جنگ دلوار تلخ ترين فراز تاريخ جنگ جهاني اول براي انگليسي هاست. آنها که در اکثر جبهه هاي جنگ فائق شده بودند و نيروهاي دلواري را به چشم نمي آوردند، در يک تهاجم اوليه و بمباران اين روستا با گلوله هاي توپ که وزن آنها قريب به 96 کيلوگرم بود موفق شدند دلوار را تسخير کرده و از اين بابت خود را آسوده يافتند که بالاخره دشمن ديرين خود را نابود نمودند...
محله بهبهاني يکي از محلات بوشهر بود که محل زندگي خيلي از اين سياهپوستان بود و حضور آنها باعث زيبائي و رونق بخشيدن اين مراسم شد. در ابتدا چهار محله اصلي بوشهر مراسم دمام زني داشتند. در کل بوشهر محلههايي که مراسم دمام زني در آن برگزار مي شد از تعداد انگشتان دست تجاوز نمي کرد...
مطبوعات بوشهر را چه شده است؟
عبدالرحمن برزگر
مطبوعات قديم بوشهر رو که ورق ميزني مملو از مقالات و تحليل هاي عملکرد مديران آن زمان است، فارغ از فشارهاي دولت و حکومت شاهنشاهي، از کمبود ارزاق عمومي، تا تامين آب، ناکارمدي گمرک، يا اينکه چرا بايد فرهنگ و هنر زير نظر شيراز اداره شود؟ زير سوال بردن شهردار و فرماندار و يا در جايي ديگر حتا نخست وزير را به باد انتقاد ميگرفتند که پس قطار و بندر آزاد چه شد؟
در زمان دوم خرداد و فضاي باز سياسي و پس از آن نيز چنين بود؛ از دوشنبههاي شعر تا چهارشنبههاي سياسي و يک شنبههاي هفت اقليم، تا نشستهاي مختلف ورزشي، هيجان و انگيزه براي اصلاحات موج ميزد. اما مطبوعات بوشهر در سال 1402 و 1401چه شده است؟ صرفا مشغول گزارشهاي تبليغاتي و رپرتاژ، خبرهاي فيک و سوخته و کپيبرداري، عدم توليد محتواي مطبوعاتي هستند. قطع و ابعاد کوچکتر، تيراژ اندک تا جايي که به چند تيتر اکتفا کردهاند. بطور کلي کارکرد نيز تغيير کرده، آنچه که روابط عموميها مينويسند درج ميگردد. «شايان ذکر است. گفت. افزود» واژه هاي پر تکرار اين روزهاي مسئولان است. گاهي گروه واتساپي با تغيير ادبيات و تدوين خبر، انتشار اخبار به روز و بجا، گوي سبقت رو ميربايد. چه بر سرتان آمده؟ گروه فشار نميگذارد؟ يا خودسانسوري امانتان را بريده؟
اداره فرهنگ و ارشاد با عملکرد ضعيف چنان ميتازد که حتا آگهي هم به ندرت به مطبوعات منتقد ميدهد. آگهيها از جاهاي همسويشان سر در ميآورد. براي گرفتن آگهي مديران کل قبل از افروغ را به باد انتقاد ميگرفتيد و حتا فرياد هم برآورديد و عملکردشان را در بوته نقد قرار ميداديد. کاملا مشخص است که مطبوعات بوشهر خالي از نويسنده شده است. ارشاد خالي از هنرمند، سينما، موسيقي و نمايش شده است. شايد هم هنوز خالص سازي به اتمام نرسيد؟
(هفته نامه نسیم جنوب – سال بیست و ششم- شماره 1052)
قاسم محمدي : به طور اتفاقي چند روز پيش متوجه شدم که تعدادي از آگهيهاي مزايده و مناقصه ادارات مهم استان بوشهر در نشريات گمنام و ناشناخته که تا به حال حتي اسمشان هم به گوشم نخورده بود،اميدوارم مديرکل ارشاد بوشهر به عنوان توزيعکننده تعدادي از اين آگهيها و روابط عمومي اين ادارات با شفافسازي در اين خصوص رفع شبهه کرده و با تغيير رويه خود زمينه اطلاع عمومي همه شرکتکنندگان و ذينفعان براي مشارکت در اين مناقصهها و مزايدهها در استان بوشهر را فراهم آورند...
مجيد غاله: فعل نخواستن به بهترين شکل خود صرف شد، ماموريتي ناتمام که غايتش آن طور که مدنظر بود پيش نرفت، با اين وجود سرانجامش تقريبا با نابودي تيم ريشهدارشهر اولينهاي کشور همراه بود که بايد به ليگ استاني سقوط ميکرد، اين افتضاحي سلسله وار و خزنده...
حسين شادکامي: امتحانات مدرسه که تمام ميشد، فستيوال انواع بازيها و سرگرميهاي توسونها در هر کوي و برزن در ايام تعطيلات مدرسه بپا ميشد. شروع هواي دم کرده و شرجي نفسگير بيشتر اوقات روز امان از ما مي گرفت، حتي امکانات يک پنکه هم نبود. با رفتن به...
عبدالخالق ماجدي: در جريان اعتراضات اخير مردم فرانسه، در يکي از تصاوير دختري را ميبينيم که در جريان غارت فروشگاه زارا با در دست داشتن چندين لباس خوشحال از مغازه بيرون ميآيد. در همين راستا بين هواداران احزاب چپ و راست مجادلات مفصلي در جريان است. چپها اين اعتراضات را طغيان طردشدگان و تهيدستان ميدانند که زير فشار سياستهاي اقتصادي نظام ليبرال سرمايهداري در حال نابودياند و از طرف ديگر راستها هم در اعتراض...
جميل رزمي: گاهي وقت ها لازم است که آدم براي دل خودش دست به قلم شود و امروز اين فرصت براي من فراهم شد تا خودم را به ميهماني تاريخ ورزش شهرعمارت ها، بوشهر دعوت کنم. مدتي است که کتابي نخوانده ام به همين دليل در دنياي مجازي به دنبال مطلب قابلي براي خواندن مي گشتم که خيلي اتفاقي چشمم به مطلبي درکانال «دلنوشته هاي يک ورزشي نويس افتاد» موضوع خيلي برايم جالب و قابل اعتنا آمد وآن را بهانه اي کردم براي آن چه که به دنبالش ميگشتم...
ضرورت مذاکره ي مستقيم با امريکا
نسیم جنوب، دکتر امان اله شجاعي
ظاهرا اصولگرايان حاضر در دولت و مجلس، آمادگي آن را پيدا کرده اند که از مذاکره مستقيم با آمريکا، و يا از باز شدن سفارت خانهاش سخن بگويند. نمي دانم چه چيزي عوض شده که "سند خيانت"، يعني همان برجام، امکان اجرايي پيدا کرده، و يا چگونه بازشدن جاسوس خانه استکبار جهاني ممکن شده؟ ولي همين که واقعيتهاي بينالمللي باعث شده از رفتارهاي عقلاني سخن بگويند، خود گام بلندي است. گرچه موتور تحرکت عقلي حضرات به اصطلاح گازوئيلي است، و بسيار هم دير راه مي افتد، ولي باز هم تا اين جاي کار، نشانه ي اميدواري است. تاسف آن جاست که پس از 44 سال، هنوز هم مي گويند که اگر آمريکا "رفتارش عوض" شد... . هنوز عجيب است که نمي دانند رفتارشان برخواسته از منافع ملي شان است و تا زماني که تغيير رفتار برمبناي رسيدن به "منافع ملي بالاتري" نباشد، تغيير آن رفتارها ممکن نيست و ابدا منافع ملي را با هيچ چيز عوض نمي کنند. زيرا هيچ يک از مسوولين آن ها، نه توان اين کار را دارند و نه مجوزش را. در نتيجه، انتظار براي تغيير رفتار ريشه اي، وقت تلف کردن است.
(هفته نامه نسیم جنوب – سال بیست و ششم، شماره 1046)
محمد لطفي: در انبوه دردهاي پنهان و آشکار، و عبور ثانيه ها، در هجوم انبوه اندوهان روزمرگيها، آرام از کنار مواردي مي گذريم که هر کدام خود از اساسي ترين نيازهاي جامعه شهري است، در مييابي بين ما و حداقل خواستههاي يک شهروند چقدر فاصله افتاده است، يادمان مي آورد چه آسان به نبودن ها عادت کرده ايم، چه آسان از کنار ابتداييترين نياز ها عبور مي کنيم.
حسين ماهيني پس از سالها افتخارآفريني در ميادين فوتبال، کفشهاي خود را آويزان کرد تا فصل جديدي را در زندگي ورزشي خود در کسوت مربيگري، شروع نمايد. آن چه در اذهان عمومي از زندگي فوتبالي حسين ماهيني، نقش بسته، بازيکن سخت کوش، با اخلاق، جوانمرد و متعصبي است که با اينکه در سطح اول فوتبال کشور بازي کرد، دهها افتخار را کسب کرد، ولي با اين وجود عشق و وفاداري خود را به مردم از دست نداد و...
دکتر زهره عالي نسب: چه بسا زنان شجاعي كه الان به نيكي از آن ها ياد مي شوند در زمان خود به عنوان زني هنجار شكن و ناسازگار شمرده شده و او را سزاوار مرگ مي دانستند، اين قوانين و هنجارهاي مرد ساخته بيش از بيش زن را به بردگي كشاند. مدرنيته را مي توان آغاز رهايي زن از قيمويت و تسلط مرد دانست، مهمترين ثمره عصرمدرن رفع محدوديتها و رسيدن به حقوقي برابر با مردان بود..
جعفر درايي: سال1358 اوايل زمستان بود و مدرسه باتک کلاس اول راهنمايي با23 دانش آموز در اين سال آغاز بکار نموده بودم. دانش آموزان از سه روستاي نخل تقي عسلويه و بيدخون بودند که در سالهاي بعد از زباز و دهنو و اخند و کلات هم به اين مدرسه اضافه شدند ... اين سال مدرسه، با دو دبير اداره مي شد، من و غلامرضا اسدي که از بندر طاهري بوديم...
مهدی جهانبخشان پیشکسوت رسانهای استان بوشهر در یادداشتی و تهیه کلیپی که در پیج اینستاگرامش نیز منشتر شده به "ناگفتههایی از زندگی شیر محمد تنگسیر که فیلم و کتابی نیز به همین نام تولبد و منتشر شده " پرداخته است...
ابراهيم مهدي زاده: مجيد چاهي بخش يک استثناء بود. او همه را مي ديد. اين ديدن، به گمان من يک فروتني ذاتي بود. بعدها دانستيم که اين اطلاعات نيز از دريافت ها و نتيجه نشست و برخاست او با دبيران مدارس بزرگسالان و بنيان گذار باشگاه که خود روزگاري دبير ورزش آموزشگاه هاي استان بوده...
زندگی از دیلم تا عسلویه زیر تیغ لایحه دولت و قانون مجلس
داس دولت و چکش مجلس بر تهلنجی
مرتضی خضری
محمد لطفي: هنرمندي عاشق که روياهايش با ابرها و بادهاي موافق بر دل شراعي به قدمت تتاتر، و نام ازلي هنر نشست تا همچنان در دريا و با دريا بماند. شوريدگي منصور را حتي بادهاي شمال و قوس مي دانند وقتي اين اواخر خودش را به زحمت به دريا مي رساند، تا به آرامش برسد، او شهنامه اي از واژگان و حماسه هاي جاودان اين آبراهه بين المللي بود...
عباس شاهپيري: شايد زيباترين و ساده ترين جمله اي که مي شود در مورد منصور بهرامي گفت اين است که منصور بهرامي خودش بود، يعني هيچ وقت توي زندگي و توي حرفه هنري نخواست جاي کسي باشد و يا اداي کسي را در بياورد، به همين خاطر هم بيشتر دوست داشتني بود...
نجف آهوچهر هم آسماني شد (عبدالمجيد زنگويي)، کي رفتهاي زدل که تمنا کنم تو را (عبدالحسين کنين)، گنجينه اي از فرهنگ و ادب (علي دباش)، به شاگردان خود آيين مهرورزي آموخت (حسين رنجبر)، بدرود رفیق شفیق ما (خلیل موحد)، به ياد دوست که چه با وفا بود (محمدرضا دباش) ، در رثاي استاد نجف آهوچهر؛ عزيز و با يادماندني (اسماعيل منصورنژاد)، معلم، روزنامه نگار و نويسندهاي با لبخند هميشگي (عالي بازدار)
تا آنجا که به ياد دارم، فضاي فرهنگي و ادبي در بوشهر و همچنين در دبيرستان سعادت، خوب بود. هفته نامه ديواري، بحث ها و رد و بدل شدن کتاب هاي خواندني بين دانش آموزان (البته نه همه دانش آموزان، تعداد اندکي)، مطالعه کتاب هاي شعر. ناگفته نگذارم که، وجود شخصيت هاي ادبي و هنري نظير منوچهر آتشي و محمدرضا نعمتي زاده در آن سال ها، در ايجاد علاقه و انگيزه ي روي آوري به ادبيات، فرصت بسيار خوبي بود براي اين کار...
ابراهيم مهدي زاده: يکي از مهم ترين سوال ما اين بود نظر هدايت در اشعار نيما چه بود؟ نظر نيما را در مورد کارهاي هدايت خوانده بوديم. نقد نيما در مورد " داش اکل " هدايت، هنوز هم خواندني و آموزنده است. همه چيز را مي خواستيم بدانيم. عدم حمايت دکترخانلري از نيما، پسر خاله اش را بي دليل مي دانستيم تا بعد فني و نظريه هاي ادبي و شکستن ارکان عروضي و حذف وزن و قافيه همه گفتار استاد برايمان زيبا و جالب بود حتي حاشيه رفتن هايش....
ابراهيم مهدي زاده: سخن گفتن در باره کارنامه هنري و شعري استاد علي باباچاهي کار ساده اي نيست. دليل آن هم نگاه پويا، نوجويي، اکتفا نکردن به داشته هاي خود و احساس خطر و بيم از تکرار است و عدم توقف. او از ظرفيت هاي نهفته، در زبان پارسي آگاه است و اين خودش، کم دستاوردي نيست. زباني که مي تواند فلسفه و موسيقي را با شعر بيان کند قطعا توان بيان عاطفه و احساس که در...
ابراهيم مهدي زاده: سال هاي تحصيلي 48 - 49 شمسي دبيرستان سعادت که تعطيل مي شد، مي زديم بيرون و مي آمديم کتابفروشي «مهرداد» خيابان شاهپور يا دفتر هواپيمائي سهامي يا نوشت افزار فروشي اميرکبير با مديريت جناب مهدي درزي که اين دو آخري مطبوعاتي هم بودند. کريم سينا، طاهر ايراني، باقي دشتي، جمشيد افروز ... کتابفروشي «مهرداد» پاتوق استاد باباچاهي بود و دوستان اهل ادبيات داستاني و شعر و عکاسي و سينما...
یونس قیصی زاده
بالاخره نسيم جنوب به شماره هزار رسيد، هزار شمارهاي که از همان شماره اول نمي دانستيم شماره بعدي هم داريم و فرصت انتشار بعدي را ميدهند يا خير!
هزار شمارهاي که سعي کرديم مردمي باقي بمانيم و صداي آنها باشيم،
هزار شماره اي که سعي کرديم به اخلاق رسانه اي وفادار باشيم و نسيم جنوب را هزينه کينه و انتقام و تسويه حساب ها نکنيم،
هزار شمارهاي که خيلي ها براي رسيدن آن تا به اينجا سختي ها ديدند و هزينه ها دادند و مرارت ها کشيدند و شرمنده همه آنها هستيم....
فرزان اسدي: اوائل دهه 80 به واسطه شرايط کاري در اهواز زندگي ميکردم اما به بوشهر رفت و آمد داشتم.
هفته نامه نسيم جنوب به همراه ساير نشريات استان، از طريق خانه مطبوعات آن زمان که دکتر يونس قيصي زاده رئيس آن بود و به جرأت مي توان گفت دوره طلايي مطبوعات بوشهر بود، به دستم ميرسيد...
حسين شاکري: هفته نامه «نسيم جنوب» در عين جواني تاکنون کارهاي بزرگ و خطيري انجام داده است. از تشکيل کارگاههاي مختلف شعر و داستان و آموزش حرفه اي علاقه مندان به حرفه روزنامه نگاري که از بطن آن دهها چهره پخته بيرون آمده اند...
خليل موحد: نسيم اما فقط کارکرد مطبوعاتي نداشت؛ بلکه جاي گردهمايي و گفت و شنود دسته هايي از آفرينندگان و دلبستگان به فرهنگ و رهروان راه آزادي و دادگري و از آن ميان، دانشجويان بود. بسياري از کساني که پيش از اين با هم بيگانه و يا به رغم آشنايي پيشين، سال ها چشم به چشم نشده بودند...
فرشيد جان احمديان:چقدر زود ربع قرن گذشت و هزارمين شماره «نسيم جنوب» منتشر شد. براي ما که از اولين سالهاي انتشار اين نشريه مطالبمان را در آن چاپ ميکرديم گذشت بيست وپنج سال چيزي جز افسوس از عمر رفته چيزي باقي نمانده است...
دکتر حسين آرامي: هزار شماره يک هفته نامه را در ايران،که هميشه نسبت به کارهاي فکري و خبري سوءتفاهم گسترده و عميق وجود داشته و دارد، منتشر کردن به معجزه ميماند. انتشار مستمر و بدون تنزل و تخفيف محتوي، بدون تغيير جهت، بدون تغيير هويت و هدف، به معجزه ميماند و معجزه اتفاق افتاده است،
فرخ روزبهي: نسيم جنوب با اگاهي رساني، فرهنگ سازي عمومي در موضوعات گوناگون، تقويت اعتماد متقابل اجتماعي، کمک به همبستگي و وحدت ملي، تلاش براي ارتقا اميد اجتماعي، توجه به هنر و ورزش ها و... در ايفاي رسالت خود موفق بوده است. اين همه را با رعايت اصول اخلاقي در مطبوعات...
با کمال تاسف سال جديد را با حكم ٢٠ سال زندان براي معلم رزمنده، روزنامه نگار صادق و از فعالان دلسوز اجتماعي استان بوشهر جناب آقاي «حسين روئين تن» شروع نموديم. معلمي كه عمر خود را براي درس دادن قانون و قانونمداري به دانش آموزانش گذاشته، اكنون براي تشويق به تجمعات غير قانوني محكوم شده است!...
یونس قیصی زاده: سالي دگر هم بر ما گذشت و برگ ديگري از سالهاي عمرمان ورق خورد تا به سوي سال جديد گام برداريم. همه اين سالهاي سخت گرچه به تلخي در خاطرمان خواهد ماند، اما از اينكه هنوز اميدوارانه در حال جنگيدن با ناملايمات روزگار، از پا در نيامده و تسليم سختيها نشدهايم، به خود ميباليم و با اينكه زخمها بر روانمان وارد آمده، اما سربلند و هنوز ايستاده به قرن جديد قدم ميگذاريم...
نسیم جنوب- محمد لطفي: در رئاليسمترين شکل، سالي که گذشت باز هم زمين مانند ديگر سالها بروفق مراد ما نچرخيد و ما مثل گل ابريشمهاي بوشهر پيرتر شديم، آيينهها هيچ گاه دروغگوي خوبي نبودهاند.سالي که گذشت، بغضها بيشتر خود را تکاندند بر شانههاي زخمي شهر و شناشيرها و مردمان...
محمد لطفي: بوشهر، شهر افسانهها خويشاوندان همه درياها، نامش شراع کشيدن بر درياي دلدادگي است براي تک تک ما. بوشهر، ترکيب بيمثال رنگ و نور و باد با معماري جادوئي درون و برون گرا هر رهگذري را با سحرانگيزي خود با جادوي مغناطيسياش به تماشاي شاهکار معماراني فرا ميخواند که خانه را تنها براي تن فرسايي نساختهاند، بلکه انتظاري روحاني از آن داشتهاند.معماري ما مانند موسيقيامان آن گونه زيباشناسانه است که در کلام نميگنجد، هارموني بيبديلي از نقش انسان و طبيعت در کنار هم. معماري ما مانند تبار ما بر آمده از تاريخي آکنده از رنج و تلاش است...
آخرین اخبار
- بايد براي تراژدي ورزش بوشهر، سالها گريست
- چرا نفت و گاز، از فعاليتهاي ورزشي استان بوشهر حمايت نميکنند؟
- چهار نکته براي رابطه پايدار والدين با فرزندان نوجوان
- نگاهي به تبعيضهاي درماني در کشور / به بهانه کلنگ زني بيمارستان نفت در شيراز
- استقبال از عيد نوروز باستاني در بوشهر
- دنياي معترضان
- چاپ شعري از استاد باباچاهي در امريکا
- آقاي استاندار در مقابل لغو مجوز فستيوال کوچه بوشهر، پاسخگو باشيد
- گردشگران دره ساساني «تنگ جيز» دشت خشت کازرون
- خاطرات خدمت سربازي در سپاه دانش
- مرثيه اي براي موسيقي
- فستيوال کوچه بوشهر در مسير رونمايي از گنج موسيقي نواحي است
- «کوچه بوشهر» مدل جديدي براي آغاز کوچههاي ديگر ايران
- در فستيوال کوچه بوشهر چه گذشت؟
- «کوچه» فستيوالي که واقعا فستيوال است!
پربیننده ترین
- هر ایرانی باید خارگ را ببیند
- به احترام بیست و پنج سرباز، ایست خبردار!!!
- آن معلم آمد
- پسر عبدوي جط، سر منوچهر آتشي را شکسته بود
- 21 استانداری که در بوشهر بر صندلی ریاست نشستند + تصاویر
- بنام خداوند رنگین کمان...
- بوشهر؛ از شهر ِ موسيقي ايران تا چشم انداز ِ جهان ِ موسيقي
- نيهمبون؛ سازي که هيچوقت در هيچ جنگي نواخته نشد
- حکایت اولین کارگاه نوشابه سازی ایران در بوشهر
- چگونه دلیران تنگستان ساخته شد + تصاویر
- عکس های منتشر نشده از پشت صحنه دلیران تنگستان
- تصاوير نكوداشت فرج كمالي شاعر بومي سرا در گناوه
- باران نشاط با موسيقي بوشهري شريفيان در تهران + تصاویر
- ايام کارمندي سازمان برنامه و بودجه بوشهر
- تصاویر کنونی دانش آموختگان دبیرستان سعادت بوشهر در سال (1349 - 1346)