حسين حشمتي: و اما مسئله مهم تر وضعيت درمان اعم از بستري يا سرپايي است که اين يکي ديگر، آن قدر نازل و آبکي عرضه مي شود که 90 درصد از گروه هدف که تعداد آنان با احتساب افراد خانواده، به بيش از دو ميليون نفر تخمين زده مي شود مراتب نارضايتي و اعتراض خود را بارها به صورت کتبي و شفاهي به اطلاع مقامات عالي رتبه صندوق رسانيده اند اما مشکلات نه تنها رفع نگرديده بلکه روز به روز بدتر شده است...
محمود حمزه ئيان: همان لحظهاي که بخاطر پارک دوبل يک نفر در ترافيک معطل شدهايد، آن ثانيهها ديگر هيچ وقت برنميگردند. آن لحظه هايي که در ادارات منتظر يک کارمند بيمبالات نشستيد تا صبحانه کاري بخورد يا در جلسات بي سر و ته و بينتيجه وقت بگذراند، ثانيههاي عمر شماست که ميگذرد. پس براي اينکه از عمر و سلامتي خودتان نکاهيد، جلوي پايمال شدن حقتان بايستيد...
شهرت اجتماعي ما
حسين زيرراهي - مدرس مهارتهاي زندگي
نظر ديگران بصورت تک تک در مورد ما مهم نيست ولي نظر جمع ميتواند مهم باشد. حضور طولاني مدت ما در يک اجتماع (محله، محل کار، محيط آموزشي ...) باعث ميشود ناخودآگاه جمعي آن جامعه شهرتي براي ما انتخاب کند. ممکن است ما را منفيبين، شکاک، مهربان، منظم، پرکار، دقيق، بدقلق، بداخلاق، حسابگر و غيره بنامند. نکته مهم اين است که احتمال دارد همه ما را به اين صفت بشناسند و از آن خبر داشته باشند جز خودمان. دوم اينکه معمولا خرد جمعي کمتر اشتباه ميکند و شناختي که از ما به دست مي دهد از شناختي که خود از خود داريم دقيقتر است. به همين دليل اين شهرت يا لقب ميتواند عامل تاثيرگذاري در روابط و نهايتا زندگي ما باشد.
اگر شهرت داده شده مثبت يا خنثي باشد خبر خوبي است. چون نشان ميدهد پنچري بزرگي که قابل ديدن توسط ديگران باشد نداريم. در اين صورت اگر خودمان هم خبر داشته باشيم کمک ميکند در آن زمينه بهتر هم شويم. ولي اگر صفت منفي باشد ميتواند عواقبي برايمان داشته باشد. اين صفات در محيطهاي کاري و حرفهاي در زمان تشويق و ترفيع يا تعديل و اخراج نيرو تاثير گذار است. معمولا تصيمات مديران در مورد کارمندان يکباره و آني نيست. مانند ليواني است که قطره قطره پر ميشود. در نتيجه شهرت مثبت فرد، ليوان تصميمگيري مدير در زمان ترفيع و تشويق را پرتر ميکند و شهرت منفي هم ليوان تصميمگيري در زمان اخراج را. اگر واقعا دوست داريم در سازماني بمانيم و رشد کنيم بايد مواظب شهرت جمعي خود باشيم. البته يک استثنا هم وجود دارد. گاهي فرد به چيزي مشهور است که خود به آن واقف است و يا قابل درک براي آن اجتماع نيست. مثلا کسي که به خاطر تمرکز روي اهداف و آرمانهاي خود به عجيب و غريب يا منزوي بودن مشهور است. يا اصلا برايش مهم نيست کل آن جمع در موردش چه فکر ميکنند.
چرا ما به مشهورترين ويژگي خود آگاه نيستيم؟ ما بصورت طبيعي تاييدگر رفتار خود هستيم و خيلي مشکلاتمان را نميبينيم. برعکس، ديگران راحتتر ميتوانند عيبهاي ما را ببينند. اين موضوع براي همه وجود دارد. ديگر اينکه معمولا مشکل فرد به به او گفته نميشود. افراد ترجيح ميدهند عيب شما را پيش ديگران بگويند تا خودتان. چون احتمال ميدهند ناراحت شده و قبول نکنيد. سوم اينکه ديگران مسئوليتي در اين موضوع ندارند و اغلب گفتن آن هم تاثيري در اصلاح فرد ندارد.
چطور بفهميم به چه چيزي مشهور هستيم؟ بهترين روش براي آگاهي از شهرت جمعي خود اين است که از اطرافيان خود بپرسيم. کساني که با ما راحتاند و چيزي را از ما مخفي نميکنند. ضمن اينکه نزديکان بدخواه ما نيستند و وقتي آنها هم نظر جمع را تاييد کنند نشاندهنده اين است که مشکل واقعي است.
روش ديگر توجه به جاهايي است که جمع با ما مخالفت ميکند. وقتي نظر ما با جمع متفاوت است بايد به آن توجه کنيم. اگر به اين نتيجه رسيديم که حق با خودمان است و ميخواهيم اينطور رفتار کنيم که ديگر مشکلي وجود ندارد. در غير اين صورت بايد ببينيم چه مشکلي در ما وجود دارد که جمع را به اين نتيجه رسانده است.
دکتر سعيد معدني : هفته نامه نسيم جنوب قديميترين نشريه بوشهر است که بطور مداوم چاپ شده است. بيش از 25 سال است که افراد فرهيخته و بيشماري از اهل قلم اين استان از ابتداي چاپ نشريه تا به حال در آن قلم زده و مطالب و نوشتههايشان چاپ مي شود. از چهره ماندگار ادبيات، منوچهر آتشي گرفته تا ديگران و ديگران. در متن نامه مسئول تأمين اجتماعي آمده است که نشريه «زاويهدار با دولت» است. اگر زاويهدار است، بايد به فال نيک بگيرند که...
دکتر عباس حاتمي: اين روزها موقع عبور از مقابل فروشگاههاي شهر، ميبينيم که زنان در حال حرف زدن با فروشندگان هستند و شوهرانشان درحاليکه حدود يک متر عقبتر از آنها ايستادهاند، فقط سرشان را تکان ميدهند. زنان از فروشگاهها کاتالوگ ميگيرند و با دقت آنها را ميخوانند. اين زنان هستند که ميدانند کابينت آشپزخانه چگونه باشد؟ خريد کدام خودرو با صرفهتر است، آداب رفتار در رستوران چگونه است، با توجه به بودجه خانواده، سفر به کدام کشورها باصرفهتر است و ...
مجتبي محمدي: انگلستان يکي از دولتهاي اروپايي قدرتمند در فاصله قرنهاي هفدهم تا بيستم ميلادي در ايران است. در منابع تاريخي ايران هر گاه نام انگليس به ميان ميآيد ناخودآگاه نام خليجفارس و بندر بوشهر در ذهن تداعي مي شود. اگر چه در مورد حضور انگليسي ها در ايران کارهاي پژوهشي فراواني صورت پذيرفته است اما براي نگارش پژوهشي درخور و علمي که حقايق تاريخي را بدون حب و بغض بازگو کند...
طنين صداي گرم و دلنشين نوحه هاي محرّم و صفر و رمضان محمد شريفيان، نابغة نوحه و موسيقي در بوشهر، هنوز پس از سال ها در خاطره و ذهن مردم بوشهر، برقرار و پايدار است. او از نوحهخوانان سرشناس و موسيقيدانان زبردست روزگار خود بود که ايام محرّم عاشورا، اربعين، بيست و هشت صفر و ساير مراسم حسيني، در مسجد نو در محله شنبدي، صلح آباد، سنگي و چند محلة ديگر نوحه مي خواند...
حسين زيرراهي- مدرس مهارتهاي توسعه فردي
غلامرضا شريفي خواه : در اواخر دهه چهل شمسي شرکتي به نام «هديش» در بوشهر بود که مسئوليت ساخت پايگاه نيروي دريايي را داشت. در فصل تابستان گرم و شرجي طاقت فرسا، من و رفيق شفيقم (هاشم)، مدام با هم بوده و دوستاني که دست بر دوش هم و حتي پول جيبمان يکي بود و در رفاقتي نسبت به هم پيش دستي مي کرديم. در آن زمان اغلب دانش آموزان در تعطيلات مدارس در تابستان از کوچک تا بزرگ...
دکتر سعيد معدني: اواسط دهه 1380 شمسي بود که يکي از دانشجويان دختر دانشگاه ما پس از اخذ ليسانس مددکاري اجتماعي جهت ادامه تحصيل به يکي از دانشگاههاي استراليا رفت. وي در يکي از ايميلهايش نوشته بود نميدانم اينجا برخي چه تصوري از ما دارند. از من مي پرسند مگر در ايران رشتهي مددکاري اجتماعي وجود دارد؟ من هم در جواب گفتم نه تنها داريم بلکه 50 سالي است که اين رشته در کشور ما تاسيس شده است. وقتي تعجبشان بيشتر مي شود که ميفهمند بنيانگذار اين رشته در ايران يک زن بوده است...
جعفر درايي: سال1358 اوايل زمستان بود و مدرسه باتک کلاس اول راهنمايي با23 دانش آموز در اين سال آغاز بکار نموده بودم. دانش آموزان از سه روستاي نخل تقي عسلويه و بيدخون بودند که در سالهاي بعد از زباز و دهنو و اخند و کلات هم به اين مدرسه اضافه شدند ... اين سال مدرسه، با دو دبير اداره مي شد، من و غلامرضا اسدي که از بندر طاهري بوديم...
ابراهيم مهدي زاده: مجيد چاهي بخش يک استثناء بود. او همه را مي ديد. اين ديدن، به گمان من يک فروتني ذاتي بود. بعدها دانستيم که اين اطلاعات نيز از دريافت ها و نتيجه نشست و برخاست او با دبيران مدارس بزرگسالان و بنيان گذار باشگاه که خود روزگاري دبير ورزش آموزشگاه هاي استان بوده...
مکيه گرمسيري: چند وقت بعد يک روز بطور اتفاقي و به منظور ثبت نام در دوره رانندگي به بوشهر آمدم. در خيابان ششم بهمن (انقلاب) چشمم به تابلوي دفتر برنامه و بودجه افتاد. اولين بار بود که دفتر استان را مي ديدم، وارد شدم. نامه ابلاغ حکم را که در کيفم بود به آقاي دمکي دادم و ايشان نيز به آقاي شيرواني دادند ايشان نيز با خوشرويي نامه را به نجف غلاميان دادند و به من گفتند يک کپي نيز بگير تا به آقاي خمسي بدهند...
نجف آهوچهر هم آسماني شد (عبدالمجيد زنگويي)، کي رفتهاي زدل که تمنا کنم تو را (عبدالحسين کنين)، گنجينه اي از فرهنگ و ادب (علي دباش)، به شاگردان خود آيين مهرورزي آموخت (حسين رنجبر)، بدرود رفیق شفیق ما (خلیل موحد)، به ياد دوست که چه با وفا بود (محمدرضا دباش) ، در رثاي استاد نجف آهوچهر؛ عزيز و با يادماندني (اسماعيل منصورنژاد)، معلم، روزنامه نگار و نويسندهاي با لبخند هميشگي (عالي بازدار)
تا آنجا که به ياد دارم، فضاي فرهنگي و ادبي در بوشهر و همچنين در دبيرستان سعادت، خوب بود. هفته نامه ديواري، بحث ها و رد و بدل شدن کتاب هاي خواندني بين دانش آموزان (البته نه همه دانش آموزان، تعداد اندکي)، مطالعه کتاب هاي شعر. ناگفته نگذارم که، وجود شخصيت هاي ادبي و هنري نظير منوچهر آتشي و محمدرضا نعمتي زاده در آن سال ها، در ايجاد علاقه و انگيزه ي روي آوري به ادبيات، فرصت بسيار خوبي بود براي اين کار...
در سال 1355 نوجواني 14 ساله بودم که به عنوان سرپرست خانواده براي اشتغال به کار، به شهر بوشهر آمدم. آن موقع محل اقامتم خانه خواهرم واقع در خيابان باغ زهرا بود. مدتي در باشگاه همافران متل سيکس واقع در پايگاه هوايي مشغول به کار شدم. پس از يکسال قراردادم تمام شد و براي اشتغال به اداره کار واقع در خيابان فرودگاه کوچه حاج نجف مراجعه کردم. به عنوان کارگر ساده به داروخانه ايران معرفي شدم، زير نظر دکتر ابوالفضلي آموزش هاي اوليه را ديدم و به مديريت داروخانه مسلط شدم. مدت 31 سال مديريت داروخانه ايران را برعهده داشتم.
اگر خودم را نمونه اي از جوانان آن روزها فرض کنم، بيشتر شايق به خواندن رمانهاي عاطفي عاشقانه و يا هيجاني پليسي بوده اند، مگر تک و توکي از بچه ها که متاثر از توصيه و تفکرات برخي از معلمانشان، جذب کتابهاي سياسي و اجتماعي و بيشتر در زمينه شعر و شاعري و هنري بوده اند...
دادستان بوشهر خبر داد:
تعقیب کیفری یکی از اعضای شورای شهر گناوه
ناصر باستی: برای اکثر استانهای کشور انتخاب تیم کاری بسیاری از وزارتخانه ها به لحاظ نوع وظایف قانونی و عدم اثرگذاری در کسب سهم بیشتر اهمیت چندانی ندارد، حال آن که سازمانی چون مدیریت و برنامه ریزی کشور، حوزه معاونت ها و حتی ادارات کل آن، وزارت خانه هایی چون نفت و شرکتهای تابعه، راه و شهرسازی و مجموعه هایی چون بنادر، ساخت و توسعه راهها، هواپیمایی وراه آهن و یا صمت و بهداشت...
سیاوش گرمسیری نژاد: در تمامی این شرایط و در حالی که پایمال شدن حقوق خود را با گوشت پوست استخوان حس می کنیم به بهانه های واهی ما را از داشتن هر گونه تشکل کارگری به بهانه های مختلف و خلاء قانونی دور نگه داشته اند. چه کسانی از وجود انجمن های صنفی کارگری یا نمایندگان کارگری متضرر می شوند...
جمیل رزمی : فرشید جاناحمدیان از نیمة دوم دهة هفتاد با چاپ مقالات و نقدهای ادبی، همکاریاش را با مطبوعات محلی بوشهر شروع کرد و در ادامه نقدهایش را در مطبوعات سراسری به چاپ رساند. وی در آشنایی با چهرههای سرشناس ادبی و علمی شهر دامنه این داد و ستدها را توسعه داد...
نعمت الله شیخ سقا: سال تحصیلی61-62 هم زمان با تعطیلی سه ساله دانشگاه ها به بهانه انقلاب فرهنگی بنا به پیشنهاد یکی از دوستان که خود مدیر تنها دبیرستان پسرانه شهر اهرم بود بنام دبیرستان امام صادق به عنوان حق التدریس دعوت شدم. این شهر در آن ایام از امکانات کمی برخوردار بود. تنها یک خیابان که درست از وسط شهر را دو ...
زهرا رحمانیان کوشکی : سال ۶۶ اولین روز معلمی را در مدرسه ای که در و دیوار نداشت و تنها مکانی بود که می شد آن را برای مثلا مدرسه آماده کرد. در روستای چاه تلخ شمالی در خدمت همکاران عزیز خانم بلادی، حسینی، شریعت نیا، تشکری و عزیززاده بودم. از همان روز اول به اتفاق دیگر معلمان به فکر تغییر در فضای موجود افتادیم...
سایه سیاه مرگ اندیشی بر زندگی نوجوانان؛
به گفته اکبر توسلی، رئیس کمیسیون عمران شورا، در جلسه این شورا، معاون برنامه ریزی و توسعۀ شهرداری بوشهر، بدون آنکه به لحاظ قانونی جایگاه امضا به جای شهردار بندر بوشهر را داشته باشد، اقدام به امضای نامه ها و صدور دستورات با قید عبارت «از طرفِ» می نماید که به شدت شائبه برانگیز و نگران کننده شده است....
اگر این منوال معامله گری در شورای پنجم نهادینه شود این شورا سر سلامت بیرون نمی برد/ شهردار نباید به این روال انتخاب می شد؛ آن هم شهرداری که ثمرۀ مدیریتش وضعیت کنونی شهر و رضایت پایین و شکایت بالای شهروندان است که در ایام انتخابات نمود آن را به وضوح دیدیم و شنیدیم...
شرق - فرزانه آئینی : محمدعلی ابطحی چهره نامآشنایی است. او سالهاست که همراه و حامی رئیس دولت اصلاحات بوده و هست. ابطحی بیشتر از اینکه بهواسطه اقدامات اصلاحطلبانه و حضورش در کابینه اصلاحات شناخته شده باشد، نامش با حواشی و شایعات کوچک و بزرگی نقل محافل غیررسمی است؛ چه ایامی که ریاست دفتر رئيسجمهور را در دولت هفتم برعهده داشت و چه زمانی که در حوادث انتخابات سال ٨٨ پس از ٤٠ روز حبس انفرادی مصاحبه و اعترافات تلویزیونی ميكند؛ شایعاتی که بیشتر از اینکه رزومه سیاسی او را تهدید کنند، جایگاه خانوادگی و زندگی شخصیاش را هدف قرار دادهاند. او پس از قریب به سه دهه از دستبهدستشدن این شایعات، گفتوگو با «شرق» را مجالی برای پاسخگویی به این شایعات دانست. مصاحبه «شرق» با ابطحی دو بخش دارد که در تمام طول مصاحبه تفکیکناپذیر بود؛ بخشی که به اهمیت جایگاه ریاست دفتر رؤسای جمهور و چگونگی نقشآفرینی او در این سمت در چهار سال اول دولت اصلاحات و چرایی برکناریاش از این سمت در دولت هشتم میپردازد و بخش دیگر بررسی شخصیت و سبک زندگی او بهعنوان یک روحانی است که در قالب معمول حوزه نمیگنجد.
همه منتظر بودند ببینند تشنه ترین آدم روی کره زمین برای کسب مقام ریاست جمهوری روز جمعه 22 اردیبهشت ماه 1396 و در برابر دیدگان ده ها میلیون ایرانی چه در چنته دارد و چی را می خواهد افشا کند و کدام راز مگو را برملا می سازد اما دست آخر آن که دست از پا درازتر استودیو مناظره 96 را ترک کرد کسی جز خود او نبود: باقر قالیباف...
نامزدي خبر از افزايش آمار طلاق، اعتياد و خودكشي در دولت يازدهم ميدهد و ديگري تنها مشكل ازدواج جوانان را نبود شغل و درآمد عنوان ميكند. آيا بيكاري و مشكلات اقتصادي عامل اصلي درد خودكشي، طلاق و اعتياد در جامعه است؟ سادهانگارانه است كه همه عوامل دخيل ديگر را ناديده بگيريم و بيهيچ پشتوانه علمي بگوييم كه اگر از فردا همه...
میانگین حقوق فرهنگیان ۲برابر شده است
آنچه درباره رأي ايرانيان خارج از كشور نميدانيد
نصفشدن شاخص فلاکت در دولت یازدهم
آخرین اخبار
- بايد براي تراژدي ورزش بوشهر، سالها گريست
- چرا نفت و گاز، از فعاليتهاي ورزشي استان بوشهر حمايت نميکنند؟
- چهار نکته براي رابطه پايدار والدين با فرزندان نوجوان
- نگاهي به تبعيضهاي درماني در کشور / به بهانه کلنگ زني بيمارستان نفت در شيراز
- استقبال از عيد نوروز باستاني در بوشهر
- دنياي معترضان
- چاپ شعري از استاد باباچاهي در امريکا
- آقاي استاندار در مقابل لغو مجوز فستيوال کوچه بوشهر، پاسخگو باشيد
- گردشگران دره ساساني «تنگ جيز» دشت خشت کازرون
- خاطرات خدمت سربازي در سپاه دانش
- مرثيه اي براي موسيقي
- فستيوال کوچه بوشهر در مسير رونمايي از گنج موسيقي نواحي است
- «کوچه بوشهر» مدل جديدي براي آغاز کوچههاي ديگر ايران
- در فستيوال کوچه بوشهر چه گذشت؟
- «کوچه» فستيوالي که واقعا فستيوال است!
پربیننده ترین
- بايد براي تراژدي ورزش بوشهر، سالها گريست
- گزارش تصویری افتتاح دانشکده هنر و معماری بوشهر با حضور وزیر راه و شهرسازی
- ربع قرن انتشار نسیم جنوب؛ عليرغم کارشکني ها و سنگ اندازي ها
- بازار ماهي فروشان قديم در بندر بوشهر
- چرا نفت و گاز، از فعاليتهاي ورزشي استان بوشهر حمايت نميکنند؟
- حکایت اولین کارگاه نوشابه سازی ایران در بوشهر
- هر ایرانی باید خارگ را ببیند
- کتاب مطبوعات و شهروندی
- سالهاي مدرسه و معلمان به ياد ماندني در بوشهر
- در کوچه فستيوال بوشهر چه ميگذرد؟
- فستيوال کوچه؛ اميد فرداي فرهنگ و هنر بوشهر
- نابودي بنيانهاي زيستي شهر خورموج و حومه
- چالشهاي كوتاه مدت / حسين زيرراهي
- جزيره خارگ؛ از منظر موقعيت تاريخي و باستاني يک موزه تاريخ اقوام است
- چگونه دلیران تنگستان ساخته شد + تصاویر