طراحی سایت
جستجو:

دکتر کيوان آقاياني: پس از چهل کيلومتر گذر از شهر عسلويه، به ساحل شگفت انگيزي مي رسيم بنام «بنود» که در وصف آن همين بس که تا به امروز فيلمها و لوکيشنهاي بسياري از جمله فيلم محمد رسوال الله(ص) در آن ضبط شده است. موجهاي سفيد، صخرهاي افسانهاي ملقب به صخرهاي مريخي، آب دريا سپيد، سبز و آبي، کوهاي همچون ستوني پايدار، خليج نايبند با غروب و سمفوني رنگهايش، رقص موجها در صخرهاي مريخي هاله و بنود، جنگل حرا و...

ارسال شده 10 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

 جميل رزمي: گاهي وقت ها لازم است که آدم براي دل خودش دست به قلم شود و امروز اين فرصت براي من فراهم شد تا خودم را به ميهماني تاريخ ورزش شهرعمارت ها، بوشهر دعوت کنم. مدتي است که کتابي نخوانده ام به همين دليل در دنياي مجازي به  دنبال مطلب قابلي براي خواندن مي گشتم که خيلي اتفاقي چشمم به مطلبي درکانال «دلنوشته هاي يک ورزشي نويس افتاد» موضوع خيلي برايم جالب و قابل اعتنا آمد وآن را بهانه اي کردم براي آن چه که به دنبالش ميگشتم...

ارسال شده 10 ماه پيش در ورزش ، نظر (0)

شاهرخ تنگسيري: روزي که دست سرنوشت گسلِ ناکو پاکستاني گرفت و  بندر به بندر کشوندش تا  تابُکِ  اسکلة جبري کرد  جمو مينووي  هم مث همه ي جاشوا لنگوته ش دور قِدش بيد و پيچانه ش تو دسش تو خور دي سيفو از جهاز پياده شد و پاش نهاد رو خشکي تا يه کارکتر ديگه به قصه و آدماي بندر اضافه بشه، يه راست رفت پاسگاه و خوش به استوار بکتاش معرفي کرد و فهميد که حدش تا برج مقومن...

ارسال شده 10 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

دردسرهاي استاديوم رفتن در بوشهر

ارسال شده 10 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

ضرورت مذاکره ي مستقيم با امريکا

نسیم جنوب، دکتر امان اله شجاعي

ظاهرا اصولگرايان حاضر در دولت و مجلس، آمادگي آن را پيدا کرده اند که از مذاکره مستقيم با آمريکا، و يا از باز شدن سفارت خانهاش سخن بگويند. نمي دانم چه چيزي عوض شده که "سند خيانت"، يعني همان برجام، امکان اجرايي پيدا کرده، و يا چگونه بازشدن جاسوس خانه استکبار جهاني ممکن شده؟ ولي همين که واقعيتهاي بينالمللي باعث شده از رفتارهاي عقلاني سخن بگويند، خود گام بلندي است. گرچه موتور تحرکت عقلي حضرات به اصطلاح گازوئيلي است، و بسيار هم دير راه مي افتد، ولي باز هم تا اين جاي کار، نشانه ي اميدواري است. تاسف آن جاست که پس از 44 سال، هنوز هم مي گويند که اگر آمريکا "رفتارش عوض" شد... . هنوز عجيب است که نمي دانند رفتارشان برخواسته از منافع ملي شان است و تا زماني که تغيير رفتار برمبناي رسيدن به "منافع ملي بالاتري" نباشد، تغيير آن رفتارها ممکن نيست و ابدا منافع ملي را با هيچ چيز عوض نمي کنند. زيرا هيچ يک از مسوولين آن ها، نه توان اين کار را دارند و نه مجوزش را. در نتيجه، انتظار براي تغيير رفتار ريشه اي، وقت تلف کردن است.

(هفته نامه نسیم جنوب – سال بیست و ششم، شماره 1046)

ارسال شده 10 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

 سالار شهنواز - فرزند جاودان ياد همايون شهنواز: حدود ظهر به بوشهر رسيدم و مستقيم به ميدان ريسعلي دلواري رفتم. حال و هواي شهر برايم جالب و ديدني بود. ظهر روز جمعه در خرداد ماه هوا به شدت گرم ولي درخشش آفتاب، آسمان نيلي رنگ، امواج دريا، زيبايي ساحل بوشهر بسيار مسحورکننده بود. آنچنان که متوجه گذشت زمان نشدم. پياده در حاشيه ساحل مي گشتم و ميرفتم و از اين منظره بي بديل عکس مي گرفتم...بر سر مزار مرحوم پدرم فاتحه خوانده و با يادي از دلاوريهاي «دليران تنگستان»  به موزه رئيسعلي دلواري سري زديم...

ارسال شده 10 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

استعداد يا تلاش

ارسال شده 10 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

 دکتر عبدالرحيم  مهرور: بوشهر شبه جزيرهاي در جنوبيترين خاک ايران زمين همسايه بحرين، قطر و عربستان همراه با گرمي و شرجيهاي خليج فارس با آبهاي نيلگوني که روزي خروشان و روزي ديگر آرام، خروشان از اينکه هستيم در کنارش و آرام بخاطر فرهنگ غنياش. بوشهر شهر آواها و نواها که سرآمدش جهانبخش کُرديزاده (بخشو) با صدايي دلنشين و جاودانه اي که همگان مات و مبهوت اين صوتند...

ارسال شده 10 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

غلامرضا شريفي خواه : در اواخر دهه چهل شمسي شرکتي به نام «هديش» در بوشهر بود که مسئوليت ساخت پايگاه  نيروي دريايي را داشت. در فصل تابستان گرم و شرجي طاقت فرسا، من و رفيق شفيقم (هاشم)، مدام با هم بوده و دوستاني که دست بر دوش هم و حتي پول جيبمان يکي بود و در رفاقتي نسبت به هم پيش دستي مي کرديم. در آن زمان اغلب دانش آموزان در تعطيلات مدارس در تابستان از کوچک تا بزرگ...

ارسال شده 10 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

محمد لطفي: در انبوه دردهاي پنهان و آشکار، و عبور ثانيه ها، در هجوم انبوه اندوهان روزمرگيها، آرام از کنار مواردي مي گذريم که هر کدام خود از اساسي ترين نيازهاي جامعه شهري است، در مييابي بين ما و حداقل  خواستههاي يک شهروند چقدر فاصله افتاده است، يادمان مي آورد چه آسان به نبودن ها عادت کرده ايم، چه آسان از کنار ابتداييترين نياز ها عبور مي کنيم.

ارسال شده 10 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

غصه از دست دادن تيم بوشهري قهرمان کشور

ارسال شده 10 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

حسين ماهيني پس از سالها افتخارآفريني در ميادين فوتبال، کفشهاي خود را آويزان کرد تا فصل جديدي را در زندگي ورزشي خود در کسوت مربيگري، شروع نمايد. آن چه در اذهان عمومي از زندگي فوتبالي حسين ماهيني، نقش بسته، بازيکن سخت کوش، با اخلاق، جوانمرد و متعصبي است که با اينکه در سطح اول فوتبال کشور بازي کرد، دهها افتخار را کسب کرد، ولي با اين وجود عشق و وفاداري خود را به مردم از دست نداد و...

ارسال شده 10 ماه پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

دکتر سجاد بهزادي: برنامه توسعه اي که ما را بين المللي نکند مبناي پايداري نخواهد داشت. به قول دکتر سريع القلم "اصول توسعهيافتگي جهاني و جهانشمولاند." برنامه توسعه اي که نتواند طبقه متوسط جامعه را نجات دهد، هرگز سالهاي روشني را به ما نشان نخواهد داد. توسعه يعني اينکه طبقه متوسط جامعه ميدان دار حوزه عمومي باشد و دغدغه نيازهاي معيشتي نداشته باشد...

ارسال شده 10 ماه پيش در سیاسی ، نظر (0)

احمد عبداللهي: بعد از چند سال تدريس اداره شهرستان بوشهر او را براي مديريت دبيرستان نواب صفوي و بعد از سه سال به مديريت دبيرستان ماندگار سعادت بوشهر منصوب کرد. ايشان بعد از مديريت در دبيرستان سعادت در دبيرستانهاي طالقاني، فاطمه زهرا، شهيد مطهري و شهيد بابايي پايگاه هوايي هم تدريس نمودند و از سال 1365 به جهت اعتمادي که به ايشان بود 17 بار به طور متناوب مسئول سالن مرکزي حوزه تصحيح اوراق امتحاني دبيرستان تعيين گرديد..

ارسال شده 12 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

در اين شماره نسيم جنوب با توجه به نقش و جايگاه شادروان رضا ماهيني که از نسل دوران طلائي فوتبال بوشهر بود،  به طور ويژه  و از زواياي مختلف، پذيراي مطالب و سوگنامه دوستان و همبازيها و ورزشنويسان بويم، تا اداي احترامي کرده باشيم به ورزشکاراني که با وجود محروميت وکمبودها، خاطرات زيبا و به ياد ماندني را براي مردم بوشهر رقم زدند...

ارسال شده 12 ماه پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

عليرضا مشايخ: مدرنيته در همه عرصه ها در فلورانس متولد گرديده است!؟ اغراق آميز است؟! شهري که جيوواني ويلاني( 1276-1348) مورخ، روزنگار وقايع و مرد سياست فلورانسي، جمعيت آن  را ( در سال 1338) ميلادي نود هزار نفر مي داند. اقتصاد شکوفا، مديريت شهري و آزادي شهروندان رونق اين شهر را که در سده دوازدهم استقلال يافته، فراهم نموده بود. «آزادي» مهمترين عامل پيشرفت در اين شهر قلمداد مي شد! 

ارسال شده حدود 1 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

علي رغم اين که زنان هنرمند سعي دارند به اندازه مردان نقشي محوري در غني سازي هنر داشته باشند اما کمتر ديده شده‌اند. و به طرز عجيبي، وقتي صحبت از نحوه پوشش رسانه‌هاي اصلي دنياي هنر به ميان مي‌آيد، مشارکت‌هاي آنها هميشه نقش اصلي را ايفا مي‌کند. اکنون زنان هنرمند با خلاقيت و هنر خود، آثاري معنادار و بديع، خلق مي کنند. زنان يا هر هنرمند ديگري با استمرار و کار مداوم، در سطح بين المللي ديده مي‌شود...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

دکتر زهره عالي نسب:  چه بسا زنان شجاعي كه الان به نيكي از آن ها ياد مي شوند در زمان خود به عنوان زني هنجار شكن و ناسازگار شمرده شده و او را سزاوار مرگ مي دانستند، اين قوانين و هنجارهاي مرد ساخته بيش از بيش زن را به بردگي كشاند. مدرنيته را مي توان آغاز رهايي زن از قيمويت و تسلط مرد دانست، مهمترين ثمره عصرمدرن رفع محدوديتها و رسيدن به حقوقي برابر با مردان بود..

ارسال شده حدود 1 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

جعفر درايي: سال1358 اوايل زمستان بود و مدرسه باتک کلاس اول راهنمايي با23 دانش آموز در اين سال آغاز بکار نموده بودم. دانش آموزان از سه روستاي نخل تقي عسلويه و  بيدخون بودند که در سالهاي بعد از زباز و دهنو و اخند و کلات هم به اين مدرسه اضافه شدند ... اين سال مدرسه، با دو دبير اداره مي شد، من و غلامرضا اسدي که از بندر طاهري بوديم...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در بوشهر نامه ، نظر (1)

دکتر سعيد معدني: در اموراجتماعي حلاليت طلبيدن موضوعيت ندارد. بدون شايستگي پستهاي مهم را اشغال کردن، اشتباهات مهلک داشتن، دروغ بستنها، خيانتهايي که اين همه فقر و بيکاري و بحران و نااميدي و خودکشي و ديگر آسيبهاي اجتماعي را در جامعه به بار آورده با يک حلاليت طلبي خودخواهانه حل نميشود. اصلا حلاليت طلبيدن از چه کسي و از چه چيزي؟..

ارسال شده حدود 1 سال پيش در سیاسی ، نظر (0)

مکيه گرمسيري: چند وقت بعد يک روز بطور اتفاقي و به منظور ثبت نام در دوره رانندگي به بوشهر آمدم. در خيابان ششم بهمن (انقلاب) چشمم به تابلوي دفتر برنامه و بودجه افتاد. اولين بار بود که دفتر استان را مي ديدم، وارد شدم. نامه ابلاغ حکم را که در کيفم بود به آقاي دمکي دادم و ايشان نيز به آقاي شيرواني دادند ايشان نيز با خوشرويي نامه را به نجف غلاميان دادند و به من گفتند يک کپي نيز بگير تا به آقاي خمسي بدهند...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

 به نظر من شعر غايت چيزهاست، وقتي که برزيل خيلي خوب فوتبال بازي مي کند مي گويند اين ديگر فوتبال نبود و شعر بود يا اگر قليه ماهي خيلي خوب در بيايد از غذا بودن فراتر مي رود و تنه مي زند به شعر بودن... با اين اوصاف طبعا دلم مي خواهد شاعر باشم، بهترين فيلمسازان هم در نهايت شاعر بوده اند... خود فلافل مطرح ترين غذاي خاورميانه است و احتمالا تنها الماني از خاورميانه که در هر کوي و برزن نشانه اي از آن مي بينيد. فلافلي ها ناظران دائمي حوادث شعري خاورميانه اند...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

محمد لطفي: هنرمندي عاشق که روياهايش با ابرها و بادهاي موافق بر دل شراعي به قدمت تتاتر، و نام ازلي هنر نشست تا همچنان در دريا و با دريا بماند. شوريدگي منصور را حتي بادهاي شمال و قوس مي دانند وقتي اين اواخر خودش را به زحمت به دريا مي رساند، تا به آرامش برسد، او شهنامه اي از واژگان و حماسه هاي جاودان اين آبراهه بين المللي بود...

عباس شاهپيري: شايد زيباترين و ساده ترين جمله اي که مي شود در مورد منصور بهرامي گفت اين است که منصور بهرامي خودش بود، يعني هيچ وقت توي زندگي و توي حرفه هنري نخواست جاي  کسي باشد و يا اداي کسي را در بياورد، به همين خاطر هم بيشتر دوست داشتني بود...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

غلامرضا شريفي خواه: در تاريخ هيجدهم دي ماه سنه1342 شمسي که چند روزي قبل از آن بارون دونه درشت (دهن مشکي) چنان باريده بود که همه جا از جمله آب انبارها و باغ ها و زمين ها پر از آب شد و بعد  از اتمام بارندگي، شبي سرد و يخبندان در همه جاي بوشهر و نواحي محلات جنوبي پديد آمد و مردم پس از برخاستن از خواب، ديدند که در ظروف آب مصرفي مانند حبانه و خمره و بشکه و ... پوشيده از لايه يخ بود و مورد حيرت و تعجب همگان گرديده و تمامي محصولات زراعي کشت شده بر اثر يخ زدگي نابوده شده بود...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

نجف آهوچهر هم آسماني شد (عبدالمجيد زنگوييکي رفتهاي زدل که تمنا کنم تو را (عبدالحسين کنينگنجينه اي از فرهنگ و ادب (علي دباشبه شاگردان خود آيين مهرورزي آموخت (حسين رنجبربدرود رفیق شفیق ما (خلیل موحدبه ياد دوست که چه با وفا بود (محمدرضا دباش) ، در رثاي استاد نجف آهوچهر؛ عزيز و با يادماندني (اسماعيل منصورنژادمعلم، روزنامه نگار و نويسندهاي با لبخند هميشگي (عالي بازدار)

 

ارسال شده حدود 1 سال پيش در بوشهر نامه ، نظر (1)

 دوست هم دانشگاهي ام مدام اين را تکرار مي کرد که ادبيات زندگي است. من تا همين چند ماه پيش فکر مي کردم اين فقط سخني انتزاعي است. اما حالا دريافته ام که راستي خود زندگي است. من با ادبيات از انزواي خودخواسته ام بيرون آمدم و با مردم به راه افتادم. حس کردم با شعر مي توانم حرف هاي ناگفته بخشي از مردم  را به تصوير بکشم...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

جميل رزمي بي شک براي فوتبال پرفرازونشيب  ايران طارمي بايد يک جورايي مثل يک اقيانوس عميق باشد، مادامي که او انديشه اي عميق و دريايي داشته باشد مي تواند در مستطيل سبز باگل زدن، پاس گل، خلق موقعيت هاي گلزني، بازي هاي زيبا هيجان و شادي را به  سکونشيان استاديوم دراگائو هديه کند و قطعا او اين توانايي را دارد که همچون اسطوره هاي اين باشگاه سال ها درخاطرات تماشاگران بي شمار فوتبال پرتغال محبوب باقي بماند...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در ورزش ، نظر (0)

ابراهيم مهدي زاده: يکي از مهم ترين سوال ما اين بود نظر هدايت در اشعار نيما چه بود؟ نظر نيما را در مورد کارهاي هدايت خوانده بوديم. نقد نيما در مورد " داش اکل " هدايت، هنوز هم خواندني و آموزنده است. همه چيز را مي خواستيم بدانيم. عدم حمايت دکترخانلري از نيما، پسر خاله اش را بي دليل مي دانستيم تا بعد فني و نظريه هاي ادبي و شکستن ارکان عروضي و حذف وزن و قافيه  همه گفتار استاد برايمان زيبا و جالب بود حتي حاشيه رفتن هايش....

ارسال شده حدود 1 سال پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

استاد باباچاهي مرد خوش قلبي بود که به درسش خيلي اهميت مي داد و کلاسش لااقل براي من که شيفته ادبيات بودم خيلي سرگرم کننده و درس آموز بود. يک شانس بزرگي که همزمان با شاگردي استاد جعفر حميدي در دبيرستان سعادت، درِ خانه من را زد آشنايي من با استاد نعمتي زاده بود. طوري که کم کم جزو معدود افرادي شدم که مي توانستند به خانه استاد رفت و آمد داشته باشند. کم تر کسي اين نعمت نصيبشان مي شد. چون استاد نعمتي زاده انسان گوشه گيري بود و با هر کسي نشست و برخاست نمي کرد و راحت نمي شد او را ديد و يا به خانه اش رفت...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

دکتر محمود دهقاني: عباس معروفي خالق سمفوني مردگان که نزديکان او را «باسي» صدا مي کردند؛ نويسنده، شاعر و روزنامه نگاري پر تلاش و ايران دوست بود. از خانواده اي تبارمند و با فرهنگ که از سنگسر به تهران آمده بودند و از ديرباز در ياري رساندن به تهي دستان آوازه داشتند. معروفي در کار نويسندگي و حتا سياسي اجتماعي تا آنجا که به مردم و کشورش مربوط مي شد، آرام نمي نشست و استراحت نمي شناخت...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

در سال 1355 نوجواني 14 ساله بودم که به عنوان سرپرست خانواده براي اشتغال به کار، به شهر بوشهر آمدم. آن موقع محل اقامتم خانه خواهرم واقع در خيابان باغ زهرا بود. مدتي در باشگاه همافران متل سيکس واقع در پايگاه هوايي مشغول به کار شدم. پس از يکسال قراردادم  تمام شد و براي اشتغال به اداره کار واقع در خيابان فرودگاه کوچه حاج نجف مراجعه کردم. به عنوان کارگر ساده به داروخانه ايران معرفي شدم، زير نظر دکتر ابوالفضلي آموزش هاي اوليه را ديدم و به مديريت داروخانه مسلط شدم. مدت 31 سال مديريت داروخانه ايران را برعهده داشتم.

ارسال شده حدود 1 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

ابراهيم مهدي زاده: سال هاي تحصيلي 48 - 49 شمسي  دبيرستان سعادت که تعطيل مي شد، مي زديم بيرون و مي آمديم کتابفروشي «مهرداد» خيابان شاهپور يا دفتر هواپيمائي سهامي يا نوشت افزار فروشي اميرکبير با مديريت جناب مهدي درزي که اين دو آخري مطبوعاتي هم بودند. کريم سينا، طاهر ايراني، باقي دشتي،  جمشيد افروز ...  کتابفروشي «مهرداد» پاتوق استاد باباچاهي بود و دوستان اهل ادبيات داستاني و شعر و عکاسي و سينما...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

حسين نوري فيروزي:  در يکي از زمستانها به چشم ديده بودم که چگونه عبدو با يک دست که چماق خيزراني با آن حمل مي کرد  توانسته بود سه لوک مست با پوزه اي کف آلود که باهم درگير شده بودند را پس از يک ساعت درگيري از هم جدا کند. آن شب عبدوي جت که به او کُل دست هم مي گفتند...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در تاریخ ، نظر (0)

ابراهيم بشکاني: اواسط مرداد ماه بود، گرما و شرجي در بوشهر بيداد مي کرد؛ ننم يه قَليه تند و تيزِ مَشتي با مُي هَداکي گِرَت دم زردي که مهدي برادر بزرگم با رُخ نون کنار دريا رو سنگ هاي تُل عاشقون  گرفته بود، پخت و آماده کرد. ظهر که شد تو يه لگني چند تا نون تکه کرد و اُوقليه روش ريخت و تليت خوشمزه اي درست کرد که همراه تُربيزه و پياز تا...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

اگر خودم را نمونه اي از جوانان آن روزها فرض کنم، بيشتر شايق به خواندن رمانهاي عاطفي عاشقانه و يا هيجاني پليسي بوده اند، مگر تک و توکي از بچه ها که متاثر از توصيه و تفکرات برخي از معلمانشان، جذب کتابهاي سياسي و اجتماعي و بيشتر در زمينه شعر و شاعري و هنري بوده اند...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در گفتگو ، نظر (0)
صفحات: 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31

آخرین اخبار

پربیننده ترین