند. / دولت آقای روحانی همانگونه که مدیون اصلاحات است، توجهی هم به نیروهای اصولگرایان راستین و دلسوز دارد...
باید بر این مساله توجه داشته باشیم که تا زمانی که تمهیدات نهادی و قانونی برای مبارزه و مهار رانت جویان و واسطه گران غیر مولد در اقتصاد ایران نداشته باشیم، امر توسعه و برنامهریزی کلان راه به جایی نمیبرد..
بنده از اول انقلاب دو بار به صدا وسیما رفتهام؛ یک بار در کما بودم که مجبور شدند دوربین را به بیمارستان سینا بیاورند تا بگویند دارد میمیرد(با خنده میگوید). یک بار هم در دادگاه اعتراف. فقط این دو بار به صداوسیما رفتم به عبارتی یا برای مردن خوبم یا برای اعتراف. اما یک عده همیشه در صدا و سیما هستند ؛ این خواه ناخواه ایجاد ...
در اقتصاد تا همین الان در ایران، تحلیلهای اقتصادی را بر این فرض سامان میدادیم که عوامل تولید همگن هستند، یعنی به راحتی میتوان آنها را با هم جا به جا کرد اما حالا هرموضوعی که به انسانها و هویت جمعی آنها مربوط میشود اهمیت زیادی پیدا کرده است؛ به همین دلیل نادیده انگاشتن بعد اجتماعی انسانها...
آخرین اخبار
- جايگاه معلم در جامعه خدشهدار شده است
- سپاس از کساني که آموختند و آموختن را ياد دادند
- خليج فارس و الگوي حکمراني خوب
- ماندگاري نام خليج فارس، در گرو نگاه توسعه محور به آن مي باشد
- بايد براي تراژدي ورزش بوشهر، سالها گريست
- چرا نفت و گاز، از فعاليتهاي ورزشي استان بوشهر حمايت نميکنند؟
- چهار نکته براي رابطه پايدار والدين با فرزندان نوجوان
- نگاهي به تبعيضهاي درماني در کشور / به بهانه کلنگ زني بيمارستان نفت در شيراز
- استقبال از عيد نوروز باستاني در بوشهر
- دنياي معترضان
- چاپ شعري از استاد باباچاهي در امريکا
- آقاي استاندار در مقابل لغو مجوز فستيوال کوچه بوشهر، پاسخگو باشيد
- گردشگران دره ساساني «تنگ جيز» دشت خشت کازرون
- خاطرات خدمت سربازي در سپاه دانش
- مرثيه اي براي موسيقي
پربیننده ترین
- به احترام بیست و پنج سرباز، ایست خبردار!!!
- اشغال بوشهر در سال نهضتي
- من يار آنانم كه زير آسمان كَس يارشان نيست
- مقالات نسیم جنوب در سوگ استاد حسن زنگنه
- عملکرد سالاری پاسخی به منتقدین
- تصاویر کلنگ زنی پروژه های عمرانی جدید در بوشهر
- روایتی از «کربلای ۴» و رشادت شهید «محمد صمصامی» و غواصان گردان مالک اشتر
- گزارش تصویری همایش هم اندیشی توسعه استان بوشهر با حضور وزیر نفت
- پاسداشت روز ملي خليج فارس در جوار شيخ حسين خان و آرامگاه منوچهر آتشي
- تولد مدرنيته در فلورانس
- موضوع انشا: جوانی
- کتاب مطبوعات و شهروندی
- پسر عبدوي جط، سر منوچهر آتشي را شکسته بود
- جدال در شورای شهر، نگرانی از محقق نشدن بودجه شهرداری بوشهر
- "آتشي" مثل هيچ شاعري نبود