طراحی سایت
جستجو:

نام خلیج فارس با هيچ کشوري بجز سرزمين مادري آن ايران مشترک نيست. بايد به يادداشت کشورهاي حاشيه شاخاب پارس که امروز ديده ميشوند، پيشينه درازي ندارند.آنها اين آبراه پارسي را به زبان انگليسي« گلف» مينامند که شنونده سردرگم است که ورزش گلف مد نظر است يا «پرشيان گلف». البته تاريخ پيدايش همه اين کشورها را سالمندان و حتا ميانسالان بوشهري به خوبي به ياد ميآورند.

ارسال شده حدود 13 ساعت پيش در دیدگاه ، نظر (0)

وقتي مالکيت جديد تيمهاي سرخابي پايتخت چندين بانک و پتروشيمي ميشوند، آدم «گََُُر» ميگيرد، البته اگر اهل بوشهر باشي و دلسوز هميشگي اين ديارِ سراسر محروم نه، بلکه مظلوم... اينجا مرغ همسايه غاز هست و به جاي آن که صنايع نفتي و گازي که در همين استان کسب درآمدهاي مولتي ميلياردري ميکنند، اسپانسر تيمهاي هميشه ندارِ استان باشند اما از آنجا که خون تيمهاي سوگلي پايتخت رنگينتر است بسان آهن ربايي جذب آنها شده اند...

ارسال شده حدود 9 روز پيش در ورزش ، نظر (0)

به بهانه ساخت بيمارستان نفت در شيراز 

عدم همکاري براي ساخت بيمارستان خصوصي در بوشهر

مصطفي دشتي

در مورد آغاز عمليات اجرايي ساخت بيمارستان صنعت نفت درشيراز لازم دانستم به استحضار برسانم چندين بار دکتر مهرساي فوق تخصص اورولوژي اهل بوشهر مقيم تهران که سالها  در بيمارستان سيناي تهران در بخش پيوند کليه کار مي کرد و نود درصد پيوند مردم استان بوشهر را خود به عهده گرفته بود و اکنون به عنوان مشاور در بخشهاي اورولوژي چند بيمارستان  پزشکان مربوطه از تخصص وتجربه ايشان استفاده مينمايند،  تصميم قاطع براي ساخت بيمارستاني تخصصي در بوشهر گرفته بود و تقاضا کرده بود تا زميني در اختيارش قرار داده شود تا براي رفاه حال بيماران زادگاه خود در بوشهر اين بيمارستاني خصوصي را احداث نمايد که مردم مجبور نشوند جهت معالجه به شيراز يا تهران بروند.

ولي اطلاع کامل دارم کوچکترين همکاري با وي نشد. اما در حالي که شيراز از نظر پزشکي خاصه بيمارستانهاي خصوصي از هر نظر بينياز است، سهم مردم بوشهر اکنون قرار است  در آنجا  هزينه شود! حالا نمايندگان و استاندار بگويند  اين چنان کرديم و آن چنان کرديم، چه فايده وقتي نميتوانند از حقوق مردم بوشهر دفاع کنند.

خدا خودش دلش براي مردم اين استان بسوزد.

ارسال شده 2 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

محمدلطفي:  اينجا در پس كوچههاي زخمي تاريخ موسيقي است که زخمهايمان را ميشويد تا در روزها و قرارهاي معين ساده و بيتکلف، در اين تبعيدگاه جبر زيستن ادامه را تاب بياوريم. فستيوال موسيقي در بوشهر از مدار روحنوازي به رويدادي مستقل و به همت تعدادي هنرمند و هنر دوست، در بندر ما که سابقهاي به درازناي تاريخ در اين بخش دارد، برگزار و حالا ديگر رفته رفته از مرزها پا فراتر نهاده است...

ارسال شده 2 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

عباس شاهپيري: اينکه در منطقه و شهري جشنوارهاي هنري با عناوين مختلف و با استفاده از نام و قدمت ديرينه يک شهر برگزار شود، اما هنرمندان، برگزارکنندگان و مديران فرهنگي آن ديار از اينکه شهرشان فاقد سينما، و مکاني مناسب براي اجراي برنامههاي مختلف هنري است، دغدغه و يا پيگيري جمعي براي راه اندازي مکانهاي هنري نداشته باشند، اين رخدادها در قاموس فرهنگ و هنر ميتواند فاقد اعتبار و ارزش هنري باشد...

ارسال شده 2 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

در کوچه فستيوال بوشهر چه ميگذرد؟

نرگس مهرداديان: اگر در کوچه پس کوچههاي چهار محله بوشهر قدم بزنيد، در محله شنبدي به يک کوچه ميرسيد، که يک طرفش حسين رومي سازهايش را کوک ميکند، روبرويش روي چهارپايههاي کوتاه چوبي ميتوانيد چاي دمي تازه در استکان کمر باريک بنوشيد. کمي آن طرفتر هم در چوبي کافه حاج رئيس را ميبينيد. در اين کوچه هفتهاي چند روز صداي ساز و آواز به گوش ميرسد. اما 6 روز از سال اينجا غوغا ميشد. هلهلهاي از آواهاي لري، خراساني، آذربايجاني و جنوبي! عمارت حاج رئيس اسفند مهمان گروههايي از جاي جاي­ ايران ميشود تا با همنوايي به استقبال عيد نوروز بروند.

احسان عبديپور از  ايده کوچه فستيوال ميگويد که از کافه لاله اسکندري در تهران، زماني که هنرمندان محلي هرمزگان در آن برنامه اجرا ميکردند، شکل گرفت. احسان به همراه ادريس برادرش که برگزار کننده اين رويداد هستند تصميم ميگيرند فراخواني دهند تا هنرمندان مختلف را از چهارگوشه ايران جمع کنند. تا در اسفندماه، آهنگهايي محلي از نواحي مختلف ايران در اين شهر نواخته شود.

سفر به بوشهر به خودي خود سفري کمنظير است. چه رسد به آنکه فستيوالي از موسيقيهاي محلي هم در يکي از بهترين ماههاي سال در آن اجرا شود. شايد نغمه نيانبان محسن شريفيان توي گوش مردم ميپيچد که اين چنين به تکاپو ميافتند. البته همچنان در مواقع مختلف سال، بهخصوص عيد نوروز هنرمندان بهنام موسيقي محلي جنوبي در عمارتهاي بوشهر ميزبان مردم هنردوست هستند.

احسان عبديپور مي­گويد: «پيام برگزاري جشنواره موسيقي کوچه فستيوال در کنار هم بودن و سازها را به نام مردم کوک کردن و با هم و براي هم نواختن است». قطعه­هايي از موسيقي محلي نقاط مختلف ايران توسط گروه­هاي بهنام موسيقي از خوزستان، هرمزگان، کردستان، لرستان، گيلان، آذربايجان و خود بوشهر اجرا مي­شود. پس از اجرا گپ و گفت دوستانه نوازندگان، خوانندگان و مردم تا پاسي از شب ادامه خواهد داشت.

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1074)

ارسال شده 2 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

برادر جمپولوي (دوقلو) من (ابراهيم هوشيار) / علاقه و دلبستگي‌اش به بوشهر را حفظ کرده بود (دکتر رسول هاشمي) / براي پرويز هوشيار عزيز ( دکتر رضا معتمد) / اسمي مترادف با فرهيختگيِ يک انسان و خادمِ امور فرهنگي، ادبي و هنري (حسين طالبي) / صحنه گردان جلسات بوشهري‌هاي مقيم مرکز (ابراهيم ميگلي‌نژاد) / و خزاني ديگر در بوستان علم و هنر و انديشه بوشهر (خورشيد فقيه) / پرویز هم پرید (عبدالمجید زنگویی)/ ماجراي آن دوربين هشت ميلي متري (هاشم هاشم‌زاده)، سال‌هاي سخت و سخت‌تر (فريده كاردانى)...

ارسال شده 3 ماه پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

کتاب"کُنارتخته و ميراث تنگ جيز ساسانيان دشت خشت کازرون"  نوشته ي دکتر محمود دهقاني در گسترهي تاريخ معماري  و آثار باستاني به چاپ رسيد. در اين کتاب پيوند روزگار باستان تا زند و قاجار بررسي شده است. از ساختمان هاي آب انبار و کاروانسراهاي کُنارتخته و کمارج دوره صفوي و برجا مانده هاي دوره ساسانيان پرده بر مي دارد. نويسنده با قلمي شيوا و روان درباره استان فارس، شهر بيشاپور با طرح رومي- ايراني ساسانيان، جويبار و پله هاي سنگي تنگ جيز بُورِکي...

ارسال شده 3 ماه پيش در تاریخ ، نظر (0)

- با توجه به معرفي ايران به عنوان يک کشور پرمشکل و افسرده در خارج ايران، اين کنسرتها ميتواند صورت ديگري از معرفي ايران در سطح بينالملل باشد. قطعا در معرفي بوشهر و تنوع رنگ و قوم و روحيه مردم بوشهر نيز نقش به سزايي دارد و چهره اين ديار را در ذهن مخاطبان خود، خوشتر و دلپذيرتر ميکند... اين موسيقي از بطن فرهنگ مردم اين ديار ميآيد که شنيدنش مخاطب غير بومي را برميدارد و مي اندازد وسط بوشهر...

ارسال شده 4 ماه پيش در دیدگاه ، نظر (0)

 صنعت گردشگري چاه نفت آينده کشورهاي جهان است. در صنعت گردشگري شادي و ابزار خنده و نشاط قرار دارد. در کشورهاي جهان امروز، تکيه بر صنعت گردشگري است اما در ايران همين که از اين صنعت حرفي به ميان مي آيد عربدههاي دروغين افراطگرايان بلند ميشود. بايد به ياد داشت عناصري حتا در صنعت گردشگري ايران هستند که به اين شوربختيها دامن ميزنند تا گردشگر غمزده ايراني را براي شادي و خنده، راهي کشورهاي همسايه کنند...

ارسال شده 4 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

بوشهر به دليل مجاورت با خليج فارس و با پيشينه تاريخي و نقاط گردشگري بکر، همچنين ساحلهاي ماسهاي و مسيرهاي زيبا داراي پتانسيل خيلي زيادي ميباشد بخصوص که در فصل پاييز و زمستان که هوايي بسيار مطلوبي دارد ميتوان از اين ظرفيت بينظير و جذاب استفاده و باعث رشد و رونق شهري شد...

ارسال شده 4 ماه پيش در گفتگو ، نظر (0)

 گلايه ما اين است که مردم بيايند کنسرت را ببينند و اگر لايق بوديم حمايت کنند بجاي اينکه پولهاي سنگين پرداخت کنند و بروند موسيقي پلي بک که توسط 90 درصد گروههاي پاپ اجرا ميشود و فقط ميشود اسمش را گذاشت کلاه برداري. بيايند از ما که صادقانه و کاملا زنده داريم فعاليت ميکنيم و کنسرت اجرا ميکنيم با ادعا قوي و تمام تلاشمان را کردهايم که بينقص باشد، حمايت کنند..

ارسال شده 5 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

نرگس کياني: احمد عليشرفي را ميتوان يکي از وزنههاي موسيقي اقوام در بوشهر دانست که هم نيانبان، هم نيجفتي ميزد. او خوشبختانه صاحب فرزنداني اهل موسيقي بود؛ فرزنداني که احتمالاً ميتوانند فقدان پدر را تا حدي جبران کنند. عليشرفي معمولاً به صورت خانوادگي کار ميکرد...

ارسال شده 6 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

يادي از زنده ياد کامفيروزي که به معناي واقعي معلم بود

شهرام شريف پور

در سال 1343 در آموزش و پرورش بوشهر تحولي بزرگ رخ داد. حدود 70 نفر معلم در رده دبستان، دبيرستان، مديريت از فارس بوشهر فرستاده شدند، سهم مدرسه ما دبستان گلستان چهار نفر بود، با توجه به اينکه آقاي مدير (خليل رهنمايي) بعد از بيش از چهار دهه خدمت از دبستان گلستان در سال 1342 بازنشسته شده بود، آقاي کاظمي معاون و هم معلم ورزش، آقاي استقامت معلم پنجم و آقاي کامفيروزي معلم ششم به دبستان گلستان آمدند، کلا در اين مقطع آموزش پرورش واقعا متحول شد.

کوتاه بگويم وقتي دبستان گلستان را تمام و ميرفتي دبيرستان به طعنه ورود به دانشگاه ميناميدند، چون اکثر دانشآموزاني که موفق ميشدند ششم ابتدايي را قبول شوند و به دبيرستان بروند انگشت شمار بودند و گاها به جاي شش سال، دوره دبستان را دوازده سال طي ميکردند و نادر بودند که در خرداد از ششم قبول شوند.

از سال 43 با آمدن معلمي به نام کامفيروزي که اصالتا از کامفيروز فارس آمده بود و ياد و نامش براي هميشه مانا باد، به تمام معني عشق معلمي داشت و آنچنان در آموزش و حتي پرورش دانشآموزان جدي بود که در دبستان گلستان انقلابي ايجاد کرد و در سال 1344 يعني اولين خروجي دانش آموزان او، رتبه اول امتحانات ششم دبستانهاي بوشهر از دبستان گلستان آقاي رادمنش شد، من در سال بعد وارد کلاس ششم شدم، درس من خوب بود، واقعا احساس ميکردم اين معلم چه قدر عاشق کارش هست، اولين کتابي که به معناي کتاب ايشان براي مطالعه داد (تا آن موقع ما بيشتر کيهان بچهها وکتابهاي قصههاي طلايي را مطالعه ميکرديم) کتاب بابا لنگدراز اثر جيناير بود و اين کتاب آنچنان تاثيري بر بينش و تفکر من از زندگي گذاشت که در حقيقت من را متحول کرد، طوري که چند روز بعدش در بهمن ماه شاه ميخواست بيايد بوشهر و ما دانش آموزان پيش آهنگ جزو کساني بوديم که بايستي به استقبال شاه ميرفتيم، با يکي از ديگر همکلاسي ها صحبت کردم و تصميم گرفتيم در مراسم استقبال شرکت نکنيم، که فرداي آن روز شنبه در يک هواي سرد و در حالي که باد شمال زوزه ميکشيد در سر صف مدير مدرسه ترکشهاي چوبش در جلو همه بچهها آنچنان بر کف دستهاي ما دو نفر ضربه ميزد که کف دست ما چون بادمجان سياه شده بود، و آنجا بيشتر پي برديم که معلم ما چه قدر بزرگ است، من هيچ وقت خدمات و ارزش زندهياد آقاي کامفيروزي را در آگاهي و رشد خود فراموش نميکنم، او انسان بزرگي بود، ياد و نامش براي هميشه مانا و در قلب ماست.

جا دارد از همه معلمان و کادر مديريت که در دهه چهل در دبستان گلستان در حق من معلمي کردند يادي کنم و بگويم زحمات آنان هرگز فراموش نخواهد شد، زندهيادان، خليل رهنمايي، احقاق، مدني، نجفزاده، بازويي، کردستانيان، باقر فرخ، کامفيروزي، و بزرگواران، آقايان استقامت، کاظمي، آبياري، نبوي، و به خصوص زنده ياد ماشاالله بوشهري باباي مدرسه، نام همه اين بزرگان مانا باد.

(هفته نامه نسیم جنوب – سال بیست و ششم- شماره 1056)

ارسال شده 7 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

دکتر محمود دهقاني: محبتهاي دکتر شهباز زارعي حس انساندوستي و هم نوعي را در ميان مردم دشت زنده و بيماران را قوت قلب مي دهد. برخورد اين دانشمند با مردم به گونهاي است که در کنار تلاش در برطرف کردن درد،  اميد را در دل بيمار روشن مي کند. برخورد صميمي يک پزشک با بيمار، خود به تنهايي نصف معالجه است. آنچه در درازناي تاريخ باعث شده ايران برپا بماند...

ارسال شده 7 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

 جميل رزمي: گاهي وقت ها لازم است که آدم براي دل خودش دست به قلم شود و امروز اين فرصت براي من فراهم شد تا خودم را به ميهماني تاريخ ورزش شهرعمارت ها، بوشهر دعوت کنم. مدتي است که کتابي نخوانده ام به همين دليل در دنياي مجازي به  دنبال مطلب قابلي براي خواندن مي گشتم که خيلي اتفاقي چشمم به مطلبي درکانال «دلنوشته هاي يک ورزشي نويس افتاد» موضوع خيلي برايم جالب و قابل اعتنا آمد وآن را بهانه اي کردم براي آن چه که به دنبالش ميگشتم...

ارسال شده 10 ماه پيش در ورزش ، نظر (0)

قصه کوتاه از شاهرخ تنگسيري

ارسال شده 10 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

در اين شماره نسيم جنوب با توجه به نقش و جايگاه شادروان رضا ماهيني که از نسل دوران طلائي فوتبال بوشهر بود،  به طور ويژه  و از زواياي مختلف، پذيراي مطالب و سوگنامه دوستان و همبازيها و ورزشنويسان بويم، تا اداي احترامي کرده باشيم به ورزشکاراني که با وجود محروميت وکمبودها، خاطرات زيبا و به ياد ماندني را براي مردم بوشهر رقم زدند...

ارسال شده 12 ماه پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

محمد لطفي: بوشهر شهر زاد و زندگي، ديار ناخدا و جاشو و گلاف، خويشاوندان همه درياها، تو را شراع کشيده ايم بر گستره درياي بيکران عشق در هم آوايي ني  مه ها و زخمهاي تاريخي ات که از همه بوي افتخار مي آيد، بوشهر  شهر من، سمفوني بي مثال رنگ و نور باد و معماري جادوئي درون گرا و برون گرا که هر رهگذري را با سحر انگيزي جاودان مغناطيسي ات به تماشاي راز غريب خود فرا مي خواني..

ارسال شده حدود 1 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

مکيه گرمسيري: چند وقت بعد يک روز بطور اتفاقي و به منظور ثبت نام در دوره رانندگي به بوشهر آمدم. در خيابان ششم بهمن (انقلاب) چشمم به تابلوي دفتر برنامه و بودجه افتاد. اولين بار بود که دفتر استان را مي ديدم، وارد شدم. نامه ابلاغ حکم را که در کيفم بود به آقاي دمکي دادم و ايشان نيز به آقاي شيرواني دادند ايشان نيز با خوشرويي نامه را به نجف غلاميان دادند و به من گفتند يک کپي نيز بگير تا به آقاي خمسي بدهند...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

محمد لطفي: هنرمندي عاشق که روياهايش با ابرها و بادهاي موافق بر دل شراعي به قدمت تتاتر، و نام ازلي هنر نشست تا همچنان در دريا و با دريا بماند. شوريدگي منصور را حتي بادهاي شمال و قوس مي دانند وقتي اين اواخر خودش را به زحمت به دريا مي رساند، تا به آرامش برسد، او شهنامه اي از واژگان و حماسه هاي جاودان اين آبراهه بين المللي بود...

عباس شاهپيري: شايد زيباترين و ساده ترين جمله اي که مي شود در مورد منصور بهرامي گفت اين است که منصور بهرامي خودش بود، يعني هيچ وقت توي زندگي و توي حرفه هنري نخواست جاي  کسي باشد و يا اداي کسي را در بياورد، به همين خاطر هم بيشتر دوست داشتني بود...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

افقي که براي تئاتر بوشهر مي بينم  به اين شکل هست که ما چه بخواهيم و چه نخواهيم با تمام بي امکاناتي ها و ناملايمتي ها،جوانان اين شهر پرچم اين هنر را به دست خواهند گرفت و جلو خواهند برد و با وجود اين که ديگر در بوشهر شايد به ظاهر و به شکلي تئاتر ديگر وجود نداشته باشد ولي آينده اين هنر در دستان جوانان اين شهر  است،پس شما به عنوان يک رسانه و دوستان ديگر در هرجايي که رسانهاي رو در دست دارند بايد از اين جوان ها حمايت کنند تا آن ها بتوانند بهترين ها را براي اين شهر و مرز و بوم رقم بزنند...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

دکتر محمود دهقاني: عباس معروفي خالق سمفوني مردگان که نزديکان او را «باسي» صدا مي کردند؛ نويسنده، شاعر و روزنامه نگاري پر تلاش و ايران دوست بود. از خانواده اي تبارمند و با فرهنگ که از سنگسر به تهران آمده بودند و از ديرباز در ياري رساندن به تهي دستان آوازه داشتند. معروفي در کار نويسندگي و حتا سياسي اجتماعي تا آنجا که به مردم و کشورش مربوط مي شد، آرام نمي نشست و استراحت نمي شناخت...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

سجاد بهزادي: ما با راهکارهاي سطحي و بدون توجه به آسيب هاي خانواده و فقر و ناامني در جامعه نمي توانيم پنجره جمعيتي کشور را باز نگه داريم. بله همه مي دانيم که اگر پنجره جمعيتي بسته شود آمار سالمندان افزايش مي يابد و کشور از مسير توسعه دورتر مي شود، ولي با کدام پشتوانه علمي، انتظار تشکيل خانواده و فرزند آوري از مردم داريم؟

ارسال شده حدود 1 سال پيش در سیاسی ، نظر (0)

خليل موحد: نسيم اما فقط کارکرد مطبوعاتي نداشت؛ بلکه جاي گردهمايي و گفت و شنود دسته هايي از آفرينندگان و  دلبستگان به  فرهنگ و رهروان راه  آزادي و  دادگري و از آن ميان،  دانشجويان بود. بسياري از کساني که پيش از اين با هم بيگانه و يا به رغم آشنايي پيشين، سال ها چشم به چشم نشده بودند...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

هادي اخلاقي: اين سال نيست نيز چون سالهاي پيش تر مثل باد آمد و مثل باد گذشت. باد زشتي که چشمها را پر از خاک کرد و اشک آورد. اين سال که بگذرد و تمام شود قرن تمام مي شود. يک قرن، و اينک ماييم در آستانه سال نو، قرني نو با آرزوهاي مانده، کهنه در خاک کاشته و قد نيافراشته و اين آرزوها مانده است...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

عبدالرحمن برزگر:  تنها حوزه اي که مي توان برابر آمايش سرزميني برنامه اي چند ساله را برايش مدون کنيم حوزه فرهنگ است، چرا که فرهنگ و هنر بر هويت اجتماع استوار و بر پايه روشنگري جامعه و تاريخ قابل پيش بيني است. ناتواني در تشکيل چارت فرهنگي اين گمان را تقويت مي کند که فرهنگ و هنر صرفا يک دغدغه تلقي مي شود،...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

محمد لطفي: بوشهر، شهر افسانهها خويشاوندان همه درياها، نامش شراع کشيدن بر درياي دلدادگي است براي تک تک ما. بوشهر، ترکيب بيمثال رنگ و نور و باد با معماري جادوئي درون و برون گرا هر رهگذري را با سحرانگيزي خود با جادوي مغناطيسياش به تماشاي شاهکار معماراني فرا ميخواند که خانه را تنها براي تن فرسايي نساختهاند، بلکه انتظاري روحاني از آن داشتهاند.معماري ما مانند موسيقيامان آن گونه زيباشناسانه است که در کلام نميگنجد، هارموني بيبديلي از نقش انسان و طبيعت در کنار هم. معماري ما مانند تبار ما بر آمده از تاريخي آکنده از رنج و تلاش است...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

یونس قیصی زاده: اين كشور يک زندگی به جوانان بدهكار است؛ يک زندگی عادی كه در آن جوانان می‌توانستند شاد باشند، می‌توانستند بی‌دغدغه به دانشگاه بروند، می‌توانستند پس از فارغ‌التحصيلی به سر كاری بروند تا دانش خود را در آن‌جا به كار گيرند و لذت ببرند از تلفيق علم و عمل. شغلی داشته باشند كه دست‌شان توی جيب خودشان باشد و هر روز برای گرفتن كرايه تاكسی و خريد چای و قهوه و... جلوی پدر و مادر سر خم نکنند و شرم‌زده نباشند! شغلی كه آخر ماه با حقوقش می‌توانستند برنامه سفر با دوستان را بچينند و درباره تفریح در مناطق زيبا و دیدن جاهای تاريخی و...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

محمد سيدزاده : روزی روزگاری، فوتبال استان بوشهر، با آن قدمت تاریخی، با آن تیم‌هاى شايسته و بازيكنان با تكنيكش زبانزد فوتبال كشور بود. فوتبالی که با تيم هاى صاحب نامى چون ايرانجوان، شاهين، پاس و پارس جنوبى كه در ایامی نه چندان دور در صحنه فوتبال كشور مى‌درخشيدند، امروز در حال احتضار است. یاد روزهای نه چندان دور که پارس جنوبى جم تيم‌هاى بزرگ كشور را برای کسب امتیاز در شهر جم به زانو در مى‌آورد، بخیر!..

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در ورزش ، نظر (0)

دکتر سجاد بهزادی: آمار کسانی که ماهانه و یا سالانه ترک وطن می‌کنند، به صورت مدام در گوشه وکنار منتشر می‌شود وما می‌خوانیم و یا می‌شنوییم. اما آمار بخشی از جامعه که دل‌شان برای رفتن می‌تپد اما دست‌شان از رفتن کوتاه است را نمی‌دانیم. گفته می‌شود مهاجرت در ایران کشور را در آستانه یک بحران قرار داده است و به قول دکتر محسن رنانی "گوهر ایران در خطر است و کشور وارد مرحله فرسایش تمدنی شده است."...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

در جوانی به باربادوس سفر کرده بودم.  باربادوس میان اقیانوس اطلس و دریای کارائیب از سرزمین‌های فرا دریایی دریانوردان اسپانیایی در شرق کشور و نزوئلا قرار دارد. پس از آن به دست انگلیسی‌ها افتاد و سرانجام چند هفته پیش نیز استقلال خود از انگلستان را اعلام کرد. در این آبخوست زیبا، توفان موسمی دانه و تخم گیاهان و بوته‌ها...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در گفتگو ، نظر (2)

دکتر عابدین عابدی زاده: مهاجرت موضوعی چندوجهی و پیچیده است اما می‌توان با صراحت گفت که مسئله اصلی مهاجرت بیشتر متوجه کشورهای جهان سوم و کمترتوسعه یافته است! مهاجرت از ایران تقریباً از دو دهه قبل از انقلاب در ذهن و اندیشه‌ی ایرانی به عنوان یک تحرک اجتماعی شکل منسجم‌تری به خود بست و هر دهه بر تعداد افرادی که اقدام عملی به مهاجرت از ایران داشته‌اند رو به فزونی رفته است تا این که امروز..

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

دکتر محمود دهقانی: واپسين کليساي بوشهر"گئورگ" مقدس را در روزگار قاجار خانواده ارمني آواديان، در 1819 ميلادي برابر با 1235 هجري قمري ساختند. اين کليسا که نزديک به دو سده يکي از ساختمان هاي ديدني بوشهر بود، به دليل مديريت سست ميراث فرهنگي سرنوشت خوبي نداشت. اگر به صليب کشيدن عيسا پيش چشم حواريون در تپه جلجتا رخ داد، در بوشهر نيز در دل روز تابلو فلزي شناسنامه کليسا همراه با صليب آن را به يغما بردند...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

خلیل موحد : من ده‌ها کتاب در حوزه‌های گوناگون و  از این میان در موضوع  فلسفه، تاریخ، دین، ادبیات، سیاست و آئین کشورداری خوانده‌ام. من  تاکنون هر کتابی را که خوانده‌ام،  برایم هر چند اندک، ارمغانی داشته و دست کم  بر دانشم افزوده است. اما در قلمرو  بالندگی بینش و نگرش و کنشم  نسبت به هستی، انسان و  طبیعت، با کتابهایی که مطالعه کرده‌ام، به هیچ روی داد و ستد یکسانی نداشته و  وام گیری من از آنان در سمت و سوی پیشرفت...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)
صفحات: 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7

آخرین اخبار

پربیننده ترین