احمد عبداللهي: بعد از چند سال تدريس اداره شهرستان بوشهر او را براي مديريت دبيرستان نواب صفوي و بعد از سه سال به مديريت دبيرستان ماندگار سعادت بوشهر منصوب کرد. ايشان بعد از مديريت در دبيرستان سعادت در دبيرستانهاي طالقاني، فاطمه زهرا، شهيد مطهري و شهيد بابايي پايگاه هوايي هم تدريس نمودند و از سال 1365 به جهت اعتمادي که به ايشان بود 17 بار به طور متناوب مسئول سالن مرکزي حوزه تصحيح اوراق امتحاني دبيرستان تعيين گرديد..
علي رغم اين که زنان هنرمند سعي دارند به اندازه مردان نقشي محوري در غني سازي هنر داشته باشند اما کمتر ديده شدهاند. و به طرز عجيبي، وقتي صحبت از نحوه پوشش رسانههاي اصلي دنياي هنر به ميان ميآيد، مشارکتهاي آنها هميشه نقش اصلي را ايفا ميکند. اکنون زنان هنرمند با خلاقيت و هنر خود، آثاري معنادار و بديع، خلق مي کنند. زنان يا هر هنرمند ديگري با استمرار و کار مداوم، در سطح بين المللي ديده ميشود...
زيبا هوشيار: اگر بگوييم که زنان در طول تاريخ بشريت، تا کنون مورد ظلم و ستم جامعه و مردان، قرار داشتند، گزاف نگفتيم. مثلا در زمان برده داري بعنوان کنيز در مالکيت اربابان قرار مي گرفت و در دوران دنياي مدرن، آنان بعنوان کالاي لوکس مورد سوءاستفاده قرار مي گيرند.روز جهاني زن نقطه ي عطفي در تاريخ مبارزات زنان در دنيا مي باشد، زيرا در اين روز، زنان فرياد خود را در جهت احقاق حقوق خود، به گوش جهانيان رساندند...
هلنا سعادتمند: من يک زن هستم، از نگاه جنسيتي جامعه به خودم بيزارم. سالهاست انتظارم اين است که جايگاه حقيقي خود را در جامعه داشته باشم. شوهرم مأموريت است، بايد پرونده فرزندم را براي انتقال به مدرسه ديگري، از مسئولين مدرسه بگيرم. خانم مدير سري تکان داد گفت: به هيچ وجه نمي توانم پرونده به شما بدهم. گفتم: من مادرش هستم. گفت: باش ولي پدرش بايد باشد...
دکتر زهره عالي نسب: چه بسا زنان شجاعي كه الان به نيكي از آن ها ياد مي شوند در زمان خود به عنوان زني هنجار شكن و ناسازگار شمرده شده و او را سزاوار مرگ مي دانستند، اين قوانين و هنجارهاي مرد ساخته بيش از بيش زن را به بردگي كشاند. مدرنيته را مي توان آغاز رهايي زن از قيمويت و تسلط مرد دانست، مهمترين ثمره عصرمدرن رفع محدوديتها و رسيدن به حقوقي برابر با مردان بود..
مکيه گرمسيري: چند وقت بعد يک روز بطور اتفاقي و به منظور ثبت نام در دوره رانندگي به بوشهر آمدم. در خيابان ششم بهمن (انقلاب) چشمم به تابلوي دفتر برنامه و بودجه افتاد. اولين بار بود که دفتر استان را مي ديدم، وارد شدم. نامه ابلاغ حکم را که در کيفم بود به آقاي دمکي دادم و ايشان نيز به آقاي شيرواني دادند ايشان نيز با خوشرويي نامه را به نجف غلاميان دادند و به من گفتند يک کپي نيز بگير تا به آقاي خمسي بدهند...
نجف آهوچهر هم آسماني شد (عبدالمجيد زنگويي)، کي رفتهاي زدل که تمنا کنم تو را (عبدالحسين کنين)، گنجينه اي از فرهنگ و ادب (علي دباش)، به شاگردان خود آيين مهرورزي آموخت (حسين رنجبر)، بدرود رفیق شفیق ما (خلیل موحد)، به ياد دوست که چه با وفا بود (محمدرضا دباش) ، در رثاي استاد نجف آهوچهر؛ عزيز و با يادماندني (اسماعيل منصورنژاد)، معلم، روزنامه نگار و نويسندهاي با لبخند هميشگي (عالي بازدار)
دوست هم دانشگاهي ام مدام اين را تکرار مي کرد که ادبيات زندگي است. من تا همين چند ماه پيش فکر مي کردم اين فقط سخني انتزاعي است. اما حالا دريافته ام که راستي خود زندگي است. من با ادبيات از انزواي خودخواسته ام بيرون آمدم و با مردم به راه افتادم. حس کردم با شعر مي توانم حرف هاي ناگفته بخشي از مردم را به تصوير بکشم...
تا آنجا که به ياد دارم، فضاي فرهنگي و ادبي در بوشهر و همچنين در دبيرستان سعادت، خوب بود. هفته نامه ديواري، بحث ها و رد و بدل شدن کتاب هاي خواندني بين دانش آموزان (البته نه همه دانش آموزان، تعداد اندکي)، مطالعه کتاب هاي شعر. ناگفته نگذارم که، وجود شخصيت هاي ادبي و هنري نظير منوچهر آتشي و محمدرضا نعمتي زاده در آن سال ها، در ايجاد علاقه و انگيزه ي روي آوري به ادبيات، فرصت بسيار خوبي بود براي اين کار...
استاد باباچاهي مرد خوش قلبي بود که به درسش خيلي اهميت مي داد و کلاسش لااقل براي من که شيفته ادبيات بودم خيلي سرگرم کننده و درس آموز بود. يک شانس بزرگي که همزمان با شاگردي استاد جعفر حميدي در دبيرستان سعادت، درِ خانه من را زد آشنايي من با استاد نعمتي زاده بود. طوري که کم کم جزو معدود افرادي شدم که مي توانستند به خانه استاد رفت و آمد داشته باشند. کم تر کسي اين نعمت نصيبشان مي شد. چون استاد نعمتي زاده انسان گوشه گيري بود و با هر کسي نشست و برخاست نمي کرد و راحت نمي شد او را ديد و يا به خانه اش رفت...
ابراهيم مهدي زاده: سخن گفتن در باره کارنامه هنري و شعري استاد علي باباچاهي کار ساده اي نيست. دليل آن هم نگاه پويا، نوجويي، اکتفا نکردن به داشته هاي خود و احساس خطر و بيم از تکرار است و عدم توقف. او از ظرفيت هاي نهفته، در زبان پارسي آگاه است و اين خودش، کم دستاوردي نيست. زباني که مي تواند فلسفه و موسيقي را با شعر بيان کند قطعا توان بيان عاطفه و احساس که در...
در سال 1355 نوجواني 14 ساله بودم که به عنوان سرپرست خانواده براي اشتغال به کار، به شهر بوشهر آمدم. آن موقع محل اقامتم خانه خواهرم واقع در خيابان باغ زهرا بود. مدتي در باشگاه همافران متل سيکس واقع در پايگاه هوايي مشغول به کار شدم. پس از يکسال قراردادم تمام شد و براي اشتغال به اداره کار واقع در خيابان فرودگاه کوچه حاج نجف مراجعه کردم. به عنوان کارگر ساده به داروخانه ايران معرفي شدم، زير نظر دکتر ابوالفضلي آموزش هاي اوليه را ديدم و به مديريت داروخانه مسلط شدم. مدت 31 سال مديريت داروخانه ايران را برعهده داشتم.
فرزان اسدي: اوائل دهه 80 به واسطه شرايط کاري در اهواز زندگي ميکردم اما به بوشهر رفت و آمد داشتم.
هفته نامه نسيم جنوب به همراه ساير نشريات استان، از طريق خانه مطبوعات آن زمان که دکتر يونس قيصي زاده رئيس آن بود و به جرأت مي توان گفت دوره طلايي مطبوعات بوشهر بود، به دستم ميرسيد...
اسماعيل منصورنژاد: از اواخر دهه 60 و اواسط دهه 70 که شور و هيجان جنگ به خاموشي گراييد، حفره ها و شکاف ها بين دولت و ملت يکي يکي پديد آمدند و آشکار شد اگر روند اوضاع به سمت «تغيير رويه ها» در حکمراني و «اصلاح» پيش نرود...
زيبا هوشيار: در شهريور ماه سال 1377، در دفتر کارم مشغول بررسي پرونده هايم بودم که برادرم پرويز با من تماس گرفت و موضوع شکايت نيروي انتظامي بوشهر عليه هفته نامه نسيم جنوب را مطرح کرد.از خوانندگان اين هفته نامه بودم و آن را ميشناختم...
دکتر سعيد معدني: خاطره خوبي که از «نسيم جنوب» در آن دوران، سال 86- 85 - دارم اين بود که نشريه «نسيم جنوب» با يک کارگر افغانستاني، که مسئول رسيدگي به فضا و چمن زمين ورزشي باشگاه شاهين بود، مصاحبه اي انجام داده بود. اين کارگر خارجي آن قدر تحت تاثير اخلاق خوب و بزرگ منشي بوشهريها قرار گرفته بود...
جميل رزمي: سال هاست که با خود مي انديشم که ما را چه شده است و به دنبال چرايي عقب ماندگي و کمتر توسعه يافتگي شهرم بوشهرهستم به زمين و زمان مشکوک شدم، من بر اين باور هستم که من و شما چه بخواهيم و چه نخواهيم چه باشيم و چه نباشيم، اين شهر از ايني که هست بهتر خواهد شد و شکل يک شهر مدرن را با قابليت زندگي بهتر و با امکانات خوب خواهد يافت. اگر بخواهم از منظرآسيب شناسي تحليلي بر چرايي عقب ماندگي آن نگاه کنيم شايد مفيد فايده افتد....
شهرام شريفپور: بوشهر، شهر دوستي ها و آفتاب درخشان، شهر هفت رنگ تنيده درهم با درياي زلال و آرام بخش و خروشان خليج فارس با سواحل زيبا، شهر فرهنگهاي مختلف، هنرمندان، شاعران، نويسندگان، فيلمسازان، عکاسان با تاريخ و فرهنگ غني، شهر کوچههاي پيچ در پيچ که از هر سو بروي باز هم در تقاطعي بهم خواهي رسيد، شهر خيام خوانيهاي با شور و شعور، شهري که چه بخواهي و چه نخواهي...
اسماعيل بهبهاني: در دوران دبيرستان دوست و همکلاسي داشتيم که اهل يکي از روستاهاي ساحلي اطراف بود و براي ادامه تحصيل به همراه خانواده به بوشهر آمده بود. پدرش در همان منطقه لنج تجاري داشت و خانوادهاش از نظر مالي شرايط خوبي داشتند, اين دوست ما پسري بسيار محجوب و خوش اخلاق و البته بسيار کم رو وخجالتي بود به نحوي که بعضي ار دوستان و همکلاسيها از اين ويژگي او سوءاستفاده کرده و کارهاي شخصي خودشان را هم به او ميسپردند...
خليل موحد: ويژگي و خاص بودن يک پديده در کادرآموزههاي دانش و يا فن منطق، بيانگر اين است که آن پديده افزون بر همانندي با ديگر پديدهها، داراي ويژگي و خاصههايي است که در هيچ يک از پديدههاي ديگر يافت نميشود. بر بنياد اين اصل، پرسش اين است که آيا ميتوان در جغرافياي بينش، گفتار، کردار و آداب مردمان بوشهر، نگرش، روش و رفتاري را برجسته کردکه فقط بوشهريها به آن آراستهاند و در هيچ جاي ديگر جاري و ساري نبوده و نيست؟..
فرماندار شهرستان دیر گفت: در بین تمام پتروشیمیهای ایران کمترین حقوقی که به کارگران داده میشود مربوط به پتروشیمی "متانول کاوه" است. اصلاً قابل قبول نیست پتروشیمی که در استان بوشهر بیشترین درآمد را دارد و کمترین توجه به حقوق کارگران میکند.
بدلیل کمتوجهی این شرکت به کارگران مسئله لزوم افزایش حقوق کارگران را مطرح کردیم و قول دادند حقوق پرسنل به ۷۰ درصد کارگران هم طراز در پتروشیمیهای منطقه برسانند. این شرکتها میلیاردها تومان سرمایهگذاری کردهاند و بهترین ساحل ما گرفتهاند اما باید به مسئولیتهای اجتماعی خود در قبال محیط پیرامونی هم عمل کنند.
از ما جوانان قدیم به جوانان امروز و فردا: مطالعه کنید. اگر می خواهید دچار هیچ نوع استبداد، استعمار و استحماری نشوید، بخوانید، بخوانید و بخوانید. امیدوار باشید. امید را در جانتان زنده نگهدارید، امید موتور محرکه روح آدمی است.آرمانهای بلند داشته باشید. زندگی بدون آرمان لطفی ندارد، لذتی ندارد. ...
یونس قیصی زاده: اين كشور يک زندگی به جوانان بدهكار است؛ يک زندگی عادی كه در آن جوانان میتوانستند شاد باشند، میتوانستند بیدغدغه به دانشگاه بروند، میتوانستند پس از فارغالتحصيلی به سر كاری بروند تا دانش خود را در آنجا به كار گيرند و لذت ببرند از تلفيق علم و عمل. شغلی داشته باشند كه دستشان توی جيب خودشان باشد و هر روز برای گرفتن كرايه تاكسی و خريد چای و قهوه و... جلوی پدر و مادر سر خم نکنند و شرمزده نباشند! شغلی كه آخر ماه با حقوقش میتوانستند برنامه سفر با دوستان را بچينند و درباره تفریح در مناطق زيبا و دیدن جاهای تاريخی و...
غلامرضا شریفی خواه: مدرسه بوذر جمهر در آخر خیابان لیان امروزی و خانه ما در محله دهدشتی بندر بوشهر واقع بود. این مدرسه ۹ کلاس داشت و کلاس های بالاتر در دبیرستان سعادت دهم و یازدهم و دوازدهم در سه رشته ادبی و طبیعی و ریاضی بود. من کلاس اول و دوم و نصف سال تحصیلی کلاس سوم در این مدرسه بودم و بعد ما را به دبستان ملی سعادت بردند. مدرسه نوساز که تا چند سال پیش اداره آموزش و پرورش شهرستان بود و...
یونس قیصی زاده:پس رعایت حقوق شهروندان چه میشود وقتی که برای هر مشکلی فقط فشار بر آنها را در برنامه میگذارید؟ عوارض گرفتن و مالیات ستاندن از مردم هم راه و روشی دارد و این طور نیست که میانگین حقوقها را ١٠ درصد اضاف کنید و افزایش درآمدهای مالیاتی دولت را ۶٢ درصد، اینطور نیست که هرجا کم آوردید، عوارضی بتراشید و مالیاتی اضافه کنید...
دکتر عبدالرسول هاشمی: طبقه متوسط جدید شهرنشین در ایران برخاسته از روند مدرنیزاسیون در صد سال اخیر و پیوند نزدیکی از لحاظ خاستگاه فرهنگی با جهان غرب دارد. منظور از غرب صرفا غرب جغرافیایی نیست بلکه مولفه هایی مانند رفاه، پیشرفت و آزادی های فردی و اجتماعی، محترم شمردن حقوق فردی و حق مالکیت و غیره است...
کلا در طول زندگیام تا حالا شش دوره علاقه عوض کردهام و آن دوران علاقه اجتماعی غلبه داشت. به این نتیجه رسیده بودم که اگر بخواهم به آن تمکن مالی در خارج از کشور برای انجام فعالیتهای اجتماعی داخل کشور برسم، بهترین راهش ادامه تحصیل است. به خاطر همین ابتدا مقاله تخصصی در زمینه رشته تحصیلی خودم (مهندسی برق و مخابرات) نوشتم. آن گاه با پذیرش مقاله، توانستم ویزای آمریکا بگیرم...
دکتر محمود دهقانی: واپسين کليساي بوشهر"گئورگ" مقدس را در روزگار قاجار خانواده ارمني آواديان، در 1819 ميلادي برابر با 1235 هجري قمري ساختند. اين کليسا که نزديک به دو سده يکي از ساختمان هاي ديدني بوشهر بود، به دليل مديريت سست ميراث فرهنگي سرنوشت خوبي نداشت. اگر به صليب کشيدن عيسا پيش چشم حواريون در تپه جلجتا رخ داد، در بوشهر نيز در دل روز تابلو فلزي شناسنامه کليسا همراه با صليب آن را به يغما بردند...
حسین حشمتی: هرگاه سخن از خانه چه آپارتمان وچه ویلایی بامتراژهای مختلف و اسلوب ساخت به سبک معماری زمان حال یاگذشته به میان می آید، خواه ناخواه، بحث کلانشهر، اسکان و مسایل مرتبط با آن نیز مطرح می شود، در این مقاله نگارنده برآن سر است که پیشینه آپارتمان سازی و آپارتمان نشینی را ازجنبه های اجتماعی و اقتصادی مورد واکاوی قرار دهد...
به باور من اشعار احمدخان دشتی پهلو به پهلوی شاعران بزرگی چون نظامی و جامی می زند. منظومه خسرو شیرین او نیز، که به تقلید از نظامی سروده شده است، از لطف و صفای دیگری برخوردار است. خسرو شیرین احمدخان دشتی در زیبایی و روانی، دست کمی از خسرو شیرین نظامی ندارد. در بحر هَزَج مسدَس سروده شده است. روانی سخن، زیبایی و تصویرسازی در شعر و کاربرد کلمات و جملات و فنون شعری، در منظومه خسرو شیرین از بسامد شایسته و بالایی برخوردار است...
در روزهای اخیر شاخص فلاکت در استانهای کشور منتشر شده که استان بوشهر با ۵۸ درصد فلاکت بالاتر از میانگین کشوری که ۵۵ درصد است قرار گرفته بود.
این حجم از فلاکت در استان مرزی بوشهر که بزرگترین میادین نفت و گاز در آن قرار گرفته و از طرفی تجارت و بازرگانی دریایی نیز دارد، جای افسوس و تعجب دارد...
خلیل موحد: یکی از دگرگونی هایی که در این سی چهل سال در میهن ما رخ داده، میان تهی کردن شماری از واژگان از معنای درونی و نیز از کاربرد بیرونی آن است. معنا و کاربردی که همه و یا دست کم بیشتر مردم آگاه از معانی واژه و به ویژه ارباب فرهنگ و دانش از آن واژه، فهم مشترک و نیز انتظار کارکرد ویژه دارند...
نظرخواهی نسیم جنوب از جمعی از روزنامه نگاران و صاحب نظران؛ دکتر عبداله آورا، علی اسماعیلی، دکتر زهره عالی نسب، دکتر جمال الدین عارف زاده، حسین حشمتی، سیروس بنه گزی، محمد حیاتی، حسن احمدی، زیبا هوشیار، عبدالرحیم کارگر، دکتر امان اله شجاعی، دکتر فرزان اسدی، هلنا سعادتمند، دکتر سعید معدنی، محمد شاکری مطلق، حسین روئین، دکتر رسول هاشمی، رضا نکیسا
آخرین اخبار
- نگاهي به تبعيضهاي درماني در کشور / به بهانه کلنگ زني بيمارستان نفت در شيراز
- استقبال از عيد نوروز باستاني در بوشهر
- دنياي معترضان
- چاپ شعري از استاد باباچاهي در امريکا
- آقاي استاندار در مقابل لغو مجوز فستيوال کوچه بوشهر، پاسخگو باشيد
- گردشگران دره ساساني «تنگ جيز» دشت خشت کازرون
- خاطرات خدمت سربازي در سپاه دانش
- مرثيه اي براي موسيقي
- فستيوال کوچه بوشهر در مسير رونمايي از گنج موسيقي نواحي است
- «کوچه بوشهر» مدل جديدي براي آغاز کوچههاي ديگر ايران
- در فستيوال کوچه بوشهر چه گذشت؟
- «کوچه» فستيوالي که واقعا فستيوال است!
- به کوچههاي بوشهر گوش دهيد
- امثال جشنواره کوچه، بهانهاي است براي زيستن
- فستيوال کوچه؛ اميد فرداي فرهنگ و هنر بوشهر
پربیننده ترین
- آگوجيکا يا باغ ملي در بوشهر
- فستيوال کوچه؛ اميد فرداي فرهنگ و هنر بوشهر
- بوشهر؛ پايتخت موسيقي فاخر ايران / دکتر عباس حاتمي
- خرفت خانه یا خانه سالمندان در بوشهر قدیم
- بازيکني که سوت پايان بازي را دوست نداشت
- ربع قرن انتشار نسیم جنوب؛ عليرغم کارشکني ها و سنگ اندازي ها
- بوشهر، شهر موسيقي است / اوکلو فرامرزي
- کوچه به انتها نرسيد
- تصاوير نكوداشت فرج كمالي شاعر بومي سرا در گناوه
- گزارش تصویری افتتاح دانشکده هنر و معماری بوشهر با حضور وزیر راه و شهرسازی
- بانگ آمد که علی را کشتند
- ادبيات به راستي خود زندگي است
- بوشهر، شهر هزارهاي دور
- روشنایی فانوس دریایی بوشهر، در یک عکس تاریخی
- نسيم جنوب؛ يادگار عصر اصلاحات