چندی پیش راهاندازی صفحه «بچهپولدارهای تهران» در شبکههای اجتماعی باعث ایجاد موجی از واکنشهای عمومی نسبت به این پدیده شد و گزارشهای زیادی درباره آن در روزنامههای مختلف دنیا منتشر شد؛ فراری، مازاراتی، لامبورگینی و دیگر اتومبیلهای چندمیلیاردی، خانهها و ویلاهای چنددهمیلیاردی، تجملات و میهمانیهایی شبانه با سبکی از زندگی که بهشدت متضاد با ارزشهای مسلط بود و تجملاتی که تصور آن برای ایرانیها پیش از این فقط در فیلمهای هالیوودی ممکن بود و علاقه و ژست مشهود «بچهپولدارها» برای «نمایش» ثروت. «بچهپولدارهای تهران» در معرفی این صفحه گفته بودند یکی از انگیزههایشان این است که نشان دهند ایران میتواند جای خوبی برای زندگی باشد. به نظر میرسد آنها بیش از بقیه مردم از دولتی رضایتخاطر داشته باشند که با شعار مهرورزی و حمایت از محرومان و مبارزه با نابرابری بر سر کار آمد؛ محرومانی که در دوره تحریمها در سالهای گذشته آسیب دیدند. آمار دقیقی از جمعیت این قشر زیر یکدرصدی و میزان درآمد آنها وجود ندارد. اما بهطور قطع میتوان گفت هیچیک از صنوفی که پیش از این جزو شغلهای پردرآمد محسوب میشد همانند پزشکان یا مهندسان در میان آنها نیست. این قشر عمدتا در سالهای تحریم و بازار سیاه دلالی و اقتصاد مالیهگرایی و با استفاده از رانتهای متنوع به ثروتهای نجومی یکشبه دست یافتند. برخی تحلیلگران، این طبقه خاص را در ایران (که بابک زنجانی فقط نمونهای از آن است) با الیگارشهای روسیه مقایسه کردند که در دهه١٩٩٠ از راه فساد به ثروتهای افسانهای دست یافتند. درباره ریشههای اقتصادی و تاریخی و چگونگی سربرآوردن این قشر نوکیسه در اقتصاد ایران با محمد مالجو به گفتوگو نشستیم. مالجو، اقتصاددان و پژوهشگر تاریخ اندیشه اقتصادی، اقتصاد سیاسی و تاریخ اقتصادی ایران در دوره پس از انقلاب، با رویکارآمدن دولتیازدهم طی سلسلهمقالاتی به واکاوی «اقتصاد سیاسی دولتیازدهم» پرداخت و چشماندازی از سالهای آتی زیست سیاسی-اقتصادی ایران ارایه کرد. او در این مقالات مفصل که بهتدریج در سایت «نقد اقتصاد سیاسی» منتشر شد، کوشید با شروع از تحلیلی تجریدی درباره جهتگیریهای دولتیازدهم به سوی نوعی چارچوب تحلیلی انضمامی در زمینه سیاستهای اقتصادی دولت برای بهبود فضای کسبوکار حرکت کند. گفتوگوی حاضر را میتوان در ادامه تحلیلهای او از چالشهای اقتصاد سیاسی ایران دهه١٣٩٠ خواند:
شرق - فرزانه طهرانی: «٤٥هزارمیلیاردتومان یارانه نقدی، ٨٠هزارمیلیاردتومان حقوق و دستمزد کارمندان و ٢٥هزارمیلیاردتومان کمک برای تامین کسری حقوق بازنشستگان در طرف تعهدات دولت و ۷۰هزارمیلیاردتومان درآمد نفتی و ٨٠هزارمیلیاردتومان درآمد مالیاتی در طرف درآمدها نشان میدهد دولت در سال آینده با درآمدهای حاصل از نفت و مالیات تنها میتواند دستمزدها و یارانهها را پرداخت کند و این به مفهوم آن است که دولت از سال٩٤ تبدیل میشود به صندوق پرداخت حقوق و دستمزد یا به بیان سادهتر سال از آینده عصر پایان راهبری توسعه ملی توسط دولت آغاز خواهد شد.» تحلیل محسن رنانی، کارشناس اقتصادی از آینده بازار نفت چندسال پیش یعنی دقیقا سال٨٧ در کتاب «اقتصاد سیاسی مناقشه اتمی ایران» به نگارش درآمده بود. در سالهایی که افزایش قیمت نفت، طلاییترین دوران درآمدی کشور را رقم میزد، رنانی در کتابش که پنج نسخه از آن را به مسوولان وقت داده بود، هشدار میداد که این خوشحالی چندان پایدار نیست و پس از یکدوره افزایش قیمت نفت به بالای صددلار، افت قیمت شروع خواهد شد. امروز هم او پیشبینی میکند احتمال افزایش قیمت نفت وجود نخواهد داشت و اگر بنابر وقوع شرایطی خاص مانند ایجاد ناامنی در عربستان یا اتفاقاتی از این دست هم قیمت اندکی بالا رود، این افزایش باثبات نخواهد بود. این تحلیلگر اقتصادی معتقد است قیمتها بهتدریج تا سطح بالاترین هزینه تمامشده تولید نفت در دنیا یعنی حدود ٣٥دلار افت خواهد داشت. استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان از سال١٣٩١ با هیچ رسانهای مصاحبه نکرده است. هرچه از او در این سالها میخوانیم، سخنرانیها یا مقالات اوست. در این سالها او جز درباره کتاب «اقتصاد سیاسی مناقشه اتمی» مصاحبه نکرده است و اکنون نیز موافقت میکند که به بهانه انتشار «نسخه کامل» همین کتاب، درباره آینده نفت و پیامدهای آن برای توسعه ایران با «شرق» به گفتوگو بنشیند. رنانی در ابتدا احتمال توطئه سیاسیبودن کاهش قیمت نفت را رد میکند. او معتقد است عدم کاهش تولید نفت عربستان یک سیاست بلندمدت و یک اشتباه محاسباتی کوتاهمدت از سوی این کشور است و در ادامه هشدار میدهد که شکست دولت روحانی در ساماندهی اقتصاد کشور میتواند به شکست در حوزههای دیگر نیز بینجامد و اکنون زمان برای آزمون و خطا برای کل نظام تدبیر به پایان رسیده است. در این گفتوگو تحلیلهای تکاندهندهای از او درباره اقتصاد ایران میشنویم که برای جلوگیری از وقوع آن تمام قوای کشور باید بهپا خیزند و دولت را یاری کنند. محسن رنانی همچنین نابودی داعش را هدف غرب نمیداند و در تحلیلش به چرایی نیاز غرب به داعش اشاره میکند که در ادامه میخوانید:
اگر همه شهروندان با هم برابرند نباید هیچ تفاوتی میان بر هم زدن سخنرانی یک مقام مسوول سیاسی با اخلال در یک کنسرت موسیقی مجوز دار وجود داشته باشد و این که گروه های مختلف برای خود نام هایی تعیین کنند مصونیتی برای آنان ایجاد نمی کند...
اشاره: تابستان گذشته کنفرانسی در دانشگاه کیپتاون با عنوان «کنفرانس برابری اجتماعی» برگزار شد و در آن فیلسوفان و نظریهپردازان سیاسی سخنرانی کردند. هرچند برگزارکننده کنفرانس، دپارتمان فلسفه این دانشگاه بود، اما طیف وسیعی از سخنرانان و موضوعات را دربر میگرفت؛ موضوعاتی از این قبیل که «برابری چیست»، «چه چیز برابری اینقدر خوب است»، «چگونه باید به برابری رسید» و نظایر آن. این کنفرانس در اصل قرار بود با اتکا به مورد خاص آفریقایجنوبی به وضع برابری در کشورها بپردازد، اما عمومیت بحث درباره برابری آن را برای مخاطبان دیگر کشورها نیز جذاب میکرد. یکی از مهمترین سخنرانان این همایش جاناتان وولف، رییس دپارتمان فلسفه دانشگاه لندن بود که برای مخاطبان ایرانی نیز نامی آشناست. از وولف تاکنون، علاوهبر مقالاتی در مطبوعات، دوکتاب به فارسی ترجمه شده است: «چرا امروز مارکس را باید خواند» با ترجمه شهریار خواجیان و «درآمدی بر فلسفه سیاسی» با ترجمه حمید پژوهش. وولف در کتاب نخست بهسراغ بازخوانی مارکس در قرن بیستویکم میرود و میکوشد جاذبه تفکر مارکس را در عصر کنونی روشن کند. این کتاب برای مخاطبانی که کمتر متنی از مارکس خواندهاند، میتواند مقدمهای برای ورود به جهان فکری مهمترین فیلسوف ١٥٠سال گذشته باشد؛ درعینحال که برای خواننده حرفهای آثار مارکس نیز جذابیت دارد. اما او در کتاب دوم، «درآمدی بر فلسفه سیاسی»، به تاریخ پردامنه فلسفه سیاسی پرداخته است. هدف او، انتخاب و گزینش مجموعهای از بحثهای برجسته فلسفه سیاسی است که وولف آنها را جزو پرجاذبهترین کوششهای بهعملآمده در سراسر تاریخ فلسفه میداند. قصد او نگارش تاریخ منظم فلسفه سیاسی نیست. او قصد و روش کتاب را اینگونه شرح میدهد: «موضوع را با زنجیرهای از مسایل بههمپیوسته و دستبرد به گنجینههای فلسفه سیاسی در جستوجوی پاسخها و دیدگاهها کاویدم. اغلب از سدهها (و گاه هزارهها) درگذشتهام تا به کاوش اندیشهبرانگیزترین متنهای مربوط به مهمترین موضوعات بپردازم یا گمان میکنم که چنین کردهام.»آنچه در پی میآید، گفتوگوی اختصاصی «شرق» با جاناتان وولف است که همزمان با حضور او در کنفرانس برابری اجتماعی در کیپتاون صورت گرفته است. در ضمن در اینصفحه یادداشت دکترجورج هال مسوول برگزاری کنفرانس برابری اجتماعی نیز میآید که بهطور اختصاصی برای «شرق» نوشته است و در آن به ارایه گزارش مختصری از مباحث مطرحشده در دوروز هماندیشی فیلسوفان و نظریهپردازان عدالت اجتماعی میپردازد.
بعد از فوت مرتضی پاشایی و حضور گسترده مردم در مراسم تشییع او، برخی گفتند این پدیده، پدیدهای غیرسیاسی است، اما برخی هم گفتند که سیاسی است. از همان ابتدا اختلافنظر وجود داشت؛ برخی گفتند این اتفاق دلالتهای سیاسی دارد و برخی گفتند که نشانه سیاستزدایی است. طرفداران این نظریه که این حرکت، حرکتی غیرسیاسی است، گفتند جوانها طرف موسیقی پاپ و مسایل شخصی خودشان رفتهاند و به مسایل سیاسی توجه ندارند و خوانندهای که از سطح محبوبیتی برخوردار بوده، فوت کرده است و طرفدارانش در مراسم خاکسپاری او بیرون آمدهاند. توضیح عدهای که این کار را غیرسیاسی میدانند، این است که ذات این کنش کاملا غیرسیاسی و نشاندهنده غیرسیاسیشدن جامعه است، اما در مقابل، برخی دیگر معتقدند این یک نوع رویکرد است که جوانان نسبت به مسایل خودشان دارند. توضیح این عده آن است که جوانها به یک نحوی خودابرازی میکنند و علایق خود را در جامعه به منصه بروز و ظهور درمیآورند و در واقع این امر، حرکتی سیاسی است. با «محمدامین قانعیراد»، رییس انجمن جامعهشناسان ایران، درباره این گفتوگو کردهایم که رویههای تازه کنش جوانان در عرصه اجتماع که بیش از همه در شبکههای اجتماعی قابل مشاهده است، از کجا آغاز شده و دلایل ایجاد این فضای عمومی تازهای که در شبکههای اجتماعی و پس از آن در مراسم خوانندهای مانند پاشایی نمود یافته است، چیست؟ آیا جامعه سیاسی شده است یا در آن سیاستزدایی را میتوان دید. قانعیراد فضای ایجادشده را از پیامدهای آنچه در پنجسال گذشته در جامعه ایران رخ داده، میداند.
راضیه زرگری: شادی و سرخوشی در جامعه ما تا حد زیادی مذمت شده و مطرود است. مردم ایران بیشتر از اینکه با شادی و مناسبتهای شادیآفرین عجین باشند، با غم، اندوه و تراژدی رابطه برقرار میکنند. اصغر مهاجری، جامعهشناس و استاد دانشگاه معتقد است این موضوع به احساس ناامنی که در ایرانیها نهادینه شده برمیگردد. مردم به اندازهای که شاد میشوند آن را بروز نمیدهند. بلکه پنهانش میکنند. آنها اساسا یاد نگرفتهاند که دستهجمعی شادی و خوشحالی کنند. حتی ملودیهای شادی ایرانیها هم بوی غم دارد. گفتوگوی ما با این جامعهشناس را در ادامه میخوانید...
اعتماد: تا ريخ نقش بنياديني در تفكر بشر دارد. اين مفهوم با مفاهيمي چون عمل انساني، تغيير، تاثير شرايط مادي در امور انساني و واقعه تاريخي در ارتباط است و امكان «كسب تجربه از تاريخ» را پيش روي ما قرار ميدهد. تاريخ همچنين از طريق درك نيروها، انتخابها و شرايطي كه ما را به لحظه حال رساندهاند باعث ميشود اكنون خود را بهتر بشناسيم. بنابراين جاي شگفتي نيست كه فيلسوفان هرازچندگاهي به بررسي تاريخ و طبيعت دانش تاريخي بپردازند. تمام اين مسائلي كه مطرح كرديم ميتوانند در بدنه واحدي به نام «فلسفه تاريخ» جمع شوند. فلسفه تاريخ امري چندوجهي است و از تحليلات و استدلالات ايدئاليستها، پوزيتيويستها، اهل منطق، متكلمان و ديگران تشكيل شده است. از طرف ديگر فلسفه تاريخ بين اروپاييان و انگليسي- امريكاييها و بين هرمنوتيك و پوزيتيويسم در حال كش و قوس است. ارايه يك تصوير واضح از تمامي نظرات درباره «فلسفه تاريخ» همانقدر ناممكن است كه تعريف رشتهيي علمي و شامل همه اين رويكردها. تصور اينكه هنگام بيان عبارت «فلسفه تاريخ» به سنت فلسفي خاص اشاره ميشود، تصور غلطي است چون مكاتب مطرح در اين حوزه به ندرت با هم به تفاهم ميرسند. به تازگي كتاب «فلسفه تاريخ» تاليف دكتر فياض زاهد كه بهتازگي از سوي انتشارات دانشگاه آزاد اسلامي منتشر شده، ميكوشد تصور غلط از محدوديت فلسفه تاريخ به سنت فلسفي خاص را نشان دهد. اين كتاب با مفاهيم اساسي و بنياديني در ارتباط با مقولههاي مختلفي كه با درك مفهوم فلسفه تاريخ مرتبط است، سروكار دارد. مولف معتقد است، بدون تبيين دقيق اين مفاهيم نميتوان تصوير مناسبي از اين پرسشها ارايه كرد. سير ادواري تاريخ يا موضوع علميت تاريخي، رويكردي تاريخي اما تحليلي فلسفي را با خود دارند. در اينجا پيوندي عميق ميان دادههاي تاريخي و فلسفي وجود دارد. اينكه آيا تاريخ تكرارپذير است و امكان ادواري بودن دارد، گاهي ميتواند از طريق درك و تحليل دادههاي تاريخي و البته با قطعيتي فلسفي فهم شود. در اينجا علميت تاريخي، تلاش براي اثبات اين حقيقت است كه ميتواند با روشهاي مختلف و با استفاده از ابزارها و متدهاي علمي قطعيت يابد. اما بحث درباب علميبودن يا انتزاعيبودن محورها و كليات تاريخي به سادگي پايانپذير نيست. اين كتاب ميكوشد نشان دهد اگر مراد از علميبودن تاريخ پوزيتيويستي ديدن رويدادهاست كه بهنظر چنين نميآيد اما اگر مراد تكرارپذيري در شرايط يكسان است، شايد نتوان با علميتانگاري صرف آن را توجيه كرد. نويسنده حتي نشان ميدهد تلاش پوپر و ديگر طرفداران علميت تاريخي نميتواند پاياني بر اين مجادلات باشد، اما امروز تاريخ در حال بهرهبري از روشهاي مدرني است كه بدون علم، امكان تحقق ندارد. با اينهمه نويسنده تاكيد دارد تاريخ همچنان بهجلو ميراند و دانستههاي ما بسيار اندك است.
يكي از ضعفهاي بزرگ سياستمداران ما بيگانگي با مفهوم افكار عمومي است. يعني فكر ميكنند همين كه معني لغوي كلمه را ميدانند عمق آن را هم ميشناسند، در حالي كه افكار عمومي گرچه همواره وجود داشته اما امروزه يك پديده مدرن و محصول ارتباطات است. مساله افكار عمومي فقط يك مساله جامعهشناختي نيست يك مقوله انديشگي هم هست
يكي از دلايلي كه به افكارعمومي در دنيا اهميت داده ميشود همين است كه معتقدند اگر بتوان افكارعمومي را نسبت به موضوعي كه رخ داده است، قانع كرد اين جزو پروندههاي مختومه ميشود. يكسري تضادها و پروندههاي مختومه نشده ميتواند افكارعمومي را به گونهيي شكل دهد كه ديگر نتوان آن را مديريت كرد
واکنشها به فوت مرتضی پاشایی، خواننده 30سالهای که صبح روز جمعه گذشته پس از 11ماه مبارزه با بیماری سرطان از دنیا رفت همچنان ادامه دارد. بخشی از واکنشها ادامه سوگواری برای این مرگ است و بخشی دیگر واکنشی آمیخته با بهت درباره این حجم و اندازه از واکنش مردم به این ماجرا.
ما کتابخوان نیستیم وگرنه کتاب نسبت به کالاهای دیگر چندان گران نیست. یک کتاب معمولی با وجود سرسام آور بودن هزینه های چاپ و کاغذ و نویسنده، حداکثر ده تا پانزده هزار تومان قیمت دارد. این در حالی است که یک پیتزای مخصوص حدود 20 هزار تومان قیمتش است. پس می بینیم که ما کتابخوان نیستیم اما پیتزا خور هستیم....
تمام روزنامهنگاران ایرانی که روزیروزگاری دانشجوی دانشکده علوم ارتباطات دانشکده علامه طباطبایی بودند گزارشنویسی را از جزوه چشم عقاب او یاد گرفتهاند و صدای بمی که میخواند: «از نایین که 250کیلومتر در جهت شمالشرقی دور شوی و دهها دوراهی و سهراهی بیتابلو را پشتسر بگذاری به جندق میرسی، در حالی که مدام دلهره داشتهای که اگر ماشین از رفتن ماند چه خواهی کرد. در جایی که توفان شن به فاصله چندساعت، تپهای را از زمین میکند، مسافری را با خاک مومیایی میکند و آبادیای را به فراموشگاه تاریخ میسپارد، تکدرختی میتواند نشان از زندگی باشد حتی بوته خاری یا نهال تاغی... .»
ورود بيدردسر به انتخابات مجلس دهم، دلمشغولي و ذهنمشغولي چهرههاي شاخص اصلاحطلب است؛ چهرههايي كه در هشت سال گذشته از بسياري از فعاليتهاي حزبي و تشكيلاتي محروم شدند و همچنان درگير حرفها و حديثهايي هستند كه رقبايشان براي آنان ميزنند. همين حرف و حديث اصلاحطلب ستيزان، عناصر سياسي اصلاحطلب را بر آن داشته...
همه کسانی که به شعرهای آتشی خصوصاً در دو سه دفتر نخست او همچون «آهنگ دیگر»، «آواز خاک» و «دیدار در فلق» اشاره کردهاند. این مسئله به طور حتم نمیتواند جدای از اقلیمی باشد که شاعر در آن رشد و نمو کرده است. طبیعت و روحیه شبانی و در کل بومیگرایی وجه غالب اغلب دفترهای شعر آتشی است و زیباییشناختی شعر او در محاصره این عناصر است...
شرق: «پنج اقلیم حضور» عنوان آخرین کتاب داریوش شایگان به زبان فارسی است که درباره خصلت شاعرانگی ایرانیان است. به بهانه انتشار این کتاب، همراه با محمدمنصور هاشمی در یک عصر پاییزی میهمان او بودیم. گفتوگوی ما در خانه داریوش شایگان برگزار شد؛ خانهای مدرن، با وجوهی که به میهمان میفهماند این«جا» خانه کسی است که با تمام اصالت و البته وجوه مدرن زندگیاش، هویت شرقی - از هند تا ایران - دغدغه اصلی اوست، نظیر آنچه در آثارش نیز مشهود است. شایگان آنچه در این کتاب آمده را صرفا حاصل نگاهی از بیرون عنوان میکند و تاکید دارد دعوی هیچگونه ارزش داوری را نداشته و تنها کوشیده شاعرانگی ایرانیان را آنطور که هست نشان دهد. او در این کتاب میکوشد از خلال بررسی «فردوسی، خیام، مولوی، سعدی و حافظ» ارتباط ایرانیان را با شاعرانشان پدیدهای بهغایت استثنایی و یگانه نشان دهد. هرچند این پدیده را در عین حال مانع تفکر آزاد و جهش تفکر ابتکاری آنان میداند. شایگان در این کتاب با استفاده از اصطلاح «زمان حضور»، فردوسی را مظهر اوج حماسی میداند که در آن پهلوانان تراژدیهای شاهنامه به انسان کامل بدل میشوند. خیام را مظهر تعارض در نبوغ ایرانی، مولانا را نمودی از تکامل سنت عرفانی، سعدی را نمونه اعلای «پایدیا»ی یونانی و نهایتا حافظ را تلاقیگاه ازل و ابد معرفی میکند. او که از آثار آغازین خود همواره دغدغه بازیابی هویت شرقی در برابر انسان غربی را داشته اینبار به خصلت شاعرانگی ایرانیان میپردازد که به باور او نظیری در غرب ندارد. او با تاکید بر اینکه ما همچنان در زمان شاعرانمان زندگی میکنیم و هنوز نتوانستهایم از زمان آنها خارج شویم، ایرانیان را معاصر شاعرانشان میداند، یعنی عکس آنچه به قول او در غرب اتفاق افتاده است. از اینرو، ارتباط ایرانیان با شاعران و ادبیات کلاسیکشان را با فرم «عبادی» و مواجهه غربیها با ادبیات و تاریخشان را برخوردی تحقیقاتی و انتقادی معرفی میکند. شایگان معتقد است به دلیل همدلی و همجواری فکری ایرانیان با این شاعران و همچنین به علت پاسخهایی که آنها برای تمام پرسشهای ما دارند، حضور شاعران بزرگ در عین حال که گنجینه فکری و خاطره قومی ایرانیان است، امکان طرح مساله جدید را نیز مسدود کرده. از این منظر، ایرانیان را تا حدی اسطورهزده یا افسونزده میداند. به باور او این ایدهها ضمن اینکه زیبا هستند، در عین حال به ذهن ایرانی اجازه نمیدهند از گردونه آنها خارج شوند. در آخر تاکید دارد «فراموش نکنید این کتاب به هیچ پرسشی پاسخ نمیدهد بلکه تنهاوتنها توصیفی از یک مواجهه است و البته طرح یک مساله».
اعتماد- سياستنامه: حسن روحاني، رييسجمهور يازدهم در مراسم آغاز سال تحصيلي در پانزدهم مهرماه در تالار اميني دانشگاه تهران گفت كه «دانشگاه باشگاه سياسي نيست، مركز فعاليت احزاب نيست»، اما بلافاصله بعد از آن گفت «هر كس ميتواند در مسائل سياسي، اجتماعي حضور پيدا كند» تاكيد رييسجمهور در اين سخنراني بر آن است كه فعاليتهايي كه در دانشگاهها صورت ميگيرد، لزومي ندارد كه صرفا سويه سياسي داشته باشد و ميتواند به مسائل متنوع داخلي و خارجي مثل محيط زيست نيز معطوف شود. اتفاقا اين چندبعدي بودن خصيصه اصلي يك جنبش دانشجويي پوينده و فعال است. به تعبير ديگر جنبش دانشجويي به خاطر ويژگيهاي كنشگرانش كه جواناني باهوش و آرمانخواه هستند، همواره از تكبعدي بودن به دور بوده و نسبت به مسائل مختلف سوگيري ميكند. به همين دليل است كه ميبينيم در تاريخ جنبش دانشجويي ايران، دانشجويان نه فقط نسبت به مسائل سياسي كه به معضلات اجتماعي و مشكلات فرهنگي نيز واكنش نشان ميدادند و چنان كه در گفتار حميدرضا جلاييپور در صفحه امروز خواهيم خواند، همواره در متن جنبشهاي اجتماعي بودهاند
یک نماینده دوره ششم مجلس درباره فسادها و رانتهای اقتصادی دولت نهم و دهم و چگونگی ارتکاب آن علیرغم وجود دستگاههای نظارتی، گفت: درباره این تخلفات، فسادها و رانتهایی که اتفاق افتاده باید بپذیریم که همه مقصر بودند و در این باره تردیدی وجود ندارد. اگر جامعه حساسیت کمی نسبت به مفاسد داشته باشد و یا مسئولان کمتر متوجه به این مفاسد باشند هر چیزی ممکن است در چنین جامعهای رخ بدهد...
راهبرد دولت اعتدالي طبعا متفاوت از راهبرد اصلاحطلبان است. دولت روحاني از منظر نداشتن راهبرد شايد بيشتر در معرض آسيب قرار داشته باشد. اگر فقدان راهبرد روشن، دولت دوم اصلاحات را به زمين سخت و سنگلاخي زد./ در دولت روحاني هنوز چند ماه نگذشته آنچنان به اعتبار دولت ضربه زد كه اثر مهرش تا پايان بر پيشاني دولت باقي خواهد ماند..
چند شب پيش در تلويزيون ديدم كه متاسفانه مجري با لحن هيجاني كه همه را تحريك ميكرد، ميگفت كه من نسبت به حماسهيي كه اين جوانان خلق كردند، وفاداري نداشتم و پيشنهاد كرد كه اگر كيارستمي پوزش بخواهد و بگويد كه اين يك اشتباه لفظي بوده، قضيه به سرانجام خواهد رسيد. ولي من نفهميدم بابت چه بايد پوزش بخواهم وقتي چيزي نگفتم كه در نفي اين حماسهآفرينان باشد...
آرمان- سعيد سيف: «سخت بر این باورم که اصلاحات به حکم طبیعت و ماهیت خود، زنده به آن است که آرام نگیرد، موجی است که آرامش آن در عدم آن است. اما این نهاد ناآرام ما را به عبور از بزرگان خود فرا نمیخواند. همینجا باید یادآور شوم که بزرگی این بزرگان نیز در گرو عدم عبور آنان از کوچکان (نسل دوم و سوم)و همراهی و همسویی و همنوایی با آنان است». اين را تئوريسين نواصلاحطلبي دكتر محمدرضا تاجيك ميگويد، نواصلاحطلبي، اصلاح اصلاحات، اصلاحات خط سوم، بازخواني اصلاحات همه اينها تعريف اصلاحطلبي در عصر جمهوري پنجم است، و اتفاقا معني و مفهوم همه آنها يكي است. عصر دكتر حسن روحاني همان جمهوري پنجم است كه اصلاحطلبان تصميم گرفتند با توجه به شرايط موجود اصلاحطلبي را تعريف كنند. با توجه به نياز روز و داشتههايشان. دكتر محمدرضا تاجيك معتقد است تمام اين تعريفها در ذيل خاتمي تعريف ميشود. مشروح مصاحبه اين استاد دانشگاه با آرمان در ذيل آمده است:
آيا حاكميت تصميم به حذف اصلاحطلبان داشته است؟ خير. من ميگويم چنين تصميمي نداشته است. از بعد از 88 اين نوع نگاهي كه به وجود آمده است كه اصلاحطلبان قرار است اتفاقات مشابه 88 را ايجاد كنند و اساس نظام را به هم بريزند. خب چنين نگاهي به اصلاحطلبان غلط است. بله البته در آن شرايط فرصتسازي براي اصلاحطلبان با محدوديت زيادي مواجه بود
شرايط اكنون اصلاحطلبان، شرايط «خواستن ـ نتوانستن» توام با «نتوانستن ـ خواستن» است. اصلاحطلبان در تاريخ اكنون خود، كه بيشتر شبيه آغازين لحظههاي دوباره برخاستن ققنوس از خاكستر خود است. اصلاحطلبان در اين برخاستن دوباره خود، ميخواهند كه چون گذشته بال و پر بيارايند و به هوا برخيزند، اما نميتوانند،..
28مرداد در ایران، روز کودتا نام گرفت. کودتایی که 61 سال پیش علیه دولت ملی دکتر محمد مصدق شکل گرفت و جامعه ایرانی را آبستن تحولاتی تازه کرد. تحولاتی که شاید مهمترین پیامد آن را بتوان انقلاب اسلامی سال 57 نامید. تحولاتی که به روشنی نشان میدهد ایران «پس» و «پیش» از کودتا با هم تفاوتهای فاحشی دارند. در گفتوگوی پیشرو با «سعید حجاریان» به بررسی فضای پس از کودتا پرداختهایم. فضایی که این فعال اصلاحطلب میگوید پس از آن سه جریان شکل گرفت. گرایش اول آنهایی که کلا «سیاستزده» شده بودند و شعر «زمستان» را برای وصف حالشان میخواند. گرایش دوم که فعالیت «نرم سیاسی» را انتخاب میکنند و از مهندس بازرگان و نهضت آزادی بهعنوان نمونه بارز این گروه نام میبرد. نهایتا گرایش سوم که بهدنبال «مشی مبارزه مسلحانه» میروند و توضیح میدهد که نیروهای این جریان جوانهایی هستند که از دل جبهه ملی بیرون آمدهاند.
عکاسی از دیرباز مورد توجه علاقمندان به این هنر بوده است. عکاسی در عرصه خبر از اهمیت بالایی برخوردار است و تمام اصحاب رسانه به اهمیت عکاسی در کنار کار خبری واقف هستند و در واقع خبری که از عکس خوبی برخوردار باشد علاوه بر ارزش خبری بیشتر از جذابیت بیشتری نیز نزد خواننده برخوردار است. از همین رو جمعی از عکاسان استان به بهانه روز خبرنگار به نوشتن مشکلات خود پرداختد و از سختی ها و بی توجهی هایی که به عکاسان استان می شود گفتند و خواهان کمک به آنها به جهت برطرف شدن این مشکلات شدند...
آرمان- احسان انصاری: «نواصلاح گرایی»یا «اصلاح اصلاحات»؛ این تعبیری است که به تازگی در بین برخی از تئوریسنهای برجسته جنبش اصلاحطلبی ایران مطرح شده است. شاید در نگاه اول به نظر برسد جریان اصلاح طلبی که از بدو پیدایش خود تاکنون که قریب به هفده سال از آن میگذرد درهیچ برهه از عمر خود رنگ آرامش و فرصت بازاندیشی و «نو شدن» خود را بهدلیل برخی تنگنظریها نداشته است چگونه قصد دارد وارد فاز شبه پست مدرنیستی «نواصلاحطلبی» با ویژگیهای بینالمللی شود.اما با کمی تأمل ودگر اندیشی در صیرورت زمان، میتوان به پاسخهای مختلفی برای چرایی این گفتمان در فضای کنونی ایران امروز رسید. جایی که دکترمحمد رضا تاجیک که یکی از هواداران و پیشگامان «نو اصلاح طلبی» در ایران به شمار میرود با تأکید بر دغدغه نسل چهارم انقلاب دراین باره تصریح میکند:« نسل امروز ما خسته و ملول از جریانها و گفتمانهای مرسوم و مألوف جامعه، از یکسو و با مواجهه با نحلهها و مکاتب و نظامهای اندیشگی گوناگون و نیز با آشنایی با روشها و منشهای بسیار متفاوت کنشورزی اجتماعی و سیاسی، از سوی دیگر، در انتظار گشوده شدن روزنه و پنجرهای و وزیدن هوایی تازه است. رسالت «ما»ی اصلاحطلب امروز گشودن همین روزنه و پنجره است». تاجیک که دارای دکترای تحلیل گفتمان سیاسی از دانشگاه«اسکس»انگلستان است درباره پهلو زدن «نواصلاحطلبی»به پست مدرنیسم نیز خاطرنشان میکند: «نواصلاحطلبی مرزها و فاصلههای صوری و شکلی میان سنت و مدرن و پستمدرن را فرومیریزد و جایی در جغرافیای مشترک آنان که با ارزشها و هنجارها و فرهنگ بومی ایرانی سازگار است، میایستد. به بیان دیگر، نواصلاحطلبی نه عبور از سنت را ممکن و مطلوب میداند، نه بیاعتنایی به مدرنیته و پستمدرنیته را، و نه مسحور و محصور یکی از اینان شدن و زیستجهان خود بدان سپردن. نواصلاحگرایی با حفظ فاصله انتقادی خود نسبت به این سه، تلاش میکند دفتری فراسوی این دفاتر بگشاید و در آن انشا و دیکته خود بنویسد.در ادامه متن گفت و گوی آرمان با دکتر محمدرضا تاجیک را از نظر میگذرانید:
در زمانه ما ورژن جديدي از اين بازي وارد بازار شده است. اين ورژن جديد كه «نسل3 لنگكشي سياسي» نام دارد، داراي پيچيدگيها و در عين حال سادگيهاي خاص خود است. براي نمونه، در اين ورژن ديگر ما بازي نميكنيم، بلكه بازي ما را. . . . دوم، اين ورژن زيادي آنلاين است، يعني لحظهيي نميتوان از آن فاصله
به سراغ دستگاههاي مربوط برويد و خواستار اطلاعات مربوط بر اساس قانون دسترسي آزاد به اطلاعات بشويد، يا درباره بزرگراه تهران – شمال. درباره تصميمگيريهاي بانك مركزي در زمان نوسانهاي شديد ارز و... هزاران موضوع هست كه دولت ملزم است اطلاعات آنها را در اختيار بگذارد ولي ما روزنامهنگارها كمتر سراغ آنها را ميگيريم. من به اين كار افشاگري نميگويم. نام...
بايد توجه داشت كه جامعه متشكل از افراد با ويژگيهاي بسيار متنوع است؛ افرادي كه آمال و آرزوهاي دور و درازي دارند و گاه براي تحقق آنها به جان ميكوشند. در عين حال جامعه براي بقاي خويش بايد به تعادل رسد و باثبات باشد. از اين رو كنترل اجتماعي حياتي ميشود
بازدید مقام های رسمی کشور از مراکز استانها و دیگر شهرهای خارج از مرکز (پایتخت) رخدادی تازه نیست. این پدیده که پیشینه ی آن به عصر پهلوی برمی گردد، اما هیچ گاه بدون حرف و حدیث نبوده، بلکه همواره با شدت و ضعف متفاوت، چرایی (اهداف) و چگونگی (چند و چون) و نیز دستاوردهای مثبت و یا منفی این سفرها، مورد بحث و نقد قرار گرفته است...
هيچ جاي تعجبي باقي نميماند كه پس از پنجهزاره، بزرگ مردي چون «دكترمحمدابراهيم باستانيپاريزي» از اين خطه برخيزد و تمام نوشتههاي حوزه تاريخ را تحتتاثير تاليفاتش قرار دهد. اما چه رمز و رازي وجود دارد كه تحريرات او را اينقدر دلنشين كرده و خواهان بسياري يافته است. در مصاحبه با وی قبل از درگذشتش، سعی شده تا به طور گذرا به زندگی وی پرداخته شود...
شریت مدتی است به فکر افتاده به جای توسل به زور و فشار اختلافات خود را از طریق حق و عدالت حل و فصل کند , . . . رشد عقلی و فکری بشر حکم میکند که اختلافات خود را منحصرا به وسایل مسالمت آمیز تصفیه نماید . . .
فرهنگ، عمدهترین و جدیترین چالش دولت روحانی در سال 93 خواهد بود. وزارت ارشاد و علی جنتی هر روز بیشازپیش به سمت جایگاه «متهم ردیف اول» سوق داده میشوند. قبل از پرداختن به اینکه چرا فرهنگ دستاویز حمله به دولت در سال آینده خواهد بود، بگذارید توضیح دهم که بهانههای دیگر کمابیش، کارایی خود را از دست دادهاند. منظورم این است که اگر وضعیت اقتصادی رو به بدترشدن بود، قطعا اصولگرایان روی این حوزه...
اين نميشود كه ما آزادي بيان را هنگامي كه دولت دراختيار جناح ماست براي منتقدين تعبير به مفاهيمي از جنس دیگر كنيم اما هنگامي كه دولت ديگري ميآيد به كساني كه نه تنها انتقاد بلكه برخوردهاي تخريبي افكار عمومي دارند فرصت بيدريغ داده شود و بالعكس براي كساني كه چه در قالب رسانهاي و چه در قالب اظهارنظر...
پرسش هایی مطرح است که چرا این همه نوشتار تاریخی تولید می شود؟ چرا روش شناسی آن نوشته ها این قدر شبیه به هم هست؟ چرا همچنان به تاریخی پرداخته می شود که مناسبات قومی ـ قبیله ای دهه ها و حتی سده ها پیش را زنده و احیا می کند؟ چرا تاریخ فضاهای شهری و زندگی روزمره ی مردمی، به نگارش درنمی آید که ...
سعید لیلاز، کارشناس اقتصاد مى گوید ظرف ۱۸ تا ۲۴ ماه آینده یا روحانی ناکام میشود یا میتواند مطالبات مردم به ویژه مطالبات طبقات و اقشار محروم از دولت را برآورده کند. این فعال سیاسی و اقتصادی هشدار داد که جامعه فروپاشیده از حیث اقتصادی و سیاسی میتواند در ناامیدی و بنبست به سمت هر نوع تحولی برود.
آخرین اخبار
- جايگاه معلم در جامعه خدشهدار شده است
- سپاس از کساني که آموختند و آموختن را ياد دادند
- خليج فارس و الگوي حکمراني خوب
- ماندگاري نام خليج فارس، در گرو نگاه توسعه محور به آن مي باشد
- بايد براي تراژدي ورزش بوشهر، سالها گريست
- چرا نفت و گاز، از فعاليتهاي ورزشي استان بوشهر حمايت نميکنند؟
- چهار نکته براي رابطه پايدار والدين با فرزندان نوجوان
- نگاهي به تبعيضهاي درماني در کشور / به بهانه کلنگ زني بيمارستان نفت در شيراز
- استقبال از عيد نوروز باستاني در بوشهر
- دنياي معترضان
- چاپ شعري از استاد باباچاهي در امريکا
- آقاي استاندار در مقابل لغو مجوز فستيوال کوچه بوشهر، پاسخگو باشيد
- گردشگران دره ساساني «تنگ جيز» دشت خشت کازرون
- خاطرات خدمت سربازي در سپاه دانش
- مرثيه اي براي موسيقي
پربیننده ترین
- از نفسِ نوشتن ميترسم
- تدبیری بیندیشید برای نجات معلمان از قعر جدول حقوق بگیران کشور
- روزهای با او در شمار ایام عمرم نمیگنجد...
- پژوهشی در آیین تدفین دوره های ساسانی در سواحل خلیج فارس
- استاندار خواستار ارائه طرح های شورای شهر بوشهر در زمینه مدیریت شهری شد + تصاویر
- شنای آقایان ممنوع!!! نظم خودانگیخته و مسئولان دخالت گر
- با معاملات و بده بستان های پشت پرده، تصمیمشان را از قبل گرفته بودند
- تخریب قسمتی از بیمارستان تازه تاسیس شهید گنجی برازجان بر اثر زلزله +تصاویر
- مسئولیت نگهداری و بهرهبرداری از دهکده گردشگری به شهرداری بوشهر واگذار می شود
- ستیز با توفان
- افسوس هاي بيست و پنج سالگي «نسيم جنوب»
- قوت قلب انسان دوستانه يک پزشک شهر کُنارتخته در دشت خشت کازرون
- ارج و ارزش کتابخواني براي نسل نوجوان
- خاطره تصديق دوچرخه در بوشهر
- از نسيم شمال تا نسيم پرفروغ جنوب