آن معلم آمد
او کسي نبود جز معلم مدرسه نامش که نمي دانستيم و او را آقاي معلم صدا مي کرديم. اصلا نمي دانستيم اهل کجاست؟ اما مي فهميديم که از شهر اومده، تازه از مکتب آسيد مصطفي فارغ شده و سواد خواندن و نوشتن بلد بوديم ولي از آداب مدرسه هيچ اطلاعي نداشتيم. دروازه مشهدي مح سن يا به زبان کتابي مشهدي محمد حسن که رحمت خدا بر او باد کلاس درسمان شد هرکسي به جاي نيمکت يک گوني همراه خود داشت، حتي عده اي همين هم نداشتند و روي زمين نشستند تا آقا معلم بيايد و درس را اگرچه مهر ماه نبود اما براي ما مهر بود و مهرباني همراه داشت شروع نمايد اولين روزي بود که با چهره ي معلم آشنا مي شديم او با متانت خاصي آمد و اولين روز درس شروع شد و او کسي نبود جز استاد بزرگوار جناب آقاي غلامرضا شريفيخواه
و امروز به چنين اساتيدي مفتخريم و آغاز ماه مهر و مهرباني را به همه دانشآموزان و معلمان خاصه اساتيد ديارم تبريک عرض مي نمايم.
چون تو بودي علم در من پا گرفت
دانش تو در وجودم جا گرفت
تا ابد مديونتم آموزگار
از وجودت علم دنيا را گرفت
* شاگرد هميشگي - غلامرضا خدادادي
از چه موقع اين عوارض آلايندگي به مناطق جنوبي استان بوشهر پرداخت نشده است؟ - از سه ماه آخر سال 1400 تاکنون پرداخت نشده است. رقم دقيقي و شفافي وجود ندارد. ولي با توجه به اظهار نظر و گزارشي که اخيراً معاون امور عمراني و توسعه شهري و روستايي وزير کشور ارائه کردند، اين مبلغ به 20 هزار ميليارد تومان ميرسد...
ناصر باستی: برای اکثر استانهای کشور انتخاب تیم کاری بسیاری از وزارتخانه ها به لحاظ نوع وظایف قانونی و عدم اثرگذاری در کسب سهم بیشتر اهمیت چندانی ندارد، حال آن که سازمانی چون مدیریت و برنامه ریزی کشور، حوزه معاونت ها و حتی ادارات کل آن، وزارت خانه هایی چون نفت و شرکتهای تابعه، راه و شهرسازی و مجموعه هایی چون بنادر، ساخت و توسعه راهها، هواپیمایی وراه آهن و یا صمت و بهداشت...
محمد محبوبی: عدالت از نظر افلاطون چیست؟ عدالت عبارت است از: نوعی استعداد و تمایل درونی در انسان که جلوی احساسات و انگیزه های شدید وی را که طالب منافع خصوصی هستند می گیرد و بشر را از انجام کارهایی که ظاهراً به نفعش تمام می شوند ولی مورد نهی وجدانش هستند باز می دارد. از عقاید بنیانی افلاطون...
محمد محبوبی : به دنبال موج تعرض ها و خواستگاههای تصرف بخشی از منطقه تاریخی شغاب، گورستانی از قوم ایلامیان، که مربوط است به انتهای دوره اشکانیان و دوران ساسانیان، به منظور احداث خانه امید بازنشستگان در مکان مزبور، پس ازبحث و گفتگوها و تنش های به کثرت متواتر از جمله: درج مقالاتی چند از نگارنده در هفته نامه وزین نسیم جنوب با عناوین: "پارک شغاب یا خانه امید به شماره 954 سی و یکم فروردین 1400 " و "خانه امید مأمن بازنشستگان...
محمد محبوبی: همه مشکلات بازنشسته که اصل است و باید حل شوند به کنار گذاشته اید و با عَلَم کردن خانه امید و کنار نیامدن با هیچ نظر و پیشنهادی از مسؤلین، حاشیه سازی نموده همه مسیر های اصلی را با دست گذاشتن بر پارک شغابِ ناشدنی بر اجرای پروژه خانه امید را بسته اید و انحراف تفکر ایجاد نموده اید. با اطمینان، خانه امید را مسؤلین و نمایندگان حقوقی بازنشستگان در استان خواهند ساخت...
محمدرضا تاجیک:
پاشنه آشیل اصلاحطلبی را اصلاحطلبان کاذب و دروغین میدانم
تنها الهه مرگ میتواند برخی را از صحنه قدرت و سیاست حذف کند تا مجالی برای نقشآفرینی جوانان فراهم شود
فاز ١٩ در میان فازهای ٣٥ماهه بهلحاظ هزینه، رکوردشکنی کرده؛ قیمت تمامشده این پروژه از تمامی فازها کمتر است در شرایطی که با توجه به تغییرات عمدهای که نسبت به طراحی پایه ایجاد شده بود ما باید حداقل ٥٠٠ میلیون دلار بیشتر از سایر فازها هزینه میکردیم...
در حالی که شهرداری و شورای شهر بوشهر درباره ابهام هزینه کرد ۲۴ میلیارد مازاد درآمد می گفتند هیچ نیازی به اخذ مجوز برای هزینه کرد این ۲۴ میلیارد تومان نبوده است، هم اکنون برای این ۶ میلیارد تومان مازاد بودجه، شهرداری اقدام به اخذ مجوز از شورای شهر می کند، چطور برای آن ۲۴ میلیارد تومان نیازی به ارائه متمم بودجه و اخذ مجوز...
همچنان درخواست دارم که شورای محترم شهر سرنوشت ۲۴ میلیارد تومان سرگردان را که در بودجه مصوب سال ۹۳ و نیز در بودجه مصوب سال ۹۴ آورده و تعیین تکلیف نشده است، روشن و محل هزینه کرد آن را نیز مشخص نمایند. این درآمد (۲۴ میلیارد تومان) بالغ بر یک سوم بودجه سال ۹۳ است...
میان دروغگویان و تهمت زنندگان با خبرنگاران و فعالین مدنی فرق بگذاریم که همه شهروندان حق دارند بپرسند کجاست و حق دارند بدانند در شورا و شهرداری چه می گذرد. اما کسی حق ندارد که تهمت بزند و دروغ بگوید. از حق خود هم بابت توهینی که به ما شد، نمی گذریم و تا روزی که بتوانم نسبت به این موضع می ایستم تا مشخص بشود چه کسانی پشت آن بودند...
بارگاهی: گفته شده، اسناد را به بارگاهی ندهید، چون به مردم نشان می دهد / ۲۴ میلیارد تا در بودجه دیده نشود، هزینه کرد آن غیر قانونی است / آماره : شما وقتی می پرسید کجاست یعنی دزدی شده / شهردار: ۲۴ میلیارد در مسیر قانونی هزینه شده است / رضایی: چند نفر از اعضا با اتهاماتی بی اساس و افتراهای سنگین مواجه شده اند / در مجلس روضه از من پرسیدند ۲۴ میلیارد کجاست / قادریان: بارگاهی ده بار پرسید ۲۴ میلیارد تومان کجاست و هیچ کس پاسخ نداد...
آن چه پرواضح است، خلاف محرز شهرداری در هزینه ی غیرمجاز مبلغ ۲۴ میلیارد تومان است/ برخلاف صحبت های آماره، اصلا این مبلغ ۲۴ میلیارد تومان نه در بودجه سال ۹۳ شهرداری آورده شده و نه در بودجه سال ۹۴ / اصل ماجرا هزینه کرد ۲۴ میلیارد تومان، بدون مجوز شورای شهر است که توسط شهردار هزینه شده ، اینکه چگونه و کجا و بابت چه هزینه شده بحث دوم است...
طبق ماده ۷۶ قانون شورا و شهرداری این دو سازمان موظف به شفاف سازی مالی و ارائه گزارش های متناوب از عملکرد مالی خود به مردم هستند. اما این اقدام تاکنون صورت نگرفته است. این نقد هم به عملکرد شورا وارد است و هم به شهرداری. به عنوان مثال در جریان ارائه گزارش تفریغ بودجه ۹۴ به صحن شورا، خود اعضای شورای شهر بودند...
برخی از اعضای شورای شهر بوشهر که بارها ادعا کرده اند در شورای چهارم اتاق شیشه ای ساخته اند و به دنبال شفاف سازی و پاسخگویی حداکثری بوده اند، تمام توان خویش را به کار بردند که بررسی ابعاد گزارش تفریغ بودجه ۹۴ به صحن غیرعلنی برود و سرانجام نیز همان کردند که مرادشان بود...
انتشار فائل صوتی از اعتراض الهام بارگاهی عضو منتقد شورای شهر بوشهر به ابهام در هزینه کرد 24 میلیارد تومان در بودجه شهرداری بوشهر، باعث بروز بحث در این مورد شده است. در فائل صوتی منتشر شده بارگاهی ضمن اینکه خواستار پاسخگویی میگلی نژاد شهردار بوشهر شده که با اعتراض تعدادی دیگر از اعضای هوادار...
قبلا شاهد ایجاد انحراف ۳۳ میلیارد تومانی در بودجه شهرداری بودیم. اما ۲۴ میلیارد تومان باقی مانده از قبل در خزانه، به شهردار بعدی و بودجه سال ۹۴ رسید. اما این مبلغ در بودجه سال ۹۴، و در متمم و اصلاحیه بودجه آورده نشده است. پرسش من از شهردار این است که این ۲۴ میلیارد تومان کجاست؟
«محمد مهدی» قربانی یک تب کوچک شد... زندگی 5 سالهای که بعد از فقط 7 ساعت حضور در بیمارستان تمام شد و دیگر کاری از کسی ساخته نبود... خبر به سرعت در فضای مجازی دست به دست میچرخید. اولش یک خبر کوتاه بود. «محمد مهدی به کما رفت!»، «پسرک 5 ساله تشنج کرد!»، «فاجعه در بیمارستان خلیج فارس!» و...
در یکی از خیابانهای خوب تهران توقف کردم. وارد آپارتمانی شدم که چیدمان بخش اعظم آن کتاب و تابلوهای نقاشی بود. تا چشم کار میکرد، کتاب دیده میشد. یک تابلوی بزرگ نقاشی هم از یک خانواده بالای شومینه نصب شده بود و میز کاری که کنار یک پنجره دلباز قرار داشت. گفتوگو را با مراد ثقفی، مدیرمسئول نشریه «گفتوگو» آغاز کردیم؛ نشریهای که به تبع تفکرات مدیرمسئول خود، تهمایههای چپی دارد و به مباحث روشنفکری دراینباره میپردازد. اما بحث ما درباره تبیین هویت اصلاحطلبی بود. در میانههای مصاحبه، بحثمان تقریبا به چالش کشیده شد، از آنجا که او معتقد بود اصلاحطلبان هنوز مبانی تفکری چپ را یدک میکشند. این چالش بر سر تحقق مبانی سوسیالیسم یا تفکرات راست در ایران ادامه یافت. اگرچه همه این مباحث را به اجبار نیمهکاره رها کردم؛ چون زمان لازم برای هرکدام از مباحث در آن مجال فراهم نبود. جانمایه سخنان او تعریف عدالت بود، بهمثابه یکی از راهکارهای تدقیق هویت اصلاحطلبی. بااینحال صحبت از کلیگویی و نقد آنچه حاکم است؛ فراتر نرفت. مصاحبه که تمام شد من را دعوت کرد تا به «پیج» خرید از دستفروشان در اینستاگرام بپیوندم. یاد چپهایی افتادم که از طبقه بورژوازی برخاستند: مانند سلف صالحشان انگلس؛ آنها که داعیه طرفداری از پرولتاریا را داشتند.
ماحصل این گفتوگو را در پی میخوانید.
جواب هر پرسشی را از دو منظر میدهد؛ هم توسعه و هم روابط بینالملل و اساسا بنیادهای فکریاش برمبنای این دو حوزه گذاشته شده است. جامعه ایرانی را خوب میشناسد همانطور که جامعه جهانی و نظم جهانی را. همین بنیانها موجب میشود که پاسخ پرسشها را از مناظر مختلف بدهد. محمود سریعالقلم، استاد دانشگاه شهید بهشتی است، اما حضور فعالی در مجامع بینالمللی دارد. از جمله آنها حضور در نشستهای متعدد داووس است. او توسعه در ایران را مستلزم داشتن عزم برای تغییر، حلوفصل برخی چالشها و دستیابی به نتیجه واحد و آغاز تغییر میداند. اگرچه یادآوری میکند که برخی ویژگیهای فرهنگی، انجام این تغییرات را در سطوحی سخت میکند. او برای توسعه، سیاست خارجی، انتقاد و مباحثی از این دست ٣٠ ویژگی برمیشمارد. کتابهای «عقلانیت و توسعهیافتگی ایران»، «فرهنگ سیاسی ایران» و «اقتدارگرایی ایرانی در عهد قاجار» ازجمله آثار اوست که بر بحث توسعه متمرکز است. او متولد ١٣٣٨ در تهران است و در دوران مدیریت حسن روحانی بر مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام با این مؤسسه ارتباط داشته. او داشتن نقش مشاور برای رئیسجمهوری فعلی را رد میکند و میگوید هیچ سمت دولتیای ندارد. گفتوگو با محمود سریعالقلم در روزی بهاری در دفتر روزنامه انجام شد.
اسماعیل منصورنژاد: اینکه چرا نام «19 حزب فعال» بوشهری در لیست وزارت کشور نیست، پرسشی است که وزارت کشور و استانداری بوشهر باید به آن پاسخ دهند. همچنین، این لیست هیچ اشارهای به وجود «43 حزب ثبت شده در بوشهر» نمیکند و کسی نمیداند آدرس این احزاب کجاست؟...
در هشتسال دولتهای نهم و دهم، طبقه متوسط ایران رشد کرده، اما نه بخش فرهنگی و تولیدی آن، بلکه بخشی که حالا حمید جلاییپور از اصطلاح «خاردار» برای توصیفش استفاده میکند؛ بخشی که ویژگی اصلی آن غیرمولدبودن است و رانتیرشدکردن و ضددموکراسیبودن. این بافت جدید در طبقه متوسط چندان علاقهمند رشد و توسعه فرآیند دموکراسیخواهی در ایران نیست و بیشتر علاقهمند رشد آنی و تصاعدی است. این بخش حالا برای خودش پایگاهی کسب کرده است. یکی از دلنگرانیهای جلاییپور این است که این گروه با شکل و قیافه جدیدی که در ساختار اقتصادی و سیاسی یافته، بخواهد در مسیر روند دموکراسیخواهی شاخشده و دستوپاگیر شود. وی به رشد گروههایی در جامعه اشاره دارد که خیلی بدشان نمیآید فرد تندروی دیگری به قدرت برسد و برخی هم بهراحتی بخوربخور کنند. جایی هم میگوید: «تصورش را بکنید ٨٠٠میلیارددلار بیاید داخل کشور و بهجای اینکه کشور آبادتر شود، فاسد شود.» او درهمینحال تاکید دارد که تندروی مرسوم در دوره خاتمی با دوره روحانی تفاوت ماهوی دارد و بخشی از آن به تغییر پایگاه اقتصادی همین تندروها مربوط میشود. استادیار دانشگاه تهران همچنین از احتمال خلق دوگانه احمدینژاد- روحانی میگوید و آن را به ضرر سرنوشت دموکراسیخواهی در ایران میداند. از سوی دیگر در موضوع هستهای نیز امیدوار است پرونده هرچهسریعتر نهایی شود و تاکید دارد اگر هستهای به نتیجه نرسد، بدونشک، شکست آن به ضرر جریانهای دموکراسیخواه و جامعه مدنی خواهد بود. بخش تکمیلی این گفتوگو در سالنامه روزنامه «شرق» منتشر خواهد شد.
تمام روزنامهنگاران ایرانی که روزیروزگاری دانشجوی دانشکده علوم ارتباطات دانشکده علامه طباطبایی بودند گزارشنویسی را از جزوه چشم عقاب او یاد گرفتهاند و صدای بمی که میخواند: «از نایین که 250کیلومتر در جهت شمالشرقی دور شوی و دهها دوراهی و سهراهی بیتابلو را پشتسر بگذاری به جندق میرسی، در حالی که مدام دلهره داشتهای که اگر ماشین از رفتن ماند چه خواهی کرد. در جایی که توفان شن به فاصله چندساعت، تپهای را از زمین میکند، مسافری را با خاک مومیایی میکند و آبادیای را به فراموشگاه تاریخ میسپارد، تکدرختی میتواند نشان از زندگی باشد حتی بوته خاری یا نهال تاغی... .»
شرق: «پنج اقلیم حضور» عنوان آخرین کتاب داریوش شایگان به زبان فارسی است که درباره خصلت شاعرانگی ایرانیان است. به بهانه انتشار این کتاب، همراه با محمدمنصور هاشمی در یک عصر پاییزی میهمان او بودیم. گفتوگوی ما در خانه داریوش شایگان برگزار شد؛ خانهای مدرن، با وجوهی که به میهمان میفهماند این«جا» خانه کسی است که با تمام اصالت و البته وجوه مدرن زندگیاش، هویت شرقی - از هند تا ایران - دغدغه اصلی اوست، نظیر آنچه در آثارش نیز مشهود است. شایگان آنچه در این کتاب آمده را صرفا حاصل نگاهی از بیرون عنوان میکند و تاکید دارد دعوی هیچگونه ارزش داوری را نداشته و تنها کوشیده شاعرانگی ایرانیان را آنطور که هست نشان دهد. او در این کتاب میکوشد از خلال بررسی «فردوسی، خیام، مولوی، سعدی و حافظ» ارتباط ایرانیان را با شاعرانشان پدیدهای بهغایت استثنایی و یگانه نشان دهد. هرچند این پدیده را در عین حال مانع تفکر آزاد و جهش تفکر ابتکاری آنان میداند. شایگان در این کتاب با استفاده از اصطلاح «زمان حضور»، فردوسی را مظهر اوج حماسی میداند که در آن پهلوانان تراژدیهای شاهنامه به انسان کامل بدل میشوند. خیام را مظهر تعارض در نبوغ ایرانی، مولانا را نمودی از تکامل سنت عرفانی، سعدی را نمونه اعلای «پایدیا»ی یونانی و نهایتا حافظ را تلاقیگاه ازل و ابد معرفی میکند. او که از آثار آغازین خود همواره دغدغه بازیابی هویت شرقی در برابر انسان غربی را داشته اینبار به خصلت شاعرانگی ایرانیان میپردازد که به باور او نظیری در غرب ندارد. او با تاکید بر اینکه ما همچنان در زمان شاعرانمان زندگی میکنیم و هنوز نتوانستهایم از زمان آنها خارج شویم، ایرانیان را معاصر شاعرانشان میداند، یعنی عکس آنچه به قول او در غرب اتفاق افتاده است. از اینرو، ارتباط ایرانیان با شاعران و ادبیات کلاسیکشان را با فرم «عبادی» و مواجهه غربیها با ادبیات و تاریخشان را برخوردی تحقیقاتی و انتقادی معرفی میکند. شایگان معتقد است به دلیل همدلی و همجواری فکری ایرانیان با این شاعران و همچنین به علت پاسخهایی که آنها برای تمام پرسشهای ما دارند، حضور شاعران بزرگ در عین حال که گنجینه فکری و خاطره قومی ایرانیان است، امکان طرح مساله جدید را نیز مسدود کرده. از این منظر، ایرانیان را تا حدی اسطورهزده یا افسونزده میداند. به باور او این ایدهها ضمن اینکه زیبا هستند، در عین حال به ذهن ایرانی اجازه نمیدهند از گردونه آنها خارج شوند. در آخر تاکید دارد «فراموش نکنید این کتاب به هیچ پرسشی پاسخ نمیدهد بلکه تنهاوتنها توصیفی از یک مواجهه است و البته طرح یک مساله».
روزنامهنگاری در دنیا در راس هرم شغلی قرار دارد، اما در جامعه ما هنوز به این تعریف از روزنامهنگاری نرسیدهایم. دلیلش هم این است که هنوز کتاب و کتابخوانی در نظام آموزشی ما به جایگاه واقعی خود نرسیده تا وقتیکه سرانه مطالعه و سرانه کتاب پایین است، روزنامهنگاری و روزنامهنگار بودن چیزی شبیه معجزه است.
به نداشتن فیس بوک فکر می کنم دیونه میشم. من ۳ ماه دسترسی نداشتم حس میکردم تو یه جزیره غیر مسکنوی تنها موندم. مجبور بودم خودمو با سریال دیدن مشغول کنم که تازه بازم جای خالی فیس بوکو پر نمی کرد.
به لحاظ سبک نوازندگی و میزان یا لنگ ریتمیک، مراسم سنج و دمام در جای جای شهر بوشهر و استان تفاوتهای را مشاهده می کنیم و این تفاوت قابل درک هستند. این تفاوتها از شکل ساز، نوع مدیریت مراسم، استیل نوازندگان و حس نوازندگی گرفته تا آداب شروع و پایان قطعه می باشد و شاید بشود نوع شرایط زندگی و وجود افراد با فرهنگهای متفاوت موجود در محلات شهر بوشهر...
بنده از اول انقلاب دو بار به صدا وسیما رفتهام؛ یک بار در کما بودم که مجبور شدند دوربین را به بیمارستان سینا بیاورند تا بگویند دارد میمیرد(با خنده میگوید). یک بار هم در دادگاه اعتراف. فقط این دو بار به صداوسیما رفتم به عبارتی یا برای مردن خوبم یا برای اعتراف. اما یک عده همیشه در صدا و سیما هستند ؛ این خواه ناخواه ایجاد ...
آخرین اخبار
- نگاهي به تبعيضهاي درماني در کشور / به بهانه کلنگ زني بيمارستان نفت در شيراز
- استقبال از عيد نوروز باستاني در بوشهر
- دنياي معترضان
- چاپ شعري از استاد باباچاهي در امريکا
- آقاي استاندار در مقابل لغو مجوز فستيوال کوچه بوشهر، پاسخگو باشيد
- گردشگران دره ساساني «تنگ جيز» دشت خشت کازرون
- خاطرات خدمت سربازي در سپاه دانش
- مرثيه اي براي موسيقي
- فستيوال کوچه بوشهر در مسير رونمايي از گنج موسيقي نواحي است
- «کوچه بوشهر» مدل جديدي براي آغاز کوچههاي ديگر ايران
- در فستيوال کوچه بوشهر چه گذشت؟
- «کوچه» فستيوالي که واقعا فستيوال است!
- به کوچههاي بوشهر گوش دهيد
- امثال جشنواره کوچه، بهانهاي است براي زيستن
- فستيوال کوچه؛ اميد فرداي فرهنگ و هنر بوشهر
پربیننده ترین
- آگوجيکا يا باغ ملي در بوشهر
- فستيوال کوچه؛ اميد فرداي فرهنگ و هنر بوشهر
- بوشهر؛ پايتخت موسيقي فاخر ايران / دکتر عباس حاتمي
- بازيکني که سوت پايان بازي را دوست نداشت
- ربع قرن انتشار نسیم جنوب؛ عليرغم کارشکني ها و سنگ اندازي ها
- سال ها معلمی و خاطرات تلخ و شیرین
- تلخيهايي که بايد از آنها گذشت
- شهروند صياد نمونه بوشهر
- شادياي که در کوچه ماندگار شد
- بوشهر، شهر موسيقي است / اوکلو فرامرزي
- کوچه به انتها نرسيد
- بوشهر؛ از شهر ِ موسيقي ايران تا چشم انداز ِ جهان ِ موسيقي
- چگونه دلیران تنگستان ساخته شد + تصاویر
- تصاوير نكوداشت فرج كمالي شاعر بومي سرا در گناوه
- خرفت خانه یا خانه سالمندان در بوشهر قدیم