طراحی سایت
جستجو:

حسين شادکامي : در تعطيلات عيد نوروز با دوستان و همکلاسيهايمان، ظهرها به سينما فانوس و بعدازظهر  کنار ساحل دريا قدم ميزديم و عکس يادگاري از کشتي رافائل گرفتن و کافه نگرو رفتن  و کيک و بستني و يا آب هويچ بستني خوردن، به جاي  کافه پالوده حيدرک و شام نيز ساندويچي گبگو تو ششم بهمن و يا ساندويچ دروازه سر ميدون و پاتوق حسين آقا، به جاي سمبوسه و پکوراي  علي پکورايي که تغيير درخوردنيها با دوستان

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

 مجموعه امتيازها از خارگ چنان موقعيت ممتازي در خليجفارس ساخته بود که انگليسيها بارها آن را اشغال کرده و به عنوان اهرم فشار به ايران از آن استفاده کردند که در اين راه موفق نيز بودند. جالب توجه اينکه اولين باري که انگليسيها در سال 1838 خارگ را به بهانه محاصره هرات اشغال کردند، آن قدر مجذوب خارگ و امتيازهاي آن شدند که جرج اوکلند فرمانرواي کل هندوستان گفته بود بايد کاري کنيم که خارگ به عنوان ملک طلق انگليس اعلام گردد، اين جزيره بعدها ميتواند سنگاپور خليج فارس گردد...

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در دیدگاه ، نظر (0)

مژده مواجي : به طرف ايستگاه مترو که راه افتادم، تراکتورها دورتر شده بودند و صداي بوقشان بهطور مبهم شنيده ميشد. سوار مترو شدم و در گرمايِ مطبوع داخلِ آن، جايي براي نشستن پيدا کردم. در اين ساعت زود صبحگاهي اغلب افراد شاغل به سر کار ميروند. خيليها سرشان توي گوشيشان بود. بقيه هم بهندرت صدايي ازشان بيرون ميآمد و مثل من اينوآنور را نگاه ميکردند.

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

حماسه حقپرست: موسيقي بوشهر؛ خود به تنهايي ميتواند پنجره اي گشاده رو به درياي فرهنگ و هنر باشد تا با تابيدن نور و نوا و سازها و آوازهايش، ديرينگيِ يک تاريخ را واگويه کند! چه؛ بوشهر، به راستي شهرِ موسيقي است و چشم انداز ِ جهان موسيقي نيز هم توانست باشد! حضور بزرگان ملي و جهاني در موسيقي بوشهر و موسيقي بوشهر، تحقيقات و پژوهشها و جستار موسيقايي...

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در دیدگاه ، نظر (0)

 

     موسيقياييترين شبهاي ايران در شهر عمارت ها


 جميل رزمي: هميشه خدا وقتي روبروي دريا مي نشستم و به موج هايي که خود را به آرامي به ماسههاي ساحل ميسابند. به خودم ميگفتم: مردمان يک سرزمين با افسانههاي خود زندگي و حتي نفس ميکشند پس چرا «شهرمن  افسانه اي ندارد؟»

در اين حال و هوا بودم که کوچه فستيوال يا همان فستيوال کوچه از مشرق رخ نمود و نشان داد که براي رونق بخشي به اقتصاد و زندگي توام بانشاط ميتوان فراتر از افسانه با شادي اين زمين، سرد را گرمي بخشيد. بيشک اين اتفاق کوتاه اما تاثيرگذار ميتواند ظرفيت هاي اين بندر ديرپاي را به خوبي در شبهاي موسيقيايي و خاطرهانگيزي که در ترنم باران هاي جنوبي شکل گرفت را براي همه مردم رقم بزند.

من بارها و بارها به احسان عبديپور گفتهام و اين بار هم مي گويم که «آقاي عبديپور نازنين، من با همه احترامي که براي شما قائل هستم شما را نه فقط به عنوان يک نويسنده خوب و يا يک کارگردان نوظهور در سينماي ايران و يا حتي يک روايتگر حس خوب زندگي  ساده مردمان جنوب مي شناسم و قدر مي دانم بلکه از منظر من شما يک تئوريسين خلاق و يک ايده پرداز نوانديش هستيد که مي توانيد نگاه مردم را به شهرشان عوض کند تا شهر پوست بيندازد. شما مي توانيد از جريان هاي مرده مردمان شهر، حيات دوبارهاي بيافرينيد. امروز آن چه که ما بدان نياز داريم آدمهايي از جنس تو است. من معتقدم که کوچه فستيوال به وسعت انديشه هاي جواني است که جسارت ساختن و آبادي را باور دارند. تو اينک حکم يک الگو را براي پرواز بلند تمام آرزوهاي مردم اين سرزمين داريد و اين آغاز يک رنسانس براي شکوفايي اقتصاد و فرهنگ بوشهر مي باشد که جهاني رابه ستايش شبهاي مهتابي موسيقي بندر بوشهر واداشت. درودت باد اي بزرگ.»

(نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1075)

 

 

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

بوشهر يکي از شريان هاي اصلي قلب ايران است. من نميتوانم تصور کنم بدون بوشهر موسيقي باشد، مگر ميشود بدون بوشهر شعر باشد، داستان باشد، مگر ميشود حماسه باشد، مگر مي شود عشق باشد. يک جاي کار خواهد لنگيد. ايران بدون بوشهر ايران نيست، دنيا هم بدون بوشهر دنيا نيست. بوشهر نقش مهمي در تاريخ فرهنگ و ادبيات  و هنر دنيا دارد. من عاشق سي چهل ساله بوشهر هستم، با منوچهر آتشي بزرگ، قدم زديم در بازار بوشهر، گپ زديم، کوچههايش را نگاه کرديم. زندگي کرديم...

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

لغو فستيوال موسيقي کوچه در حالي صورت گرفته است که 8 هزار بازديدکننده از اين فستيوال سرگردان در کوچه پس کوچههاي بافت تاريخي اين شهر از اين موضوع گلايه دارند. اين گلايهها در شرايطي مطرح ميشود که عزتالله ضرغامي، وزير ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايع دستي يا اعضاي دولت و سخنگوي آن که بارها بر لزوم برپايي رويدادهاي شاديآفرين براي مردم تاکيد کردهاند...

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

با حرف و شعار نميتوان به توسعه گردشگري رسيد

دکتر عباس حاتمي

رئيسي: «بهترين راه کاهش اتکاء به در آمد نفتي توسعه گردشگري است».

از اينکه ايشان بالاخره اين را درک کردند يک قدم رو به جلوست! ايران ظرفيت پذيرش 200 ميليون گردشگر داخلي و 30 ميليون گردشگر خارجي با توان ايجاد 5 ميليون شغل دارد. ولي با حرف و شعار نميتوان به اين هدف رسيد و بايد با صدور بخشنامه اي با مضمون زير دستور اجرايي دهند:

1-هر گونه مزاحمت براي جلوگيري از شادي جوانان ممنوع شود. پليس ويژه توريسم تشکيل گردد.

2-به سبک زندگي گردشگران احترام گذاشته شود، مردم با عفت و با فرهنگ هستند و از بگير و ببند خستهاند.

3-در هر شهر منطقه ويژه توريستي ايجاد شود.

ايران زيبا و با حال ما: هم طبيعت سوئيس را دارد، هم گرماي عربستان را دارد، هم برف و سرماي سيبري را دارد، هم کوههاي آندوگوش و آلپ را دارد، هم باران هند و چين را دارد، هم سواحل دبي و آنتاليا دارد، هم هنرمندان هاليود را دارد، هم دانشمندان آمريکا را دارد، هم پاريس اروپا را دارد (بوشهر، رشت)، هم سواحل مالديو(جزيره لاوان) دارد، هم ملت شاد، هنردوست و سر زنده دارد.  غمگيني مردم و عقب ماندگي  کشور بخاطر ضعف سياستگذاري و سوء مديريت بوده که نسل Z در حال اصلاح هستند، همکاري دولت اين اصلاحات را کم هزينه ميکند.

ارسال شده 2 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

عباس شاهپيري: اينکه در منطقه و شهري جشنوارهاي هنري با عناوين مختلف و با استفاده از نام و قدمت ديرينه يک شهر برگزار شود، اما هنرمندان، برگزارکنندگان و مديران فرهنگي آن ديار از اينکه شهرشان فاقد سينما، و مکاني مناسب براي اجراي برنامههاي مختلف هنري است، دغدغه و يا پيگيري جمعي براي راه اندازي مکانهاي هنري نداشته باشند، اين رخدادها در قاموس فرهنگ و هنر ميتواند فاقد اعتبار و ارزش هنري باشد...

ارسال شده 2 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

در کوچه فستيوال بوشهر چه ميگذرد؟

نرگس مهرداديان: اگر در کوچه پس کوچههاي چهار محله بوشهر قدم بزنيد، در محله شنبدي به يک کوچه ميرسيد، که يک طرفش حسين رومي سازهايش را کوک ميکند، روبرويش روي چهارپايههاي کوتاه چوبي ميتوانيد چاي دمي تازه در استکان کمر باريک بنوشيد. کمي آن طرفتر هم در چوبي کافه حاج رئيس را ميبينيد. در اين کوچه هفتهاي چند روز صداي ساز و آواز به گوش ميرسد. اما 6 روز از سال اينجا غوغا ميشد. هلهلهاي از آواهاي لري، خراساني، آذربايجاني و جنوبي! عمارت حاج رئيس اسفند مهمان گروههايي از جاي جاي­ ايران ميشود تا با همنوايي به استقبال عيد نوروز بروند.

احسان عبديپور از  ايده کوچه فستيوال ميگويد که از کافه لاله اسکندري در تهران، زماني که هنرمندان محلي هرمزگان در آن برنامه اجرا ميکردند، شکل گرفت. احسان به همراه ادريس برادرش که برگزار کننده اين رويداد هستند تصميم ميگيرند فراخواني دهند تا هنرمندان مختلف را از چهارگوشه ايران جمع کنند. تا در اسفندماه، آهنگهايي محلي از نواحي مختلف ايران در اين شهر نواخته شود.

سفر به بوشهر به خودي خود سفري کمنظير است. چه رسد به آنکه فستيوالي از موسيقيهاي محلي هم در يکي از بهترين ماههاي سال در آن اجرا شود. شايد نغمه نيانبان محسن شريفيان توي گوش مردم ميپيچد که اين چنين به تکاپو ميافتند. البته همچنان در مواقع مختلف سال، بهخصوص عيد نوروز هنرمندان بهنام موسيقي محلي جنوبي در عمارتهاي بوشهر ميزبان مردم هنردوست هستند.

احسان عبديپور مي­گويد: «پيام برگزاري جشنواره موسيقي کوچه فستيوال در کنار هم بودن و سازها را به نام مردم کوک کردن و با هم و براي هم نواختن است». قطعه­هايي از موسيقي محلي نقاط مختلف ايران توسط گروه­هاي بهنام موسيقي از خوزستان، هرمزگان، کردستان، لرستان، گيلان، آذربايجان و خود بوشهر اجرا مي­شود. پس از اجرا گپ و گفت دوستانه نوازندگان، خوانندگان و مردم تا پاسي از شب ادامه خواهد داشت.

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1074)

ارسال شده 2 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

بشير علوي: گريز از جنگ و پيشآمدهاي آن، راه نجات زن، مشکلات و گرفتاريهاي زنان بهويژه در برابر مردان، و ذهن قوي و جستجوگر زنان از جمله مؤلفههايي هستند که در داستانهاي کوتاه اين مجموعه يافت ميشوند. نوع پردازش به متن و زبان، و شيوه برخورد با شخصيتها و نحوة بيان مشکلات و بروز دادنِ آنها نوعي نگاه زنانه را به متن نشان ميدهد؛ نگاهي که از ديد يک نويسندة زن نميتواند پنهان بماند...

ارسال شده 2 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

برادر جمپولوي (دوقلو) من (ابراهيم هوشيار) / علاقه و دلبستگي‌اش به بوشهر را حفظ کرده بود (دکتر رسول هاشمي) / براي پرويز هوشيار عزيز ( دکتر رضا معتمد) / اسمي مترادف با فرهيختگيِ يک انسان و خادمِ امور فرهنگي، ادبي و هنري (حسين طالبي) / صحنه گردان جلسات بوشهري‌هاي مقيم مرکز (ابراهيم ميگلي‌نژاد) / و خزاني ديگر در بوستان علم و هنر و انديشه بوشهر (خورشيد فقيه) / پرویز هم پرید (عبدالمجید زنگویی)/ ماجراي آن دوربين هشت ميلي متري (هاشم هاشم‌زاده)، سال‌هاي سخت و سخت‌تر (فريده كاردانى)...

ارسال شده 2 ماه پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

مهارت نه گفتن

حسين زيرراهي - مدرس مهارتهاي زندگي

به يك بچه پنج ساله كه در حال بازي است بگوييد يك ليوان آب برايتان بياورد. خيلي راحت و بدون هيچ رودربايستي به شما نه ميگويد. اين حقيقت نشان ميدهد ما در خردسالي مهارت نه گفتن را دارا بودهايم ولي به دلايل مختلف از دستش دادهايم    . حال در بزرگسالي بايد با تلاش فراواني آن     را بدست بياوريم. شخصا معقدم به غير از منابعي چون وقت، انرژي و پولي كه به خاطر عدم توانايي در نه گفتن از دست ميدهيم، از همه بدتر حرص و خودخورياي است كه بعد از بله گفتنهاي بيجا تجربه ميكنيم. به ياد بياوريد زمانهايي كه کسي از شما درخواست پول، انجام كار يا قرض دادن وسيلهاي داشته و شما با وجود عدم ميل باطني به او بله گفتهايد و بعد چه حالي داشتهايد.

به راستي چرا اينقدر نه گفتن براي ما سخت است؟ ما به دلايل گوناگوني نميخواهيم به ديگران نه بگوييم. يك دليل اين است كه نميخواهيم به ديگران توهين كرده باشيم. چون برآورده نكردن خواستههاي ديگران را توهينآميز ميدانيم. ديگر اينكه دوست نداريم خودخواه جلوه كنيم. فكر ميكنيم در اولويت قرار دادن خواستههاي خودمان نوعي خودخواهي است. دوست داريم به ديگران كمك كنيم و آنها ما را دوست داشته باشند و باارزش جلوه كنيم. نميخواهيم ديگران را ناراحت كنيم. گاهي هم صرفا گرفتار زورگوييهاي عاطفي ميشويم. افرادي هستند که ما را در تله احساسي قرار داده يا راههاي نه گفتن را بر روي ما ميبندند. البته دليل كلي ناتواني در نه گفتن عزتنفس پايين است. وقتي عزتنفسمان بالا است ميدانيم هيچ اشكالي ندارد نه بگوييم. چون حق داريم خواسته خود را در اولويت بگذاريم.

گاهي هم شيوه نه گفتنمان كار را خراب ميكند. مثلا به دروغ متوسل ميشويم. يا وقت تلف ميكنيم و جواب طرف مقابل را تا مدتي نميدهيم. يا بهانههاي غيرواقعي ميآوريم. مثلا به جاي اينكه بگوييم من نميخواهم اين كار را انجام بدهم قسم و قرآن ميخوريم كه نميتوانم يا ندارم. اينها باعث ميشود وجهه ما پيش ديگران آسيب ببيند. ضمن اينكه كمكي هم به بالا رفتن مهارت نه گفتنمان نميكند.

چطور نه بگوييم؟ نخست، نه گفتن بايد محترمانه باشد. اظهار تاسف ميكنيم كه نميتوانيم پاسخ مثبت بدهيم. دوم، نه گفتن بايد رك باشد. مثلا اين جمله "متاسفانه پاسخم منفي است". با منمن كردن و صغرا و كبرا چيدن هيچ كمكي به خود و طرف مقابل نميكنيم. سوم وقتكشي نكنيد. هرچه زودتر پاسخ بدهيد تا او بتواند براي مشكلش راهحلي پيدا كند. چهارم اگر نه گفتن آني برايتان سخت است، يك وقت مشخص بگيريد و بگوييد بررسي ميكنم و تا فلان موقع جواب ميدهم. پنجم اگر با اصرار طرف مقابل مواجه شديد به دنبال پيدا كردن دليل و بهانه بيشتر نباشيد. همان جواب اول را تكرار كنيد. ششم اگر ميتوانيد يك راهحل جايگزين به ايشان پيشنهاد دهيد. ممكن است برايش كمككننده باشد. ضمن اينکه نشان ميدهد شما به فكرش هستيد.

(هفته نامه نسیم جنوب- سال بیست و ششم، شماره 1069)

ارسال شده 3 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

قصه کوتاه

عزّتو

شاهرخ تنگسيري

غنو جُلَتي با زغال رو ديوار خونه ي خداکرم  يه قلب گُتي مي کشيد و با دستخطي  که چپي از  خط  احمدسياه  نبيد يه بُردش مي نوشت عزت يه بُرد ديگه ش مي نوشت غني.  هرروز صبح گه خداکرم قبل از اين که زن هاي همسايه قدم تو کيچه بذارن و قصد دروازه کنن مي اومد و با افتوه و جارو پَنگي  نقاشي  غنو رو  ديوار  ميشست و با خوش ميگفت: لعنت بر شيطون حرومزاده آخرش خين ايي تيله سگ تو گردن مو مي افته، بخدا اگه دسم بيافتي کل کلت ميکنم .

قصه خداکرم و زنش عزتو ديم درازن، عزتو سي ساله دختر آخري و بقولا ته تغاري ابرام قصاب اُبوداني بيد که تو لين هفت احمدآباد زندگي ميکرد، حاصل دو تا ازدواجش يه درزن دختر و يه پسرمعلول بيد که سالم صداش ميزدن.  يازده تا از دختراش فرستاده بيد خونه بخت، دستِ  ايي آخري هم نهاد تو دست  خداکرم  که همسن و سال خودِ ابرام قصاب بيد. عزتو  با دلالي ميشتي زهرا و ننهِ جاسم عربو  با  شپ و کل سوارِ سماچ حاج مالک از اُبودان اوردنش خوردي سيفو.  خداکرم  از چهار تا زن قبليش که دوتاش مرده بيدن و دوتاشون طلاق داده بيد بچه نساخته بيد و بقول ميشتي زهرا : «خداکرم  اجاقش کور بيد». عزتو قشنگ بيد ولي قلدر و با لهجه اُبوداني با همسايه ها حرف ميزد و هميشه موقع عرض اندام تکيه کلامش ميگفت «مو دختر ابرام قصابم»، يعني که حساب دستون بياد با کي طرفين.  غنو مث آدم شوپر زده صورتش قلپيده بيد، قدش کوتاه و تا بگي زورش زياد بيد. پشت سرش ايقد پهن بيد که از بچگي سيش ميگفتن غنو جُلّتي.

هميچي از روزي شروع شد که خداکرم دم دروازه سفارش غنو کرده بيد بياد خونه شون بدنه و کف آب انبار و حوض بشوره تا زمستون اوو بارون ذخيره کنه، عزتو يه مجمعي صبحونه مفصل مياره جلو غنو و يه قيلون برازجوني چاق ميکنه و چندتا فرق قيلون  ميکشه و ديدش هُف ميکنه تو  صورت غنو که چيش تو چيشش نشسته، ني قيلون ميده دس غنو و ميگه بکش که چاقن،  او هم مث خر کيف ميکنه که بالاخره يه نفر حساب آدم اوردش،  حالا  غنو کجا مي بيني، ديگه شاهين تو آسمونم حريف پر و بالش نبيد و يکجا صد دل  عاشق و دلباختهي عزتِ خداکرم ِاز هميچي بي خبر ميشه. عزتو جذابيت خاصي داشت، حرف زدنش تو دل مي نشست و خيليا که دستشون ازش کوتاه بيد ديرا دير هلاکش بيدن.  يه سر شو تا صبح خداکرم  پشت در سرا کمين نشست که مچ غنو بگيره و حسابش بيله کف دسش ولي خبري از  غنو نشد، دم دماي صبح پيرمرد پلک چيشش دوام نيورد و همونجا پشت در  سرا رو  سکوني تنير کنار حبانه ي شکسته خسته و رسه خووش برده بيد. مطابق هر روز رفت در باز کرد، تا چيشش ري ديوار افتاد ديد تا قلب و دستخط غنو رو ديوارن. وا حسينم خداکرم کجا ميبيني،  کاردش ميزدي تُپِ خيني ازش چکه نميکرد، با صداي بلند که همه کيچه و محل بفهمن  داد ميزد: «اگه سر لش بگيرمت  مث مُشک تشت ميزنم که از استخونات  زغال بليط  عمل بياد». ولي خوشم ميفهميد رو در رو حريف  مچ سفت غنو نميشه.

شوي که خداکرم کمين آخر نهاد و عزمش سي خلاص کردن غنو جزم کرد پس در سرا قايم شد وسه تا سر قيلون پشت هم ديد کرد. به محض شنيدن صداي  خش خش زغال رو ديوار دستش دور تنگ قيلون حلقه کرد و در سرا هُمبار باز کرد و از پشت سر  شلال سر غنو  کرد که غرق عشق بازي با اسم عزتو بيد. به گمون خوش ديگه از شر  غنو  خلاص شد.  غنو مشکال خين و مث مرغ سر بريده تو خين خوش مي پلکيد و بوا بوا ميکرد. خداکرم بازداشت کردن. عزتو رفت زندان شهرباني ملاقات خداکرم و سي محض دلداريش با همو لهجه اُبوداني روش کرد طرف خداکرم و گفت : «دوتا قطره اشک نذر خواجه خضر کردم غنو چيش واز کنه و از بيمارستان مرخص بشه رو پاي خودش ويسه». خداکرم (با تشر) گفت: «اگه ده مرتبه ديگه رو پاش ويسه  ده تا تُنگ قيلون ديگه خرجش ميکنم  توهم ايقد از چيشات ولخرجي نکن زن، اشک حرمت داره سي هرچيز و هرکسي نبايد سرازيرش کني».

غنو سه ماه تموم مث ميت  رو تخت بيمارستان بيهوش و حواص افتاده بيد.  تا روزي که با بُنگِ  اذون سحر مسجد فيل چيش واز کرد، غنو هيچ کس و هيچ چيزي يادش نمياومد،  حتي راه خونه خوشونم نميفهميد کجان ولي پاش که از بيمارستان نهاد بيرون يه راست رفت سمت خونه خدا کرم،  تو روز روشن و جلو چيش تموم آدماي کيچه با زغال يه قلب گتي کشيد و وسطش يه تيري رد کرد، زيرش نوشت يا مرگ يا عزتو. غنو با ايي حرکتش سي همه ثابت کرد ديوونهوار دلبسته عزتوون با ايکه ميفهميد شوهرداره.

برخلاف تمام قوانين نوشته شده بشر عنصر عشق بي مرزترين و سقفش لايتناهي ترين عنصر پيدا و پنهان بشرن. کيمياي عشق غالب بر تمام عناصر طبيعتن. در واقع مغز انسانها با پيش فرض عشق قادر به فرمان دادن به  ديگر اندامهاشه. اگر هيچ معجزهاي در دنيا پايه عقلي و علمي نداشته باشه محاله کسي منکر  معجزه عشق بشه چون که همه موجودات زنده عالم شانس يکبار تجربهش دارن. شايد تنها رشته پيوند غنو به دنيا در عالم سکرات عشق و دلباختگي عميق و يک طرفه به عزّتو بيد. 

جنازه غنو سه روز بعد با يه مرگ مشکوک قبل از غروب افتو روبرو تل عاشقون از دل  دريا اومد بالا . رسوايي عشق نافرجام غنو به اينجا ختم شد که خداکرم از دست نيش و کنايه مردم شهر و محل  مجبور به طلاق عزتو  شد. يه روز صبح گه ساک و چمدون عزتو تو دستش گرفت و رفت سمت گاراژ  اتوميهن، عزتو با چيش اشکبار و يه عالمه حرف و حديث ناحقِ ساخته و پرداخته مردم رو صندلي اتوبوس نشست و بال چادرش رو تموم صورتش کشيد و سي هميشه از بوشهر و خداکرم خداحافظي کرد. هميطور که اتوبوس داشت از خيابوناي شهر خارج مي شد عزتو از  پشت شيشه اتوبوس با چشم خوش ميديد که رو تموم ديواراي شهر نقاشي يه قلب تير خورده و اختصار دوتا اسمه که بي صاحب بجا مونده.

(هفته نامه نسیم جنوب سال بیست و ششم، شماره 1068)

ارسال شده 3 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

 رضا سياهوشي: ميپرسيم چرا و واقعا چرا بودجه تيم هاي پايتخت و بخصوص استقلال و پرسپوليس بيش از هزار ميليارد مي باشد اما تيم هاي استاني و ريشه داري مثل شاهين بوشهر، برق شيراز، ابومسلم مشهد، سپيدرود رشت و ... هيچ حمايتي نمي شوند؟! استان کرمان داراي معدن مس مي باشد و چندين تيم را تحت پوشش قرار داده (مس کرمان، مس رفسنجان، مس شهر بابک) ولي در استان بوشهر که سرشار از منابع و معادن فراوان و بخصوص گاز و نفت مي باشد ، تيم با قدمتي مثل شاهين اين وضعيت دارد!

ارسال شده 3 ماه پيش در ورزش ، نظر (0)

امير طالبي در گذر زمان، با رشد جسمي و سني و تجربيات اندوخته اجتماعي و ورزشي، قدم هاي مؤثري در امر ورزش شهرستان بوشهر برداشت و با مشارکت و همکاري دوستان و بزرگاني همچون علي اکبر کبگاني در قالب مربي و با لقب «ژنرال» که به قولي «مراد دلو» بود در امور ورزشگاهها و باشگاهها منجمله ايرانجوان که تا هم اکنون هم تعصب و عشق زيادي نسبت به آن دارد، اقدامات شاياني کرد 

ارسال شده 3 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

کتاب «گامهايي براي بهتر شدن» نوشتة يونس قيصيزاده، روزنامهنگار و نويسندة جنوبي در حوزه روانشناسي و خودآگاهي به همت انتشارات «شروع» منتشر شد. به گزارش خبرگزاري کتاب ايران (ايبنا) در بوشهر، در اين کتاب نويسنده در فصل يک به موضوع خودآگاهي و نقش آن در زندگي ميپردازد. در فصل دوم به موضوع «خودمشاهدهگري» پرداخته شده است. فصل سوم به «تيپهاي شخصيتي» و همچنين «تيپهاي کهن الگو» اختصاص يافته است...

ارسال شده 4 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

گردشگران سردرگم در بافت تاريخي بوشهر

نسیم جنوب، مهدي فقيه: اگر در روزهاي تعطيل، گذرتان به بافت تاريخي بوشهر افتاده باشد و يا در آنجا زندگي ميکنيد، با تعداد زيادي از مسافران و گردشگران روبرو ميشويد که با علاقه در محلات قديمي بوشهر قدم ميزنند و به دنبال يافتن عمارتهاي زيبا و نماهاي قشنگ براي ديدن و عکس گرفتن هستند. روزهاي تعطيل، کوچه پس کوچههاي تنگ و باريک بوشهر، قدمگاه مسافران و گردشگراني است که در اين هواي دلپذير راهي بوشهر شده تا از ديدن ساحل دريا و نماهاي تاريخي بوشهر لذت ببرند، در مقابل اين استقبال گردشگران از بافت تاريخي بوشهر، متاسفانه شهرداري و ميراث فرهنگي توجه کافي براي بهرهبندي بيشتر مسافران از اين مکان تاريخي را انجام ندادهاند به طوري که عليرغم سنگفرش کردن اکثر کوچههاي بافت، نظافت و بهداشت در اين کوچهها کم هست. هنوز نخالهها در کوچه پس کوچهها وجود دارد که شهرداري بايد در اين مورد اقدام سريع نمايد. ديوارهاي مخروبه که هر لحظه امکان فرو ريختن دارند، تهديدي براي عابران هست.

 همچنين سردرگمي گردشگران دريافتن عمارتهاي تاريخي ديده ميشود به طوري که خبري از تابلو و معرفي اين مکانهاي تاريخي نيست. متاسفانه درب اکثر اين عمارتهاي تاريخي بسته هست و روزهايي که تعداد زيادي بازديدکننده وجود دارد، اين مکانهاي تاريخي تعطيل هستند.

در اين ماههاي گردشپذيري بوشهر، خبري از ايجاد بازارچههاي سنتي بوشهر نيست! خبري از برنامهريزي جذب و نگهداشتن گردشگر در بوشهر نيست! خبري از اقدامات ويژه نيست و گويا ماههايي هست همانند ماههاي گرم سال که گردشگري به بوشهر نميآيد و شهر در سکوت بدون گردشگر، ميگذرد، در حاليکه اين ماهها بوشهر با ديدن گردشگران، زنده ميشود و شاد ميگردد.

(هفته نامه نسیم جنوب- سال بیست وششم، شماره 1066)

ارسال شده 4 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

غلامرضا شريفي خواه : کسبههاي بازار انسانهايي از جنس آرامش و صداقت و شرف و مهرباني بودند و نام شان جاويد و يادشان گرامي باد. در هنگام صبح لنج هاي صيادي موتوري از جزيره شيف با ماهيهاي تازه و درجه يک در کنار ساحل که قهوهخانه کاکي در آن جا قرار داشت «تابوک» پهلو ميگرفتند. اين قهوهخانه مرکز معاملات و داد و ستدها و رفع اختلافات بين لنج داران بود که به کمک «مهدي و ماندني کاکي» اداره مي شد و محلي بود...

ارسال شده 4 ماه پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

استان بوشهر با سابقه تمدني، موقعيت ساحلي، فرهنگ غني و مهمان پذيري و آب و هواي مناسب و بي نظير، حداقل در 6ماه سال از اواسط آبان ماه تا اواسط ارديبهشت، مقصد مناسبي براي جذب گردشگران داخلي و خارجي است. طبيعت زيبا، بافت مسکوني و معماري قديمي، سواحل زيبا و پيشينه مذهبي،  فرهنگي، تاريخي و هنري باعث شده تا بوشهر...

ارسال شده 4 ماه پيش در دیدگاه ، نظر (0)

دکتر سعيد معدني : هفته نامه نسيم جنوب قديميترين نشريه بوشهر است که بطور مداوم چاپ شده است.  بيش از 25 سال است که افراد فرهيخته و بيشماري از اهل قلم اين استان از ابتداي چاپ نشريه تا به حال در آن قلم زده و مطالب و نوشتههايشان چاپ مي شود. از چهره ماندگار ادبيات، منوچهر آتشي گرفته تا ديگران و ديگران. در متن نامه مسئول تأمين اجتماعي آمده است که نشريه «زاويهدار با دولت» است.  اگر زاويهدار است، بايد به فال نيک بگيرند که...

ارسال شده 4 ماه پيش در دیدگاه ، نظر (0)

ابراهيم بشکاني: عصرچهارشنبهاي از آبان ماه سال 1343بود، همه خانواده به دور راديو چهار موج  قديمي که با باطري بزرگي که هميشه کنارش بود کار مي کرد، جمع شده بوديم، البته اين راديو به سيمي بلند که تا پشت بام خونه ادامه داشت متصل شده بود و آنتن آن محسوب ميشد. همه منتظر قرعه کشي بليطهاي بخت آزمايي...

ارسال شده 4 ماه پيش در تاریخ ، نظر (0)

بوشهر به دليل مجاورت با خليج فارس و با پيشينه تاريخي و نقاط گردشگري بکر، همچنين ساحلهاي ماسهاي و مسيرهاي زيبا داراي پتانسيل خيلي زيادي ميباشد بخصوص که در فصل پاييز و زمستان که هوايي بسيار مطلوبي دارد ميتوان از اين ظرفيت بينظير و جذاب استفاده و باعث رشد و رونق شهري شد...

ارسال شده 4 ماه پيش در گفتگو ، نظر (0)

 نسیم جنوب، حسين زيرراهي - مدرس مهارتهاي زندگي

چه قدر به ديگران خوبي كنيم؟ خوبي كردن باعث موفقيت يا شکست ما ميشود؟ اريك باركر در كتاب "اين راهش نيستاين موضوع را بررسي كرده و به نتايج جالبي رسيده است. پژوهشي در مورد اينكه كمك به ديگران چه سهمي در موفقيت افراد دارد

ارسال شده 4 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

اگر براساس قاعده اصلي روش جامعهشناسي دورکيمي يعني بستن دريچه ذهن و نگريستن محض به اشياء در تصوير و محيط پيراموني آن، موضوع را واکاوي کنيم، ميبينيم که مسجد شيخ سعدون در بوشهر با قدمتي چندصدساله در فاصله چند ده متري اين منزلگاه است. کنيسه يهوديان در همين کوچه قرار دارد و کليساي ارامنه گريگوري در چند صدمتري آن واقع شده است که حکايت از همزيستي اديان و مذاهب قديم و جديد است...

ارسال شده 4 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

بوشهر ميتواند به يکي از قطبهاي گردشگري جنوب کشور تبديل شود

مونا عليخواه - هلند

بوشهر، اين بندر کوچک جنوب، يکي از زيباترين شهرهايي است که در طول سفرهايم ديدهام؛ شهري با قدمتي کهن که در باريکه خليج فارس، قد کشيده است؛ با فرهنگي ديرينه که بخشي از آن را در طول تاريخ از مردمان آسيا و آفريقا و اروپا و آمريکاي لاتين وام گرفته است. با اين همه زيبايي اما، هنوز نازيباييهايي هست که از عدم رسيدگي استاني و کشوري بر اين سرزمين مانده است. با اين که سواحل بوشهر زيبايي چشمگيري دارد، اما هنوز در رقابت با سواحل کشورهاي ديگر براي جذب توريست، حتا توريست هاي داخلي، فاصله زيادي دارد. مي توان با يک برنامه ريزي بلندمدت، بوشهر را به يکي از قطبهاي گردشگري جنوب کشور تبديل کرد.

مهمترين و اصلي ترين مشکل سواحل بوشهر نبود سطل اشغال کافي و عدم تميز کردن کافي پلاژهاي بوشهر است و گرنه از زيبايي حرفي  درش نيست. همچنين برنامههايي که شهروندان عزيز  را تحريک کند که در حفظ پاکيزگي تلاش کنند.

مثلا، مراسم جمع کردن آشغالها به همراه اجراهاي موسيقيهاي دوست داشتني مردم در پلاژ و سواحل بوشهر عزيز.

ارسال شده 5 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

زيبا هوشيار : در همه جاي دنيا در ساحل درياها، کافه و رستورانهايي مدرن و زيبا به شکلي که مشتري را جذب کند، ميبينيم که از آن جا براي گفتگوهاي دوستانه و يادآوري خاطرات استفاده ميگردد و لحظاتي را خوش ميگذرانند. با توجه به اين که بيشتر فصول سال در بوشهر، هواي گرم داريم، کافههاي کنار ساحل بايد با استفاده از امکانات مناسب...

ارسال شده 5 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

يکي از جاهايي که حتما توريستهاي ايراني و فرنگي در بندر بوشهر دوست دارند ببينند کافه ننه ي معصومه است. کوچه ننه معصومه و ديگر کوچههاي بافت قديم بوشهر محل گفتگو با تاريخ و شنيدن قصههاست. قصههايي که معجوني از تلخيها و شيرينيهاست. قصههايي که براي شنيدنشان نياز به چند سطل رنگ است و يک پوست نيانبان...

ارسال شده 5 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

يونس قيصي زاده : در بوشهر کوچهاي هست که يک زن خانهدار، بدون اينکه منتظر ديگران باشد، خودش براي زيبايي کوچه، آستين همت بالا زده، يک شهروند که دوست دارد وقتي ديگران از اين کوچه ميگذرند، لبخند بزنند. با ديدن گلها و گياهان کوچه احساس آرامش کنند و با نگاه کردن به نقاشيهاي ديواري، لذت ببرند...

ارسال شده 5 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

زمينهاي متروکه و رها شده در بافت قديم بوشهر!

 

نسیم جنوب، مهدي فقيه: هنگام قدم زدن در بافت قديم بوشهر با زمين هاي متروکه و رها شده روبرو مي شديم که ضمن اين که چهره زشتي به اين بافت تاريخي مي دهد باعث جمع شدن موش و حيوانات ديگر نيز مي شويم و براي ساکنين و گردشگران خطرناک مي باشد، نمونه اين زمين هاي رها شده و متروکه در کنار عمارت تاريخي دهدشتي است که سالهاست به حال خود رها شده است. معلوم نيست  متولي نگهداري و حفظ  بافت تاريخي بوشهر  و رفع اين گونه مشکلات بر عهده چه نهادي است؟

به گفته همسايگان آن جا تاکنون بارها براي رفع اين مشکل به شهرداري بوشهر  و شورا و ميراث فرهنگي مراجعه کرده اند ولي هيچ گونه اقدامي از سوي آنان براي  پاکسازي و يا ديوارکشي اين زمين  متروکه صورت نگرفته است. نمي توان مردم ساير نقاط کشور را دعوت به بوشهر گردي و بازديد از بافت تاريخي بوشهر و عمارتهاي تاريخي همانند عمارت دهدشتي نمود بدون اين که به اين مشکلات بافت توجه داشت. از ميراث فرهنگي و شهرداري بوشهر تقاضا داريم در زمينه پاکسازي و يا ديوارکشي اين زمينهاي متروکه و ديگر زمينهاي متروکه بافت قديم اقدام نمايند.

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1063)


ارسال شده 5 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

 

بمناسبت روز پرستار

پرستاران در خط اول درمان

دکتر عبدالرحيم  مهرور

 

مجموعه کادر درمان بهم پيوسته و ناگسسته است بخصوص پرستاراني که خط مقدم درمان در بيمارستانها هستند، بنابراين امروزه پرستاران بيشتر ين جايگاه منزلت و ارزش در درمان، تسکين و آرامش بيماران دارند.

ارزش پرستار به اين خاطر در مقطعي از درمان، بيشتر از پزشک است که در بيشترين زمان کاري در خدمت و کنار بيمارش مي باشد بخصوص در کشيکهاي شبانه که     با سختيهاي فراوان شب را به صبح مي رسانند. براستي آيا متوجه شده ايد زماني که يک بيمار دچار ارست قلبي و تنفسي ميشود چگونه در کسري از ثانيه تيم احيا پرستاري بر بالين بيمارش حاضر شده و با استرس هاي فراوان ناشي از عواقب درمان و هتاکيهاي احتمالي همراهان بيمار، قلبش بيشتر از هر شخصي به تپش ميافتد و يا اين که در بلاياي ناخواستهاي از جمله کرونا و سيل و زلزله چگونه تا پاي جان در خدمت بيماران هستند، بخصوص در شيوع کرونا که واقعاً دوشادوش بيماران تا پاي جان ايستادند و هر روز شاهد جان باختن عزيزي از اين کادر درمان بوديم.

به همين منظور روز تولد حضرت زينب و روز پرستار، وظيفه خود دانسته از اين عزيزان بزرگوار تقدير و تشکر کنم و زحمات شبانه روزي آنها را ارج نهم و بوسه بر دستان مهربانشان بزنم، دستاني که هميشه در معرض نيدل استيک شدن هستند (فرو رفتن سوزن تزريقي بيماران آلوده) و به آنها افتخار کنم که هميشه خط اول درمان هستند، هر چند که  امروز به ارزش و منزلت پرستاران کمتر بها داده مي شود.

 

 

ارسال شده 5 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

 محمد لطفي : نگذاريد تلخيها و نارواييهاي ساليان طولاني عشق ورزيدن به هنر و ديار خود چه سختيها که تحمل نکردهاند به بيمهري، رها شوند. اين شهر خسته را دريابيد، يادتان باشد وقتي در هر جامعه هنرمند خسته باشد، اين خستگي پيکره يک شهر را در برميگيرد، کمي نشاط با چاشني مهر آييني به فرزندان اين شهر اميد را در رگارگ کوچههاي بوشهر رخوت را از در و ديوارش بزداييم..

ارسال شده 5 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

سيروس شيبو: خودم را  ميان خاطرات ديدم، گرم و صميمي، همه بودند، خيلي شلوغ و پر سرو صدا، همه چيز در ذهنم موج ميزد. دم دروازه شلوغ بود، پلاکارت سينما را نگاهي انداختم فيلم سلطان قلبها، تعريفش را زياد شنيده بودم به خودم گفتم شب با دوستانم برم سينما فيلم قشنگيه. چشمم به مجسمه...

ارسال شده 6 ماه پيش در تاریخ ، نظر (0)

نرگس کياني: احمد عليشرفي را ميتوان يکي از وزنههاي موسيقي اقوام در بوشهر دانست که هم نيانبان، هم نيجفتي ميزد. او خوشبختانه صاحب فرزنداني اهل موسيقي بود؛ فرزنداني که احتمالاً ميتوانند فقدان پدر را تا حدي جبران کنند. عليشرفي معمولاً به صورت خانوادگي کار ميکرد...

ارسال شده 6 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

عضو هيات علمي و مولف کتاب تاريخ سي ساله دانشگاه خليج فارس گفت: کتاب تاريخ سي ساله اين دانشگاه با هدف تبيين و ثبت تحولات و رويدادهاي دانشگاه از بدو تاسيس تا زمستان 1401 براساس اسناد و مدارک و شواهد موجود به زيور چاپ آراسته شد.

حميد اسدپور در گفت وگو با ايرنا اظهار کرد: کتاب تاريخ سي ساله دانشگاه خليج فارس که توسط انتشارات اين دانشگاه منتشر شده است داراي 2 مقدمه، يک پيشگفتار، هشت فصل و در 368 صفحه به رشته تحرير آمده است.

وي افزود: تاسيس دانشگاه خليج فارس در بوشهر در واقع آغاز تحولي نو در تاريخ آموزشي، فرهنگي، علمي و اجتماعي استان بوشهر بود.

اسدپور يادآورشد: در اين کتاب تلاش شده اين تحول  و روند شکل گيري و نيز تاثيرات آن را به شکل مستند بازگو شده که در آينده علاقمندان و پژوهشگران در اين زمينه به تحقيق ميپردازند حداقل يک منبع معتبري وجود داشته و در دسترس آنان باشد.

عضو هيات علمي دانشگاه خليج فارس از خوانندگان اين کتاب خواست با نقد و انتقادات احتمالي  زمينه غناي کتاب تاريخ سي ساله دانشگاه خليج فارس را فراهم کنند.

ارسال شده 6 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)
صفحات: 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18

آخرین اخبار

پربیننده ترین