طراحی سایت
جستجو:

وقتي مالکيت جديد تيمهاي سرخابي پايتخت چندين بانک و پتروشيمي ميشوند، آدم «گََُُر» ميگيرد، البته اگر اهل بوشهر باشي و دلسوز هميشگي اين ديارِ سراسر محروم نه، بلکه مظلوم... اينجا مرغ همسايه غاز هست و به جاي آن که صنايع نفتي و گازي که در همين استان کسب درآمدهاي مولتي ميلياردري ميکنند، اسپانسر تيمهاي هميشه ندارِ استان باشند اما از آنجا که خون تيمهاي سوگلي پايتخت رنگينتر است بسان آهن ربايي جذب آنها شده اند...

ارسال شده حدود 5 روز پيش در ورزش ، نظر (0)

ماهيگيري همراه با ترس و لرز

محمد ابراهيم فولادي

سال 1363 هجري شمسي بود. به اتفاق دو ملوان ديگر جهت دسترنج خود و معاش روزگار اقدام به خريد يک قايق موتوري نموديم که قيمت آن قايق همراه با موتور 40 اسپ تواتسا که سه سال پيش اوشار شده بود مبلغ 40 هزار تومان بود.

 قايق در اسکله بندرگاه پهلو گرفته بود و موتور آن همراه با ماشين سواري به منزل حمل ميشد.

در يکي از روزهاي آخر پاييز که پيش بيني ميشد سه روز ديگر هوا خوار است، تصميم به صيد در دريا گرفتيم. هوا خوار شد، ظهر يکشنبه ماچله آماده کرديم که شامل مقداري نان و دمپخت ميگو بود و به سوي بندرگاه حرکت کرديم. در راه علاوه بر رانندگي به وزش باد و درختان و ابرها مينگريستم و هوا را رصد ميکردم. به بندرگاه رسيديم ساعت 5 بعدازظهر بود، هوا خوار کمي اون طرفتر چند تکه ابر سياه در آسمان نمايان بود، مرتب به ابرها  خيره ميشدم  و کار آماده سازي قايق هم از نصب موتور و باز کردن گسل و لنگر بستن موتور به قايق را انجام ميدادم. هوا  رو به سردي ميرفت، تعدادي از قايقها به صيد رفته بودند، دو ملوان  قايق کنار اسکله، نيم نگاهي به آسمان و ابرها داشتند.

بالاخره همراه با دو ملوان به نام جلال و اسماعيل دل به دريا زديم، محل صيد مونگوف روبروي اسکله بندر عامري تنگستان بود که آنجا هميشه صيادان روزي خير و برکتي داشتند.

پس از 30 دقيقه روي دريا بالاخره به محل صيد که همان منگوف دريايي بود، رسيديم. به غروب نزديک ميشديم. حالا بايد قايق در يک جاي مناسب لنگر ميشد. شخته که مانند شاقول  بنايي است و بند 20متري نازک هم داشت به دريا انداختم تا يک جاي خوب جهت صيد که اونجا بين شلي و گساري بود پيدا کنم.

بالاخره با اندازهگيري، قايق در يک جاي مناسب قرار گرفت و گفتم همين جا لنگر بيندازيم.

حالا نيم ساعت تا غروب آفتاب مانده بود و قايق وسط دريا و فقط کوههاي اطراف عامري مشخص بودند و ديگر هيچ چيز نمايان نبود.

ما سريع سه نوع طعمه که شامل ماهي گواف ميگو و خساک بود کنجه کرديم، و شروع به صيد کرديم. نزديک 10 قايق پيش هم بوديم، در اولين قلاب هايي که به  آب انداخته ميشد انواع ماهيهاي صبيتي، شوريده و بالول و شوم ميگرفتيم. حسابي مشغول صيد شده بوديم و هر کدام نزديک به نيم باسکت ماهي گرفتيم.

کم کم هوا تاريک ميشد، نگاهي به آسمان انداختم، ديد ابرها بالا آمده و چلچل باد قوس شروع  وزيدن ميکند. در اين چهار ساعت حسابي ماهي رو کرده بود و باسکتهايمان داشت پر ميشد. ديدم ابر سياهي از روي کوههاي عامري بالا ميآيد، يکباره گفتم جلال لنگر بکش که اوضاع خيلي پسن. باد قوس قوس، اون هم بادي که از مطاف ميآمد.

 قايقهاي ديگر هم گفتند جمع کنيم. در اين بين يکي از ملوانان گفت ماهي رو کرده بزار صيد کنيم که با عصبانيت گفتم من مي دانم يا تو.  لنگر بکش. همه قايقها لنگر کشيدند و در حال حرکت بودند. جلال  هرچي ميکرد لنگر بالا نميآمد، سکان  قايق را به صورت دايره 30 متري دور لنگر چرخاندم  تا يکباره لنگر آزاد شد، لنگر  پشت گسار گير کرده بود و با مکافات زياد آن را آزاد کرديم و حرکت کرديم به سوي ساحل، در اين هواي طوفاني قايق بالا و پايين ميرفت. با تجربهاي که داشتم قايق را سوار موجها ميکردم و به سوي ساحل ميرفتيم. گاهي قايق يک متر يا دو متر بالا و پايين ميشد، ديگر اميدي به زنده ماندن نبود و ملوانان  دست به طرف آسمان دراز ميکردند که خوشبختانه اسکله بندرگاه نمايان شد. اما وارد اسکله شدن هم تجربه ميخواست، سنگيني قايق را يک طرف قرار داديم و قايق وارد اسکله شد. در اين هنگام صورتها که رنگ پريده و چهرهها ترسيده بود، به حالت عادي درآمد.

يک گروهبان دوم که نگهبان بود گفت چرا حالا ساعت دوازده شب برگشتيد؟ گفتيم مگر تشخيص هوا نميدهي؟ تا معلوم شد اين درجهدار اهل شهر اراک است و از دريا و دريانوردي چيزي نمي‌‌داند. بالاخره اين سفر دريايي با مشقت و سختي پايان يافت.

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1077)

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

حسين شادکامي : در تعطيلات عيد نوروز با دوستان و همکلاسيهايمان، ظهرها به سينما فانوس و بعدازظهر  کنار ساحل دريا قدم ميزديم و عکس يادگاري از کشتي رافائل گرفتن و کافه نگرو رفتن  و کيک و بستني و يا آب هويچ بستني خوردن، به جاي  کافه پالوده حيدرک و شام نيز ساندويچي گبگو تو ششم بهمن و يا ساندويچ دروازه سر ميدون و پاتوق حسين آقا، به جاي سمبوسه و پکوراي  علي پکورايي که تغيير درخوردنيها با دوستان

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

 مجموعه امتيازها از خارگ چنان موقعيت ممتازي در خليجفارس ساخته بود که انگليسيها بارها آن را اشغال کرده و به عنوان اهرم فشار به ايران از آن استفاده کردند که در اين راه موفق نيز بودند. جالب توجه اينکه اولين باري که انگليسيها در سال 1838 خارگ را به بهانه محاصره هرات اشغال کردند، آن قدر مجذوب خارگ و امتيازهاي آن شدند که جرج اوکلند فرمانرواي کل هندوستان گفته بود بايد کاري کنيم که خارگ به عنوان ملک طلق انگليس اعلام گردد، اين جزيره بعدها ميتواند سنگاپور خليج فارس گردد...

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در دیدگاه ، نظر (0)

غلامرضا شريفي خواهدبستان در ابتدي روستا و با فاصلهاي از خانههاي مسکوني قرار داشت به همين جهت در فصل گرما تابستان روي زمين و يا زيرزمين اطراف، مارهايي از گونه «تيرمار، کُک مار» پديدار ميشدند. کُک مار اين منطقه خزندهاي با قد کوتاه و به رنگهاي زرد و خاکستري و کور و تنبل بودند ولي زهرشان کشنده و سريع انسان را به هلاکت ميرساند، ولي کشتن آنها راحت بود...

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در تاریخ ، نظر (0)

 

     موسيقياييترين شبهاي ايران در شهر عمارت ها


 جميل رزمي: هميشه خدا وقتي روبروي دريا مي نشستم و به موج هايي که خود را به آرامي به ماسههاي ساحل ميسابند. به خودم ميگفتم: مردمان يک سرزمين با افسانههاي خود زندگي و حتي نفس ميکشند پس چرا «شهرمن  افسانه اي ندارد؟»

در اين حال و هوا بودم که کوچه فستيوال يا همان فستيوال کوچه از مشرق رخ نمود و نشان داد که براي رونق بخشي به اقتصاد و زندگي توام بانشاط ميتوان فراتر از افسانه با شادي اين زمين، سرد را گرمي بخشيد. بيشک اين اتفاق کوتاه اما تاثيرگذار ميتواند ظرفيت هاي اين بندر ديرپاي را به خوبي در شبهاي موسيقيايي و خاطرهانگيزي که در ترنم باران هاي جنوبي شکل گرفت را براي همه مردم رقم بزند.

من بارها و بارها به احسان عبديپور گفتهام و اين بار هم مي گويم که «آقاي عبديپور نازنين، من با همه احترامي که براي شما قائل هستم شما را نه فقط به عنوان يک نويسنده خوب و يا يک کارگردان نوظهور در سينماي ايران و يا حتي يک روايتگر حس خوب زندگي  ساده مردمان جنوب مي شناسم و قدر مي دانم بلکه از منظر من شما يک تئوريسين خلاق و يک ايده پرداز نوانديش هستيد که مي توانيد نگاه مردم را به شهرشان عوض کند تا شهر پوست بيندازد. شما مي توانيد از جريان هاي مرده مردمان شهر، حيات دوبارهاي بيافرينيد. امروز آن چه که ما بدان نياز داريم آدمهايي از جنس تو است. من معتقدم که کوچه فستيوال به وسعت انديشه هاي جواني است که جسارت ساختن و آبادي را باور دارند. تو اينک حکم يک الگو را براي پرواز بلند تمام آرزوهاي مردم اين سرزمين داريد و اين آغاز يک رنسانس براي شکوفايي اقتصاد و فرهنگ بوشهر مي باشد که جهاني رابه ستايش شبهاي مهتابي موسيقي بندر بوشهر واداشت. درودت باد اي بزرگ.»

(نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1075)

 

 

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

از فستيوال کوچه، عکسها و ويدئوهايي در فضاي مجازي منتشر ميشود که هرکجاي ايران باشيد و آن را ببينيد شما را به جاي ديگري از ايران پرتاب ميکند.جماعتي کنار هم نشستند و اين موسيقي است که همچون گرماي جنوب دلتان را به شوق ديدن اجراها گرم ميکند. سومين دوره فستيوال موسيقي کوچه در شهر ساحلي بوشهر برگزار ميشود...

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

خيام در زندگي شخصي اونجوري که در تاريخ آمده، خلق تنگي داشته و کم حوصله بوده و جواب سوالش نميشد کرد. اما اگر در اين زمانه ما ميبود، حتمن ميگفت تنها گروهي که بعد از چند صد سال مرا درک کردهاند، همين شما بوشهريها بوديد که به آواز طرب، خوش هستيد و بي دغدغه ديروز و فردا، امروز را خوش داشتهايد...

ارسال شده 2 ماه پيش در گفتگو ، نظر (0)

محمدلطفي:  اينجا در پس كوچههاي زخمي تاريخ موسيقي است که زخمهايمان را ميشويد تا در روزها و قرارهاي معين ساده و بيتکلف، در اين تبعيدگاه جبر زيستن ادامه را تاب بياوريم. فستيوال موسيقي در بوشهر از مدار روحنوازي به رويدادي مستقل و به همت تعدادي هنرمند و هنر دوست، در بندر ما که سابقهاي به درازناي تاريخ در اين بخش دارد، برگزار و حالا ديگر رفته رفته از مرزها پا فراتر نهاده است...

ارسال شده 2 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

حسين حشمتي: و اما مسئله مهم تر وضعيت درمان اعم از بستري يا سرپايي است که اين يکي ديگر، آن قدر نازل و آبکي عرضه مي شود که 90 درصد از گروه هدف که تعداد آنان با احتساب افراد خانواده، به بيش از دو ميليون نفر تخمين زده مي شود مراتب نارضايتي و اعتراض خود را بارها به صورت کتبي و شفاهي به اطلاع مقامات عالي رتبه صندوق  رسانيده اند اما مشکلات نه تنها رفع نگرديده بلکه روز به روز بدتر شده است...


ارسال شده 3 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

دکتر نورالدين اميري: پس از چند هفته کلنجار رفتن با پيشنهادات و پيش دانستههاي ذهني خود، ناگهان زني که از جنس دريا  که سالها پيش در کنار جاده بذري در انديشه من کاشته بود روييد. لحظه، لحظهاي زيبا توام با هيجاني شيرين بود که جانم بيدار نموده بود. موضوع را با صادق سعيدي هنرمند خلاق  شهرداري بوشهر در ميان گذاشتم. پس از چندي استاد عطا صحرايي، يکي از تنديسسازان مطرح کشوري را به من معرفي نمود. پس طرح موضوع با استاد صحرايي و ...

ارسال شده 3 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

معماري بوشهر، برخلاف معماري کويري، ساختمان هم با بيرون کار ميکند هم با درون. معمار، کاملا رها و بيتکلف، فضاها را خلق ميکند و اصلا اسير تقارن و تصلب غيرضرور نيست. معمار ضرورتي نميبيند اثر خود را با رنگ و تزيين ولخرجانه بيارايد. اين خود بنا و اثر است که زيباست نه رنگ و لعاب آن. شايد کمي بيانصافي باشد که زيبايي معماري بوشهر را در حد شيشههاي رنگي هلاليها در و پنجرهها خلاصه کنيم..

ارسال شده 3 ماه پيش در گفتگو ، نظر (0)

شعري از محمّدعلي موّاجي

به مناسبت  سالروزتولدش 10  بهمن 1334

 

«زمين»

در آيندهاي نزديک

 که با ضربان قلب

قابل شمارش است

زمين

با فريادي پدرانه خواهد گفت :

اي جهانيان

گاه عزيمت فرا رسيده است

باروبنه بر بنديد!

دير زماني ست که تو، انسان

ديگر در من نميگنجي

تو را جهاني ديگر بايد

بگذار دمي    دور از هياهو

صداي امواج اقيانوس

و آواي حرکت مواّج رودهاي خروشان

صفير طوفانهاي قارهاي

را بشنوم

ساليان درازي است

که اين آواها را نشنيدهام

و اين مناظر را نديدهام

بگذار آبهاي سرد رودها

در تن خستهام نفوذ کنند

در اعصار و قرون

انديشه سرنوشت تو

لحظهاي مرا آسوده نگذاشت

دردي عظيم کشيدهاي انسان

جراحاتي عميق در روح توست

که با گذشت ساليان دراز

التيام ميپذيرد

و چقدر رنج ديدهاي

و پيش از تو، من

که تمام سرگذشتها را

از بر دارم

کنون وارهيدهاي

از رنج و درد کهنه اعصار

کنون دوران پيش

سيماي غريب و باور نکردني دارد

و از «جهنم درون»

بهشتي شگفتآور

آفريدهاي

اينک انساني نو،

جهان را   ميکاود

انساني نوين

و مسيري نو

از            جهالت به علم

*    *     *

بگذار           از دور

نظارهگر تو باشم

باروبنه بر بنديد!

 

(اسفند ماه 1358، در سن 24 سالگي)

 

افسروظيفه شهيد محمدعلي مواجي  در طي 26 سال زندگي پر بارش، اشعار، نوشتهها و ترجمههايي به يادگار گذاشته است. او پس از تحصيلات دانشگاهي در رشته علوم سياسي در دانشگاه تهران، در نبرد آزادسازي خرمشهر همراه با برادرش محمّدحسن مواجي در 10 ارديبهشت 1361 جانشان را فداي ميهن کردند.

ارسال شده 3 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

برادر جمپولوي (دوقلو) من (ابراهيم هوشيار) / علاقه و دلبستگي‌اش به بوشهر را حفظ کرده بود (دکتر رسول هاشمي) / براي پرويز هوشيار عزيز ( دکتر رضا معتمد) / اسمي مترادف با فرهيختگيِ يک انسان و خادمِ امور فرهنگي، ادبي و هنري (حسين طالبي) / صحنه گردان جلسات بوشهري‌هاي مقيم مرکز (ابراهيم ميگلي‌نژاد) / و خزاني ديگر در بوستان علم و هنر و انديشه بوشهر (خورشيد فقيه) / پرویز هم پرید (عبدالمجید زنگویی)/ ماجراي آن دوربين هشت ميلي متري (هاشم هاشم‌زاده)، سال‌هاي سخت و سخت‌تر (فريده كاردانى)...

ارسال شده 3 ماه پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

 با ورود اين دبيران باسواد به دبيرستان ها موج جديدي از سبک آموزشي جديد و مدرن، روح تازهاي درکالبد دبيرستانهاي بوشهر دميده شد. دبيران درآن زمان از هر نظر ممتاز و قابل احترام بودند و خود نيز سعي در حفظ جايگاه خود داشتند و جامعه نيز به خوبي پذيراي آنها بود. به عنوان مثال مرحوم دکترفقيهينژاد انساني با شخصيتي علمي، خوشمشرب، خوش سيما، فوقالعاده تميز و بسيار شيک پوش بود...

ارسال شده 3 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

دکتر سعيد معدني : هفته نامه نسيم جنوب قديميترين نشريه بوشهر است که بطور مداوم چاپ شده است.  بيش از 25 سال است که افراد فرهيخته و بيشماري از اهل قلم اين استان از ابتداي چاپ نشريه تا به حال در آن قلم زده و مطالب و نوشتههايشان چاپ مي شود. از چهره ماندگار ادبيات، منوچهر آتشي گرفته تا ديگران و ديگران. در متن نامه مسئول تأمين اجتماعي آمده است که نشريه «زاويهدار با دولت» است.  اگر زاويهدار است، بايد به فال نيک بگيرند که...

ارسال شده 4 ماه پيش در دیدگاه ، نظر (0)

مجتبي محمدي : خليجفارس همواره نقش مهم و تأثيرگذاري در تاريخ ايران داشته است. به دليل قرن ها سيطره و نفوذ  ايران در اين منطقه فرهنگ ايرانيان در هر دو کرانه شمالي و جنوبي تداوم داشت. نفوذ فرهنگ ايراني در لايه لايه زندگي مردمان ساحلنشين خليج فارس در هم تنيده شده بود. فرهنگ دريانوردي، صيادي، تجارت..

ارسال شده 4 ماه پيش در تاریخ ، نظر (0)

بوشهر به دليل مجاورت با خليج فارس و با پيشينه تاريخي و نقاط گردشگري بکر، همچنين ساحلهاي ماسهاي و مسيرهاي زيبا داراي پتانسيل خيلي زيادي ميباشد بخصوص که در فصل پاييز و زمستان که هوايي بسيار مطلوبي دارد ميتوان از اين ظرفيت بينظير و جذاب استفاده و باعث رشد و رونق شهري شد...

ارسال شده 4 ماه پيش در گفتگو ، نظر (0)

رهايي از آشفتگيهاي ذهني

نسیم جنوب - معصومه خرم

حضرت علي عليه السلام ميفرمايند: «هرآن کس که با کتاب آرامش يابد، راحتي وآسايش از او سلب نميگردد.»

کتابخواني به نيازهاي سه گانه: عاطفي، شناختي و شخصيتي کودک پاسخ ميدهد و هنوز هم با وجود گسترش منابع جديد اطلاعاتي و پژوهشي در جهان، کتاب همچنان جايگاه مهم و شايسته خود را دردستيابي به استقلال و هويت و تفکر انتقادي در کودکان و نوجوانان حفظ کرده است.

تحقيقات نشان داده است کودکاني که از ابتداي سنين کودکي برايشان کتاب خوانده ميشود، مناطق خاصي از مغزشان تحت تاثير قرار ميگيرد و کودکان از آن قسمت مغز خود استفاده ميکنند که با ادغام چند حس، بين کلمات و تفکر بصري ارتباط برقرار ميکندکه در نهايت عملکرد بهتري از خود نشان ميدهند. همچنين خواندن کتاب به کودکان توانايي حل مسئله ميدهد و به آنها در رشد تفکر منطقي کمک ميکند.

با پيشرفت جوامع بشري و مدرنيته شدن زندگي، آنقدر مشغله ايجاد ميشود که گاهي انسان فراموش ميکنند  که بايد اوقاتي را به خود اختصاص دهند. همين امر پس از مدتي سبب آشفتگي و از دست دادن آرامش در زندگي ميشود که روانشناسان از آن به عنوان افسردگي ياد ميکنند. براي رهايي از آشفتگيهاي ذهني ، از مطالعه به عنوان ابزاري آسان و قابل دسترس ميتوان نام برد. بر اساس تحقيقات؛ به چند فايده مهم و اساسي مطالعه ميتوان اشاره کرد: افزايش؛ سلامت روان، طول عمر، اعتماد به نفس و تقويت حافظه، پرورش قدرت خلاقيت و تفکر و همچنين اين افراد خواب راحت، عميقتر و آرامتري را تجربه ميکنند. مطالعه کتاب در پيشرفت جامعهاي مبتني برآزادي و آگاهي، نيزن قش مهم و موثري دارد. در چنين جامعهاي هرگاه وفاقي مبتني بر رشد و توسعه بخواهد شکل بگيرد، ميبايد کتاب به عنوان يک عنصر اصلي و تأثيرگذار در آن مطرح باشد و والاترين جايگاه را در همه نهادهاي فردي و اجتماعي از آن خود سازد.

(هفته نامه نسیم جنوب سال بیست و ششم، شماره 1062)

ارسال شده 5 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

 

بخشي از نياز هاي رواني نوجوانان 

فريبا بوذرجمهري 

 

لطفا من را بشنو

گاهي بايد اندکي بنشيني و شنونده درد و دل هاي نوجوانت باشي تا او بتواند از اضطراب ها، تنش ها و فشارهايي که بخشي از زندگي اش است و در اين دوره با آنها سروکار دارد برايت بگويد و تو به عنوان والد، او را در اين مسير بدون هيچ قضاوت و تمسخري همراهي و همچون دوست کنارش باشي.

 

پناهگاه امن

نوجوان نيازمند احساس امنيت، آرامش و اطمينان خاطر از اين که والدين او را درک ميکنند است. آنها در مواقع پر استرس، سرگردان به دنبال پناهگاهي امن براي خود ميگردند تا در برابر هراس ها به آن پناه ببرند و چه بهتر که اين پناهگاه امن، کانون خانواده باشد ؛ جايي که يک فرزند روزي در آن به رشد و شکوفايي ميرسد.

 

 دوستت دارم

کلماتي که به زبان مي آوريد بسيار اهميت دارند؛ آنها سراسر احساس هستند و در خود دنيايي دارند.

در هر زمان بخشي از وجود انسان ها همواره براي زندگي کردن و زنده ماندن نياز به توجه، محبت و همدلي دارد. شنيدن حرف هاي محبتآميز، حمايت کننده يا در آغوش گرفتن، براي يک نوجوان از سوي والدينش باعث دلگرمي او ميشود. گاهي بايد با به زبان آوردن گاهي هم با رفتار و در عمل، به فرزند خود يادآوري کنيد که چه

قدر براي شما مهم و با ارزش است.

هيچ چيز قوي تر از اميد کوچکي نيست که تسليم نمي شود.(مت هيگ در کتاب آرامش).

 

 

ارسال شده 6 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

استاد پوربهي بازيهاي احمد را که به همراه شاهين آبادان به اصفهان سفرکرده بود، از نزديک  مشاهده مي کند و هنگامي که ميشنود احمد رزمي اصالتا بوشهري است و در شهر بوشهر به دنيا آمده است باب گفتگو را با  او باز ميکند و عليرغم تمايل سران شاهين آبادان، مسئولين هر دو باشگاه که زيرمجموعه شاهين تهران بودند به توافق ميرسند و بدينسان احمد رزمي پا به باشگاه شاهين ميگذارد و به شاهين بوشهر ملحق ميشود...

ارسال شده 7 ماه پيش در ورزش ، نظر (0)

تصاوير را از نزديک ميديدم، بازيهاي متنوع ناخدا با محل قرارگيري خط افق در بردار تصويري، گوناگونيِ روايتهاي صامت و نقاشانه، واقعگرايي و همزمان پرداختن به موضوعات و داستانهاي غيرواقعي مثل افسانهي بوسلامه، کاربست رنگ در نسبتي خوشايند با معماري و حال و هواي بوشهر، آزاديِ نائيو و همزمان شکلي از وفاداريِ به نحوهي انگاردنِ موضوعات تصوير و زاويه ديدها و لنزهاي متنوع به روشني مشهود بود. در واقع من شيفتهي تمام اين تنوعهايي شدم...

ارسال شده 7 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

سرهنگ علي رهبري: بعد از مدتي دادستان کل کشور به بوشهر آمد و دستور داد مرا و هفت افسر شهرباني دستگير کرده به زندان نيروي هوايي منتقل کنند. در آنجا براي سرگرد خلبان محمد حاجي پيام دادم که بيا که دوستت در بند است. او که به خوبي مرا ميشناخت از منزل برايمان غذا و لباس و تلويزيون آورد و در زندان برايمان امکانات فراهم کرد. بعدها سرگرد حاجي در جنگ عراق با ايران به شهادت رسيد...

ارسال شده 7 ماه پيش در بوشهر نامه ، نظر (1)

حاج حميد فقيه هم آسماني شد

بدرود شاهيني وفادار

 رضا سياهوشي

انساني شريف ، دلسوز و زحمتکشي که معلم زندگي بسياري در درس، مشق، ادب، معرفت و انسانيت بود.

واقعا شغل شريف، مقام والاي معلمي و مديريت مدرسه هم برازنده افراد متشخص و با اخلاقي همچون زنده ياد «فقيه» بود.

«حاج حميد» از هواداران فهيم فوتبال بود که به باشگاه و تيم مورد علاقهاش(شاهين) بسيار تعصب داشت و وفادار ماند.هميشه درکنار تيم بود، حتي در زمان تمرين و نشسته بر موتور و يا هنگام مسابقه روي سکوها.

بسيار آرام، ساکت، متين و هيچ وقت کسي را بخاطر فوتبال از خود نرنجاند. اما چه بايد کرد و گفت که بقول شاعر زيبا سخن سهراب سپهري:

مرگ در آب و هواي خوش انديشه نشيمن دارد.

مرگ در ذات شب دهکده از صبح سخن مي گويد.

و چنين شد که دست اجل، گرماي وجود و حضور «حاج حميد فقيه» را در گرماي داغ تابستان و در آخرين روز مردادماه، از دنيا کوتاه نمود تا فقط ياد، خاطرات و تجربه خوب زيستن آن مرد دوستداشتني را باقي گذارد!

روانش شاد و يادش مانا.

(هفته نامه نسیم جنوب سال بیست و ششم- شماره 1052)

ارسال شده 8 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

 جميل رزمي: گاهي وقت ها لازم است که آدم براي دل خودش دست به قلم شود و امروز اين فرصت براي من فراهم شد تا خودم را به ميهماني تاريخ ورزش شهرعمارت ها، بوشهر دعوت کنم. مدتي است که کتابي نخوانده ام به همين دليل در دنياي مجازي به  دنبال مطلب قابلي براي خواندن مي گشتم که خيلي اتفاقي چشمم به مطلبي درکانال «دلنوشته هاي يک ورزشي نويس افتاد» موضوع خيلي برايم جالب و قابل اعتنا آمد وآن را بهانه اي کردم براي آن چه که به دنبالش ميگشتم...

ارسال شده 9 ماه پيش در ورزش ، نظر (0)

آموزش رانندگي در بوشهر همراه با درس انسانيت

ارسال شده 10 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

حسين ماهيني پس از سالها افتخارآفريني در ميادين فوتبال، کفشهاي خود را آويزان کرد تا فصل جديدي را در زندگي ورزشي خود در کسوت مربيگري، شروع نمايد. آن چه در اذهان عمومي از زندگي فوتبالي حسين ماهيني، نقش بسته، بازيکن سخت کوش، با اخلاق، جوانمرد و متعصبي است که با اينکه در سطح اول فوتبال کشور بازي کرد، دهها افتخار را کسب کرد، ولي با اين وجود عشق و وفاداري خود را به مردم از دست نداد و...

ارسال شده 10 ماه پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

در اين شماره نسيم جنوب با توجه به نقش و جايگاه شادروان رضا ماهيني که از نسل دوران طلائي فوتبال بوشهر بود،  به طور ويژه  و از زواياي مختلف، پذيراي مطالب و سوگنامه دوستان و همبازيها و ورزشنويسان بويم، تا اداي احترامي کرده باشيم به ورزشکاراني که با وجود محروميت وکمبودها، خاطرات زيبا و به ياد ماندني را براي مردم بوشهر رقم زدند...

ارسال شده 12 ماه پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

عليرضا مشايخ: مدرنيته در همه عرصه ها در فلورانس متولد گرديده است!؟ اغراق آميز است؟! شهري که جيوواني ويلاني( 1276-1348) مورخ، روزنگار وقايع و مرد سياست فلورانسي، جمعيت آن  را ( در سال 1338) ميلادي نود هزار نفر مي داند. اقتصاد شکوفا، مديريت شهري و آزادي شهروندان رونق اين شهر را که در سده دوازدهم استقلال يافته، فراهم نموده بود. «آزادي» مهمترين عامل پيشرفت در اين شهر قلمداد مي شد! 

ارسال شده حدود 1 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

علي رغم اين که زنان هنرمند سعي دارند به اندازه مردان نقشي محوري در غني سازي هنر داشته باشند اما کمتر ديده شده‌اند. و به طرز عجيبي، وقتي صحبت از نحوه پوشش رسانه‌هاي اصلي دنياي هنر به ميان مي‌آيد، مشارکت‌هاي آنها هميشه نقش اصلي را ايفا مي‌کند. اکنون زنان هنرمند با خلاقيت و هنر خود، آثاري معنادار و بديع، خلق مي کنند. زنان يا هر هنرمند ديگري با استمرار و کار مداوم، در سطح بين المللي ديده مي‌شود...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

محمد لطفي: بوشهر شهر زاد و زندگي، ديار ناخدا و جاشو و گلاف، خويشاوندان همه درياها، تو را شراع کشيده ايم بر گستره درياي بيکران عشق در هم آوايي ني  مه ها و زخمهاي تاريخي ات که از همه بوي افتخار مي آيد، بوشهر  شهر من، سمفوني بي مثال رنگ و نور باد و معماري جادوئي درون گرا و برون گرا که هر رهگذري را با سحر انگيزي جاودان مغناطيسي ات به تماشاي راز غريب خود فرا مي خواني..

ارسال شده حدود 1 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

تیم منتخب فوتبال گناوه در دهه شصت

 





ارسال شده حدود 1 سال پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

نجف آهوچهر هم آسماني شد (عبدالمجيد زنگوييکي رفتهاي زدل که تمنا کنم تو را (عبدالحسين کنينگنجينه اي از فرهنگ و ادب (علي دباشبه شاگردان خود آيين مهرورزي آموخت (حسين رنجبربدرود رفیق شفیق ما (خلیل موحدبه ياد دوست که چه با وفا بود (محمدرضا دباش) ، در رثاي استاد نجف آهوچهر؛ عزيز و با يادماندني (اسماعيل منصورنژادمعلم، روزنامه نگار و نويسندهاي با لبخند هميشگي (عالي بازدار)

 

ارسال شده حدود 1 سال پيش در بوشهر نامه ، نظر (1)
مرتضی زندپور: سخن گفتن در باره ي آتشي کار ساده اي نيست. زيرا اين شاعر ارزشمند و نامدار هنرمندي بود که علاوه بر شعر در عرصه هاي مختلف هنري/ ادبي تلاش مي کرد. او از اعضاي قديمي کانون نويسندگان ايران و از نخستين پيشگامان نسل سوم شعر نيمايي بود که در غناي شعر معاصر ايران جايگاهي ويژه داشت. هر چند جنوب ايران شاعران ارزشمند زيادي داشته و دارد ولي شعر جنوب را با نام "منوچهر آتشي" مي شناسند...
ارسال شده حدود 1 سال پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

ابراهيم مهدي زاده سالهاي آغازين دهه چهل و پنجاه شمسي، سالهاي شعر و قصه و تئاتر و موسيقي و رشد ورزش و به ويژه فوتبال و آمدن تيم هاي مرکز و شروع مسابقات باشگاهي در بوشهر بود. شناخت و شکوفايي استعدادهاي جوان، بازگشت بوشهر به جمع بنادر کشور و لنگر اندازي کشتي ها با ظرفيت بالا براي صادرات - واردات صنايع و توليدات داخلي، باعث رونق اقتصادي بوشهر شد...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)
صفحات: 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10

آخرین اخبار

پربیننده ترین