طراحی سایت
جستجو:

عالي بازدار: بازنشستگان آموزش و پرورش اين سرمايههاي ارزشمند مملکت که جواني خود را در راه اعتلاي وطن و خدمت به فرزندان آن صرف نمودهاند نيز نيازها و انتظاراتشان همچنان آزاردهنده است.کساني که در دوران ميانسالي و پيري، ناتواني و نيازمندي، بايد مورد حمايت هرچه بيشتر مسئولان باشند نيز حال خوشي ندارند. معلمان بازنشسته و مستمريبگيران حقوق و مطالباتي دارند که يا تاکنون پرداخت نگرديده يا به تعويق و تاخير...

ارسال شده حدود 10 ساعت پيش در اجتماعی ، نظر (0)

هلدينگ خليج فارس؛ نمادي از نابرابري و تمرکزگرايي

نسیم جنوب، وليد صفري

در دل پيچ و تابهاي اقتصادي استان بوشهر، هلدينگ خليج فارس به عنوان يک بازيگر کليدي در عرصه توسعه منطقهاي نقشآفريني ميکند. اما اين روزها، شاهد خروج سرمايههاي کلان از استان بوشهر به سمت پايتخت هستيم، موضوعي که نه تنها بر اقتصاد استان بلکه بر جايگاه ورزشي آن نيز تأثيرگذار است. هلدينگ خليجفارس، که بايد محرک توسعه و پيشرفت باشد، اکنون به نمادي از نابرابري و تمرکزگرايي تبديل شده است.

خروج سرمايهها از استان بوشهر، نه تنها فرصتهاي شغلي را کاهش ميدهد بلکه بر کيفيت زندگي مردم نيز اثر ميگذارد. اين مهاجرت مالي، نشاندهنده عدم اعتماد به ظرفيتهاي بومي و نيز نشانهاي از بيتوجهي مديران ارشد استان است. مسئولان استاني، که بايد پاسدار منافع مردم و توسعه پايدار باشند، در برابر اين موج خروج سرمايهها سکوت اختيار کردهاند. اين بيتوجهي، نه تنها آينده اقتصادي استان را به خطر مياندازد بلکه بر روحيه و انگيزه جوانان تأثير منفي ميگذارد. ورزش، که ميتواند به عنوان يک ابزار توسعه و همبستگي ملي عمل کند، در اين ميان قرباني شده و از اولويتهاي استان خارج شده است.

هلدينگ خليج فارس و مسئولان استاني بايد به ياد داشته باشند که توسعه پايدار تنها با توجه به تمامي ابعاد اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي ميسر است. خروج سرمايهها و بيتوجهي به ورزش، نه تنها ميراثي نامطلوب براي نسلهاي آينده به جا ميگذارد بلکه بر توانايي استان در جذب سرمايهگذاريهاي جديد نيز تأثير منفي ميگذارد. اکنون زمان آن رسيده است که مسئولان با برنامهريزي دقيق و توجه به نيازهاي واقعي مردم، گامهاي محکمي در جهت اصلاح اين روند بردارند.

ارسال شده حدود 10 ساعت پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

حسين زيرراهي : نظام آموزشي ما بر اساس نظام آموزشي اروپاي قرن بيستم بنا نهاده شده است كه آن هم بر اساس نيازهاي صنعتي قرن نوزدهم طراحي شده است. خروجي چنين سيستمي دو چيز است: كارگر كارخانه و معلم براي همين نظام. ضمن اينكه اگر سواد خواندن و نوشتن و حساب را از آن حذف كنيم تقريبا هيچ مهارتي كه در زندگي آينده به كار دانشآموز..

ارسال شده حدود 10 ساعت پيش در دیدگاه ، نظر (0)

افراد منفي چه كمكي به ما ميكنند؟

نسیم چنوب، حسين زيرراهي- مدرس توسعه فردي

 

يکي از دوستان از رفتار رواني كارمند بانكي ميناليد كه قرار بود وامش را تاييد كند. ميگفت هر بار كه با او حرف ميزنم چنان خشمي سراپاي وجودم را فرا ميگيرد كه دلم ميخواهد به دو قسمت مساوي تقسيماش کنم. گفتم فلاني من كه دوست تو هستم و در كنار هم تفريح ميكنيم و لذت ميبريم كه نميتوانم چيزي از كنترل خشم به تو ياد دهم. اين وظيفه آن كارمند بانك است. ما به صورت طبيعي تمايلي به ارتباط با آدمهاي منفي نداريم. دوست داريم با انسانهاي بافرهنگ، فرهيخته، مودب، بخشنده، مهربان و خلاصه داراي هر نوع صفت مثبت در تعامل باشيم. درعوض از انسانهاي خشن، بيادب، خسيس، مكار، دروغگو و غيره تا جاي ممكن دوري ميكنيم. نخست برويم سراغ تاثير انسانهاي مثبت.

اولين تاثير آدمهاي مثبت اين است كه وقتي با آنها هستيم حال بهتري داريم. يا بقول معروف از همنشيني آنها لذت ميبريم. مثلا يك آدم مؤدب هيچوقت به شما توهين نميكند. انسان صادق به شما دروغ نميگويد. بخشنده اگر چيزي نياز داشته باشيم به ما ارزاني ميدارد. فرد مهربان و حامي دستمان را ميگيرد و ياريمان ميكند. وقتي به زندگي در ميان انسانهاي مثبت دقت ميكنيم درست مثل زمان كودكيمان است كه تحت پوشش حمايت خانواده قرار داشتهايم. اين شرايط براي بچه ايدآل است ولي براي بزرگسال سرتاسر مثبت نيست. فكر كنيد هيچوقت كسي به شما توهين نكرده باشد. يا هرچه خواستهايد به شما دادهاند. چه قدر براي بدست آوردن خواستههايتان توان داريد؟ حال ببينيم زندگي در ميان آدمهاي با صفات منفي چطور است.

اگر بخواهم زندگي در ميان انسانهاي با صفات منفي را به چيزي تشبيه كنم شايد به گذر از يك جنگل پرخطر يا صعود به قلهاي سخت بيشباهت نباشد. همه مسير پر از سختي و مشقت است ولي با هر گامي كه برميداريد مقداري بر توان ذهني و جسمي شما افزوده ميشود. به راستي اگر در تمام عمر كمتر از گل نشنيده باشيم روحيهمان چطور است؟ معلوم است سوسول. با اولين توهين، تحقير يا بياعتنايي دنيا روي سرمان خراب ميشود. چه كسي بهتر از آدم مكار و حيلهگر ميتواند پيچيدگي دنيا را به ما نشان دهد؟ آنكه چيزي به ما نميبخشد غيرمستقيم وادارمان ميكند خود براي رسيدن به خواستههايمان بجنگيم. همكاري كه دانستههايش را در اختيار ما نميگذارد يا مغازهدار همسايه كه سعي ميكند ما را از بازار خارج كند ناخواسته تلاش براي يادگيري و مقاومت در ماندن در آن شغل را به ما ياد ميدهد. همسايه فضولي كه ميخواهد از همه چيز ما سر در بياورد و مدام روي اعصاب ما راه ميرود در واقع دارد اعصاب ما را قويتر ميكند. كساني كه تجربه زندان را داشتهاند در جامعه خيلي از ديگران راحتتر زندگي ميكنند. چون تحمل انسانهاي منفي در آنها بسيار بالا است.  نتيجه اينكه هرگز در زندگي سعي نكنيم دور و برمان را فقط از آدمهاي خوب پر كنيم. چون به همان اندازه به آدمهاي بد هم نياز داريم. آنها ما را قويتر ميكنند.

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و هفتم، شماره 1079)

ارسال شده حدود 9 روز پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

وقتي مالکيت جديد تيمهاي سرخابي پايتخت چندين بانک و پتروشيمي ميشوند، آدم «گََُُر» ميگيرد، البته اگر اهل بوشهر باشي و دلسوز هميشگي اين ديارِ سراسر محروم نه، بلکه مظلوم... اينجا مرغ همسايه غاز هست و به جاي آن که صنايع نفتي و گازي که در همين استان کسب درآمدهاي مولتي ميلياردري ميکنند، اسپانسر تيمهاي هميشه ندارِ استان باشند اما از آنجا که خون تيمهاي سوگلي پايتخت رنگينتر است بسان آهن ربايي جذب آنها شده اند...

ارسال شده حدود 9 روز پيش در ورزش ، نظر (0)

رضا محمودي: هنوز يادمان نرفته است که بوشهر زماني يک استانداري داشت که پاي مجوز اجراي کنسرت محسن شريفيان و گروه ليان تا جايي ايستاد که با آن همه مخالفت و ممانعت حضوري، تندروها را به عقب نشاند و باعث اجراي آن کنسرت شد، اما اکنون شاهد انفعال استاندار بوشهر در اين زمينه هستيم به طوري که تاکنون نه تنها شاهد اظهارنظر وي در اين خصوص نبوديم که حتي نتوانست از مجوزي که از سوي دولت براي برگزاري اين فستيوال کشوري صادر شده بود، دفاع کند.

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

کوچه به انتها نرسيد

کوچه فستيوال را و شما را و خودمان را بغل ميگيريم و خداحافظي ميکنيم.

دلخوشي و روشنايي دمي کنج کوچههاي بوشهر فرش پهن کرد و از چهارگوشه ايران نشستيم روش چاي خورديم و لحظاتي، کمي دقيقتر به جهان نگاه کرديم.

همين ما را بس.

موسيقي مقصد نبود، نيت بود.

ما در واقعيت تمااام راه را رفتهايم هر چند در ظاهر گام آخرش توي پايمان ماسيده باشد.

حالا همه با هم

توي دلمان هر جا که هستيم روز پاياني را جشن ميگيريم. گويي که وسط عمارت حاج رييسالتجار نشستهايم و سازها کوکند و ابرها پراکنده.

خوش برگرديد به خانه و خلوتتان و زورتان براي ادامه جهان بيشتر باشد انشالله.

ارسال شده 2 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

پيمان زند: من به کوچه و نور انتهاي کوچه اميدوارم، کوچه آمد تا نگاه جهان را به بوشهر عوض کند و با صداي بلند اعتراف کند که اينجا بوشهر است؛ ابوشهر شهرهاي ايران. کوچه آمد تا بوشهر مقر موسيقي، ادبيات تاريخ و جامعهشناسي ايران شود و ما را از زير يوق و نگاه تجاري محض آن هم خريد چهار تا زير پيراهن و چند تا جوراب و اوجش دمپايي المتراژ به بهانه ارزانتر بودن، نجات دهد...

ارسال شده 2 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (1)

فستيوال کوچه، تجربه دنياي متفاوتي از شاديها

منصور باد - هنرمند بلوچستاني: فستيوال کوچه در بوشهر، دنياي متفاوت از شاديهاست. اولين بار هست که دارم دنياي متفاوتي از شاديها را تجربه ميکنم. در کنارش با فرهنگها و قوميتهاي زيادي آشنا شديم و اين رويداد خوبي بود که شرايطي فراهم شد که از نزديک فرهنگها به هم معرفي شدند. خيلي خوب شد که فستيوال کوچه اجرا شد تا اين امکان فراهم بشود که با فرهنگهاي متفاوت کشور آشنا شويم.  وجه اشتراک بوشهر با بلوچستان بسيار زياد است و يکي از وجه اشتراکي که داريم که هر دو جنوبي هستيم و اين که هر دو خيلي مهمان نواز هستند و اين براي من جالب بود.

بوشهر در يک جمله: بوشهر با مردماني زيبا و خونگرم و بي نظير، عالي هستند.

ارسال شده 2 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

عبداله مقاتلي، هنرمند موسيقي بوشهر:

اين حجم استقبال و شور و شوق از فستیوال کوچه غافلگيرانه است


- نظرتان درباره فستيوال کوچه چيست؟

- امسال سومين سال هست که فستيوال کوچه برگزار شد، البته وسعتش خيلي بيشتر بود و گروههاي بيشتري استفاده شد. من خودم يکي از عوامل فستيوال بودم وقبلا با گروه شالو دو سال شرکت کرديم. امسال سياست جشنواره اين بود که گروههايي که نبودند، به جشنواره بيايند. به نظر من جشنواره کوچه از بوشهر فراتر رفته، فستيوال کوچه به يک رويداد فرهنگي شناخته شده تبديل شده، بطوري که در ده دقيقه، کل بليتهاي جشنواره با قيمت خيلي خوب فروش رفت و اين نشان ميدهد که اسم فستيوال مهم است.

- خوشبختانه از موسيقي بوشهر، استقبال زيادي مي شود.

- موسيقي بوشهر در کشور شناخته شده است و مورد استقبال زياد قرار گرفته، خصوصا خيام خواني و يک نشان براي فرهنگ بوشهر شده است، مثل اينکه مردم براي ديدن قونيه به ترکيه مي روند، الان طوري شده که ميگويند برويم بوشهر براي خيامخواني. براي ما خودمان هم که دستاندرکار موسيقي بوشهري هستيم، اين حجم استقبال و شور و شوق غافلگيرانه است.

- بوشهر را در يک کلمه توصيف کنيد.

- بوشهر پايتخت موسيقي ايران است. يک مدت اداره فرهنگ و ارشاد ميگفت بوشهر پايتخت کتاب است و روي آن مانور ميدادند ولي ديديد که مردم جدي نگرفتند چون واقعا امکانات کتابخانه و کتابخواني در بوشهر ضعيف است و با شعار که نميتوان يک لقب را براي جايي آورد. همان موقع ما ميگفتيم تلاشتان را روي معرفي بوشهر به عنوان پايتخت موسيقي نواحي بگذاريد که هم سابقه و ظرفيت و هنرمندان آن وجود دارد وهم مورد حمايت مردم است.

ارسال شده 2 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

زماني که دور اول فستيوال برگزار شد، واقعيت اين بود که بوشهر آنچنان چهرهاي در گردشگري و ميان مقاصد سفر در بين مردم نداشت. اما بعد از اين رويداد و انتشار فيلمها و خاطرات افراد مختلف از آن، آنقدر چهره بوشهر تغيير پيدا کرد که بسياري از افراد منتظر فرارسيدن اسفند و برگزاري اين رويداد بودند که به هواي آن به بوشهر سفر کنند...

ارسال شده 2 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

موسيقي؛ زبان ارتباط جهاني است

فرزاد گيتيزاده: اين سومين فستيوال کوچه بود که برگزار شد و يک فستيوالي هست که مردمي است و به قول بوشهريها از جان مايه ميگذارند و خيلي مفتخريم که اين فستيوال در بوشهر برگزار ميشود. موسيقي زبان ارتباط جهاني است که ما را با تمام اقوام و مردم مختلف ربط مي دهد. مثلا من خودم زبان عربي بلد نيستم ولي از طريق موسيقي ميتوانم با فرهنگ و آيين و رسوم عرب، ارتباط برقرار کنم و لذت ببرم. در بوشهر از قديم فرهنگ فارسي ما با فرهنگ عربي از طريق خوانندههاي معروف از جمله امکلثوم و عبدالحليم حافظ گره خورده و از کودکي توانستيم با موسيقي با فرهنگ آنها ارتباط برقرار کنيم، همانطور که از شنيدن موسيقي آذري، لري، ترک و اقوام ديگري که در ايران هستيم لذت ميبريم و از طريق موسيقي آنها ميتوانيم ارتباط برقرار کنيم.

 بوشهر در يک کلمه: بوشهر يعني عشق.

ارسال شده 2 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

زمستون فصل منه

حسين زيرراهي - مدرس توسعه فردي

«زمستون فصل منه» جملهاي است از مربي اوج موفقيت توني رابينز. منظور رابينز اين است که من مرد شرايط سخت هستم. او معتقد است شرايط سخت او را قويتر ميکند و باعث تمايز او از ديگران شده و بعدا هم در شرايط سخت مشابه مشکلي نخواهد داشت. اين جمله فقط براي انسانها مصداق ندارد. كسب و كارها، موجودات زنده و خيلي از برساختههاي انساني هم از اين قائده پيروي ميكنند. هر پديدهاي كه بتواند زمستان سخت را پشت سر بگذارد در بهار بعد رشد بالايي را تجربه ميكند. ضمن اينكه در زمستانهاي بعدي هم مشكلي نخواهد داشت. ولي متاسفانه ما انسانها بنا به طبيعت خود هميشه دنبال راحتي هستيم تا سختي. حتي كساني كه زندگي و شرايط سخت آنها را تبديل به انسانهاي موفقي كرده است هم اين موهبت را از فرزندان خود دريغ كرده و آنچنان آنها را در ناز و نعمت غرق ميكنند كه بعدا در زندگي خود توان عبور از مشكلات را ندارند.

يك تجربه شخصي. من حدودا 23 سال پيش وارد بازار كار شدم. با يك مدرك ليسانس زبان انگليسي و تقريبا هيچ مهارت ديگري. آن زمان مصادف بود با شروع اولين پروژه در پارس جنوبي به نام فاز 2 و 3. در سومين باري كه به دروازه اصلي آن به نام «گيت هفت» با نامه اداره كار مراجعه كردم بعنوان افسر ايمني در شركت هيونداي استخدام شدم. حقوق آن روز من تقريبا دو برابر يك كارمند دولت بود. در پنج سال بعد از آن هم در شركتهاي ايراني و خارجي با حقوق بالايي كار ميكردم.

اين شرايط خوب باعث شد دنبال يادگيري بيشتر يا تلاش براي ورود به عرصه ديگري نباشم. تا اينكه دوره ركود و تحريم و خروج شركتهاي خارجي از ايران شروع شد. به يكباره  به يك كارمند معمولي تبديل شدم كه مهارت خاصي به غير از انگليسي و كارهاي اداري نداشتم. بيكار شدم و وقتي هم كار پيدا كردم نصف حقوق دو سال پيشم را بهم پيشنهاد دادند. حداقل ده سال تلاش و ممارست لازم شد تا شرايطي مشابه روز اول را دوباره بدست بياورم. اين تجربه شخصي نتيجه ورود به بازار كار در زمان رونق و راحتي بود. البته با چاشني اشتباهات شخصي و كمي هم بدشانسي.

شبيه اين حالت ميتواند براي كسب و كارها هم رخ دهد. مخصوصا استارتآپها يا كسبهاي نوپا. اگر در دوره رونق اقتصادي شروع كنند خيلي زود و راحت به سود ميرسند. نياز به بازاريابي آنچناني ندارند و تا زماني كه شرايط خوب وجود دارد آنها هم مشكلي ندارند. ولي به محض اينكه شرايط ركود اقتصادي و دوران سختي فرا ميرسد خيلي از آنها توان مقاومت ندارند و از بين ميروند. در مقابل آنهايي كه در شرايط سخت شروع كردهاند چون با مشكلات بيشماري جنگيدهاند تا بقاي خود را تضمين كنند بعدا در شرايط خوب از بقيه سبقت بلندي ميگيرند. ضمن اينكه در دورههاي ركود بعدي هم مشكلي نخواهند داشت.

نكته نهايي اينكه فرصت استفاده از شرايط سخت را از دست ندهيد و از آن فرار نكنيد. اگر اولين حقوقتان آنقدر پايين است که رويتان نميشود به کسي بگوييد، يا کسب و کار نوپايتان مشتري ندارد، اين نشانه خوبي است که براي رسيدن به شرايط بهتر بحنگيد و رشد کنيد.

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1074)

ارسال شده 2 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

بشير علوي: گريز از جنگ و پيشآمدهاي آن، راه نجات زن، مشکلات و گرفتاريهاي زنان بهويژه در برابر مردان، و ذهن قوي و جستجوگر زنان از جمله مؤلفههايي هستند که در داستانهاي کوتاه اين مجموعه يافت ميشوند. نوع پردازش به متن و زبان، و شيوه برخورد با شخصيتها و نحوة بيان مشکلات و بروز دادنِ آنها نوعي نگاه زنانه را به متن نشان ميدهد؛ نگاهي که از ديد يک نويسندة زن نميتواند پنهان بماند...

ارسال شده 2 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

دکتر نورالدين اميري: پس از چند هفته کلنجار رفتن با پيشنهادات و پيش دانستههاي ذهني خود، ناگهان زني که از جنس دريا  که سالها پيش در کنار جاده بذري در انديشه من کاشته بود روييد. لحظه، لحظهاي زيبا توام با هيجاني شيرين بود که جانم بيدار نموده بود. موضوع را با صادق سعيدي هنرمند خلاق  شهرداري بوشهر در ميان گذاشتم. پس از چندي استاد عطا صحرايي، يکي از تنديسسازان مطرح کشوري را به من معرفي نمود. پس طرح موضوع با استاد صحرايي و ...

ارسال شده 3 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

 

شهرت اجتماعي ما 

حسين زيرراهي - مدرس مهارتهاي زندگي

نظر ديگران بصورت تک تک در مورد ما مهم نيست ولي نظر جمع ميتواند مهم باشد. حضور طولاني مدت ما در يک اجتماع (محله، محل کار، محيط آموزشي ...) باعث ميشود ناخودآگاه جمعي آن جامعه شهرتي براي ما انتخاب کند. ممکن است ما را منفيبين، شکاک، مهربان، منظم، پرکار، دقيق، بدقلق، بداخلاق، حسابگر و غيره بنامند. نکته مهم اين است که احتمال دارد همه ما را به اين صفت بشناسند و از آن خبر داشته باشند جز خودمان. دوم اينکه معمولا خرد جمعي کمتر اشتباه ميکند و شناختي که از ما به دست مي دهد از شناختي که خود از خود داريم دقيقتر است. به همين دليل اين شهرت يا لقب ميتواند عامل تاثيرگذاري در روابط و نهايتا زندگي ما باشد.

اگر شهرت داده شده مثبت يا خنثي باشد خبر خوبي است. چون نشان ميدهد پنچري بزرگي که قابل ديدن توسط ديگران باشد نداريم. در اين صورت اگر خودمان هم خبر داشته باشيم کمک ميکند در آن زمينه بهتر هم شويم. ولي اگر صفت منفي باشد ميتواند عواقبي برايمان داشته باشد. اين صفات در محيطهاي کاري و حرفهاي در زمان تشويق و ترفيع يا تعديل و اخراج نيرو تاثير گذار است. معمولا تصيمات مديران در مورد کارمندان يکباره و آني نيست. مانند ليواني است که قطره قطره پر ميشود. در نتيجه شهرت مثبت فرد، ليوان تصميمگيري مدير در زمان ترفيع و تشويق را پرتر ميکند و شهرت منفي هم ليوان تصميمگيري در زمان اخراج را. اگر واقعا دوست داريم در سازماني بمانيم و رشد کنيم بايد مواظب شهرت جمعي خود باشيم. البته يک استثنا هم وجود دارد. گاهي فرد به چيزي مشهور است که خود به آن واقف است و يا قابل درک براي آن اجتماع نيست. مثلا کسي که به خاطر تمرکز روي اهداف و آرمانهاي خود به عجيب و غريب يا منزوي بودن مشهور است. يا اصلا برايش مهم نيست کل آن جمع در موردش چه فکر ميکنند.

چرا ما به مشهورترين ويژگي خود آگاه نيستيم؟ ما بصورت طبيعي تاييدگر رفتار خود هستيم و خيلي مشکلاتمان را نميبينيم. برعکس، ديگران راحتتر ميتوانند عيبهاي ما را ببينند. اين موضوع براي همه وجود دارد. ديگر اينکه معمولا مشکل فرد به به او گفته نميشود. افراد ترجيح ميدهند عيب شما را پيش ديگران بگويند تا خودتان. چون احتمال ميدهند ناراحت شده و قبول نکنيد. سوم اينکه ديگران مسئوليتي در اين موضوع ندارند و اغلب گفتن آن هم تاثيري در اصلاح فرد ندارد.

چطور بفهميم به چه چيزي مشهور هستيم؟ بهترين روش براي آگاهي از شهرت جمعي خود اين است که از اطرافيان خود بپرسيم. کساني که با ما راحتاند و چيزي را از ما مخفي نميکنند. ضمن اينکه نزديکان بدخواه ما نيستند و وقتي آنها هم نظر جمع را تاييد کنند نشاندهنده اين است که مشکل واقعي است.

روش ديگر توجه به جاهايي است که جمع با ما مخالفت ميکند. وقتي نظر ما با جمع متفاوت است بايد به آن توجه کنيم. اگر به اين نتيجه رسيديم که حق با خودمان است و ميخواهيم اينطور رفتار کنيم که ديگر مشکلي وجود ندارد. در غير اين صورت بايد ببينيم چه مشکلي در ما وجود دارد که جمع را به اين نتيجه رسانده است. 

 

ارسال شده 3 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

دکتر سعيد معدني : همهي ما به نوعي هر سال و هر ماه و هر روز فقيرتر و فقيرتر مي شويم و برخي از خرجکردها را کم ميکنيم وبه طبقهي پايينتر سقوط ميکنيم. براي مثال هر سال مطبهاي دندانپزشکي خلوتتر و خلوتتر مي شوند، چرا که جامعه توان پرداخت هزينههاي اينچنيني را ندارد. دوستي به خاطر هزينه بالا آنقدر رفتن به دندان پزشکي را عقب انداخت که ماه پيش...

ارسال شده 3 ماه پيش در سیاسی ، نظر (0)

دکتر کيوان آقاياني: در بوشهر ما کم نيستند کساني که در مستندسازي شهرت جهاني دارند و برندگان جوايز بينالمللي هستند، افرادي چون «رامتين بالف» و «داريوش غريبزاده» در کنار دهها چهره بزرگ و هنرمند همچون «رسول و رضا پولادي» مي توانند با ساختن مستندات و قطعههاي موسيقي و ترجمه آن به چند زبان زنده دنيا، تاثير بسزاي در شناساندن بوشهر و مناطق توريستخيز آن در سطح کلان کشوري و بينالمللي داشته باشند...

ارسال شده 3 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

- با توجه به معرفي ايران به عنوان يک کشور پرمشکل و افسرده در خارج ايران، اين کنسرتها ميتواند صورت ديگري از معرفي ايران در سطح بينالملل باشد. قطعا در معرفي بوشهر و تنوع رنگ و قوم و روحيه مردم بوشهر نيز نقش به سزايي دارد و چهره اين ديار را در ذهن مخاطبان خود، خوشتر و دلپذيرتر ميکند... اين موسيقي از بطن فرهنگ مردم اين ديار ميآيد که شنيدنش مخاطب غير بومي را برميدارد و مي اندازد وسط بوشهر...

ارسال شده 4 ماه پيش در دیدگاه ، نظر (0)

کتاب «گامهايي براي بهتر شدن» نوشتة يونس قيصيزاده، روزنامهنگار و نويسندة جنوبي در حوزه روانشناسي و خودآگاهي به همت انتشارات «شروع» منتشر شد. به گزارش خبرگزاري کتاب ايران (ايبنا) در بوشهر، در اين کتاب نويسنده در فصل يک به موضوع خودآگاهي و نقش آن در زندگي ميپردازد. در فصل دوم به موضوع «خودمشاهدهگري» پرداخته شده است. فصل سوم به «تيپهاي شخصيتي» و همچنين «تيپهاي کهن الگو» اختصاص يافته است...

ارسال شده 4 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

 اگر يک نگاه گذرا بکنيم که خوب واقعا بوشهر چه چيزي جز موسيقي داشته و اگر هست شما بگوييد که رفته و مستقلا عمل کرده و به جاهاي مختلف دنيا رفته و برگشته است؟ بايد داشتههايمان را ارج بگذاريم ما چه بخواهيم و چه نخواهيم، گروههاي موسيقي بوشهر ميروند به اين سمت و ميتوانند پيغام رسان بسيار خوبي از فرهنگ و توريست ايران و يا هر چيز ديگري به کشورهاي ديگر، باشند...

ارسال شده 4 ماه پيش در دیدگاه ، نظر (0)

اگر براساس قاعده اصلي روش جامعهشناسي دورکيمي يعني بستن دريچه ذهن و نگريستن محض به اشياء در تصوير و محيط پيراموني آن، موضوع را واکاوي کنيم، ميبينيم که مسجد شيخ سعدون در بوشهر با قدمتي چندصدساله در فاصله چند ده متري اين منزلگاه است. کنيسه يهوديان در همين کوچه قرار دارد و کليساي ارامنه گريگوري در چند صدمتري آن واقع شده است که حکايت از همزيستي اديان و مذاهب قديم و جديد است...

ارسال شده 4 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

 گلايه ما اين است که مردم بيايند کنسرت را ببينند و اگر لايق بوديم حمايت کنند بجاي اينکه پولهاي سنگين پرداخت کنند و بروند موسيقي پلي بک که توسط 90 درصد گروههاي پاپ اجرا ميشود و فقط ميشود اسمش را گذاشت کلاه برداري. بيايند از ما که صادقانه و کاملا زنده داريم فعاليت ميکنيم و کنسرت اجرا ميکنيم با ادعا قوي و تمام تلاشمان را کردهايم که بينقص باشد، حمايت کنند..

ارسال شده 5 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

زيبا هوشيار : در همه جاي دنيا در ساحل درياها، کافه و رستورانهايي مدرن و زيبا به شکلي که مشتري را جذب کند، ميبينيم که از آن جا براي گفتگوهاي دوستانه و يادآوري خاطرات استفاده ميگردد و لحظاتي را خوش ميگذرانند. با توجه به اين که بيشتر فصول سال در بوشهر، هواي گرم داريم، کافههاي کنار ساحل بايد با استفاده از امکانات مناسب...

ارسال شده 5 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

يونس قيصي زاده : در بوشهر کوچهاي هست که يک زن خانهدار، بدون اينکه منتظر ديگران باشد، خودش براي زيبايي کوچه، آستين همت بالا زده، يک شهروند که دوست دارد وقتي ديگران از اين کوچه ميگذرند، لبخند بزنند. با ديدن گلها و گياهان کوچه احساس آرامش کنند و با نگاه کردن به نقاشيهاي ديواري، لذت ببرند...

ارسال شده 5 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

روانشناسان خشونتهاي كلامي و رفتاري نسبت به زنان در جوامع مختلف بخصوص جوامع سنتي را ناشي از ناكامي و محروميت و تبعيض و بيعدالتي در نوع باور افراد آن جامعه و بعد نظام حقوقي آنها ميدانند، وقتي قوانين حقوقي اين جوامع در حق زنان رعايت عدالت را نكرده و در صورت ظلم ازجنس مخالف...

ارسال شده 5 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

 قسمت دردناک ماجراي گردشگري اينه که اغلب مسافرها براي گفتگو با بوشهر به بوشهر نميآيند... حتي وقتي کنار دريا ايستادهاند سعي نميکنند صداي امواج دريا را بشنوند و هدفون بر گوش ميگذارند... بعضي وقتها خود قايقها موسيقي را بلند ميکنند و اگر گردشگري هم بخواهد صداي امواج را بشنود نميگذارند...  البته صداي دريا يک مثال است و اين شامل همه حوزههاي ديگر هم ميشود...

ارسال شده 5 ماه پيش در گفتگو ، نظر (0)

مهمترين تحولات تاريخ معاصر ايران عبارت بودند از رويارويي با غرب و ازدست رفتن موقعيت تاريخي و جغرافيايي ايران به علت عقبماندگيهاي تاريخي که به طور مثال باعث دستاندازي روسيه و عثماني و انگليس به خاک ايران شد. انقلاب مشروطه يک تحول بنيادين ديگر بود که هنوز ابعاد واقعي اين تحول براي مردم تببين نشده است...

ارسال شده 6 ماه پيش در دیدگاه ، نظر (0)

قرار گرفتن در مسير درست

نسیم جنوب - اکبر نهاري:  در زندگي انسان، مطالعه و خواندن کتاب ، يک فعاليت ضروري و تاثيرگذار است که متاسفانه با گسترش ابزار الکترونيکي که جايگزين مطاله گرديده، به آن آسيب اساسي رسيده است.    مطالعه کتاب درهايي را پيش چشمان ما ميگشايد و ما را در مسيري درست قرار ميدهد، اينکه ما در زندگي چه مسيري را ميپيماييم و در کجاي راه هستيم مهم نيست، مهم اين است که مطالعه کتاب با تاباندن نور آگاهي، مسير ما را روشن ميسازد،کتاب بهترين دوست اوقات تنهايي ماست.

در اينجا فهرستوار بعضي از فوايد مطاله را برميشمارم : 1-تقويت حافظه  2- افزايش آگاهي 3- تقويت رابطه  اجتماعي 4-افزايش ذخيره واژگان 5- بهبود بخشيدن به مهارت ارتباطي  6- افزايش قدرت تخيل 7- تقويت مهارت نوشتن 8- افزايش اعتماد به نفس 9 - جلوگيري از ابتلا به آلزايمر  و...

(هفته نامه نسیم جنوب سال بیست و ششم، شماره 1062)

ارسال شده 6 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

زيبا راستيان: در دهه هاي گذشته انتشار اخبار حضور ايرانيان در سطوح بالاي علمي و اجرايي دنيا مانند ناسا و نيز حضور در دانشگاههاي معروف به عنوان دانشجو و استاد و يا حضور در دنياي تجارت و اقتصاد باعث شده که هوشمندي و بالاتر بودن آي کيوي ايرانيان در محافل مختلف مورد بحث باشد و چه بسا مورد فخرفروشي به ساير ملل قرار بگيرد...

ارسال شده 6 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

نرگس کياني: احمد عليشرفي را ميتوان يکي از وزنههاي موسيقي اقوام در بوشهر دانست که هم نيانبان، هم نيجفتي ميزد. او خوشبختانه صاحب فرزنداني اهل موسيقي بود؛ فرزنداني که احتمالاً ميتوانند فقدان پدر را تا حدي جبران کنند. عليشرفي معمولاً به صورت خانوادگي کار ميکرد...

ارسال شده 6 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

زندگی آگاهانه: كاهش نگراني

حسين زيرراهي- مدرس مهارتهاي زندگي

مغز ما انسانها دستگاه توليدكننده نگراني است و اين كار را هم بيوفقه  در تمام مدت عمر به صورت شبانه روز انجام ميدهد، حتي در زماني كه خواب هستيم. دليل آن هم اين است كه اصليترين وظيفه مغز زنده نگه داشتن ما است و براي اين كار مرتب در حال اسكن محيط براي شناسايي خطرها و دوري كردن از آن است. اين مكانيسمي حياتي است كه باعث بقاي نسل انسان و پيشرفت آن شده است.

واكنش طبيعي ما نسبت به نگرانيهايمان به چند روش انجام ميشود. گاهي با آن يكي ميشويم و در نگرانيهاي خود غرق ميشويم. زماني تلاش ميكنيم از آن فرار يا آن را فراموش كنيم. گاهي هم به جنگ آن مي رويم. البته خيلي از كتابهاي خودياري و مدرسان انگيزشي هم با روشهاي تلقين و مثبتانديشي به مخاطبان خود شيوههاي غلبه بر نگراني را آموزش ميدهند که تفاوتي با اين روشها ندارد. بگذاريد با مثالي آن را روشنتر كنيم. فرض كنيد شما نگرانيد از كارتان اخراج شويد، بيمار شويد، اتفاقي براي خانوادهتان بيافتد، ماشينتان خراب شود، بي پول شويد يا داراييتان از دستتان برود.

در روش سنتي شما با يکي از اين روشها با نگرانيتان مقابله ميکنيد: جنگيدن: اينها افكار احمقانه است و هيچ اتفاقي قرار نيست بيافتد. فراموشي، شايد به الكل، مواد مخدر و تفريحات بيرويه روي بياوريد كه به مشكلات فكر نكنيد. جايگزيني، سعي ميكنيد به چيزي غير از اين موضوع فكر كنيد مثلا به خاطرات خوش گذشته يا خيالبافي در مورد موفقيتهاي آينده. بيخيالي، مرتب تكرار كنيد كه دنيا ارزش ناراحتي و غم ندارد. مثبت انديشي، زندگي زيباست و همه اتفاقات خوب در انتظار من هستند. متاسفانه اين روشها هيچ كدام موثر نميشود. چون هرچه بيشتر به نگرانيهايمان بيتوجهي كنيم بعدا به صورت فوراني در جاي ديگري بيرون ميزند. بقول دكتر راس هريس نويسنده کتاب «تله شادماني» سركوب افكار مزاحم مانند نگه داشتن يك توپ زير آب است. به محض اين كه دستتان خسته شد با سرعت به بيرون ميپرد.

در عوض در روانشناسي توصيه ميشود كه به جاي همه اين كارها به آن فكر يا نگراني توجه شود. به افكارتان گوش كنيد و ببينيد براي چه چيزي نگران يا ناراحت است. يك روش خوب نوشتن نگرانيها است. براي هر موضوعي كه نگران هستيد آن را يادداشت كنيد. گاهي دليل نگرانيمان را فراموش ميكنيم و فقط اثر آن روي ما باقي ميماند. به همين دليل هم وقتي شروع به نوشتن فهرست نگرانيها ميكنيم از اين كه خيلي وقتها براي مسائلي كم اهميت و پيش پا افتاده نگران هستيم تعجب ميكنيم. بنابراين بد نيست هر روز چند دقيقه را به نوشتن فهرست نگرانيهاي خود اختصاص داده و اين كار را به عادت تبديل كنيد. براي راحتي ميتوانيد آن را دستهبندي كرد. مثلا نگراني     در مورد: محيط كار؛ اعضاي خانواده؛ سلامتي خود؛ به انجام رساندن كارهاي روزمره و آينده زندگي خود و خانواده. روش ديگر انجام كار عميق است. وقتي در كار خود غرق ميشويم بيشتر توجهمان به آن كار اختصاص داده ميشود و به مسائل ديگر فكر نميكنيم. خستگي ناشي از آن هم باعث ميشود خواب راحتتري داشته باشيم.

(نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1059)

ارسال شده 6 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

دکتر عباس حاتمي: اين روزها موقع عبور از مقابل فروشگاههاي شهر، ميبينيم که زنان در حال حرف زدن با فروشندگان هستند و شوهرانشان درحاليکه حدود يک متر عقبتر از آنها ايستادهاند، فقط سرشان را تکان ميدهند. زنان از فروشگاهها کاتالوگ ميگيرند و با دقت آنها را ميخوانند. اين زنان هستند که ميدانند کابينت آشپزخانه چگونه باشد؟ خريد کدام خودرو با صرفهتر است، آداب رفتار در رستوران چگونه است، با توجه به بودجه خانواده، سفر به کدام کشورها باصرفهتر است و ...

ارسال شده 6 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

 به عنوان يک معلمِ  دغدغهمند، به جرأت ميگويم آنچه دانشآموز در مدرسه ياد ميگيرد،فرماليته، بيمحتوا، بياثر، بي خواص در روند و سيکل آينده زندگي اوست، به عنوان مصداق از يک کلاس بيست نفره رشته برق صنعتي چندتاي آن با مهارت ميتوانند يک تابلو ببندند و طراحي کنند؟ همينجور ساير رشته ها... نه معلم دست و دلي براي تفهيم به دانشآموز دارد، چرا که از زبان وزيرش شنيده که گفته فرهنگيان قشر مصرفي جامعهاند و نه دانشآموز اميدي به آينده دارد براي اينکه ميداند چيزي...

ارسال شده 7 ماه پيش در گفتگو ، نظر (0)

دکتر محمود دهقاني: سنگ نگارهي باز مانده از روزگار ساسانيان در تنگ قنديل چنارشاهيجان که ديرينگي آن به هفده سده مي رسد، در گذر از دستبرد سوداگران بازار آثار باستاني، مورد بيمهري مسئولان نيز ميباشد. ميراث فرهنگي و گردشگري که  جايگاه آن از سازمان به وزارتخانه ترقي داده شد براي بهبود نگهداري از برجا مانده هاي باستاني بود وگرنه چه نيازي داشت نام وزارت ميراث فرهنگي بر آن بگذارند. اين وزارتخانه مسئول است تا از برجا ماندههاي باستاني نگهداري کند...

ارسال شده 7 ماه پيش در تاریخ ، نظر (0)
صفحات: 1 | 2 | 3 | 4 | 5

آخرین اخبار

پربیننده ترین