وظيفه اصلي روحاني ممانعت از بازگشت تفكر متحجرانه است. جامعه ايران تحمل بازگشت آنها را ندارد. كشور ايران بايد نيروها و اتباعش را از سطح جهان جمع ميكرد، اما نيروهاي موثر كشور راه مهاجرت در پيش گرفتند...
روحانی در مقابل چالش مهم لباس شخصی ها و بنیاد گراهای سیاسی قرار دارد که فکر می کنند با توسل به اصول می توانند هر طور می خواهند توجیه و تفسیر کنند و زندگی را بر مردم تلخ کنند. پاشنه آشیل دولت روحانی مدیرانی است که متعلق به دولت سابق هستند و یا تفکرشان نزدیک به احمدی نژاد و یا احمدی نژادی است..
وضعیتی که در دولت قبل بوده است مثل قطاری است که ترمزش را بریدند و گذاشتند کنار و اداره و کنترل قطاری که ترمز و مسیر مشخصی ندارد خیلی سخت است . من فکر نمی کنم اسب زین شده ای تحویل دولت داده شده باشد که امروز برخی چنین ادعاهایی می کنند که با واقعیت به شدت...
رابطه نفت و جامعه مدنی موضوع اصلی گفتوگو با حمیدرضا جلاییپور بود اما سخن از اینسو به آنسو رفت و درنهایت به بررسی لایههای جدید اضافه شده به طبقه متوسط رسید. او از همان ابتدای مصاحبه تاکید کرد که نمیخواهد درباره نفت و جامعه مدنی پاسخ کلیشهای بدهد: «اصلا من فاصله میگیرم از آنهایی که میگویند نفت عامل بدبختی است یا عامل خوشبختی است.» و با این شیوه به تحلیل وضعیتی پرداخت که در آن نفت میتواند اسطوره یانوس یونانی باشد یا همان شمشیر دودم؛ نیمی فرشته و نیمی شیطان. به تعبیر او در هشتسال حضور احمدینژاد نفت ١٤٠دلار، دولتمردان را سرخوش کرده بود و آنها چندان تمایلی برای پاسخگویی به افکار عمومی، جامعه مدنی و بدنه مردمی نداشتند؛ درعوض، میزانی از درآمد نفتی- مشابه دوره اصلاحات- برای زیرساختهای اقتصادی کشور تعیینکننده است. ازاینرو او به میزانی از درآمد نفتی اعتقاد دارد که در آن نه وضعیت سرخوشی برخی طیفهای سیاسی به وجود آید و نه قطع امید از درآمدهای نفتی. استادیار جامعهشناسی دانشگاه تهران میگوید: «نفت همیشه نفرین نیست بلکه میتواند فرصت باشد. همچنین صرفا عامل نفت را به عنوان عامل ضددموکراسی دانستن سادهانگارانه است.» البته او رد نمیکند که «حجم بالای درآمد نفتی در دولت پیشین، باعث شد دولت، کنترلش را از دست بدهد و همچنین میراثی به نام طبقه متوسط رانتی بسیار گسترده برای امروز باقی بگذارد.» با این حال میگوید: «نبودن درآمد نفتی برای ایران میتوانست مانع توسعه اقتصادی شود و این امر، ضددموکراسی است. خوشبختانه دولت امروز دولتی توسعهگراست و این کاهش قیمت نفت میتواند برایش فرصتی باشد که به تقویت جامعه مدنی و توسعه در ایران کمک کند.» با این حال جلاییپور از همان ابتدای گفتوگو با این فکر که نفت نفرین است. موافق نیست و میخواست سه جهتگیری برای دولت سامانیافته که در دوره احمدینژاد بهشدت ضربه خورده، مطرح کند و در پایان صحبتهایش سری هم به این سه جهتگیری میزند. جهتگیری که خودش آن را مسیرهای رو به احیای جامعه سامانمند مینامد. میگویند منابع طبیعی نفرین طبیعتاند. آیا نفت، نفرین است؟ آیا ضعف توسعه سیاسی و افزایش انسداد اجتماعی، بخت بد حاصل از این نفرین است؟ یا اینکه نفت و منابع طبیعی به تنهایی نفرین نیستند بلکه نوع بهرهبرداری و استفاده از آنها میتواند این منابع را به لطف یا نفرین تبدیل کند. این مساله در ایران دستکم در طول هشتسال دولت پیشین ذهن بسیاری را به خود مشغول کرد. دولتی که با بالارفتن بیسابقه قیمت نفت روبهرو شد و این حجم درآمد نفتی بالا باعث ضربهخوردن به عناصر دموکراسی شد. این موضوع نشان داد دولتی که بینیازتر باشد بیشتر شاخوشانه میکشد. از طرفی حالا که قیمت نفت بهطور ناگهانی درحال کاهش است آیا میتوان گفت که این موضوع میتواند سایه نفرین نفت را از سر مردم ایران کم کند؟ در گفتوگو با جلاییپور دنبال پاسخ به این محورها و پرسشها هستیم.
معتقدم اصلاحطلبان نباید انفعالی عمل کنند. جریان اصلاحات اگر بتواند با حفظ اصول و هویت خویش در مسیر تعامل با جریانات معتدل، خواه اصلاحطلب و خواه غیرآن، اقدام کند به نفع کشور است. لکن اصلاحطلبان که از پشتیبانی طیف وسیعی از جامعه برخوردارند نباید کاری کنند تا مقبولیت اجتماعی آنها نزد مردم، کاهش یابد. ..
شرق: میگوید: «دلودماغی برای مصاحبه ندارم.» اسفندماه برای «سیدحسن خمینی» با خبر مرگ عزیزانش عجین شده؛ یکروز پدر، یکروزمادربزرگش، همسر امام و حالا درگذشت داییاش صادق طباطبایی. خبر مرگ صادقخان که میآید، زمان هماهنگشده برای گفتوگو جای خود را به مراسم تشییع پیکر داییصادق میدهد و حالا باید در دقیقه٩٠ سالنامه «شرق»، راهی قم شوم تا دیدار با یادگار امام میسر شود. گفتوگو از اسفند و حادثه فوت پدر آغاز میشود و مرور خاطرات پسر. میگوید که همزمانی سخنرانی انتقادی و معروف سیداحمد با حادثه ازدستدادنش باعث شد تا تحلیلهای متفاوتی بر این ماجرا برود. به ماجرای حمله به سخنرانی سیدحسن در حرم امام که میرسیم، درباره توضیح نوع واکنش خود با آن حوادث به این نکته بسنده میکند که نه آنروز و نه حالا در حوادثی اینچنین نمیخواهد که بیاخلاقی در جامعه رواج یابد. درباره ورودش به سیاست توضیح مقدماتی میدهد و با گفتن اینکه در لحظه تصمیم میگیرد، میگوید: «بسته به اینکه شرایط چه تغییری میکند و چه چیزی پیش میآید، تصمیم میگیرم.» حسن خمینی کمتر عادت به مصاحبه دارد و مجموع گفتوگوهای او از دهه٨٠ به اینسو، شاید به تعداد انگشتان دودست نرسد، آنهم درباره موضوعات تخصصی مثل فقه یا دیدگاهها و اندیشههای امام. همین موضوع کار را برای من سختتر کرده بود. اینکه باب گفتوگو را چگونه باید باز کنم تا از آن کلیشهها فرار کرده باشم. آزادراه تهران- قم را در حالی بهسرعت پشتسر میگذاشتم که مسیر سوالات در ذهنم را مدام تغییر میدادم. ١٥کیلومتر مانده به قم، هنوز بنرهای خوشامدگویی به حسن روحانی در جاده خودنمایی میکرد. از عوارضی که عبور کردیم، پرسانپرسان به خیابانهای پشت حرم راهنمایی شدم که عبور، تنها برای تاکسیها مجاز است؛ چیزی شبیه به خطویژه. از کوچهپسکوچههای تودرتو که گذشتیم، از رهگذری آدرس را پرسیدم. دو ساختمان روبهروی هم را نشان داد که یکی دفتر بود و دیگری منزل. این همان منزل مرحوم سیداحمد خمینی بود که کمی آنسوتر از آن هم دفتر آیتالله نوریهمدانی، از مراجع تقلید واقع شده بود. بهسوی منزل و سالنی راهنمایی شدم که تمام دیوارهایش با قفسههای قدیمی فلزی پرازکتاب پوشانده شده بود. گاهی روی قفسهای تصویری از امامخمینی و سیداحمد در کنار هم دیده میشد و پایین یکی از آنها هم تصویر فرزند بزرگ سیدحسن- که به یاد پدر او را احمد نام گذاشته است-وجود داشت. تا چشم کار میکرد، کتاب بود که وسوسه و شوق خواندن به دل میانداخت. در کنار مبلمان ساده، مثل همه روحانیون، یک چوبرخت بود با چند عبای قهوهای، سورمهای و عمامه مشکیرنگی که در راس آن قرار داشت. در آن سالن بزرگ، میزهایی هم بهتناوب وجود داشت که تمام آنها با کتاب پر شده بود. یک میز مخصوص فلسفه، یک میز مخصوص اصول و...، یک اتاق دیگر هم در گوشه دیگر سالن وجود داشت که آن هم به همین سبکوسیاق چیده شده بود. البته تا جایی که در آن زمان کوتاه فرصت دیدن وجود داشت، یک صندلی سبز بود و اطراف آن مثل دانشجویی که امتحان داشته باشد، پر بود از کتابهای باز و نیمهباز. سیدحسن خمینی پای هرکدام از این میزها مطالعه میکند و مینویسد و کتاب «فرهنگ جامع فرق اسلامی» خود را هم ظاهرا در همان اتاق کوچک به رشته تحریر درآورده است. وسایل پذیرایی روی میز، حلوا بود و خرما. حسن خمینی با سلام بلندبالایی وارد سالن شد، عبایی را از روی چوب رخت به دوش انداخت و در مقابل من نشست. شلوغی دیدوبازدیدهای ناشی از فوت دایی صادق باعث شد که گفتوگو خیلی سریعتر از آنچه که فکرش را میکردم به پایان برسد. برای انجام مراحل فنی گفتوگو به دفتر، یعنی ساختمان مقابل منزل سیداحمدآقا راهنمایی شدم. رییس دفتر او، آقای احسانی تمام مدت را مشغول برنامهریزی برای مراسم ختمی بود که قرار بود فردای آنروز در قم برای یادبود مرحوم صادق طباطبایی برگزار شود. کارتهای دعوت برای بیوت مراجع در حال ارسال بود؛ یکی برسد به دفتر آقای صافی، یکی برسد به دفتر آقای وحیدخراسانی و... . شلوغی اسفند و شلوغی تدارک مجلس فاتحه در این ساختمانها، به حالوهوای عید این خانه انگار غبار غم پاشیده بود.
وضعیت در بوشهر بهنظر راضیکنندهتر از استانهای دیگر میرسد. بهطوری که بیشتر تغییر و تحولات اغلب از چهرههای معتدل استان بودهاند و گفتهمیشود که استاندار رابطه خوبی با اصلاحطلبان بهویژه جوانان دارد و برخی از مشاوران و مدیران از طیف اصلاحطلب انتخاب شدهاند. بر همین اساس، معاون امور انسانی و پشتیبانی استانداری از نیروهای معتدل است. مشاور ارشد استاندار، مدیرکل آموزشوپرورش، مدیرکل میراث فرهنگی، مشاور امور جوانان، فرماندار دشتستان و قائممقام مدیرکل بهزیستی نیز از نیروهای معتدل هستند.
شریفیان در آغاز کنسرت موسیقی گفت: چه چیز مهم تر و بهتر از این که کنسرت امشب را با نام حضرت محمد(ص) شروع می کنیم و خوشحالیم که پیام آور باران و باران خواهی با نام زیبای پیامبر مهربانی ها هستیم. امیدوارم اجرای این قطعه هدیه ای کوچک از یک گروه موسیقی به تمام دنیا برای نشان دادن و ...
چندی پیش راهاندازی صفحه «بچهپولدارهای تهران» در شبکههای اجتماعی باعث ایجاد موجی از واکنشهای عمومی نسبت به این پدیده شد و گزارشهای زیادی درباره آن در روزنامههای مختلف دنیا منتشر شد؛ فراری، مازاراتی، لامبورگینی و دیگر اتومبیلهای چندمیلیاردی، خانهها و ویلاهای چنددهمیلیاردی، تجملات و میهمانیهایی شبانه با سبکی از زندگی که بهشدت متضاد با ارزشهای مسلط بود و تجملاتی که تصور آن برای ایرانیها پیش از این فقط در فیلمهای هالیوودی ممکن بود و علاقه و ژست مشهود «بچهپولدارها» برای «نمایش» ثروت. «بچهپولدارهای تهران» در معرفی این صفحه گفته بودند یکی از انگیزههایشان این است که نشان دهند ایران میتواند جای خوبی برای زندگی باشد. به نظر میرسد آنها بیش از بقیه مردم از دولتی رضایتخاطر داشته باشند که با شعار مهرورزی و حمایت از محرومان و مبارزه با نابرابری بر سر کار آمد؛ محرومانی که در دوره تحریمها در سالهای گذشته آسیب دیدند. آمار دقیقی از جمعیت این قشر زیر یکدرصدی و میزان درآمد آنها وجود ندارد. اما بهطور قطع میتوان گفت هیچیک از صنوفی که پیش از این جزو شغلهای پردرآمد محسوب میشد همانند پزشکان یا مهندسان در میان آنها نیست. این قشر عمدتا در سالهای تحریم و بازار سیاه دلالی و اقتصاد مالیهگرایی و با استفاده از رانتهای متنوع به ثروتهای نجومی یکشبه دست یافتند. برخی تحلیلگران، این طبقه خاص را در ایران (که بابک زنجانی فقط نمونهای از آن است) با الیگارشهای روسیه مقایسه کردند که در دهه١٩٩٠ از راه فساد به ثروتهای افسانهای دست یافتند. درباره ریشههای اقتصادی و تاریخی و چگونگی سربرآوردن این قشر نوکیسه در اقتصاد ایران با محمد مالجو به گفتوگو نشستیم. مالجو، اقتصاددان و پژوهشگر تاریخ اندیشه اقتصادی، اقتصاد سیاسی و تاریخ اقتصادی ایران در دوره پس از انقلاب، با رویکارآمدن دولتیازدهم طی سلسلهمقالاتی به واکاوی «اقتصاد سیاسی دولتیازدهم» پرداخت و چشماندازی از سالهای آتی زیست سیاسی-اقتصادی ایران ارایه کرد. او در این مقالات مفصل که بهتدریج در سایت «نقد اقتصاد سیاسی» منتشر شد، کوشید با شروع از تحلیلی تجریدی درباره جهتگیریهای دولتیازدهم به سوی نوعی چارچوب تحلیلی انضمامی در زمینه سیاستهای اقتصادی دولت برای بهبود فضای کسبوکار حرکت کند. گفتوگوی حاضر را میتوان در ادامه تحلیلهای او از چالشهای اقتصاد سیاسی ایران دهه١٣٩٠ خواند:
من فرهنگ را در مجموع ماده میدانم، البته تاثیر متقابل هم وجود دارد، اما این تاثیر اولا اصالت ندارد و دیگر آنکه تعیینکننده نیست. وقتی مغول به ایران حمله میکند، مغولها چنان ساختار اقتصادی و اجتماعی ایران را به هم میزنند که ایرانیها دیگر کمر راست نمیکنند.
گروه موسیقی لیان در دولت مردی که معجزه هزاره سومش خواندند و از ارتباط دولتش با امام زمان (عج ) قصه ها گفتند چند نوبت در شیراز کنسرت اجرا می کند و البته که همان زمان هم شیراز شهر گنبدهای فیروزه ای بود و حرم احمد بن موسی (ع) مامن امنی برای مومنین و علاقمندان به خاندان عصمت و طهارت بود. آن زمان اما هیچ صدایی و اعتراضی از هیچ کس شنیده نشد که شادی و نشاط حق مردم بود!...
بعد از فوت مرتضی پاشایی و حضور گسترده مردم در مراسم تشییع او، برخی گفتند این پدیده، پدیدهای غیرسیاسی است، اما برخی هم گفتند که سیاسی است. از همان ابتدا اختلافنظر وجود داشت؛ برخی گفتند این اتفاق دلالتهای سیاسی دارد و برخی گفتند که نشانه سیاستزدایی است. طرفداران این نظریه که این حرکت، حرکتی غیرسیاسی است، گفتند جوانها طرف موسیقی پاپ و مسایل شخصی خودشان رفتهاند و به مسایل سیاسی توجه ندارند و خوانندهای که از سطح محبوبیتی برخوردار بوده، فوت کرده است و طرفدارانش در مراسم خاکسپاری او بیرون آمدهاند. توضیح عدهای که این کار را غیرسیاسی میدانند، این است که ذات این کنش کاملا غیرسیاسی و نشاندهنده غیرسیاسیشدن جامعه است، اما در مقابل، برخی دیگر معتقدند این یک نوع رویکرد است که جوانان نسبت به مسایل خودشان دارند. توضیح این عده آن است که جوانها به یک نحوی خودابرازی میکنند و علایق خود را در جامعه به منصه بروز و ظهور درمیآورند و در واقع این امر، حرکتی سیاسی است. با «محمدامین قانعیراد»، رییس انجمن جامعهشناسان ایران، درباره این گفتوگو کردهایم که رویههای تازه کنش جوانان در عرصه اجتماع که بیش از همه در شبکههای اجتماعی قابل مشاهده است، از کجا آغاز شده و دلایل ایجاد این فضای عمومی تازهای که در شبکههای اجتماعی و پس از آن در مراسم خوانندهای مانند پاشایی نمود یافته است، چیست؟ آیا جامعه سیاسی شده است یا در آن سیاستزدایی را میتوان دید. قانعیراد فضای ایجادشده را از پیامدهای آنچه در پنجسال گذشته در جامعه ایران رخ داده، میداند.
عدهای از مردم در پیامی که در فضای مجازی دست به دست شد، خواستار تشکر از استانداری از طریق تجمع در مقابل این ساختمان در روز سهشنبه شدند که صبح سهشنبه استانداری در اطلاعیهای چنین پاسخ داده است: «مردم فهیم، قانونمدار و فرهنگی استان بوشهر، مواضع و دیدگاههای خود نسبت به خدمتگزاران به ایراناسلامی را با تکریم و احترام به رییسجمهور و کاروان تدبیر و امید در فرصتی که در ایام آتی فراهم خواهد شد، به نمایش بگذارند.»..
وقتي ميخواهيم اخلاق را تعريف كنيم ناگزير وارد بحث فلسفي ميشويم. چون در تصور عالمانهيي كه وجود دارد اخلاق به عنوان يك نهاد مستقل است، هم مستقل از دين است و هم مستقل از عرف. از طرف ديگر ممكن است كساني بگويند: اخلاق همان حقوق و مقررات است اما ما ميگوييم اخلاق مقررات عمومي بايدها و نبايدهايي است كه انسانها براساس يك توافق ميان خود وضع ميكنند و اساس آن منطق قدرت و منطق عمومي است
راضیه زرگری: شادی و سرخوشی در جامعه ما تا حد زیادی مذمت شده و مطرود است. مردم ایران بیشتر از اینکه با شادی و مناسبتهای شادیآفرین عجین باشند، با غم، اندوه و تراژدی رابطه برقرار میکنند. اصغر مهاجری، جامعهشناس و استاد دانشگاه معتقد است این موضوع به احساس ناامنی که در ایرانیها نهادینه شده برمیگردد. مردم به اندازهای که شاد میشوند آن را بروز نمیدهند. بلکه پنهانش میکنند. آنها اساسا یاد نگرفتهاند که دستهجمعی شادی و خوشحالی کنند. حتی ملودیهای شادی ایرانیها هم بوی غم دارد. گفتوگوی ما با این جامعهشناس را در ادامه میخوانید...
راهبردهاي سياسي براساس «داشتهها و نداشتهها»، «ضعفها و قدرتها» اتخاذ و تدوين ميشوند و بر همين اساس داراي پارامتر نسبي بودن هستند. نسبي بودن راهبردها به اين معناست كه هر راهبردي در واقعيت خود تناقضات و نارساييهاي متعددي دارد و چنين نيست كه راهبردها، به مثابه الگوهاي نظري كامل و جامع، فاقد اشكال و تناقض باشند و راهبردهايي كه تا اين حد بياشكال هستند، چنان انتزاعي ميشوند كه كاربرد اجرايي نخواهند داشت.
اعتماد: تا ريخ نقش بنياديني در تفكر بشر دارد. اين مفهوم با مفاهيمي چون عمل انساني، تغيير، تاثير شرايط مادي در امور انساني و واقعه تاريخي در ارتباط است و امكان «كسب تجربه از تاريخ» را پيش روي ما قرار ميدهد. تاريخ همچنين از طريق درك نيروها، انتخابها و شرايطي كه ما را به لحظه حال رساندهاند باعث ميشود اكنون خود را بهتر بشناسيم. بنابراين جاي شگفتي نيست كه فيلسوفان هرازچندگاهي به بررسي تاريخ و طبيعت دانش تاريخي بپردازند. تمام اين مسائلي كه مطرح كرديم ميتوانند در بدنه واحدي به نام «فلسفه تاريخ» جمع شوند. فلسفه تاريخ امري چندوجهي است و از تحليلات و استدلالات ايدئاليستها، پوزيتيويستها، اهل منطق، متكلمان و ديگران تشكيل شده است. از طرف ديگر فلسفه تاريخ بين اروپاييان و انگليسي- امريكاييها و بين هرمنوتيك و پوزيتيويسم در حال كش و قوس است. ارايه يك تصوير واضح از تمامي نظرات درباره «فلسفه تاريخ» همانقدر ناممكن است كه تعريف رشتهيي علمي و شامل همه اين رويكردها. تصور اينكه هنگام بيان عبارت «فلسفه تاريخ» به سنت فلسفي خاص اشاره ميشود، تصور غلطي است چون مكاتب مطرح در اين حوزه به ندرت با هم به تفاهم ميرسند. به تازگي كتاب «فلسفه تاريخ» تاليف دكتر فياض زاهد كه بهتازگي از سوي انتشارات دانشگاه آزاد اسلامي منتشر شده، ميكوشد تصور غلط از محدوديت فلسفه تاريخ به سنت فلسفي خاص را نشان دهد. اين كتاب با مفاهيم اساسي و بنياديني در ارتباط با مقولههاي مختلفي كه با درك مفهوم فلسفه تاريخ مرتبط است، سروكار دارد. مولف معتقد است، بدون تبيين دقيق اين مفاهيم نميتوان تصوير مناسبي از اين پرسشها ارايه كرد. سير ادواري تاريخ يا موضوع علميت تاريخي، رويكردي تاريخي اما تحليلي فلسفي را با خود دارند. در اينجا پيوندي عميق ميان دادههاي تاريخي و فلسفي وجود دارد. اينكه آيا تاريخ تكرارپذير است و امكان ادواري بودن دارد، گاهي ميتواند از طريق درك و تحليل دادههاي تاريخي و البته با قطعيتي فلسفي فهم شود. در اينجا علميت تاريخي، تلاش براي اثبات اين حقيقت است كه ميتواند با روشهاي مختلف و با استفاده از ابزارها و متدهاي علمي قطعيت يابد. اما بحث درباب علميبودن يا انتزاعيبودن محورها و كليات تاريخي به سادگي پايانپذير نيست. اين كتاب ميكوشد نشان دهد اگر مراد از علميبودن تاريخ پوزيتيويستي ديدن رويدادهاست كه بهنظر چنين نميآيد اما اگر مراد تكرارپذيري در شرايط يكسان است، شايد نتوان با علميتانگاري صرف آن را توجيه كرد. نويسنده حتي نشان ميدهد تلاش پوپر و ديگر طرفداران علميت تاريخي نميتواند پاياني بر اين مجادلات باشد، اما امروز تاريخ در حال بهرهبري از روشهاي مدرني است كه بدون علم، امكان تحقق ندارد. با اينهمه نويسنده تاكيد دارد تاريخ همچنان بهجلو ميراند و دانستههاي ما بسيار اندك است.
فرزانه طهرانی: وقتی از فرشاد مومنی، دکترای اقتصاد در خصوص ضرورت احیای سازمان مدیریت میپرسم موکدا عنوان میکند در شرایط کنونی ایران برای معنادارشدن علم، قانون و برنامه که راه نجات کشور هستند هیچچیزی حیاتیتر از طراحی یک برنامه ملی مبارزه با فساد نیست. اگرچه او از مدافعان سرسخت احیای سازمان مدیریت است اما این امر را بدون انجام چنین پیشزمینه و زیرساختی بیهوده میداند. به عقیده او دولت 16ماه طلایی را از دست داد. با این حال دولت از این پس باید با نشستهای تخصصی که درباره جزییات احیا با کارشناسان برگزار میکند؛ سازمانی به دور از رانت و روابط خاص ایجاد کند. کانونهای سرنوشتساز و حیاتی توزیع رانت پنجکانون است. بررسیهای این کارکشته علم اقتصاد که در دانشگاه علامهطباطبایی عضو هیات علمی است این مساله را نشان میدهد. اما به گفته مومنی اگر برای آنها تمهیداتی اندیشیده شود در یک دوره زمانی کمتر از 10سال بیش از 65درصد از این فساد سیستمی که در ایران علیه توسعه فعال است؛ قابلمهار خواهد بود. نگاهی تاریخی به سازمان مدیریت کشور و عملکرد آن در دورههای اوج و فرود درآمدهای نفتی را در گفتوگوی «شرق» با فرشاد مومنی، کارشناس اقتصادی میخوانید.
تمام روزنامهنگاران ایرانی که روزیروزگاری دانشجوی دانشکده علوم ارتباطات دانشکده علامه طباطبایی بودند گزارشنویسی را از جزوه چشم عقاب او یاد گرفتهاند و صدای بمی که میخواند: «از نایین که 250کیلومتر در جهت شمالشرقی دور شوی و دهها دوراهی و سهراهی بیتابلو را پشتسر بگذاری به جندق میرسی، در حالی که مدام دلهره داشتهای که اگر ماشین از رفتن ماند چه خواهی کرد. در جایی که توفان شن به فاصله چندساعت، تپهای را از زمین میکند، مسافری را با خاک مومیایی میکند و آبادیای را به فراموشگاه تاریخ میسپارد، تکدرختی میتواند نشان از زندگی باشد حتی بوته خاری یا نهال تاغی... .»
آرمان- احسان انصاری: «احمدینژاد بازی خطرناکی با اقتصاد ایران کرد». این جمله کلیدی گفتوگوی ما با دکتر محمد خوشچهره، اقتصاددان برجسته کشور بود. خوشچهره اما به این جمله بسنده نکرد و با هشدار به دولت آقای روحانی عنوان کرد: «دولت یازدهم حق اشتباه و تکرار اشتباهات گذشته را ندارد». خوشچهره درباره اینکه برخی وی را از حامیان احمدینژاد میدانستند نیز توضیح داد: «بهصرف اینکه بنده در یک مناظره تلویزیونی به نیابت از احمدینژاد شرکت کردم، نمیتوان بنده را از حامیان ایشان خطاب کرد.ما زمانی که احمدینژاد عنوان میکرد قصد دارد ارزشها و آرمانهای انقلاب را پیگیری کند، از وی حمایت کردیم اما زمانی که متوجه شدیم در عمل درجهت خلاف شعارهای خود پیش میرود، در اوج دوستی از او جدا شدیم». در ادامه ماحصل گفتوگوی آرمان با دکتر محمد خوشچهره را از نظر میگذرانید.
توسعه نیازمند اندیشه های نو و تازه است .شناسایی و استفاده مناسب از این ظرفیتها نیازمند انجام کار کارشناسی و تحقیق و پژوهش و همچنین ترسیم یک برنامه و سند چشم انداز است که این مهم به دست جوانان دانشگاهی وتشکیل کمیته های تخصصی و بهره گیری از نخبگان استانی استان میسر می گردد...
همه کسانی که به شعرهای آتشی خصوصاً در دو سه دفتر نخست او همچون «آهنگ دیگر»، «آواز خاک» و «دیدار در فلق» اشاره کردهاند. این مسئله به طور حتم نمیتواند جدای از اقلیمی باشد که شاعر در آن رشد و نمو کرده است. طبیعت و روحیه شبانی و در کل بومیگرایی وجه غالب اغلب دفترهای شعر آتشی است و زیباییشناختی شعر او در محاصره این عناصر است...
شرق: «پنج اقلیم حضور» عنوان آخرین کتاب داریوش شایگان به زبان فارسی است که درباره خصلت شاعرانگی ایرانیان است. به بهانه انتشار این کتاب، همراه با محمدمنصور هاشمی در یک عصر پاییزی میهمان او بودیم. گفتوگوی ما در خانه داریوش شایگان برگزار شد؛ خانهای مدرن، با وجوهی که به میهمان میفهماند این«جا» خانه کسی است که با تمام اصالت و البته وجوه مدرن زندگیاش، هویت شرقی - از هند تا ایران - دغدغه اصلی اوست، نظیر آنچه در آثارش نیز مشهود است. شایگان آنچه در این کتاب آمده را صرفا حاصل نگاهی از بیرون عنوان میکند و تاکید دارد دعوی هیچگونه ارزش داوری را نداشته و تنها کوشیده شاعرانگی ایرانیان را آنطور که هست نشان دهد. او در این کتاب میکوشد از خلال بررسی «فردوسی، خیام، مولوی، سعدی و حافظ» ارتباط ایرانیان را با شاعرانشان پدیدهای بهغایت استثنایی و یگانه نشان دهد. هرچند این پدیده را در عین حال مانع تفکر آزاد و جهش تفکر ابتکاری آنان میداند. شایگان در این کتاب با استفاده از اصطلاح «زمان حضور»، فردوسی را مظهر اوج حماسی میداند که در آن پهلوانان تراژدیهای شاهنامه به انسان کامل بدل میشوند. خیام را مظهر تعارض در نبوغ ایرانی، مولانا را نمودی از تکامل سنت عرفانی، سعدی را نمونه اعلای «پایدیا»ی یونانی و نهایتا حافظ را تلاقیگاه ازل و ابد معرفی میکند. او که از آثار آغازین خود همواره دغدغه بازیابی هویت شرقی در برابر انسان غربی را داشته اینبار به خصلت شاعرانگی ایرانیان میپردازد که به باور او نظیری در غرب ندارد. او با تاکید بر اینکه ما همچنان در زمان شاعرانمان زندگی میکنیم و هنوز نتوانستهایم از زمان آنها خارج شویم، ایرانیان را معاصر شاعرانشان میداند، یعنی عکس آنچه به قول او در غرب اتفاق افتاده است. از اینرو، ارتباط ایرانیان با شاعران و ادبیات کلاسیکشان را با فرم «عبادی» و مواجهه غربیها با ادبیات و تاریخشان را برخوردی تحقیقاتی و انتقادی معرفی میکند. شایگان معتقد است به دلیل همدلی و همجواری فکری ایرانیان با این شاعران و همچنین به علت پاسخهایی که آنها برای تمام پرسشهای ما دارند، حضور شاعران بزرگ در عین حال که گنجینه فکری و خاطره قومی ایرانیان است، امکان طرح مساله جدید را نیز مسدود کرده. از این منظر، ایرانیان را تا حدی اسطورهزده یا افسونزده میداند. به باور او این ایدهها ضمن اینکه زیبا هستند، در عین حال به ذهن ایرانی اجازه نمیدهند از گردونه آنها خارج شوند. در آخر تاکید دارد «فراموش نکنید این کتاب به هیچ پرسشی پاسخ نمیدهد بلکه تنهاوتنها توصیفی از یک مواجهه است و البته طرح یک مساله».
راهبرد دولت اعتدالي طبعا متفاوت از راهبرد اصلاحطلبان است. دولت روحاني از منظر نداشتن راهبرد شايد بيشتر در معرض آسيب قرار داشته باشد. اگر فقدان راهبرد روشن، دولت دوم اصلاحات را به زمين سخت و سنگلاخي زد./ در دولت روحاني هنوز چند ماه نگذشته آنچنان به اعتبار دولت ضربه زد كه اثر مهرش تا پايان بر پيشاني دولت باقي خواهد ماند..
شکوفه حبیبزاده: نگاههای هردولتی را میتوان در برنامههایی که در بدو آغاز به فعالیت خود ارایه میدهد، سنجید. حسن روحانی، رییسجمهور در شعارهای انتخاباتی خود بارها بر سروساماندادن وضعیت اقتصادی کشور پس از آغاز به کار و انطباق برنامههای خود با برنامههای توسعهای کشور تاکید کرد، اما با وجود اینکه لایحه برنامه بودجه سال1393 در زمان مقرر قانونی و در 15آذر 1392 به مجلس تقدیم شد، برخی اشکالات محتوایی به آن وارد بود که به تعبیری میتوان از آن بهعنوان ادامه روند دولت گذشته یاد کرد. در این رابطه با فرشاد مومنی، استاد دانشگاه علامهطباطبایی و عضو موسسه مطالعاتی دین و اقتصاد به گفتوگو نشستیم. مومنی میگوید: «وقتی سند لایحه بودجه سال 1393 ارایه شد، مشاهده کردیم در مورد این مساله برخورد دوگانهای صورت گرفته است. آن برخورد دوگانه عبارت از این بود که آنچه مربوط به ظواهر امور میشود، بهسرعت اصلاح شد، یعنی برای مثال دولت درست سر موعد قانونی لایحه بودجه را به مجلس تقدیم کرد، اما وقتی متن لایحه بودجه و پیوستهای آن در اختیار ما قرار گرفت، متاسفانه دیدیم تمامی مشکلات ساختاری نظام بودجهریزی کشور که البته منحصر به دولت آقایاحمدینژاد نبود و در دولتهای پیش از وی نیز وجود داشت، کمتر یا بیشتر، در این سند همچنان به قوت خود باقی است... .» او در لابهلای تمام جملاتی که میگوید، در تلاش است توجه دولت را از شکل به محتوا سوق دهد. متن کامل این گفتوگوی تفصیلی را در ادامه بخوانید:
پس از روی کارآمدن دولت تدبیر و امید و انتخاب سالاری به عنوان استاندار بوشهر، فضای مساعدی برای مشارکت جوانان در امور اجتماعی و مدیریتی ایجاد شد است / انتصاب اهالی سنت در پست های مدیریتی سبب ایجاد فضای تعاملی مناسبی در شهرستان شده است ...
نیروهای اصلاحطلب از تاکتیکها و راهبردهای متفاوتی برای رسیدن به هدفشان استفاده میکنند. هدف محوری شخصیتها، احزاب و نهادهای مدنی اصلاحطلب درجامعه مدنی ایران ازسال 1376 تاکنون (1393) توسعه همهجانبه (سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی) با اولویت دادن به توسعه سیاسی بوده است. ..
صبح، ساعت 11 به بیمارستان پارس رفتم. خانم بهبهانی در بخش «آیسییوجنرال» بستری بود. به «آیسییوجنرال» رفتم. در آن شیشهای بود و فقط از داخل باز میشد. روی در کاغذی چسبانده بودند و نوشته بودند: «خانم سیمین بهبهانی ملاقاتممنوع میباشد.» به یکی از پرستارانی که داخل بود اشاره کردم. آمد. در باز شد.
پيام رهبر انقلاب يك پيام تاريخي است. اما بيش از آنكه يك پيام سياسي باشد فتواي سياسي در فقه سياسي شيعه بود و نقطه عطفي در ادبيات سياسي و حكومتي اسلام شد. تشخيص و تشخص راي هر فرد داراي مالكيت است من همان زمان مقالهيي نوشتم تحت عنوان حقالناس. من معتقد بودم كه با اين پيام، يك پارادايم جديدي در ادبيات سياسي ايران متولد شد. اين پيام، حقالناس و تشرع را همراه و همساز با راي مردم كرد.
واکنش اصولگرایان مورد خطابِ رئیسجمهور آن اندازه شگفتانگیز نبود که بازتاب آن عتاب در میان اصلاحطلبان! البته نه همهی اصولگرایان مورد خطاب رئیسجمهور بودند و نه همهی اصلاحطلبان از عتاب روحانی به حریفان خویش روی در کشیدند. اما واکنش رسانهها و چهرههای اصلاحطلب...
فقر و نابرابری دو وزنه سنگینی هستند که وضعیت وخیم اقتصادی در کشورها را نشان میدهند. در چند سال اخیر صحبتهایی درباره فقیرترشدن مردم ایران و ریزش طبقه متوسط رو به پایین به زیر خط فقر به گوش میرسد؛ سخنان نگرانکنندهای که ما را بر آن داشت برای بررسی این مساله به سراغ دکتر حسین راغفر که درباره مساله فقر مطالعات گستردهای را انجام داده است، برویم. راغفر بر این عقیده است فقر و نابرابری در ایران به حدی افزایش یافته که منجر به شکلگیری مادون طبقه (under class) در مناطق برخوردار شده است و در این زمینه به دولت هشدار میدهد که به این مساله توجه بیشتری داشته باشد. از سویی این اقتصاددان، نبود آمار قابل اتکا از سوی منابع رسمی را یکی از معضلاتی میداند که مسوولان را به گمراهی برده و به نادیدهشدن وضعیت واقعی فقر و نابرابری در کشور منجر شده است. راغفر میگوید: «من مطمئنم بسیاری از افراد داخل کابینه، هیچ تصویر روشن یا حتی مبهمی از وضعیت فقر و نابرابری در کشور ندارند چون اگر این تصویر وجود داشت باید حداقل در سیاستهای آنها منعکس میشد.» از سویی این کارشناس اقتصادی با اشاره به رفتارهای اقتصادی دولتهای نهم و دهم برای فراهمآوردن زمینهها برای تحریمهای آمریکا با تخریب ظرفیتهای تولید در داخل و وابستهشدن اقتصاد ایران به خارج میگوید: «من فکر نمیکنم این عملکرد ناآگاهانه بوده باشد بلکه در انجام آن کاملا تعمدی در کار بوده است و به عقیده من باید مقامات مربوطه بررسیهایی را در این زمینه صورت دهند و علت آن را دریابند. شواهد دیگری نیز وجود دارد که نشان میدهد تلاشی برای تخریب اقتصاد ملی و زمینهسازی برای فروپاشیهای سیاسی در کشور وجود داشته است.» گفتوگوی «شرق» را با این اقتصاددان در ادامه میخوانید:
آخرین اخبار
- جايگاه معلم در جامعه خدشهدار شده است
- سپاس از کساني که آموختند و آموختن را ياد دادند
- خليج فارس و الگوي حکمراني خوب
- ماندگاري نام خليج فارس، در گرو نگاه توسعه محور به آن مي باشد
- بايد براي تراژدي ورزش بوشهر، سالها گريست
- چرا نفت و گاز، از فعاليتهاي ورزشي استان بوشهر حمايت نميکنند؟
- چهار نکته براي رابطه پايدار والدين با فرزندان نوجوان
- نگاهي به تبعيضهاي درماني در کشور / به بهانه کلنگ زني بيمارستان نفت در شيراز
- استقبال از عيد نوروز باستاني در بوشهر
- دنياي معترضان
- چاپ شعري از استاد باباچاهي در امريکا
- آقاي استاندار در مقابل لغو مجوز فستيوال کوچه بوشهر، پاسخگو باشيد
- گردشگران دره ساساني «تنگ جيز» دشت خشت کازرون
- خاطرات خدمت سربازي در سپاه دانش
- مرثيه اي براي موسيقي
پربیننده ترین
- پشت پرده انتخاب شهردار بوشهر از زبان یونس خسروانی کاندیدای اصلاح طلب شهرداری
- تدبیری بیندیشید برای نجات معلمان از قعر جدول حقوق بگیران کشور
- ابراهیم گلستان: نادری از تنگسیر چوبک، یک چیز پرتی درست کرد
- سه عامل سقوط حکومتها در نگاه فردوسی
- به سوگیری استاندار بوشهر می توان نمره مثبت داد
- گور دختر دشتستان، آرامگاه اجداد و نیاکان شاهان هخامنشی
- گزارش تصویری افتتاح دانشکده هنر و معماری بوشهر با حضور وزیر راه و شهرسازی
- مو اهرم نمی شم، می شم بنه گز
- موضوع انشا: جوانی
- مژده مواجي، بوشهري مقيم آلمان در مصاحبه با نسيم جنوب:
- عشق ننه معصومه، بوشهر هست
- اروینگ گافمن و نظریه نمایشی
- ساروج کوبان در بوشهر
- معماری بومی بافت تاریخی بندر بوشهر
- اعتماد به نفس چیست؟