طراحی سایت
جستجو:

مهدی جهانبخشان پیشکسوت رسانه‌ای استان بوشهر در یادداشتی و تهیه کلیپی که در پیج اینستاگرامش نیز منشتر شده به "ناگفته‌هایی از زندگی شیر محمد تنگسیر که فیلم و کتابی نیز به همین نام تولبد و منتشر شده " پرداخته است...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

به عنوان یک جوان ایرانی آرزو دارم که شایسته سالاری در کشور نهادینه شود و شرایط برای ورود جوانان شایسته به عرصه‌های مختلف کشور فراهم شود و هر جوان صاحب ایده حمایت شود تا بتواند کسب و کار خودش را راه اندازی کند و کارآفرین باشد. امید دارم تا بیش از این به اندیشه‌های جوانان خوشفکر و امتحان پس داده‌ای که توانایی خود را نشان داده‌اند اعتماد شود تا بتوانند آینده ایران عزیزمان را پربارتر سازند..

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

ابراهیم بشکانی: خردادماه سال ۱۳۵۱ ، امتحانات ترم آخر کلاس دوم یا همان کلاس یازده شروع شده بود ، بچه‌های هنرستان حاج جاسم اگر از نظر درس خواندن کمی تنبل بودند ولی در رشته‌های  فوتبال و تئاتر و موسیقی و به طور کل هنر بسیار فعال و زرنگ بودند. یک روز بعد از اتمام یکی از امتحانات، همکلاسیم  آقای علی درخشانیان که پدرش از بانیان مسجد زیارتی‌های بوشهر بود خبر داد که امسال قرار است سنج و دمام ببریم...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در تاریخ ، نظر (0)

در جوانی به باربادوس سفر کرده بودم.  باربادوس میان اقیانوس اطلس و دریای کارائیب از سرزمین‌های فرا دریایی دریانوردان اسپانیایی در شرق کشور و نزوئلا قرار دارد. پس از آن به دست انگلیسی‌ها افتاد و سرانجام چند هفته پیش نیز استقلال خود از انگلستان را اعلام کرد. در این آبخوست زیبا، توفان موسمی دانه و تخم گیاهان و بوته‌ها...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در گفتگو ، نظر (2)
مطالعه یک کتاب باید بتواند مردم را به کشف یک زندگی معنادار و موفق یاری رساند تا بتوان از تاثیر آن گفت. در دوران‌های زندگی بشر حوادث گوناگونی رخ داده است که نویسندگان توانسته‌اند با بیان و قلم خود آیندگان را برای عبرت گرفتن یاری رسانند.  بنابراین کتابی که شخصیت انسان و جامعه را متحول کند و راه بیداری را نشان دهد و مطالعه آن حس رضایت را در خواننده افزایش دهد می‌تواند به عنوان کتابی موثر از آن یاد کرد...
ارسال شده بيش از 2 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

همه كتابهايي كه خوانده‌ام به نوعي در زندگاني‌ام اثر گذاشته‌اند. بسياري‌شان را خوانده‌ام كه الان در اين لحظه در يادم نیستند و لكن برخي از آنها در یاد دارم. از يك منظر هر كتابي براي خواننده‌اش اثراتي دارد.كتابها به دنيا مي‌آيند؛ هر کدام از ما به فراخور شرایط خویش، سعادت دستیابی به اندکی‌شان را می‌یابیم؛  با برخی از ایشان دمخور و دوست می شویم … با ما و در ما تا هستیم می مانند و برخی نیز تا ابد در روح و روان و کالبدمان جاویدان می شوند...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

یاسین محمدی : این عکس نمونه خوبی است از آن چه که نیست بر آن چه که بود شهادت می‌دهد. عبدالعزیز از طایفه بنی‌هاجر،  ناخدا و دریانورد جفره‌ای، در سال ۱۲۴۲ شمسی، مناره ای برای فانوس دریایی در محله جفره در کنار عمارت کنسول‌گری آلمان برپا کرد که ۱۵ سال، شعله‌های آن راهنمای کشتی ها بود.  هر سال شرکت کشتی رانی بخاری انگلیس و هند(BISN) ۲۴ حلب روغن نارگیل و ۶۰ تومان بابت نگهداری این فانوس پرداخت می‌کرد...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در تاریخ ، نظر (0)

به باور من اشعار احمدخان دشتی پهلو به پهلوی شاعران بزرگی چون نظامی و جامی می زند. منظومه خسرو شیرین او نیز، که به تقلید از نظامی سروده شده است، از لطف و صفای دیگری برخوردار است. خسرو شیرین احمدخان دشتی در زیبایی و روانی، دست کمی از خسرو شیرین نظامی ندارد. در بحر هَزَج مسدَس سروده شده است. روانی سخن، زیبایی و تصویرسازی در شعر و کاربرد کلمات و جملات و فنون شعری، در منظومه خسرو شیرین از بسامد شایسته و بالایی برخوردار است...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

۱- دانشجو بایستی شرایط روز دانشگاه و اجتماع و محیط پیرامونش را به خوبی بشناسد. ۲- با روحیه نقادی و روشنگرانه در کنار آموزش و پژوهش نسبت به توانمندی ایجاد ارزش افزوده از آنها در خدمت به خود و خانواده و جامعه کوشا باشد.  ۳- بهره گیری از تجربه آموزش های مجازی و منتفع شدن از برنامه ها و آموزش های تخصصی و حتی غیرتخصصی از محضر استادان و متخصصان ملی و بین المللی...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

مهدی جهانبخشان : علاوه بر ساروج کوبها که در تابلو می بینید نحوه عمل آن توضیح داده خواهد شد، دیوارنوشته هایی پیداست که این دیوار نوشته ها پلاک بندی و تابلو راهنمای پیدا کردن آدرس در بوشهر بوده. نوشته ها عبارتند از : امیریه، محل حکمرانی دوران قاجار در بوشهر. چاپخانه اُخُوَّت که همزمان با چاپخانه عَلَوی در بوشهر فعال بوده. سیگارسازی کاووش که مانند مردم کشور کوبا، در منزل سیگار دستی می پیچیدند، البته نه سیگار برگ...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

غلامرضا حاجی نژاد: یکی از مشکلاتی که پیش از مدیریت مرحوم پوربهی، در دبیرستان سعادت داشتیم هنگامی بود که مهمانان خارج از استان از دبیرستان سعادت بازدید می کردند. در چنین مواقعی، از جناب آقایان کنین، دکتر مشایخی، مرحوم نبوی و برخی از دبیران صاحب نظر دیگر درحکم راهنمای مهمانان استفاده می کردیم.

 اما با مدیر شدن مرحوم پوربهی این مشکل حل شد. او با صدای رسا و آگاهی از تاریخ آن مجموعه قدیمی، زینت آرای مجلس می شد...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

مسعود شکوهی: داریوش پوربهی را سالیانی طولانی است که می‌شناسم. از نظر سن و سال بزرگ و معلم من بود و من تا امروز احساس شاگرد بودن را نسبت به او داشته‌ام، هر چند این افتخار هیچگاه نصیبم نشده بود که به‌طور رسمی پای درس او بنشینم. البته آشنایی و دوستی من با زنده‌یاد پوربهی به خصوص از وقتی که ما در شورای سوم بوشهر همکار شدیم، بیشتر و عمیق‌تر شد...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

دکتر عبدالصالح خزائی : خودکشی اقدامی است که طی فرایند آن فرد به صورت آگاهانه و خود‌خواسته به زندگی خود پایان می‌دهد و امروزه از بزرگترین آسیب‌های اجتماعی و یکی از سه علت اصلی مرگ و میر در افراد 15 الی 24 ساله است. در کنار عوامل فردی مانند اختلالات روانی که شایعترین آن‌ها افسرگی است...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)
ارسال شده بيش از 3 سال پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

 

مزاحم تلفنی بیش از ۱۰۰۰ بار با اورژانس جم تماس گرفت

 

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

مهدی جهانبخشان :دکتر سروش قیصی زاده، فرزند یونس را به جهت درج یک مطلب در وبلاکش که ناشی از شور نوجوانیش بود، کلاس دوم راهنمایی که بود به دادگاه احضار کرده بودند. همه خانواده سعی در پنهان کردن این موضوع از مادر بزرگ، خانم دشتیاری زاده یعنی مادر اصلاحات داشتند و نگران بودند که به محض اطلاع، بیقراری کند...

 

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

گاه من به زندگی در این سن و  سال، در کلیت خود به رغم وجود انبوهی از بحران ها و نابسامانی های روان خراش که میهن ما در آن غوطه ور است، نگاهی بر بنیاد امید است؛ زیرا در ناامیدی و سرخوردگی و فرورفتگی تابخردانه در خود، نه فقط هیچ دستاورد خجسته ای  نهفته نیست؛ بلکه بروندادی بس نامیمون داشته و روان پریشی فزون تری نیز برای آدمی به ارمغان خواهد آورد و  ترمز زندگی خردمندانه را خواهد کشید...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

دکتر سجاد بهزادی: در اين سالهاي سختي تحريم و بيكاري، بسياري از ما فراموش شده ايم. از ابتدا كه دزد نبوديم. فقيري بوديم كه نبردي نابرابر با فقر و تهيدستي، برخي از ما را دزد كرد. شما بهتر مي دانيد دسترسي برابر به منابع كشور براي همه شهروندان جامعه يكسان نيست. به قول بابا طاهر عريان "یکی را می‌دهی صد ناز و نعمت یـکی را نــان جـو آلوده در خـون"..

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در سیاسی ، نظر (0)

 عبدالخالق برازجانی: خانم بدخش معروف به خانم فرشاد، مدیر چهل پنجاه سال پیش دبستان پورسینا و مدرسه راهنمایی دخترانه اندیشه بوشهر هست.مدیر اولین دبستانی که من و دیگر بچه های چهار محله جنوبی شهر بوشهر در آن دانش آموزی کردیم. مرحوم آقای فرشاد هم مدیر دبستان های پورسینا کوی امامزاده و استاد معین کوی سرتل بودند. یاد استاد فرشاد گرامی و سلامتی قرین راه زندگی...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

محمدعلی روانی پور هستم متولد بوشهر محله سنگی. از نیمه های سال ۷۴  نزد آقای علیرضا سعید نیا یادگیری سه‌تار رو شروع کردم و مدت ۴ ماه و نیم کتاب اول هنرستان رو پیش ایشان به اتمام رساندم، پس از آن دیگه از دنیای موسیقی به دلیل تحصیل و خدمت سربازی، فاصله گرفتم تا سال ۸۰ که با استاد نیما نادری آشنا شدم و دوباره از ابتدا شروع و تا هم اکنون به یادگیری ساز سه تار و ردیف...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

دکتر عباس علوی نژاد: اکنون که سالهای اخر دهه 50 از عمرم را سپری می کنم، وقتی به گذشته برمی گردم وخاطراتم را مرور می کنم خوشحالم که بیشتر سعی وتلاشم در کنارخدمت به جامعه و مردم، کسب علم و دانش مرتبط با مسؤولیت هایم بود. از سال 1348که از روستایمان با فاصله چند کیلومتر پیاده به دبستان عنصری کاکی رفتم تا کلاس اول را شروع کنم تا تمام دوره ابتدایی همین مسیر را هر روز و...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)
ارسال شده بيش از 3 سال پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)
ارسال شده بيش از 3 سال پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

عالی بازدار: پس از پایان تحصیل در دانشسرای تربیت معلم شیراز اعلام کردند که می‌توانید تا قبل از خدمت سربازی به عنوان معلم پیمانی معرفی شوید. با ابلاغ اداره کل آموزش و پرورش استان به اتفاق دوستان و همکاران عازم بندر دیلم شدیم. از ساعت ۷ صبح با اتوبوس آبادان حرکت کردیم راه بسیار ناهموار بود. حدود ۶ ساعت در...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

سکینه علوی: سال 53 به مرکز بخش اروند کنار با یکی از همکاران و راهنمای تعلیماتی برای تدریس به روستایی از بخش مرکزی اعزام شدم. خود را سرا پا شوق و با علاقه مندی تمام وارد محیط معنوی مدرسه شده بودم نمی شناختم، به دبستان کوروش که دبستانی پسرانه بود وارد شدم هنگامی که راهنمای تعلیماتی ما را به مدیر...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

جعفر درایی : پنجم مهرماه ۵۸ به کنگان رفتم تا مکان تدریسم را مشخص کنند. در ابلاغ نوشته بود مدیر و دبیر علوم و ریاضی مدرسه سلمان فارسی بندرعسلویه؟! گفتم چرا هم مدیر و هم دبیر؟! گفته شد مدرسه تازه تاسیس است و فقط یک کلاس دایر می شود. دو روز بعد رفتم و سوال کردم چگونه باید به عسلویه رفت. گفتند از گاراژ اتومیهن بلیط بگیر. با خوشحالی رفتم و تقاضای بلیط نمودم..

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

علی ابن رومی : شهریور ۵۹ بود  و جنگ آغاز شده بود در اداره بندر کشتی آریا تاج در بندر بوشهر پهلو گرفت نمایندگی آریا فراخوان جذب نیروی جایگزین نمود حقیر به اتفاق تعداد زیادی از چهار گوشه شهر به استخدام کشتیرانی در آمده و فوری مشغول به کار شدیم و چون اولین مقصد کشتی بندر هامبورگ بود همگی در رویای هامبورگ و حرکت روز شماری می کردیم، روز موعود فرا رسید و قرار بود...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

صدیقه بحرینی : در شهریور ۶۴ به سوی کنگان محل خدمتم حرکت کردم، نقل مکان به دیاری که برایم با خاطرات شیرین و به یادماندنی همراه شد. اول مهر، آماده و آراسته، با شور و شعفی زایدالوصف و با کمی دلهره و با یک سری وسایل کمک آموزشی به سوی مدرسه حرکت کردم می بایست سه خیابان طی ...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

فاطمه فروزانی: با شروع سال تحصیلی 55-54 اول مهر با هزاران امید و  عشق به دبستان سعادت که کلاسی به عنوان کودکان استثنایی به علت نداشتن مکانی خاص به عنوان کلاس ضمیمه در نظر گرفته شده بود مراجعه کردم و ضمن معرفی تخصصم در زمینه کودکان نابینا و تعجب مسیولین و چگونگی آموزش این گونه بچه ها یعنی نابینایان و توجیه آنان که کودکانی که به علت کمبود یا نبود بینایی و ناشنوایی و ذهنی هستند...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

احمد سبحانیان: یستم آبان ماه ۱۳۶۰ اینجانب عضو اولین گروه فارغ التحصیلان مراکز تربیت معلم پس از پیروزی انقلاب بودیم که اولین ابلاغ محل کارم را از دست آقای پیروی مسئول آموزش اداره کل آموزش و پرورش استان بوشهر  بعنوان دبیر علوم تجربی مدرسه راهنمایی آزادی چاهکوتاه که آن زمان از نظر مسافت آخرین روستا دارای مدرسه راهنمایی در شهرستان بوشهر بود، دریافت نمودم...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

علی بهی پور: سال 1364 کوچه های میدان تجریش را گشتیم تا مدرسه را پيدا کردیم. من و دوستم  که اهل‌ فسا بود هر دو در دانشکده هنر شهید مطهری تجريش تحصیل میکردیم. هر دو را برای تدریس به "مدرسه راهنمایی یاسر"  فرستادند. تجربه مان، درسهای معلمی بود که خوانده بودیم وکمی خاطرات معلمان دوران مدرسه مان، اندکی هنر که‌ در دستانمان مخفی کرده بودیم...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

اکبر نهاری: سال ۱۳۵۶ بعد از پایان دوره تربیت معلم و قبل از اعزام به خدمت سربازی چند ماهی به عنوان پیمانی مشغول به خدمت شدم. محل خدمتم شهرستان کنگان تعیین شد و با سلام و صلوات خود را به محل خدمت رساندم. محل خدمتم مدرسه راهنمایی آریای کنگان تعیین گردید، همکارانم هم تا آن جا که ذهنم یاری می کند، آقای سید مسلم مهیمنی مدیر مدرسه...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

محمد حیاتی: افتخار کسوت معلمی را درمهرماه 1371در رشته آموزش ابتدائی با مدرک کاردانی از مرکز تربیت معلم شهید رجایی برازجان را کسب نمودم. به توجه به این که سهمیه قبولی شهرستان گناوه بودم به آن اداره مراجعه نمودم. براساس امتیازبندی در پست بندی شرکت کردم و یادمه امتیاز من 14/44 بود و ابلاغ آموزگار دبستان شهید موسایی گناوه ...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

اسماعیل منصورنژاد: از آغاز تا پایان خدمت، هر سه مقطع آموزشی (ابتدایی، راهنمایی و متوسطه) را تجربه کردم، اما هیچ جا مثل هنرستان نبود. مدرسه متوسطه نظری خشک و بی‌روح هم که نباشد، مثل هنرستان نیست. دانش‌آموزان مدارس نظری اغلب بهره‌ای از شلوغ بازی ندارند و همین موضوع کسل‌کننده است...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

ماشاالله  عبدی زاده:  اول مهر ۱۳۴۵ در یکی از روستاهای عرب نشین آبادان یکی دو روز قبل از شروع کلاس، بچه‌ها اتاق گلی که در حیاط شیخ روستا انتخاب شده بود را تمیز نمودند. تخته سیاه را به دیوار کلاس نصب نمودیم. خوشبختانه چند نیمکت به تعداد دانش‌آموزان وجود داشت همه چیز را برای شروع کلاس آماده کردیم...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)
صفحات: 1 | 2 | 3

آخرین اخبار

پربیننده ترین