احمد خالق پناه: برای شناخت بیشتر از کلاس و کیفیت فوتبال طارمی بایستی بر روی صندلی ورزشگاه بنشینی و یک چشمت به توپ باشد و چشم دیگرت به مهدی. زیرا ابعاد محدود جعبه جادویی قادر نیست تمامی تاخت و تازهای این شهسوار شیرین کار بوشهری را به نمایش بگذارد. لحظاتی که صاحب توپ نیست. لحظاتی که توپ در اختیار تیم حریف است. مجموعه حرکاتش چه با توپ و چه بدون توپ از مهدی بازیکنی ساخته با استانداردهای تعریف شده ی بین المللی.
دکتر محمود دهقانی :در روزگار نوجوانی دانش آموزی قیل و قال مدرسه ایرانی دوبی که کبکم خروس می خواند، شادروان ابراهیم دهقانی (کل ابراهیم) به توصیه پدرم گفت تو که خوره کتابی در حیرتم چرا تا به حال "ژان کریستف" شاهکار "رومن رولان" را نخوانده ای. آدرس کتابفروشی آقای توسی را داد و گفت بگو عمو ابراهیم سلام می رساند. رفتم کتاب فروشی...
ابراهیم بشکانی: چند روزی به اول مهرماه سال ۱۳۳۸ مانده بود که یه روز صبح بعد ازخوردن ناشتا پدرم گفت: لباسات بر کن تا بریم بازار. لباس پوشیدم و با هم از خونه زدیم بیرون و بعد از گذشتن از کلیسا و مغازه های اول بازار قدیم بوشهر، از پله ها بالا رفتیم به طرف راسته آهنگرا، به خیاطی آقای شهرستانی که رسیدیم پدرم سلام و احوالپرسی با اون کرد و رفتیم به طرف لباس فروشی زار محمد که پیرمردی خوشرو و خندان بود و بعد...
ابراهیم بشکانی: درب کلیسای بوشهر (کلیسای گئورگ مقدس) باز بود و بر عکس همیشه شلوغ پلوغ، پاسبانی اونجا ایستاده بود و از رفتن افراد به داخل کلیسا جلوگیری می کرد. پدرم جلو رفت و با پاسبان که از هم قطارهای قدیمش بود (پدرم پاسبان بازنشسته بود) سلام علیک و احوالپرسی کرد و ماجرای شلوغی کلیسا ازش جویا شد. توضیح داد به خاطر این که میخوان از دروازه اول میدون مصدق تا محله بهبهونی، کنار دریا خیابون بکشند...
سید قاسم یاحسینی: نخست علی باباچاهی یک شهروند بوشهری است. این تولد در استان بوشهر فقط یک اتفاق فیزیولوژیکی و جغرافیایی صِرف نبوده است. بوشهر، فضای جغرافیایی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بوشهر، عمیقاً در ساختار افکار، ایماژ ذهنی، ساختار شعری و کنش فرهنگی و روشنفکری باباچاهی تأثیر همه جانبه ای داشته و گذاشته است...
یونس قیصی زاده : عجیب است که ژست و شعارتان رسیدگی به وضعیت معیشتی مردم باشد ولی وقتی صندلی های مجلس را تصاحب می کنید، تمام تلاشتان را برای ایجاد محدودیت برای همین مردم بکار می گیرید، آن هم زمانی که مشکلات اقتصادی ناشی از تحریم ها و سوء مدیریت ها در کشور، مردم را جان به لب کرده و منتظرند تا...
عبد الرسول غلامی: دمدمه های آبان سال ۷۲/۷۳ بود و بوشهر هنوز در شرجی و آفتاب می سوخت. بنا به دلیلی که بیان شان در حوصله ی این فرصت نمی گنجد، حضور من در کلاس درس به تأ خیر افتاده بود. باری قرعه ی حضور در هنرستان حاج جاسم به نام من افتاد. نخستین روز حضورم در هنرستان و کلاس درس را هنوز در خانه های اوّل حافظه ام دارم...
جعفر درایی : پنجم مهرماه ۵۸ به کنگان رفتم تا مکان تدریسم را مشخص کنند. در ابلاغ نوشته بود مدیر و دبیر علوم و ریاضی مدرسه سلمان فارسی بندرعسلویه؟! گفتم چرا هم مدیر و هم دبیر؟! گفته شد مدرسه تازه تاسیس است و فقط یک کلاس دایر می شود. دو روز بعد رفتم و سوال کردم چگونه باید به عسلویه رفت. گفتند از گاراژ اتومیهن بلیط بگیر. با خوشحالی رفتم و تقاضای بلیط نمودم..
صدیقه بحرینی : در شهریور ۶۴ به سوی کنگان محل خدمتم حرکت کردم، نقل مکان به دیاری که برایم با خاطرات شیرین و به یادماندنی همراه شد. اول مهر، آماده و آراسته، با شور و شعفی زایدالوصف و با کمی دلهره و با یک سری وسایل کمک آموزشی به سوی مدرسه حرکت کردم می بایست سه خیابان طی ...
اسماعیل منصورنژاد: از آغاز تا پایان خدمت، هر سه مقطع آموزشی (ابتدایی، راهنمایی و متوسطه) را تجربه کردم، اما هیچ جا مثل هنرستان نبود. مدرسه متوسطه نظری خشک و بیروح هم که نباشد، مثل هنرستان نیست. دانشآموزان مدارس نظری اغلب بهرهای از شلوغ بازی ندارند و همین موضوع کسلکننده است...
لیلاز: رئیسی و قالیباف نهضت «عدد نشناسی» راه انداخته اند/ این ادعاها جمهوری اسلامی را به ناکارآمدی متهم می کند/ از رئیسی که سالها در قوه قضائیه مسئولیت داشته، چنین سخنانی عجیب است/ جهانگیری و روحانی مانند یک تیم منسجم عمل کردند
نخستين بویینگ برجامي در تهران
قتل، پایان سرمایهگذاری ۵۰۰ میلیون تومانی
آقای تاج که مجددا آمده بودند، از سرعت و کیفیت احداث مجموعه ورزشی شگفت زده شده بودند و گفتند این ورزشگاه ساحلی، یکی از بهترین استادیوم های ورزش ساحلی دنیا است. همچنین نماینده فدراسیون جهانی فوتبال ساحلی نیز، این ورزشگاه را یکی از بهترین و مجهزترین ورزشگاه های ساحلی جهان دانست...
حسين دهباشي با فائزه هاشمی براي مجموعه تاریخ شفاهی «خشتِ خام» گفتوگويي انجام داده و متن آن را در اختيار «شرق» قرار داده است. گزيدهاي از اين گفتوگو در ادامه ميآيد.
شرق- مرجان توحیدی: قدم به قدم بیمار است که یا روی صندلیها نشستهاند، یا کنار راهروها خوابیدهاند. عدهای هم در سایه درختان بیمارستان امام خمینی(ره) نقش بر زمین شدهاند. عموما چهرههایشان آفتابسوخته است. سر و وضعشان نشان میدهد که اغلب از قشر آسیبپذیر هستند. از راهروهای تودرتو عبور میکنم تا به ساختمان شماره سه در مرکز طبی کودکان میرسم. بعد از لختی تأمل به اتاق وارد میشوم. دکتر مصطفی معین در حال قدمزدن در طول و عرض اتاق بود. با خوشرویی پذیرای ما میشود و گفتوگو را آغاز میکنم. موضوع بحث، ارزیابی تحولات یکی، دو ماه گذشته در جریان اصلاحطلبی بود. دکتر بهوضوح از عهدشکنی پس از ائتلاف ناراحت و معتقد بود اگر ائتلاف را پذیرفتیم، دیگر رقابت پس از آن معنایی ندارد. در لابهلای صحبتهایمان به توسعهنیافتگی فرهنگ سیاسی کشور اشاره میکند. او همچنان معتقد است که ٨٠ درصد کار در کشور باید در حوزه اجتماعی صورت بگیرد و از طریق سازمانهای مردمنهاد. بعد به سازمانهایی که خود دراینباره ایجاد کرده نقبی میزند. همانطور که پشت میز نشسته و دستانش را تکان میدهد، تأکید دارد فقط ٢٠ درصد توسعه مربوط به سیاست است که فقط همین ٢٠ درصد را برای رسیدن به قدرت و بعد هم فراموشکردن وعدهها اختصاص دادهایم.
علی اسماعیلی : آقایان مسول هوشیار باشید و بیدار، همگی شاهد بودیم فارسی ها اینبار موفق شدند گوشه ای از استان هرمزگان را به رغم مخالفت ها و اعتراضات مردمشان و مسولینشان از آن استان جدا کنند. فقط به یک دلیل، آنهم آنکه مدیران هرمزگانی پس از مصوبه و دستور اجرایی آن توسط وزارت کشور به ...
حدود بیش از 250 صندلی ظرفیت پذیرش مخاطب و بیننده فرصت کوچک و اندکی نبود که براحتی در طول جشنواره توسط مجریان جشنواره سوخته شد. در بیشترین سطح جلب مخاطب، شاید فقط فیلم بالابان بود که حدود کمتر از 50 نفر در سالن به تماشای فیلم آمدند اما در تمام سانسها دیگر تعداد تماشاگران بسیار اندک و در بیشترین تعداد به حدود 20 نفر می رسید...
موضوع مناسب سازی اماکن عمومی و محیط شهری به عنوان یک موضوع مهم باید مد نظر قرار گیرد. خوشبختانه در سالجاری رویکرد وزارت کشور فعال کردن ظرفیت دستگاه های اجرایی برای خدمات رسانی موثر در امور ایثارگران و معلولین به ویژه مناسب سازی اماکن عمومی است...
مجمع جهانی اقتصاد در ایستگاه چهلوششم؛ جایی که لابیهای سیاسی و اقتصادی در بالاترین سطح ممکن اما با تشریفاتی بهمراتب کمتر از دیدارهای دو یا چندجانبه دیپلماتیک، صورت میگیرد و در پارهای موارد، اقتصاد و سیاست در سال جاری میلادی را تحتالشعاع رایزنیها قرار میدهد. «داوس» در هفته گذشته، باز هم توجه محافل جهانی را به خود جلب کرد و مانند همیشه خبرساز بود. خبرهایی که برای ایرانیان، از جدال لفظی میان «ترکی فیصل» شاهزاده سعودی و محمدجواد ظریف بر سر مسئله سوریه تا درخواست جان کری، وزیر خارجه ایالات متحده، از همتای ایرانی خود برای پیگیری وضعیت سه آمریکایی ربودهشده در عراق را شامل میشد. اما این ظاهر رسمی داوس است و در باطن، هزاران مراوده دیگر در جریان است. برای بیان شنیدنیهای این اجلاس و آنچه در جهان پرشتاب تحولات حوزه فناوری در جریان است، محمود سریعالقلم بهترین گزینه است. استادتمام دانشگاه شهیدبهشتی، ازجمله استادان ایرانی است که موردتوجه محافل علمی و پژوهشکدههای بینالمللی قرار دارد. یافتههای او از هفدهمین حضورش در داوس سوئیس، بخش اصلی گفتوگوی «شرق» با فارغالتحصیل دکترای روابط بینالملل دانشگاه کالیفرنیای جنوبی و فوق دکترای همین رشته از دانشگاه اوهایو است. سریعالقلم بلافاصله پس از بازگشت از داوس، روز پنجشنبه میهمان «شرق» بود و بخشی از گفتوگوی سهساعته ما نیز به مذاکرات هستهای و ایران پسابرجام رسید که در ادامه میآید.
بعد از اتمام قطعه " هله مالی" بود که سرپرست "لیان" گفت: الان وقت سوپرایز است لطفا به سالن نور بدهید..! امروز برای شما داستانی را با موسیقی تعریف میکنم، طبق گفته گذشتگان دختری از شهر هند در دریا گم شده و به این طرف آبها آورده میشود. صدای آواز این دختر به گوش دریانوردان ما رسیده و از...
عبدالمجید زنگویی : سکوت مطلق حاکم بود و گویی در منطقه ای خالی از سکنه پیاده شده بودیم. تنها صدا و جیک جیک گنجشکان بود که سکوت فضا را می شکست و به انسان می فهماند که روزی در این جا زندگی و جنب و جوش و آمد و رفت در جریان بوده است. چند درخت کنار، تنها پناهگاه گنجشکان و محل امن آنها...
شرق: میگوید: «دلودماغی برای مصاحبه ندارم.» اسفندماه برای «سیدحسن خمینی» با خبر مرگ عزیزانش عجین شده؛ یکروز پدر، یکروزمادربزرگش، همسر امام و حالا درگذشت داییاش صادق طباطبایی. خبر مرگ صادقخان که میآید، زمان هماهنگشده برای گفتوگو جای خود را به مراسم تشییع پیکر داییصادق میدهد و حالا باید در دقیقه٩٠ سالنامه «شرق»، راهی قم شوم تا دیدار با یادگار امام میسر شود. گفتوگو از اسفند و حادثه فوت پدر آغاز میشود و مرور خاطرات پسر. میگوید که همزمانی سخنرانی انتقادی و معروف سیداحمد با حادثه ازدستدادنش باعث شد تا تحلیلهای متفاوتی بر این ماجرا برود. به ماجرای حمله به سخنرانی سیدحسن در حرم امام که میرسیم، درباره توضیح نوع واکنش خود با آن حوادث به این نکته بسنده میکند که نه آنروز و نه حالا در حوادثی اینچنین نمیخواهد که بیاخلاقی در جامعه رواج یابد. درباره ورودش به سیاست توضیح مقدماتی میدهد و با گفتن اینکه در لحظه تصمیم میگیرد، میگوید: «بسته به اینکه شرایط چه تغییری میکند و چه چیزی پیش میآید، تصمیم میگیرم.» حسن خمینی کمتر عادت به مصاحبه دارد و مجموع گفتوگوهای او از دهه٨٠ به اینسو، شاید به تعداد انگشتان دودست نرسد، آنهم درباره موضوعات تخصصی مثل فقه یا دیدگاهها و اندیشههای امام. همین موضوع کار را برای من سختتر کرده بود. اینکه باب گفتوگو را چگونه باید باز کنم تا از آن کلیشهها فرار کرده باشم. آزادراه تهران- قم را در حالی بهسرعت پشتسر میگذاشتم که مسیر سوالات در ذهنم را مدام تغییر میدادم. ١٥کیلومتر مانده به قم، هنوز بنرهای خوشامدگویی به حسن روحانی در جاده خودنمایی میکرد. از عوارضی که عبور کردیم، پرسانپرسان به خیابانهای پشت حرم راهنمایی شدم که عبور، تنها برای تاکسیها مجاز است؛ چیزی شبیه به خطویژه. از کوچهپسکوچههای تودرتو که گذشتیم، از رهگذری آدرس را پرسیدم. دو ساختمان روبهروی هم را نشان داد که یکی دفتر بود و دیگری منزل. این همان منزل مرحوم سیداحمد خمینی بود که کمی آنسوتر از آن هم دفتر آیتالله نوریهمدانی، از مراجع تقلید واقع شده بود. بهسوی منزل و سالنی راهنمایی شدم که تمام دیوارهایش با قفسههای قدیمی فلزی پرازکتاب پوشانده شده بود. گاهی روی قفسهای تصویری از امامخمینی و سیداحمد در کنار هم دیده میشد و پایین یکی از آنها هم تصویر فرزند بزرگ سیدحسن- که به یاد پدر او را احمد نام گذاشته است-وجود داشت. تا چشم کار میکرد، کتاب بود که وسوسه و شوق خواندن به دل میانداخت. در کنار مبلمان ساده، مثل همه روحانیون، یک چوبرخت بود با چند عبای قهوهای، سورمهای و عمامه مشکیرنگی که در راس آن قرار داشت. در آن سالن بزرگ، میزهایی هم بهتناوب وجود داشت که تمام آنها با کتاب پر شده بود. یک میز مخصوص فلسفه، یک میز مخصوص اصول و...، یک اتاق دیگر هم در گوشه دیگر سالن وجود داشت که آن هم به همین سبکوسیاق چیده شده بود. البته تا جایی که در آن زمان کوتاه فرصت دیدن وجود داشت، یک صندلی سبز بود و اطراف آن مثل دانشجویی که امتحان داشته باشد، پر بود از کتابهای باز و نیمهباز. سیدحسن خمینی پای هرکدام از این میزها مطالعه میکند و مینویسد و کتاب «فرهنگ جامع فرق اسلامی» خود را هم ظاهرا در همان اتاق کوچک به رشته تحریر درآورده است. وسایل پذیرایی روی میز، حلوا بود و خرما. حسن خمینی با سلام بلندبالایی وارد سالن شد، عبایی را از روی چوب رخت به دوش انداخت و در مقابل من نشست. شلوغی دیدوبازدیدهای ناشی از فوت دایی صادق باعث شد که گفتوگو خیلی سریعتر از آنچه که فکرش را میکردم به پایان برسد. برای انجام مراحل فنی گفتوگو به دفتر، یعنی ساختمان مقابل منزل سیداحمدآقا راهنمایی شدم. رییس دفتر او، آقای احسانی تمام مدت را مشغول برنامهریزی برای مراسم ختمی بود که قرار بود فردای آنروز در قم برای یادبود مرحوم صادق طباطبایی برگزار شود. کارتهای دعوت برای بیوت مراجع در حال ارسال بود؛ یکی برسد به دفتر آقای صافی، یکی برسد به دفتر آقای وحیدخراسانی و... . شلوغی اسفند و شلوغی تدارک مجلس فاتحه در این ساختمانها، به حالوهوای عید این خانه انگار غبار غم پاشیده بود.
امین یگانه: در گذشته طلاق کم بود. مردم همدیگر را دوست میداشتند، بزرگترها بزرگ بودند و جایگاه خودشان را داشتند و کوچکترها هم کوچک! این عبارات فکتهایی است که همواره درباره گذشته جامعه ایرانی به ذهن ما مخابره میشود. بنابراین وقتی از فردگرایی امروز ایرانیان حرف میزنیم، عدهای داد سخن برمیآورند که مگر در گذشته چه بودهایم که امروز میگویید تنها شدهایم. مدعیاند در گذشته نسبت ما با آزادی اندک بوده٬ و به همین دلیل فردگراییمان بروز داده نمیشده. این حرف همانقدر که آزاردهنده است٬ جلب توجه هم میکند؛ یعنی گذشته ما خیالات و ایدهآلهایی غیرواقعی بوده است؟ چطور میشود پی به راست و دروغ این روایتها برد؟ شاید یکی از راویان تخصصی آن دوره «غلامعباس توسلی» بتواند باشد؛ کسی که جامعهشناسی خوانده و عمری در دانشگاه تهران استاد بوده و مدیریت کرده و متعلق به بخشی از تاریخمان نیز هست که البته امروز در کهنسالی در خانهای نقلی زندگی میکند و گشاده قبول کرد گذشته ایرانیان را فارغ از هر نوع تعصبی برای مخاطبان «شرق» روایت کند.
قدیمی ترین نشانه های بدست آمده از سکونت در سرزمین بوشهر، به عهد عیلامی و تمدن بین النهرین برمی گردد. در زمان مادها در آغاز سده هشتم قبل از میلاد سرزمین بوشهر جزء یکی از ایالت های...
روزنامهنگاری در دنیا در راس هرم شغلی قرار دارد، اما در جامعه ما هنوز به این تعریف از روزنامهنگاری نرسیدهایم. دلیلش هم این است که هنوز کتاب و کتابخوانی در نظام آموزشی ما به جایگاه واقعی خود نرسیده تا وقتیکه سرانه مطالعه و سرانه کتاب پایین است، روزنامهنگاری و روزنامهنگار بودن چیزی شبیه معجزه است.
تا قبل از دهه هفتاد هجری شمسی در زمینه بوشهرپژوهی و خلیج فارس (با تکیه بر بوشهر) شمار کتاب های ترجمه شده بسیار قلیل و اندک بود به طوری که پژوهشگری که می خواست در زمینه تحقیق کند تقریبا با نبود آثار فاخر و مستند رو به رو می گشت؛ اما حسن زنگنه از آغاز دهه 70 با ترجمه های پیاپی و مداوم مقالات ، کتابها، رساله های منتشر نشده و هم چنین گزارش های سالانه ی کنسولگری انگلستان در بوشهر...
بیان علنی و "معنادار" این تغییر جایگاه شهردار در حضور شهروندان و نمایندگان محترم رسانه ها به شکلی دور از شأن و جایگاه و منزلت شورای اسلامی شهر و شهرداری مرکز استان، آن هم در هفته بزرگداشت دولت، شهردار بندر بوشهر را ناچار کرد که به منظور دفاع از حریم و حرمت شهرداری بندر بوشهر و حفظ جایگاه و شأن مجموعه بزرگ مدیران و...
حبیب احمدزاده داستان نویس، مستندساز، فیلمنامهنویس و محقق، در آستانه 12 تیرماه سالروز سرنگونی هواپیمای مسافربری ایرباس ایران در خلیج فارس توسط ناو وینسنس آمریکا که منجر به شهادت 290 مسافر بیگناه شد تحقیقی را انجام داده است. در این تحقیق آمده است:...
گزارش خبرنگار آلمانی از دیدار با مصدق در حصر
آخرین اخبار
- بايد براي تراژدي ورزش بوشهر، سالها گريست
- چرا نفت و گاز، از فعاليتهاي ورزشي استان بوشهر حمايت نميکنند؟
- چهار نکته براي رابطه پايدار والدين با فرزندان نوجوان
- نگاهي به تبعيضهاي درماني در کشور / به بهانه کلنگ زني بيمارستان نفت در شيراز
- استقبال از عيد نوروز باستاني در بوشهر
- دنياي معترضان
- چاپ شعري از استاد باباچاهي در امريکا
- آقاي استاندار در مقابل لغو مجوز فستيوال کوچه بوشهر، پاسخگو باشيد
- گردشگران دره ساساني «تنگ جيز» دشت خشت کازرون
- خاطرات خدمت سربازي در سپاه دانش
- مرثيه اي براي موسيقي
- فستيوال کوچه بوشهر در مسير رونمايي از گنج موسيقي نواحي است
- «کوچه بوشهر» مدل جديدي براي آغاز کوچههاي ديگر ايران
- در فستيوال کوچه بوشهر چه گذشت؟
- «کوچه» فستيوالي که واقعا فستيوال است!
پربیننده ترین
- بايد براي تراژدي ورزش بوشهر، سالها گريست
- گزارش تصویری افتتاح دانشکده هنر و معماری بوشهر با حضور وزیر راه و شهرسازی
- ربع قرن انتشار نسیم جنوب؛ عليرغم کارشکني ها و سنگ اندازي ها
- بازار ماهي فروشان قديم در بندر بوشهر
- چرا نفت و گاز، از فعاليتهاي ورزشي استان بوشهر حمايت نميکنند؟
- هر ایرانی باید خارگ را ببیند
- کتاب مطبوعات و شهروندی
- سالهاي مدرسه و معلمان به ياد ماندني در بوشهر
- در کوچه فستيوال بوشهر چه ميگذرد؟
- نابودي بنيانهاي زيستي شهر خورموج و حومه
- چالشهاي كوتاه مدت / حسين زيرراهي
- جزيره خارگ؛ از منظر موقعيت تاريخي و باستاني يک موزه تاريخ اقوام است
- حکایت اولین کارگاه نوشابه سازی ایران در بوشهر
- چگونه دلیران تنگستان ساخته شد + تصاویر
- انگالي، پدر حسابداري استان بوشهر