طراحی سایت
جستجو:

نام خلیج فارس با هيچ کشوري بجز سرزمين مادري آن ايران مشترک نيست. بايد به يادداشت کشورهاي حاشيه شاخاب پارس که امروز ديده ميشوند، پيشينه درازي ندارند.آنها اين آبراه پارسي را به زبان انگليسي« گلف» مينامند که شنونده سردرگم است که ورزش گلف مد نظر است يا «پرشيان گلف». البته تاريخ پيدايش همه اين کشورها را سالمندان و حتا ميانسالان بوشهري به خوبي به ياد ميآورند.

ارسال شده حدود 13 روز پيش در دیدگاه ، نظر (0)

عالي بازدار: بازنشستگان آموزش و پرورش اين سرمايههاي ارزشمند مملکت که جواني خود را در راه اعتلاي وطن و خدمت به فرزندان آن صرف نمودهاند نيز نيازها و انتظاراتشان همچنان آزاردهنده است.کساني که در دوران ميانسالي و پيري، ناتواني و نيازمندي، بايد مورد حمايت هرچه بيشتر مسئولان باشند نيز حال خوشي ندارند. معلمان بازنشسته و مستمريبگيران حقوق و مطالباتي دارند که يا تاکنون پرداخت نگرديده يا به تعويق و تاخير...

ارسال شده حدود 13 روز پيش در اجتماعی ، نظر (0)

  محله جبري  در جنوب چهار محل(بهبهاني،کوتي،شنبدي و دهدشتي) و جنوب گمرک شهر بوشهر که بيشترين مردمان اين منطقه از مهاجران بخش ساحلي(تنگستان) و اطراف استان ساکن شدند. پيشينه اين مردمان سختکوش دريا و دريانوردي (ناخدا، ملواني و کارگر بارانداز) بودند. اين محله نو پا در شهر بوشهر توانست مهد آموزش و پرورش  شود و بيشترين احداث  مدرسه را در خود جاي دهد (باقري، فردوسي، کورش کبير، مهرگان، مستوره کرد، دشتي، داريوش کبير و مصدق)...

ارسال شده حدود 13 روز پيش در اجتماعی ، نظر (0)

واقعيتي ماندگار از زندگي معلمي در بندر بوالخير: تصويري که ماندگار شد!

نسیم جنوب، دکتر عبدالرحيم مهرور

دنياي عجيبي است با انسانهاي متفاوت، هر کدام از آنها در گذر زمان واقعيت ها و روياهايي تجربه نموده اند که ميتواند براي ديگران درسآموز و خوشايند باشد، زيرا تمام عالم هستي، زنده يا غير زنده از طريق امواج يا ارتعاشات با هم مرتبط هستند و اصطلاحاً مثل شبکه عنکبوتي به هم وصل هستند و افکار، گفتار، رفتارشان بر يکديگر تاثير مي گذارند.

43 سال قبل در 22 سالگي بعد از اينکه دو سال کارمند استانداري کميته توزيع خودرو و در موقعيت خوب شغلي با امکانات رفاهي منازل سازماني و...  بودم، به همه آنها پشت پا زدم و با يک  استعفاء شغل معلمي را انتخاب کردم آنهم در روستايي بنام «بندر بوالخير» با امکاناتي اندک، چون در آن زمان نه راهي و نه آبي مناسب بود، فقط هر چه بود صفا، صميميت و عشق به همنوع بود .

اولين روزي که به اتفاق همسرم پا به اين روستا گذاشتيم با ماشين کرايهاي بنام لندرور هلک هلک راه 60 کيلومتري را دو ساعت طي کرديم، آنهم با دستاندازهاي ناهمواري که دل و رودههايمان بهم مي ريخت تا اينکه به سلامت به آنجا رسيديم. بعد از استقرار در خانهاي  که از قبل از طرف مرحوم غلامحسين (زارغلوم) خليلي مدير مدرسه برايمان مهيا شده بود اسکان يافتيم. اين خانه متعلق به خانواده يتيمي بود که خودشان هم در آن سکونت داشتند و سرپرست آن در يک سفر دريايي طولاني به بندر «مليوار» که يکي از بنادر هندوستان بود همراه با 11 ملوان و ناخدا همگي به علت طوفان غرق شدند بگونهاي که هيچ اثري از آنها باقي نماند و غريبانه غريب ماندند.

اما اصل ماجرا: بعد از چند روز با همسرم جهت شب نشيني به اتاق آنها که در همان حياط بود رفتيم تا اينکه تصوير آقايي که به ديوار نقش بسته بود نظرم را جلب کرد، فوري ايشان را شناختم گفتم اين عکس کيست؟ گفت عکس همسرم است. اين تصوير همان کسي بود که در سنين کودکي(7 تا 8 سالگي) چندين نوبت هنگامي که براي بازي به خانه بستگان مادري مي رفتم ايشان را در آنجا مي ديدم تا اينکه بعد از مهاجرتمان از زادگاهم محله جبري به منطقه سنگي محله ترکها ديگر خبري از ايشان نداشتم و اين شخص کسي نبود جز محمد موجي همان برادر ناتني بستگانم که از آن زمان تا کنون 57 سال ميگذرد و مجددا ما را به همديگر وصل کرد.

محمد مردي خوش تيپ، جنتلمن و خوش مشرب با چهرهاي بشاش و دوستداشتني که دريا و دريانوردي در ذاتش لانه کرده بود با امواج دريا مي زيست و تجربه کسب ميکرد و سالها در اکثر مواقع بر اين امواج غالب بود تا اينکه در شبانگاهي چنان امواج اقيانوس توانشان را گرفت که خسته و تنها تاب نياوردند و همراه با 11 نفر ديگر از بوميان بخش ساحلي، در غربت تنهايي و در يک شام غريبان براي هميشه غريبانه  به درياي هستي پيوستند.

نتيجهگيري: دنيا چقدر زيبا و غم انگيز است قدر زيباييها را بدانيم و غم ها راروحشان شاد و يادشان گرامي باد.

* مالابار بندري در هندوستان که مليبار هم ميگويند اما بيشتر در گويش ما مليوار هست.

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و هفتم، شماره 1080)

ارسال شده حدود 13 روز پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

نسیم خاطره: شروعي خوب، پاياني بد


نسیم جنوب، فرخ روزبهي: بالاخره شيراز و وضع بي مثالش و تحصيل در رشته کارشناسي بهداشت محيط  را رها کردم. عطايش را به لقايش بخشيدم و بال بال زنان  خودم را به عشقم بوشهر رساندم تا آموزگار نقاط دور استانم شوم؛ و حالا در روستاي «فقيه احمدان» بودم. در گرگ و ميش هوا، ماشينم را گوشه حياط  کدخدا پارک کردم. پياده که شدم کدخدا و عيالش را در مغازله اي دلچسب و چرب و چيلي با قليه ماهي و للک (گمنه) ديدم. سلام کردم، خيلي گرم و از صميم دل خوش آمد گفتند. کدخدا گفت: «بفرما آقاي روزبهي». گفتم: «نوش جانتان، مزاحم نميشم، کلي کار دارم، شما بفرماييد».

از انبار بدون درب بين دو حياط که يک موتور برق و مقداري کاه و خرت و پرتهاي ديگر در آن بود به آن يکي حياط که اطاقم درآن قرار داشت و ماهي دويست تومان اجاره اش کرده بودم، رفتم.

خسته بودم، يکي از نان هاي خشکي را که از اولين نان ماشيني بزرگ باغ زهراگرفته بودم، نم آبي زدم و خوردم. تا موتور برق کدخدا روشن بود، چند ورقي کتاب خواندم و سپس خوابيدم. دو روز بعد دوستم سيدابراهيم هاشمي با وانت بار حسين خولو (تنها ماشين موجود در محل که اهالي را جابجا ميکرد و آن ها مدام مي پرسيدند، ماشين خولو حسين آندسن؟) از راه رسيد از آن پس زندگي و کار در کنار دوستم و صفاي اهالي و همکاران و به خصوص دانشآموزان ساده، صادق و دوستداشتني کلاس سوم ابتدايي که روز اول و طول سال را جذاب کردند، زيباتر شد. اما سال بعد (61) حکايت معلمي من به ناکامي کشيد!؟

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و هفتم، شماره 1080)

ارسال شده حدود 13 روز پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

هلدينگ خليج فارس؛ نمادي از نابرابري و تمرکزگرايي

نسیم جنوب، وليد صفري

در دل پيچ و تابهاي اقتصادي استان بوشهر، هلدينگ خليج فارس به عنوان يک بازيگر کليدي در عرصه توسعه منطقهاي نقشآفريني ميکند. اما اين روزها، شاهد خروج سرمايههاي کلان از استان بوشهر به سمت پايتخت هستيم، موضوعي که نه تنها بر اقتصاد استان بلکه بر جايگاه ورزشي آن نيز تأثيرگذار است. هلدينگ خليجفارس، که بايد محرک توسعه و پيشرفت باشد، اکنون به نمادي از نابرابري و تمرکزگرايي تبديل شده است.

خروج سرمايهها از استان بوشهر، نه تنها فرصتهاي شغلي را کاهش ميدهد بلکه بر کيفيت زندگي مردم نيز اثر ميگذارد. اين مهاجرت مالي، نشاندهنده عدم اعتماد به ظرفيتهاي بومي و نيز نشانهاي از بيتوجهي مديران ارشد استان است. مسئولان استاني، که بايد پاسدار منافع مردم و توسعه پايدار باشند، در برابر اين موج خروج سرمايهها سکوت اختيار کردهاند. اين بيتوجهي، نه تنها آينده اقتصادي استان را به خطر مياندازد بلکه بر روحيه و انگيزه جوانان تأثير منفي ميگذارد. ورزش، که ميتواند به عنوان يک ابزار توسعه و همبستگي ملي عمل کند، در اين ميان قرباني شده و از اولويتهاي استان خارج شده است.

هلدينگ خليج فارس و مسئولان استاني بايد به ياد داشته باشند که توسعه پايدار تنها با توجه به تمامي ابعاد اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي ميسر است. خروج سرمايهها و بيتوجهي به ورزش، نه تنها ميراثي نامطلوب براي نسلهاي آينده به جا ميگذارد بلکه بر توانايي استان در جذب سرمايهگذاريهاي جديد نيز تأثير منفي ميگذارد. اکنون زمان آن رسيده است که مسئولان با برنامهريزي دقيق و توجه به نيازهاي واقعي مردم، گامهاي محکمي در جهت اصلاح اين روند بردارند.

ارسال شده حدود 13 روز پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

ابهام در پاداشها و پرداختيهاي نامتعارف در دانشگاه خليج فارس بوشهر


نسیم جنوب: چند روزي هست که بحث پاداشها و پرداختيهاي نامتعارف و خارج از روال در اواخر سال 1402 در دانشگاه مادر استان بوشهر يعني دانشگاه خليج فارس بر سر زبان ها هست و اسناد آنها در فضاي مجازي منتشر و در بين کارکنان و اعضاي هيات علمي دانشگاه رد و بدل ميگردد. فارغ از قانوني يا غيرقانوني بودن اين پرداختهاي کلان، اين موضوع حداقل به عنوان يک بيعدالتي در پرداخت پاداش در بين مجموعه دانشگاه تلقي ميگردد.  دانشگاه همواره به عنوان يک جامعه نخبگاني و روشنفکر در جامعه ديده ميشود که نه تنها خود الگوي مناسب براي اخلاق مداري و پاک دستي هست بلکه ميتواند به اين رويه درست و اخلاقي در جامعه جهت نيز بدهد. از اين رو شايسته هست که مديران دانشگاه خليج فارس به جهت حفظ صيانت از جايگاه علم و مقام و منزلت عالمان در جامعه، نسبت به اين مباحث و اسناد منتشره با واکنش مناسب و بجا، شفافسازي نمايند و اعتماد عمومي جامعه را بيش از پيش نسبت به دانشگاه تقويت نمايند.

ارسال شده حدود 13 روز پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

نسیم خاطره: يکي از بهترين روزهاي معلمي

نسیم جنوب، کبري گچيزاده - معلم بازنشسته

روز اولي که در دي ماه وارد کلاس پنجم شدم، من سومين معلمي بودم که طي اين چند ماه به کلاس آمده بود و دو معلم قبلي بنا به دلايلي از مدرسه رفته بودند. پس از معرفي من توسط آقاي فتحاله زاده مدير مدرسه، با دانش آموزان سلام عليکي داشتم و زنگ اول با معرفي و آشنايي با آنها گذشت.

زنگ دوم درس تدريس شروع کردم درس فارسي بود. چند نفر هرکدام چند جمله خواندند، وقتي نوبت به عليرضا رسيد، گفتم «پسرم بخوان». همگي يک صدا گفتند «خانم، عليرضا هيچوقت نميخونه، نميتونه بخونه». عليرضاسرش را پايين انداخت. کنارش نشستم، گفتم «اين قسمت براي خودم يواش بخوان، من تو اين کلاس بجاي مادرت هستم.» او لکنت زبان داشت، وقتي برايم جملهاي خواند، با مکث کلمهها را ميخواند و سرش پايين بود. گفتم «شما که خوب ميخوانيد». همانطور که کنارش نشسته بودم گفتم «پسرم حالا براي دوستات بخون». کلاس ساکت شده بود. عليرضا شروع به خواندن کرد. با هر کلمه تشويق همکلاسيهايش بيشتر ميشد. عليرضا دو جمله با مکث خواند و اما با اعتماد به نفس. آنروز يکي از بهترين روزهاي زندگي و کاريم بود. روز ديگر نيز همينطور. در عرض مدت کوتاهي عليرضا خودش پيشقدم بود که بخواند. ديگر ساکت تو نيمکت نبود، بلکه کتاب به دست جلوي کلاس ميايستاد و ميخواند. او دانش آموز ديگري شده بود. ديگر منزوي نبود، با تک تک بچه ها دوست شده بود. تا پايان سال که ايشان به دوره راهنمايي رفت و من ديگر او را نديدم. ولي هنوز چهره معصومش را از ياد نبردهام.

انشاءالله هرکجا هست سالم وموفق باشد.

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و هفتم، شماره 1080)

ارسال شده حدود 13 روز پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

نسیم خاطره: لبخند و مهرباني مردم روستا


نسیم جنوب، فريبا درويشي: سال 1367 بود که اولين روز کاري من در مهرماه شروع شد. استرس و نگراني با هم عجين شده بودند و مرا نگران مي کرد. محل کار من روستاي نزديک بوشهر بنام «پهلوان کشي» بود. اين روستا از لحاظ جاده و آب و برق ضعيف بود مردمان مهرباني داشت که به معلم خيلي احترام مي گذاشتند. من هر روز صبح ساعت 7 بايد فلکه امام مي ايستادم تا سرويس مينيبوس بيايد. من نفر آخر بودم، وقتي من سوار ميشدم مينيبوس پر بود، من در کنار همکارم بنام خانم پورصباغ مينشستم، خانم بسيار متين و آرومي بود، منم آروم بودم و توي مينيبوس فقط شنونده بودم. يکي از همکاران بسيار خانم شوخطبع و خوشمشربي، تمام راه شوخي ميکرد و باعث خوشي دوستان ميشد.  من يکسال در آن روستا بودم ولي خاطرات زيادي با مردم مهربون اونجا دارم. وقتي تعطيل ميشديم بعضي از خانوادهها من را به ناهار دعوت ميکردند، يا سبزي و چيزهايي ديگر به من تعارف ميکردند، مي خواستند محبت خودشان را به نشان دهند، مشکلات خودشان را با من مطرح مي کردند و من سعي ميکردم به آنها کمک کنم. وقتي از مينيبوس پياده ميشدم، نيم ساعتي ميرفتم تا به کلاس برسم، وارد روستا که ميشدم تا نزديک زانو خاک بود. وقتي توي کلاس بودم حس خوبي داشتم و خوشحال بودم در کنارشان هستم، روستا سرسبز و زيبا بود. بر خلاف استرس و نگراني که روز اول داشتم، لبخند و مهرباني مردم روستا باعث شد من بتونم به راحتي به کارم ادامه بدهم.

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و هفتم، شماره 1080)

ارسال شده حدود 13 روز پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

وقتي به پهنه نيلگون خليج فارس و غروب رويايياش نگاه ميکنم احساس غرور ميکنم، وقتي به حرکت کشتيها و لنج ها مينگرم احساس اميد، وقتي ميبينم که ميليونها نفر از هم وطنانمان از راههاي بسيار دور براي بازديد به سواحل جنوب مي‌‌آيند و با نگاه به آن احساس آرامش ميکنند، آدم احساس ميکند که خداوند چه نعمت بزرگي به ما داده که بعضاً قدر آن را نميدانيم...

ارسال شده حدود 13 روز پيش در دیدگاه ، نظر (0)

مجتبي محمدي : اگر سيراف تا سالها محور اقتصادي ايران در خليجفارس بهشمار مي رود و يا بندر هرمز پس از سيراف چنين نقشي را بر عهده دارد به نهادينه کردن الگو حکمراني و مديريت خوب مربوط مي شود. مديريت و الگوي حکمراني که منافع سرزميني و منافع ايرانشهر و بعدها ايراني - اسلامي را مد نظر داشته است. بنابراين دليل تداوم رونق و شکوفايي بنادري چون سيراف و هرمز را ميتوان در نهادينه شدن يک نگاه توسعه محور و...

ارسال شده حدود 13 روز پيش در تاریخ ، نظر (0)

. به نظر من ماندگاري نام خليج فارس در گرو نگاه توسعه محور به آن مي باشد. براي ماندگاري نام خليج فارس مي بايست در کنار حفظ اصالتهاي فرهنگي و تمدني، در ايجاد تبادلات بين المللي کوشيد. همانطور که در گذشته نام خليج فارس توسط دريانوردان سيرافي به اقصي نقاط دنيا برده شد...

ارسال شده حدود 13 روز پيش در تاریخ ، نظر (0)

وقتي مالکيت جديد تيمهاي سرخابي پايتخت چندين بانک و پتروشيمي ميشوند، آدم «گََُُر» ميگيرد، البته اگر اهل بوشهر باشي و دلسوز هميشگي اين ديارِ سراسر محروم نه، بلکه مظلوم... اينجا مرغ همسايه غاز هست و به جاي آن که صنايع نفتي و گازي که در همين استان کسب درآمدهاي مولتي ميلياردري ميکنند، اسپانسر تيمهاي هميشه ندارِ استان باشند اما از آنجا که خون تيمهاي سوگلي پايتخت رنگينتر است بسان آهن ربايي جذب آنها شده اند...

ارسال شده حدود 21 روز پيش در ورزش ، نظر (0)

نادر اقدام : سوال ما اين است که با توجه به اينکه اين شرکتها مستقر در اين استان بوشهر هستند و از مزايايي همچون حقوقهاي نجومي، حق ماموريتها و ساير امکاناتي که از چشم مردم عادي پنهان است، استفاده مينمايند، چرا در زمينه حمايتها از فعاليتهاي ورزشي استان بوشهر پاسخگو نيستند...

ارسال شده حدود 21 روز پيش در ورزش ، نظر (0)

دکتر يونس قيصي زاده :  اگر والدين مراقب سلامت روان خود نباشند و درگير بحرانهاي روحي و رواني شوند، يک رابطه قابل اعتماد نميتواند بين آنها با فرزندانشان ايجاد شود. ايجاد استرس، مشکلات مداوم يا درگيريهاي مکرر در زندگي زناشويي و يا بيرون از محيط خانواده، بر خلق و خوي ما و توانايي ما در توجه و پاسخگويي به فرزندانمان تأثير منفي ميگذارد. بنابراين مهم است که سعي کنيد اين مشکلات را مديريت کنيد

ارسال شده حدود 21 روز پيش در اجتماعی ، نظر (0)

حسين شادکامي : در تعطيلات عيد نوروز با دوستان و همکلاسيهايمان، ظهرها به سينما فانوس و بعدازظهر  کنار ساحل دريا قدم ميزديم و عکس يادگاري از کشتي رافائل گرفتن و کافه نگرو رفتن  و کيک و بستني و يا آب هويچ بستني خوردن، به جاي  کافه پالوده حيدرک و شام نيز ساندويچي گبگو تو ششم بهمن و يا ساندويچ دروازه سر ميدون و پاتوق حسين آقا، به جاي سمبوسه و پکوراي  علي پکورايي که تغيير درخوردنيها با دوستان

ارسال شده 2 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

 مجموعه امتيازها از خارگ چنان موقعيت ممتازي در خليجفارس ساخته بود که انگليسيها بارها آن را اشغال کرده و به عنوان اهرم فشار به ايران از آن استفاده کردند که در اين راه موفق نيز بودند. جالب توجه اينکه اولين باري که انگليسيها در سال 1838 خارگ را به بهانه محاصره هرات اشغال کردند، آن قدر مجذوب خارگ و امتيازهاي آن شدند که جرج اوکلند فرمانرواي کل هندوستان گفته بود بايد کاري کنيم که خارگ به عنوان ملک طلق انگليس اعلام گردد، اين جزيره بعدها ميتواند سنگاپور خليج فارس گردد...

ارسال شده 2 ماه پيش در دیدگاه ، نظر (0)

لوح زرين موسيقي؛ براي محسن شريفيان، هنرمند بوشهري

 

لوح زرين موسيقي جشن حافظ، به هنرمند موسيقي بوشهر، اهدا گرديد.

در بيست و دومين دوره مراسم تئاتر و موسيقي استاد علي معلم (جشن حافظ) به سبب معرفي موسيقي فولکلوريک ايراني در سطح بينالملل، لوح زرين بخش موسيقي جشن حافظ به محسن شريفيان، هنرمند موسيقي بوشهر، اهدا شد.

محسن شريفيان پس از دريافت اين لوح زرين، در يادداشتي نوشت:

«به خاطر ايستادن در کنار تمام افرادي که براي بالندگي موسيقي ايران فعاليت ميکنند، افتخار ميکنم و ضمن تشکر از اهدا کنندگان اين لوح، آن را مديون تمام کساني هستم که در اين راه همراهم بودند، بويژه اعضاي پيشين و جديد گروه ليان، تهيه کنندهها، فستيوالها و رسانههاي محترم و...

در اين مراسم با شکوه، حمايت رسمي اهالي موسيقي از فستيوال کوچه بويژه لطف و توجه آقايان محسن چاوشي و بهمن بابازاده بسيار ارزشمند بود. من نيز اين لوح زرين را صميمانه به تمام اعضاي فستيوال کوچه تقديم کردم».

اميد معلم فرزند مرحوم علي معلم (بنيانگذار مراسم تنديس حافظ) هم در اين برنامه گفت: يکبار ديگر نشان داديم که فرهنگ اين سرزمين حذف نشدني است. خوشحالم کساني هستند که به فرهنگ و هنر اين سرزمين اهميت ميدهند.

ارسال شده 2 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

نتايج انتخابات مجلس شوراي اسلامي در استان بوشهر

ارسال شده 2 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

به مناسبت روز بوشهر

رنسانس گردشگري و هنري با فستيوال موسيقي کوچه بوشهر

حسين شادکامي

استان بوشهر با سابقه تاريخي چندين هزار ساله ، توانسته پل في مابين فرهنگ ها و آداب و سنن، ملل باشد و ضمن تاثير پذيري  از آنها، به شيوه نويني تاثيرگذار هم باشد. آميخته شدن با فرهنگها، فولکورها، سنتها، رسومات، گوناگون (عربي، هندي، افريقايي، اروپايي)  فرهنگي در خور توجه بوجود آورده است. (مراسمات مذهبي، جشن ها، پوشش ها، سرگرمي وبازي ها، هنرها، معماري و ساير غذاها و مواد غذايي...) که نسبت با ساير نقاط، تفاوت چشمگيري داشته و به همين منظور مورد توجه خاص قرار گرفته، که با سبک نويني به ساير نقاط دوردست انتقال داده است. لذا هنر در بوشهر با زباني  مشترک  در قالب آواها،  موسيقي  «سنج و دمام، ني انبان»، رقص، تاتر، خيام خواني، يزله، شعر و ادبيات الهام گرفته از موقعيت اين استان با ساير نقاط  مختلف  دنيا است.

فستيوال موسيقي کوچه يکي از نمودهاي عيني اين  ارتباط تنگاتنگ است که به نمايش درآمد و توانست مکتب  موسيقي اصيل هنري بوشهري را به عرصه ظهور رساند و با دورهمي محبت آميز و همنوايي، وحدت را در بين جامعه بوجود بياورد.

شور و اشتياقي که فستيوال کوچه توانست در بين دوست داران هنر و موسيقي در بين ايرانيان بوجود بياورد، يک رنسانس گردشگري و هنري بود که ميتواند  مهرباني و حس همدلي، در کنار هم  بودن به صورت خودجوش فارغ از هر مرام، مسلک، گرايش، رنگ و زبان را با آن تجربه کرد و درک کرد که فرهنگ آميخته با هنر در بوشهر  چقدر مي تواند. حس شاد بودن را براي جامعه به ارمغان آورد چرا که خوب بودن و زيستن در جوار همديگر، يکي از ظرفيتهاي  اين استان است که مي تواند الگويي براي جهانيان باشد.

ارسال شده 2 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

دکتر محمود دهقاني: با سرازير شدن گردشگران به «تنگ جيز» جاي خوشگذراني شاهزادههاي ساساني در دشت خشت کازرون  استان پارس، جا دارد ميراث فرهنگي، شهرداري کُنارتخته و شهرداري خشت نکته هايي را يادآور شوند و در رسانه ها بازتاب دهند تا اين برجا ماندههاي نياکاني آسيب نبينند. اکنون که با فرارسيدن بهار و نوروز گفتگو از گردشگري است...

ارسال شده 2 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

بوشهر، شهر موسيقي است

اوکلو فرامرزي- هنرمند موسيقي بوشهر

موسيقي در بوشهر ديرباز در دور هميها، شبنشينيها، عروسيها خيلي مهم بوده است. به طور کلي موسيقي در زندگي مردم بوشهر در جريان است. خيامخواني و آهنگهاي بزمي بوشهري و... به مرور اين موسيقي در کل کشور پخش شده و يگر اين موسيقي شاد را در طول سال در کوچهها و عمارتها ميبينيد. داستان موسيقي بوشهر، خيلي صاف و ناب است و همين باعث شده که مردم بيايند به سمت آن. به نظر من اتفاق خوبي که رخ داده اين است که مردم برگشتند به سمت موسيقيهاي سالم و موسيقي فولک، برگشتند به اصل موسيقي و ريشه خودشان و اين باعث خوشحالي براي ماست.

به نظرم بوشهر، شهر موسيقي است.

ارسال شده 3 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

 

     موسيقياييترين شبهاي ايران در شهر عمارت ها


 جميل رزمي: هميشه خدا وقتي روبروي دريا مي نشستم و به موج هايي که خود را به آرامي به ماسههاي ساحل ميسابند. به خودم ميگفتم: مردمان يک سرزمين با افسانههاي خود زندگي و حتي نفس ميکشند پس چرا «شهرمن  افسانه اي ندارد؟»

در اين حال و هوا بودم که کوچه فستيوال يا همان فستيوال کوچه از مشرق رخ نمود و نشان داد که براي رونق بخشي به اقتصاد و زندگي توام بانشاط ميتوان فراتر از افسانه با شادي اين زمين، سرد را گرمي بخشيد. بيشک اين اتفاق کوتاه اما تاثيرگذار ميتواند ظرفيت هاي اين بندر ديرپاي را به خوبي در شبهاي موسيقيايي و خاطرهانگيزي که در ترنم باران هاي جنوبي شکل گرفت را براي همه مردم رقم بزند.

من بارها و بارها به احسان عبديپور گفتهام و اين بار هم مي گويم که «آقاي عبديپور نازنين، من با همه احترامي که براي شما قائل هستم شما را نه فقط به عنوان يک نويسنده خوب و يا يک کارگردان نوظهور در سينماي ايران و يا حتي يک روايتگر حس خوب زندگي  ساده مردمان جنوب مي شناسم و قدر مي دانم بلکه از منظر من شما يک تئوريسين خلاق و يک ايده پرداز نوانديش هستيد که مي توانيد نگاه مردم را به شهرشان عوض کند تا شهر پوست بيندازد. شما مي توانيد از جريان هاي مرده مردمان شهر، حيات دوبارهاي بيافرينيد. امروز آن چه که ما بدان نياز داريم آدمهايي از جنس تو است. من معتقدم که کوچه فستيوال به وسعت انديشه هاي جواني است که جسارت ساختن و آبادي را باور دارند. تو اينک حکم يک الگو را براي پرواز بلند تمام آرزوهاي مردم اين سرزمين داريد و اين آغاز يک رنسانس براي شکوفايي اقتصاد و فرهنگ بوشهر مي باشد که جهاني رابه ستايش شبهاي مهتابي موسيقي بندر بوشهر واداشت. درودت باد اي بزرگ.»

(نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1075)

 

 

ارسال شده 3 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

از فستيوال کوچه، عکسها و ويدئوهايي در فضاي مجازي منتشر ميشود که هرکجاي ايران باشيد و آن را ببينيد شما را به جاي ديگري از ايران پرتاب ميکند.جماعتي کنار هم نشستند و اين موسيقي است که همچون گرماي جنوب دلتان را به شوق ديدن اجراها گرم ميکند. سومين دوره فستيوال موسيقي کوچه در شهر ساحلي بوشهر برگزار ميشود...

ارسال شده 3 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

دکتر نصرالله ابراهيمي معاون ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايعدستي بوشهر:

فستيوال کوچه باعث توسعه و رونق گردشگري در استان بوشهر ميشود

فستيوال کوچه بوشهر در واقع نمايش اقوام هست که قوميتهاي مختلفي از کشور چون هرمزگاني، خوزستاني، بلوچها و قوميتهاي مختلف ديگر در اين کوچه فستيوال شرکت کردند. اين قوميتها علاوه بر نمايش صنايع دستي، آداب رسوم، لباس، موسيقي را به همراه خود آوردند. موسيقي شورو نشاط را با خود همراه ميآورد و باعث ميشود مردم شادابي خاصي بدست بياورند. اين فستيوال به صورت کلي باعث توسعه و رونق گردشگري در استان بوشهر ميشود. موسيقي و خصوصا موسيقي فولکور محلي سابقه تاريخي در ايران زمين دارد و احيا و نشان دادن به نسل جوان ميتواند در معرفي قوميتها موثر و اثربخش باشد.

يک کلمه براي بوشهر: بوشهر شادي و نشاط است.

ارسال شده 3 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

متاسفانه به دليل فشارهاي برخي مسئولين استاني فستيوال موسيقي کوچه بوشهر که امسال بسيار با شکوهتر و با حضور تمامي اقوام ايران زمين براي معرفي فرهنگ موسيقي و آيين هاي فولکلوريک خود برگزار شده بود، ناگهان متوقف شود و در دو روز آخر تمامي کارگاهها و کنسرتها و رويدادهاي جانبي برپايي اين فستيوال کنسل شد...

ارسال شده 3 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

خيام در زندگي شخصي اونجوري که در تاريخ آمده، خلق تنگي داشته و کم حوصله بوده و جواب سوالش نميشد کرد. اما اگر در اين زمانه ما ميبود، حتمن ميگفت تنها گروهي که بعد از چند صد سال مرا درک کردهاند، همين شما بوشهريها بوديد که به آواز طرب، خوش هستيد و بي دغدغه ديروز و فردا، امروز را خوش داشتهايد...

ارسال شده 3 ماه پيش در گفتگو ، نظر (0)

رضا نکيسا: موسيقي اين شهر عجين شده با فرهنگ ديرپاي اين ديار تاريخي و کهن ميراثي است بس گرانبها که حفظ و اشاعه آن وظيفه ذاتي همه ساکنان اين ساحل غرور آفرين است. بايد تاکيد کرد که نميشود از موسيقي گفت و از اساتيد اين حوزه از جمله محسن شريفيان و آکا صفوي نگفت، هنرمنداني که  با دانش موسيقيايي آنها توجه کمتري شده است.

حسن خطام اين کلام  تاثير شگرف اين...

ارسال شده 3 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

حسين حشمتي: و اما مسئله مهم تر وضعيت درمان اعم از بستري يا سرپايي است که اين يکي ديگر، آن قدر نازل و آبکي عرضه مي شود که 90 درصد از گروه هدف که تعداد آنان با احتساب افراد خانواده، به بيش از دو ميليون نفر تخمين زده مي شود مراتب نارضايتي و اعتراض خود را بارها به صورت کتبي و شفاهي به اطلاع مقامات عالي رتبه صندوق  رسانيده اند اما مشکلات نه تنها رفع نگرديده بلکه روز به روز بدتر شده است...


ارسال شده 3 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

دکتر نورالدين اميري: پس از چند هفته کلنجار رفتن با پيشنهادات و پيش دانستههاي ذهني خود، ناگهان زني که از جنس دريا  که سالها پيش در کنار جاده بذري در انديشه من کاشته بود روييد. لحظه، لحظهاي زيبا توام با هيجاني شيرين بود که جانم بيدار نموده بود. موضوع را با صادق سعيدي هنرمند خلاق  شهرداري بوشهر در ميان گذاشتم. پس از چندي استاد عطا صحرايي، يکي از تنديسسازان مطرح کشوري را به من معرفي نمود. پس طرح موضوع با استاد صحرايي و ...

ارسال شده 3 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

غمگينترين بخش آموزش فردي

حسين زيرراهي - مدرس توسعه فردي

غمگينترين بخش آموزش رشد و توسعه فردي اين است که آنهايي که بيشترين نياز به آموزش را دارند کمترين ميل به يادگيري و رشد را نشان ميدهند. دقيقا برعکس در جبهه مقابل آنها که رشد بالايي داشته و زندگي موفق و شادي دارند بيشترين نياز به آموزش را حس ميکنند. سقراط اين موضوع را جهل فرهيخته ناميده است. او ميگويد من از بقيه داناترم چون به ناداني خود پي بردهام ولي ديگران همينقدر هم نميدانند.

وقتي در اواخر سال 1398 تصميم گرفتم وارد عرصه آموزش موفقيت و توسعه فردي شوم سه دليل داشتم: ابتدا بخاطر خودم بود که دهها سوال بيپاسخ در زندگي داشتم. دوم بخاطر خانواده، دوستان و نزديکانم كه ميتوانستم آنچه ياد گرفتهام را با آنها به اشتراك بگذارم، سوم كمك به مردم جامعه و کشورم. به هر حال در اين چند سال به اندازه يک کتابخانه کتاب جديد مطالعه کردم، آموزشهاي زيادي خريداري کردم، در دورههاي مختلفي شركت كردم و تا جاي ممکن که وقتم اجازه ميداد براي نشر آموزشها تلاش کردم. مانند همين ستون «زندگي آگاهانه» که با مساعدت نسيم جنوب عزيز تا الان بصورت مرتب مقالات کوتاه در آن منتشر ميشود.

در اين مدت بيشترين مراجعه را افراد رشد يافته و موفق به من داشتند. برعکس آنهاييکه فکر ميکردم نياز به آموزش بيشتري دارند با وجود مشاوره رايگان من مراجعهاي نداشتند. همزباناني با هزار کيلومتر فاصله از کشور افغانستان وبسايت «بهبود من» را در گوگل پيدا كرده و بعد از استفاده از مطالب رايگان آموزشي پيام تشکر ارسال ميکنند، ولي براي برخي از افراد دور و برم حتي يکبار هم سوالي پيش نيامده که از من بپرسد. به نظر من اين موضوع فقط يك دليل دارد. افراد رشديافته آنقدر براي يادگيري تجربي سختي كشيدهاند كه قدر آموزش را ميدانند. ولي آدمهاي عادي يا از آموزش فردي خبر ندارند يا اعتقادي به آن ندارند. متاسفانه بيشتر مردم فكر ميكنند آموزش فقط آموزش فني است براي يافتن كار و پيشرفت شغلي.

درحاليکه آموزشهاي روانشناسي فردي علاوه بر اينكه بطور غيرمستقيم بر شغل و درآمد فرد تاثير ميگذارد، كيفيت زندگي او را هم بالا ميبرد. آموزشهايي مانند هدفگذاري، برنامهريزي و مديريت زمان، افزايش انگيزه، افزايش اراده و انرژي، اعتماد به نفس، عزت نفس، خودباوري، ساخت عادت، غلبه بر کاملگرايي و اهمالکاري، سرسختي، تابآوري، حل مسأله و تصميمگيري، تفکر انتقادي، تفکر سيستمي، ارتباط موثر و دهها موضوع ديگر نه فقط جيب شما را پرپولتر ميکند که لذت شما از زندگي را هم بيشتر ميكند. اين آموزشها بر زندگي، روابط، کار و درآمد شما اثر مثبت ميگذارد.

در نتيجه يكي از وظايف مدرسان و مربيان رشد فردي اين است که آنقدر آموزشهاي رايگان را همه جا پخش كنند تا بالاخره به دست افراد عادي هم برسد، از آن استفاده كنند، تاثير آن را بر زندگي خود ببينند و نظرشان در مورد آموزش عوض شود. ما چه ميدانيم، شايد يك ويديو كوتاه، يك فايل صوتي يا مقالهاي كوتاه به دست كسي برسد كه همان مشكل را دارد و به اين وسيله وارد دنياي آموزش شود و راهحلي براي مشكلش پيدا كند.

بنابراين از شما دوست عزيز خواهش ميکنم هرگاه مطلبي آموزشي را مفيد تشخيص دادي براي کساني که ميشناسي هم ارسال کن. شايد کسي فقط به همين تلنگر نياز داشته باشد تا دنياي جديدي بر روي او باز شود.

ارسال شده 3 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

معماري بوشهر، برخلاف معماري کويري، ساختمان هم با بيرون کار ميکند هم با درون. معمار، کاملا رها و بيتکلف، فضاها را خلق ميکند و اصلا اسير تقارن و تصلب غيرضرور نيست. معمار ضرورتي نميبيند اثر خود را با رنگ و تزيين ولخرجانه بيارايد. اين خود بنا و اثر است که زيباست نه رنگ و لعاب آن. شايد کمي بيانصافي باشد که زيبايي معماري بوشهر را در حد شيشههاي رنگي هلاليها در و پنجرهها خلاصه کنيم..

ارسال شده 3 ماه پيش در گفتگو ، نظر (0)

عالي بازدار:  پس از دريافت ديپلم و خدمت سربازي درخواست کار به اداره کل فرهنگ بنادر و جزاير خليج فارس در بوشهر داد تا به کسوت معلمي درآيد. از مدير مدرسه ماندگار سعادت استعلام شد تا نظرش را درباره ايشان اعلام کند. مرحوم سيد ضياء الدين بلادي مدير وقت مدرسه نامهاي به اداره کل فرهنگ نوشت و دانشآموز ديروزش را مورد تاييد قرار داد و معرف ايشان شد...

ارسال شده 3 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

مژده مواجي - آلمان : حدود ساعت دو بعدازظهر به محل قرارمان روبروي دفتر نشرية «آسفالت»، نشرية بيخانمانها در شهر هانوفر، رسيديم. مسئول پروژة گروه کاريمان در اداره برنامه ريخته بود که يکي از مسئولان آنجا بهنام پتر گروه ده نفري ما را در شهر بگرداند و از بيخانمانهاي شهر برايمان صحبت کند.

ارسال شده 3 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

برادر جمپولوي (دوقلو) من (ابراهيم هوشيار) / علاقه و دلبستگي‌اش به بوشهر را حفظ کرده بود (دکتر رسول هاشمي) / براي پرويز هوشيار عزيز ( دکتر رضا معتمد) / اسمي مترادف با فرهيختگيِ يک انسان و خادمِ امور فرهنگي، ادبي و هنري (حسين طالبي) / صحنه گردان جلسات بوشهري‌هاي مقيم مرکز (ابراهيم ميگلي‌نژاد) / و خزاني ديگر در بوستان علم و هنر و انديشه بوشهر (خورشيد فقيه) / پرویز هم پرید (عبدالمجید زنگویی)/ ماجراي آن دوربين هشت ميلي متري (هاشم هاشم‌زاده)، سال‌هاي سخت و سخت‌تر (فريده كاردانى)...

ارسال شده 3 ماه پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)
صفحات: 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 | 32 | 33 | 34 | 35 | 36

آخرین اخبار

پربیننده ترین