رتبه 27 منطقه دو و 72 کشوری / تا وقتی که سردرگم و بی هدف باشید هیچ وقت موفق نمی شوید. به محض اینکه هدفی را با تمام وجود بخواهید، شرایط سخت را نادیده می گیرید برای رسیدن به آن تلاش می کنید. اگر در مسیر رسیدن به هدفتان حرکت نمی کنید مطمئن باشید آن هدف به اندازه ی کافی برایتان مهم نبوده است. دنبال تکرار مسیری که دیگران رفته اند نباشید...
ابوشهر و تنگستان با رئیسعلی دلواری گره خورده است. مردی که در زمان حیاتاش مبارزی جسور بوده و مقطعی از تاریخ این سرزمین را از آن خودش کرده است. اما بوشهر مرد دیگری را در حافظه خود نیز ثبت کرده است. همایون شهنواز کارگردان «دلیران تنگستان» و راوی زندگی رئیسعلی دلواری ...
آنچه که در روستای چرموک نظرمان را خیلی جلب کرد. حضور زنانی با لباس محلی بود که با گازی که تازه برایشان افتتاح شده بود نان محلی پخت می کردند. در کنار این نان «گرده»، شیرینی های بسیار لذیذی هم می پختند. پس از آن به سمت افتتاح روستای چاهه رفتیم. نمی شد خوشحالی کودکان از افتتاح این سالن را وصف...
استاندار بوشهر اضافه کرد: به اندازه ای که باید ،خبرهایی از برنامه ها، تلاش ها و سیاست های دولت به افکار عمومی نمی رسد . وی گفت: رسانه ها جهت گیری های خاص خود را دارند، جهت موافق و مخالف دارند و آنهایی که جهت گیری موافق با سیاست های دولت دارند آمارشان کم است و...
آرمان - فائزه عباسی: بالاخره دولت به نخستین وعده خود یعنی حل پرونده هستهای عمل كرد. مساله ای كه به نوعی ارتباط مستقیم با زندگی و رفاه مردم پیدا كرده بود هرچند هیچ گاه زندگی به سرنوشت توافق هستهای گره نخورده بود اما همه از طبقات پایین جامعه كه فشار اقتصادی بر روی آنها بیشترین سنگینی را داشت و طبقات بالا كه به دنبال تولید و كارآفرینی بودند. نهایتا بعد از ماهها تلاش توافق به ثمر رسید و موجی از شادی را در كشور به راه انداخت. اتفاق بزرگی بود كه قطعا تاثیرات خود را بر عرصههای مختلف به جا میگذارد اما اینكه چه تاثیری بر جامعه خواهد گذاشت و دولت را در چه موضعی قرار خواهد داد سوالاتی بود كه با استاد جامعهشناسی، غلامعباس توسلی در میان گذاشتیم. دكتر توسلی با همان صدای آرام و دلنشین به سوالات پاسخ داد. او بر اساس تجربهای كه سالها در عرصه سیاست به دست آورده بود و موی سپیدش آن را گواهی میداد اعتقاد داشت توافق میتواند مجوزی باشد برای موفقیتهای بعدی حسن روحانی. گفتوگوی «آرمان» با استاد جامعهشناسی و فعال سیاسی اینگونه آغاز شد:
شرق: اول کتاب «گفتهها»ی ابراهیم گلستان سه جمله هست، یکی «سخن بیار زبانآوری مکن» از سعدی، دومی «بدان چهجور ببینی» از لئوناردو و سومی «هیچ باشم اگر نکتهسنج نباشم» از نمایشنامه «اتللو»ی شکسپیر. این سه جمله را بر پیشانی کتاب «گفتهها» شاید بتوان عصاره حیات فکری و ادبی و هنری گلستان تا به امروز دانست. این سه جمله، همچنین کلیدی میتواند باشد برای ورود همراه با نکتهسنجی و نگاه انتقادی به نوشتهها و آثار سینمایی گلستان تا حتیالمقدور مصون بمانیم از دوقطبی معروف «لعن» و «ستایش» که غالبا گلستان را از یکی از این دو حد افراطی دیدهاند و سنجیدهاند. یا او را ستایش کردهاند و از او اسطوره ساختهاند و میراث او را به «زبانآوری» و «تکنیک» تقلیل دادهاند و یا او را دشنام دادهاند صرفا به این دلیل که به راههای متعارف نرفته است. خواندن گلستان با آن عقلانیت انتقادی توأم با نکتهسنجی که شیوه خود اوست در خواندن دیگران، هنوز آنطور که باید آغاز نشده است. خواندن هیچکس شاید هنوز آنطور که باید آغاز نشده است و از اینروست که سنت انتقادی ما هنوز بر مدار «لعن» و «ستایش» میگردد و بر مدار تکرار آنچه پیشترها در رد و انکار و یا تأیید کسی گفتهاند. اینجا مقصود از الگوقراردادن شیوه مواجهه گلستان با اتفاقها و آدمها و آثار هنری، شیوهای مبتنی بر نپذیرفتن آنچه همه میگویند و تنندادن به تکرار گفتههای دیگران، پذیرش بیچونوچرای دیدگاههای او نیست. اتفاقا برعکس، گلستان را جا دارد به همان عیاری بسنجیم که او خود دیگران را با آن سنجیده است و او را در قامت «آدم»ی ببینیم در قدوقامت طبیعی که در یکی از حساسترین مقاطع تاریخ ایران زیسته و کوشیده است بهجای پاگذاشتن بر راههای رفته، راه تازهای بگشاید و با ذخیرهای پربار از ادبیات و هنر ایران و جهان، چیزی را ایجاد کند که پیش از آن موجود نبوده است. حاصل کار قطعا میتواند مورد ارزیابی انتقادی قرار بگیرد، نه به این معنا که بگوییم عالی است و فقط چندجایش اشکال دارد و یا برعکس، مردود است و فقط چند نکته قابل توجه در اینجا و آنجایش میتوان یافت، نه، خواندن جدی گلستان مستلزم کشف ایده مرکزی او در آثارش، کشف سبک، نه در معنای زبانآوری و اینکه نثرش فلان است و بهمان، و مواجههای دقیق با این سبک و آن ایده مرکزی است و این همان کاری است که میگویم هنوز نهفقط درباره گلستان که درباره هیچ نویسنده دیگری آنطور که باید انجام نشده است.
چندی پیش نشر کلاغ سه کتاب ابراهیم گلستان را تجدید چاپ کرد. یکی کتاب «گفتهها» که مجموعهای است از مقالهها، گفتارهای گلستان بر چند فیلم مستند به کارگردانی خودش، سخنرانی مفصل او در دانشگاه شیراز و گفتوگوی بلند قاسم هاشمینژاد با او درباره داستانهایش.
دو کتاب دیگری که از گلستان تجدیدچاپشده ترجمههای اوست از «هکلبری فین» مارک تواین و کتاب «کشتیشکستهها» که ترجمههای گلستان است از چند قصه کوتاه استفن کرین، ویلیام فاکنر، استفن وینسنت بنه، آنتوان چخوف و ارنست همینگوی. گفتوگویی که میخوانید بهمناسبت همین تجدیدچاپها انجام شده است. گلستان کمی پیش از انجام این گفتوگو به دعوت آکادمی فرانسه در رم، به این شهر رفته بود تا در نشستی که این آکادمی برای او و آثارش برگزار کرده بود شرکت کند. گفتوگوی پیشِ رو، پس از بازگشت گلستان از رم انجام شد. گلستان چنانکه در این گفتوگو میگوید سالهاست که قصه ننوشته و در عوض دو کتاب چاپ نشده دارد که هر دو نوشتههایی مستند هستند از آدمهایی که واقعا وجود داشتهاند و وقایعی که واقعا اتفاق افتادهاند و این عجیب نیست وقتی به یاد آوریم که گلستان روزگاری در سینما مستندهایی ساخته است که برخی از آنها هنوز هم جزء بهترین مستندهای تاریخ سینمای ایران بهحساب میآیند. مستندهایی که صرفا نشاندادن واقعه نبودهاند بلکه «دیدِ» سازنده و «چهجوردیدن» در تار و پود آنها تنیده شده و از طریق سبک، خود را به نمایش گذاشته. گلستان در جایی از گفتوگوی پیشِ رو میگوید: «واقعیتهایی که اتفاق افتاده آنقدر فوقالعاده و انترسان است که قصهنوشتن ضرورتی ندارد.» گفتوگو با ابراهیم گلستان را میخوانید.
بانگ آمد که علی را کشتند / انمای ازلی را کُشتند / قد قتل نوحه غمبار ملک / شد عزا خانه شبستان فلک / یا علی شعله بر عالم زده اند / همه جا بیرق ماتم زده اند / از چه در بستر تب افتادی / ذکر هجران زچه رو سر دادی / بعد تو خار دهد بستان ها / وای از غربت نخلستان ها / در گلو تیغ و به چشمانت خار...
دچار ناامنی شغلیاند؛ دنبال مدرک بالاتر میروند
شرق: سال گذشته در سفر كاری به استان سیستانوبلوچستان، با یكی از فعالان اقتصادی-اجتماعی مقیم خارج كشور، كه با تعصب ایرانی خود در پی توانمندسازی زنان این دیار، چندینبار به استان سفر كرده بود، آشنا شدم. در آن سفر با بخشی از پروژههای بینالمللی ایشان در كشورهای آفریقایی و آسیایی و نیز بعد از آن با نوشتهها و سخنرانیهای ایشان كه به نظر اینجانب منطقی و مستند، چالشهای توسعه و زنان در كشورهای درحالتوسعه را بهدور از شائبه فمنیسمگرایی مطرح کرده بود؛ آشنا شدم. مناسب دیدم در اینجا با سخن ایشان مطالبم را شروع كنم,١
حسین پورصفر : فکر می کنم اواخر دهه ی شصت بود . بیابانی مجبور شد دوباره بوشهر را ترک کند . این بار سرنوشت او را روانه ی تهران کرد که در حوزه ی هنر و فرهنگ از امکانات فراوانی برخوردار بود . فراموش نکنیم که آتشی و باباچاهی ، بعد از آنکه به تهران پناه بردند ، در صحنه ی فرهنگی ما مطرح شدند . آتشی در دهه ...
جواب هر پرسشی را از دو منظر میدهد؛ هم توسعه و هم روابط بینالملل و اساسا بنیادهای فکریاش برمبنای این دو حوزه گذاشته شده است. جامعه ایرانی را خوب میشناسد همانطور که جامعه جهانی و نظم جهانی را. همین بنیانها موجب میشود که پاسخ پرسشها را از مناظر مختلف بدهد. محمود سریعالقلم، استاد دانشگاه شهید بهشتی است، اما حضور فعالی در مجامع بینالمللی دارد. از جمله آنها حضور در نشستهای متعدد داووس است. او توسعه در ایران را مستلزم داشتن عزم برای تغییر، حلوفصل برخی چالشها و دستیابی به نتیجه واحد و آغاز تغییر میداند. اگرچه یادآوری میکند که برخی ویژگیهای فرهنگی، انجام این تغییرات را در سطوحی سخت میکند. او برای توسعه، سیاست خارجی، انتقاد و مباحثی از این دست ٣٠ ویژگی برمیشمارد. کتابهای «عقلانیت و توسعهیافتگی ایران»، «فرهنگ سیاسی ایران» و «اقتدارگرایی ایرانی در عهد قاجار» ازجمله آثار اوست که بر بحث توسعه متمرکز است. او متولد ١٣٣٨ در تهران است و در دوران مدیریت حسن روحانی بر مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام با این مؤسسه ارتباط داشته. او داشتن نقش مشاور برای رئیسجمهوری فعلی را رد میکند و میگوید هیچ سمت دولتیای ندارد. گفتوگو با محمود سریعالقلم در روزی بهاری در دفتر روزنامه انجام شد.
عبدالله رمضانزاده از آن چهرههای سیاسی است که قاطعیت بر مواضع از چهرهاش پیداست. بهویژه هنگامی که مباحث جدی میشود، اما برخوردی کاملا دوستانه دارد. رمضانزاده همچنان امیدوار است حزب «مشارکت» طبق روال قانونی احیا شود، اما به گفته خودش آنها تصمیم گرفتند فعالیت تشکیلاتی نداشته باشند، دلیلش هم روشن است برای آنکه هزینهای را به کسی تحمیل نکنند. گفتوگو را از لزوم بازسازی تشکیلاتی اصلاحطلبان آغاز کردیم و در این مسیر، اما به نقدهایی از دولت رسیدیم و البته موضوع پولهای کثیف. رمضانزاده، سخنگوی دولت اصلاحات است و وقتی ماجرا به پولهای کثیف میرسد، به نکتهای اشاره میکند و بحث را میبندد. او دراینباره میگوید: «راجعبه موادِمخدر و ورودش به انتخابات، من فکر میکنم گزارشی که ستاد مبارزه با موادِمخدر در دوره آخر دولت اصلاحات تهیه کرد و آن را به رئیس دولت نهم تحویل داد، وزیر کشور که رئیس ستاد مبارزه با موادمخدر است، همان گزارش را علنی کند. همین اتفاق برای اینکه معلوم شود پول کثیف وجود دارد یا نه، کفایت میکند».رمضانزاده مهمترین نقد وارد به دولت را این میداند که کابینه روحانی، سیاسی نیست و آقای روحانی فکر میکند یکتنه میتواند همه بارها را بردارد. بااینحال، برخی اتفاقات نظیر صدور مجوز فعالیت برای حزب اتحاد ملت ایران را به فال نیک میگیرد و آن را گام مؤثری از سوی دولت ارزیابی میکند. رمضانزاده بااینحال، ارتباط اتحاد ملت و مشارکتیها را تکذیب میکند و میگوید اگر آنها کمکی بخواهند دریغ نمیکنیم. بحث که به حزب ندا میرسد، کمی چهره درهم میکشد و با مکثی میگوید «ضعف ما بوده است که نیروهایی در حزب تقویت شدند و بهراحتی زیر چتر آدمی قرار گرفتند که تا امروز غیرسیاسی عمل کرده بود». او همچنان امیدوار است آنها که جذب ندا شدند، به اصل خود بازگردند و اگر هم بازنگشتند، به قول رمضانزاده همچنان با آنها دوست هستند. مصاحبه در لحظات پایانی با ورود عکاس روزنامه، به گفتوگویی خودمانی شبیه میشود. از میزبانی و طعم شیرینیهای دفتر دکتر که تعریف کردیم، با اصرار از ما خواست شیرینیها را به روزنامه بیاوریم، به سبک همان میهماننوازی اصیل ایرانی!
استاندار بوشهر در دیدار با هنرمندان استان بوشهر با اشاره به اینکه در حوزه موسیقی وضعیت در این استان نگران کننده شده است و دغدغه اهالی هنر به حق است گفت: در حوزه فرهنگ و هنر پای فعالیت های قانونی هنرمندان می ایسیتم و اهل هزینه دادن و اقتدار نشان دادن هستیم...
رابطه نفت و جامعه مدنی موضوع اصلی گفتوگو با حمیدرضا جلاییپور بود اما سخن از اینسو به آنسو رفت و درنهایت به بررسی لایههای جدید اضافه شده به طبقه متوسط رسید. او از همان ابتدای مصاحبه تاکید کرد که نمیخواهد درباره نفت و جامعه مدنی پاسخ کلیشهای بدهد: «اصلا من فاصله میگیرم از آنهایی که میگویند نفت عامل بدبختی است یا عامل خوشبختی است.» و با این شیوه به تحلیل وضعیتی پرداخت که در آن نفت میتواند اسطوره یانوس یونانی باشد یا همان شمشیر دودم؛ نیمی فرشته و نیمی شیطان. به تعبیر او در هشتسال حضور احمدینژاد نفت ١٤٠دلار، دولتمردان را سرخوش کرده بود و آنها چندان تمایلی برای پاسخگویی به افکار عمومی، جامعه مدنی و بدنه مردمی نداشتند؛ درعوض، میزانی از درآمد نفتی- مشابه دوره اصلاحات- برای زیرساختهای اقتصادی کشور تعیینکننده است. ازاینرو او به میزانی از درآمد نفتی اعتقاد دارد که در آن نه وضعیت سرخوشی برخی طیفهای سیاسی به وجود آید و نه قطع امید از درآمدهای نفتی. استادیار جامعهشناسی دانشگاه تهران میگوید: «نفت همیشه نفرین نیست بلکه میتواند فرصت باشد. همچنین صرفا عامل نفت را به عنوان عامل ضددموکراسی دانستن سادهانگارانه است.» البته او رد نمیکند که «حجم بالای درآمد نفتی در دولت پیشین، باعث شد دولت، کنترلش را از دست بدهد و همچنین میراثی به نام طبقه متوسط رانتی بسیار گسترده برای امروز باقی بگذارد.» با این حال میگوید: «نبودن درآمد نفتی برای ایران میتوانست مانع توسعه اقتصادی شود و این امر، ضددموکراسی است. خوشبختانه دولت امروز دولتی توسعهگراست و این کاهش قیمت نفت میتواند برایش فرصتی باشد که به تقویت جامعه مدنی و توسعه در ایران کمک کند.» با این حال جلاییپور از همان ابتدای گفتوگو با این فکر که نفت نفرین است. موافق نیست و میخواست سه جهتگیری برای دولت سامانیافته که در دوره احمدینژاد بهشدت ضربه خورده، مطرح کند و در پایان صحبتهایش سری هم به این سه جهتگیری میزند. جهتگیری که خودش آن را مسیرهای رو به احیای جامعه سامانمند مینامد. میگویند منابع طبیعی نفرین طبیعتاند. آیا نفت، نفرین است؟ آیا ضعف توسعه سیاسی و افزایش انسداد اجتماعی، بخت بد حاصل از این نفرین است؟ یا اینکه نفت و منابع طبیعی به تنهایی نفرین نیستند بلکه نوع بهرهبرداری و استفاده از آنها میتواند این منابع را به لطف یا نفرین تبدیل کند. این مساله در ایران دستکم در طول هشتسال دولت پیشین ذهن بسیاری را به خود مشغول کرد. دولتی که با بالارفتن بیسابقه قیمت نفت روبهرو شد و این حجم درآمد نفتی بالا باعث ضربهخوردن به عناصر دموکراسی شد. این موضوع نشان داد دولتی که بینیازتر باشد بیشتر شاخوشانه میکشد. از طرفی حالا که قیمت نفت بهطور ناگهانی درحال کاهش است آیا میتوان گفت که این موضوع میتواند سایه نفرین نفت را از سر مردم ایران کم کند؟ در گفتوگو با جلاییپور دنبال پاسخ به این محورها و پرسشها هستیم.
برآوردهکردن مطالبات گروههای مختلف و اقلیتها، از وعدههای حسن روحانی بود؛ روحانی برای تحقق وعدههایش حجتالاسلاموالمسلمین علی یونسی را بهعنوان دستیار ویژه در امور اقلیتها و اقوام معرفی کرد. بخش عمدهای از خواستهای اقوام و اقلیتهای ایرانی، بیدلیل، تبدیل به «تابو» شدهاند. وزیر اطلاعات دوران اصلاحات، کسی که از فرآیند «تابو»سازیها آگاه است و بهترین راه برای مقابله با آن را میداند، بهترین گزینه رییسجمهوری برای عمل به یکی از وعدههای انتخاباتیاش بود. علی یونسی معتقد است دولت یازدهم تا همین جای کار هم، قدمهای بلندی در برآوردهکردن مطالبات اقوام و اقلیتها برداشته؛ اما بهدلیل گستردهبودن مسایل است که این اقدامات هنوز به خوبی قابل لمس نیست. دستیار ویژه رییسجمهوری یک وظیفه مهم دیگر نیز دارد و آن، مقابله با تندرویهاست. او معتقد است باید در دو جبهه با تندروی جنگید، در داخل با آنهایی که با ایجاد اختلاف بین شیعه و سنی علیه مصالح ملی گام برمیدارند و در منطقه با کسانی که نان از قِبَل تندروی وخشونت میخورند.
معتقدم اصلاحطلبان نباید انفعالی عمل کنند. جریان اصلاحات اگر بتواند با حفظ اصول و هویت خویش در مسیر تعامل با جریانات معتدل، خواه اصلاحطلب و خواه غیرآن، اقدام کند به نفع کشور است. لکن اصلاحطلبان که از پشتیبانی طیف وسیعی از جامعه برخوردارند نباید کاری کنند تا مقبولیت اجتماعی آنها نزد مردم، کاهش یابد. ..
مهندس مهدی بازرگان در شماره نوروزی سال ۱۳۷۰ مجله «آدینه»، مقالهای درباره نوروزهای ایران معاصر نوشت؛ از عهد احمدشاه قاجار و دوران نوجوانیاش تا عصر انقلاب اسلامی و زمان نخستوزیری خود. یادماندههایی ...
در یک کلام می توانیم اصلاح طلبی را خلاصه کنیم در یک جمله و آن اینست که، اصلاح طلبی یعنی بستن منفذها و مسیرهایی که باعث انباشت قدرت و انباشت ثروت می شود. دبیر کل حزب جوانان ایران اسلامی افزود: هر کجا که چنین منفذ و مسیری وجود دارد همه ی کسانی که خواهان سربلندی نظام جمهوری اسلامی...
دانشگاه تهران پر بود از اساتید برجسته. این اساتید را یا مستقیم در کلاس می دیدیم یا غیرمستقیم و در نشست ها از محضرشان برخوردارمی شدیم. استاد زرین کوب، شفیعی، فرشیدورد، تجلیل، حاکمی، مظاهر مصفا، ترابی، روح الله هادی ، قیصرامین پورو... اساتید آن زمان دانشگاهمان بودند. در دانشگاه به دلیل اینکه عضو فعال هسته علمی دانشجویان بودم و نشست های ادبی را ...
امین یگانه: در گذشته طلاق کم بود. مردم همدیگر را دوست میداشتند، بزرگترها بزرگ بودند و جایگاه خودشان را داشتند و کوچکترها هم کوچک! این عبارات فکتهایی است که همواره درباره گذشته جامعه ایرانی به ذهن ما مخابره میشود. بنابراین وقتی از فردگرایی امروز ایرانیان حرف میزنیم، عدهای داد سخن برمیآورند که مگر در گذشته چه بودهایم که امروز میگویید تنها شدهایم. مدعیاند در گذشته نسبت ما با آزادی اندک بوده٬ و به همین دلیل فردگراییمان بروز داده نمیشده. این حرف همانقدر که آزاردهنده است٬ جلب توجه هم میکند؛ یعنی گذشته ما خیالات و ایدهآلهایی غیرواقعی بوده است؟ چطور میشود پی به راست و دروغ این روایتها برد؟ شاید یکی از راویان تخصصی آن دوره «غلامعباس توسلی» بتواند باشد؛ کسی که جامعهشناسی خوانده و عمری در دانشگاه تهران استاد بوده و مدیریت کرده و متعلق به بخشی از تاریخمان نیز هست که البته امروز در کهنسالی در خانهای نقلی زندگی میکند و گشاده قبول کرد گذشته ایرانیان را فارغ از هر نوع تعصبی برای مخاطبان «شرق» روایت کند.
آرمان– فائزه عباسی: بیپروا سخن میگوید و تنها حق و حقیقت است که برایش اهمیت دارد. او که چند سال در قامت وزیر بهداشت در کابینه دولت اصلاحات به کشور خدمت کرد حال در جایگاه نماینده ملت، لباس خدمت به تن کرده است تا مردم بدانند افراد بیدار همیشه بیدار هستند. تنها دقایقی سخن گفتن با مسعود پزشکیان کافی است تا پی بریم قلب پر از دردی دارد که درمانش را اصلاح امور میداند. «آرمان» با این نماینده مجلس نهم به گفتوگو نشست و از طرح امر به معروف و نهی از منکر گرفته تا انتخابات و ترکیب مجلس آینده، دیدگاه و ارزیابیهای او را جویا شد. مسعود پزشکیان انتقاداتی به طرح امر به معروف و نهی از منکر داشت و میگفت «غافل شدن از مسائل مهم و پرداختن به موضوعات کوچک و ایرادگرفتن از شکل لباس و قیافه بعید است بتواند موفقیتی در راه اصلاح بهدست آورد». او همچنین در رابطه با مبارزه با مفاسد اقتصادی مشکل را سیستمی میداند. آنچه در ادامه میخوانید مشروح این گفتوگو است:
بچههای پیش از دهههای80 و 90 احتمالا تصور چندانی از تکفرزندی ندارند؛ بهخصوص بچههای دهه60 که مقارن با سیاستهای افزایش جمعیت بودند. اما در حال حاضر، یک بررسی اجمالی در یک کلاس درس میتواند جمعیتی قابلتوجه از کودکان تکفرزند به دست دهد. به نظر میرسد حالا دیگر بچهها به تکفرزندها با تعجب نگاه نمیکنند و این پدیده بخشی از سبک زندگی افراد شده است. با «امید علیاحمدی»، جامعهشناس و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد در مورد پیامدهای تکفرزندی در جامعه گفتوگو کردهایم:
سیگار را فراموش کنید. ماریجوانا، حشیش، الکل، کتامین، گل، ترامادول و… این ها اسمهایی است که همراه با نحوه مصرف و قیمت و جزئیات «فاز»شان از زبان دانش آموزان نوجوانی شنیده میشوند که به 17 سال هم نرسیده اند. گزارش روزنامه شهروند دراین مورد را می خوانیم.
محمد آقایان حسینی: مرتضی پاشایی را از زمانی بیشتر شناختم که از اجرای کنسرتش در برازجان جلوگیری شد. او را به خواندن موسیقیِ محرک متهم کردند و جوانان دشتستان را به گناه ناکردة ابتذال. دکتر زارع (فرماندار دشتستان) با جدیت از اجرای پاشایی حمایت می کرد، اما گروه های تمامیت خواه معتقد بودند چون همان عده خیلی کمشان موسیقی پاپ را لهو و لعب ....
واکنشها به فوت مرتضی پاشایی، خواننده 30سالهای که صبح روز جمعه گذشته پس از 11ماه مبارزه با بیماری سرطان از دنیا رفت همچنان ادامه دارد. بخشی از واکنشها ادامه سوگواری برای این مرگ است و بخشی دیگر واکنشی آمیخته با بهت درباره این حجم و اندازه از واکنش مردم به این ماجرا.
شرق: در یکی از روزهای خلوت دانشکده اقتصاد و مدیریت دانشگاه صنعتیشریف، میهمان دکتر مسعود نیلی شدیم تا یکی از دستاندرکاران تهیه بسته خروج از رکود، درباره مهمترین اقدام یکسال اخیر دولت در حوزه اقتصاد، سخن بگوید. صحبت از کارهای موسسه نیاوران شروع شد و مشاور رییسجمهور، آمادگی خود را برای گسترش ارتباط و نزدیکی بین نحلههای مختلف اقتصاد ایران از طریق موسسه مذکور را بیان کرد. در طول مصاحبه هم دایم از همکاری و همسویی و همدلی تهیهکنندگان بسته سخن گفت و در فراز پایانی، منتقدان خود را به گفتوگو و هماندیشی پیرامون مسایل و سیاستهای اقتصادی کشور دعوت کرد. باید دید این فراخوان به فرصتی برای نزدیکی دیدگاههای اقتصاددانان ایران تبدیل میشود یا برگ دیگری به پرونده قطور حسرتها میافزاید.
صبح، ساعت 11 به بیمارستان پارس رفتم. خانم بهبهانی در بخش «آیسییوجنرال» بستری بود. به «آیسییوجنرال» رفتم. در آن شیشهای بود و فقط از داخل باز میشد. روی در کاغذی چسبانده بودند و نوشته بودند: «خانم سیمین بهبهانی ملاقاتممنوع میباشد.» به یکی از پرستارانی که داخل بود اشاره کردم. آمد. در باز شد.
عکاسی از دیرباز مورد توجه علاقمندان به این هنر بوده است. عکاسی در عرصه خبر از اهمیت بالایی برخوردار است و تمام اصحاب رسانه به اهمیت عکاسی در کنار کار خبری واقف هستند و در واقع خبری که از عکس خوبی برخوردار باشد علاوه بر ارزش خبری بیشتر از جذابیت بیشتری نیز نزد خواننده برخوردار است. از همین رو جمعی از عکاسان استان به بهانه روز خبرنگار به نوشتن مشکلات خود پرداختد و از سختی ها و بی توجهی هایی که به عکاسان استان می شود گفتند و خواهان کمک به آنها به جهت برطرف شدن این مشکلات شدند...
ممنوعالخروجی، ممنوعالبیانی و ممنوعالتصویری رییسجمهوری ایران، درخواستی است که تعداد اندکی از تندروهای مجلس طرح کردهاند و اصرار هم دارند این موضوع، مصوبهای بوده که اجرا نشده و اکنون دستگاه قضایی باید آن را اجرایی کند؛ موضوعی که البته حتی از سوی سیدمحمد خاتمی هم بیاهمیت خوانده شد و حالا...
واقعیتش خیلیها این سوال را از من میکنند و من حقیقتا جوابی ندارم برایشان اما سه توصیه معمولا میکنم، فکر کنم از این سه توصیه خودشان بتوانند آهستهآهسته به یک جایی برسند...
آخرین اخبار
- جايگاه معلم در جامعه خدشهدار شده است
- سپاس از کساني که آموختند و آموختن را ياد دادند
- خليج فارس و الگوي حکمراني خوب
- ماندگاري نام خليج فارس، در گرو نگاه توسعه محور به آن مي باشد
- بايد براي تراژدي ورزش بوشهر، سالها گريست
- چرا نفت و گاز، از فعاليتهاي ورزشي استان بوشهر حمايت نميکنند؟
- چهار نکته براي رابطه پايدار والدين با فرزندان نوجوان
- نگاهي به تبعيضهاي درماني در کشور / به بهانه کلنگ زني بيمارستان نفت در شيراز
- استقبال از عيد نوروز باستاني در بوشهر
- دنياي معترضان
- چاپ شعري از استاد باباچاهي در امريکا
- آقاي استاندار در مقابل لغو مجوز فستيوال کوچه بوشهر، پاسخگو باشيد
- گردشگران دره ساساني «تنگ جيز» دشت خشت کازرون
- خاطرات خدمت سربازي در سپاه دانش
- مرثيه اي براي موسيقي
پربیننده ترین
- پشت پرده انتخاب شهردار بوشهر از زبان یونس خسروانی کاندیدای اصلاح طلب شهرداری
- تدبیری بیندیشید برای نجات معلمان از قعر جدول حقوق بگیران کشور
- ابراهیم گلستان: نادری از تنگسیر چوبک، یک چیز پرتی درست کرد
- سه عامل سقوط حکومتها در نگاه فردوسی
- به سوگیری استاندار بوشهر می توان نمره مثبت داد
- گور دختر دشتستان، آرامگاه اجداد و نیاکان شاهان هخامنشی
- گزارش تصویری افتتاح دانشکده هنر و معماری بوشهر با حضور وزیر راه و شهرسازی
- مو اهرم نمی شم، می شم بنه گز
- موضوع انشا: جوانی
- مژده مواجي، بوشهري مقيم آلمان در مصاحبه با نسيم جنوب:
- عشق ننه معصومه، بوشهر هست
- اروینگ گافمن و نظریه نمایشی
- ساروج کوبان در بوشهر
- معماری بومی بافت تاریخی بندر بوشهر
- اعتماد به نفس چیست؟