از ابتدای دهه 1370 ما فرایندی اجتماعی را آغاز کرده ایم که در آن دیگر نه تنها همه افراد در ایران پسا انقلابی متولد می شوند، بلکه جامعه ما در موقعیت پس از دوره نخست بحرانی انقلاب و جنگ که در همه انقلاب های بزرگ دیده می شود و خصوصیت آن فشار و انقباض اجتماعی است، پا به جهان گذاشته و زندگی می کنند. این نسل ها یعنی متولدین سال های 1370 و بعد، امروز اکثریت مطلق فعال و آینده جامعه ما را تشکیل می دهند چون تمام جوانان و نوجوانان بین 15 تا 25 سال را در بر می گیرند.
استان فارس به اندازه كافي روستا و سرزمين دارد؛ ما نياز به آب داريم و به همین دليل به دنبال اتصال به دریا و ساخت اسکله هستیم؛ اما قسمتی که استان ما را به خلیجفارس میرساند، منطقه حفاظتشده بینالمللی ناميبندان است. من با سركار خانم ابتكار، رئیس سازمان محیط زیست هم صحبت كردم که ایشان گفتند...
ترکان در مورد پدیده قاچاق در مناطق آزاد نیز تصریح کرد: به پدیده قاچاق از مناطق آزاد به هیچ وجه اعتقادی ندارم. فردی که عنوان کرده 90 درصد قاچاق کشور از مناطق آزاد کشور صورت می گیرد احتمالا اعداد و ارقام را نمیشناسد. آنهایی که کانتینرهای قاچاق را رد می کنند هیاهو درست میکنند تا برخی مسائل روشن نشود...
نحوه مواجهه اصلاحطلبان با انتخابات رياستجمهوري آنقدرها هم روشن و شفاف نيست كه پيش از اين تصور ميشد. عدهاي معتقدند بدون اما و اگر بايد از همين امروز اعلام كنيم كه تنها و تنها از حسن روحاني حمايت ميكنيم. در مقابل، عدهاي ديگر ميگويند تداوم حمايت اصلاحطلبان از روحاني بايد منوط به بررسي عملكرد وي و آغاز گفتوگوهاي سازنده با روحاني و دولتمردانش باشد. آنها حمايت بيچون و چرا از روحاني را معادل نفي نقد او ميدانند و معتقدند مسدود كردن راه نقد دولت با اعلام حمايت بيچون و چرا عدول از هويت اصلاحطلبانه است. هويتي كه در بطن خود نقد قدرت را دارد و در طول سالها بارها و بارها به خاطر همين نقد قدرت هزينه داده است. علي شكوريراد، دبيركل حزب اتحاد ملت ايران اسلامي از جمله كساني است كه ميگويد ما در جستوجوي كانديداي انتخابات ٩٦ نيستيم و به طور طبيعي كانديداي ما روحاني است. اما اين دليل نميشود نقايص و اشتباهات دولت را نبينيم و گوشزد نكنيم. شكوري راد همان طور كه از او انتظار ميرود صريح و بيپرده صحبت ميكند. از فرآيند انتخابات ٩٢ و چگونگي رسيدن به نام روحاني تا انتخابات مجلس و اتفاقات درون حزب اتحاد پروايي ندارد تا جزييات را بگويد و اشتباهات را بپذيرد .
پردههای کرکرهای دفتر اینبار باز هستند و آفتاب داغ عصر تابستان از لابهلای آنها فضای اتاق را روشن کرده است. در اتاق چشمم به کتابی میافتد که روی میز مقابل محمدرضا تاجیک قرار دارد و برگهای را هم میان آن گذاشته است و به یاد ندارم که علامتگذاری بود یا اینکه مطالبی را هم در آن یادداشت کرده بود. عنوان کتاب «یک روز دیگر از زندگی» اثر «ریشارد کاپوشینسکی»، خبرنگار و عکاس و نویسنده لهستانی، است که به روایت مترجم کتاب، بهرنگ رجبی در لحظه وقوع ۲۷ انقلاب در قرن ۲۱ در کشورهای محل این رویدادها حضور داشته و از طرف خبرگزاری رسمی کشور لهستان گزارش تهیه کرده است. به گفته بهرنگ رجبی، «کتاب یک روز دیگر از زندگی» از لحظه پیروزی چپها در پرتغال و اعلام آزادی تمامی مستعمرات این کشور شروع میشود. در یک لحظه ناگهان کشور آنگولا که تا صدسال قبل هیچ فرد بومیای در مناسباتش حضور نداشته با خلأ قدرت مواجه میشود و ناگهان صدها گروه از میان مردم برآمده و مدعی قدرت و دولت و حکومت میشوند و البته فصل مشترک همه آنها کشتن اروپاییهاست. در تمام طول گفتوگو همانطور که پای خود را روی پایش انداخته بود، از شکایت تلویحیاش سخن میگفت که در جایجای این مصاحبه به آن پرداخته است. گفتوگو که تمام میشود، با لبخند کمرنگی که بر لبش نقش میبندد، رو به من میکند و میگوید که میدانم بعد از این مصاحبه، نقدهای مختلفی را، هم از جریان رقیب و هم از جریان اصلاحطلبی میشنوم، اما اشکالی ندارد! حرفها را باید گفت. موقع خداحافظی چشمم به تابلو خطی میخورد که بالای میز کارش به دیوار نصب کرده، بیتی از کلیم کاشانی البته با اندکی تغییر از اصل آن: چو محرم شدی، حافظ خویش باش/ که محرم به یک نقطه مجرم شود! با تاجیک درباره آنچه در جریان انتخابات هفتم اسفند گذشت و نیز وقایع بعد از آن گفتوگو کردیم که ماحصل آن در پی میآید.
حيدر فقيه: بيابان زايي، به واقع نوعي تخريب زمين است كه در پی آن مناطق خشكِ زمین بيش از پيش خشك مي شوند و پوشش گياهي، منابع آبي و تنوع زيستي در آنها از بين مي رود و اين مخاطرات بر اثر عوامل مختلفي از جمله فعاليت هاي انساني، تغييرات آب و هوايي رخ مي دهد. پديده ی بيابان زايي در اصل، يك مشكل اكولوژيكي و محيط زيستي قابل توجه مي باشد...
این قشر که در بدترین شرایط محیطی کار می کنند اگر بنا به هر دلی چند ماهی نتوانند به سفر بروند با مشکلات عدیده مالی مواجه خواهند شد. متاسفانه پس از گذشت 60 سال از عمر گرانبهای این قشر آنان کمترین سابقه بیمه ای دارند که این بدان معناست در عمل نمی توانند...
ناهيد مولوي
هفتم اسفند كه به پايان رسيد اصلاحطلبان مست پيروزي بودند. زير توپخانههاي تخريب كه آنها را انگليسي خوانده بود با دستاني بسته و با تكرار و پا درمياني تاثيرگذارترين چهرهشان توانستند ردصلاحيتهاي گسترده را بلاموضوع كنند و با سربازهايشان ژنرالهاي اصولگرا را شكست دهند و تمام كرسيهاي پايتخت را از آن خود كنند. بيترديد هفتم اسفند ميتواند يكي از تاريخيترين پيروزيهاي اصلاحطلبان شمرده شود، پيروزياي كه بعد از دعواهاي سياسي و پرهزينه سال ٨٨ و در ادامه ٢٢ خرداد ٩٢، ميتواند كمي فضاي سياسي كشور را به سوي تعادل پيش ببرد. در اين ميان اما يك نفر هست كه كمي از فضاي پيروزي فاصله گرفته است و بيش از آنكه بخواهد از دلايل اين پيروزي مهم و اثراتش سخن بگويد به زواياي ديگري ميانديشد، زوايايي كه يا از ديد بسياري از فعالان سياسي پنهان است يا اگر برايشان رخنمايي هم كرده باشد فعلا سكوت انتخابشان است. اين روزها در سر مردي كه در روزگار اصلاحات مغزش مورد هدف گلوله قرار گرفت ايدههايي رژه ميروند كه در نظر اول شايد كمي دست نيافتني باشد اما زماني كه بحث را آغاز ميكند و همه زواياي آن را واكاوي ميكند متوجه ميشويم كه طرح اين موضوع ميتواند دغدغه همه چهرههايي باشد كه به آيندهاي متفاوت براي ايران ميانديشند. سعيد حجاريان بعد از هفتم اسفند بيش از آنكه در كنار همفكران و دوستانش از طعم پيروزي اصلاحطلبان لذت ببرد در كنار اصولگراياني ايستاده كه شكستي سخت را تجربه كردهاند و آنطور كه خودش ميگويد ميخواهد با اصولگرايان همدردي كند و اين همدردي را باز شدن دريچهاي براي گفتوگو با اصولگرايان ميداند تا بتوان يك طرح ملي را در قالب آن پيش برد و پله به پله تغييراتي بنيادين در قانون انتخابات ايران داد. افقي كه او به آن خيرهشده بسيار دور است و خودش هم در طول اين گفتوگو به آن اعتراف ميكند اما به نظر ميرسد از نگاه او زمان صحبت درباره اين مساله فرار سيده است. حجاريان ريشه مشكلات در سپهر سياسي ايران را حزب گريزي ميداند و معتقد است طرحي كه اين روزها فكرش را مشغول كرده ميتواند همه گروههاي سياسي كشور را از اصلاحطلب تا اصولگرا به تشكيل حزب وادارد تا درون احزاب افرادي ورزيده پرورش پيدا كنند. مردي كه عنوان تئوريسين اصلاحات را بر دوش ميكشد معتقد است بايد قدم به قدم فرم انتخابات در ايران را تغيير داد و در اين ميان صحبتهايش گريزي هم به قانون استاني شدن انتخابات ميزند، قانوني كه توسط شوراي نگهبان رد و مسكوت ماند. او ميگويد: در قدم اول مجلس دهم بايد قانون استاني شدن انتخابات را به صحن بازگرداند و با رفع ايراداتش آن را تصويب كند و اگر شوراي نگهبان دوباره اقدام به رد آن كرد به مجمع بفرستند و تاييدش را بگيرند. در سراسر اين گفتوگو براي ما ابهامات بزرگي ايجاد ميشد و او با صبر درمورد همهشان جواب ميداد و براي درك بهتر موضوع بارها از مدل انتخابات در اروپا، امريكا و حتي تركيه و پاكستان مثال ميآورد. حجاريان معتقد است سطح پارلمان در اداره امور كشور پايين آمده و ايجاد انتخابات حزبي ميتواند مجلس را به راس امور برگرداند و سطح سياستورزي در ايران را كه به عقيده بسياري در دهه اخير پايين آمده ارتقا بخشد. كساني كه با سعيد حجاريان هم كلام شده باشند به خوبي ميدانند به دليل وضعيت جسمي ويژهاي كه دارد صحبت طولاني برايش مقدور نيست اما اين بحث به قدري برايش مهم و اساسي بود كه زمان اين گفتوگو به دو ساعت كشيد. اگرچه اين گفتوگوي طولاني نميتواند پاسخگوي همه سوالاتي كه در ذهن مخاطبان به وجود خواهد آورد باشد اما بيترديد ميتواند آغازگر بحث جديدي در فضاي سياسي كشور باشد و به مرور تبديل به دغدغه افرادي شود كه پاسداري از نهاد انتخابات و تغيير به سوي پيشرفت در عرصه سياست ورزي را در ذهن خود دارند. مشروح گفتوگوي «اعتماد» با سعيد حجاريان را در ادامه بخوانيد.
عبدالله رمضانزاده، سخنگوي دولت اصلاحات در تحليل شرايط فعلي كشور روي حفظ ائتلاف اصلاحطلبان و اعتدالگرايان تاكيد ميكند و ميگويد جامعه از اين ائتلاف استقبال كرده و خواهان تداوم است. به همين دليل نيز در گفتوگويي كه «اعتماد» دارد اعلام كرد در موضوع رياست مجلس بين عارف و لاريجاني گفتوگو صورت ميگيرد و در نهايت همكاري و ائتلاف در گفتوگوي اين دو نفر شكل خواهد گرفت و نتيجه مباركي خواهد بود. رمضانزاده به وضعيت دولت روحاني هم پرداخت و شرط رايآوري او در سال ٩٦ را خروج از محافظهكاري، توجه بيشتر به جامعه و ترميم كابينه دانست.
«چه باید کرد؟» این پرسش همیشگی یک نیروی سیاسی است اما بیشک برای سیاستورزان داخل و خارج از ساختار و نهادهای رسمی قدرت، پژواک و البته پاسخی متفاوت دارد. اصلاحطلبان در سال ٩٤ از منظر یک نیروی سیاسی خارج از نهادهای رسمی قدرت در برابر این پرسش قرار داشتند و اکنون و در پی رخداد شگفتآور هفتم اسفند- پس از قریب به یکدهه - از منظر دیگری در برابر آن قرار گرفتهاند. با عباس عبدی در اینباره به گفتوگو نشستیم.
در یکی از خیابانهای خوب تهران توقف کردم. وارد آپارتمانی شدم که چیدمان بخش اعظم آن کتاب و تابلوهای نقاشی بود. تا چشم کار میکرد، کتاب دیده میشد. یک تابلوی بزرگ نقاشی هم از یک خانواده بالای شومینه نصب شده بود و میز کاری که کنار یک پنجره دلباز قرار داشت. گفتوگو را با مراد ثقفی، مدیرمسئول نشریه «گفتوگو» آغاز کردیم؛ نشریهای که به تبع تفکرات مدیرمسئول خود، تهمایههای چپی دارد و به مباحث روشنفکری دراینباره میپردازد. اما بحث ما درباره تبیین هویت اصلاحطلبی بود. در میانههای مصاحبه، بحثمان تقریبا به چالش کشیده شد، از آنجا که او معتقد بود اصلاحطلبان هنوز مبانی تفکری چپ را یدک میکشند. این چالش بر سر تحقق مبانی سوسیالیسم یا تفکرات راست در ایران ادامه یافت. اگرچه همه این مباحث را به اجبار نیمهکاره رها کردم؛ چون زمان لازم برای هرکدام از مباحث در آن مجال فراهم نبود. جانمایه سخنان او تعریف عدالت بود، بهمثابه یکی از راهکارهای تدقیق هویت اصلاحطلبی. بااینحال صحبت از کلیگویی و نقد آنچه حاکم است؛ فراتر نرفت. مصاحبه که تمام شد من را دعوت کرد تا به «پیج» خرید از دستفروشان در اینستاگرام بپیوندم. یاد چپهایی افتادم که از طبقه بورژوازی برخاستند: مانند سلف صالحشان انگلس؛ آنها که داعیه طرفداری از پرولتاریا را داشتند.
ماحصل این گفتوگو را در پی میخوانید.
با توجه به فراگیر بودنمان و توانمند بودنمان و فعالیت های گسترده ای که در سطح کشور و استان ها و شهرها داریم فکر می کنم بتوانیم کسانی را که حامی دولت هستند و از مردم هستند و به نظر مردم احترام می گذارند کمک کنیم تا وارد مجلس شوند تا در جهت تحقق برنامه های...
روزهای ثبتنام انتخابات مجلس دهم فرا رسید و احتمالا در این چند روز، شاهد تحرک نسبی در فضای سیاسی کشور خواهیم بود. با اینکه برخلاف ادوار گذشته و در فاصله حدود دو ماه تا روز انتخابات مجلس و خبرگان رهبری، فضا هنوز انتخاباتی نشده، اما بههرحال، دیر یا زود جریانهای سیاسی و داوطلبانی که امکان حضور در مرحله نهایی را مییابند باید برای گفتوگو با مردم درباره انتخابات پیشِرو آماده شوند. احمد شیرزاد، از فعالان سیاسی اصلاحطلب که سابقه نمایندگی مجلس ششم و عضویت در شورای مرکزی حزب مشارکت را در کارنامه دارد، در گفتوگو با «شرق» درباره راههای رساندن پیام اصلاحطلبان و نامزدهای آنان به مردم نکاتی را بیان کرد که در ادامه میآید.
تحصن غیرقانونی آنها که مخالف برجام بودند، پایان یافت، اما این پایانی بر تحرکات گروههای تندرو نخواهد بود؛ چراکه آنها همزمان با رویکارآمدن دولت روحانی، حساسیت مضاعفی به موضوعات سیاست خارجی پیدا کردند؛ آنقدر که با هر حرکت تیم سیاست خارجی، به خیابان میریزند و شعار میدهند. گاهی هم در سفارت سابق آمریکا نشست برگزار میكنند. با ابراهیم اصغرزاده، یکی از دانشجویانی که روزگاری از دیوار همین سفارت بالا رفته؛ به گفتوگو نشستم، دانشجویی که عضوی از جمعی بود یكی از ستونپایههای سیاست خارجی ایران پس از انقلاب بود و در زمان خود پشتیبانی خیایانی مردم را هم پشت سر داشت. حالا بعد از ٣٧ سال عدهای قصد دارند در هر مناسبتی سیاست خارجی را خیابانی و از آن حرکت انقلابی گرتهبرداری کنند. گروهی که دیدگاهشان در سیاست خارجی در آخرین انتخابات تنها پشتیبانی چهار میلیون نفر را برانگیخت، درصدد تحمیل نظر خود به اکثریت هستند. بااینحال ابراهیم اصغرزاده معتقد است اگر دولت راهبرد مشخصی برای تثبیت دستاوردهای توافق هستهای نداشته باشد، بازی را خواهد باخت. او میگوید: تردید نکنید امکان بازگشت ورژنهای گوناگون پوپولیسم وجود دارد؛ یعنی اینگونه نیست که بگوییم با انتخابات ٩٢ از پوپولیسم احمدینژادی یک گسست قطعی داشتهایم و دیگر به آن تن نخواهیم داد.
ناصر علیخواه: اگر بتوانیم فرزندانمان را به مهارت پرسشگری مجهز کنیم و به آن ها بیاموزیم که طرح پرسش، کلید دست یابی به پاسخ های بزرگ است، راه پر پیچ و خم آموختن را برایشان هموار کرده ایم. شاید دکتر روحانی رئیس جمهور نیز با پی بردن به همین نقیصه در سیستم آموزشی بود که در جشن آغاز سال تحصیلی جدید، دانش آموزان...
مولود حاجيزاده/ اين روزها رفت و آمدش به تهران بيشتر به كارهاي شخصياش محدود ميشود تا براي سخنراني؛ اواخر خردادماه بود كه «محسن رناني» در تارنماي شخصي خود اعلام كرد كه پس از يك سال كه هفتهاي يك سخنراني در كشور داشت، تا پايان سال ٩٤ در هيچ كجا سخنراني نخواهد كرد. با اين حال به بهانه انتشار نسخه كامل كتاب «اقتصاد سياسي مناقشه اتمي ايران» كه نيمه نخست سال از طريق تارنماي رسمياش منتشر شد، در تهران به گفتوگو با استاد اقتصاد دانشگاه صنعتي اصفهان نشستيم. در دفتري كه در آن خبري از فضاي سنگين همايش ها و مراسم هاي اقتصادي كه طي سالهاي قبل در آن به سخنراني مي پرداخت نبود.شروع گفت و گو در خصوص موضوع كتاب بود؛ از مساله نفت در خاورميانه گرفته تا نظريه جنگ خداحافظي در اين منطقه؛ موضوعي كه به عقيده او از ابتدا غرب به واسطه آن هدف مشخصي را در خاورميانه دنبال ميكرده است. البته اين گفتوگو به نظريات مطرحشده در كتاب محدود نماند و به مسائل جاري اقتصاد ايران نيز كشيده شد. صحبت از بحران اقتصادي و سياسي در كشور ميشود كه همين موضوع پاي مسائل اجتماعي و موضوع آب را هم به بحث باز ميكند. اما به اعتقاد رناني براي عبور از تمام اين مسائل و بحرانها كه كشور را در معرض آسيبي بزرگ قرار دادند، تنها يك گزينه پيش رو قرار دارد و آن باز شدن فضاي گفتوگو ميان جامعه و نظام است، فضايي كه سالهاست بسته است. او در عين حال برمبناي نظريات نهادگرايي خود بر لزوم فعال شدن نهادهاي مدني در جامعه نيز تاكيد دارد؛ نهادهايي كه براي ايجاد جريان گفتوگو در جامعه، نهتنها يك نياز كه يك الزام هستند. مشروح اين گفت و گو را در اينجا مي خوانيم.
موسیقی بوشهر، موسیقی ای است که از تمام موسیقی های هند، آفریقا، ترکی، لری، ردپایی وجود دارد و تاثیر خودشان را به واسطه مدت کوتاهی که در بوشهر بوده اند باقی بگذارند و این پتانسیل دست ما را باز گذاشته است که موسیقی بوشهری را جهانی کنیم و خیلی هم جواب داده است موسیقی ایرانی پتانسیلی برای جهانی شدن را دارد ولی باید افرادی باشند و بیایند و این را تجربه کنند و کار کنند...
رفتار اجتماعی مردم در شبکههای موبایلی از قواعد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه نشأت میگیرد
استاندار بوشهر گفت: در این شرایط منطقه، ناحیه و استانی که با فاصله جغرافیایی، جدارهای طبیعی و مرتفعی از این تاسیسات و آلایندگی ها جدا هستند ادعا می کنند عوارض آلایندگی مشترک است که این امر را سخن نیکویی نمی دانیم. وی بدون اشاره به نام استانی خاص در این زمینه اظهار کرد: مردم میزبان این صنایع 20 سال سختی آلایندگی ها را با...
متاسفانه در سالهای گذشته علیرغم فشارهایی که برای بهکارگیری نیروهای بومی در پارس جنوبی وارد شده بود، تلاش چندانی برای ایجاد رشتههای مرتبط با این صنایع در دانشگاههای استان صورت نگرفت. این موضوع سبب شده بود تا متقاضیان کار استان بوشهر مهارت لازم برای اشتغال بخشهای فنی و تخصصی در ...
از آنجا که حوادث بوشهر و محاصره جنوب از سوی انگلیسیها فاصله زمانی چندانی با ما ندارد، فیلمنامه براساس حوادث تاریخی و آنچه واقعاً اتفاق افتاده نگاشته شده. با وجود این شهنواز و گروه سازنده حدود یک سال در بوشهر و خطهتنگستان به تحقیق پرداختند و با ...
طرح نو- لیلا مهداد| آدمی در تمام دورههایی که روی این کرهخاکی زندگی کرده، همیشه و در همهحال نظارهگر اتفاقات و رویدادهای طبیعی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بوده و هست که گاهی برخی از آنها یا بیشترشان از کنترل خارج بوده و بیشتر افرادی که درگیر چنین رویدادهایی بوده یا هستند، در مقابل این حوادث و اتفاقات، خود را ناتوان تصور کرده و میکنند. از اینرو، آدمی گاه به ستیز با این اتفاقات پرداخته و گاه خود را تسلیم شرایط کرده و این نکته را به خود متذکر شده است که «این سرنوشت توست و کاری از تو برنمیآید و باید همینگونه روزگار بگذرانی». تقدیرگرایی بیشتر در پیامدهای اجتماعی و سیاسی منفی نمود پیدا میکند و آنچه اجتماع را به تقدیرگرایی و تسلیم وا میدارد، درحقیقت تنبلی، کاهلی و بیایمانی به قدرت درونی خود است. درواقع فردی که خودباوری ندارد، در برابر زندگی تسلیم میشود و حاضر نیست تغییری در خود و سرنوشت خود ایجاد کند. البته در طول تاریخ اینگونه برداشت شده و نگاه به زندگی، توسط حاکمان گسترش یافته و از نظر کارشناسان امر سبب این بوده که با توسعه و گسترش این نوع نگاه، بتوان رعایا را بیشتر تحت فرمان خود نگه داشت. به همین دلیل این تفکر و بینش، توسط آنها، تقویت شده است. به هر روی تقدیرگرایی «پدیدهای اجتماعی» است که در تجربههای تاریخی و مسائل سیاسی ریشه دارد و هنوز هم در ساختار اجتماعی ایران میشود آن را دید. وجود چنین پدیدهای، این سوال را مطرح میکند که چرا این باور تا به حال در اندیشه اجتماعی ایرانیان باقی مانده است؟ برای رسیدن به پاسخ این سوال، گفتوگویی با محمدمهدی جعفری، دین پژوه، انجام دادهایم و پرسشهایمان را با او مطرح کردهایم. آنچه در ادامه میآید، شرح پرسشهای ما و پاسخهای اوست.
شرق: اول کتاب «گفتهها»ی ابراهیم گلستان سه جمله هست، یکی «سخن بیار زبانآوری مکن» از سعدی، دومی «بدان چهجور ببینی» از لئوناردو و سومی «هیچ باشم اگر نکتهسنج نباشم» از نمایشنامه «اتللو»ی شکسپیر. این سه جمله را بر پیشانی کتاب «گفتهها» شاید بتوان عصاره حیات فکری و ادبی و هنری گلستان تا به امروز دانست. این سه جمله، همچنین کلیدی میتواند باشد برای ورود همراه با نکتهسنجی و نگاه انتقادی به نوشتهها و آثار سینمایی گلستان تا حتیالمقدور مصون بمانیم از دوقطبی معروف «لعن» و «ستایش» که غالبا گلستان را از یکی از این دو حد افراطی دیدهاند و سنجیدهاند. یا او را ستایش کردهاند و از او اسطوره ساختهاند و میراث او را به «زبانآوری» و «تکنیک» تقلیل دادهاند و یا او را دشنام دادهاند صرفا به این دلیل که به راههای متعارف نرفته است. خواندن گلستان با آن عقلانیت انتقادی توأم با نکتهسنجی که شیوه خود اوست در خواندن دیگران، هنوز آنطور که باید آغاز نشده است. خواندن هیچکس شاید هنوز آنطور که باید آغاز نشده است و از اینروست که سنت انتقادی ما هنوز بر مدار «لعن» و «ستایش» میگردد و بر مدار تکرار آنچه پیشترها در رد و انکار و یا تأیید کسی گفتهاند. اینجا مقصود از الگوقراردادن شیوه مواجهه گلستان با اتفاقها و آدمها و آثار هنری، شیوهای مبتنی بر نپذیرفتن آنچه همه میگویند و تنندادن به تکرار گفتههای دیگران، پذیرش بیچونوچرای دیدگاههای او نیست. اتفاقا برعکس، گلستان را جا دارد به همان عیاری بسنجیم که او خود دیگران را با آن سنجیده است و او را در قامت «آدم»ی ببینیم در قدوقامت طبیعی که در یکی از حساسترین مقاطع تاریخ ایران زیسته و کوشیده است بهجای پاگذاشتن بر راههای رفته، راه تازهای بگشاید و با ذخیرهای پربار از ادبیات و هنر ایران و جهان، چیزی را ایجاد کند که پیش از آن موجود نبوده است. حاصل کار قطعا میتواند مورد ارزیابی انتقادی قرار بگیرد، نه به این معنا که بگوییم عالی است و فقط چندجایش اشکال دارد و یا برعکس، مردود است و فقط چند نکته قابل توجه در اینجا و آنجایش میتوان یافت، نه، خواندن جدی گلستان مستلزم کشف ایده مرکزی او در آثارش، کشف سبک، نه در معنای زبانآوری و اینکه نثرش فلان است و بهمان، و مواجههای دقیق با این سبک و آن ایده مرکزی است و این همان کاری است که میگویم هنوز نهفقط درباره گلستان که درباره هیچ نویسنده دیگری آنطور که باید انجام نشده است.
چندی پیش نشر کلاغ سه کتاب ابراهیم گلستان را تجدید چاپ کرد. یکی کتاب «گفتهها» که مجموعهای است از مقالهها، گفتارهای گلستان بر چند فیلم مستند به کارگردانی خودش، سخنرانی مفصل او در دانشگاه شیراز و گفتوگوی بلند قاسم هاشمینژاد با او درباره داستانهایش.
دو کتاب دیگری که از گلستان تجدیدچاپشده ترجمههای اوست از «هکلبری فین» مارک تواین و کتاب «کشتیشکستهها» که ترجمههای گلستان است از چند قصه کوتاه استفن کرین، ویلیام فاکنر، استفن وینسنت بنه، آنتوان چخوف و ارنست همینگوی. گفتوگویی که میخوانید بهمناسبت همین تجدیدچاپها انجام شده است. گلستان کمی پیش از انجام این گفتوگو به دعوت آکادمی فرانسه در رم، به این شهر رفته بود تا در نشستی که این آکادمی برای او و آثارش برگزار کرده بود شرکت کند. گفتوگوی پیشِ رو، پس از بازگشت گلستان از رم انجام شد. گلستان چنانکه در این گفتوگو میگوید سالهاست که قصه ننوشته و در عوض دو کتاب چاپ نشده دارد که هر دو نوشتههایی مستند هستند از آدمهایی که واقعا وجود داشتهاند و وقایعی که واقعا اتفاق افتادهاند و این عجیب نیست وقتی به یاد آوریم که گلستان روزگاری در سینما مستندهایی ساخته است که برخی از آنها هنوز هم جزء بهترین مستندهای تاریخ سینمای ایران بهحساب میآیند. مستندهایی که صرفا نشاندادن واقعه نبودهاند بلکه «دیدِ» سازنده و «چهجوردیدن» در تار و پود آنها تنیده شده و از طریق سبک، خود را به نمایش گذاشته. گلستان در جایی از گفتوگوی پیشِ رو میگوید: «واقعیتهایی که اتفاق افتاده آنقدر فوقالعاده و انترسان است که قصهنوشتن ضرورتی ندارد.» گفتوگو با ابراهیم گلستان را میخوانید.
صادق چوبک آدم خیلی خوبی بود. خیلی خیلی خوب بود. باز تکرار میکنم که خیلی خیلی خوب بود و نگذاشت آنجور که اشخاص هدایت را آخر سر خراب کردند، او را هم خراب کنند. خودش را محکم گرفت و نگذاشت کسی به او دست بزند. چوبک خیلی برای من عزیز بود. ..
دچار ناامنی شغلیاند؛ دنبال مدرک بالاتر میروند
دبیرکل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه ها اظهارداشت: به تعبیر رییس دولت اصلاحات اگر در انتخابات گذشته مشکلی هم پیش آمده تا چند سال دیگر می خواهیم آن را استخوان در زخم نگه داریم انتخابات تمام شد و امروز برای خلق حماسه سیاسی به آشتی ملی نیاز داریم...
در چند سال اخیر اتفاقهای خوبی برای عکاسان بوشهری افتاده است. در نقاط مختلف استان نمایشگاهها و کارگاههایی برپا شد که علاقمندان زیادی هم از آنها استقبال کردند اما هنوز ما یک مرکز جامع برای آموزش رشتههای مختلف هنری از مبتدی تا حرفهای نداریم...
برآوردهکردن مطالبات گروههای مختلف و اقلیتها، از وعدههای حسن روحانی بود؛ روحانی برای تحقق وعدههایش حجتالاسلاموالمسلمین علی یونسی را بهعنوان دستیار ویژه در امور اقلیتها و اقوام معرفی کرد. بخش عمدهای از خواستهای اقوام و اقلیتهای ایرانی، بیدلیل، تبدیل به «تابو» شدهاند. وزیر اطلاعات دوران اصلاحات، کسی که از فرآیند «تابو»سازیها آگاه است و بهترین راه برای مقابله با آن را میداند، بهترین گزینه رییسجمهوری برای عمل به یکی از وعدههای انتخاباتیاش بود. علی یونسی معتقد است دولت یازدهم تا همین جای کار هم، قدمهای بلندی در برآوردهکردن مطالبات اقوام و اقلیتها برداشته؛ اما بهدلیل گستردهبودن مسایل است که این اقدامات هنوز به خوبی قابل لمس نیست. دستیار ویژه رییسجمهوری یک وظیفه مهم دیگر نیز دارد و آن، مقابله با تندرویهاست. او معتقد است باید در دو جبهه با تندروی جنگید، در داخل با آنهایی که با ایجاد اختلاف بین شیعه و سنی علیه مصالح ملی گام برمیدارند و در منطقه با کسانی که نان از قِبَل تندروی وخشونت میخورند.
معتقدم اصلاحطلبان نباید انفعالی عمل کنند. جریان اصلاحات اگر بتواند با حفظ اصول و هویت خویش در مسیر تعامل با جریانات معتدل، خواه اصلاحطلب و خواه غیرآن، اقدام کند به نفع کشور است. لکن اصلاحطلبان که از پشتیبانی طیف وسیعی از جامعه برخوردارند نباید کاری کنند تا مقبولیت اجتماعی آنها نزد مردم، کاهش یابد. ..
آخرین اخبار
- جايگاه معلم در جامعه خدشهدار شده است
- سپاس از کساني که آموختند و آموختن را ياد دادند
- خليج فارس و الگوي حکمراني خوب
- ماندگاري نام خليج فارس، در گرو نگاه توسعه محور به آن مي باشد
- بايد براي تراژدي ورزش بوشهر، سالها گريست
- چرا نفت و گاز، از فعاليتهاي ورزشي استان بوشهر حمايت نميکنند؟
- چهار نکته براي رابطه پايدار والدين با فرزندان نوجوان
- نگاهي به تبعيضهاي درماني در کشور / به بهانه کلنگ زني بيمارستان نفت در شيراز
- استقبال از عيد نوروز باستاني در بوشهر
- دنياي معترضان
- چاپ شعري از استاد باباچاهي در امريکا
- آقاي استاندار در مقابل لغو مجوز فستيوال کوچه بوشهر، پاسخگو باشيد
- گردشگران دره ساساني «تنگ جيز» دشت خشت کازرون
- خاطرات خدمت سربازي در سپاه دانش
- مرثيه اي براي موسيقي
پربیننده ترین
- قصۀ پرغصۀ افغانستان و آیندۀ این کشور
- معماری بومی بافت تاریخی بندر بوشهر
- پشت پرده الحاق استان فارس به خلیج فارس از زبان یک نماینده مجلس + اسناد
- وظيفه اصلاحطلبان جلوگيري از درگيري است
- شهر باستانی توج و روستای "زیرراه" بوشهر
- دکتر جعفر حميدي؛ محبوب و ممتاز
- خليج فارس؛ نام هزارهاي و کهنسال
- ۶۰۰ چادرگروهی و کانکس برای اسکان گردشگران نوروزی در بوشهر ایجاد شد
- هفته نامه نسیم جنوب شماره 716
- «فكر تاريخي» درك عميقي از پرسشهاي تاريخي
- در ادبيات جنوب زندگي و زباني خاص جريان دارد
- مو اهرم نمی شم، می شم بنه گز
- آغاز طرح نخبهپروری امید اجتماعی در روستاهای محروم استان بوشهر
- گزارش تصویری یازدهمین سالکوچ منوچهر آتشی در بوشهر (2)
- خنداندن و خوشحال کردن مردم در اين شرايط اقتصادي، سخت شده