نسیم خاطره: يکي از بهترين روزهاي معلمي
نسیم جنوب، کبري گچيزاده - معلم بازنشسته
روز اولي که در دي ماه وارد کلاس پنجم شدم، من سومين معلمي بودم که طي اين چند ماه به کلاس آمده بود و دو معلم قبلي بنا به دلايلي از مدرسه رفته بودند. پس از معرفي من توسط آقاي فتحاله زاده مدير مدرسه، با دانش آموزان سلام عليکي داشتم و زنگ اول با معرفي و آشنايي با آنها گذشت.
زنگ دوم درس تدريس شروع کردم درس فارسي بود. چند نفر هرکدام چند جمله خواندند، وقتي نوبت به عليرضا رسيد، گفتم «پسرم بخوان». همگي يک صدا گفتند «خانم، عليرضا هيچوقت نميخونه، نميتونه بخونه». عليرضاسرش را پايين انداخت. کنارش نشستم، گفتم «اين قسمت براي خودم يواش بخوان، من تو اين کلاس بجاي مادرت هستم.» او لکنت زبان داشت، وقتي برايم جملهاي خواند، با مکث کلمهها را ميخواند و سرش پايين بود. گفتم «شما که خوب ميخوانيد». همانطور که کنارش نشسته بودم گفتم «پسرم حالا براي دوستات بخون». کلاس ساکت شده بود. عليرضا شروع به خواندن کرد. با هر کلمه تشويق همکلاسيهايش بيشتر ميشد. عليرضا دو جمله با مکث خواند و اما با اعتماد به نفس. آنروز يکي از بهترين روزهاي زندگي و کاريم بود. روز ديگر نيز همينطور. در عرض مدت کوتاهي عليرضا خودش پيشقدم بود که بخواند. ديگر ساکت تو نيمکت نبود، بلکه کتاب به دست جلوي کلاس ميايستاد و ميخواند. او دانش آموز ديگري شده بود. ديگر منزوي نبود، با تک تک بچه ها دوست شده بود. تا پايان سال که ايشان به دوره راهنمايي رفت و من ديگر او را نديدم. ولي هنوز چهره معصومش را از ياد نبردهام.
انشاءالله هرکجا هست سالم وموفق باشد.
(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و هفتم، شماره 1080)
نسیم خاطره: لبخند و مهرباني مردم روستا
نسیم جنوب، فريبا درويشي: سال 1367 بود که اولين روز کاري من در مهرماه شروع شد. استرس و نگراني با هم عجين شده بودند و مرا نگران مي کرد. محل کار من روستاي نزديک بوشهر بنام «پهلوان کشي» بود. اين روستا از لحاظ جاده و آب و برق ضعيف بود مردمان مهرباني داشت که به معلم خيلي احترام مي گذاشتند. من هر روز صبح ساعت 7 بايد فلکه امام مي ايستادم تا سرويس مينيبوس بيايد. من نفر آخر بودم، وقتي من سوار ميشدم مينيبوس پر بود، من در کنار همکارم بنام خانم پورصباغ مينشستم، خانم بسيار متين و آرومي بود، منم آروم بودم و توي مينيبوس فقط شنونده بودم. يکي از همکاران بسيار خانم شوخطبع و خوشمشربي، تمام راه شوخي ميکرد و باعث خوشي دوستان ميشد. من يکسال در آن روستا بودم ولي خاطرات زيادي با مردم مهربون اونجا دارم. وقتي تعطيل ميشديم بعضي از خانوادهها من را به ناهار دعوت ميکردند، يا سبزي و چيزهايي ديگر به من تعارف ميکردند، مي خواستند محبت خودشان را به نشان دهند، مشکلات خودشان را با من مطرح مي کردند و من سعي ميکردم به آنها کمک کنم. وقتي از مينيبوس پياده ميشدم، نيم ساعتي ميرفتم تا به کلاس برسم، وارد روستا که ميشدم تا نزديک زانو خاک بود. وقتي توي کلاس بودم حس خوبي داشتم و خوشحال بودم در کنارشان هستم، روستا سرسبز و زيبا بود. بر خلاف استرس و نگراني که روز اول داشتم، لبخند و مهرباني مردم روستا باعث شد من بتونم به راحتي به کارم ادامه بدهم.
(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و هفتم، شماره 1080)
مژده مواجي : به طرف ايستگاه مترو که راه افتادم، تراکتورها دورتر شده بودند و صداي بوقشان بهطور مبهم شنيده ميشد. سوار مترو شدم و در گرمايِ مطبوع داخلِ آن، جايي براي نشستن پيدا کردم. در اين ساعت زود صبحگاهي اغلب افراد شاغل به سر کار ميروند. خيليها سرشان توي گوشيشان بود. بقيه هم بهندرت صدايي ازشان بيرون ميآمد و مثل من اينوآنور را نگاه ميکردند.
دکتر عبدالرحيم مهرور: بوشهر بندري تجاري، تاريخي، فرهنگي با هزاران راز و رمز نهفته در سينه و چهره، داراي معماري فاخر و کهن، موسيقي محلي غني و زنده، با مردماني اصيل و مهمان نواز، از کوچه پس کوچههاي سنگ فرش، گلي، نمناک، سبخ زار و تنگ و باريکي که از يک طرفش بادهاي موسمي با نسيمي خنک و در مواردي همراه با گرمي و شرجيهايي که در بازار ماهي قديمش با يزلههاي...
فستيوال کوچه، تجربه دنياي متفاوتي از شاديها
منصور باد - هنرمند بلوچستاني: فستيوال کوچه در بوشهر، دنياي متفاوت از شاديهاست. اولين بار هست که دارم دنياي متفاوتي از شاديها را تجربه ميکنم. در کنارش با فرهنگها و قوميتهاي زيادي آشنا شديم و اين رويداد خوبي بود که شرايطي فراهم شد که از نزديک فرهنگها به هم معرفي شدند. خيلي خوب شد که فستيوال کوچه اجرا شد تا اين امکان فراهم بشود که با فرهنگهاي متفاوت کشور آشنا شويم. وجه اشتراک بوشهر با بلوچستان بسيار زياد است و يکي از وجه اشتراکي که داريم که هر دو جنوبي هستيم و اين که هر دو خيلي مهمان نواز هستند و اين براي من جالب بود.
بوشهر در يک جمله: بوشهر با مردماني زيبا و خونگرم و بي نظير، عالي هستند.
برگزاري تورهاي بوشهرگردي در قالب نخلستانگردي و بازديد از کارگاه صنايعدستي، بازديد از نيايشگاه مُند، کلوتهاي مند و آرامگاه جهازها، کوه نمک جاشک و بوشهرگردي در بافت تاريخي شهر بوشهر از جمله برنامههاي سومين فستيوال موسيقي کوچه بود. کارگاه تخصصي گردشگري با عنوان «مکتب کوچه» از جمله برنامههاي شاخص فستيوال بود...
مژده مواجي - آلمان : حدود ساعت دو بعدازظهر به محل قرارمان روبروي دفتر نشرية «آسفالت»، نشرية بيخانمانها در شهر هانوفر، رسيديم. مسئول پروژة گروه کاريمان در اداره برنامه ريخته بود که يکي از مسئولان آنجا بهنام پتر گروه ده نفري ما را در شهر بگرداند و از بيخانمانهاي شهر برايمان صحبت کند.
غلامرضا شريفي خواه : کسبههاي بازار انسانهايي از جنس آرامش و صداقت و شرف و مهرباني بودند و نام شان جاويد و يادشان گرامي باد. در هنگام صبح لنج هاي صيادي موتوري از جزيره شيف با ماهيهاي تازه و درجه يک در کنار ساحل که قهوهخانه کاکي در آن جا قرار داشت «تابوک» پهلو ميگرفتند. اين قهوهخانه مرکز معاملات و داد و ستدها و رفع اختلافات بين لنج داران بود که به کمک «مهدي و ماندني کاکي» اداره مي شد و محلي بود...
ابراهيم بشکاني: عصرچهارشنبهاي از آبان ماه سال 1343بود، همه خانواده به دور راديو چهار موج قديمي که با باطري بزرگي که هميشه کنارش بود کار مي کرد، جمع شده بوديم، البته اين راديو به سيمي بلند که تا پشت بام خونه ادامه داشت متصل شده بود و آنتن آن محسوب ميشد. همه منتظر قرعه کشي بليطهاي بخت آزمايي...
سيروس شيبو: خودم را ميان خاطرات ديدم، گرم و صميمي، همه بودند، خيلي شلوغ و پر سرو صدا، همه چيز در ذهنم موج ميزد. دم دروازه شلوغ بود، پلاکارت سينما را نگاهي انداختم فيلم سلطان قلبها، تعريفش را زياد شنيده بودم به خودم گفتم شب با دوستانم برم سينما فيلم قشنگيه. چشمم به مجسمه...
بخشي از نياز هاي رواني نوجوانان
فريبا بوذرجمهري
لطفا من را بشنو
گاهي بايد اندکي بنشيني و شنونده درد و دل هاي نوجوانت باشي تا او بتواند از اضطراب ها، تنش ها و فشارهايي که بخشي از زندگي اش است و در اين دوره با آنها سروکار دارد برايت بگويد و تو به عنوان والد، او را در اين مسير بدون هيچ قضاوت و تمسخري همراهي و همچون دوست کنارش باشي.
پناهگاه امن
نوجوان نيازمند احساس امنيت، آرامش و اطمينان خاطر از اين که والدين او را درک ميکنند است. آنها در مواقع پر استرس، سرگردان به دنبال پناهگاهي امن براي خود ميگردند تا در برابر هراس ها به آن پناه ببرند و چه بهتر که اين پناهگاه امن، کانون خانواده باشد ؛ جايي که يک فرزند روزي در آن به رشد و شکوفايي ميرسد.
دوستت دارم
کلماتي که به زبان مي آوريد بسيار اهميت دارند؛ آنها سراسر احساس هستند و در خود دنيايي دارند.
در هر زمان بخشي از وجود انسان ها همواره براي زندگي کردن و زنده ماندن نياز به توجه، محبت و همدلي دارد. شنيدن حرف هاي محبتآميز، حمايت کننده يا در آغوش گرفتن، براي يک نوجوان از سوي والدينش باعث دلگرمي او ميشود. گاهي بايد با به زبان آوردن گاهي هم با رفتار و در عمل، به فرزند خود يادآوري کنيد که چه
قدر براي شما مهم و با ارزش است.
هيچ چيز قوي تر از اميد کوچکي نيست که تسليم نمي شود.(مت هيگ در کتاب آرامش).
دکتر عبدالرحيم مهرور: آيا مي دانيد بوشهر اولين استاني بوده که در صد سال گذشته در دوره اشغال انگليس راه آهن داشته ولي اکنون بعد از کهگيلويه آخرين استاني است که از داشتن راهآهن محروم است. براي توسعه يک استان ابتدا بايد شهروندان آن استان فعال و مطالبهگر باشند. فعال در زمينه فرهنگي، اجتماعي و سياسي، اقتصادي. متاسفانه در جامعه امروزي ما چنان مردم را سرگرم...
مردم استان عزيزم بوشهر بينظيرند. مردم سخت ميخندند ولي بايد بدوني چطور بايد آنها را بخنداني. نگاه مردم به شونشيني شبکه استان خيلي خوبه، بي نظيرند و من همشان را دوست دارم بلاخص پيرمردها و پيرزنهايي که هر شب ميگن کي حسن و کوکاش شاهين ميان. مردم عجيب دوستم دارند و من بيشتر... دستانشون را ميبوسم... و امروز نياز جامعه به خنده خيلي زياده چون مردم خيلي تو فکرند و خيلي ها گرفتارند و جامعه نياز به شادي و خنده داره... من طنز را از درون اجتماع پيرامون خودم پيدا ميکنم...
دکتر عبدالرحيم مهرور: بوشهر شبه جزيرهاي در جنوبيترين خاک ايران زمين همسايه بحرين، قطر و عربستان همراه با گرمي و شرجيهاي خليج فارس با آبهاي نيلگوني که روزي خروشان و روزي ديگر آرام، خروشان از اينکه هستيم در کنارش و آرام بخاطر فرهنگ غنياش. بوشهر شهر آواها و نواها که سرآمدش جهانبخش کُرديزاده (بخشو) با صدايي دلنشين و جاودانه اي که همگان مات و مبهوت اين صوتند...
در سوگ کاظم دهبان، پيشکسوت فوتبال بوشهر
دکتر سجاد بهزادی: آمار کسانی که ماهانه و یا سالانه ترک وطن میکنند، به صورت مدام در گوشه وکنار منتشر میشود وما میخوانیم و یا میشنوییم. اما آمار بخشی از جامعه که دلشان برای رفتن میتپد اما دستشان از رفتن کوتاه است را نمیدانیم. گفته میشود مهاجرت در ایران کشور را در آستانه یک بحران قرار داده است و به قول دکتر محسن رنانی "گوهر ایران در خطر است و کشور وارد مرحله فرسایش تمدنی شده است."...
شاهپور برغندان: تلاشهایش برای دبیرستان سعادت بی وقفه بود، همه همکاران که با او کار کردند اذعان دارند که هیچ وقت او خود را به عنوان رئیس دبیرستان نمی دانست بلکه خود را یک خدمتگزار سعادت می دانست، همکاران نیز کنار او آرامش خاصی داشتند، همیشه کارهایش با مشورت پیش می برد...
ما در برابر ۴۱ ميليون رأيي که به صندوقها ريخته شد و آن چهار ميليوني که نشد از آنها رأي گرفت، مسئول هستيم. اي کاش ميشد اين شوراي عزيز نگهبان ما که در ساعت ٢٢:٣٠ شب پيشنهاد هيئت اجرائي را قبول کرد، همان زماني که هيئت اجرائي در صبح پيشنهاد داد که براي تسريع در کار فقط کد ملي افراد نوشته شود...
تأمین مالی انتخابات کشورهایی ازجمله ایران، مانند جعبه سیاه است؛ هیچکس دقیقا نمیداند چه کسی به چه کاندیدایی از بعد اقتصادی کمک میکند. البته این یک استراتژی در نظریه بازیهاست؛ این ظن قوی است که افراد سودجو و فرصتطلب، از این بزنگاههای تاریخی به نفع خود بهره بگیرند و روی هر کاندیدا...
علي اسماعيلي : لحظه سختی است ... صدای زنگ تلفن ! دود آوارها ! بوی آتش ... بوی یتیمی بوی بیوگی بوی داغ فرزند و باز حس تلخ دادن یک خبر تلخ ! چه بگویم ؟ هیچ چیز هنوز معلوم نیست ! فقط دعا کنید ! خدا نکند آنسوی خط مادری و یا همسری و یا فرزندی ، عزیزش را بعد از خدا از تو خواسته باشد...
نظافت کانال های اصلی تنها ماهی یک بار / مقصر معاونت عمرانی شهرداری است / مقصر مردم شهر و کسبه هستند / هر نوع کم کاری را قویاً رد می کنم / شرکت فاضلاب و اصناف مقصر اصلی هستند / اصلا انگار شهری وجود ندارد...
دکتر علی اصغر قهرمانی مقبل: من یک پدرم، بیتردید مادران و پدران بسیاری چون من، از هر نژاد و قوم و زبانی در این سرزمین وجود دارند که فرزندانشان با برنامههای عالی شما قد کشیدهاند، به سن نوجوانی رسیدهاند و حتی جوانانی برومند شدهاند و اکنون نه خود و نه فرزندانشان تاب و تحمل آن را ندارند که شما را آزرده خاطر ببینید. من یک ترکزبان هستم، پس چطور میتوانم باور...
آنچه که در روستای چرموک نظرمان را خیلی جلب کرد. حضور زنانی با لباس محلی بود که با گازی که تازه برایشان افتتاح شده بود نان محلی پخت می کردند. در کنار این نان «گرده»، شیرینی های بسیار لذیذی هم می پختند. پس از آن به سمت افتتاح روستای چاهه رفتیم. نمی شد خوشحالی کودکان از افتتاح این سالن را وصف...
صبح، ساعت 11 به بیمارستان پارس رفتم. خانم بهبهانی در بخش «آیسییوجنرال» بستری بود. به «آیسییوجنرال» رفتم. در آن شیشهای بود و فقط از داخل باز میشد. روی در کاغذی چسبانده بودند و نوشته بودند: «خانم سیمین بهبهانی ملاقاتممنوع میباشد.» به یکی از پرستارانی که داخل بود اشاره کردم. آمد. در باز شد.
زهرا رضایی طرهانی : بحث نرخ میگو و عدم نظارت جای خود دارد . مسئله مهم دیگر ضایعاتی است که در هنگام پاک کردن میگو توسط شهروندان بدور ریخته می شود که از خود میگو هم با ارزش تر است . (حداقل 50درصد متوسط ) . در طی سالهای متمادی شاهد پیام ها واخبار منتشر شده از طرف...
28مرداد در ایران، روز کودتا نام گرفت. کودتایی که 61 سال پیش علیه دولت ملی دکتر محمد مصدق شکل گرفت و جامعه ایرانی را آبستن تحولاتی تازه کرد. تحولاتی که شاید مهمترین پیامد آن را بتوان انقلاب اسلامی سال 57 نامید. تحولاتی که به روشنی نشان میدهد ایران «پس» و «پیش» از کودتا با هم تفاوتهای فاحشی دارند. در گفتوگوی پیشرو با «سعید حجاریان» به بررسی فضای پس از کودتا پرداختهایم. فضایی که این فعال اصلاحطلب میگوید پس از آن سه جریان شکل گرفت. گرایش اول آنهایی که کلا «سیاستزده» شده بودند و شعر «زمستان» را برای وصف حالشان میخواند. گرایش دوم که فعالیت «نرم سیاسی» را انتخاب میکنند و از مهندس بازرگان و نهضت آزادی بهعنوان نمونه بارز این گروه نام میبرد. نهایتا گرایش سوم که بهدنبال «مشی مبارزه مسلحانه» میروند و توضیح میدهد که نیروهای این جریان جوانهایی هستند که از دل جبهه ملی بیرون آمدهاند.
روزهداران استان بوشهر در آخرین جمعه ماه رمضان برای بیان انزجار از ستمگریهای اسرائیل و حمایت از ستمدیدگان فلسطین فریاد سر دادند و خواهان رسیدن صداهایشان به جهانیان شدند. روز جهانی قدس یکی از جلوههایی است که موجب نمایش عظیم انسجام مسلمان است که به دستور امام خمینی(ره) در روز جمعه آخر ماه رمضان نام گزاری شده تا روزه داران ایران با خلق حماسه سیاسی موجب انعکاس صدای حقانیت مردم مظلوم فلسطین و...
حبیب احمدزاده داستان نویس، مستندساز، فیلمنامهنویس و محقق، در آستانه 12 تیرماه سالروز سرنگونی هواپیمای مسافربری ایرباس ایران در خلیج فارس توسط ناو وینسنس آمریکا که منجر به شهادت 290 مسافر بیگناه شد تحقیقی را انجام داده است. در این تحقیق آمده است:...
در هشت سال دولت آقای احمدینژاد ما 800میلیارددلار از نفت و فرآوردههای ناشی از آن درآمد داشتیم. از این رقم 14میلیاردش را در مسکن سرمایهگذاری کرده است. ملت نباید بگویند شقالقمر کرده، باید بپرسند بقیه را چه کردهاست؟ در عرصه توسعه جامعه، بیش از صدمیلیارددلار هزینه نشده است...
حبیب احمدزاده : اگر کسی هستی که گمان داری که در این بازی گرگان، تو نیز برگ برنده ای هستی که خودت را به مقدار فروخته ای، باید بگویم که سخت در اشتباهی. زمانه از این برگ های برنده که از همان بدو روییدن، حتی نزد خریدارانشان به برگ خزان تبدیل می شوند به خود بسیار دیده. به خود بمبی می بندی و در میان عزاداران و یا محفل و بازار مردمان فقیر منفجر می کنی و فرض می گیری که...
شاهین بهرام نژاد: از آن لحظه که پدر به شکرانۀ تولد فرزند، در بیات ترک اذان می گوید تا آندم که مادر بر سر مختک یا گاهوارۀ جگرگوشه اش لالایی می خواند یا مادامی...
اسماعیل حسام مقدم: اگر از چالش بنیادین پیش فرض های مطروحه درون این منشور با تردید بگذریم، اما نمی شود از وجه اجرایی و عملیاتی این چنین منشوری (با تقلیل گرایی) گذر نمود. به راستی در جامعه مدرنی که دولت سایه سنگین خویش را در تمام سویه های زیستی مردمانش گسترانده و بزرگترین مرجع تفسیر جهانی مردمان...
آخرین اخبار
- جايگاه معلم در جامعه خدشهدار شده است
- سپاس از کساني که آموختند و آموختن را ياد دادند
- خليج فارس و الگوي حکمراني خوب
- ماندگاري نام خليج فارس، در گرو نگاه توسعه محور به آن مي باشد
- بايد براي تراژدي ورزش بوشهر، سالها گريست
- چرا نفت و گاز، از فعاليتهاي ورزشي استان بوشهر حمايت نميکنند؟
- چهار نکته براي رابطه پايدار والدين با فرزندان نوجوان
- نگاهي به تبعيضهاي درماني در کشور / به بهانه کلنگ زني بيمارستان نفت در شيراز
- استقبال از عيد نوروز باستاني در بوشهر
- دنياي معترضان
- چاپ شعري از استاد باباچاهي در امريکا
- آقاي استاندار در مقابل لغو مجوز فستيوال کوچه بوشهر، پاسخگو باشيد
- گردشگران دره ساساني «تنگ جيز» دشت خشت کازرون
- خاطرات خدمت سربازي در سپاه دانش
- مرثيه اي براي موسيقي
پربیننده ترین
- هر ایرانی باید خارگ را ببیند
- پشت پرده انتخاب شهردار بوشهر از زبان یونس خسروانی کاندیدای اصلاح طلب شهرداری
- به احترام بیست و پنج سرباز، ایست خبردار!!!
- تدبیری بیندیشید برای نجات معلمان از قعر جدول حقوق بگیران کشور
- وظیفه دارم خواسته 60 تا 70 ساله مردم بوشهر برای منطقه آزاد را پیگیری کنم
- گزارش تصویری افتتاح دانشکده هنر و معماری بوشهر با حضور وزیر راه و شهرسازی
- مو اهرم نمی شم، می شم بنه گز
- موضوع انشا: جوانی
- ویژهنامه سوگ شادروان پرويز هوشيار ؛ نویسنده و هنرمند بوشهری
- تفکر رهاییبخش «با» و «بدون» مارکس
- خرفت خانه یا خانه سالمندان در بوشهر قدیم
- آموزه هایی از زندگی جوانمردی به نام داریوش پوربهی
- قصه ننه معصومه و معجزه رنگها
- در کوچه فستيوال بوشهر چه ميگذرد؟
- خليج فارس؛ نام هزارهاي و کهنسال