عالي بازدار: بازنشستگان آموزش و پرورش اين سرمايههاي ارزشمند مملکت که جواني خود را در راه اعتلاي وطن و خدمت به فرزندان آن صرف نمودهاند نيز نيازها و انتظاراتشان همچنان آزاردهنده است.کساني که در دوران ميانسالي و پيري، ناتواني و نيازمندي، بايد مورد حمايت هرچه بيشتر مسئولان باشند نيز حال خوشي ندارند. معلمان بازنشسته و مستمريبگيران حقوق و مطالباتي دارند که يا تاکنون پرداخت نگرديده يا به تعويق و تاخير...
نيهمبون؛ سازي که هيچوقت در هيچ جنگي نواخته نشد
پرويز پرستويي
ساز نيهمبون؛ سازي که هميشه براي شادي و مراسمهاي عروسي نواخته شد، سازي که صدايش هم شادي را نويد ميدهد. هم با سوز و گدازش ميتواند بيانگر درد هر منطقهاي باشد.
در مرداد سال 1402 که به هيروشيما سفري داشتم مثل هر سال، به مناسبت ششم آگوست، روز حمله آمريکا، که هيروشيما را با بمبهايش به خاک و خون کشيد و 140 هزار نفر از مردم هيروشيما کشته شدند و هر ساله حدود 20 هزار نفر گروههاي صلح طلب از اقصي نقاط دنيا گردهم ميآيند و صلح را در محل وقوع بمباران، پاس ميدارند. محسن شريفيان عزيز هم با ساز نيهمبوناش با ما همراه بود و با نواختن استادانه سازش، همه مردمي که در آنجا بودند را دورهم جمع کرد و شگفتزده شان کرد.
آنجا بود که محسن عزيز گفت اين ساز هيچوقت براي جنگ نواخته نشد و به همين دليل است که شنونده با جان و دل به شنيدنش ميايستد.
بوشهر، شهر موسيقي است
اوکلو فرامرزي- هنرمند موسيقي بوشهر
موسيقي در بوشهر ديرباز در دور هميها، شبنشينيها، عروسيها خيلي مهم بوده است. به طور کلي موسيقي در زندگي مردم بوشهر در جريان است. خيامخواني و آهنگهاي بزمي بوشهري و... به مرور اين موسيقي در کل کشور پخش شده و يگر اين موسيقي شاد را در طول سال در کوچهها و عمارتها ميبينيد. داستان موسيقي بوشهر، خيلي صاف و ناب است و همين باعث شده که مردم بيايند به سمت آن. به نظر من اتفاق خوبي که رخ داده اين است که مردم برگشتند به سمت موسيقيهاي سالم و موسيقي فولک، برگشتند به اصل موسيقي و ريشه خودشان و اين باعث خوشحالي براي ماست.
به نظرم بوشهر، شهر موسيقي است.
محمد بحراني هنرمند نام آشناي کشور گفت: فستيوال کوچه بوشهر در مسير رونمايي از گنج موسيقي نواحي ايران است که ساحلنشينان خليجفارس اين رويداد را به شايستگي تمام ميزباني ميکنند. وی در گفت و گو با نسيم جنوب اظهار کرد: رسانهها در سالهاي گذشته از موسيقي نواحي غافل شدند و اکنون وقت آن است که اين اتفاق به شکل معکوس رقم بخورد تا اين گنجينه به خوبي درکانون توجه بيايد...
فستيوال کوچه نشان داد که مردم تشنه شادياند
حميدرضا گشمردي
چه راز شيريني دارد که همه راهها به دريا ختم ميشود.
ما هم در عزا (عزاي سر پايي) و هم در عروسي ميرقصيم، کسي چه ميداند چه غمي يا چه نشاطي در اين زخم نهفته است، شايد به مزاجي خوش نيامده که نيامده و نميآيد.
«فستيوال کوچه» يکي از بينظيرترين و زيباترين حرکت جمعي در کوچههاي بوشهر است که براي خود دارد برندي ميشود براي بوشهر، زيرا اين رويداد يک جشن آيينيست که کوچهها را به خود اختصاص داده است. حرکت بسيار جالبي که امسال رخ داد زيرا فرا تر از جغرافياي استاني و حتي کشوري شده است.
دست اندرکاران فستيوال کوچه همه هنرمندانياند که غالبا خود مردماند و اين فستيوال نشان داد که چه قدر به چنين جشنوارههايي نياز داريم، خودجوش و مردم هم تشنه ترنم و شادمانياند که اين سرخوشي خارج از بخشهاي رسمي و به کوچههاي شهر و خيابانهاي اطراف و حتي کنار دريا کشيده شده بود و اين داستان عشق ابدي سواحل نشينان کرانههاي بيکران درياهاست و افسونگري و افسانههاي در هم تنيده اين ديار را با خود ميخرامد و تا با شعف و طراوت با مرغهاي دريايي نگاهي بيندازيم و نگاهي بيندازيم به صداي زنده ياد «بخشو» (خدابخش کرديزاده) در فيلم اربعين ناصر تقوايي و صد افسوس که بعضي برنتابيدند و ما باز چشمهايمان را ميشوييم تا سالي ديگر و جشنوارهاي زيباتر.
برادر جمپولوي (دوقلو) من (ابراهيم هوشيار) / علاقه و دلبستگياش به بوشهر را حفظ کرده بود (دکتر رسول هاشمي) / براي پرويز هوشيار عزيز ( دکتر رضا معتمد) / اسمي مترادف با فرهيختگيِ يک انسان و خادمِ امور فرهنگي، ادبي و هنري (حسين طالبي) / صحنه گردان جلسات بوشهريهاي مقيم مرکز (ابراهيم ميگلينژاد) / و خزاني ديگر در بوستان علم و هنر و انديشه بوشهر (خورشيد فقيه) / پرویز هم پرید (عبدالمجید زنگویی)/ ماجراي آن دوربين هشت ميلي متري (هاشم هاشمزاده)، سالهاي سخت و سختتر (فريده كاردانى)...
اول مهر به همان مدرسه رفتيم که نامش مهران بود. معلم کلاس دوم مرحوم آقاي گيتيزاده بود که مردي بلند قد و خوش تيپ بود. در همان سالها آقاي گيتيزاده با خانم محتشمي ازدواج کردند و يادم است که عروسي مفصلي گرفتند. در ميان دانش آموزان دولابي، حميدي ، فروزاني و خودم از بچه هاي زرنگ بوديم و رقابت داشتيم و خيلي درس خوان بوديم به طوري که آقاي گيتيزاده در کلاس دوم تعدادي از بچهها را در اختيار ما گذاشته بود...
طلاق عاطفي
دکتر عباس حاتمي
عاطفه به معني حس دوست داشتن ديگران، احساس مهرباني، درک محبت ديگران، توجه محبتآميز به ديگران. طلاق عاطفي يا طلاق رواني حالتي است که 2 نفر مثل زن و شوهر يا کارکنان دريک مکان مشخص با اينکه زيريک سقف هسنند؛ ولي عواطف خود را از هم دريغ کرده و دو انسان بياحساس نسبت به هم شده و هرکدام بدون مشارکت ديگري به امور زندگي يا کاري خودمشغول مي شوند، زن و شوهر از با هم بودن وکارکنان از با هم کار کردن لذت نمي برند و هم قفسي جايگزين هم نفسي در زندگي مشترک مي شود. اگرچه آمار دقيقي از ميزان طلاق عاطفي درکشور در دست نيست ولي به گفته آقاي دکتراقليما استادآسيبشناسي اجتماعي حدود60 درصد زوجين ايراني دچار طلاق عاطفي شدهاندکه در قشرتحصيلکرده بيشتراست.
علل طلاق عاطفي: 1-کمرنگ شدن عشق و علاقه به مرور زمان. 2- بياعتمادي و بدگماني نسبت به هم. 3-چند پيشگي يا دوري فيزيکي زن ومرد از يکديگر. 4-پرخاشگري و توسل به خشونت براي پيشبرد اهداف. 5-غفلت زن ومرد از يکديگر به دليل توجه بيش از حد به فرزند يا خانواده يادوستان. 6-ازدواج تحميلي و زندگي از روي ناچاري. 7-اختلاف در هوش و استعداد طرفين. 8-مشکلات فرهنگي ناشي از عدم ترويج عشق و محبت.9-ناتواني در مهارتهاي زندگي.10- پايين بودن سواد جنسي.
طلاق عاطفي بيشتر در خانوادههايي است که به دليل مسائل سنتي و عرفي؛ نگرشهاي منفي جامعه نسبت به زنان مطلقه؛ نگراني از تنهايي؛ ترس ازدست دادن فرزندان يا ناتواني در تامين نيازهاي زندگي تصميم ميگيرند به اجبار زير يک سقف زندگي کنند.
اثرات طلاق عاطفي برخانواده ها:
در اين خانوادهها تشنج رواني حکمفرماست؛ سکوت و بي تفاوتي فضاي خانه را پر ميکند و هم اتاقي جاي همسري را مي گيرد؛ زندگي فاقد شور و لذت است. پدر و مادر نسبت به فرزندان بي محبت مي شوند و فرزندان عقده اي و مستعد به آسيبهاي اجتماعي نظير افت تحصيلي يا اعتياد ببار مي آيند.
علائم ظهور طلاق عاطفي: 1-کمبود ارتباط کلامي و غيرکلامي بين زوجين، 2-مشغوليت بيروني يا مجازي، 3-عدم حل تعارضات هر چند کوچک، 4 -بهانه جويي، 5-بياعتنايي، 6-لجبازي، 7-دروغگويي، 8-عدم مشارکت در تصميم گيريها.
️تدابير براي پيشگيري و درمان طلاق عاطفي:
1-ابراز عشق و علائق هميشگي به همسر و پرهيز از خشونت يا تحقير و طعنه زدن به يکديگر. 2-شناسايي مستمر روحيات و توقعات همسر و رسيدن به توافق در مورد مسائل اخلاقي. 3-گير ندادن به يکديگر و انجام سفرهاي خانوادگي. 4-آموزش و بکارگيري فنون حل تعارض؛ تصور نکنيد زندگي ايده آل يعني اختلاف نداشتن، بلکه زندگي ايده آل يعني هنرحل اختلاف، شاد بودن از داشتن اختلاف سليقه با يکديگر. 6-عادت کردن به عذرخواهي از همسر بخصوص در جمع دوستان و اقوام. 7-چشم پوشي از رنجشهاي گذشته، صدا زدن همسر با بهترين الفاظ. 8-حل گسست فرهنگي مابين مادر شوهرها، خواهرها و نسل جديد عروسان، فراهم آوردن مفاهمه بين نسلي از طريق آموزش مهارتهاي زندگي.10-يادگيري سواد جنسي. جهل جنسي عامل مهم طلاق عاطفي است. 11-تسهيل طلاق فيزيکي مانع از بوجودآمدن طلاق عاطفي مزمن مي شود.
(هفته نامه نسیم جنوب – سال بیست و ششم، شماره 1068)
صنعت گردشگري چاه نفت آينده کشورهاي جهان است. در صنعت گردشگري شادي و ابزار خنده و نشاط قرار دارد. در کشورهاي جهان امروز، تکيه بر صنعت گردشگري است اما در ايران همين که از اين صنعت حرفي به ميان مي آيد عربدههاي دروغين افراطگرايان بلند ميشود. بايد به ياد داشت عناصري حتا در صنعت گردشگري ايران هستند که به اين شوربختيها دامن ميزنند تا گردشگر غمزده ايراني را براي شادي و خنده، راهي کشورهاي همسايه کنند...
اين کوچه خيلي خراب بود و حتي براي خودم که اين جا زندگي ميکردم هم سخت بود که اين جا هستم. ديوار نداشت و يک حالت کَرِه مانندي و مخروبهاي بود که شهرداري خرابش کرد و اين محوطه شد جاي موشها و ديگر جانوران، ما آمديم دورش را ديوار کرديم و همين طور که نشسته بودم فکر کردم با مقداري رنگ هم ديوارها را نقاشي کنيم شايد اين کوچه از اين خرابي در بيايد. رنگ گرفتيم و دختر برادرم و بچهها و نوههايم هم همکاري کردند با من و آنها نقاشي کشيدند و خودم رنگ آميزيهايش را انجام دادم.
نرگس کياني: احمد عليشرفي را ميتوان يکي از وزنههاي موسيقي اقوام در بوشهر دانست که هم نيانبان، هم نيجفتي ميزد. او خوشبختانه صاحب فرزنداني اهل موسيقي بود؛ فرزنداني که احتمالاً ميتوانند فقدان پدر را تا حدي جبران کنند. عليشرفي معمولاً به صورت خانوادگي کار ميکرد...
دکتر علي صالحي: بيشتر كتابهايي كه تاكنون به فرهنگ عامه منطقهاي خاص پرداختهاند، كشكولوار همه چيز را در هم و برم و قاطي، در خود جاي دادهاند و اين همه چيز واقعاً «همه چيز» نيست. از هر موضوعي نمونهاي آوردهاند، از آشپزي و ادوات آن گرفته تا مسايل كشاورزي و مراسم عروسي و متلها و لالا ئيها و … و پر واضح است كه كارِ گرد آوردن كامل فرهنگ عامه توان و مجالي بسيار بيش از نيرو و زمان يك نفر نياز دارد...
دختران، طلاق و زن زيادي
دکتر سعيد معدني
جلال آل احمد کتابي دارد به نام زن زيادي. اين کتاب شامل مجموعه قصه هاي کوتاهي است که يکي از قصه ها «زن زيادي» است.
آل احمد با همان نگاه تيزبين خود مشکلي را طرح ميکند که دختران ما در جامعه از آن رنج ميکشيدند و رنج ميکشند.
روايت قصه آل احمد سرنوست دختري است آبله رو و کچل که از کلاه گيس استفاده ميکند. مردي که پايش شَل است و ميلنگد و عينک ته استکاني ميزند و با عصا راه ميرود و هزار عيب دارد!، به خواستگاري دختر ميآيد. به او ميگويند که دختر اين عيب را دارد و از کلاهگيس استفاده ميکند. اما مرد اصرار دارد که همه شرايط را ميپذيرد. عروسي سر ميگيرد، دختر نگونبخت به خانه شوهر ميرود. اما مورد بيمهري و آزار مادر شوهر و خواهر شوهر و در پي آن شوهر قرار ميگيرد. سرانجام پس از مدتي طلاق ميگيرد و به خانه پدر ميآيد... .
تلخي قصه همين جاست!
او در خانه پدر ديگر جايگاه ديروزي و قبل ازدواج را ندارد و حالا ديگر همه به او به عنوان يک غريبه و يک «زن زيادي» نگاه ميکنند. به عبارتي دختر تا زماني که خانهي پدر است حتي اگر چهل- پنجاه ساله هم باشد اطاقاش، کمد و وسايلاش و... مشخص است و احترام دارد. اما وقتي پس از ازدواج و مدتي زندگي متاهلي، طلاق ميگيرد و مجددا به خانه پدر برميگردد، انگار يک زن زيادي در خانه قدم ميزند. به خصوص اگر خواهر و برادر ديگري هم داشته باشد نگاهها آزاردهنده و سنگينتر است و رنج زنان مطلقه بيشتر ميشود.
آمارها نشان ميدهد در سالهاي اخير بيشترين طلاق در تاريخ ايران ثبت شده است. در مقابل هر سه ازدواج يک طلاق رخ ميدهد. افزايش اين آمارها نشان ميدهد زنان مطلقه جامعه ما و خانوادههايشان چه رنجهايي ميکشند. البته بيشک اين رنجها براي مردان جدا شده هم هست که مجال ديگري براي پرداختن به آن ميطلبد.
نکتهاي را هم بايد اضافه کنم اين است که؛ امروزه به واسطهي تحولات اجتماعي با پديدهي طلاق به عنوان يک انتخاب، معقولانهتر برخورد ميشود. ولي در گذشته - مثلا زمان جلال آلاحمد- اينگونه نبود. زن بايد با همه رنجها و ناملايمات و تحقيرها و آزارها در خانه شوهر و خانوادهي شوهر ميماند و ميساخت. حتي اگر به قيمت جاناش تمام ميشد.
(هفته نامه نسیم جنوب – سال بیست و ششم- شماره 1056)
غلامرضا شريفيخواه: در زمانهاي بسيار قديم و قبل از احداث آب انبار قوام، ساکنان مردم بندر بوشهر براي تهيه آب آشاميدني از چاههاي منطقه اُندر بندر، باغ ملا، ريشهر، هليله، بندرگاه و... همچنين از قنات، به وسيله کساني که کارشان سقايي بود و با داشتن الاغ و با حمل دو الي سه مشک بزرگ پر از آب از راههاي خاکي و يا گلي و شُلي از چاههاي مناطق مذکور با فاصلههاي چندين کيلومتر آب را به داخل شهر ميبردند
محله بهبهاني يکي از محلات بوشهر بود که محل زندگي خيلي از اين سياهپوستان بود و حضور آنها باعث زيبائي و رونق بخشيدن اين مراسم شد. در ابتدا چهار محله اصلي بوشهر مراسم دمام زني داشتند. در کل بوشهر محلههايي که مراسم دمام زني در آن برگزار مي شد از تعداد انگشتان دست تجاوز نمي کرد...
نادر اقدام: صبحها بعد از اتمام بازي به خصوص در روزهاي گرم تابستان بستگي به بازيهاي رايجي از قبيل چوکيلي، هاکي، هفت سنگ، جزبازي، گل بگيرشده، تنگسه، فرفره و کاغذ هوا که دستساز خود بچهها بود، تيرمايه بازي، دوچرخه سواري، گاري بازي، و تشتک بازي به دريا ميرفتيم. معمولاً روبروي تجارتخانه مرحوم محمد ملکمي (پدر مرحوم هوشنگ) و کنار کارخانه يخسازي مرحوم وزيري (پدر محمد) از پلههاي سنگي...
حسين شادکامي: امتحانات مدرسه که تمام ميشد، فستيوال انواع بازيها و سرگرميهاي توسونها در هر کوي و برزن در ايام تعطيلات مدرسه بپا ميشد. شروع هواي دم کرده و شرجي نفسگير بيشتر اوقات روز امان از ما مي گرفت، حتي امکانات يک پنکه هم نبود. با رفتن به...
ابراهيم مهدي زاده : سالهاي آغازين دهه چهل و پنجاه شمسي، سالهاي شعر و قصه و تئاتر و موسيقي و رشد ورزش و به ويژه فوتبال و آمدن تيم هاي مرکز و شروع مسابقات باشگاهي در بوشهر بود. شناخت و شکوفايي استعدادهاي جوان، بازگشت بوشهر به جمع بنادر کشور و لنگر اندازي کشتي ها با ظرفيت بالا براي صادرات - واردات صنايع و توليدات داخلي، باعث رونق اقتصادي بوشهر شد...
غلامرضا شريفي خواه : در اوايل سال ١٣٤٠ خورشيدي منزل ما کنار درب گمرک بود، قبلا گمرک وظايفش مبارزه با قاچاق صادرات و واردات و مراقبت از سواحل بود. از پشت ديوار گمرک کنار دريا، بچهها و آدم بزرگها شنا مي کردند. در تابستان آب ٣ الي ۴ متر تا رُخ بُلت (کنار دريا) بالا ميآمد. صبحها بچههاي محلات دهدشتي و شنبدي و تعداد از بهبهانيها مشغول شنا کردن ميشدند...
يه روز اومدم محصولاتي که درست کرد بيدم بسته بندي کنم که آماده بشن ببرم سره ميدون ساعت بفروشم، بسته بنديهام کرده بودم که اومدم يکم استراحت کنم که ناخواسته رفتم طرف گيتارم. خلاصه گيتارم برداشتم همينطور سي خوم خوندم «افتو زده تو کلم کلم ديد راس وايده» بعد گوشيم دادم دست خانمم و گفتم فيلمم بگير..
ابراهیم بشکانی: در شهر بوشهر قبرستان قديمي اي بود که مردم چهار محل مردگان خود را در آن دفن مي کردند و سپس قبرستان به مکان جديدي در محله شکري انتقال پيدا کرد. در سال 1316 خورشيدي رضا شاه جهت رفاه حال مردم دستور ايجاد باغ شهري همگاني و فضاي سبز همراه با درختکاري در اکثر شهرهاي ايران صادر کرد که بعداً اين فضاها بنام باغ ملي يا پارک ملي خوانده شد..
ابراهیم بشکانی: با وجود لایروبی و شستن آب انبارها، آبی که در آن ذخیره می شد پس از مدتی جایگاه لار و حشرات و پشه ها می شد و کرم می زد. در بعضی مواقع در آب انبارهای خانه های بزرگ بچه قورباغه هم دیده میشدکه بهش جوجوک میگفتن، قبل از مصرف حتما آب را صاف می کردند..
حسین نوری فیروزی : یزله های بوشهری، تک بیتی هایی هستند برگرفته از یک اتفاق خاص که شعارگونه در مجالس شاد مخصوصا عروسی ها خوانده می شوند. البته برای ایجاد تنوع سر خوان ابیاتی به سلیقه خود به آن اضافه می کند که بیشتر برگرفته از ادبیات شفاهی کهن منطقه است. اگر توجه کرده باشید ۹۰ درصد یزله ها نیز رگه هایی از گویش بخش جنوبی استان بوشهردر خود دارد..
علی اکبر محمدی باغملائی، آموزگاری از جنس خوشنامی
سال 1344 وارد سپاه دانش شدم و پس از گذراندن دوران تعلیماتی به اداره ی آموزش و پرورش شهر لار معرفی و ابلاغ دبستان مولوی شهر اهل (که در آن زمان روستا بود) را برای تدریس گرفتم. پس از یک سال تدریس و با اتمام دوره ی سپاهی به بوشهر مراجعت و تا سال 46 در اداره ی مالاریای بوشهر مشغول به کار گردیدم. همزمان با تلاش های فراوان و رفت و آمد به تهران بالاخره به استخدام رسمی آموزش و پرورش در آمدم...
دکتر عبدالرحیم مهرور : ابتدا بايد افتخار كرد به اين مسئولين كه با تعلل در تهيه واكسن كرونا، اكنون ايران را در جايگاه اول مبتلايان به كرونا در جهان سوق دادند، بخصوص دکتر نمكى كه با رفتارهاى ناسلامتش بجاى درمان ملت، هميشه نمك روى زخم هاى آنها مي پاشيد. كرونا همراه با بعضى از مسئولين نا كارآمد تازه تاخت و تازش شروع كرده، بيمارستانها مملو از بيمار و نه تنها تخت هاى قديمى و اسقاطى كه در انبارها...
گرگو نه زاهل هنر و اهل کتابیم
در وادی ایام پریشان و خرابیم
جغرافی و تاریخ دو مهمان غریبند
آقای جهانیم و شب و روز به خوابیم
دکتر سعید معدنی: بیش از چهارده ماه از شیوع بیماری کرونا در کشور میگذرد اما هنوز هم شاهد عدم رعایت پروتکلها از سوی برخی از افراد جامعه هستیم به طوری که آمار نشان میدهد میزان رعایت پروتکلهای بهداشتی در جامعه کمتر از ۶۰ درصد است. این در حالی است که رعایت نکردن پروتکلهای بهداشتی و نادیده گرفتن قوانینی نظیر تعطیلی برخی از مشاغل جان تک تک افراد جامعه را تهدید میکند...
دكترشهناز عرش: عبدی پور در تیک آف به زوایای تاریک زندگی فردی و اجتماعی می پردازد و به وضعیت اجتماعی موجود انتقاد می کند. او رخدادهای عینی را دستمایه قرار می دهد و پلشتی های جامعه را با قمارخانه و میز رولت نمادین کریم الکل به تصویر می کشد. گویی که مسبب همه مشکلات فایز و خانواده اش کریم الکل است...
خورشید فقیه : متشنج و چالش برانگیزترین بخش مناظره ی مستقیم کاندیداهای ریاست جمهوری، طرح اتهام دروغگویی و عدم پایبندی اخلاق سیاسی به دکتر حسن روحانی توسط قالیباف بود که جوّ مناظره را وارد جدی ترین فاز خود نمود. از آن جا که طرح اتهامات سنگینی نظیر دروغگویی و بی اخلاقی...
پارک جنگلی چاه کوتاه با قدمتی 40 ساله، پارک بسیار زیبایی است که به زیستگاه گونه های گیاهی – درختی مناطق کویری و حاره ای و گونه های پرندگان ساحلی تبدیل شده است. مسیرهای بسیار زیبایی در دل این پارک جنگلی احداث شده است که از میان درختان کویری عبور می کند. آواز پرندگان ...
بوشهر همیشه ما را به یاد نیروگاه اتمی، متطقهی صنعتی و گرمای شدید میاندازد، غافل از اینکه رفتن به ساحل خلیج فارس در بوشهر و عمارتهای این شهر نظر ما را نسبت به این بندر زیبا و تاریخی تغییر خواهد داد. از کنار بافت قدیمی بوشهر به سادگی عبور نکنید، وارد شهر قدیمی بوشهر شوید...
مجموعه ساختمان های عمارت ملک در حدود ۱۰۰ سال قدمت دارد و در پنج کیلومتری شهرستان بندر بوشهر و در نزدیکی میدان بهمنی قرار گرفته است .این عمارت متعلق به یکی از ثروتمندان بوشهر به نام “محمد مهدی ملک التجار” بوده است. او مردی بسیار ثروتمند محسوب می شد تا آن جا که ...
خرما و محصولات نخل را میتوان به عنوان مهمترین سوغات استان بوشهر یاد کرد که میتوان به خرما، شیره خرما، پنیر نخل، صنایع دستی خرما از جمله حصیر و زنبیل و کلاه و . . . اشاره کرد. گبه و گلیم؛ مشهورترین سوغات و محصول صنایع دستى استان بوشهر گبه و گلیم صادراتى است که در مناطق وسیعى از...
آخرین اخبار
- جايگاه معلم در جامعه خدشهدار شده است
- سپاس از کساني که آموختند و آموختن را ياد دادند
- خليج فارس و الگوي حکمراني خوب
- ماندگاري نام خليج فارس، در گرو نگاه توسعه محور به آن مي باشد
- بايد براي تراژدي ورزش بوشهر، سالها گريست
- چرا نفت و گاز، از فعاليتهاي ورزشي استان بوشهر حمايت نميکنند؟
- چهار نکته براي رابطه پايدار والدين با فرزندان نوجوان
- نگاهي به تبعيضهاي درماني در کشور / به بهانه کلنگ زني بيمارستان نفت در شيراز
- استقبال از عيد نوروز باستاني در بوشهر
- دنياي معترضان
- چاپ شعري از استاد باباچاهي در امريکا
- آقاي استاندار در مقابل لغو مجوز فستيوال کوچه بوشهر، پاسخگو باشيد
- گردشگران دره ساساني «تنگ جيز» دشت خشت کازرون
- خاطرات خدمت سربازي در سپاه دانش
- مرثيه اي براي موسيقي
پربیننده ترین
- هلدينگ خليج فارس؛ نمادي از نابرابري و تمرکزگرايي
- نسیم خاطره: معلمان دلسوز و دانش آموزان کوشا
- نسیم خاطره: شروعي خوب، پاياني بد
- واقعيتي ماندگار از زندگي معلمي در بندر بوالخير
- يادبود رفقاي جان / شهیدان مواجی
- يک کار خير ماندگار
- نسیم خاطره: لبخند و مهرباني مردم روستا
- نسیم خاطره: يکي از بهترين روزهاي معلمي
- دولت - ملت از نظر سقراط - افلاطون و ...
- جهش قيمت مسکن؛ بوشهر رکوردار کشور شد
- پيشنهاد تبديل زمين نيروگاه اتمي در بوشهر به پارکينگ
- چرا مقاومت در برابر کنسرت موسيقي در بوشهر؟
- هر ایرانی باید خارگ را ببیند
- ماشین و ماشین سواری در بوشهر قدیم
- به احترام بیست و پنج سرباز، ایست خبردار!!!