خيام در زندگي شخصي اونجوري که در تاريخ آمده، خلق تنگي داشته و کم حوصله بوده و جواب سوالش نميشد کرد. اما اگر در اين زمانه ما ميبود، حتمن ميگفت تنها گروهي که بعد از چند صد سال مرا درک کردهاند، همين شما بوشهريها بوديد که به آواز طرب، خوش هستيد و بي دغدغه ديروز و فردا، امروز را خوش داشتهايد...
صنعت گردشگري چاه نفت آينده کشورهاي جهان است. در صنعت گردشگري شادي و ابزار خنده و نشاط قرار دارد. در کشورهاي جهان امروز، تکيه بر صنعت گردشگري است اما در ايران همين که از اين صنعت حرفي به ميان مي آيد عربدههاي دروغين افراطگرايان بلند ميشود. بايد به ياد داشت عناصري حتا در صنعت گردشگري ايران هستند که به اين شوربختيها دامن ميزنند تا گردشگر غمزده ايراني را براي شادي و خنده، راهي کشورهاي همسايه کنند...
حميد آب آذر: پرويز گفت چهار _ پنج ساله بود که پدرش محدِ عبدوي جط در آن ماجراي معروف کشته مي شود. محد عبدوي جط از شورشيان و ناراضيان منطقه دشتي و بلوک بوشکان(بخش بوشکان فعلي) که عليه خوانين زمانه خود سر به شورش برداشته بود. روزي دشمنان وي را غافلگير کرده و در خانه کپري اش با شليک گلوله اي او را کشته بودند...
يکي از جاهايي که حتما توريستهاي ايراني و فرنگي در بندر بوشهر دوست دارند ببينند کافه ننه ي معصومه است. کوچه ننه معصومه و ديگر کوچههاي بافت قديم بوشهر محل گفتگو با تاريخ و شنيدن قصههاست. قصههايي که معجوني از تلخيها و شيرينيهاست. قصههايي که براي شنيدنشان نياز به چند سطل رنگ است و يک پوست نيانبان...
دکتر زهره عالينسب : با پيچيدهتر شدن جوامع ازحيث امكانات وتنوع تفريحات و رسانه ها و تكنولوژي اطلاعات، نسل كنوني را بسيار عجول، كم حوصله و به دنبال كسب اطلاعات فست فودي نموده است كه سريع مانند ساندويچ به ذهنشان خوراك برسانند. پرواضح است كه چنين اطلاعاتي كم و بيش سطحي، كمعمق و چه بسا در خيلي از مواقع نامعتبر است. همين سبب شده كه نوجوان و جوان امروز...
گاليا توانگر: يکي از اين کارهاي کوچک که ميتوانيد هر روز تکرارش کنيد و نتيجه شگرف آن را ببينيد، 15 دقيقه مطالعه روزانه است. اگر روزي 15 دقيقه مطالعه و سلولهاي خاکستري خويش را درگير کنيد به پيشرفتهاي عظيم يادگيري دست خواهيد يافت. زيبايي روش يا قانون 15 دقيقه در اين است که آن قدر کوتاه است که هيچ وقت به بهانه اينکه وقت نداريد، آن را به تاخير نمياندازيد...
زندگی آگاهانه: رضايت از زندگي
حسين زيرراهي - مدرس مهارتهاي زندگي
شايد بتوان گفت هيچ موضوعي به اندازه يادگيري روشهاي شادزيستي در بين مردم طرفدار ندارد. حتي موضوع جذاب موفقيت هم به اين اندازه خواهان ندارد. چون افراد پا به سن گذشته يا كساني كه به موفقيتي نسبي در زندگي دست يافتهاند در جستجوي موفقيت نيستند. ولي از نوجوان 15 ساله گرفته تا افراد دم مرگ دوست دارند روشهايي براي بالا بردن ميزان رضايت و شادي در زندگي ياد بگيرند. اين واقعيت نشانگر اين است كه زندگي انسان بصورت کلي شاد و رضايت بخش نيست. نتيجه تحقيقات هم اين موضوع را اثبات كرده است: ما تقريبا 70 درصد از زمان عمرمان شاد نيستيم. نير ايال نويسنده كتاب "مديريت توجه" چهار دليل براي عدم رضايت ما از زندگي بر ميشمارد: ملالت، منفينگري، نشخوار ذهني و سازگاري با لذت.
ما انسانها به محض اينكه كاري براي انجام دادن نداشته باشيم حوصلهمان سر ميرود. به دنبال آن هم سعي ميكنيم به لذتهاي زودگذر روي بياوريم. نتيجه اينكه بيشتر 25 وبسايت اول كشور امريكا روشهايي به مردم عرضه ميكنند تا از ملالت فرار كنند. موضوعاتي مانند اخبار، شايعات سلبريتي ها يا تعاملهاي كوتاه با ديگران.
عامل دوم يعني منفينگري هم بصورت غريزي با ما است. چيزهاي منفي بيشتر به چشممان ميآيد، خاطرات بد را راحتتر از خوب به ياد ميآوريم و كلا ترجيح ميدهيم ديدي منفي داشته باشيم تا مثبت. اين ويژگي تاثير تكاملي در بقاي ما دارد. چون هرچند چيزهاي مثبت دلپذيرند ولي اين دوري از منفيها است كه ما را زنده نگه ميدارد.
نشخوار ذهني تمايل به فكر کردن در مورد تجربههاي ناخوشايند است. اشتباهاتي كه قبلا انجام دادهايم و در نتيجه آن ضرر و زيانهايي ديدهايم، يا تفاوت بين آنچه ميخواستهايم و آنچه بدست آوردهايم باعث ميشود مرتب آنرا در ذهن خود مرور كنيم. کارکرد نشخوار ذهني هم براي ما اين است که اشتباهاتمان را تكرار نكنيم و از تجربههاي ناخوشايند در آينده جلوگيري كنيم. ولي حالمان را هم بد ميکند.
سازگاري با لذت به قول ايال از بقيه بيرحمتر است. چون خوشايندترين لذتهاي ما را بعد از مدت كمي به چيزي عادي و بيمزه تبديل ميكند. روياييترين عشقها، لذت بخشترين تفريحات، لاكچريترين خانهها، ماشينها، هواپيماي شخصي و خلاصه بزرگترين آرزوهاي انسان خيلي زود برايش عادي و حتي بيمعني ميشود. البته اين عامل هم مانند سهتاي ديگر مزيتي تكاملي است. چون باعث ميشود انسان به دنبال هدفهاي جديد باشد. نارضايتي ناشي از اين عوامل حالت پيشفرض ذهن ما است و اگر نبود شايد نسل انسان منقرض شده بود. در عوض مسبب پيشرفتهاي ما و همينطور خطاهاي ما است. ميل سيريناپذير ما به بيشتر باعث شده است فناوريهايي اختراع كنيم كه دنيا را به آنچه اكنون ميبينيم تبديل كند. در نتيجه واقعا بد نيست كه احساس بدي داريم چون اين چيزي است كه انتخاب طبيعي در وجود ما گذاشته است و همزمان باعث بقا و پيشرفت ما است. بايد اين اين فكر غلط را كنار بگذاريم كه اگر شاد نيستيم زندگي عادي نداريم. بلكه دقيقا برعكس است. دانستن آن باعث ميشود از تلاش بيهوده براي جستجوي شادي و رضايت هميشگي دست برداريم. ضمن اينكه موتور محرکه پيشرفت و موفقيت ما در زندگي است.
(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1058)
دکتر محسن قيصي زاده : زبان ديرپاي فارسي شناسنامهي ما ايرانيان است، تنهي اصلي هويت ماست، ريشه در فرهنگ و تمدن و زيست ما دارد و به عنوان نقطهي اشتراک بين قوميتهاي کشور و حتي فراتر از مرزها در حوزهي نفوذ تمدن فرهنگي ايران، همبستگي ميآفريند. اينچنين است که شخصيتهاي فرهنگي و ادبي از آذربايجان تا سيستان و از خوزستان تا خراسان و حتي از افغانستان تا تاجيکستان و... بر نقش بيبديل و غيرجايگزين اين زبان تأکيد دارند...
آموزش رانندگي در بوشهر همراه با درس انسانيت
استاد باباچاهي مرد خوش قلبي بود که به درسش خيلي اهميت مي داد و کلاسش لااقل براي من که شيفته ادبيات بودم خيلي سرگرم کننده و درس آموز بود. يک شانس بزرگي که همزمان با شاگردي استاد جعفر حميدي در دبيرستان سعادت، درِ خانه من را زد آشنايي من با استاد نعمتي زاده بود. طوري که کم کم جزو معدود افرادي شدم که مي توانستند به خانه استاد رفت و آمد داشته باشند. کم تر کسي اين نعمت نصيبشان مي شد. چون استاد نعمتي زاده انسان گوشه گيري بود و با هر کسي نشست و برخاست نمي کرد و راحت نمي شد او را ديد و يا به خانه اش رفت...
ابراهيم مهدي زاده: سال هاي تحصيلي 48 - 49 شمسي دبيرستان سعادت که تعطيل مي شد، مي زديم بيرون و مي آمديم کتابفروشي «مهرداد» خيابان شاهپور يا دفتر هواپيمائي سهامي يا نوشت افزار فروشي اميرکبير با مديريت جناب مهدي درزي که اين دو آخري مطبوعاتي هم بودند. کريم سينا، طاهر ايراني، باقي دشتي، جمشيد افروز ... کتابفروشي «مهرداد» پاتوق استاد باباچاهي بود و دوستان اهل ادبيات داستاني و شعر و عکاسي و سينما...
اگر خودم را نمونه اي از جوانان آن روزها فرض کنم، بيشتر شايق به خواندن رمانهاي عاطفي عاشقانه و يا هيجاني پليسي بوده اند، مگر تک و توکي از بچه ها که متاثر از توصيه و تفکرات برخي از معلمانشان، جذب کتابهاي سياسي و اجتماعي و بيشتر در زمينه شعر و شاعري و هنري بوده اند...
رضا نکيسا: در اين سالها، گاهي «نسيم جنوب» کانون اهل ادب و انديشه بود و گاهي پناهگاه نويسندگان، روزي نقش مددکار اجتماعي داشت و در ايام گرفتاري تاب آوري را آموزش ميداد، و روزي مشق سياسي مينوشت. اما در دنياي پيچيده امروز اين همه را با تمام تنگناهاي سياسي، اجتماعي، سليقهاي حاکم بر ساختار فکري و فرهنگي و سياسي پيش بردن همتي بلند ميطلبد و حوصله اي زياد...
خورشيد فقيه: روزي که جمعي از افراد انديشمند و همدل و هم راي درصدد برآمدند تا بنيان نشريه ديگري را در اين شهر و ديار، پي افکنند، هرگز گمان نميکرديم که عمر و عزت و تاثيرگذاريهاي فرهنگي و اجتماعي چنين پديده ي نوظهوري، به يک هزارمين بلوغ امروزياش برسد!...
ابراهیم بشکانی: خردادماه سال ۱۳۵۱ ، امتحانات ترم آخر کلاس دوم یا همان کلاس یازده شروع شده بود ، بچههای هنرستان حاج جاسم اگر از نظر درس خواندن کمی تنبل بودند ولی در رشتههای فوتبال و تئاتر و موسیقی و به طور کل هنر بسیار فعال و زرنگ بودند. یک روز بعد از اتمام یکی از امتحانات، همکلاسیم آقای علی درخشانیان که پدرش از بانیان مسجد زیارتیهای بوشهر بود خبر داد که امسال قرار است سنج و دمام ببریم...
محمد سيدزاده : روزی روزگاری، فوتبال استان بوشهر، با آن قدمت تاریخی، با آن تیمهاى شايسته و بازيكنان با تكنيكش زبانزد فوتبال كشور بود. فوتبالی که با تيم هاى صاحب نامى چون ايرانجوان، شاهين، پاس و پارس جنوبى كه در ایامی نه چندان دور در صحنه فوتبال كشور مىدرخشيدند، امروز در حال احتضار است. یاد روزهای نه چندان دور که پارس جنوبى جم تيمهاى بزرگ كشور را برای کسب امتیاز در شهر جم به زانو در مىآورد، بخیر!..
همه كتابهايي كه خواندهام به نوعي در زندگانيام اثر گذاشتهاند. بسياريشان را خواندهام كه الان در اين لحظه در يادم نیستند و لكن برخي از آنها در یاد دارم. از يك منظر هر كتابي براي خوانندهاش اثراتي دارد.كتابها به دنيا ميآيند؛ هر کدام از ما به فراخور شرایط خویش، سعادت دستیابی به اندکیشان را مییابیم؛ با برخی از ایشان دمخور و دوست می شویم … با ما و در ما تا هستیم می مانند و برخی نیز تا ابد در روح و روان و کالبدمان جاویدان می شوند...
۱- دانشجو بایستی شرایط روز دانشگاه و اجتماع و محیط پیرامونش را به خوبی بشناسد. ۲- با روحیه نقادی و روشنگرانه در کنار آموزش و پژوهش نسبت به توانمندی ایجاد ارزش افزوده از آنها در خدمت به خود و خانواده و جامعه کوشا باشد. ۳- بهره گیری از تجربه آموزش های مجازی و منتفع شدن از برنامه ها و آموزش های تخصصی و حتی غیرتخصصی از محضر استادان و متخصصان ملی و بین المللی...
سید قاسم یاحسینی: نخست علی باباچاهی یک شهروند بوشهری است. این تولد در استان بوشهر فقط یک اتفاق فیزیولوژیکی و جغرافیایی صِرف نبوده است. بوشهر، فضای جغرافیایی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بوشهر، عمیقاً در ساختار افکار، ایماژ ذهنی، ساختار شعری و کنش فرهنگی و روشنفکری باباچاهی تأثیر همه جانبه ای داشته و گذاشته است...
سعید درگی: با باز شدن درب کلاس یکباره سکوت شد، آقای ناظم بود و شخصی ناشناس، ناظم که آشنا بود پس همه سرها به سوی ناشناس چرخید و بر چهرهاش خیره ماند. ایشان آقای آتشی هستند دبیر زبان شما! ناظم این را گفت وکلاس را ترک کرد. بعدها فهمیدم که خودش هم نمیدانست چه کس را معرفی نموده است!..
یونس قیصی زاده
گویا کار اداره امور کشور دیگر واقعا سخت شده و جان ها دارد به لب می رسد، از نابسامانی های پی در پی که همانند تیر به سوی مان روانه میشود.
در حالی که رونمایی از واکسن های مختلف کرونا در کشور دستمایه طنزپردازی شده و هر روز تولید واکسن جدیدی مطرح می شود، اما هنوز خبری از واکسن عمومی نیست. واکسیناسیون در ایستگاه سالمندی متوقف شده و ده ها میلیون نفر دیگر، سردرگم و ماسک به دهان، در حالی که بازوهای خودشان را برای واکسن آماده کرده اند ولی خبری از آمپول نیست که نیست. برخی نیز هراسان با هزینه چند میلیون تومانی برای رسیدن به واکسن، خودشان را به کشورهایی مانند ارمنستان می رسانند که عوارض خروج آنها، درآمدی هم شده برای خزانه کشور که به جای این که پول واکسن مردم را بدهند، پولی نیز بابت تزریق واکسن هموطنان در کشوری دیگر دریافت می کنند!
در این اوضاع بیم و نگرانیِ پیک چندم کرونا که دامن گیرمان شده، قطعی مکرر برق و کمبود آب نیز دست از سرمان بر نمی دارد و زندگی را در این روزهای گرم تابستانی که در بوشهر و جنوب کشور آتش از آسمان می بارد، طاقت فرسا نموده است.
وقتی به دلیل تحریم و سوء مدیریت ها، سالهای سال میانگین رشد اقتصادی کشور صفر هست و نرخ تشکیل سرمایه منفی، معلوم است که خود را در بی برقی و نبود امکانات رفاهی و گسترش فقر و ازدیاد بیکاری و شکاف طبقاتی و تورم سرسام آور و... نشان می دهد.
دیگر توجیهات و ذکر دلایل این مشکلات اساسی نه دردی از مردم دوا می کند و نه فایده ای برای آنها دارد. مردم دیگر نه حوصله شنیدن نصایح تحمل کردن این مشکلات را دارند و نه دل و دماغی برای وعده های رفع آنها و نه گوشی برای شنیدن انداختن تقصیرات این اوضاع به گردن این جناح و آن جناح که هر چه هست به ضررشان تمام شده است. هر چه بوده و نبوده را به کنار بگذارید و برای رفع این همه مشکل مردم کاری کنید.
اگر بحث تنش زدایی هست، دست بکار شوید. اگر نیاز به رفع تحریم هاست، وقت کشی نکنید. اگر ضرورت تصویب قوانین مبارزه با فساد است، اقدام کنید. اگر می خواهید مقابل رانت خوارها بایستید کوتاهی نکنید. اگر قصد تصویب اف ای تی اف را دارید، امروز و فردا نکنید.
اوضاع سختی است، هر کاری می خواهید برای این مردم کنید، بشتابید تا هنوز فرصتی باقی مانده است.
محمود حمزه ئیان : این بار شاید بهتر باشد کاندیداها به جای طرح شعارهای این چنینی که دیگر شوقی هم در رای دهندگان نمی انگیزد (احتمالا حتی در جمع های خانوادگی خودشان)، به دنبال ارائه برنامه های اجرایی هدفمند و زمانبندی شده برای به پایان رساندن پروژه های بی سرانجام شهر بوشهر باشند..
عبد الرسول غلامی: دمدمه های آبان سال ۷۲/۷۳ بود و بوشهر هنوز در شرجی و آفتاب می سوخت. بنا به دلیلی که بیان شان در حوصله ی این فرصت نمی گنجد، حضور من در کلاس درس به تأ خیر افتاده بود. باری قرعه ی حضور در هنرستان حاج جاسم به نام من افتاد. نخستین روز حضورم در هنرستان و کلاس درس را هنوز در خانه های اوّل حافظه ام دارم...
سکینه علوی: سال 53 به مرکز بخش اروند کنار با یکی از همکاران و راهنمای تعلیماتی برای تدریس به روستایی از بخش مرکزی اعزام شدم. خود را سرا پا شوق و با علاقه مندی تمام وارد محیط معنوی مدرسه شده بودم نمی شناختم، به دبستان کوروش که دبستانی پسرانه بود وارد شدم هنگامی که راهنمای تعلیماتی ما را به مدیر...
اسماعیل منصورنژاد: از آغاز تا پایان خدمت، هر سه مقطع آموزشی (ابتدایی، راهنمایی و متوسطه) را تجربه کردم، اما هیچ جا مثل هنرستان نبود. مدرسه متوسطه نظری خشک و بیروح هم که نباشد، مثل هنرستان نیست. دانشآموزان مدارس نظری اغلب بهرهای از شلوغ بازی ندارند و همین موضوع کسلکننده است...
امیر حسام حق پرست: این روزهای بدِ اوج گیری مجدّد کرونا و تلخیِ خبرهای مدام از درصد شیوع، ابتلا و مرگ و میر در جهان کرونا زده، هر اتفاق و حرکتی که بتواند بارِ غم و خاطرِ خسته و بی حوصله مان از این تجربه ی ملال آور و طولانی مدت در زندگی را کمی مفرّح نماید و حال مان را متفاوت سازد...
حافظ موسوي : آتشي در بوشهر محبوب خاص و عام بود. من پيش از آنكه آتشي را ببينم از محبوبيت او در زادگاهش آگاه بودم. سال ٥٤ با دو نفر از دوستانم رفته بوديم بوشهر. پاسي از شب گذشته بود كه به بوشهر رسيديم. از بخت بد ما، از ساعتي پيش باراني سيل آسا باريدن گرفته بود و شهر يكسره تعطيل بود...
سیاوش گرمسیری نژاد: کارگر که باشی تازه می فهمی چگونه باید نداری ات را با لحظه به لحظه زندگیت گره بزنی و در حالی که به کودکانت لبخند می زنی یک دنیا غصه را پشت چشم هایت پنهان کنی. کارگر که باشی گاهی مجبور می شوی خودت را پشت خروارها درد پنهان کنی تا همسر و فرزندانت...
سیاوش گرمسیری نژاد : یکی از مشکلات عمده نیروی های پیمانکار بخش حقوق و دستمزد آنهاست که به صورت سلیقه ای و بدون هیچ گونه اشل حقوقی با آن برخورد شده است. فاصله بسیار زیاد حقوق با نیروهای رسمی که در بسیاری از این موارد تفاوتی در حدود حداقل دو تا سه برابر حقوق نیروی پیمانکار...
علیرضا فقیه: فراغت در لغت به معنى «آسودگي» است و معمولاً در مقابل کار، انجام امور روزمره و اشتغالاتى که موجب خستگى مىشود به کار مىرود. در زمان فراغت معمولاً افراد به علايق و سرگرمىهاى خود مىپردازند و اين امر موجب تقويت بهداشت روانى آنها ...
دوازدهمين دوره انتخابات رياستجمهوري، شايد بهنوعي صحنه «نه» گفتن مردم به افزايش يارانههاي نقدي و پوپوليسم پسپرده آن بود. اين رأي بيشباهت به «نه»اي كه مردم سوئيس سال گذشته به افزايش رقم يارانههاي نقدي گفتند، نبود. جامعه يكبار دريافت يارانههاي نقدي را تجربه كرده بود و...
انتخابات اخیر از یک منظر عرصه فقدان گفتمانهاست. نهتنها در فرایند انتخابات کنونی ما گفتمان خاصی شکل نمیگیرد، بلکه حتی ارزشافزوده گفتمانی- مفهومی هم به وجود نمیآید. این حرف درباره تمامی طرفهای انتخاباتی صدق میکند. ما شاهد غیبت کامل مفاهیم نو، ایدههای نو و گفتمانهای بهروزشده هستیم...
یکی از مشکلاتی که به وفور در شهر به چشم می خورد آسیبی است که ساخت و سازها به گیاهان و اشجار و فضای سبز می رسانند. وقتی این اتفاق در مجموعه تحت امر شهرداری رخ می دهد بسیار دردآور می شود. آیا این اصولی است که هنوز پارک و ابنیه کالبدی و فیزیکی و ساختمانهای آن به صورت کامل احداث نشده و خاک ریزی نیز کاملاً انجام نگرفته و غلاف آب و برق در در خاک تعبیه نشده است، نسبت به کاشت گیاه اقدام شود؟...
علی اسماعیلی : ممنون و سپاس جناب احمدی نژاد که آمدی! تو آمدی تا سند همه حرف های گذشته ما پیرامون روحیات، تفکرات و اندیشه هایت باشی! ما تو را خوب می شناختیم! شاید هم حزبانت تو را غیر قابل پیش بینی بخوانند ولی برای ما اصلا غیر قابل پیش بینی نیستی! تمام حرکات و اعمالت عین خودت یعنی همان چیزی که از اول...
آخرین اخبار
- بايد براي تراژدي ورزش بوشهر، سالها گريست
- چرا نفت و گاز، از فعاليتهاي ورزشي استان بوشهر حمايت نميکنند؟
- چهار نکته براي رابطه پايدار والدين با فرزندان نوجوان
- نگاهي به تبعيضهاي درماني در کشور / به بهانه کلنگ زني بيمارستان نفت در شيراز
- استقبال از عيد نوروز باستاني در بوشهر
- دنياي معترضان
- چاپ شعري از استاد باباچاهي در امريکا
- آقاي استاندار در مقابل لغو مجوز فستيوال کوچه بوشهر، پاسخگو باشيد
- گردشگران دره ساساني «تنگ جيز» دشت خشت کازرون
- خاطرات خدمت سربازي در سپاه دانش
- مرثيه اي براي موسيقي
- فستيوال کوچه بوشهر در مسير رونمايي از گنج موسيقي نواحي است
- «کوچه بوشهر» مدل جديدي براي آغاز کوچههاي ديگر ايران
- در فستيوال کوچه بوشهر چه گذشت؟
- «کوچه» فستيوالي که واقعا فستيوال است!
پربیننده ترین
- شرایط مهاجرت برای هر کس متفاوت است، خود را با دیگران نسنجید
- هر ایرانی باید خارگ را ببیند
- به احترام بیست و پنج سرباز، ایست خبردار!!!
- قوت قلب انسان دوستانه يک پزشک شهر کُنارتخته در دشت خشت کازرون
- آن معلم آمد
- 21 استانداری که در بوشهر بر صندلی ریاست نشستند + تصاویر
- بنام خداوند رنگین کمان...
- بوشهر؛ از شهر ِ موسيقي ايران تا چشم انداز ِ جهان ِ موسيقي
- نيهمبون؛ سازي که هيچوقت در هيچ جنگي نواخته نشد
- حکایت اولین کارگاه نوشابه سازی ایران در بوشهر
- چگونه دلیران تنگستان ساخته شد + تصاویر
- عکس های منتشر نشده از پشت صحنه دلیران تنگستان
- تصاوير نكوداشت فرج كمالي شاعر بومي سرا در گناوه
- باران نشاط با موسيقي بوشهري شريفيان در تهران + تصاویر
- ايام کارمندي سازمان برنامه و بودجه بوشهر