شرق: میگوید: «دلودماغی برای مصاحبه ندارم.» اسفندماه برای «سیدحسن خمینی» با خبر مرگ عزیزانش عجین شده؛ یکروز پدر، یکروزمادربزرگش، همسر امام و حالا درگذشت داییاش صادق طباطبایی. خبر مرگ صادقخان که میآید، زمان هماهنگشده برای گفتوگو جای خود را به مراسم تشییع پیکر داییصادق میدهد و حالا باید در دقیقه٩٠ سالنامه «شرق»، راهی قم شوم تا دیدار با یادگار امام میسر شود. گفتوگو از اسفند و حادثه فوت پدر آغاز میشود و مرور خاطرات پسر. میگوید که همزمانی سخنرانی انتقادی و معروف سیداحمد با حادثه ازدستدادنش باعث شد تا تحلیلهای متفاوتی بر این ماجرا برود. به ماجرای حمله به سخنرانی سیدحسن در حرم امام که میرسیم، درباره توضیح نوع واکنش خود با آن حوادث به این نکته بسنده میکند که نه آنروز و نه حالا در حوادثی اینچنین نمیخواهد که بیاخلاقی در جامعه رواج یابد. درباره ورودش به سیاست توضیح مقدماتی میدهد و با گفتن اینکه در لحظه تصمیم میگیرد، میگوید: «بسته به اینکه شرایط چه تغییری میکند و چه چیزی پیش میآید، تصمیم میگیرم.» حسن خمینی کمتر عادت به مصاحبه دارد و مجموع گفتوگوهای او از دهه٨٠ به اینسو، شاید به تعداد انگشتان دودست نرسد، آنهم درباره موضوعات تخصصی مثل فقه یا دیدگاهها و اندیشههای امام. همین موضوع کار را برای من سختتر کرده بود. اینکه باب گفتوگو را چگونه باید باز کنم تا از آن کلیشهها فرار کرده باشم. آزادراه تهران- قم را در حالی بهسرعت پشتسر میگذاشتم که مسیر سوالات در ذهنم را مدام تغییر میدادم. ١٥کیلومتر مانده به قم، هنوز بنرهای خوشامدگویی به حسن روحانی در جاده خودنمایی میکرد. از عوارضی که عبور کردیم، پرسانپرسان به خیابانهای پشت حرم راهنمایی شدم که عبور، تنها برای تاکسیها مجاز است؛ چیزی شبیه به خطویژه. از کوچهپسکوچههای تودرتو که گذشتیم، از رهگذری آدرس را پرسیدم. دو ساختمان روبهروی هم را نشان داد که یکی دفتر بود و دیگری منزل. این همان منزل مرحوم سیداحمد خمینی بود که کمی آنسوتر از آن هم دفتر آیتالله نوریهمدانی، از مراجع تقلید واقع شده بود. بهسوی منزل و سالنی راهنمایی شدم که تمام دیوارهایش با قفسههای قدیمی فلزی پرازکتاب پوشانده شده بود. گاهی روی قفسهای تصویری از امامخمینی و سیداحمد در کنار هم دیده میشد و پایین یکی از آنها هم تصویر فرزند بزرگ سیدحسن- که به یاد پدر او را احمد نام گذاشته است-وجود داشت. تا چشم کار میکرد، کتاب بود که وسوسه و شوق خواندن به دل میانداخت. در کنار مبلمان ساده، مثل همه روحانیون، یک چوبرخت بود با چند عبای قهوهای، سورمهای و عمامه مشکیرنگی که در راس آن قرار داشت. در آن سالن بزرگ، میزهایی هم بهتناوب وجود داشت که تمام آنها با کتاب پر شده بود. یک میز مخصوص فلسفه، یک میز مخصوص اصول و...، یک اتاق دیگر هم در گوشه دیگر سالن وجود داشت که آن هم به همین سبکوسیاق چیده شده بود. البته تا جایی که در آن زمان کوتاه فرصت دیدن وجود داشت، یک صندلی سبز بود و اطراف آن مثل دانشجویی که امتحان داشته باشد، پر بود از کتابهای باز و نیمهباز. سیدحسن خمینی پای هرکدام از این میزها مطالعه میکند و مینویسد و کتاب «فرهنگ جامع فرق اسلامی» خود را هم ظاهرا در همان اتاق کوچک به رشته تحریر درآورده است. وسایل پذیرایی روی میز، حلوا بود و خرما. حسن خمینی با سلام بلندبالایی وارد سالن شد، عبایی را از روی چوب رخت به دوش انداخت و در مقابل من نشست. شلوغی دیدوبازدیدهای ناشی از فوت دایی صادق باعث شد که گفتوگو خیلی سریعتر از آنچه که فکرش را میکردم به پایان برسد. برای انجام مراحل فنی گفتوگو به دفتر، یعنی ساختمان مقابل منزل سیداحمدآقا راهنمایی شدم. رییس دفتر او، آقای احسانی تمام مدت را مشغول برنامهریزی برای مراسم ختمی بود که قرار بود فردای آنروز در قم برای یادبود مرحوم صادق طباطبایی برگزار شود. کارتهای دعوت برای بیوت مراجع در حال ارسال بود؛ یکی برسد به دفتر آقای صافی، یکی برسد به دفتر آقای وحیدخراسانی و... . شلوغی اسفند و شلوغی تدارک مجلس فاتحه در این ساختمانها، به حالوهوای عید این خانه انگار غبار غم پاشیده بود.
در ادبـيـات فارسي جشن نوروز را، مانند بسياري ديگر از آيـيـن ها، رسم ها، فرهنگ ها و تمدن ها به نخستين پادشاهان نسبت مي دهند. شاعران و نويسندگان قرن چهارم و پنجم هجري، چون فردوسي ،منوچهري، عنصري، بـيـروني، طبري، مسعـودي، مسکويه، گرديزي و بسياري ديگر که منبع تاريخي و اسطوره اي آنان بي گمان ادبـيـات پـيـش از اسلام بوده، نوروز و برگزاري جشن نوروز...
روزنامه جمهوری اسلامی مصاحبه ای مفصل با علی اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام انجام داده که گزیده هایی از ان را می خوانید:
بعد از فوت مرتضی پاشایی و حضور گسترده مردم در مراسم تشییع او، برخی گفتند این پدیده، پدیدهای غیرسیاسی است، اما برخی هم گفتند که سیاسی است. از همان ابتدا اختلافنظر وجود داشت؛ برخی گفتند این اتفاق دلالتهای سیاسی دارد و برخی گفتند که نشانه سیاستزدایی است. طرفداران این نظریه که این حرکت، حرکتی غیرسیاسی است، گفتند جوانها طرف موسیقی پاپ و مسایل شخصی خودشان رفتهاند و به مسایل سیاسی توجه ندارند و خوانندهای که از سطح محبوبیتی برخوردار بوده، فوت کرده است و طرفدارانش در مراسم خاکسپاری او بیرون آمدهاند. توضیح عدهای که این کار را غیرسیاسی میدانند، این است که ذات این کنش کاملا غیرسیاسی و نشاندهنده غیرسیاسیشدن جامعه است، اما در مقابل، برخی دیگر معتقدند این یک نوع رویکرد است که جوانان نسبت به مسایل خودشان دارند. توضیح این عده آن است که جوانها به یک نحوی خودابرازی میکنند و علایق خود را در جامعه به منصه بروز و ظهور درمیآورند و در واقع این امر، حرکتی سیاسی است. با «محمدامین قانعیراد»، رییس انجمن جامعهشناسان ایران، درباره این گفتوگو کردهایم که رویههای تازه کنش جوانان در عرصه اجتماع که بیش از همه در شبکههای اجتماعی قابل مشاهده است، از کجا آغاز شده و دلایل ایجاد این فضای عمومی تازهای که در شبکههای اجتماعی و پس از آن در مراسم خوانندهای مانند پاشایی نمود یافته است، چیست؟ آیا جامعه سیاسی شده است یا در آن سیاستزدایی را میتوان دید. قانعیراد فضای ایجادشده را از پیامدهای آنچه در پنجسال گذشته در جامعه ایران رخ داده، میداند.
تعدادی از فعالان و دوستداران فرهنگ و هنر بوشهر با صدور بیانیه ای حمایت خود را مبنی بر اجرای کنسرت گروه موسیقی "لیان بوشهر" اعلام کردند. اینک در این شرایط که پس از ۱۶ سال قرار است، گروه لیان در بوشهر به هنرنمایی پرداخته و پیام آور شادمانی و شادابی برای دوستداران موسیقی محلی بوشهر باشد، پشتیبانی کامل خود را از برگزاری کنسرت گروه لیان اعلام کرده و از مقامات مسئول استان بوشهر...
اي كاش آموزش و پرورش و فرزندان كشور ما بتوانند وقت و عمرشان را به بهترين وجه صرف كنند ولي اين يك آرزوست
راضیه زرگری: شادی و سرخوشی در جامعه ما تا حد زیادی مذمت شده و مطرود است. مردم ایران بیشتر از اینکه با شادی و مناسبتهای شادیآفرین عجین باشند، با غم، اندوه و تراژدی رابطه برقرار میکنند. اصغر مهاجری، جامعهشناس و استاد دانشگاه معتقد است این موضوع به احساس ناامنی که در ایرانیها نهادینه شده برمیگردد. مردم به اندازهای که شاد میشوند آن را بروز نمیدهند. بلکه پنهانش میکنند. آنها اساسا یاد نگرفتهاند که دستهجمعی شادی و خوشحالی کنند. حتی ملودیهای شادی ایرانیها هم بوی غم دارد. گفتوگوی ما با این جامعهشناس را در ادامه میخوانید...
بچههای پیش از دهههای80 و 90 احتمالا تصور چندانی از تکفرزندی ندارند؛ بهخصوص بچههای دهه60 که مقارن با سیاستهای افزایش جمعیت بودند. اما در حال حاضر، یک بررسی اجمالی در یک کلاس درس میتواند جمعیتی قابلتوجه از کودکان تکفرزند به دست دهد. به نظر میرسد حالا دیگر بچهها به تکفرزندها با تعجب نگاه نمیکنند و این پدیده بخشی از سبک زندگی افراد شده است. با «امید علیاحمدی»، جامعهشناس و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد در مورد پیامدهای تکفرزندی در جامعه گفتوگو کردهایم:
حدود ٣هفته پس از مرگ مرتضی پاشایی، خواننده پاپ ٤نفر از جامعهشناسان و محققان حوزه مطالعات فرهنگی و اجتماعی گردهم آمدند تا پیامدهای اجتماعی و فرهنگی مرگ او را بررسی و تحلیلی جامعهشناختی درباره پدیده «مرتضی پاشایی» ارایه کنند. نشستی که در آن تحلیلها و دیدگاههای متفاوت و بعضا حتی متضاد با...
اعتماد: تا ريخ نقش بنياديني در تفكر بشر دارد. اين مفهوم با مفاهيمي چون عمل انساني، تغيير، تاثير شرايط مادي در امور انساني و واقعه تاريخي در ارتباط است و امكان «كسب تجربه از تاريخ» را پيش روي ما قرار ميدهد. تاريخ همچنين از طريق درك نيروها، انتخابها و شرايطي كه ما را به لحظه حال رساندهاند باعث ميشود اكنون خود را بهتر بشناسيم. بنابراين جاي شگفتي نيست كه فيلسوفان هرازچندگاهي به بررسي تاريخ و طبيعت دانش تاريخي بپردازند. تمام اين مسائلي كه مطرح كرديم ميتوانند در بدنه واحدي به نام «فلسفه تاريخ» جمع شوند. فلسفه تاريخ امري چندوجهي است و از تحليلات و استدلالات ايدئاليستها، پوزيتيويستها، اهل منطق، متكلمان و ديگران تشكيل شده است. از طرف ديگر فلسفه تاريخ بين اروپاييان و انگليسي- امريكاييها و بين هرمنوتيك و پوزيتيويسم در حال كش و قوس است. ارايه يك تصوير واضح از تمامي نظرات درباره «فلسفه تاريخ» همانقدر ناممكن است كه تعريف رشتهيي علمي و شامل همه اين رويكردها. تصور اينكه هنگام بيان عبارت «فلسفه تاريخ» به سنت فلسفي خاص اشاره ميشود، تصور غلطي است چون مكاتب مطرح در اين حوزه به ندرت با هم به تفاهم ميرسند. به تازگي كتاب «فلسفه تاريخ» تاليف دكتر فياض زاهد كه بهتازگي از سوي انتشارات دانشگاه آزاد اسلامي منتشر شده، ميكوشد تصور غلط از محدوديت فلسفه تاريخ به سنت فلسفي خاص را نشان دهد. اين كتاب با مفاهيم اساسي و بنياديني در ارتباط با مقولههاي مختلفي كه با درك مفهوم فلسفه تاريخ مرتبط است، سروكار دارد. مولف معتقد است، بدون تبيين دقيق اين مفاهيم نميتوان تصوير مناسبي از اين پرسشها ارايه كرد. سير ادواري تاريخ يا موضوع علميت تاريخي، رويكردي تاريخي اما تحليلي فلسفي را با خود دارند. در اينجا پيوندي عميق ميان دادههاي تاريخي و فلسفي وجود دارد. اينكه آيا تاريخ تكرارپذير است و امكان ادواري بودن دارد، گاهي ميتواند از طريق درك و تحليل دادههاي تاريخي و البته با قطعيتي فلسفي فهم شود. در اينجا علميت تاريخي، تلاش براي اثبات اين حقيقت است كه ميتواند با روشهاي مختلف و با استفاده از ابزارها و متدهاي علمي قطعيت يابد. اما بحث درباب علميبودن يا انتزاعيبودن محورها و كليات تاريخي به سادگي پايانپذير نيست. اين كتاب ميكوشد نشان دهد اگر مراد از علميبودن تاريخ پوزيتيويستي ديدن رويدادهاست كه بهنظر چنين نميآيد اما اگر مراد تكرارپذيري در شرايط يكسان است، شايد نتوان با علميتانگاري صرف آن را توجيه كرد. نويسنده حتي نشان ميدهد تلاش پوپر و ديگر طرفداران علميت تاريخي نميتواند پاياني بر اين مجادلات باشد، اما امروز تاريخ در حال بهرهبري از روشهاي مدرني است كه بدون علم، امكان تحقق ندارد. با اينهمه نويسنده تاكيد دارد تاريخ همچنان بهجلو ميراند و دانستههاي ما بسيار اندك است.
به مناسبت۲۹ آبان سالروز درگذشت شاعر بوشهری ایران زمین منوچهر آتشی
شرق: در یکی از روزهای خلوت دانشکده اقتصاد و مدیریت دانشگاه صنعتیشریف، میهمان دکتر مسعود نیلی شدیم تا یکی از دستاندرکاران تهیه بسته خروج از رکود، درباره مهمترین اقدام یکسال اخیر دولت در حوزه اقتصاد، سخن بگوید. صحبت از کارهای موسسه نیاوران شروع شد و مشاور رییسجمهور، آمادگی خود را برای گسترش ارتباط و نزدیکی بین نحلههای مختلف اقتصاد ایران از طریق موسسه مذکور را بیان کرد. در طول مصاحبه هم دایم از همکاری و همسویی و همدلی تهیهکنندگان بسته سخن گفت و در فراز پایانی، منتقدان خود را به گفتوگو و هماندیشی پیرامون مسایل و سیاستهای اقتصادی کشور دعوت کرد. باید دید این فراخوان به فرصتی برای نزدیکی دیدگاههای اقتصاددانان ایران تبدیل میشود یا برگ دیگری به پرونده قطور حسرتها میافزاید.
اگر بخواهیم یک مثلث از رباعی سرایی و دو بیتی سرایی در تاریخ ادبیات ترسیم کنیم در کنار عمر خیام و بابا طاهر همدانی، ضلع سوم را باید فایز دشتی محسوب کنیم بدون شک ...
ورود بيدردسر به انتخابات مجلس دهم، دلمشغولي و ذهنمشغولي چهرههاي شاخص اصلاحطلب است؛ چهرههايي كه در هشت سال گذشته از بسياري از فعاليتهاي حزبي و تشكيلاتي محروم شدند و همچنان درگير حرفها و حديثهايي هستند كه رقبايشان براي آنان ميزنند. همين حرف و حديث اصلاحطلب ستيزان، عناصر سياسي اصلاحطلب را بر آن داشته...
شرق: «پنج اقلیم حضور» عنوان آخرین کتاب داریوش شایگان به زبان فارسی است که درباره خصلت شاعرانگی ایرانیان است. به بهانه انتشار این کتاب، همراه با محمدمنصور هاشمی در یک عصر پاییزی میهمان او بودیم. گفتوگوی ما در خانه داریوش شایگان برگزار شد؛ خانهای مدرن، با وجوهی که به میهمان میفهماند این«جا» خانه کسی است که با تمام اصالت و البته وجوه مدرن زندگیاش، هویت شرقی - از هند تا ایران - دغدغه اصلی اوست، نظیر آنچه در آثارش نیز مشهود است. شایگان آنچه در این کتاب آمده را صرفا حاصل نگاهی از بیرون عنوان میکند و تاکید دارد دعوی هیچگونه ارزش داوری را نداشته و تنها کوشیده شاعرانگی ایرانیان را آنطور که هست نشان دهد. او در این کتاب میکوشد از خلال بررسی «فردوسی، خیام، مولوی، سعدی و حافظ» ارتباط ایرانیان را با شاعرانشان پدیدهای بهغایت استثنایی و یگانه نشان دهد. هرچند این پدیده را در عین حال مانع تفکر آزاد و جهش تفکر ابتکاری آنان میداند. شایگان در این کتاب با استفاده از اصطلاح «زمان حضور»، فردوسی را مظهر اوج حماسی میداند که در آن پهلوانان تراژدیهای شاهنامه به انسان کامل بدل میشوند. خیام را مظهر تعارض در نبوغ ایرانی، مولانا را نمودی از تکامل سنت عرفانی، سعدی را نمونه اعلای «پایدیا»ی یونانی و نهایتا حافظ را تلاقیگاه ازل و ابد معرفی میکند. او که از آثار آغازین خود همواره دغدغه بازیابی هویت شرقی در برابر انسان غربی را داشته اینبار به خصلت شاعرانگی ایرانیان میپردازد که به باور او نظیری در غرب ندارد. او با تاکید بر اینکه ما همچنان در زمان شاعرانمان زندگی میکنیم و هنوز نتوانستهایم از زمان آنها خارج شویم، ایرانیان را معاصر شاعرانشان میداند، یعنی عکس آنچه به قول او در غرب اتفاق افتاده است. از اینرو، ارتباط ایرانیان با شاعران و ادبیات کلاسیکشان را با فرم «عبادی» و مواجهه غربیها با ادبیات و تاریخشان را برخوردی تحقیقاتی و انتقادی معرفی میکند. شایگان معتقد است به دلیل همدلی و همجواری فکری ایرانیان با این شاعران و همچنین به علت پاسخهایی که آنها برای تمام پرسشهای ما دارند، حضور شاعران بزرگ در عین حال که گنجینه فکری و خاطره قومی ایرانیان است، امکان طرح مساله جدید را نیز مسدود کرده. از این منظر، ایرانیان را تا حدی اسطورهزده یا افسونزده میداند. به باور او این ایدهها ضمن اینکه زیبا هستند، در عین حال به ذهن ایرانی اجازه نمیدهند از گردونه آنها خارج شوند. در آخر تاکید دارد «فراموش نکنید این کتاب به هیچ پرسشی پاسخ نمیدهد بلکه تنهاوتنها توصیفی از یک مواجهه است و البته طرح یک مساله».
مدیرکل گمرک بوشهر: بازسازی و مرمت آثار تاریخی، برای گمرک پيش بيني نشده است/ نگران همکارانمان در محوطه عمارتهای هفت بنگله هستیم / مدیرکل ميراث فرهنگي: ثبت يك اثر تاریخی به معنی تحويل به سازمان ميراث فرهنگي نیست / تخریب عمارتهای هفت بنگله، نتیجه رها سازی این عمارتهاست / گمرک برای نجات هفت بنگله، اقدامات اضطرای انجام دهد / گمرك باید فكر كند كه عمارتهای هفت بنگله متعلق به خودشان هست / مدیرکل گمرک: آماده هرگونه تعامل و همكاري برای مرمت و بازسازی عمارتهای هفت بنگله...
راهبرد دولت اعتدالي طبعا متفاوت از راهبرد اصلاحطلبان است. دولت روحاني از منظر نداشتن راهبرد شايد بيشتر در معرض آسيب قرار داشته باشد. اگر فقدان راهبرد روشن، دولت دوم اصلاحات را به زمين سخت و سنگلاخي زد./ در دولت روحاني هنوز چند ماه نگذشته آنچنان به اعتبار دولت ضربه زد كه اثر مهرش تا پايان بر پيشاني دولت باقي خواهد ماند..
آيا حاكميت تصميم به حذف اصلاحطلبان داشته است؟ خير. من ميگويم چنين تصميمي نداشته است. از بعد از 88 اين نوع نگاهي كه به وجود آمده است كه اصلاحطلبان قرار است اتفاقات مشابه 88 را ايجاد كنند و اساس نظام را به هم بريزند. خب چنين نگاهي به اصلاحطلبان غلط است. بله البته در آن شرايط فرصتسازي براي اصلاحطلبان با محدوديت زيادي مواجه بود
بررسي ميزان همراهي سياسي اعضاي هيات دولت با روحاني در گفتوگو با سعيد ليلاز
رييس جمهور به اندازه تمام كابينهاش سياسي است
روحاني تنها نيست
اصولگرایان تندرو یا همان جریان سیاسی که به جبهه پایداری و جریان احمدینژاد نزدیک بود از همان ابتدای شروع به کار دولت روحانی شروع به تخریب و انتقاد از دولت کردند. این انتقادات از کلیت دولت روحانی بود چون با روی کارآمدن این دولت بسیاری حوزهها از دست آنان خارج شده بود و در همه حوزهها شروع کردند برای دولت مساله ایجاد کنند...
تا امروز وزنه سنگین تلاش دولت و آقای رئیس جمهور پرداختن به امور بینالمللی و پرداختن به مشکلاتی است که ما بیرون از مرزها داریم که حل آنها در داخل بازتاب آن کاهش منابع مورد نیاز کشور است برای طرحهای توسعه و در یک کلمه بازتاب داخلی آن تحریم است.تحریم نیز یک تبعاتی دارد که متاسفانه برخي ازفعالان سياسي نمیخواهند تبعات آن را بپذیرند...
ممنوعالخروجی، ممنوعالبیانی و ممنوعالتصویری رییسجمهوری ایران، درخواستی است که تعداد اندکی از تندروهای مجلس طرح کردهاند و اصرار هم دارند این موضوع، مصوبهای بوده که اجرا نشده و اکنون دستگاه قضایی باید آن را اجرایی کند؛ موضوعی که البته حتی از سوی سیدمحمد خاتمی هم بیاهمیت خوانده شد و حالا...
آرمان- احسان انصاری: «نواصلاح گرایی»یا «اصلاح اصلاحات»؛ این تعبیری است که به تازگی در بین برخی از تئوریسنهای برجسته جنبش اصلاحطلبی ایران مطرح شده است. شاید در نگاه اول به نظر برسد جریان اصلاح طلبی که از بدو پیدایش خود تاکنون که قریب به هفده سال از آن میگذرد درهیچ برهه از عمر خود رنگ آرامش و فرصت بازاندیشی و «نو شدن» خود را بهدلیل برخی تنگنظریها نداشته است چگونه قصد دارد وارد فاز شبه پست مدرنیستی «نواصلاحطلبی» با ویژگیهای بینالمللی شود.اما با کمی تأمل ودگر اندیشی در صیرورت زمان، میتوان به پاسخهای مختلفی برای چرایی این گفتمان در فضای کنونی ایران امروز رسید. جایی که دکترمحمد رضا تاجیک که یکی از هواداران و پیشگامان «نو اصلاح طلبی» در ایران به شمار میرود با تأکید بر دغدغه نسل چهارم انقلاب دراین باره تصریح میکند:« نسل امروز ما خسته و ملول از جریانها و گفتمانهای مرسوم و مألوف جامعه، از یکسو و با مواجهه با نحلهها و مکاتب و نظامهای اندیشگی گوناگون و نیز با آشنایی با روشها و منشهای بسیار متفاوت کنشورزی اجتماعی و سیاسی، از سوی دیگر، در انتظار گشوده شدن روزنه و پنجرهای و وزیدن هوایی تازه است. رسالت «ما»ی اصلاحطلب امروز گشودن همین روزنه و پنجره است». تاجیک که دارای دکترای تحلیل گفتمان سیاسی از دانشگاه«اسکس»انگلستان است درباره پهلو زدن «نواصلاحطلبی»به پست مدرنیسم نیز خاطرنشان میکند: «نواصلاحطلبی مرزها و فاصلههای صوری و شکلی میان سنت و مدرن و پستمدرن را فرومیریزد و جایی در جغرافیای مشترک آنان که با ارزشها و هنجارها و فرهنگ بومی ایرانی سازگار است، میایستد. به بیان دیگر، نواصلاحطلبی نه عبور از سنت را ممکن و مطلوب میداند، نه بیاعتنایی به مدرنیته و پستمدرنیته را، و نه مسحور و محصور یکی از اینان شدن و زیستجهان خود بدان سپردن. نواصلاحگرایی با حفظ فاصله انتقادی خود نسبت به این سه، تلاش میکند دفتری فراسوی این دفاتر بگشاید و در آن انشا و دیکته خود بنویسد.در ادامه متن گفت و گوی آرمان با دکتر محمدرضا تاجیک را از نظر میگذرانید:
آرمان- راضيه عباسي: دكتر حاتم قادري از آن دست اصلاحطلباني است كه همواره با نگاهي واقعگرايانه به موضوعات مينگرد و همين امر موجب شده است تا دركي درست و به دور از احساسات نسبت به جامعه داشته باشد و به جرات ميتوان گفت همين نوع نگاه بود كه ايشان را از معدود افرادي قرار داد كه پيروزي حسن روحاني را در شرايطي كه هيچكس انتظار آن را نداشت، محتمل دانست. از آنجايي كه دكتر قادري سخت حاضر به گفتوگو ميشود اما «آرمان» بر آن شد تا در راستاي مشكلي كه حدود 8 سال جامعه را دچار زحمت كرد، يعني ظهور پوپوليسم و گرايشات پوپوليستي با ايشان به گفتوگو بنشيند. هر چند تعداد سوالات كه زياد شد حاتم قادري آن را نمونهاي از پوپوليسم نهفته در درون ما دانست و اظهار كرد حل همه مشكلات در يك گفتوگو خود مظهر پوپوليستي است و اين سخن ما را مجبور ساخت تا با وجود ميل باطني گفتوگو را خلاصه كنيم. آنچه در ادامه ميخوانيد گفتوگوي «آرمان» با دكتر حاتم قادري است.
حبیب احمدزاده داستان نویس، مستندساز، فیلمنامهنویس و محقق، در آستانه 12 تیرماه سالروز سرنگونی هواپیمای مسافربری ایرباس ایران در خلیج فارس توسط ناو وینسنس آمریکا که منجر به شهادت 290 مسافر بیگناه شد تحقیقی را انجام داده است. در این تحقیق آمده است:...
به سراغ دستگاههاي مربوط برويد و خواستار اطلاعات مربوط بر اساس قانون دسترسي آزاد به اطلاعات بشويد، يا درباره بزرگراه تهران – شمال. درباره تصميمگيريهاي بانك مركزي در زمان نوسانهاي شديد ارز و... هزاران موضوع هست كه دولت ملزم است اطلاعات آنها را در اختيار بگذارد ولي ما روزنامهنگارها كمتر سراغ آنها را ميگيريم. من به اين كار افشاگري نميگويم. نام...
دکتر پویا دولابی: نگاهی که به بافت قدیم بوشهر می شود نباید نگاه بدی باشد. یعنی نگاه به گونه ای نباشند که بگویند کسانیکه از همه جا مانده و ...
برزگرزاده با بیان اینکه باید به امکانات رفاهی مرکز استان توجه ویژه شود گفت: اگر درمرکزاستان بیمارستانهای مجهز و سیستم حمل و نقل و پروازهای هواپیمایی بین المللی باشد دیگر نیاز نیست مردم استان از جم تا دیلم به استانهای هم جوار بروند چراکه خدمات مورد نیاز آنها در استان فراهم است...
زینب صفری- تاریخ ایرانی: ۳۷ سال پس از درگذشت دکتر علی شریعتی یا به تعبیر خانوادهاش «شهادت» او، هنوز پیکر این پژوهشگر و جامعه شناس برجسته تاریخ معاصر در زینبیه دمشق است و جسد مومیایی شدهاش که قرار بود بعد از امانتسپاری ۵ ساله به ایران برگردانده شود، منتظر موافقت مسئولان است؛ خانواده شریعتی هم چنانکه تنها پسر او، احسان شریعتی میگوید هرگز با شرایط مناسبی برای انتقال پیکر او مواجه نشدهاند. احسان شریعتی در گفتوگو با «تاریخ ایرانی» ابراز امیدواری کرده که با توجه به وقوع جنگ داخلی در سوریه و عدم اطلاع از مقبره شریعتی، مسئولان موافقت کنند که پیکر پدرش به ایران منتقل شود؛ البته منوط به آنکه اجازه داده شود او طبق وصیتش در حسینیه ارشاد دفن شود و دولت امکان برگزاری مراسم تشییع و خاکسپاری در شأن دکتر شریعتی را فراهم کند.
اصلاحطلبي و اعتدال خواهي هر دو ريشه در خردگرايي دارند. امروز اولويت ملي ما نه مانند زمان شاه، آزادي، نه مانند سالهاي جنگ، دفع تهاجم مستقيم خارجي، نه مانند دوران سازندگي، توسعه، نه مانند عصر اصلاحات، دموكراسي و جامعه مدني، نه مانند دوره مهرورزي، عدالت است. امروز اولويت اول ملي ما «بازگشت به عقلانيت» و «ايجاد ثبات» است...
تاریخ ایرانی: این یادداشت بدون امضا در میان یادداشتهای مهندس کاظم حسیبی، مشاور دکتر محمد مصدق در امور نفتی پیدا شده و چنانکه امیر طیرانی در کتاب «نامهها و یادداشتهای مهندس کاظم حسیبی» (گام نو، ۱۳۹۰) نوشته با توجه به متن و محتوای آن و اطلاعاتی که از جریان روز ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ارائه کرده، به احتمال قریب به یقین از آن مهندس حسیبی است:
اين نميشود كه ما آزادي بيان را هنگامي كه دولت دراختيار جناح ماست براي منتقدين تعبير به مفاهيمي از جنس دیگر كنيم اما هنگامي كه دولت ديگري ميآيد به كساني كه نه تنها انتقاد بلكه برخوردهاي تخريبي افكار عمومي دارند فرصت بيدريغ داده شود و بالعكس براي كساني كه چه در قالب رسانهاي و چه در قالب اظهارنظر...
دولت آبادی سپس با بیان اینکه امور کلانی که ساخته و آرایش داده میشود، در اندازه آدم تنهایی مثل او نیست از اخبار اغراقآمیز برخی از رسانهها در مورد انتشار یکی از کتابهایش انتقاد کرد و گفت: اینکه خبر تایید یا تایید نشدن انتشار کتابی از سوی اداره کتاب همزمان به طرز اغراقآمیزی رسانهای میشود و همزمان یک کتاب جعلی به اسم من و هم نام با کتابم به بازار میآید، آنقدر نسنجیده است که من نه از عهده فهمش برمیآیم و نه از عهده خنثی کردنش، ولی در عین حال صرف نظر از آن من از دوستان مطبوعاتی یکسری گلایه دارم.
آخرین اخبار
- جايگاه معلم در جامعه خدشهدار شده است
- سپاس از کساني که آموختند و آموختن را ياد دادند
- خليج فارس و الگوي حکمراني خوب
- ماندگاري نام خليج فارس، در گرو نگاه توسعه محور به آن مي باشد
- بايد براي تراژدي ورزش بوشهر، سالها گريست
- چرا نفت و گاز، از فعاليتهاي ورزشي استان بوشهر حمايت نميکنند؟
- چهار نکته براي رابطه پايدار والدين با فرزندان نوجوان
- نگاهي به تبعيضهاي درماني در کشور / به بهانه کلنگ زني بيمارستان نفت در شيراز
- استقبال از عيد نوروز باستاني در بوشهر
- دنياي معترضان
- چاپ شعري از استاد باباچاهي در امريکا
- آقاي استاندار در مقابل لغو مجوز فستيوال کوچه بوشهر، پاسخگو باشيد
- گردشگران دره ساساني «تنگ جيز» دشت خشت کازرون
- خاطرات خدمت سربازي در سپاه دانش
- مرثيه اي براي موسيقي
پربیننده ترین
- قصۀ پرغصۀ افغانستان و آیندۀ این کشور
- معماری بومی بافت تاریخی بندر بوشهر
- پشت پرده الحاق استان فارس به خلیج فارس از زبان یک نماینده مجلس + اسناد
- وظيفه اصلاحطلبان جلوگيري از درگيري است
- شهر باستانی توج و روستای "زیرراه" بوشهر
- دکتر جعفر حميدي؛ محبوب و ممتاز
- خليج فارس؛ نام هزارهاي و کهنسال
- ۶۰۰ چادرگروهی و کانکس برای اسکان گردشگران نوروزی در بوشهر ایجاد شد
- هفته نامه نسیم جنوب شماره 716
- «فكر تاريخي» درك عميقي از پرسشهاي تاريخي
- در ادبيات جنوب زندگي و زباني خاص جريان دارد
- مو اهرم نمی شم، می شم بنه گز
- آغاز طرح نخبهپروری امید اجتماعی در روستاهای محروم استان بوشهر
- گزارش تصویری یازدهمین سالکوچ منوچهر آتشی در بوشهر (2)
- خنداندن و خوشحال کردن مردم در اين شرايط اقتصادي، سخت شده