طراحی سایت
جستجو:

 از کودکي عاشق شعر و ادبيات بودم و هميشه کتاب هاي شعر مي خواندم تا اين که در سن 15سالگي از طرف مدرسه در مسابقه اي که مربوط به شاهنامه خواني بود شرکت کردم و مقام اول رابه دست آوردم و اين شد که راه شاهنامه خواني و شاهنامه پژوهي من آغاز شد و تقريبا در همان سال با آموزشگاه هم آشنا شدم و در حيطه ي شاهنامه خواني خردسال فعاليت کردم...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در گفتگو ، نظر (0)

هلنا سعادتمند: من يک زن هستم، از نگاه جنسيتي جامعه به خودم بيزارم.  سالهاست انتظارم اين است که جايگاه حقيقي خود را در جامعه داشته باشم. شوهرم مأموريت است،  بايد پرونده فرزندم را براي انتقال به مدرسه ديگري، از مسئولين مدرسه بگيرم. خانم مدير سري تکان داد گفت: به هيچ وجه نمي توانم پرونده به شما بدهم. گفتم: من مادرش هستم. گفت: باش ولي پدرش بايد باشد...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

غلامرضا شريفي خواه: بازار سنتي قديمي در بوشهر که قدمت آن از دورة حکومت قاجاريه مي باشد که در آن جا علاوه بر دو راسته  اصلي به نام هاي معين التجار و رييس التجار بوده و به بخش هاي کوچک تري هم تقسيم شد و در هر بخش مربوط به صنفي بود که براي آسان خريد مردم شهر و حومه اطراف و ساکنين جزاير ترتيب داده بودند..

ارسال شده حدود 1 سال پيش در بوشهر نامه ، نظر (2)

مکيه گرمسيري: چند وقت بعد يک روز بطور اتفاقي و به منظور ثبت نام در دوره رانندگي به بوشهر آمدم. در خيابان ششم بهمن (انقلاب) چشمم به تابلوي دفتر برنامه و بودجه افتاد. اولين بار بود که دفتر استان را مي ديدم، وارد شدم. نامه ابلاغ حکم را که در کيفم بود به آقاي دمکي دادم و ايشان نيز به آقاي شيرواني دادند ايشان نيز با خوشرويي نامه را به نجف غلاميان دادند و به من گفتند يک کپي نيز بگير تا به آقاي خمسي بدهند...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

نجف آهوچهر هم آسماني شد (عبدالمجيد زنگوييکي رفتهاي زدل که تمنا کنم تو را (عبدالحسين کنينگنجينه اي از فرهنگ و ادب (علي دباشبه شاگردان خود آيين مهرورزي آموخت (حسين رنجبربدرود رفیق شفیق ما (خلیل موحدبه ياد دوست که چه با وفا بود (محمدرضا دباش) ، در رثاي استاد نجف آهوچهر؛ عزيز و با يادماندني (اسماعيل منصورنژادمعلم، روزنامه نگار و نويسندهاي با لبخند هميشگي (عالي بازدار)

 

ارسال شده حدود 1 سال پيش در بوشهر نامه ، نظر (1)

 دوست هم دانشگاهي ام مدام اين را تکرار مي کرد که ادبيات زندگي است. من تا همين چند ماه پيش فکر مي کردم اين فقط سخني انتزاعي است. اما حالا دريافته ام که راستي خود زندگي است. من با ادبيات از انزواي خودخواسته ام بيرون آمدم و با مردم به راه افتادم. حس کردم با شعر مي توانم حرف هاي ناگفته بخشي از مردم  را به تصوير بکشم...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

افقي که براي تئاتر بوشهر مي بينم  به اين شکل هست که ما چه بخواهيم و چه نخواهيم با تمام بي امکاناتي ها و ناملايمتي ها،جوانان اين شهر پرچم اين هنر را به دست خواهند گرفت و جلو خواهند برد و با وجود اين که ديگر در بوشهر شايد به ظاهر و به شکلي تئاتر ديگر وجود نداشته باشد ولي آينده اين هنر در دستان جوانان اين شهر  است،پس شما به عنوان يک رسانه و دوستان ديگر در هرجايي که رسانهاي رو در دست دارند بايد از اين جوان ها حمايت کنند تا آن ها بتوانند بهترين ها را براي اين شهر و مرز و بوم رقم بزنند...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

هاشم هاشم زاده: هنوز تمامي جمعيت وارد نشده بود، که شعارهائي بر عليه استبداد و ديکتاتوري حکومت داده شد. در اين زمان مامورين گارد دانشگاه بلافاصله درب سالن را بسته و افراد بيرون را با خشم و فرياد از دانشگاه بيرون راندند.داخل سالن اما، غوغائي برپا بود. سعيد سلطانپور  بخاطر همدلي با افراد بيرون که به نظر ميرسيد بعضا مورد حمله قرارگرفته و يا بازداشت شده اند، از اجراي برنامه سر باز زد و با تشويق ممتد حاضرين مواجه شد...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

تا آنجا که به ياد دارم، فضاي فرهنگي و ادبي در بوشهر و همچنين در دبيرستان سعادت، خوب بود. هفته نامه ديواري، بحث ها و رد و بدل شدن کتاب هاي خواندني بين دانش آموزان (البته نه همه دانش آموزان، تعداد اندکي)، مطالعه کتاب هاي شعر. ناگفته نگذارم که، وجود شخصيت هاي ادبي و هنري نظير منوچهر آتشي و محمدرضا نعمتي زاده در آن سال ها، در ايجاد علاقه و انگيزه ي روي آوري به ادبيات، فرصت بسيار خوبي بود براي اين کار...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

ابراهيم مهدي زاده: يکي از مهم ترين سوال ما اين بود نظر هدايت در اشعار نيما چه بود؟ نظر نيما را در مورد کارهاي هدايت خوانده بوديم. نقد نيما در مورد " داش اکل " هدايت، هنوز هم خواندني و آموزنده است. همه چيز را مي خواستيم بدانيم. عدم حمايت دکترخانلري از نيما، پسر خاله اش را بي دليل مي دانستيم تا بعد فني و نظريه هاي ادبي و شکستن ارکان عروضي و حذف وزن و قافيه  همه گفتار استاد برايمان زيبا و جالب بود حتي حاشيه رفتن هايش....

ارسال شده حدود 1 سال پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

دکتر محمود دهقاني: عباس معروفي خالق سمفوني مردگان که نزديکان او را «باسي» صدا مي کردند؛ نويسنده، شاعر و روزنامه نگاري پر تلاش و ايران دوست بود. از خانواده اي تبارمند و با فرهنگ که از سنگسر به تهران آمده بودند و از ديرباز در ياري رساندن به تهي دستان آوازه داشتند. معروفي در کار نويسندگي و حتا سياسي اجتماعي تا آنجا که به مردم و کشورش مربوط مي شد، آرام نمي نشست و استراحت نمي شناخت...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

 مهمترين مشكلات تحريم هاست  زيرا باعث شده تا قيمت تجهيزات پزشكى به دهها برابر افزايش يابد و بعد از آن آموزش و سوء مديريتهاست كه در بعضى از رشته ها به خصوص بيهوشى در تمام نقاط محروم كشور كمبود داريم و تا دو سال ديگر بايد مجددا دستانمان را بسوى پزشكان هندى و بنگلادشى و يا پاكستانى دراز كنيم كه اين يكى از شاهكارهاى قاضى زاده هاشمى بوده كه اجحاف بزرگى به اين قشر از متخصصين مخلص كرد...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در گفتگو ، نظر (0)

- نه فقط استان ما بلكه كلّ كشور بيشترين بيماريهاي گوارشي متاسفانه بيماريهاي مرتبط با مشكلات اعصاب و روان هست مثل سوء هاضمه عملكردي كه مردم بهش معده عصبي ميگن و سندرم روده تحريك پذير كه مردم بهش روده عصبي ميگن، اگه قراره تفاوت شيوع بيماري گوارش استانمون رو نسبت به استانهاي شمالي تر بهتون بگم ما قطعاً سرطان معده كمتري داريم و شايد سرطان روده بزرگ (كولون) بيشتري داشته باشيم...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در گفتگو ، نظر (0)

حسين نوري فيروزي:  در يکي از زمستانها به چشم ديده بودم که چگونه عبدو با يک دست که چماق خيزراني با آن حمل مي کرد  توانسته بود سه لوک مست با پوزه اي کف آلود که باهم درگير شده بودند را پس از يک ساعت درگيري از هم جدا کند. آن شب عبدوي جت که به او کُل دست هم مي گفتند...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در تاریخ ، نظر (0)

من از کودکي به نقاشي کشيدن علاقه داشتم و ظهرهاي تابستان که فارغ از درس و مدرسه بودم با نقاشي خودم را سرگرم مي کردم. بعد از ازدواج بنا به شرايط (کوچک بودن فرزندانم) فرصت آموزش ديدن رو نداشتم تا اين که تابستان 98 فرزند سومم که 4 سال داشت را به کلاس خلاقيت بردم و در همان آموزشگاه با استادم (علي نازکسرايي) آشنا شدم و چون خيلي به نقاشي علاقمند بودم آموزشم را با ايشان شروع کردم...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

زيبا هوشيار: در شهريور ماه سال 1377، در دفتر کارم مشغول بررسي پرونده هايم بودم که برادرم پرويز با من تماس گرفت و موضوع شکايت نيروي انتظامي بوشهر عليه هفته نامه نسيم جنوب را مطرح کرد.از خوانندگان اين هفته نامه بودم و آن را ميشناختم...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در دیدگاه ، نظر (2)

محسن شريفيان:خاطره جالب ديگر هم مصاحبه با وزير وقت فرهنگ و ارشاد اسلامي دکتر مهاجراني بود که به جنجال کشيده شد! هم من نوجوان بودم و مثل هميشه صراحت...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

دکتر محمود دهقاني: با عينک نيک انديشي به آساني مي توان تلاش دلسوزانه را  در لابلاي صفحه هاي اين رسانه بومي ديد. «نسيم جنوب» نه تنها فضاي ورزشي، ادبي و هنري را  نيرومند کرده بلکه شاعران و نويسندگان بسيار خوبي را نيز در سطح استان و کشور پرورش داده که اين خود آلام اجتماعي را کم مي کند...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

دکتر محمود جمهيري: تا آن جا که بياد دارم و به لحاظ شرايط کاري در ارتباط با نشريه و مدير آن بوده ام همواره آگاهي بخشي، رسالت فراموش نشده نسيمي بوده است که گاه گاهي تبديل به طوفان ميشده است. هر چند که به رسالت نسيم بودن خود همواره پايبند بوده، و کمتر با گرد و خاک هاي متداول همراه بوده است...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

دکتر سعيد معدني: خاطره خوبي که از  «نسيم جنوب» در آن دوران، سال 86- 85 - دارم اين بود که نشريه «نسيم جنوب» با يک کارگر افغانستاني، که مسئول رسيدگي به فضا و چمن زمين ورزشي باشگاه شاهين بود، مصاحبه اي انجام داده بود. اين کارگر خارجي آن قدر تحت تاثير اخلاق خوب و بزرگ منشي بوشهريها قرار گرفته بود...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

محمد سيدزاده: در ربع قرن انتشار اين نشريه، بي اغراق لحظه اي از اصول خود پا پس نکشيد و همچنان استوار به راه خود ادامه مىدهد؛ گرچه در اين مسير طولاني، گهگاهي دور گردون بر مراد نبود و رنج هاي بسياري بر اعضاي نشريه تحميل شد، اما آتش عشق کار خود ميکرد و هر بار با درايت و مديريت مجموعه و اضافه شدن نيروهاي خلاق و جوان، حرفه اي تر و پربارتر به مسير خود ادامه ميدهد...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

نسیم جنوب- محمد لطفي: در رئاليسمترين شکل، سالي که گذشت باز هم زمين مانند ديگر سالها بروفق مراد ما نچرخيد و ما مثل گل ابريشمهاي بوشهر پيرتر شديم، آيينهها هيچ گاه دروغگوي خوبي نبودهاند.سالي که گذشت، بغضها بيشتر خود را تکاندند بر شانههاي زخمي شهر و شناشيرها و مردمان...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

حسين حشمتي: نگارنده بوشهر را به علت اين که ازقديم الايام جزء معدود شهرهائي است که اقوام  مختلفي همچون پيروان اديان و مذاهب الهي در ميان بوشهري هايي که اکثريت آنان را مسلمانان شيعه مذهب تشکيل مي دهند با مسالمت و امنيت زندگي کرده و  بدون هيچ مشکلي به فعاليت هاي اقتصادي و حتا مشارکت در امور فرهنگي مي پردازند،..

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

هلنا سعادتمند: بوشهر شهري به عظمت تاريخ، بوشهر شهر مردماني که همواره در سراسر تاريخ نام نيکو داشتهاند. روح صادق چوبک شاد که چه زيبا روحيات يک بوشهري را در قالب داستانهاي خود به همه دنيا معرفي کرد. قهرمانان داستاني که خستگي ناپذير به دنبال احقاق حقشان بودند. ولي امروزه مطالبهگري که حق مسلم هر شهروند مي باشد اولويت خود را از داده است. خونگرمي و نجابت مردم شهرم  چون مهري به دهانشان زده شده است....

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

مردم مقصرند. البته مردمي که آش ديگ سياسي به هم مي زنند چون مردم عادي زبان بسته ها خسته و کوفته زير بار گراني و کرونا دست و پا مي زنند و نمي شود گفت مقصرند. آش سياسي بهم زنان بوشهري بد جور مقصرند، چون قدر رأي مردم نجيب بوشهر را نمي دانند و الکي آن را به هدر مي دهند. چند تا نماينده بوشهري در پارلمان اين کشور براي بوشهر سنگ به سينه زده و فرياد کرده؟ يا اگر فرياد زده اند پس چرا هنوز آب از آب تکان نخورده و استان انرژي جهان بچه هايش در سطل زباله دنبال خورد و خوراک مي گردند؟!...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در گفتگو ، نظر (0)

احساس ميکنم که در خيلي از بوشهريها روحيه خودکم بيني وجود دارد. خودکم بيني البته که با تواضع و يا عدم اعتماد به نفس تفاوت دارد. از اعتماد به نفس بوشهريها همين بس کهمي بينيم که بوشهريها نخبگاني در بالاترين سطوح ورزشي، علمي، هنري و فرهنگي کشور و حتي جهان دارند. با اين حال، در فرهنگ عمومي بوشهريها، وقتي که نوبت ابراز خود به غير از خود و يا حتي همشهري خود ميرسد، شايد از فرط تواضع و يا ترس تکبر، منِ قوي و واقعي بوشهري ابراز نميشود....

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در گفتگو ، نظر (0)

شهرام شريفپور: بوشهر، شهر دوستي ها و آفتاب درخشان، شهر هفت رنگ تنيده درهم با درياي زلال و آرام بخش و خروشان خليج فارس با سواحل زيبا، شهر فرهنگهاي مختلف، هنرمندان، شاعران، نويسندگان، فيلمسازان، عکاسان با تاريخ و فرهنگ غني، شهر کوچههاي پيچ در پيچ که از هر سو بروي باز هم در تقاطعي بهم خواهي رسيد، شهر خيام خواني‌‌هاي با شور و شعور، شهري که چه بخواهي و چه نخواهي...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

 رضا نکيسا: آدمي در هرجا بدنيا ميآيد تعلق خاطري دارد از جنس دوست داشتن، علاقه که همزاد اوست و همراهش، موطن آدمي او را چنان گهواره کودکياش در بر ميگيرد و تا کوچه و پس کوچههاي خاطرات شيرين دوران کودکياش همراهي ميکند. نوستالژي که تا آخرين لحظه حيات با او و همراه اوست.بوشهر را دوست دارم براي شعر و سرودهايش، نغمه شاعرانهاي که از اعماق جان سرچشمه گرفته و روح آدمي را نوازش ميکند...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

 دکتر عبدالرحيم مهرور: بوشهر شهر آباء و اجداديم، با شروه و شرجىهاى سوزناکش، هم آوا و هم آواز با نىانبان بىمثالش و نوحههاى حماسى زنده ياد جهانبخش كردىزادهاش و دريايى از محبت و صبورى مردمانش، همراه با امواجى خروشان از رشادتهاى دليران تنگسيرش از جمله رئيسعلى و ... و نويسندگان و شاعران نامى چوبك، آتشى، پرويزى، نعمتى، باباچاهى، حميدى، و اسكندر احمدنيا، خورشيد فقيه و... .طبيبانى از جمله خاندان طبيب، نبىپور، عصفورى، اميرى، سنگ آرا، پوربهى، فرزانه، رئيسى، رضايى و...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

زيبا هوشيار: بوشهر را دوست دارم چون زادگاهم هست، چون ذره ذره سلولهاي بدنم، در گرماي طاقت فرسا، ولي دلنشين آن، در اتاقهاي پنج دري با سقف هاي بلند، در زير چرخش بالهاي پنکه، در انعکاس پرتو شيشههاي رنگين پنجرههاي مشبک، در کوچههاي تنگ و باريک و خاکي، در ساحل زيباي درياي نيلگون، و در باران سيلآسا با آن رعدهاي سنگين، رشد نمود.بوشهر را دوست دارم...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

حسين نوري فيروزي: بوشهر را دوست دارم؛ چون  زندگيم را از زمين هاي داغ و تف ديده باغ زهرا ؛ آغاز نمودم؛ چون خاطرات کودکيم را  زير نخلستانهاي همين محله جا گذاشته ام. بوشهر را دوست دارم؛ چون از دريايش نشاني هايي دارم که براي  غوص در پهنه آن و قدم زدن روي ماسه هاي ساحلش، را هم را گم نمي کنم. بوشهر دياري است پر از ديدني هاي خاطره انگيز که براي هر کسي سهمي ازآن ديده شده است. بوشهر خاک دامن گيري دارد. که چون به خاکش پا  نهي عاشقش مي شوي ؛ يا ماندگار خواهي شد و يا براي چندمين بار ديگر به سرزمينش مسافرت خواهي نمود....

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

 مردم گناهي ندارند؛ اين هم نشانه خوبي و بزرگ منشي بوشهريها است. بوشهريها در گذشته باندبازي نداشتند، هرچند نشانه هايي از آن کم کم شاهد هستيم! بدون باند و عضويت در مافياي قدرت نمي توان رشد کرد و يک بوشهري هرگز سرسپرده نيست! شايد اگر دنبال گناه بوشهري مي گرديد همين نداشتن سرسپردگي و آزادمنشي بوشهري است! بوشهري هرگز زير بار زور نمي رود و حرفش را رک و روشن مي گويد. هرگز براي رسيدن به جايگاهي چاپلوسي نمي کند. مال و دارايي و دنياپرستي و ... هرگز يک بوشهري را  اسير خود نمي سازد....

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

مهدی طارمی با ورود به فوتبال اروپا خیلی زود دگرگونی بزرگی از هر لحاظ در خودش ایجاد و با فرهنگ حرفه‌ای‌گری وفق داد و با استعداد بکر و نابی که داشت، توانست لیاقت و شایستگی خود را اثبات کند و مسیر موفقیت را خیلی زود طی و با حرکات زیبا و گل زنی‌های پی‌درپی که شاهدش هستیم به عنوان ستاره  تیم خود معرفی گردد...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در ورزش ، نظر (0)

به عنوان یک جوان ایرانی آرزو دارم که شایسته سالاری در کشور نهادینه شود و شرایط برای ورود جوانان شایسته به عرصه‌های مختلف کشور فراهم شود و هر جوان صاحب ایده حمایت شود تا بتواند کسب و کار خودش را راه اندازی کند و کارآفرین باشد. امید دارم تا بیش از این به اندیشه‌های جوانان خوشفکر و امتحان پس داده‌ای که توانایی خود را نشان داده‌اند اعتماد شود تا بتوانند آینده ایران عزیزمان را پربارتر سازند..

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

مینا درعلی: در این روزهای وانفسایی کرونایی و گرانی و تلخی اتفاقات عجیب و غریب در جهان چه طور می‌شود توصیه‌ای به جوانان کرد،که مثمر ثمر باشد و تاثیر گذار!! جوان را اگر در رده سنی‌ای طبقه بندی کنیم که در محدوده بیست تا سی سالگی باشد، باید گفت طلایی‌ترین سالهای عمر را جوانان دارند، سالهایی پر از سرزندگی، نشاط، پر از بی قیدی نسبت به شکست و از دست دادن‌ها، پر از یاد گرفتن‌های خوب و بد و تجربه کردن‌های...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)
صفحات: 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16

آخرین اخبار

پربیننده ترین