اعلام رقم ١٥٠ ميليارد دلار ذخيره ارزي ايران از سوي اوباما، رييسجمهور امريكا، وقتي در كنار سخنان سيف، رييس كل بانك مركزي ايران در خصوص آنكه ٢٩ ميليارد دلار از ذخاير ارزي بانك مركزي آزاد ميشود، قرار گرفت زمينهساز جنجالي طولاني در تعطيلات چند روزه...
نظامگسیختگی خانواده با همسانگزینی حل نمیشود
شرق: اول کتاب «گفتهها»ی ابراهیم گلستان سه جمله هست، یکی «سخن بیار زبانآوری مکن» از سعدی، دومی «بدان چهجور ببینی» از لئوناردو و سومی «هیچ باشم اگر نکتهسنج نباشم» از نمایشنامه «اتللو»ی شکسپیر. این سه جمله را بر پیشانی کتاب «گفتهها» شاید بتوان عصاره حیات فکری و ادبی و هنری گلستان تا به امروز دانست. این سه جمله، همچنین کلیدی میتواند باشد برای ورود همراه با نکتهسنجی و نگاه انتقادی به نوشتهها و آثار سینمایی گلستان تا حتیالمقدور مصون بمانیم از دوقطبی معروف «لعن» و «ستایش» که غالبا گلستان را از یکی از این دو حد افراطی دیدهاند و سنجیدهاند. یا او را ستایش کردهاند و از او اسطوره ساختهاند و میراث او را به «زبانآوری» و «تکنیک» تقلیل دادهاند و یا او را دشنام دادهاند صرفا به این دلیل که به راههای متعارف نرفته است. خواندن گلستان با آن عقلانیت انتقادی توأم با نکتهسنجی که شیوه خود اوست در خواندن دیگران، هنوز آنطور که باید آغاز نشده است. خواندن هیچکس شاید هنوز آنطور که باید آغاز نشده است و از اینروست که سنت انتقادی ما هنوز بر مدار «لعن» و «ستایش» میگردد و بر مدار تکرار آنچه پیشترها در رد و انکار و یا تأیید کسی گفتهاند. اینجا مقصود از الگوقراردادن شیوه مواجهه گلستان با اتفاقها و آدمها و آثار هنری، شیوهای مبتنی بر نپذیرفتن آنچه همه میگویند و تنندادن به تکرار گفتههای دیگران، پذیرش بیچونوچرای دیدگاههای او نیست. اتفاقا برعکس، گلستان را جا دارد به همان عیاری بسنجیم که او خود دیگران را با آن سنجیده است و او را در قامت «آدم»ی ببینیم در قدوقامت طبیعی که در یکی از حساسترین مقاطع تاریخ ایران زیسته و کوشیده است بهجای پاگذاشتن بر راههای رفته، راه تازهای بگشاید و با ذخیرهای پربار از ادبیات و هنر ایران و جهان، چیزی را ایجاد کند که پیش از آن موجود نبوده است. حاصل کار قطعا میتواند مورد ارزیابی انتقادی قرار بگیرد، نه به این معنا که بگوییم عالی است و فقط چندجایش اشکال دارد و یا برعکس، مردود است و فقط چند نکته قابل توجه در اینجا و آنجایش میتوان یافت، نه، خواندن جدی گلستان مستلزم کشف ایده مرکزی او در آثارش، کشف سبک، نه در معنای زبانآوری و اینکه نثرش فلان است و بهمان، و مواجههای دقیق با این سبک و آن ایده مرکزی است و این همان کاری است که میگویم هنوز نهفقط درباره گلستان که درباره هیچ نویسنده دیگری آنطور که باید انجام نشده است.
چندی پیش نشر کلاغ سه کتاب ابراهیم گلستان را تجدید چاپ کرد. یکی کتاب «گفتهها» که مجموعهای است از مقالهها، گفتارهای گلستان بر چند فیلم مستند به کارگردانی خودش، سخنرانی مفصل او در دانشگاه شیراز و گفتوگوی بلند قاسم هاشمینژاد با او درباره داستانهایش.
دو کتاب دیگری که از گلستان تجدیدچاپشده ترجمههای اوست از «هکلبری فین» مارک تواین و کتاب «کشتیشکستهها» که ترجمههای گلستان است از چند قصه کوتاه استفن کرین، ویلیام فاکنر، استفن وینسنت بنه، آنتوان چخوف و ارنست همینگوی. گفتوگویی که میخوانید بهمناسبت همین تجدیدچاپها انجام شده است. گلستان کمی پیش از انجام این گفتوگو به دعوت آکادمی فرانسه در رم، به این شهر رفته بود تا در نشستی که این آکادمی برای او و آثارش برگزار کرده بود شرکت کند. گفتوگوی پیشِ رو، پس از بازگشت گلستان از رم انجام شد. گلستان چنانکه در این گفتوگو میگوید سالهاست که قصه ننوشته و در عوض دو کتاب چاپ نشده دارد که هر دو نوشتههایی مستند هستند از آدمهایی که واقعا وجود داشتهاند و وقایعی که واقعا اتفاق افتادهاند و این عجیب نیست وقتی به یاد آوریم که گلستان روزگاری در سینما مستندهایی ساخته است که برخی از آنها هنوز هم جزء بهترین مستندهای تاریخ سینمای ایران بهحساب میآیند. مستندهایی که صرفا نشاندادن واقعه نبودهاند بلکه «دیدِ» سازنده و «چهجوردیدن» در تار و پود آنها تنیده شده و از طریق سبک، خود را به نمایش گذاشته. گلستان در جایی از گفتوگوی پیشِ رو میگوید: «واقعیتهایی که اتفاق افتاده آنقدر فوقالعاده و انترسان است که قصهنوشتن ضرورتی ندارد.» گفتوگو با ابراهیم گلستان را میخوانید.
در یکشنبهای كشدار؛ روز واقعه خیلی دور، خیلی نزدیک رخ مینماید. چهارمین دور وقت اضافه رفع اختلافات ایران و ١+٥ امروز به سر میرسد. گویی روز موعود است و همه دنبال نشانه. آنها که ١٧ روز است مقابل قصر کوبورگ خیمه زدهاند، منتظر دود سفیدند و سؤال و جوابها، پیامها، گپوگفتها و... هیچکدام فارغ از ...
دچار ناامنی شغلیاند؛ دنبال مدرک بالاتر میروند
رضا غیبی: توسعه صنعتی؛ این آرزویی است که در کشور ما به یک رویا تبدیل شده است و در هیچ دوره از تاریخ ٣٧ سال گذشته؛ استراتژی دولتها در راستای ر سیدن به این مهم نبوده است. این اما بدان معنا نیست که تلاشی برای رسیدن به این امر صورت نگرفته است تدوین اما بهواسطه سوء مدیریت یا دیگر مسائل راه به جایی نبرده است. دولت یازدهم نیز از زمان آغاز بهکار خود بارها وعده بازگرداندن اقتصاد به مسیر توسعه را داده است. اما امروز هیچ اتفاقی در این زمینه رخ نداده است. تا فرشاد مومنی چرایی این مسئله را نداشتن استراتژی در دولت برای برونرفت از شرایط ناگوار ایجادشده توسط دولت نهم و دهم عنوان میکند. گفتوگوی ما با فرشاد مومنی، عضو هیات علمی دانشگاه علامه، را در ادامه بخوانید:
شرق: سال گذشته در سفر كاری به استان سیستانوبلوچستان، با یكی از فعالان اقتصادی-اجتماعی مقیم خارج كشور، كه با تعصب ایرانی خود در پی توانمندسازی زنان این دیار، چندینبار به استان سفر كرده بود، آشنا شدم. در آن سفر با بخشی از پروژههای بینالمللی ایشان در كشورهای آفریقایی و آسیایی و نیز بعد از آن با نوشتهها و سخنرانیهای ایشان كه به نظر اینجانب منطقی و مستند، چالشهای توسعه و زنان در كشورهای درحالتوسعه را بهدور از شائبه فمنیسمگرایی مطرح کرده بود؛ آشنا شدم. مناسب دیدم در اینجا با سخن ایشان مطالبم را شروع كنم,١
جواب هر پرسشی را از دو منظر میدهد؛ هم توسعه و هم روابط بینالملل و اساسا بنیادهای فکریاش برمبنای این دو حوزه گذاشته شده است. جامعه ایرانی را خوب میشناسد همانطور که جامعه جهانی و نظم جهانی را. همین بنیانها موجب میشود که پاسخ پرسشها را از مناظر مختلف بدهد. محمود سریعالقلم، استاد دانشگاه شهید بهشتی است، اما حضور فعالی در مجامع بینالمللی دارد. از جمله آنها حضور در نشستهای متعدد داووس است. او توسعه در ایران را مستلزم داشتن عزم برای تغییر، حلوفصل برخی چالشها و دستیابی به نتیجه واحد و آغاز تغییر میداند. اگرچه یادآوری میکند که برخی ویژگیهای فرهنگی، انجام این تغییرات را در سطوحی سخت میکند. او برای توسعه، سیاست خارجی، انتقاد و مباحثی از این دست ٣٠ ویژگی برمیشمارد. کتابهای «عقلانیت و توسعهیافتگی ایران»، «فرهنگ سیاسی ایران» و «اقتدارگرایی ایرانی در عهد قاجار» ازجمله آثار اوست که بر بحث توسعه متمرکز است. او متولد ١٣٣٨ در تهران است و در دوران مدیریت حسن روحانی بر مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام با این مؤسسه ارتباط داشته. او داشتن نقش مشاور برای رئیسجمهوری فعلی را رد میکند و میگوید هیچ سمت دولتیای ندارد. گفتوگو با محمود سریعالقلم در روزی بهاری در دفتر روزنامه انجام شد.
شرق- مهدی دهقان: در صورت رفع کامل تحریمها، ظرف یکسال بازگشت به شرایط بیش از تحریم اتفاق خواهد افتاد و از سوی دیگر شاهد جهش درآمد ارزی و کاهش هزینه دسترسی ایران به بازارهای جهانی خواهیم بود؛ اما در این میان برخیها میگویند با رفع تحریمها مشکلات حل نمیشود و مردم را مأیوس میکنند و برخی دیگر نیز به رفع تحریمها بسیارخوشبینانه نگاه میکنند.
عبدالله رمضانزاده از آن چهرههای سیاسی است که قاطعیت بر مواضع از چهرهاش پیداست. بهویژه هنگامی که مباحث جدی میشود، اما برخوردی کاملا دوستانه دارد. رمضانزاده همچنان امیدوار است حزب «مشارکت» طبق روال قانونی احیا شود، اما به گفته خودش آنها تصمیم گرفتند فعالیت تشکیلاتی نداشته باشند، دلیلش هم روشن است برای آنکه هزینهای را به کسی تحمیل نکنند. گفتوگو را از لزوم بازسازی تشکیلاتی اصلاحطلبان آغاز کردیم و در این مسیر، اما به نقدهایی از دولت رسیدیم و البته موضوع پولهای کثیف. رمضانزاده، سخنگوی دولت اصلاحات است و وقتی ماجرا به پولهای کثیف میرسد، به نکتهای اشاره میکند و بحث را میبندد. او دراینباره میگوید: «راجعبه موادِمخدر و ورودش به انتخابات، من فکر میکنم گزارشی که ستاد مبارزه با موادِمخدر در دوره آخر دولت اصلاحات تهیه کرد و آن را به رئیس دولت نهم تحویل داد، وزیر کشور که رئیس ستاد مبارزه با موادمخدر است، همان گزارش را علنی کند. همین اتفاق برای اینکه معلوم شود پول کثیف وجود دارد یا نه، کفایت میکند».رمضانزاده مهمترین نقد وارد به دولت را این میداند که کابینه روحانی، سیاسی نیست و آقای روحانی فکر میکند یکتنه میتواند همه بارها را بردارد. بااینحال، برخی اتفاقات نظیر صدور مجوز فعالیت برای حزب اتحاد ملت ایران را به فال نیک میگیرد و آن را گام مؤثری از سوی دولت ارزیابی میکند. رمضانزاده بااینحال، ارتباط اتحاد ملت و مشارکتیها را تکذیب میکند و میگوید اگر آنها کمکی بخواهند دریغ نمیکنیم. بحث که به حزب ندا میرسد، کمی چهره درهم میکشد و با مکثی میگوید «ضعف ما بوده است که نیروهایی در حزب تقویت شدند و بهراحتی زیر چتر آدمی قرار گرفتند که تا امروز غیرسیاسی عمل کرده بود». او همچنان امیدوار است آنها که جذب ندا شدند، به اصل خود بازگردند و اگر هم بازنگشتند، به قول رمضانزاده همچنان با آنها دوست هستند. مصاحبه در لحظات پایانی با ورود عکاس روزنامه، به گفتوگویی خودمانی شبیه میشود. از میزبانی و طعم شیرینیهای دفتر دکتر که تعریف کردیم، با اصرار از ما خواست شیرینیها را به روزنامه بیاوریم، به سبک همان میهماننوازی اصیل ایرانی!
وظيفه اصلي روحاني ممانعت از بازگشت تفكر متحجرانه است. جامعه ايران تحمل بازگشت آنها را ندارد. كشور ايران بايد نيروها و اتباعش را از سطح جهان جمع ميكرد، اما نيروهاي موثر كشور راه مهاجرت در پيش گرفتند...
اساسا هرروز کار حزبی، برنامهریزی است، اما حتی اگر بر اساس مدل ایران هم بحث کنیم، آغاز کار برای انتخابات مجلس دهم نهتنها زود نیست، بلکه دیر هم شده است. فردی که درباره زودهنگامبودن فعالیت سخن میگوید، اساسا یا از فضا دور است که بعید به نظر میرسد، یا اینکه میخواهد فضا را برای رقیب محدود کند. اگر...
رابطه نفت و جامعه مدنی موضوع اصلی گفتوگو با حمیدرضا جلاییپور بود اما سخن از اینسو به آنسو رفت و درنهایت به بررسی لایههای جدید اضافه شده به طبقه متوسط رسید. او از همان ابتدای مصاحبه تاکید کرد که نمیخواهد درباره نفت و جامعه مدنی پاسخ کلیشهای بدهد: «اصلا من فاصله میگیرم از آنهایی که میگویند نفت عامل بدبختی است یا عامل خوشبختی است.» و با این شیوه به تحلیل وضعیتی پرداخت که در آن نفت میتواند اسطوره یانوس یونانی باشد یا همان شمشیر دودم؛ نیمی فرشته و نیمی شیطان. به تعبیر او در هشتسال حضور احمدینژاد نفت ١٤٠دلار، دولتمردان را سرخوش کرده بود و آنها چندان تمایلی برای پاسخگویی به افکار عمومی، جامعه مدنی و بدنه مردمی نداشتند؛ درعوض، میزانی از درآمد نفتی- مشابه دوره اصلاحات- برای زیرساختهای اقتصادی کشور تعیینکننده است. ازاینرو او به میزانی از درآمد نفتی اعتقاد دارد که در آن نه وضعیت سرخوشی برخی طیفهای سیاسی به وجود آید و نه قطع امید از درآمدهای نفتی. استادیار جامعهشناسی دانشگاه تهران میگوید: «نفت همیشه نفرین نیست بلکه میتواند فرصت باشد. همچنین صرفا عامل نفت را به عنوان عامل ضددموکراسی دانستن سادهانگارانه است.» البته او رد نمیکند که «حجم بالای درآمد نفتی در دولت پیشین، باعث شد دولت، کنترلش را از دست بدهد و همچنین میراثی به نام طبقه متوسط رانتی بسیار گسترده برای امروز باقی بگذارد.» با این حال میگوید: «نبودن درآمد نفتی برای ایران میتوانست مانع توسعه اقتصادی شود و این امر، ضددموکراسی است. خوشبختانه دولت امروز دولتی توسعهگراست و این کاهش قیمت نفت میتواند برایش فرصتی باشد که به تقویت جامعه مدنی و توسعه در ایران کمک کند.» با این حال جلاییپور از همان ابتدای گفتوگو با این فکر که نفت نفرین است. موافق نیست و میخواست سه جهتگیری برای دولت سامانیافته که در دوره احمدینژاد بهشدت ضربه خورده، مطرح کند و در پایان صحبتهایش سری هم به این سه جهتگیری میزند. جهتگیری که خودش آن را مسیرهای رو به احیای جامعه سامانمند مینامد. میگویند منابع طبیعی نفرین طبیعتاند. آیا نفت، نفرین است؟ آیا ضعف توسعه سیاسی و افزایش انسداد اجتماعی، بخت بد حاصل از این نفرین است؟ یا اینکه نفت و منابع طبیعی به تنهایی نفرین نیستند بلکه نوع بهرهبرداری و استفاده از آنها میتواند این منابع را به لطف یا نفرین تبدیل کند. این مساله در ایران دستکم در طول هشتسال دولت پیشین ذهن بسیاری را به خود مشغول کرد. دولتی که با بالارفتن بیسابقه قیمت نفت روبهرو شد و این حجم درآمد نفتی بالا باعث ضربهخوردن به عناصر دموکراسی شد. این موضوع نشان داد دولتی که بینیازتر باشد بیشتر شاخوشانه میکشد. از طرفی حالا که قیمت نفت بهطور ناگهانی درحال کاهش است آیا میتوان گفت که این موضوع میتواند سایه نفرین نفت را از سر مردم ایران کم کند؟ در گفتوگو با جلاییپور دنبال پاسخ به این محورها و پرسشها هستیم.
معتقدم اصلاحطلبان نباید انفعالی عمل کنند. جریان اصلاحات اگر بتواند با حفظ اصول و هویت خویش در مسیر تعامل با جریانات معتدل، خواه اصلاحطلب و خواه غیرآن، اقدام کند به نفع کشور است. لکن اصلاحطلبان که از پشتیبانی طیف وسیعی از جامعه برخوردارند نباید کاری کنند تا مقبولیت اجتماعی آنها نزد مردم، کاهش یابد. ..
شرق: میگوید: «دلودماغی برای مصاحبه ندارم.» اسفندماه برای «سیدحسن خمینی» با خبر مرگ عزیزانش عجین شده؛ یکروز پدر، یکروزمادربزرگش، همسر امام و حالا درگذشت داییاش صادق طباطبایی. خبر مرگ صادقخان که میآید، زمان هماهنگشده برای گفتوگو جای خود را به مراسم تشییع پیکر داییصادق میدهد و حالا باید در دقیقه٩٠ سالنامه «شرق»، راهی قم شوم تا دیدار با یادگار امام میسر شود. گفتوگو از اسفند و حادثه فوت پدر آغاز میشود و مرور خاطرات پسر. میگوید که همزمانی سخنرانی انتقادی و معروف سیداحمد با حادثه ازدستدادنش باعث شد تا تحلیلهای متفاوتی بر این ماجرا برود. به ماجرای حمله به سخنرانی سیدحسن در حرم امام که میرسیم، درباره توضیح نوع واکنش خود با آن حوادث به این نکته بسنده میکند که نه آنروز و نه حالا در حوادثی اینچنین نمیخواهد که بیاخلاقی در جامعه رواج یابد. درباره ورودش به سیاست توضیح مقدماتی میدهد و با گفتن اینکه در لحظه تصمیم میگیرد، میگوید: «بسته به اینکه شرایط چه تغییری میکند و چه چیزی پیش میآید، تصمیم میگیرم.» حسن خمینی کمتر عادت به مصاحبه دارد و مجموع گفتوگوهای او از دهه٨٠ به اینسو، شاید به تعداد انگشتان دودست نرسد، آنهم درباره موضوعات تخصصی مثل فقه یا دیدگاهها و اندیشههای امام. همین موضوع کار را برای من سختتر کرده بود. اینکه باب گفتوگو را چگونه باید باز کنم تا از آن کلیشهها فرار کرده باشم. آزادراه تهران- قم را در حالی بهسرعت پشتسر میگذاشتم که مسیر سوالات در ذهنم را مدام تغییر میدادم. ١٥کیلومتر مانده به قم، هنوز بنرهای خوشامدگویی به حسن روحانی در جاده خودنمایی میکرد. از عوارضی که عبور کردیم، پرسانپرسان به خیابانهای پشت حرم راهنمایی شدم که عبور، تنها برای تاکسیها مجاز است؛ چیزی شبیه به خطویژه. از کوچهپسکوچههای تودرتو که گذشتیم، از رهگذری آدرس را پرسیدم. دو ساختمان روبهروی هم را نشان داد که یکی دفتر بود و دیگری منزل. این همان منزل مرحوم سیداحمد خمینی بود که کمی آنسوتر از آن هم دفتر آیتالله نوریهمدانی، از مراجع تقلید واقع شده بود. بهسوی منزل و سالنی راهنمایی شدم که تمام دیوارهایش با قفسههای قدیمی فلزی پرازکتاب پوشانده شده بود. گاهی روی قفسهای تصویری از امامخمینی و سیداحمد در کنار هم دیده میشد و پایین یکی از آنها هم تصویر فرزند بزرگ سیدحسن- که به یاد پدر او را احمد نام گذاشته است-وجود داشت. تا چشم کار میکرد، کتاب بود که وسوسه و شوق خواندن به دل میانداخت. در کنار مبلمان ساده، مثل همه روحانیون، یک چوبرخت بود با چند عبای قهوهای، سورمهای و عمامه مشکیرنگی که در راس آن قرار داشت. در آن سالن بزرگ، میزهایی هم بهتناوب وجود داشت که تمام آنها با کتاب پر شده بود. یک میز مخصوص فلسفه، یک میز مخصوص اصول و...، یک اتاق دیگر هم در گوشه دیگر سالن وجود داشت که آن هم به همین سبکوسیاق چیده شده بود. البته تا جایی که در آن زمان کوتاه فرصت دیدن وجود داشت، یک صندلی سبز بود و اطراف آن مثل دانشجویی که امتحان داشته باشد، پر بود از کتابهای باز و نیمهباز. سیدحسن خمینی پای هرکدام از این میزها مطالعه میکند و مینویسد و کتاب «فرهنگ جامع فرق اسلامی» خود را هم ظاهرا در همان اتاق کوچک به رشته تحریر درآورده است. وسایل پذیرایی روی میز، حلوا بود و خرما. حسن خمینی با سلام بلندبالایی وارد سالن شد، عبایی را از روی چوب رخت به دوش انداخت و در مقابل من نشست. شلوغی دیدوبازدیدهای ناشی از فوت دایی صادق باعث شد که گفتوگو خیلی سریعتر از آنچه که فکرش را میکردم به پایان برسد. برای انجام مراحل فنی گفتوگو به دفتر، یعنی ساختمان مقابل منزل سیداحمدآقا راهنمایی شدم. رییس دفتر او، آقای احسانی تمام مدت را مشغول برنامهریزی برای مراسم ختمی بود که قرار بود فردای آنروز در قم برای یادبود مرحوم صادق طباطبایی برگزار شود. کارتهای دعوت برای بیوت مراجع در حال ارسال بود؛ یکی برسد به دفتر آقای صافی، یکی برسد به دفتر آقای وحیدخراسانی و... . شلوغی اسفند و شلوغی تدارک مجلس فاتحه در این ساختمانها، به حالوهوای عید این خانه انگار غبار غم پاشیده بود.
در هشتسال دولتهای نهم و دهم، طبقه متوسط ایران رشد کرده، اما نه بخش فرهنگی و تولیدی آن، بلکه بخشی که حالا حمید جلاییپور از اصطلاح «خاردار» برای توصیفش استفاده میکند؛ بخشی که ویژگی اصلی آن غیرمولدبودن است و رانتیرشدکردن و ضددموکراسیبودن. این بافت جدید در طبقه متوسط چندان علاقهمند رشد و توسعه فرآیند دموکراسیخواهی در ایران نیست و بیشتر علاقهمند رشد آنی و تصاعدی است. این بخش حالا برای خودش پایگاهی کسب کرده است. یکی از دلنگرانیهای جلاییپور این است که این گروه با شکل و قیافه جدیدی که در ساختار اقتصادی و سیاسی یافته، بخواهد در مسیر روند دموکراسیخواهی شاخشده و دستوپاگیر شود. وی به رشد گروههایی در جامعه اشاره دارد که خیلی بدشان نمیآید فرد تندروی دیگری به قدرت برسد و برخی هم بهراحتی بخوربخور کنند. جایی هم میگوید: «تصورش را بکنید ٨٠٠میلیارددلار بیاید داخل کشور و بهجای اینکه کشور آبادتر شود، فاسد شود.» او درهمینحال تاکید دارد که تندروی مرسوم در دوره خاتمی با دوره روحانی تفاوت ماهوی دارد و بخشی از آن به تغییر پایگاه اقتصادی همین تندروها مربوط میشود. استادیار دانشگاه تهران همچنین از احتمال خلق دوگانه احمدینژاد- روحانی میگوید و آن را به ضرر سرنوشت دموکراسیخواهی در ایران میداند. از سوی دیگر در موضوع هستهای نیز امیدوار است پرونده هرچهسریعتر نهایی شود و تاکید دارد اگر هستهای به نتیجه نرسد، بدونشک، شکست آن به ضرر جریانهای دموکراسیخواه و جامعه مدنی خواهد بود. بخش تکمیلی این گفتوگو در سالنامه روزنامه «شرق» منتشر خواهد شد.
شرق، آمنه شیرافکن: «عوض حیدرپور»، از اعضای کمیسیون امنیت ملی مجلس نگران است. نگرانیاش را میشود در ادامه سخنان وزیر کشور بهتر فهمید. دلواپس پولهای سرگردانی است که در هشتسال دولت احمدینژاد اینجا و آنجا هزینه شده و حالا شاید از دل انتخابات آینده بیرون بزند. زبانش، لحن هشدارگونه دارد و تقاضایش از نهادهای نظارتی این است که حواسشان به ستادهای انتخاباتی باشد. نه از فردا روزی که کارازکار گذشته و کنترل برخی مسایل سخت میشود، از همین روزها که سرگروههای انتخاباتی در استانها تعیین شدهاند و ساختمان و منابع مالی مشخص شده، از نهادهای نظارتی میخواهد تا حواسشان به پولهای کثیف و تزریق احتمالی آن به انتخابات آینده باشد. به شکل خاص به ساختمان چند طبقه ولنجک اشاره دارد و جایی از گفتوگو به صراحت میگوید رد پای پولهای بربادرفته بابک زنجانی و رانت ویژه برای او این روزها در ستادهای انتخاباتی برخی کاندیداها احتمالی قابل رویت است. به اینجای گفتوگو که میرسیم، مشخص است دغدغهاش جدی است و خطر را به خوبی لمس کرده، گویا ستادهای انتخاباتی نزدیک به رییس دولت گذشته مدتی است در شهرهای بزرگ فعال شدهاند و حالا میشود خطوربط برخی شانتاژهای رسانهای را بهتر فهمید. تبلیغاتی که حالا به هربهانهای اتفاق میافتد، از مراسم ختم گرفته تا گعدههای سیاسی دیگر. حیدرپور هشدار میدهد که برآوردها نشان از آن دارد که نامزدهای انتخابات آینده دستکم باید ٥٠٠میلیونی برای نمایندهشدن هزینه کنند و از کجا معلوم پولهای کثیف سر از جیب برخی نامزدها درنیاورند، این مساله سوالهای متعددی پیش روی افکار عمومی قرار میدهد. حیدرپور تاکیدش این است که اگر آنها منظور او را بگیرند، خودشان متوجه خواهند شد. حیدرپور، سپاهی است و پزشک و عضو هیات علمی. در پروندهاش هم رسیدگی به ماجرای حمله تندروها به سخنرانی رییس مجلس در ٢٢ بهمن ٩١ به چشم میخورد و هم افشاگری ماجرای چکهای پنجمیلیونی رحیمی در آستانه استیضاح کردان.
شرق - وحید صابری: «انقلاب فرجام محتوم و نهایی یک جامعه نیست، زیرا اگر دولتها بتوانند فرآیند توسعه را بهگونه مناسبی پیش ببرند، میتوانند از وقوع انقلاب پیشگیری کنند، اما اگر حکومت وظایف توسعهای خود را بههردلیلی بهخوبی انجام ندهد طبیعی است که جامعه میتواند آبستن تحولات دیگری باشد.» این سخنان یک اقتصاددان در موسسه دین و اقتصاد پیرامون عوامل اقتصادی منجر به انقلاب سال٥٧ است. علی دینیترکمانی در این نشست با تأکید بر اینکه منشأ تحولات سیاسی و انقلابها خود حکومتها هستند و میتوانند از وقوع آن جلوگیری کنند، گفت: «درست است دولت از دل تاریخی به وجود میآید که پر از اشکالات و کژیها است، درست است فرهنگی که دولت در آن شکل گرفته موانعی بر سر راه توسعه قرار میدهد، اما باید بتواند با سرمایه و قدرتی که در دست دارد این موانع و کژکارکردهای جامعه را اصلاح کند. اگر این اتفاق نیفتد نشانگر ضعیفبودن دولت است.» مشروح این نشست درپی میآید:
آرامش به یک عزم عمومی نیاز دارد. در عین حال کسانی که در جامعه میتوانند سرمنشأ و اثرگذار باشند باید این مسأله را در دستورکار خود قرار دهند. این مسأله به نخبگان و تصمیمسازان کشور برمیگردد، همینطور رسانهها و فضای تعلیم- تربیت میتوانند در این زمینه اثرگذار باشند. خانوادهها هم میتوانند در این زمینه ...
شرق - فرزانه طهرانی: «٤٥هزارمیلیاردتومان یارانه نقدی، ٨٠هزارمیلیاردتومان حقوق و دستمزد کارمندان و ٢٥هزارمیلیاردتومان کمک برای تامین کسری حقوق بازنشستگان در طرف تعهدات دولت و ۷۰هزارمیلیاردتومان درآمد نفتی و ٨٠هزارمیلیاردتومان درآمد مالیاتی در طرف درآمدها نشان میدهد دولت در سال آینده با درآمدهای حاصل از نفت و مالیات تنها میتواند دستمزدها و یارانهها را پرداخت کند و این به مفهوم آن است که دولت از سال٩٤ تبدیل میشود به صندوق پرداخت حقوق و دستمزد یا به بیان سادهتر سال از آینده عصر پایان راهبری توسعه ملی توسط دولت آغاز خواهد شد.» تحلیل محسن رنانی، کارشناس اقتصادی از آینده بازار نفت چندسال پیش یعنی دقیقا سال٨٧ در کتاب «اقتصاد سیاسی مناقشه اتمی ایران» به نگارش درآمده بود. در سالهایی که افزایش قیمت نفت، طلاییترین دوران درآمدی کشور را رقم میزد، رنانی در کتابش که پنج نسخه از آن را به مسوولان وقت داده بود، هشدار میداد که این خوشحالی چندان پایدار نیست و پس از یکدوره افزایش قیمت نفت به بالای صددلار، افت قیمت شروع خواهد شد. امروز هم او پیشبینی میکند احتمال افزایش قیمت نفت وجود نخواهد داشت و اگر بنابر وقوع شرایطی خاص مانند ایجاد ناامنی در عربستان یا اتفاقاتی از این دست هم قیمت اندکی بالا رود، این افزایش باثبات نخواهد بود. این تحلیلگر اقتصادی معتقد است قیمتها بهتدریج تا سطح بالاترین هزینه تمامشده تولید نفت در دنیا یعنی حدود ٣٥دلار افت خواهد داشت. استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان از سال١٣٩١ با هیچ رسانهای مصاحبه نکرده است. هرچه از او در این سالها میخوانیم، سخنرانیها یا مقالات اوست. در این سالها او جز درباره کتاب «اقتصاد سیاسی مناقشه اتمی» مصاحبه نکرده است و اکنون نیز موافقت میکند که به بهانه انتشار «نسخه کامل» همین کتاب، درباره آینده نفت و پیامدهای آن برای توسعه ایران با «شرق» به گفتوگو بنشیند. رنانی در ابتدا احتمال توطئه سیاسیبودن کاهش قیمت نفت را رد میکند. او معتقد است عدم کاهش تولید نفت عربستان یک سیاست بلندمدت و یک اشتباه محاسباتی کوتاهمدت از سوی این کشور است و در ادامه هشدار میدهد که شکست دولت روحانی در ساماندهی اقتصاد کشور میتواند به شکست در حوزههای دیگر نیز بینجامد و اکنون زمان برای آزمون و خطا برای کل نظام تدبیر به پایان رسیده است. در این گفتوگو تحلیلهای تکاندهندهای از او درباره اقتصاد ایران میشنویم که برای جلوگیری از وقوع آن تمام قوای کشور باید بهپا خیزند و دولت را یاری کنند. محسن رنانی همچنین نابودی داعش را هدف غرب نمیداند و در تحلیلش به چرایی نیاز غرب به داعش اشاره میکند که در ادامه میخوانید:
بعد از فوت مرتضی پاشایی و حضور گسترده مردم در مراسم تشییع او، برخی گفتند این پدیده، پدیدهای غیرسیاسی است، اما برخی هم گفتند که سیاسی است. از همان ابتدا اختلافنظر وجود داشت؛ برخی گفتند این اتفاق دلالتهای سیاسی دارد و برخی گفتند که نشانه سیاستزدایی است. طرفداران این نظریه که این حرکت، حرکتی غیرسیاسی است، گفتند جوانها طرف موسیقی پاپ و مسایل شخصی خودشان رفتهاند و به مسایل سیاسی توجه ندارند و خوانندهای که از سطح محبوبیتی برخوردار بوده، فوت کرده است و طرفدارانش در مراسم خاکسپاری او بیرون آمدهاند. توضیح عدهای که این کار را غیرسیاسی میدانند، این است که ذات این کنش کاملا غیرسیاسی و نشاندهنده غیرسیاسیشدن جامعه است، اما در مقابل، برخی دیگر معتقدند این یک نوع رویکرد است که جوانان نسبت به مسایل خودشان دارند. توضیح این عده آن است که جوانها به یک نحوی خودابرازی میکنند و علایق خود را در جامعه به منصه بروز و ظهور درمیآورند و در واقع این امر، حرکتی سیاسی است. با «محمدامین قانعیراد»، رییس انجمن جامعهشناسان ایران، درباره این گفتوگو کردهایم که رویههای تازه کنش جوانان در عرصه اجتماع که بیش از همه در شبکههای اجتماعی قابل مشاهده است، از کجا آغاز شده و دلایل ایجاد این فضای عمومی تازهای که در شبکههای اجتماعی و پس از آن در مراسم خوانندهای مانند پاشایی نمود یافته است، چیست؟ آیا جامعه سیاسی شده است یا در آن سیاستزدایی را میتوان دید. قانعیراد فضای ایجادشده را از پیامدهای آنچه در پنجسال گذشته در جامعه ایران رخ داده، میداند.
نحوه صدور مجوز اجرای کنسرت «لیان» در بوشهر پس از 16 سال / پاسخ شریفیان به شائبه اجرای کنسرت «لیان» در ماه صفر پارسال در سوئد / محرم امسال در مالزی به اجرا و معرفی موسیقی سوگواری بوشهر پرداختم / از مسئولان بوشهر برای حمایت از موسیقی بوشهر متشکرم / علت لغو کنسرت گروه «لیان» در روزهای 13 و 14 ...
اعتماد: مرجان زهراني/ كشمكشهاي سياسي ميان راست و چپ با وجود گذشت بيش از يك سال از انتخابات رياستجمهوري همچنان ادامه دارد. گرچه تعيين تكليف نتيجه انتخابات به عنوان مهمترين مقطع تصميمگيري و كنشگري براي جناحهاي سياسي عمدتا پاياني براي اين نزاعهاي سياسي و متهم كردنهاي پي در پي پيشاانتخاباتي باشد اما به نظر ميرسد حوادث بعد از انتخابات ٨٨ همچنان فضاي سياسي كشور را به سمت تخاصم و نزاع پيش ميبرد. در اين ميان فقدان وحدت و اتحاد ملي يا به تعبيري هماهنگي ميان جناحهاي سياسي بيش از گذشته احساس ميشود. حميدرضا جلاييپور، فعال سياسي اصلاحطلب علت تداوم اين كشمكشها و نزاعهاي سياسي را ميدانداري تندروها در هشت سال گذشته ميداند كه براي حفظ موقعيت گذشتهشان همچنان از شيوههاي راديكالي براي اختلافافكني ميان جناحها و گروههاي سياسي استفاده ميكنند. او راهكار رسيدن به انسجام و هماهنگي را هم بازگشت به دوران هاشمي و خاتمي و خارج كردن تندروها از متن جامعه سياسي كشور ميداند. او همچنين معتقد است «اتفاقي كه در انتخابات رخ داد اين بود كه اصلاحطلبان و اصولگرايان معتدل در يك ائتلاف نانوشته شركت كردند و همين ائتلاف و نزديكي و هوشياري مردم بود كه نتيجه مطلوب انتخابات هم رقم خورد. اما عدهيي تندرو در اين ميان همچنان ناراضي هستند چون نتيجه انتخابات برايشان دور از انتظار و غافلگيركننده بود.»
اي كاش آموزش و پرورش و فرزندان كشور ما بتوانند وقت و عمرشان را به بهترين وجه صرف كنند ولي اين يك آرزوست
سیگار را فراموش کنید. ماریجوانا، حشیش، الکل، کتامین، گل، ترامادول و… این ها اسمهایی است که همراه با نحوه مصرف و قیمت و جزئیات «فاز»شان از زبان دانش آموزان نوجوانی شنیده میشوند که به 17 سال هم نرسیده اند. گزارش روزنامه شهروند دراین مورد را می خوانیم.
يكي از ضعفهاي بزرگ سياستمداران ما بيگانگي با مفهوم افكار عمومي است. يعني فكر ميكنند همين كه معني لغوي كلمه را ميدانند عمق آن را هم ميشناسند، در حالي كه افكار عمومي گرچه همواره وجود داشته اما امروزه يك پديده مدرن و محصول ارتباطات است. مساله افكار عمومي فقط يك مساله جامعهشناختي نيست يك مقوله انديشگي هم هست
يكي از دلايلي كه به افكارعمومي در دنيا اهميت داده ميشود همين است كه معتقدند اگر بتوان افكارعمومي را نسبت به موضوعي كه رخ داده است، قانع كرد اين جزو پروندههاي مختومه ميشود. يكسري تضادها و پروندههاي مختومه نشده ميتواند افكارعمومي را به گونهيي شكل دهد كه ديگر نتوان آن را مديريت كرد
دکتر محمود دهقانی : با روی کار آمدن دودمان صفوی و فرمانروائی شاه اسماعیل یکم معمار مذهب شیعه در ایران، پادشاهان صفوی در بازسازی و گسترش ساختمان و بویژه تزئینات آن تلاش بسیار نموده اند. هنگامی که در سال ٩١٤ هجری برابر با ١٥٠٨ میلادی شاه اسماعیل برای نیایش به بارگاه رفت صندوقی ساخته شده با تزیینات خاتم بر روی آرامگاه گذاشت و با طلا و آئینه کاری رواق ها و سنگ فرش مرمر، در آنجا قالی های گران بها فرش کرد...
فاطمه زیرراهی : از شهرهای پر آوازه ای که در روزگار پیش از اسلام و تا سده های نخست گسترش اسلام، در دشتستان استان بوشهر بسیار پر رونق بوده و جغرافی نویسان ...
سجاد بهزادی : در استان و شهرستان هاي بوشهر بدون شك فضاي اميد بخش تري نسبت به كاهش مشكلات و رفع برخي از محروميت ها ديده مي شود. اما همچنان مشكلات پيشين مورد دغدغه اصلي صاحبنظران است و تا رسيدن به نتيجه نيازمند گام هاي جدي و عميقي هستيم...
فراز و نشیب های سیاسی در کشورهای ترکیه ، مصر و عربستان سعودی که رقیبان سنتی ایران هستند و هم اکنون هریک دستشان در حنای پر رنگ است، شاید بتواند شانس پیش افتادن ایران بر رقیبان باشد. گمان می رود که غربی ها تا حدودی به این واقعیت نیز پی برده باشند. ..
دکتر محمود دهقانی : نمای نسبتا بومی این ساختمان با طاق ها و ستون های بیرونی آن مناسب با آب وهوای گرم بوشهر طراحی شده است. از راه سربونک و یک پله کشیش کلیسا ...
همایون شهنواز کارگردان دلیران تنگستان: گاهي فكر مي كنم مجموعه دليران تنگستان ساخته نشد، بلكه جلو دوربين اتفاق افتاد و ...
اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهوری روز دوشنبه ٨ اردیبهشت ماه پس از بازدید از فازهای در حال ساخت پارس جنوبی، در جمع مدیران صنعت نفت اعلام کرد: توسعه میادین مشترک، از دغدغه های مهم این روزهای دولت و مردم ایران است...
آخرین اخبار
- جايگاه معلم در جامعه خدشهدار شده است
- سپاس از کساني که آموختند و آموختن را ياد دادند
- خليج فارس و الگوي حکمراني خوب
- ماندگاري نام خليج فارس، در گرو نگاه توسعه محور به آن مي باشد
- بايد براي تراژدي ورزش بوشهر، سالها گريست
- چرا نفت و گاز، از فعاليتهاي ورزشي استان بوشهر حمايت نميکنند؟
- چهار نکته براي رابطه پايدار والدين با فرزندان نوجوان
- نگاهي به تبعيضهاي درماني در کشور / به بهانه کلنگ زني بيمارستان نفت در شيراز
- استقبال از عيد نوروز باستاني در بوشهر
- دنياي معترضان
- چاپ شعري از استاد باباچاهي در امريکا
- آقاي استاندار در مقابل لغو مجوز فستيوال کوچه بوشهر، پاسخگو باشيد
- گردشگران دره ساساني «تنگ جيز» دشت خشت کازرون
- خاطرات خدمت سربازي در سپاه دانش
- مرثيه اي براي موسيقي
پربیننده ترین
- پشت پرده انتخاب شهردار بوشهر از زبان یونس خسروانی کاندیدای اصلاح طلب شهرداری
- تدبیری بیندیشید برای نجات معلمان از قعر جدول حقوق بگیران کشور
- سه عامل سقوط حکومتها در نگاه فردوسی
- به سوگیری استاندار بوشهر می توان نمره مثبت داد
- گور دختر دشتستان، آرامگاه اجداد و نیاکان شاهان هخامنشی
- گزارش تصویری افتتاح دانشکده هنر و معماری بوشهر با حضور وزیر راه و شهرسازی
- ابراهیم گلستان: نادری از تنگسیر چوبک، یک چیز پرتی درست کرد
- مو اهرم نمی شم، می شم بنه گز
- موضوع انشا: جوانی
- مژده مواجي، بوشهري مقيم آلمان در مصاحبه با نسيم جنوب:
- عشق ننه معصومه، بوشهر هست
- اروینگ گافمن و نظریه نمایشی
- ساروج کوبان در بوشهر
- معماری بومی بافت تاریخی بندر بوشهر
- آماده شدن برای رفتن به مدرسه