حسين زيرراهي : نظام آموزشي ما بر اساس نظام آموزشي اروپاي قرن بيستم بنا نهاده شده است كه آن هم بر اساس نيازهاي صنعتي قرن نوزدهم طراحي شده است. خروجي چنين سيستمي دو چيز است: كارگر كارخانه و معلم براي همين نظام. ضمن اينكه اگر سواد خواندن و نوشتن و حساب را از آن حذف كنيم تقريبا هيچ مهارتي كه در زندگي آينده به كار دانشآموز..
موفقيت نه به هر قيمتي
حسين زيرراهي - مدرس توسعه فردي
موفقيت خيلي خوب است ولي به هر قيمتي خوب نيست. يكي از مشكلات ما انسانها اين است كه هر کدام از يك طرف بام ميافتيم. عدهاي هيچ تلاشي براي موفقيت در زندگيشان نميکنند. برخي هم براي رسيدن به موفقيت زندگي خود را نابود ميكنند. در مورد روشهاي رسيدن به موفقيت همه جا صحبت ميشود. ولي تقريبا کسي در مورد آسيبهاي موفقيت غيرارگانيک صحبت نميکند. حال ببينيم چرا رسيدن به موفقيت با هر قيمتي ميتواند آسيبرسان باشد.
انسان تمايل زيادي دارد که در هر کاري زود به نتيجه برسد. فکر ميکند اگر به جاي پنج يا ده سال تلاش آرام و مستمر، آن تلاش را بصورت فشرده در يك سال انجام دهد همان نتيجه بدست ميآيد. نتيجه اينكه در آن يك سال قيد همه چيز را ميزند؛ تفريح، استراحت، خواب، خانواده، دوستان و كلا زندگي. فارغ از اينكه اين روش معمولا جواب نميدهد، آنچه در مقابل از دست ميدهد معمولا قابل جبران نيست. اگر موفقيت را رشد و تغيير مثبت دروني انسان تعريف كنيم، بنا بر ذات انسان و طبيعت حيات همه چيز در يك نظم آرام و تدريجي بدست ميآيد. مانند رشد و نمو موجودات كه با سرعتي مشخص رخ ميدهد و دستكاري در آن به نتايج غيرمنتظره ميرسد.
بنابراين حتي اگر بپذيريم كه ميتوان با كم كردن زمان به موفقيت رسيد، باز هم آسيبهاي ناشي از آن را نميتوان حذف كرد. تمام تلاش ما براي موفقيت در زندگي در اصل براي اين است كه زندگي بهتري داشته باشيم. اگر براي رسيدن به موفقيت به زندگي آسيب بزنيم نقض غرض است.
يكي از آسيبهاي ناشي از تلاش زياد و فشرده از بين بردن قابليت توليد خود است. مغز و بدن حد مشخصي از فشار را ميتواند تحمل كند. وقتي بيش از حد به آنها فشار ميآوريم يا نتيجه خوب نميدهد يا آسيبي ميبيند كه بعدا قابل جبران نباشد. آسيب ديگر موفقيت به هر قيمتي، به اطرافيان است. اگر وقت كافي براي خانواده خود نگذاريم بعدا قابل جايگزين شدن نيست. والدين ما هميشه كنارمان نيستند، فرزندان ما در كودكي بايد دستشان را بگيريم و همسرمان نميتواند دوري ما را به قيمت حضورمان درآينده تحمل كند.
در نتيجه اگر پروژهاي را شروع كردهايد كه نياز به تلاش زياد و پيوسته دارد سعي كنيد بيشتر از شش ماه زندگيتان را براي آن تعطيل نكنيد، چون آسيبزننده است.
مورد آخر هم موفقيت به قيمت بدبختي ديگران است. اين را ديگر همه ما ميدانيم. دنيا يك سيستم بسته است و هر عملي از ما سر بزند تاثير آن بالاخره جايي به خودمان ميرسد. نتيجه كارهاي ما بايد براي دنيا سودمند باشد تا دنيا جاي بهتري براي خود و ديگران باشد. شايد در كوتاهمدت آثار مثبت يا منفي كارهايمان به ما برنگردد ولي در بلندمدت حتما برميگردد.
(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1076)
قصه کوتاه: ظَهرِ روزگار
شاهرخ تنگسيري
غُنچو گفت: خين قيت دادم!، گفتم چه زدي که خين قيت دادي رفيق، چيشات سي چه قبله و کُهبادن؟ يه پک نفس بري رو سيگار زر زد که تش تو فيلترش راس کرد. گفت: ظَهرِ روزگار!
تو دل خوم گفتم اي گُه تو اي روزگار از غنچو هم نِواگشتي.
سرم واگردوندم ديدم ميرسين کورو نبش دکون بن شمس سر فلکه شيشم بهمن تو چيش افتو ويساده و شُپ ِ شُپِ عرقن، مث هميشه يه رپته بليط اعانه ملي تو دسشن و تو دماغي بُنگ مي داد: عاني ملي، عاني ملي. رفتم هِلش سلام کردم، گفت: به، سلام آغي خوم، کُجي بوا نيسي، تونم پرسمون نمي کني، يلّا نِه، امشو ديگه بخت با خوت يارن يکي از تو دلش بکش. خنده م گرفت گفتم عامو ميرسين خبر نداري بخت و اقبال مو و تو مث همن بوا، فقط يکي مون مي بينينم، يکيمون نمي بينيم تا هر دوتامون زجرکُش روزگار بشيم . گفت حالا يکيش بکش خدا کريمن از صب گَه تا حالا دوتاشم نفرختم امشو شووشن، دلش نشکوندم، گفتم اختيار با خوت، مو خو پيش بخت و اقبال خوم ري سفيدم . تبسم خِشي کرد و مثل کسي که غيرتش ميون زمين و آسمون گير کردهايي پا او پا کرد سرش گرفت رو به آسمون و گفت: يا خدا ري سفيدمون کن. دوتا بليط دو تومني از دسته جدا کرد داد دستُم، دوتا نووت دو تومني نهادم تو جيبش خدافظي کردم، دلش خش شد و از ته دل مي خوند: امشو شووشن پا پِلنگو، جوابش دادم: ها، ميرسين خِشِشن پاپِلنگو...
به قول خالوم عباس تنها حُسن بليط اعانه ملي سي ما بدبخت بيچاره ها رويا پردازي قبل از اعلام شماره سريال بليطن که باهاش مث ژول ورن تموم زمين و هفت آسمون بسرعت نور طي مي کنيم و مصيبتش وقتين که چارشماره آخر بليطت مث تاريخ مرگت رو سنگ قبر نوشته ميشه و تو با يه دنيا آرزو وتلخي ظَهرِ روزگار ميزارن تودل قبر و رو سرت سنگ لحد مي چينن.
مردم استان عزيزم بوشهر بينظيرند. مردم سخت ميخندند ولي بايد بدوني چطور بايد آنها را بخنداني. نگاه مردم به شونشيني شبکه استان خيلي خوبه، بي نظيرند و من همشان را دوست دارم بلاخص پيرمردها و پيرزنهايي که هر شب ميگن کي حسن و کوکاش شاهين ميان. مردم عجيب دوستم دارند و من بيشتر... دستانشون را ميبوسم... و امروز نياز جامعه به خنده خيلي زياده چون مردم خيلي تو فکرند و خيلي ها گرفتارند و جامعه نياز به شادي و خنده داره... من طنز را از درون اجتماع پيرامون خودم پيدا ميکنم...
معاون فرهنگي اداره ارشاد استان بوشهر خبر داده که 10 واحد در راستاي اجراي قانون منع به کارگيري اسامي بيگانه در استان پلمب شدند. در زماني که به خاطر وجود تحريمها و افت ارزش ريال و کاهش قدرت خريد مردم و... کار اقتصادي مردم به مشکل خورده و مغازهداران با انواع و اقسام فشارها روبرو هستند بطوريکه برخي عليرغم سرمايهگذاري کلان، حتي از عهده اقساط و اجاره و گرداندن مغازه هم برنميايند..
اگر خودم را نمونه اي از جوانان آن روزها فرض کنم، بيشتر شايق به خواندن رمانهاي عاطفي عاشقانه و يا هيجاني پليسي بوده اند، مگر تک و توکي از بچه ها که متاثر از توصيه و تفکرات برخي از معلمانشان، جذب کتابهاي سياسي و اجتماعي و بيشتر در زمينه شعر و شاعري و هنري بوده اند...
حمید اباذر: انتشار وسیع فیلم کندن درختان سالم و جوان نخل با لودر در روستای رودفاریاب در بخش ارم دشتستان به دلیل بی آبی و فروش آن به دلالان صادرات چنین درختان به ثمر نشسته ای به کشورهای عربی، در رسانه های ایران و جهان، تاثر وتاسف زیادی در بینندگان برانگیخته است. رودفاریاب یکی از زیباترین روستاهای جهان بود با چشمه ساران و رودخانه جوشان و جاری. از اسمش هم پیداست جایی که فراوانی آب بود...
عبدالخالق ماجدی: دوستی داشت درباره مرتضی صحبت می کرد نمی دانست که من و مرتضی و یوسف و محمد، هم قصه هستیم.مرتضی آخر هفته ها بعضی اوقات می آمد خوابگاه ما ... نمی خواستم درباره مرتضی بنویسم ولی یک دفعه مثل همیشه چه نجیبانه وارد متن من شد. چه قدر مرتضی نجیب بود. خیلی ... .
جعفر درایی : پنجم مهرماه ۵۸ به کنگان رفتم تا مکان تدریسم را مشخص کنند. در ابلاغ نوشته بود مدیر و دبیر علوم و ریاضی مدرسه سلمان فارسی بندرعسلویه؟! گفتم چرا هم مدیر و هم دبیر؟! گفته شد مدرسه تازه تاسیس است و فقط یک کلاس دایر می شود. دو روز بعد رفتم و سوال کردم چگونه باید به عسلویه رفت. گفتند از گاراژ اتومیهن بلیط بگیر. با خوشحالی رفتم و تقاضای بلیط نمودم..
سایه سیاه مرگ اندیشی بر زندگی نوجوانان؛
دكترشهناز عرش: عبدی پور در تیک آف به زوایای تاریک زندگی فردی و اجتماعی می پردازد و به وضعیت اجتماعی موجود انتقاد می کند. او رخدادهای عینی را دستمایه قرار می دهد و پلشتی های جامعه را با قمارخانه و میز رولت نمادین کریم الکل به تصویر می کشد. گویی که مسبب همه مشکلات فایز و خانواده اش کریم الکل است...
خیلی سخت بود، اصلا فکر نمیکردیم ما را آزاد کنند، هر وقت به آنها میگفتیم کِی ما را آزاد میکنید، میگفتند به همین زودی. میگفتند یک ماه دیگر. ما روزها را میشمردیم، یک ماه که میشد، میدیدیم خبری نیست. اینطوری خیلی با روان ما بازی میکردند. حتی یک بار بعد از ١٠ ماه، ما را از زندان دمام خارج کردند و گفتند...
شرق گروه اندیشه: نشست «زوال اسطورهها و تاریخها» با استقبال علاقهمندان در محل مؤسسه پرسش برگزار شد. در این جلسه ابتدا صالح نجفی با عنوان «باور کن دروغ میگویم: درباره امکان تاریخ زوال» و سپس مراد فرهادپور با موضوع «شاهنامه و اسطورهزدایی» سخنرانی کردند. در این نشست احسان شریعتی نیز بهعنوان میهمان حضور داشت. آنچه در ادامه میخوانید، گزیده سخنرانیهای این جلسه است. گفتني است صرفا بخشهايي از سخنراني مراد فرهادپور منتشر شده است.
حماسه حق پرست : مشایعت دو سرپنجه یِ موسیقی بوشهر و دو استاد مسلم نی جفتی و نی انبان در تاریخ موسیقی بوشهر یعنی زنده یاد بدریمون و صفاریان خود گویای این واقعیت است که ساز و آواز بدون توجه به خاستگاه و طبقه و تیره و طایفه در پیکره ی یک فرهنگ موسیقایی و...
همینگوی و سلینجر درسهای زیادی به من دادهاند. به خصوص در نوع برخوردشان با زبان. و برخوردشان با تابوهای پیش از خود. بکت هم آن کسی است که میتواند دیدگاه ما را از داستان و از زندگی دستخوش تغییر کند. اما هر نویسنده خوبی چیزی برای آموختن دارد. هر اثر خوب میتواند یک کلاس درس باشد، اگر ما...
گزیده صحبتهای محسن صفایی فراهانی
رئیسجمهوری در ایران اختیاراتش براساس قانونی اساسی محدود است. قانوناساسی ما مشابه قانوناساسی غرب نیست که ارکان حکومت پیوستگی کافی داشته باشند. اینجا هر رکن برای خودش تمرکز قدرت دارد
جوامعی که با حاکمیت قانون سامان پیدا میکنند به حداقل آسیبپذیری میرسند
در حال حاضر مجلس و آرای عمومی برای مجموعه تصمیمسازان و تصمیمگیران کشور اینقدر تعیینکننده و قابلقبول نیست
کدام فعالیت تعریفشده در اقتصاد ایران هست که بگوییم این مقدار منابع را میتواند برای یک نفر ایجاد کند که ماهی یک میلیارد تومان پسانداز برایفرد داشته باشد. اعداد و ارقام مقداری نیستند که شوخیبردار باشند. پس بهاین نتیجه میرسیم این اعداد و ارقام «غارتی» هستند. اسم این فساد نیست. اسمش غارت است.
بحران پشت بحران؛ دنیا یک روز با بحران اقتصادی روبهروست، یک روز با بحران مهاجران و امروز با بحران رویآوردن جوانان به افراطگرایی دینی و بنیادگرایی مذهبی. بهتازگی کنفرانسی در اتحادیه اروپا و با شرکت اعضای این اتحادیه تشکیل شد تا ابعاد افراطگرایی دینی بررسی و ریشههای پیوستن جوانان به گروههای افراطی کنکاش شود؛ گروههای افراطیای که خطرناکترینشان در خاورمیانه قد علم کرده و ازقضا مقصد بسیاری از جوانان هم همین گروه افراطی موسوم به داعش است. در گفتوگویی با دکتر «مقصود فراستخواه»، جامعهشناس، علل این بحران جهانی را بررسی کردهایم. او معتقد است افراطگرایی دینی پدیدهای پیچیده است که یکی از عوامل مهم در شکلگیری آن طردشدگی اجتماعی است.
ناشادترین مردم دنیا و رتبه ایران
سوالي كه مطرح ميشود اين است كه از ساعت 8 صبح تا 12 صبح كه كودتاگران موفق ميشوند راديو و بعد از آن كاخ نخست وزيري را بگيرند و به اماكن طرفداران جبهه ملي و تودهايها مثل باشگاهها، سالنها و چاپخانه روزنامههاي آنها حمله كنند طرفداران دكتر مصدق كجا بودند؟ رهبران جبهه ملي كجا بودند؟ فرداي كودتا ...
محمدعلی بختیاری : بسیاری از ما بدلیل زشتی و خشونت فقر سیاه، نمیتوانیم وجود آن را باور کنیم و در واقع نمیخواهیم که باور کنیم و گمان میکنیم تنها تعداد انگشت شماری در جامعه به این مشکلات گرفتارند که آن هم قابل چشم پوشی است! در حالی که اینگونه نیست و امروزه فقر و بدبختی و بیچارگی ...
رابطه نفت و جامعه مدنی موضوع اصلی گفتوگو با حمیدرضا جلاییپور بود اما سخن از اینسو به آنسو رفت و درنهایت به بررسی لایههای جدید اضافه شده به طبقه متوسط رسید. او از همان ابتدای مصاحبه تاکید کرد که نمیخواهد درباره نفت و جامعه مدنی پاسخ کلیشهای بدهد: «اصلا من فاصله میگیرم از آنهایی که میگویند نفت عامل بدبختی است یا عامل خوشبختی است.» و با این شیوه به تحلیل وضعیتی پرداخت که در آن نفت میتواند اسطوره یانوس یونانی باشد یا همان شمشیر دودم؛ نیمی فرشته و نیمی شیطان. به تعبیر او در هشتسال حضور احمدینژاد نفت ١٤٠دلار، دولتمردان را سرخوش کرده بود و آنها چندان تمایلی برای پاسخگویی به افکار عمومی، جامعه مدنی و بدنه مردمی نداشتند؛ درعوض، میزانی از درآمد نفتی- مشابه دوره اصلاحات- برای زیرساختهای اقتصادی کشور تعیینکننده است. ازاینرو او به میزانی از درآمد نفتی اعتقاد دارد که در آن نه وضعیت سرخوشی برخی طیفهای سیاسی به وجود آید و نه قطع امید از درآمدهای نفتی. استادیار جامعهشناسی دانشگاه تهران میگوید: «نفت همیشه نفرین نیست بلکه میتواند فرصت باشد. همچنین صرفا عامل نفت را به عنوان عامل ضددموکراسی دانستن سادهانگارانه است.» البته او رد نمیکند که «حجم بالای درآمد نفتی در دولت پیشین، باعث شد دولت، کنترلش را از دست بدهد و همچنین میراثی به نام طبقه متوسط رانتی بسیار گسترده برای امروز باقی بگذارد.» با این حال میگوید: «نبودن درآمد نفتی برای ایران میتوانست مانع توسعه اقتصادی شود و این امر، ضددموکراسی است. خوشبختانه دولت امروز دولتی توسعهگراست و این کاهش قیمت نفت میتواند برایش فرصتی باشد که به تقویت جامعه مدنی و توسعه در ایران کمک کند.» با این حال جلاییپور از همان ابتدای گفتوگو با این فکر که نفت نفرین است. موافق نیست و میخواست سه جهتگیری برای دولت سامانیافته که در دوره احمدینژاد بهشدت ضربه خورده، مطرح کند و در پایان صحبتهایش سری هم به این سه جهتگیری میزند. جهتگیری که خودش آن را مسیرهای رو به احیای جامعه سامانمند مینامد. میگویند منابع طبیعی نفرین طبیعتاند. آیا نفت، نفرین است؟ آیا ضعف توسعه سیاسی و افزایش انسداد اجتماعی، بخت بد حاصل از این نفرین است؟ یا اینکه نفت و منابع طبیعی به تنهایی نفرین نیستند بلکه نوع بهرهبرداری و استفاده از آنها میتواند این منابع را به لطف یا نفرین تبدیل کند. این مساله در ایران دستکم در طول هشتسال دولت پیشین ذهن بسیاری را به خود مشغول کرد. دولتی که با بالارفتن بیسابقه قیمت نفت روبهرو شد و این حجم درآمد نفتی بالا باعث ضربهخوردن به عناصر دموکراسی شد. این موضوع نشان داد دولتی که بینیازتر باشد بیشتر شاخوشانه میکشد. از طرفی حالا که قیمت نفت بهطور ناگهانی درحال کاهش است آیا میتوان گفت که این موضوع میتواند سایه نفرین نفت را از سر مردم ایران کم کند؟ در گفتوگو با جلاییپور دنبال پاسخ به این محورها و پرسشها هستیم.
امین یگانه: در گذشته طلاق کم بود. مردم همدیگر را دوست میداشتند، بزرگترها بزرگ بودند و جایگاه خودشان را داشتند و کوچکترها هم کوچک! این عبارات فکتهایی است که همواره درباره گذشته جامعه ایرانی به ذهن ما مخابره میشود. بنابراین وقتی از فردگرایی امروز ایرانیان حرف میزنیم، عدهای داد سخن برمیآورند که مگر در گذشته چه بودهایم که امروز میگویید تنها شدهایم. مدعیاند در گذشته نسبت ما با آزادی اندک بوده٬ و به همین دلیل فردگراییمان بروز داده نمیشده. این حرف همانقدر که آزاردهنده است٬ جلب توجه هم میکند؛ یعنی گذشته ما خیالات و ایدهآلهایی غیرواقعی بوده است؟ چطور میشود پی به راست و دروغ این روایتها برد؟ شاید یکی از راویان تخصصی آن دوره «غلامعباس توسلی» بتواند باشد؛ کسی که جامعهشناسی خوانده و عمری در دانشگاه تهران استاد بوده و مدیریت کرده و متعلق به بخشی از تاریخمان نیز هست که البته امروز در کهنسالی در خانهای نقلی زندگی میکند و گشاده قبول کرد گذشته ایرانیان را فارغ از هر نوع تعصبی برای مخاطبان «شرق» روایت کند.
اعتماد- سياستنامه: حسن روحاني، رييسجمهور يازدهم در مراسم آغاز سال تحصيلي در پانزدهم مهرماه در تالار اميني دانشگاه تهران گفت كه «دانشگاه باشگاه سياسي نيست، مركز فعاليت احزاب نيست»، اما بلافاصله بعد از آن گفت «هر كس ميتواند در مسائل سياسي، اجتماعي حضور پيدا كند» تاكيد رييسجمهور در اين سخنراني بر آن است كه فعاليتهايي كه در دانشگاهها صورت ميگيرد، لزومي ندارد كه صرفا سويه سياسي داشته باشد و ميتواند به مسائل متنوع داخلي و خارجي مثل محيط زيست نيز معطوف شود. اتفاقا اين چندبعدي بودن خصيصه اصلي يك جنبش دانشجويي پوينده و فعال است. به تعبير ديگر جنبش دانشجويي به خاطر ويژگيهاي كنشگرانش كه جواناني باهوش و آرمانخواه هستند، همواره از تكبعدي بودن به دور بوده و نسبت به مسائل مختلف سوگيري ميكند. به همين دليل است كه ميبينيم در تاريخ جنبش دانشجويي ايران، دانشجويان نه فقط نسبت به مسائل سياسي كه به معضلات اجتماعي و مشكلات فرهنگي نيز واكنش نشان ميدادند و چنان كه در گفتار حميدرضا جلاييپور در صفحه امروز خواهيم خواند، همواره در متن جنبشهاي اجتماعي بودهاند
سجاد واعظی : نگاهی به اعمال و حرکت های گروه داعش و القاعده که بدبختانه خود را مدافع واقعی اهل سنت و جماعت می دانند و کشتار و از بین بردن شیعیان را نیز از اولویت های اصلی رفتاری خود دانسته اند، همه ما را موظف می کند که حساب اینان را از برادران اهل سنت جدا بدانیم و ضمن تحکیم وحدت و همدلی با هم کیشان مسلمان خود، به گفت و گو و مدارا و همزیستی مسالمت آمیز با همه مردم دنیا روی ...
صبح، ساعت 11 به بیمارستان پارس رفتم. خانم بهبهانی در بخش «آیسییوجنرال» بستری بود. به «آیسییوجنرال» رفتم. در آن شیشهای بود و فقط از داخل باز میشد. روی در کاغذی چسبانده بودند و نوشته بودند: «خانم سیمین بهبهانی ملاقاتممنوع میباشد.» به یکی از پرستارانی که داخل بود اشاره کردم. آمد. در باز شد.
28مرداد در ایران، روز کودتا نام گرفت. کودتایی که 61 سال پیش علیه دولت ملی دکتر محمد مصدق شکل گرفت و جامعه ایرانی را آبستن تحولاتی تازه کرد. تحولاتی که شاید مهمترین پیامد آن را بتوان انقلاب اسلامی سال 57 نامید. تحولاتی که به روشنی نشان میدهد ایران «پس» و «پیش» از کودتا با هم تفاوتهای فاحشی دارند. در گفتوگوی پیشرو با «سعید حجاریان» به بررسی فضای پس از کودتا پرداختهایم. فضایی که این فعال اصلاحطلب میگوید پس از آن سه جریان شکل گرفت. گرایش اول آنهایی که کلا «سیاستزده» شده بودند و شعر «زمستان» را برای وصف حالشان میخواند. گرایش دوم که فعالیت «نرم سیاسی» را انتخاب میکنند و از مهندس بازرگان و نهضت آزادی بهعنوان نمونه بارز این گروه نام میبرد. نهایتا گرایش سوم که بهدنبال «مشی مبارزه مسلحانه» میروند و توضیح میدهد که نیروهای این جریان جوانهایی هستند که از دل جبهه ملی بیرون آمدهاند.
محمدكاظم حق شناس : خاتمي قدر تك تك آراي مردم را مي دانست و پاس مي داشت به همين دليل تدبيري انديشيد كه در دوره ي خدمت خود طوري عمل كند و به اموري بپردازد كه نياز مردم و جامعه است و رفاه و آسايش و امنيت مردم را ضمانت كند. قانون مداري و برقراري حاكميت قانون اولين اصلي بود كه آن را سرلوحه ي كار خود و دولتش قرار داد تا مردم در پناه قانون احساس امنيت كنند. تشكيل جامعه ي مدني و اينكه تمام شهروندان ايراني «خودي» محسوب...
حبیب احمدزاده : اگر کسی هستی که گمان داری که در این بازی گرگان، تو نیز برگ برنده ای هستی که خودت را به مقدار فروخته ای، باید بگویم که سخت در اشتباهی. زمانه از این برگ های برنده که از همان بدو روییدن، حتی نزد خریدارانشان به برگ خزان تبدیل می شوند به خود بسیار دیده. به خود بمبی می بندی و در میان عزاداران و یا محفل و بازار مردمان فقیر منفجر می کنی و فرض می گیری که...
بازدید مقام های رسمی کشور از مراکز استانها و دیگر شهرهای خارج از مرکز (پایتخت) رخدادی تازه نیست. این پدیده که پیشینه ی آن به عصر پهلوی برمی گردد، اما هیچ گاه بدون حرف و حدیث نبوده، بلکه همواره با شدت و ضعف متفاوت، چرایی (اهداف) و چگونگی (چند و چون) و نیز دستاوردهای مثبت و یا منفی این سفرها، مورد بحث و نقد قرار گرفته است...
مشکل نخست مردم، بحران معنا بود. از سویی رژیم شاه بهشدت با باورهای مخالفانش در افتاده بود و از سوی دیگر مردم فساد و بیبندوباری را در اطرافیان شاه میدیدند. نکته بعدی انتظار فزایندهای بود که برای جامعه ایجاد شده بود. اوضاع دولت در اثر نوسانات درآمدهای نفتی بههم ریخته بود و نمیتوانست پاسخگوی انتظارات فزاینده...
محمد کاظم حق شناس : در سالهای ماضی عده ای به ناحق در رأس بسیاری از ادارات، نهادها و سازمانها قرار گرفتند که ملاک و معیار به قدرت رسیدن بیشترشان صلاحیت ها و شایستگی های لازم و توانایی های علمی و تخصصی نبود. ادارات تحت مدیریت خود را ملک شخصی پنداشتند و آن را در اختیار دوستان، آشنایان و...
شجاعت مترادف نترسیدن نیست،بلکه شجاعت به معنای غلبه بر ترس است/ کوچک باش و عاشق.. که عشق می داند آئین بزرگ کردنت را/ اگر قرار باشد خون را با خون شست دچار بدبختی میشویم ،ببخشیم اما فراموش نکنیم/ موفقیت پیش رفتن است نه به نقطه ی پایان رسیدن...
درس درباره جنبش چپ و گفتمانی است که با خودش به ایران آورد و نگاه نخبگان و جامعه روشنفکری را به غرب عوض کرد. زیباکلام درس را با این پرسش آغاز میکند که جذابیت تفکر چپ و حزب توده در آن زمان برای یک جامعه مذهبی چه میتوانسته باشد؟ دانشجویان هر یک پاسخی میدهند تا بالاخره از لابهلای آنها پاسخ موردنظر زیباکلام به دست میآید: «توانسته بودند خود را از اتهام ضددینی بودن مبرا کنند. برای همین، این تفکر به ...
آخرین اخبار
- جايگاه معلم در جامعه خدشهدار شده است
- سپاس از کساني که آموختند و آموختن را ياد دادند
- خليج فارس و الگوي حکمراني خوب
- ماندگاري نام خليج فارس، در گرو نگاه توسعه محور به آن مي باشد
- بايد براي تراژدي ورزش بوشهر، سالها گريست
- چرا نفت و گاز، از فعاليتهاي ورزشي استان بوشهر حمايت نميکنند؟
- چهار نکته براي رابطه پايدار والدين با فرزندان نوجوان
- نگاهي به تبعيضهاي درماني در کشور / به بهانه کلنگ زني بيمارستان نفت در شيراز
- استقبال از عيد نوروز باستاني در بوشهر
- دنياي معترضان
- چاپ شعري از استاد باباچاهي در امريکا
- آقاي استاندار در مقابل لغو مجوز فستيوال کوچه بوشهر، پاسخگو باشيد
- گردشگران دره ساساني «تنگ جيز» دشت خشت کازرون
- خاطرات خدمت سربازي در سپاه دانش
- مرثيه اي براي موسيقي
پربیننده ترین
- پشت پرده انتخاب شهردار بوشهر از زبان یونس خسروانی کاندیدای اصلاح طلب شهرداری
- تدبیری بیندیشید برای نجات معلمان از قعر جدول حقوق بگیران کشور
- موضوع انشا: جوانی
- عشق ننه معصومه، بوشهر هست
- مو اهرم نمی شم، می شم بنه گز
- ساروج کوبان در بوشهر
- آماده شدن برای رفتن به مدرسه
- نوجوانان و چالش انتخاب آينده
- خاطره تصديق دوچرخه در بوشهر
- از نسيم شمال تا نسيم پرفروغ جنوب
- تلخيهايي که بايد از آنها گذشت
- در کوچه فستيوال بوشهر چه ميگذرد؟
- فردگرايانه و ديگردوستانه
- گزارش تصویری نسیم جنوب از آئین جشن ستارگان (تجلیل از نفرات برتر کنکور سراسری) استان بوشهر
- تشکيل مرکز پايش فرهنگ و هنر، مطالبه جدي است