طراحی سایت
جستجو:

بشير علوي: گريز از جنگ و پيشآمدهاي آن، راه نجات زن، مشکلات و گرفتاريهاي زنان بهويژه در برابر مردان، و ذهن قوي و جستجوگر زنان از جمله مؤلفههايي هستند که در داستانهاي کوتاه اين مجموعه يافت ميشوند. نوع پردازش به متن و زبان، و شيوه برخورد با شخصيتها و نحوة بيان مشکلات و بروز دادنِ آنها نوعي نگاه زنانه را به متن نشان ميدهد؛ نگاهي که از ديد يک نويسندة زن نميتواند پنهان بماند...

ارسال شده 3 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

برادر جمپولوي (دوقلو) من (ابراهيم هوشيار) / علاقه و دلبستگي‌اش به بوشهر را حفظ کرده بود (دکتر رسول هاشمي) / براي پرويز هوشيار عزيز ( دکتر رضا معتمد) / اسمي مترادف با فرهيختگيِ يک انسان و خادمِ امور فرهنگي، ادبي و هنري (حسين طالبي) / صحنه گردان جلسات بوشهري‌هاي مقيم مرکز (ابراهيم ميگلي‌نژاد) / و خزاني ديگر در بوستان علم و هنر و انديشه بوشهر (خورشيد فقيه) / پرویز هم پرید (عبدالمجید زنگویی)/ ماجراي آن دوربين هشت ميلي متري (هاشم هاشم‌زاده)، سال‌هاي سخت و سخت‌تر (فريده كاردانى)...

ارسال شده 3 ماه پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

دستور برچيدن هفته نامه نسيم جنوب در ميان انبوه مشکلات مردمي

اسکندر احمدنيا

1. چند سال است که ذهنمان را تأمين اجتماعي، مشوش کرده است و معتاد تلويزيون شدهايم و خبرهاي مجلس و پرداخت مبلغي که همسانسازي حقوق سي سالهامان، جناب قاليباف رياست مجلس را بر عهده دارد و با صدايي غرا وعده ي پرداخت ميدهند.

نمايندگان خودمان که چهار سالشان تمام ميشود، ماييم که سرکاريم، اين سرکاري فقط هر از گاهي خانوادههايمان هم در انتظاري چندساله از تلويزيون و شبکههاي خبري بريدهاند، کي پرداخت ميشود را بايد در اين دنياي فاني بايگاني کنيم و قيدش را بزنيم. بيشتر از همه رياست جمهور به عنوان عملکردي انجام شده به سمع سراسر مردم ميرساند و ديگر هيچ !

2. دولت محترم و مجلس و مقامات کشوري نظرشان اين است که  فرزندآوري در کشور ما مورد توجه مردم نيست، حرف درستي است و نسل جديد ارادهاي در اين زمينه نشان نميدهد، از طرف دولت هم ضمن توصيه، وعدههايي ميدهد، اين وعدهها هم براي تشويق به انجام چنين حرکتي، پاسخي نداشته است، حرف هست ولي عمل نه، بايد بپذيريم که نسل جوان ما کم جمعيت شده است، دولت ازيک سو وعده ميدهد وسوي ديگر به روي زوج هاي جوان، درب پرداخت وام را بسته است.

3. گراني در بازار بيناظر شهر ما و بايد گفت استان ما مشکلي شده است. گران کردن اجناس، چه ميوه و سبزي و... و چه اقلام ديگر بيداد ميکند، هرکسي هم اعتراضي کند، پاسخش اين  است «مگر نميدانيد ما تحريميم!» البته  بايد گفت: تاکي؟

باهمهي اين دردها و انتظارها تأميناجتماعي شهرمان، دستور برچيدن هفته نامه نسيم جنوب را صادر ميکند، اين مديران چه فکر ميکنند که داس بدست وارد ميدان شدهاند؟ يک جمله ميگويم «بتاز تا بتازانيم».

ارسال شده 5 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

 

ضعف متوليان فرهنگي 

نسیم جنوب - هلنا سعادتمند 

کتاب؛ دوست خاموش و گويايي که ميتواند انسان را به قلههاي معرفت برساند.

متاسفانه سرانه مطالعه در کشور ما رشد قابل توجهي نداشته و اين را از ضعف متوليان فرهنگي ميدانم.

در اين آشفته بازار گراني که مردم را از پاي در آورده، هزينه تهيه کتاب نيز درديست بر ساير دردها که باعث دورشدن نسل جوان از کتاب شده است.

متوليان فرهنگ جامعه بايد راهکارهاي ترغيب مردم به خصوص نسل جوان را  به سوي مطالعه، بررسي کنند و چارهاي بينديشند  تا همه اقشار بتوانند کتب مورد علاقه خود را تهيه کنند.

 وجود فضاي مجازي نيز يکي از دلايلي است که نسل جوان کمتر کتاب بدست بگيرد. همه اين مشکلات با فرهنگسازي و درايت قابل حل ميباشند.

 

(هفته نامه نسیم جنوب سال بیست و ششم، شماره 1062)

 

ارسال شده 6 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

محمد لطفي: در انبوه دردهاي پنهان و آشکار، و عبور ثانيه ها، در هجوم انبوه اندوهان روزمرگيها، آرام از کنار مواردي مي گذريم که هر کدام خود از اساسي ترين نيازهاي جامعه شهري است، در مييابي بين ما و حداقل  خواستههاي يک شهروند چقدر فاصله افتاده است، يادمان مي آورد چه آسان به نبودن ها عادت کرده ايم، چه آسان از کنار ابتداييترين نياز ها عبور مي کنيم.

ارسال شده 10 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

 مهمترين مشكلات تحريم هاست  زيرا باعث شده تا قيمت تجهيزات پزشكى به دهها برابر افزايش يابد و بعد از آن آموزش و سوء مديريتهاست كه در بعضى از رشته ها به خصوص بيهوشى در تمام نقاط محروم كشور كمبود داريم و تا دو سال ديگر بايد مجددا دستانمان را بسوى پزشكان هندى و بنگلادشى و يا پاكستانى دراز كنيم كه اين يكى از شاهكارهاى قاضى زاده هاشمى بوده كه اجحاف بزرگى به اين قشر از متخصصين مخلص كرد...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در گفتگو ، نظر (0)

هادي اخلاقي: اين سال نيست نيز چون سالهاي پيش تر مثل باد آمد و مثل باد گذشت. باد زشتي که چشمها را پر از خاک کرد و اشک آورد. اين سال که بگذرد و تمام شود قرن تمام مي شود. يک قرن، و اينک ماييم در آستانه سال نو، قرني نو با آرزوهاي مانده، کهنه در خاک کاشته و قد نيافراشته و اين آرزوها مانده است...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

من از كوچكترين دري كه امكانش وجود داشت، وارد سينما شدم؛ ساخت يك فيلم تلويزيوني در صداوسيماي مركز بوشهر. من حتي نگفتم دروازه‌اي بزرگ برايم بگشاييد. از يك در كوچك، حتي مي‌توانم بگويم از يك شكاف كوچك وارد شدم. آن روزها جشنواره فيلم فجر بخش ويدئويي هم داشت؛ اثر من تقدير شد و جايزه گرفت و همين امر، باعث شد تا مسير هموار شود...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

حسین شادکامی :"گوفه" تنها هیولای خزنده ای  بی جان، سیری ناپذیری است که جان هر جاندار را می گیرد و هر موجودات آبزی که سر راهش قرار گیرد به کام مرگ می کشاند. او دارای بزرگترین آروارها است که در ردیف زیرین آن سلسله های فولادی2 برای خرد کردن   هرگونه  موجود بستر زی گیاهی و جانوری و ...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

دکترسیروس عباسی : من یک پزشک هستم، دو نیمه ام؛ دو نیمه شده ام! نیمه ای پنهان و نیمه ای آشکار. آن سوتر، در نیمه پنهان خود، رازدار پیوندی ناگسستنی با پرودگار جهانیان. این سو اما با آشکار خویش در پی رمزگشایی از دردها و بیماریها و ارزیابی ها و درمان‌ها ... نیمه پنهان مرا نه کسی میبیند و نه درک میکند. 

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

عبدالرزاق ریشهری زاده : تو را چه بنامم؟ داریوش، برادر، همکار، همراه، همسفر، رفیق، رئیس که تو همه بودی اما بگذار بار دیگر هم بگوئیم «کوکای گتو».  کی بی تو انجمن خرد را جمع می کند تا آوای شاهنامه خوانی طنین افکن گردد،کی افطاری رمضان را به پا می دارد و چگونه می توان پنداشت که در خانه ات بسته باشد و شب نشینان دلسوز شهر و آموزش پرورش به کجا تا نیمه شبان از دردها و کمبود ها به گفتمان نشینند...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

مسعود شکوهی: داریوش پوربهی را سالیانی طولانی است که می‌شناسم. از نظر سن و سال بزرگ و معلم من بود و من تا امروز احساس شاگرد بودن را نسبت به او داشته‌ام، هر چند این افتخار هیچگاه نصیبم نشده بود که به‌طور رسمی پای درس او بنشینم. البته آشنایی و دوستی من با زنده‌یاد پوربهی به خصوص از وقتی که ما در شورای سوم بوشهر همکار شدیم، بیشتر و عمیق‌تر شد...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

طرح موسوم به "صیانت از کاربران فضای مجازی" را از دستور مجلس و کمیسیون فرهنگی آن خارج کنید و خرید واکسن کرونا و رسیدگی به مطالبات مردمان رنج‌دیده خوزستان را در دستور کار فوری بگذارید. حق بهرمندی آزادانه از رسانه‌های نوشتاری، شنیداری و دیداری خبری، تحلیلی و از جمله شبکه‌های اطلاع رسانی مجازی، اینترنت و... البته با پاسداشت حقوق دیگران، از حقوق بنیادین بشر در دنیای کنونی است...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در سیاسی ، نظر (0)

احمدرضا ونکی: دو هفته پیش پدر سه فرزند خردسال دیلمی و بعد از آن جوانی از دیار گناوه در راه ارتزاق خانواده جان به جان آفرین تسلیم کردند و فردا بی شک این همه آسیب و عذاب برای ارگان های رسمی تا خانواده های داغدار و من شهروند دغدغه مند پایانی نخواهد داشت مگر آن که با ریشه یابی مشکلات  اقتصادی موجود و البته با مشارکت همه جانبه سعی بر مرتفع نمودن آن ها نماییم...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در اقتصادی ، نظر (0)

نقش ناامیدی در بروز مشکلات اجتماعی

ارسال شده بيش از 6 سال پيش در گوشه و کنار 2 ، نظر (0)
محمدرضا تاجیک:

پاشنه آشیل اصلاح‌طلبی را اصلاح‌طلبان کاذب و دروغین می‌دانم

تنها الهه مرگ می‌تواند برخی را از صحنه قدرت و سیاست حذف کند تا مجالی برای نقش‌آفرینی جوانان فراهم شود

ارسال شده بيش از 7 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)
بازخوانی «درد بی‌خویشتنی» نجف دریابندری با تأكيد بر پیشگفتار
این کتاب عبوس
ارسال شده بيش از 7 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)
گفت‌وگو با پوران درخشنده، کارگردان «زیر سقف دودی»
هیس! زنان حرف نمی‌زنند
شرق - فرانک آرتا
ارسال شده بيش از 7 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

از سال 1322 که در سن 17 سالگی لباس معلمی/مدیری به تن می‌کند و 31 سال خدمت را از خارگ و بوشهر، بندر دیلم و بندرریگ و از آنجا به روستای بنه‌گز و سپس بندرکنگان و دست آخر اهرم، آرام و قرار ندارد. زمانی هم که در اهرم بازنشسته می‌شود، بیل برمی‌دارد و کشاورزی می‌کند. هرجا که مدرسه نیست، دست به کار...

ارسال شده بيش از 7 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

بارگاهی: گفته شده، اسناد را به بارگاهی ندهید، چون به مردم نشان می دهد /  ۲۴ میلیارد تا در بودجه دیده نشود، هزینه کرد آن غیر قانونی است / آماره : شما وقتی می پرسید کجاست یعنی دزدی شده / شهردار: ۲۴ میلیارد در مسیر قانونی هزینه شده است / رضایی: چند نفر از اعضا با اتهاماتی بی اساس و افتراهای سنگین مواجه شده اند /  در مجلس روضه از من پرسیدند ۲۴ میلیارد کجاست / قادریان: بارگاهی ده بار پرسید ۲۴ میلیارد تومان کجاست و هیچ کس پاسخ نداد...

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در اجتماعی ، نظر (4)

بابك شاكر : شريف درد داشت، دردهايي كه آن را بهانه عزلت و خلوت نكرد و هميشه از قابي بيرون مي آمد كه مهرباني درون آن ديده مي شد. روزگار بر او تلخ گذشته بود اما تلخي به كام خودش بود و لبخندش را به ديگران هديه مي داد ... شريفي كه در زبان و معنا شريف بود و شريف از ميان ما رفت ... 

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

مرگ محسن شریف، نویسنده و فعال فرهنگی استان بوشهر، باعث تاسف جامعه هنری و فرهنگی استان بوشهر شد. وی علاوه بر نویسندگی، حضور فعالی در عرصه فرهنگی استان بوشهر داشت و سالها ریاست انجمن اهل قلم را تا قبل از تعطیلی اجباری در سال 1386، بر عهده داشت...

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در ادب و هنر ، نظر (1)

تاخیر در برگزاری جلسه، با توجه به اینکه المان مورد نظر در حال ساخت می باشد. / پیشنهاد تغییر رویه کنونی تصویب طرح های شهری در شورا و بهره گیری از نظر کارشناسان شهری / اگر زمان لازم و اطلاع رسانی کافی در اختیار دیگران نیز قرار می گرفت امروز شاهد طرح بهتری بودیم /   المانِ ارائه شده  ملغمه ایست از تزیینات که به صورت آشفته ای گرد هم جمع آمده اند/  صحبت های کارشناسی در جهت تخریب نه سازندگی و با نگاه سیاست محورانه ...

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

محمد امیر مشهدی:  آتشی در مقدمه وصف گل سوري و زيباتر از شكل قديمِ جهان اشاره مي كند كه دنيا رنگ هـاي مختلـف دارد. مـا نبايد از «كنار جهـان» بگـذريم، بلكـه بايـد از «درون جهـان» بگـذريم و لازمـه ايـن كـار، «اين هماني» با جهان است و اينكه ما نقطه مقابل طبيعت نباشيم، بلكه با آن يگانـه شـويم و طبيعت هم با ما يگانه شود...

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

زهرا رضایی - عضو شورای شهر بوشهر : در بازدید های میدانی خود، در چند وقت اخیر، نکته ای بسیار دردناک توجه مرا باز به خود جلب کرد. به تعداد بالای کانال های فاضلاب برخوردم که با ورود به دریا و ایجاد آلودگی های شدید، جان انسان ها و حیات آب و آبزیان را به مخاطره انداخته که این وضعیت ضمن منظره و چشم اندازه بسیار نامطبوعی که در سواحل ...

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در اجتماعی ، نظر (3)

مرتضی رضائی :  با کمی دقت می بینیم تمام نوار ساحلی شهر را خیابان ها و بزرگ راه ها به اشغال خود در آورده اند. به عبارت دیگر در سواحل باقی مانده و تحت اختیار شهر، فضای مناسبی برای رشد اماکن تفریحی و توریستی در نظر گرفته نشده و تقریبا در کلیه خیابان سازی هایی که انجام شده، حریمی برای دریا و ساحل آن ...

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

 از استاندار محترم و مسوولین  استانی میخواهیم از وجب به وجب استان نگهبانی و پاسداری کنند و نگذارند این مردمی که با وحدت، اتحاد و با انس و الفت در کنار هم زندگی می کنند به وسیله یک مصوبه غیر کارشناسی و ناعادلانه از هم پاشیده شوند...

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

الناز بلوری فرد : دیگر ديپلم‌های افتخار و لوح‌هاي تقدير دل او و اعضاي گروهش را نمي‌برد که دل بی تاب بوشهر است و همه به عشق امواج دریایش، سکوت را چه زیبا با ریتم هایشان می شکنند. محسن شریفیان، با نوای نی آسمانی اش در دنیای هنر این سرزمین، بهشتی ساخته از صدا که دل می خواهد برای به خاطر سپردنش!...

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در ادب و هنر ، نظر (1)

مسئول انجمن بيماران تالاسمي استان بوشهر نيز گفت: بيماران تالاسمي نياز به خون دارند و بدليل اينكه خون مي گيرند بايد آهن را به وسيله دارو دفع كنند. ابوالقاسم محمدي باغملايي افزود: ديسفرال به همراه خون سالم نياز بچه هاي تالاسمي است كه قبلا اين دارو از خارج تامين شد ولي با تغيير دولتها مرتب واردات اين دارو ...

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

بررسی انتقادی رویکرد فعالان جنبش دانشجویی

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

هیچ موهبتی بهتر از آزادی نیست. بکوشیم تا خود را از هر قید و بند غیر انسانی آزاد سازیم و این موهبت را برای همه بخواهیم نه تنها برای خود. یکدیگر را دوست داشته باشیم، به تمام انسان‌ها عشق بورزیم. فرصت‌سوزی نکنیم. فرصت‌مان بسیار اندک است، تا به خود بجنبیم پیر و ناتوان شده‌ایم و دریغاگوی جوانی و فرصت‌های از کف رفته. «غزال آرزوها را، دریغا / نمی‌گیرد کمندم، وای بر من»!...

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در بوشهر نامه ، نظر (2)
نكاتي در مورد علمي نبودن و ايدئولوژيك بودن شريعتي
ارسال شده بيش از 9 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

در انتخابات 88 همه آسیب دیدیم 70 میلیون ایرانی آسیب دید و حتی فرزندان و نوه های ما هم از آن آسیب می بینند و اینجاست که دولت روحانی، وزارت کشور و نهاد نظارتی هم رسانه و احزاب سیاسی (اصولگرا، اصلاح طلب و اعتدال گرا) موظفند در این مورد فکر کنند که...

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در سیاسی ، نظر (0)
يادداشت هاي سفر به شهرهاي مقدس مكه و مدينه
ارسال شده بيش از 9 سال پيش در دیدگاه ، نظر (1)
یادگار امام:
ورودم به سیاست وابسته به شرایط است
مرجان توحیدی

شرق: می‌گوید: «دل‌ودماغی برای مصاحبه ندارم.» اسفندماه برای «سیدحسن خمینی» با خبر مرگ عزیزانش عجین شده؛ یک‌روز پدر، یک‌روزمادربزرگش، همسر امام و حالا درگذشت دایی‌اش صادق طباطبایی. خبر مرگ صادق‌خان که می‌آید، زمان هماهنگ‌شده برای گفت‌وگو جای خود را به مراسم تشییع پیکر دایی‌صادق می‌دهد و حالا باید در دقیقه٩٠ سالنامه «شرق»، راهی قم شوم تا دیدار با یادگار امام میسر شود. گفت‌وگو از اسفند و حادثه فوت پدر آغاز می‌شود و مرور خاطرات پسر. می‌گوید که همزمانی سخنرانی انتقادی و معروف سیداحمد با حادثه ازدست‌دادنش باعث شد تا تحلیل‌های متفاوتی بر این ماجرا برود.  به ماجرای حمله به سخنرانی سیدحسن در حرم امام که می‌رسیم، درباره توضیح نوع واکنش خود با آن حوادث به این نکته بسنده می‌کند که نه آن‌روز و نه حالا در حوادثی اینچنین نمی‌خواهد که بی‌اخلاقی در جامعه رواج یابد. درباره ورودش به سیاست توضیح مقدماتی می‌دهد و با گفتن اینکه در لحظه تصمیم می‌گیرد، می‌گوید: «بسته به اینکه شرایط چه تغییری می‌کند و چه چیزی پیش می‌آید، تصمیم می‌گیرم.» حسن خمینی کمتر عادت به مصاحبه دارد و مجموع گفت‌وگوهای او از دهه٨٠ به این‌سو، شاید به تعداد انگشتان دودست نرسد، آن‌هم درباره موضوعات تخصصی مثل فقه یا دیدگاه‌ها و اندیشه‌های امام. همین موضوع کار را برای من سخت‌تر کرده بود. اینکه باب گفت‌وگو را چگونه باید باز کنم تا از آن کلیشه‌ها فرار کرده باشم. آزادراه تهران- قم را در حالی به‌سرعت پشت‌سر می‌گذاشتم که مسیر سوالات در ذهنم را مدام تغییر می‌دادم.  ١٥کیلومتر مانده به قم، هنوز بنرهای خوشامدگویی به حسن روحانی در جاده خودنمایی می‌کرد. از عوارضی که عبور کردیم، پرسان‌پرسان به خیابان‌های پشت حرم راهنمایی شدم که عبور، تنها برای تاکسی‌ها مجاز است؛ چیزی شبیه به خط‌ویژه. از کوچه‌پس‌کوچه‌های تودرتو که گذشتیم، از رهگذری آدرس را پرسیدم. دو ساختمان روبه‌روی هم را نشان داد که یکی دفتر بود و دیگری منزل. این همان منزل مرحوم سیداحمد خمینی بود که کمی آن‌سو‌تر از آن هم دفتر آیت‌الله نوری‌همدانی، از مراجع تقلید واقع شده بود. به‌سوی منزل و سالنی راهنمایی شدم که تمام دیوارهایش با قفسه‌های قدیمی فلزی پرازکتاب پوشانده شده بود. گاهی روی قفسه‌ای تصویری از امام‌خمینی و سیداحمد در کنار هم دیده می‌شد و پایین یکی از آنها هم تصویر فرزند بزرگ سیدحسن- که به یاد پدر او را احمد نام گذاشته است-وجود داشت.  تا چشم کار می‌کرد، کتاب بود که وسوسه و شوق‌ خواندن به دل می‌انداخت. در کنار مبلمان ساده، مثل همه روحانیون، یک چوب‌رخت بود با چند عبای قهوه‌ای، سورمه‌ای و عمامه مشکی‌رنگی که در راس آن قرار داشت. در آن سالن بزرگ، میزهایی هم به‌تناوب وجود داشت که تمام آنها با کتاب پر شده بود. یک میز مخصوص فلسفه، یک میز مخصوص اصول و...، یک اتاق دیگر هم در گوشه دیگر سالن وجود داشت که آن هم به همین سبک‌وسیاق چیده شده بود. البته تا جایی که در آن زمان کوتاه فرصت دیدن وجود داشت، یک صندلی سبز بود و اطراف آن مثل دانشجویی که امتحان داشته باشد، پر بود از کتاب‌های باز و نیمه‌باز. سیدحسن خمینی پای هرکدام از این میزها مطالعه می‌کند و می‌نویسد و کتاب «فرهنگ جامع فرق اسلامی» خود را هم ظاهرا در همان اتاق کوچک به رشته تحریر درآورده است. وسایل پذیرایی روی میز، حلوا بود و خرما. حسن خمینی با سلام بلندبالایی وارد سالن شد، عبایی را از روی چوب رخت به دوش انداخت و در مقابل من نشست. شلوغی دیدوبازدیدهای ناشی از فوت دایی‌ صادق باعث شد که گفت‌وگو خیلی سریع‌تر از آنچه که فکرش را می‌کردم به پایان برسد.   برای انجام مراحل فنی گفت‌وگو به دفتر، یعنی ساختمان مقابل منزل سیداحمدآقا راهنمایی شدم. رییس دفتر او، آقای احسانی تمام مدت را مشغول برنامه‌ریزی برای مراسم ختمی بود که قرار بود فردای آن‌روز در قم برای یادبود مرحوم صادق طباطبایی برگزار شود. کارت‌های دعوت برای بیوت مراجع در حال ارسال بود؛ یکی برسد به دفتر آقای صافی، یکی برسد به دفتر آقای وحیدخراسانی و... . شلوغی اسفند و شلوغی تدارک مجلس فاتحه در این ساختمان‌ها، به حال‌وهوای عید این خانه انگار غبار غم پاشیده بود. 

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)
صفحات: 1 | 2

آخرین اخبار

پربیننده ترین