واقعيتي ماندگار از زندگي معلمي در بندر بوالخير: تصويري که ماندگار شد!
نسیم جنوب، دکتر عبدالرحيم مهرور
دنياي عجيبي است با انسانهاي متفاوت، هر کدام از آنها در گذر زمان واقعيت ها و روياهايي تجربه نموده اند که ميتواند براي ديگران درسآموز و خوشايند باشد، زيرا تمام عالم هستي، زنده يا غير زنده از طريق امواج يا ارتعاشات با هم مرتبط هستند و اصطلاحاً مثل شبکه عنکبوتي به هم وصل هستند و افکار، گفتار، رفتارشان بر يکديگر تاثير مي گذارند.
43 سال قبل در 22 سالگي بعد از اينکه دو سال کارمند استانداري کميته توزيع خودرو و در موقعيت خوب شغلي با امکانات رفاهي منازل سازماني و... بودم، به همه آنها پشت پا زدم و با يک استعفاء شغل معلمي را انتخاب کردم آنهم در روستايي بنام «بندر بوالخير» با امکاناتي اندک، چون در آن زمان نه راهي و نه آبي مناسب بود، فقط هر چه بود صفا، صميميت و عشق به همنوع بود .
اولين روزي که به اتفاق همسرم پا به اين روستا گذاشتيم با ماشين کرايهاي بنام لندرور هلک هلک راه 60 کيلومتري را دو ساعت طي کرديم، آنهم با دستاندازهاي ناهمواري که دل و رودههايمان بهم مي ريخت تا اينکه به سلامت به آنجا رسيديم. بعد از استقرار در خانهاي که از قبل از طرف مرحوم غلامحسين (زارغلوم) خليلي مدير مدرسه برايمان مهيا شده بود اسکان يافتيم. اين خانه متعلق به خانواده يتيمي بود که خودشان هم در آن سکونت داشتند و سرپرست آن در يک سفر دريايي طولاني به بندر «مليوار» که يکي از بنادر هندوستان بود همراه با 11 ملوان و ناخدا همگي به علت طوفان غرق شدند بگونهاي که هيچ اثري از آنها باقي نماند و غريبانه غريب ماندند.
اما اصل ماجرا: بعد از چند روز با همسرم جهت شب نشيني به اتاق آنها که در همان حياط بود رفتيم تا اينکه تصوير آقايي که به ديوار نقش بسته بود نظرم را جلب کرد، فوري ايشان را شناختم گفتم اين عکس کيست؟ گفت عکس همسرم است. اين تصوير همان کسي بود که در سنين کودکي(7 تا 8 سالگي) چندين نوبت هنگامي که براي بازي به خانه بستگان مادري مي رفتم ايشان را در آنجا مي ديدم تا اينکه بعد از مهاجرتمان از زادگاهم محله جبري به منطقه سنگي محله ترکها ديگر خبري از ايشان نداشتم و اين شخص کسي نبود جز محمد موجي همان برادر ناتني بستگانم که از آن زمان تا کنون 57 سال ميگذرد و مجددا ما را به همديگر وصل کرد.
محمد مردي خوش تيپ، جنتلمن و خوش مشرب با چهرهاي بشاش و دوستداشتني که دريا و دريانوردي در ذاتش لانه کرده بود با امواج دريا مي زيست و تجربه کسب ميکرد و سالها در اکثر مواقع بر اين امواج غالب بود تا اينکه در شبانگاهي چنان امواج اقيانوس توانشان را گرفت که خسته و تنها تاب نياوردند و همراه با 11 نفر ديگر از بوميان بخش ساحلي، در غربت تنهايي و در يک شام غريبان براي هميشه غريبانه به درياي هستي پيوستند.
نتيجهگيري: دنيا چقدر زيبا و غم انگيز است قدر زيباييها را بدانيم و غم ها را… روحشان شاد و يادشان گرامي باد.
* مالابار بندري در هندوستان که مليبار هم ميگويند اما بيشتر در گويش ما مليوار هست.
(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و هفتم، شماره 1080)
برادر جمپولوي (دوقلو) من (ابراهيم هوشيار) / علاقه و دلبستگياش به بوشهر را حفظ کرده بود (دکتر رسول هاشمي) / براي پرويز هوشيار عزيز ( دکتر رضا معتمد) / اسمي مترادف با فرهيختگيِ يک انسان و خادمِ امور فرهنگي، ادبي و هنري (حسين طالبي) / صحنه گردان جلسات بوشهريهاي مقيم مرکز (ابراهيم ميگلينژاد) / و خزاني ديگر در بوستان علم و هنر و انديشه بوشهر (خورشيد فقيه) / پرویز هم پرید (عبدالمجید زنگویی)/ ماجراي آن دوربين هشت ميلي متري (هاشم هاشمزاده)، سالهاي سخت و سختتر (فريده كاردانى)...
داستان کوتاه: بهارو
شاهرخ تنگسيري
حرف و روات پشت سر بهارو کَل مکيه سلموني کم نبيد، وقتي گِمپلو چيش تو چيشِ سوزِ بهارو جواب ِ نه از زبونش شنيد از تِشِ دلش از سر شو تا بُنگِ اذون صبح شيش مثقال ترياک شاهنشُهي پا به پُي قاري الفنجان عبدالحليم ديد کرد و بقول جهانشُو لولِ لول شد تا از ايي عالم دور بشه و خلاص.
هرکي هلِ خوش هرچي تقلا ميکرد که يه جوري سيش برسونه که بوااا بهارو فرتنگيين نه جومه قد برِ تونن، بخرجش نميرفت که نميرفت و با يه جمله: «يا بهارو يا قبرسون»، با دلش و حرف مردم روزگار مقابله ميکرد، تموم مصيبت بهارو سي خاطر قشنگيش بيد و همي شده بيد بلاي جون خوش و جوونا.
روزي که دم قهوه خونه عبدل قهوه چي غلو بمبک سي خاطر يه متلکي که پسر ِ آغي مهندس سُرخو بُگو نگو پِرخِ بهارو کرده بيد همه ديدن که غلو چطوري دک و پوزِ بچي مهندس ماله کشيد و خين فيرررره ميداد از دماغش، نه تنها گِمپلو و غلو و بچي مهندس که جووناي يه شهري مبتلاي طنازي بهارو بيدن.
دي مدينه ميگفت بهارو دسش تو تشت خينن و رو ميکونت، ولي خدا ميفهميد که بهارو نه خراب بيد و نه دسش تو دس کسي ديده بيدن، همونا که آرزو ميکردن بهارو جواب چيشک و بُرمکشون بده از سر تلافي سيش صفحه مينهادن. گِمپلو خوش هميطوري سرِ پنِگ بيد حالا هم که عاشق ورشکستهِ بهارو مکيه سلموني شده بيد ديگه تکميل ِ تکميل بيد.
او روز سر قبرسون قيومت بر پا بيد، اينهو روز عاشورا و تعزيه محله شيکري، نعش ورم کردهي گِمپلو نهادن تو قبر سنگ آخري که ممد قبر روف روش چيد و تلقينش کرد خاک روش دادن، از هِلِ گدا خونه ملاسي اووي دس جوادو بيد و شِلک شِلک ميومد برس نِرسِ قبر پاش پسِ پاش رفت و يه ملاسيش حروم شد. جهانو ميگفت عمارت دلِ گِمپلو مث سقفِ گداخونه شيکري همو شو رمبيده بيد و خوشم زير آوارش دست و پا ميزد...
افتو بِي کرده بيد و قبرسون ديگه خالي از زندهها، دختر چيش سوزِ بالا بلند، تک و تنها اومده بيد سر قبر گِمپلو تا شاهد جوون مرگ ديگهاي باشه.
قصه کوتاه از شاهرخ تنگسيري
غلامرضا شريفي خواه : بازار قديم بوشهر يکي از بازارهاي سنتي ايران به شمار مي رفت که دو راسته اصلي و مشهور در آن وجود داشت، يکي حاج محمد آقا بوشهري ملقب به معين التجار و ديگري حاج عبدالرسول طالبي ملقب به رييس التجار که حاج رييس در بوشهر سرشناس بود. اين بازار از بخش هايي و با توجه به مشاغل متعدد تقسيم شده بود که براي رفاه و راحتي مردم شهر و ساکنين اطراف، بتوانند مايحتاج خود را خريداري کنند...
ابراهيم مهديزاده: در سايه روشن شيشه هاي رنگي و هلالي کلاس، هنوز صداي مردانه آتشي از توي راهروهاي دبيرستان قديمي و کهنسال سعادت به گوش مي رسد. سالهاي اول دبيرستان و هجوم ناشناخته ها...
اگر خودم را نمونه اي از جوانان آن روزها فرض کنم، بيشتر شايق به خواندن رمانهاي عاطفي عاشقانه و يا هيجاني پليسي بوده اند، مگر تک و توکي از بچه ها که متاثر از توصيه و تفکرات برخي از معلمانشان، جذب کتابهاي سياسي و اجتماعي و بيشتر در زمينه شعر و شاعري و هنري بوده اند...
غلامرضا شريفي خواه : در اوايل سال ١٣٤٠ خورشيدي منزل ما کنار درب گمرک بود، قبلا گمرک وظايفش مبارزه با قاچاق صادرات و واردات و مراقبت از سواحل بود. از پشت ديوار گمرک کنار دريا، بچهها و آدم بزرگها شنا مي کردند. در تابستان آب ٣ الي ۴ متر تا رُخ بُلت (کنار دريا) بالا ميآمد. صبحها بچههاي محلات دهدشتي و شنبدي و تعداد از بهبهانيها مشغول شنا کردن ميشدند...
در روزهای اخیر شاخص فلاکت در استانهای کشور منتشر شده که استان بوشهر با ۵۸ درصد فلاکت بالاتر از میانگین کشوری که ۵۵ درصد است قرار گرفته بود.
این حجم از فلاکت در استان مرزی بوشهر که بزرگترین میادین نفت و گاز در آن قرار گرفته و از طرفی تجارت و بازرگانی دریایی نیز دارد، جای افسوس و تعجب دارد...
ابراهیم بشکانی: چند روزی به اول مهرماه سال ۱۳۳۸ مانده بود که یه روز صبح بعد ازخوردن ناشتا پدرم گفت: لباسات بر کن تا بریم بازار. لباس پوشیدم و با هم از خونه زدیم بیرون و بعد از گذشتن از کلیسا و مغازه های اول بازار قدیم بوشهر، از پله ها بالا رفتیم به طرف راسته آهنگرا، به خیاطی آقای شهرستانی که رسیدیم پدرم سلام و احوالپرسی با اون کرد و رفتیم به طرف لباس فروشی زار محمد که پیرمردی خوشرو و خندان بود و بعد...
سجاد بهزادي: مرد نيك نامي از جنوب استان بوشهر به رحمت ايزدي پيوست كه تنها شهره ی يك مديرپاك دست نبود. او اگر چه بعنوان يك شهردار موفق در جنوب استان و شهرهاي دير، جم و نخل تقي مي شناسند اما او تنها يك شهردار و يا يك مسئول سياسي و اجتماعي نبود...
چهارسالحساس را پيشرو داريم
انتشار فائل صوتی از اعتراض الهام بارگاهی عضو منتقد شورای شهر بوشهر به ابهام در هزینه کرد 24 میلیارد تومان در بودجه شهرداری بوشهر، باعث بروز بحث در این مورد شده است. در فائل صوتی منتشر شده بارگاهی ضمن اینکه خواستار پاسخگویی میگلی نژاد شهردار بوشهر شده که با اعتراض تعدادی دیگر از اعضای هوادار...
سجاد بهزادي : كنگاني پا به عرصه انتخابات گذاشت و باور داشت اگر از بردستاني حمايت كند با اينهمه اختلاف راي كه با رقيبان دارد تنها آراي رقیب را تقويت خواهد كرد و اگر از الماسي حمايت شود با اختلاف اگر چه ناچيز مي تواند به جاي رقیب به مجلس برود و اصلاح طلبان نيز به هدف بزرگ تري دست خواهند يافت. اين نوع تحليل مورد انتقاد شديد هواداران بردستاني...
دکتر سعید معدنی : داستان «فتیله ای ها» فرق می کند. آنها سالهاست که برنامه اجرا می کنند. زمانی که به تلویزیون آمدند، تازه سالهای نوجوانی را پشت سر گذاشته بودند و اکنون در آستانه ی میانسالی هستند. کودکان ما با آنها زندگی کرده، بزرگ شده اند و به جوانی رسیده اند و خاطرات خوب و شیرینی در ذهن خود...
سه شنبه شب و در حالیکه سخنگو وریس شورای شهر گناوه از انتخاب چهار نفر به عنوان کاندیداهای نهایی انتخاب شهردار خبر داده بودند وقرار بوده اعضا برای انتخاب اینها رای گیری کنند و لی به علت اختلاف بین اعضا ، از سوی یکی از اعضای شورای شهر گزینه جدیدی به عنوان شهردار معرفی و انتخاب شده و ...
اعتماد: تا ريخ نقش بنياديني در تفكر بشر دارد. اين مفهوم با مفاهيمي چون عمل انساني، تغيير، تاثير شرايط مادي در امور انساني و واقعه تاريخي در ارتباط است و امكان «كسب تجربه از تاريخ» را پيش روي ما قرار ميدهد. تاريخ همچنين از طريق درك نيروها، انتخابها و شرايطي كه ما را به لحظه حال رساندهاند باعث ميشود اكنون خود را بهتر بشناسيم. بنابراين جاي شگفتي نيست كه فيلسوفان هرازچندگاهي به بررسي تاريخ و طبيعت دانش تاريخي بپردازند. تمام اين مسائلي كه مطرح كرديم ميتوانند در بدنه واحدي به نام «فلسفه تاريخ» جمع شوند. فلسفه تاريخ امري چندوجهي است و از تحليلات و استدلالات ايدئاليستها، پوزيتيويستها، اهل منطق، متكلمان و ديگران تشكيل شده است. از طرف ديگر فلسفه تاريخ بين اروپاييان و انگليسي- امريكاييها و بين هرمنوتيك و پوزيتيويسم در حال كش و قوس است. ارايه يك تصوير واضح از تمامي نظرات درباره «فلسفه تاريخ» همانقدر ناممكن است كه تعريف رشتهيي علمي و شامل همه اين رويكردها. تصور اينكه هنگام بيان عبارت «فلسفه تاريخ» به سنت فلسفي خاص اشاره ميشود، تصور غلطي است چون مكاتب مطرح در اين حوزه به ندرت با هم به تفاهم ميرسند. به تازگي كتاب «فلسفه تاريخ» تاليف دكتر فياض زاهد كه بهتازگي از سوي انتشارات دانشگاه آزاد اسلامي منتشر شده، ميكوشد تصور غلط از محدوديت فلسفه تاريخ به سنت فلسفي خاص را نشان دهد. اين كتاب با مفاهيم اساسي و بنياديني در ارتباط با مقولههاي مختلفي كه با درك مفهوم فلسفه تاريخ مرتبط است، سروكار دارد. مولف معتقد است، بدون تبيين دقيق اين مفاهيم نميتوان تصوير مناسبي از اين پرسشها ارايه كرد. سير ادواري تاريخ يا موضوع علميت تاريخي، رويكردي تاريخي اما تحليلي فلسفي را با خود دارند. در اينجا پيوندي عميق ميان دادههاي تاريخي و فلسفي وجود دارد. اينكه آيا تاريخ تكرارپذير است و امكان ادواري بودن دارد، گاهي ميتواند از طريق درك و تحليل دادههاي تاريخي و البته با قطعيتي فلسفي فهم شود. در اينجا علميت تاريخي، تلاش براي اثبات اين حقيقت است كه ميتواند با روشهاي مختلف و با استفاده از ابزارها و متدهاي علمي قطعيت يابد. اما بحث درباب علميبودن يا انتزاعيبودن محورها و كليات تاريخي به سادگي پايانپذير نيست. اين كتاب ميكوشد نشان دهد اگر مراد از علميبودن تاريخ پوزيتيويستي ديدن رويدادهاست كه بهنظر چنين نميآيد اما اگر مراد تكرارپذيري در شرايط يكسان است، شايد نتوان با علميتانگاري صرف آن را توجيه كرد. نويسنده حتي نشان ميدهد تلاش پوپر و ديگر طرفداران علميت تاريخي نميتواند پاياني بر اين مجادلات باشد، اما امروز تاريخ در حال بهرهبري از روشهاي مدرني است كه بدون علم، امكان تحقق ندارد. با اينهمه نويسنده تاكيد دارد تاريخ همچنان بهجلو ميراند و دانستههاي ما بسيار اندك است.
سجاد واعظی : نگاهی به اعمال و حرکت های گروه داعش و القاعده که بدبختانه خود را مدافع واقعی اهل سنت و جماعت می دانند و کشتار و از بین بردن شیعیان را نیز از اولویت های اصلی رفتاری خود دانسته اند، همه ما را موظف می کند که حساب اینان را از برادران اهل سنت جدا بدانیم و ضمن تحکیم وحدت و همدلی با هم کیشان مسلمان خود، به گفت و گو و مدارا و همزیستی مسالمت آمیز با همه مردم دنیا روی ...
دكتر عبدالكريم مشايخي : گمرکات جنوب ایران که سالیانه هزاران تومان از بابت تعرفههای گمرکی آن به خزانه شاهی سرازیر میشد، بر اساس توافقنامهای در قبال پرداخت وام به مظفرالدینشاه قاجار چندین سال بود که در رهن انگلیسیها قرار داشتند و قسمت مهمی از درآمد آنها به عنوان اقساط وام به حساب انگلیسیها پرداخت میشد. هنگامیکه نیروهای ملی طرفدار سیدمرتضی گمرک را به اشغال در آوردند، کارکنان بلژیکی آن را برکنار کردند و ...
فراز و نشیب های سیاسی در کشورهای ترکیه ، مصر و عربستان سعودی که رقیبان سنتی ایران هستند و هم اکنون هریک دستشان در حنای پر رنگ است، شاید بتواند شانس پیش افتادن ایران بر رقیبان باشد. گمان می رود که غربی ها تا حدودی به این واقعیت نیز پی برده باشند. ..
تاجيك به «نو اصلاحگرايي» تاكيد دارد و به هفتهنامهنون ميگويد: من اين روزها سخت دل مشغول تئوريزه كردن نوعي «نو اصلاح گرايي» هستم. اين روزها بسياری از خود ميپرسند نيروهاي اصلاحطلبان اكنون در كدام مرحله سياسي قرار دارند؟ اقتضاي نظري و عملي اين مرحله چيست؟ در اين شرايط كدامين گفتمان از استعداد و امكان استعاري و هژمونيك شدن برخوردار است؟ ...
دولت آبادی سپس با بیان اینکه امور کلانی که ساخته و آرایش داده میشود، در اندازه آدم تنهایی مثل او نیست از اخبار اغراقآمیز برخی از رسانهها در مورد انتشار یکی از کتابهایش انتقاد کرد و گفت: اینکه خبر تایید یا تایید نشدن انتشار کتابی از سوی اداره کتاب همزمان به طرز اغراقآمیزی رسانهای میشود و همزمان یک کتاب جعلی به اسم من و هم نام با کتابم به بازار میآید، آنقدر نسنجیده است که من نه از عهده فهمش برمیآیم و نه از عهده خنثی کردنش، ولی در عین حال صرف نظر از آن من از دوستان مطبوعاتی یکسری گلایه دارم.
امور شهروندان به سروسامان نمی رسد جز با صالح بودن سرپرست و سرپرستان صالح نمی شوند جز با پایداری شهروندان (بر روی حقوق خود) از هنگامی که شهروند حق سرپرست را بجای آرود و سرپرست حق شهروند را گزارد، حق در میانه آنان به عزت و نیرومندی می رسد، راه های روشن دین به روی مردم گشوده می شود و...
سیاست هوایی است که ما روزانه استنشاق میکنیم و زمینی است که بر آن گام مینهیم، بنابراین بههیچوجه سیاست از ما و سرنوشتمان جداییپذیر نیست. هر آنکه به هر بهانهای، به بهانه علوم و دانشهای دیگر یا اعراض و رویگردانی از مسایل سیاسی، نسبت به آن کمتوجه باشد...
محمد ابراهیم فروزانی: نلسون ماندلا به عنوان یک شخصیت جهانی برای آرمان های بشری و صلح با همه کس و با هر ایدئولوژی نشست و گفت و گو کرد. به آنان لبخند زد و تلاش کرد تا با آنان همدلی کند تا بفهمدشان و زمینه برای فهم آنان از خودش و از دیگران فراهم کند. استراتژی او نه تنها گفت و گو بود بلکه ایجاد و توسعه فضایی بود که در آن امکان گفت و گوی دیگران در صلح و آرامش بوجود آید...
هدف حامیان سیاستهای اصلاح طلبانه دولت حسن روحانی پیگیری مطالبات مردمی است که در ۲۴ خرداد امسال با هزار امید و آرزو به پای صندوقهای رای رفتند تا بلکه شاهد تغییر سیاستهای ناکارآمد باشند، ای کاش آن زمانی که میلیاردها تومان از بیت المال اختلاس میشد و برخی خم به ابرو...
وضعیت استانداری بوشهر در تقابل بین حامیان دولت امید و اعتدال و مخالفان دکتر روحانی، گرفتار سردرگمی شده است که بیش از همه وزارت کشور در آن نقش دارد. به عبارت روشن تر کسانی که در کارزار انتخابات ریاست جمهوری و زیر فشار خرد کننده اصولگرایان افراطی، به دفاع از روحانی برخواستند و در این راه در بوشهر پاتوم بر فرقشان فرو آمد...
در سالروز تولد سیدمحمد خاتمی در جمعی خصوصی از وی پرسیده شد که شیرینترین لحظه زندگی شما در طول تمامی این سالها چه بوده است. خاتمی بیهیچ درنگی پاسخ داد، در سال آخر ریاستجمهوریام به هنگامهای که به دانشگاه تهران رفتم و برخی از دانشجویان تندترین انتقادات را با زبانی گزنده و حالتی پرخاشگرانه علیه من مطرح ساختند، در دل احساس شعف فراوانی کردم که...
آخرین اخبار
- جايگاه معلم در جامعه خدشهدار شده است
- سپاس از کساني که آموختند و آموختن را ياد دادند
- خليج فارس و الگوي حکمراني خوب
- ماندگاري نام خليج فارس، در گرو نگاه توسعه محور به آن مي باشد
- بايد براي تراژدي ورزش بوشهر، سالها گريست
- چرا نفت و گاز، از فعاليتهاي ورزشي استان بوشهر حمايت نميکنند؟
- چهار نکته براي رابطه پايدار والدين با فرزندان نوجوان
- نگاهي به تبعيضهاي درماني در کشور / به بهانه کلنگ زني بيمارستان نفت در شيراز
- استقبال از عيد نوروز باستاني در بوشهر
- دنياي معترضان
- چاپ شعري از استاد باباچاهي در امريکا
- آقاي استاندار در مقابل لغو مجوز فستيوال کوچه بوشهر، پاسخگو باشيد
- گردشگران دره ساساني «تنگ جيز» دشت خشت کازرون
- خاطرات خدمت سربازي در سپاه دانش
- مرثيه اي براي موسيقي
پربیننده ترین
- هر ایرانی باید خارگ را ببیند
- پشت پرده انتخاب شهردار بوشهر از زبان یونس خسروانی کاندیدای اصلاح طلب شهرداری
- به احترام بیست و پنج سرباز، ایست خبردار!!!
- تدبیری بیندیشید برای نجات معلمان از قعر جدول حقوق بگیران کشور
- وظیفه دارم خواسته 60 تا 70 ساله مردم بوشهر برای منطقه آزاد را پیگیری کنم
- گزارش تصویری افتتاح دانشکده هنر و معماری بوشهر با حضور وزیر راه و شهرسازی
- مو اهرم نمی شم، می شم بنه گز
- موضوع انشا: جوانی
- ویژهنامه سوگ شادروان پرويز هوشيار ؛ نویسنده و هنرمند بوشهری
- تفکر رهاییبخش «با» و «بدون» مارکس
- خرفت خانه یا خانه سالمندان در بوشهر قدیم
- آموزه هایی از زندگی جوانمردی به نام داریوش پوربهی
- قصه ننه معصومه و معجزه رنگها
- در کوچه فستيوال بوشهر چه ميگذرد؟
- خليج فارس؛ نام هزارهاي و کهنسال