طراحی سایت
جستجو:

يونس قيصي زاده : در بوشهر کوچهاي هست که يک زن خانهدار، بدون اينکه منتظر ديگران باشد، خودش براي زيبايي کوچه، آستين همت بالا زده، يک شهروند که دوست دارد وقتي ديگران از اين کوچه ميگذرند، لبخند بزنند. با ديدن گلها و گياهان کوچه احساس آرامش کنند و با نگاه کردن به نقاشيهاي ديواري، لذت ببرند...

ارسال شده 5 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

پتانسيل هاي صنعت گردشگري بوشهر

نسیم جنوب، دکتر عباس حاتمي

 

استان بوشهر با حدود 27000کيلومتر مربع مساحت، 000/1200 نفر جمعيت، 900 کيلومتر خط ساحلي، بنادر مهم، صنعت نفت و گاز، زمينها هاي جلگه اي و کوهستاني با 4 فصل قابل کشت محصولات کشاورزي، داراي 22 جزيره از جمله جزيره مرجاني مارو( مالديو ايران) يکي از استانهاي بالقوه ثروتمند و با پتانسيل بالاي صنعت گردشگري است و اگر به درستي مديريت شود ميتواند منبع مهم درآمد براي مردمان استان باشد.

صنعت گردشگري امروزه مقرون بصرفهترين صنعت براي کسب در آمد و اشتغال زايي است.

از جمله جاذبه هاي گردشگري بوشهر:

1-گنبد نمکي جاشک

2-گورستان صخره اي سيراف

3-عمارت دهدشتي بوشهر

4-سواحل زيباي بوشهر مناسب براي شبگردي و اجراي کنسرت با توجه به پتانسيل هنري در مردم بوشهر.

بوشهر در واقع پايتخت رقص و موسيقي سنتي ايران با جذابيت جهاني است. 

5-ساحل ماسه اي بندر ديلم، سواحل زيباي شهرستان دير، کنگان و...

هر کدام در صورت مديريت صحيح توان جذب ميليونها گردشگر را دارند.

دبي با مساحت 12000 کيلومتر مربع در سال بدليل مديريت درست فقط 15 ميليون گردشگر خارجي جذب ميکند.

براي رونق گردشگري بوسهر ايجاد مراکز زير ضروري است:

الف:پارک آبي استاندارد در حد پارک آبي دبي که هر 4 فصل قابل استفاده بوده و ميليونها گردشگر داخلي و خارجي جذب ميکند.

2-راه اندازي کشتي کروز به مقصد جزاير کشورهاي حوزه خليج فارس و سواحل هند و پاکستان و حتي سواحل درياي سرخ.

3-برگزاري کنسرت ها و جشنواره هاي  بزرگ بخصوص در فصل زمستان.

4-حذف ويزا از توريستهاي کشورهاي همسايه خليج فارس.

ارسال شده 5 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

خشونت عليه زنان

نسیم جنوب، معصومه احمدپور بوشهري

 

خشونت عليه زنان در برخي کشور ها شامل اشکال مختلفي از «خشونت مبتني بر جنسيت» است و ممکن است شامل آزار عاطفي، فيزيکي، جنسي يا ذهني باشد که معمولاً توسط يک مرد عليه يک زن انجام ميشود. اشکال رايج خشونت عليه زنان در ايران شامل اعمالي مانند آزار خانگي، تجاوز جنسي و قتل است. براي اينکه خشونت عليه زنان تلقي شود، اين عمل بايد صرفاً به دليل زن بودن قرباني انجام شود. بهطور معمول اين اعمال توسط مردان در نتيجه نابرابريهاي جنسيتي طولاني مدت موجود در کشور انجام ميشود.

رفتار يا حتي تهديد به رفتار خشونتآميز مبتني بر جنسيت که منجر به آسيب و رنج فيزيکي، جنسي و رواني در زنان شود، خشونت عليه زنان تعريف ميشود. طبق اين تعريف اعمال اجبار و ايجاد محروميت خودسرانه از آزادي براي زنان، چه در عرصه عمومي اتفاق بيفتد،  چه در عرصه خصوصي، جزو تعريف خشونت عليه زنان قرار ميگيرد. اين مفهوم اولين بار توسط يوهان گالتونگ در سال 1969 مطرح شد.

خشونت عليه زنان پديدهاي است که در آن زن به خاطر جنسيت خود و به علت صرفاً زن بودن مورد اعمال زور و تضييع حق از سوي جنس مخالف قرار ميگيرد. بهطور کلي هر نوع عمل يا رفتاري که به آسيب جسمي، جنسي و رواني يا محروميت و عذاب زن منجر شود خشونت عليه زنان گفته ميشود. تهديد به چنين اعمال و رفتاري، محروميت از آزادي به اجبار يا به اختيار، اعم از زندگي شخصي و يا جمعي نيز جزء خشونت عليه زنان مي باشد.

خشونت خانگي اغلب به معني تعرض مرد به همسر (شريک عاطفي مونث) است. خشونت خانگي عليه زنان را ميتوان به عنوان هرنوع اقدام يا قصور وابسته به جنسيت تعريف کرد که منجر به مرگ، آسيب جسمي، جنسي يا رواني و آسيب معنوي به زنان مي شود؛ که توسط افرادي با پيوندهاي خانوادگي يا حتي بدون اين پيوندها که از طريق پيوندهاي خويشاوندي يا کلامي با هم در ارتباط هستند از جمله روابط پراکنده ايجاد مي شود.

خشونت پليس با زنان به بهانههاي مختلف و ضرب و شتم آنان از مظاهر خشونت عليه زنان در بعضي کشورها ميباشد.

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1063)

ارسال شده 5 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

ورزش بوکس يه ورزش خاصي است، ورزشي است که شما بايد درکش کنيد، اين ورزش ورزشي است که به نظر بنده تمامي رشتههاي درسي و ورزشي، هنري، درونش يک کارايي دارند. بوکس از بيرون رينگ دعوا به نظر ميآيد ولي داخل رينگ که هستي دنيا عوض ميشود، ميشود همين زندگي که الان داريم داخلش نفس ميکشيم...

ارسال شده 5 ماه پيش در ورزش ، نظر (0)

مهمترين تحولات تاريخ معاصر ايران عبارت بودند از رويارويي با غرب و ازدست رفتن موقعيت تاريخي و جغرافيايي ايران به علت عقبماندگيهاي تاريخي که به طور مثال باعث دستاندازي روسيه و عثماني و انگليس به خاک ايران شد. انقلاب مشروطه يک تحول بنيادين ديگر بود که هنوز ابعاد واقعي اين تحول براي مردم تببين نشده است...

ارسال شده 6 ماه پيش در دیدگاه ، نظر (0)

گاليا توانگر: يکي از اين کارهاي کوچک که ميتوانيد هر روز تکرارش کنيد و نتيجه شگرف آن را ببينيد، 15 دقيقه مطالعه روزانه است. اگر روزي 15 دقيقه مطالعه و سلولهاي خاکستري خويش را درگير کنيد به پيشرفتهاي عظيم يادگيري دست خواهيد يافت. زيبايي روش يا قانون 15 دقيقه در اين است که آن قدر کوتاه است که هيچ وقت به بهانه اينکه وقت نداريد، آن را به تاخير نمياندازيد...

ارسال شده 6 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

سيد قاسم ياحسيني:  با گذشت سن و نشستن برف پيري بر سرم، يک راز بزرگ را کشف کردهام که مايلم با شما خوانندگان در ميان بگذارم. راز ساده و پيش پا افتادهاي هم هست! در يک کلمه به شما عرض کنم که کتابِ خوبِ مطلق وجود ندارد! دقت بفرمائيد عرض نکردم «کتاب خوب» وجود ندارد، بلکه گفتم کتابِ خوبِ مطلق وجود ندارد...

ارسال شده 6 ماه پيش در دیدگاه ، نظر (0)

قرار گرفتن در مسير درست

نسیم جنوب - اکبر نهاري:  در زندگي انسان، مطالعه و خواندن کتاب ، يک فعاليت ضروري و تاثيرگذار است که متاسفانه با گسترش ابزار الکترونيکي که جايگزين مطاله گرديده، به آن آسيب اساسي رسيده است.    مطالعه کتاب درهايي را پيش چشمان ما ميگشايد و ما را در مسيري درست قرار ميدهد، اينکه ما در زندگي چه مسيري را ميپيماييم و در کجاي راه هستيم مهم نيست، مهم اين است که مطالعه کتاب با تاباندن نور آگاهي، مسير ما را روشن ميسازد،کتاب بهترين دوست اوقات تنهايي ماست.

در اينجا فهرستوار بعضي از فوايد مطاله را برميشمارم : 1-تقويت حافظه  2- افزايش آگاهي 3- تقويت رابطه  اجتماعي 4-افزايش ذخيره واژگان 5- بهبود بخشيدن به مهارت ارتباطي  6- افزايش قدرت تخيل 7- تقويت مهارت نوشتن 8- افزايش اعتماد به نفس 9 - جلوگيري از ابتلا به آلزايمر  و...

(هفته نامه نسیم جنوب سال بیست و ششم، شماره 1062)

ارسال شده 6 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

احمد موسويزاده: : براي راه اندازي اين کتابخانه شوق زيادي داشتيم و خستگي را درک نميکرديم. استارت اوليه کتابخانه با همت وحمايت مردمي زده شد و فراخوان اهداي کتاب نيز زده شد. کتابخانه با مديريت جناب حسين مهيمني و کتب اهدايي راه اندازي شد ومورد استقبال واقع گرديد و من از اين جهت احساس خوشايندي داشتم...

ارسال شده 6 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

زيبا راستيان: در دهه هاي گذشته انتشار اخبار حضور ايرانيان در سطوح بالاي علمي و اجرايي دنيا مانند ناسا و نيز حضور در دانشگاههاي معروف به عنوان دانشجو و استاد و يا حضور در دنياي تجارت و اقتصاد باعث شده که هوشمندي و بالاتر بودن آي کيوي ايرانيان در محافل مختلف مورد بحث باشد و چه بسا مورد فخرفروشي به ساير ملل قرار بگيرد...

ارسال شده 6 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

دکتر آيدا چوبساز : آنچه در سالهاي اخير با آن مواجه شدهايم، ورود هوش مصنوعي در رقابت با انسانها است بطوريکه اين فن آوري نوين مدعي استدلال و تصميمگيري و عملکردهاي شناختي است، تا جايي که روان درماني را هم شاخهاي از توانايي هاي خود ميداند. به اين توانايي هوش مصنوعي «روبوتراپي» گفته ميشود...

ارسال شده 6 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

دکتر معصومه حياتي: نوجواني دوره انتقال از کودکي به بزرگسالي است. در اين دوره دگرگونيهاي جسماني، شناختي، عاطفي و اجتماعي کودک ديروز را به نوجواني با ويژگيهاي متفاوت تبديل ميکند. او که در گذشته با اعضاي خانواده ارتباط تنگاتنگي داشتهاست هم اکنون...

ارسال شده 6 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

نرگس کياني: احمد عليشرفي را ميتوان يکي از وزنههاي موسيقي اقوام در بوشهر دانست که هم نيانبان، هم نيجفتي ميزد. او خوشبختانه صاحب فرزنداني اهل موسيقي بود؛ فرزنداني که احتمالاً ميتوانند فقدان پدر را تا حدي جبران کنند. عليشرفي معمولاً به صورت خانوادگي کار ميکرد...

ارسال شده 6 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

محمود قدسي : بچه ها ميگفتن دوتا سياه از آبادان اومدن بوشهر و رفتن تمرين شاهين، رزمي و توراني. ما که کنجکاو شده بوديم روز تمرين شاهين رفتيم ديدن تمرين شاهين. درست بود، يک سياه بلند و باريک به نام رزمي و يک سياه کوتاه و يه کم توپر بنام توراني.رزمي که دفاع وسط بازي ميکرد با ...

ارسال شده 6 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

ابراهیم بشکانی : روز بيستم شهريور ماه، خوانين دشتي و تنگستان و حيات داوودي، بوشهر را محاصره کردند و در روز 25 شهريور ساعت هشت صبح با چندين کاميون از تفنگچيهاي تحت امر خود به سرکردگي فتح الله خان حيات داوودي وارد شهر شدند، در اون زمان هيچ نيروي ارتشي در بوشهر نبود فقط يک هنگ ژاندارمري در بهمني قرار داشت که حدود 200 نفر ژاندارم در آن خدمت ميکردند...

ارسال شده 6 ماه پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

دکتر حمید اسدپور: از جمله کارکردهاي فرهنگي خليجفارس، انتقال و گسترش زبان فارسي در جنوب، جنوب شرقي و شرق آسيا و همچنين در شرق آفريقا ميباشد. در آغاز سکونت مهاجران ايراني در هند که به خصوص از خليجفارس راهي اين سرزمين شده بودند آثاري به زبان فارسي وجود داشت که جهت حفظ آن، ايرانيان اقدام به ترجمه آنها به زبانهاي رايج در هند نمودند. اما به تدريج زبان فارسي در همه ارکان جامعه و حکومت هند نفوذ يافت...

ارسال شده 6 ماه پيش در تاریخ ، نظر (0)

غلامرضا شريفيخواه: در دوران نوجواني اواسط دهه چهل شمسي تفريح برخي از بچه هاي بندر بوشهر، اين بود که با پاي برهنه (پتي) يا در کنار دريا ميگذراندم و يا رفتن به بازار قديم و دروازه شهر و بعضي اوقات هم با بچه هاي محل در ميداني جمع شده و مشغول به بازيهاي گروهي (دسته جمعي) مي‌‌شديم و خيلي خوش ميگذشت. تا اين که کم کم بزرگتر و به سينما علاقمند شدم. به قولي که در عامه مردم ميگفتند سينمارو، يعني عادت رفتن به سينما.

ارسال شده 6 ماه پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

دکتر عبدالرحيم مهرور: آيا مي دانيد بوشهر اولين استاني بوده که در صد سال گذشته در دوره اشغال انگليس راه آهن داشته ولي اکنون بعد از کهگيلويه آخرين استاني است که از داشتن راهآهن محروم است. براي توسعه يک استان ابتدا بايد شهروندان آن استان فعال و مطالبهگر باشند. فعال در زمينه فرهنگي، اجتماعي و سياسي، اقتصادي. متاسفانه در جامعه امروزي ما چنان مردم را سرگرم...

ارسال شده 6 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

زندگی آگاهانه: كاهش نگراني

حسين زيرراهي- مدرس مهارتهاي زندگي

مغز ما انسانها دستگاه توليدكننده نگراني است و اين كار را هم بيوفقه  در تمام مدت عمر به صورت شبانه روز انجام ميدهد، حتي در زماني كه خواب هستيم. دليل آن هم اين است كه اصليترين وظيفه مغز زنده نگه داشتن ما است و براي اين كار مرتب در حال اسكن محيط براي شناسايي خطرها و دوري كردن از آن است. اين مكانيسمي حياتي است كه باعث بقاي نسل انسان و پيشرفت آن شده است.

واكنش طبيعي ما نسبت به نگرانيهايمان به چند روش انجام ميشود. گاهي با آن يكي ميشويم و در نگرانيهاي خود غرق ميشويم. زماني تلاش ميكنيم از آن فرار يا آن را فراموش كنيم. گاهي هم به جنگ آن مي رويم. البته خيلي از كتابهاي خودياري و مدرسان انگيزشي هم با روشهاي تلقين و مثبتانديشي به مخاطبان خود شيوههاي غلبه بر نگراني را آموزش ميدهند که تفاوتي با اين روشها ندارد. بگذاريد با مثالي آن را روشنتر كنيم. فرض كنيد شما نگرانيد از كارتان اخراج شويد، بيمار شويد، اتفاقي براي خانوادهتان بيافتد، ماشينتان خراب شود، بي پول شويد يا داراييتان از دستتان برود.

در روش سنتي شما با يکي از اين روشها با نگرانيتان مقابله ميکنيد: جنگيدن: اينها افكار احمقانه است و هيچ اتفاقي قرار نيست بيافتد. فراموشي، شايد به الكل، مواد مخدر و تفريحات بيرويه روي بياوريد كه به مشكلات فكر نكنيد. جايگزيني، سعي ميكنيد به چيزي غير از اين موضوع فكر كنيد مثلا به خاطرات خوش گذشته يا خيالبافي در مورد موفقيتهاي آينده. بيخيالي، مرتب تكرار كنيد كه دنيا ارزش ناراحتي و غم ندارد. مثبت انديشي، زندگي زيباست و همه اتفاقات خوب در انتظار من هستند. متاسفانه اين روشها هيچ كدام موثر نميشود. چون هرچه بيشتر به نگرانيهايمان بيتوجهي كنيم بعدا به صورت فوراني در جاي ديگري بيرون ميزند. بقول دكتر راس هريس نويسنده کتاب «تله شادماني» سركوب افكار مزاحم مانند نگه داشتن يك توپ زير آب است. به محض اين كه دستتان خسته شد با سرعت به بيرون ميپرد.

در عوض در روانشناسي توصيه ميشود كه به جاي همه اين كارها به آن فكر يا نگراني توجه شود. به افكارتان گوش كنيد و ببينيد براي چه چيزي نگران يا ناراحت است. يك روش خوب نوشتن نگرانيها است. براي هر موضوعي كه نگران هستيد آن را يادداشت كنيد. گاهي دليل نگرانيمان را فراموش ميكنيم و فقط اثر آن روي ما باقي ميماند. به همين دليل هم وقتي شروع به نوشتن فهرست نگرانيها ميكنيم از اين كه خيلي وقتها براي مسائلي كم اهميت و پيش پا افتاده نگران هستيم تعجب ميكنيم. بنابراين بد نيست هر روز چند دقيقه را به نوشتن فهرست نگرانيهاي خود اختصاص داده و اين كار را به عادت تبديل كنيد. براي راحتي ميتوانيد آن را دستهبندي كرد. مثلا نگراني     در مورد: محيط كار؛ اعضاي خانواده؛ سلامتي خود؛ به انجام رساندن كارهاي روزمره و آينده زندگي خود و خانواده. روش ديگر انجام كار عميق است. وقتي در كار خود غرق ميشويم بيشتر توجهمان به آن كار اختصاص داده ميشود و به مسائل ديگر فكر نميكنيم. خستگي ناشي از آن هم باعث ميشود خواب راحتتري داشته باشيم.

(نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1059)

ارسال شده 6 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

دکتر عباس حاتمي: اين روزها موقع عبور از مقابل فروشگاههاي شهر، ميبينيم که زنان در حال حرف زدن با فروشندگان هستند و شوهرانشان درحاليکه حدود يک متر عقبتر از آنها ايستادهاند، فقط سرشان را تکان ميدهند. زنان از فروشگاهها کاتالوگ ميگيرند و با دقت آنها را ميخوانند. اين زنان هستند که ميدانند کابينت آشپزخانه چگونه باشد؟ خريد کدام خودرو با صرفهتر است، آداب رفتار در رستوران چگونه است، با توجه به بودجه خانواده، سفر به کدام کشورها باصرفهتر است و ...

ارسال شده 6 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

 اثر ارجمند «واسموس در عقبنشيني» از سيديحيي حسيني، به دوراني تلخ، اما پر غرور ميپردازد، دوراني که رييسعلي به شهادت رسيده، پيکر مطهرش در انتظار انتقال به وادي السلام نجف است، و همرزم نامآورش، سردار جاودانه دشتي، خالو حسين پولاد هم با تن زخمي و پس از نبردي حماسي در کوه قزي، به غربت اسارت رفته، اما ديگر سران قيام نيز وضعي بهتر از اسارت ندارند...

ارسال شده 7 ماه پيش در تاریخ ، نظر (0)

زندگی آگاهانه: رضايت از زندگي

حسين زيرراهي - مدرس مهارتهاي زندگي

شايد بتوان گفت هيچ موضوعي به اندازه يادگيري روشهاي شادزيستي در بين مردم طرفدار ندارد. حتي موضوع جذاب موفقيت هم به اين اندازه خواهان ندارد. چون افراد پا به سن گذشته يا كساني كه به موفقيتي نسبي در زندگي دست يافتهاند در جستجوي موفقيت نيستند. ولي از نوجوان 15 ساله گرفته تا افراد دم مرگ دوست دارند روشهايي براي بالا بردن ميزان رضايت و شادي در زندگي ياد بگيرند. اين واقعيت نشانگر اين است كه زندگي انسان بصورت کلي شاد و رضايت بخش نيست. نتيجه تحقيقات هم اين موضوع را اثبات كرده است: ما تقريبا 70 درصد از زمان عمرمان شاد نيستيم. نير ايال نويسنده كتاب "مديريت توجه" چهار دليل براي عدم رضايت ما از زندگي بر ميشمارد: ملالت، منفينگري، نشخوار ذهني و سازگاري با لذت.

ما انسانها به محض اينكه كاري براي انجام دادن نداشته باشيم حوصلهمان سر ميرود. به دنبال آن هم سعي ميكنيم به لذتهاي زودگذر روي بياوريم. نتيجه اينكه بيشتر 25 وبسايت اول كشور امريكا روشهايي به مردم عرضه ميكنند تا از ملالت فرار كنند. موضوعاتي مانند اخبار، شايعات سلبريتي ها يا تعاملهاي كوتاه با ديگران.

عامل دوم يعني منفينگري هم بصورت غريزي با ما است. چيزهاي منفي بيشتر به چشممان ميآيد، خاطرات بد را راحتتر از خوب به ياد ميآوريم و كلا ترجيح ميدهيم ديدي منفي داشته باشيم تا مثبت. اين ويژگي تاثير تكاملي در بقاي ما دارد. چون هرچند چيزهاي مثبت دلپذيرند ولي اين دوري از منفيها است كه ما را زنده نگه ميدارد.

نشخوار ذهني تمايل به فكر کردن در مورد تجربههاي ناخوشايند است. اشتباهاتي كه قبلا انجام دادهايم و در نتيجه آن ضرر و زيانهايي ديدهايم، يا تفاوت بين آنچه ميخواستهايم و آنچه بدست آوردهايم باعث ميشود مرتب آنرا در ذهن خود مرور كنيم. کارکرد نشخوار ذهني هم براي ما اين است که اشتباهاتمان را تكرار نكنيم و از تجربههاي ناخوشايند در آينده جلوگيري كنيم. ولي حالمان را هم بد ميکند.

سازگاري با لذت به قول ايال از بقيه بيرحمتر است. چون خوشايندترين لذتهاي ما را بعد از مدت كمي به چيزي عادي و بيمزه تبديل ميكند. روياييترين عشقها، لذت بخشترين تفريحات، لاكچريترين خانهها، ماشينها، هواپيماي شخصي و خلاصه بزرگترين آرزوهاي انسان خيلي زود برايش عادي و حتي بيمعني ميشود. البته اين عامل هم مانند سهتاي ديگر مزيتي تكاملي است. چون باعث ميشود انسان به دنبال هدفهاي جديد باشد. نارضايتي ناشي از اين عوامل حالت پيشفرض ذهن ما است و اگر نبود شايد نسل انسان منقرض شده بود. در عوض مسبب پيشرفتهاي ما و همينطور خطاهاي ما است. ميل سيريناپذير ما به بيشتر باعث شده است فناوريهايي اختراع كنيم كه دنيا را به آنچه اكنون ميبينيم تبديل كند. در نتيجه واقعا بد نيست كه احساس بدي داريم چون اين چيزي است كه انتخاب طبيعي در وجود ما گذاشته است و همزمان باعث بقا و پيشرفت ما است. بايد اين اين فكر غلط را كنار بگذاريم كه اگر شاد نيستيم زندگي عادي نداريم. بلكه دقيقا برعكس است. دانستن آن باعث ميشود از تلاش بيهوده براي جستجوي شادي و رضايت هميشگي دست برداريم. ضمن اينكه موتور محرکه پيشرفت و موفقيت ما در زندگي است.

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1058)

ارسال شده 7 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

شکل گيري استان بوشهر

مسعود آتشي

در سال 1304(در اواخر دوره قاجار)، بنادر و جزاير خليج فارس به مرکزيت بوشهر تشکيل شد.

 محدوده حکمراني اين نهاد تقريباً تمام بنادر جنوب کشور بود که تا حدود بندر جاسک را در بر ميگرفت (بعبارتي بندرعباس هم تحت مديريت و زيرمجموعه بوشهر قرار داشت)

 در سال 1316 بوشهر و توابع آن به عنوان يک شهرستان زير نظر استان هفتم (فارس) قرار گرفت و جزو قلمرو اين استان محسوب مي شد.

در سال 1319: با ايجاد تغييرات در تقسيمات کشوري، بوشهر و توابع آن با نام «فرمانداري کل بنادر و جزاير خليج فارس» به مرکزيت بوشهر از استان فارس جدا شد.

سال 1340: فرمانداري کل بنادر و جزاير خليج فارس(بوشهر) با فرمانداري کل بنادر و جزاير درياي عمان که مرکز آن بندرعباس بود ادغام گرديد و نام آن «فرمانداري کل بنادر و جزاير خليج فارس و درياي عمان» شد و مرکزيت بندرعباس بود.

سال 1346: فرمانداري کل بنادر و جزاير خليج فارس و درياي عمان به «استان» تبديل شد... و نام آن «استان ساحلي» بود و بندرعباس هم به عنوان مرکز استان انتخاب شد.

 در آذر 1349: شهرستانهاي بوشهر و دشتستان با نام «فرمانداري کل بوشهر» از استان ساحلي مستقل شدند و بوشهر و توابع آن براي دومين بار، فرمانداري کل شد.

از نهم مهرماه 1352 : فرمانداري کل بوشهر با دو شهرستان بوشهر و دشتستان به استان تبديل شد.

نام استان بوشهر برگرفته از نام شهر بوشهر است...

 گفته ميشود که نام «بوشهر» از «بوختاردشير» اخذ شده است و به معني شهر رهايي مي باشد و شهري است که اردشير در آن رهايي يافت.

اعراب آن را «البوشهر» ميناميدند که کوتاه شده آن «ابوشهر» است..‌‌

نام بوشهر براي اولين بار در کتاب معجمالبلدان ياقوت حموي و فارسنامهي ابن بلخي (تحرير شده در سالهاي 1080-1090 ميلادي) آمده است.

در حال حاضر (سال 1402) استان بوشهر در تقسيمات کشوري داراي: 10 شهرستان، 27 بخش، 52 دهستان 619 آبادي است.

تعداد روستاهايي که داراي دهياري هستند 393 و تعداد روستاهاي فاقد دهياري 226 مي باشد.

نام شهرستانهاي استان بوشهر:

بوشهر، دشتستان، تنگستان، دشتي، کنگان، دير، جم، عسلويه، گناوه و ديلم است

منابع:

- کتاب تاريخ تنگستان نويسنده حيدر قايدي

- سايت سازمان مديريت و برنامهريزي استان بوشهر

https://www.instagram.com/masoud_atashi_41

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1057)

 

ارسال شده 7 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

زندگی آگاهانه : نقاط ضعف و قوت

حسين زيرراهي - مدرس مهارتهاي زندگي

توجه به نقاط ضعف قدمتي به ديرينگي تاريخ اسطورهاي ملل دارد. مواردي چون چشم اسفنديار يا پاشنه آشيل در اساطير ايران و يونان مشهورترين آن است    . هر دو رويينتن بودند ولي اسفنديار از چشم و آشيل از مچ پا رويين نبود و هر دو هم از همين نقاط کشته شدند. اين موضوع يادآور اين است که ما انسانها چه بخواهيم چه نخواهيم هميشه نقاط ضعفي داريم که تا هستيم با ما است. نکته ديگر اين است که بيشتر دستاوردهاي زندگي ما از نقاط قوتمان است و بزرگترين ضربههايي که در زندگي ميخوريم هم از نقاط ضعفمان. حتي مرگ انسانها اگر بر اثر تصادف محض نباشد معمولا به دليل کارهاي مضر يا خطاهايي است که در طول عمر خود انجام ميدهند.  همه ما دوست داريم نقاط ضعفمان را از بين ببريم و آنها را به نقاط قوت تبديل کنيم. ولي سوال اين است که آيا ما قادر به انجام چنين کاري هستيم؟ جواب خير است.     مخصوصا اگر آن نقطه ضعف موضوعي ذاتي و يا در وجود ما نهادينه شده باشد. مثلا در نظر بگيريد فوتباليست کوتاه قدي که بخواهد زدن توپ با سر را به نقطه قوت خود تبديل کند. چقدر بايد به هوا بپرد تا بتواند روي سر يک بازيکن دومتري توپ را بزند؟ اگر بازيکن کوتاه قد روي نقطه قوت خود که ريزنقشي و دريبلزني است کار کند نتيجه بهتري نميگيرد؟ يا فرد درونگرايي که بخواهد مسئول روابط عمومي سازماني باشد. ايشان اگر به جاي روابط عمومي مثلا کار برنامهنويسي که در تنهايي انجام ميشود را انتخاب کند بهتر نيست؟

در چنين حالتي معمولا اين طور است که نقاط قوت و ضعف ما دو روي يک سکهاند. مثلاً سرعت و دقت در انجام کارها با هم اتفاق نميافتد. افراد فرز دقت کمتري دارند و افراد دقيق هم کند هستند. در نتيجه بدست آوردن يکي منجر به از دست دادن ديگري ميشود. در اين صورت فرد فقط ميتواند تا حدي ضعف خود را بهبود ببخشد. از جايي به بعد همان قوت منجر به ضعف ميشود. ولي اگر ما نقطه ضعفي داريم که به خود يا ديگران آسيب ميرساند بهتر است به اندازهاي روي آن کار کنيم که کارمان راه بيافتد. مثلا مشکلي مانند کمرويي يا خشم اگر حل نشود ما را در زندگي با مشکل مواجه ميکند. البته ما هرگز نميتوانيم آن را کامل از بين ببريم ولي در حدي که قابل کنترل باشد مشکلمان حل ميشود.

نتيجه اين بحث اين که بهتر است ما نقاط ضعف و قوتمان را بشناسيم و سرمايهگذاري اصلي خود را روي نقاط قوتمان انجام دهيم. در زندگي کارهايي را انجام دهيم که با نقاط قوت و ضعفمان همخواني دارد. تا جايي که ميتوانيم کارهايي که در آن ضعف داريم را به ديگران واگذار کنيم. مثلا اگر در کار با ابزار مشکل داريد لازم نيست تاسيسات خانهتان را خود تعمير کنيد. همهفنحريف بودن مربوط به دنياي قديم بوده و در دنياي امروز ارزشي ندارد. مهم اين است که يک کار را بهتر از ديگران انجام دهيد. وارن بافت يکي از ده مرد ثروتمند دنيا ميگويد اگر من صدهزار سال پيش به دنيا ميآمدم خيلي زود غذاي يک حيوان درنده ميشدم. چون نه ميتوانم سريع بدوم و نه از درخت بالا بروم. ولي توانايي شناخت بازارهاي مالي را دارم و همين براي زندگي در دنياي امروز کافي است.

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1057)

ارسال شده 7 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

 مردم استان عزيزم بوشهر بينظيرند. مردم سخت ميخندند ولي بايد بدوني چطور بايد آنها را بخنداني. نگاه مردم به شونشيني شبکه استان خيلي خوبه، بي نظيرند و من همشان را دوست دارم بلاخص پيرمردها و پيرزنهايي که هر شب ميگن کي حسن و کوکاش شاهين ميان. مردم عجيب دوستم دارند و من بيشتر... دستانشون را ميبوسم... و امروز نياز جامعه به خنده خيلي زياده چون مردم خيلي تو فکرند و خيلي ها گرفتارند و جامعه نياز به شادي و خنده داره... من طنز را از درون اجتماع پيرامون خودم پيدا ميکنم...

ارسال شده 7 ماه پيش در گفتگو ، نظر (0)

حسين شادکامي: هنو ترس تو دلوم بود ولي در حياط مدرسه پر از بچههاي قد و نيم قدي که ديدم آروم گرفتم و ديگر خوم تنها نبودم در آن سوي حياط مدرسه  بزرگترها با هم گرم گپ گفت بودند و ما بچههاي اوليها يک کناري براي خومون آنها را سيل (تماشا) ميکرديم. چيزي نگذشت که زنگ توسط ناظم آقاي سيفزاده که معلم ما اوليها هم بود، زده شد...


ارسال شده 7 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

نگاهي به فيلم «تفريق» ساخته ماني حقيقي: گريه بيوقفه آسمان

مژده غضنفري

«تفريق» ساختهي ماني حقيقي هرچند در ايده نمونههاي خارجي زيادي دارد (فيلمهاي همزاد يا همشکل يا Double) اما در اجرا و کارگرداني با اينکه کار نسبتا دشواري نيز بوده است، قابل قبول است. فيلم جهاني نمايشي خلق ميکند تا کارگردان راههاي تفسير را باز نمايد. دو خانوادهي هم شکل (زن و شوهري مشابه) معرفي ميشوند که در واقع يک خانوادهاند اما از دو طبقهي اجتماعياند، تا فيلمساز اين امکان را داشته باشد که در دل روايتي نمايشي حرفش(مانيفيستاش) را بيان کند.

ماني حقيقي آشکارا نگاه مثبتي به شرايط جامعه و روابط و خانوادههاي امروزي ندارد. جامعهاي که در آن، طرفِ پرخاشگر، متوهم، عصبي، ناراحت، غمگين و افسرده، طرف ديگر که خيرخواه، مصلح، شوخ و شنگ، همراه، شاد و غيرمتوهم است را نابود کرده است، يا حتي به بيان ديگر جنبههاي مثبت آدمها در تاريکي و آتش در حال سوختن است تا آدمها به دليل وضعيت نابسامان جامعه با تمام جنبههاي منفيشان در حال زندگي در کنار همديگر باشند. با اينکه ابري در آسمان نيست اما هميشه باران ميآيد و صداي رعد و برق هم شنيده مي شود. آفتاب از زندگيها رخت بربسته، و وضعيتِ جامعه، زندگي و روابط فِيک و جعلي شده است.

کودکِ فيلم (نماينده نسل جديد) البته کماکان عاشق بازي، فوتبال و شادي است و صد البته متوجهي اين وضعيت نابسامان خانوادگي نيز هست (پسربچه ميداند که زن جديدِ همشکل ِمادرش، مادر واقعياش نيست) پس با همهي سياهي شايد اميدي وجود داشته باشد. سکانس پاياني و سوختن دو طرف مصلح و شاد در آتش و ديالوگي که رد و بدل ميشود کمي لوس به نظر ميرسد، اما اين هم ميتواند نقطهي اميدي براي تماشاگر باشد.

فيلم با اينکه درامي خانوادگي و در عين حال روانشناختي است و تلاش دارد دو طبقهي فرودست و متوسط را در کنار هم به تصوير بکشد اما برخلاف درامهاي خانوادگي اخير سينماي ايران وجهي مستندنما ندارد و فيلمساز کاملا جهاني غيررئال و نمايشي را ميسازد. در عين حال «تفريق» فيلمي به شدت انتقادي است و فاجعهي روابط امروزي را به فاجعهي شرايط سياسي، اجتماعي کشور مرتبط ميداند و تنها اميد باقي مانده اين است که جوانترها آگاهند و طبيعتاً دانستن پيششرطِ اول براي تغيير است.

(هفته نامه نسیم جنوب – سال بیست و ششم- شماره 1056)

ارسال شده 7 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

تصاوير را از نزديک ميديدم، بازيهاي متنوع ناخدا با محل قرارگيري خط افق در بردار تصويري، گوناگونيِ روايتهاي صامت و نقاشانه، واقعگرايي و همزمان پرداختن به موضوعات و داستانهاي غيرواقعي مثل افسانهي بوسلامه، کاربست رنگ در نسبتي خوشايند با معماري و حال و هواي بوشهر، آزاديِ نائيو و همزمان شکلي از وفاداريِ به نحوهي انگاردنِ موضوعات تصوير و زاويه ديدها و لنزهاي متنوع به روشني مشهود بود. در واقع من شيفتهي تمام اين تنوعهايي شدم...

ارسال شده 7 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

زندگی آگاهانه: افزايش عمر

حسين زيرراهي - مدرس مهارتهاي توسعه فردي

ما انسانها دوست داريم زندگي طولانياي داشته باشيم. ولي تنها ميتوانيم به انتهاي عمرمان اضافه کنيم نه در جاي ديگري از آن. مثلا شما نميتوانيد دهه بيست عمرتان را بيشتر کنيد. بلکه صرفا ميتوانيد به جاي 70 سال 80 يا 90 سال عمر كنيد. يا مثلا با ورزش، تغذيه و سبک زندگي سالم سالهاي بيشتري جوان و سرحال بمانيم. اين تلاشها در جهت افزايش طول زندگي است. ولي هر چه قدر كه عمر طولاني داشته باشيم  گذر زمان در طول عمر برايمان يكسان نيست. ما در سنين مختلف تجربههاي متفاوتي از گذر زمان داريم. ابتدا در سنين کودکي زمان برايمان بسيار کند ميگذرد ولي دهههاي بعدي به تدريج سريعتر ميشود. در ميانسالي و پيري اين روند سرعت بيشتري ميگيرد طوري که يک دهه برايمان به اندازه دو سال ميگذرد.

آلن دوباتن در کتاب «ايجاد يک زندگي پرشور و هيجان انگيز» اين موضوع را ناشي از تعداد تجربيات روزانه ما ميداند. يک بچه در يک روز هزاران لحظه و تجربه متفاوت دارد و مرتب دارد از تجربهاي به تجربه ديگر ميرود.

در نتيجه زمان در چشم او گستردهتر شده و کندتر ميگذرد. برعکس آن يک نفر بزرگسال به نسبت تعداد تجربيات بسيار کمتري دارد. به همان نسبت براي يک فرد ميانسال يا پير تعداد اين تجربيات حتي ممکن است انگشت شمار باشد. يعني در طول يک روز به غير از خوردن و خوابيدن حتي با اطرافيان هم گفتگوي چنداني نداشته باشد. در اين حالت چون تعداد تجربيات روزانه کم است زمان در چشم او فشرده شده و سريعتر ميگذرد. دليل تفاوت تعداد تحربيات هم اين است که بچهها در حال شناخت دنيا هستند و همه چيز برايشان تازه و چالش برانگيز است ولي براي بزرگسالان چيز جديدي براي شناخت وجود ندارد و بيشتر کارها تکراري است.

براي حل اين موضوع برخي پيشنهاد ميكنند در بزرگسالي به دنبال تجربههاي جديد باشيد. مثلا سفر به نقاط جديد جهان، آشنايي با آدمهاي جديد يا فرهنگهاي ديگر، تجربه غذاهاي جديد، تفريحات و فعاليتهاي هيجانآور و نو. اين باور در حقيقت غير عملي و پرهزينه است. چون کمتر کسي از ما ميتواند چنين سبک زندگي مارکوپولوواري داشته باشد. از نظر اين باور تازگي ديدن چيزهاي نو است، درحالي که تازگي بايد ديدن چيزهاي آشنا با نگاهي جديد باشد.

به قول سهراب: چشمها را بايد شست، جور ديگر بايد ديد. اين همان روشي است که هنرمندان با دنياي اطراف خود دارند. مثلا نقل است پل سازان هنرمند فرانسوي طوري به سيبها نگاه ميكرد كه انگار تا حالا سيب نديده است.

ما فکر ميکنيم طبيعت، شهر و آدمهاي دور و برمان را ميشناسيم درحاليکه شناختمان کاملا گذرا و سطحي است. اگر به دنياي اطرفمان مانند يك كودك دوساله نگاه كنيم چيزهاي جديد زيادي در آن ميبينيم. توجه دقيقتر به يک خوشه گندم، گوش دادن موثر به صحبتهاي يک دوست، حضور کامل در يک فعاليت بدني، انجام متفاوت کارهاي روزانه، در آغوش گرفتن عزيزان به روشي جديد، تماشاي ستارگان در شب ... همه ميتواند تجربيات جديد روزانه ما را افزايش داده و در نتيجه گذر زمان را برايمان کند نمايد.

(هفته نامه نسیم جنوب – سال بیست و ششم- شماره 1056)

ارسال شده 7 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

دکتر عباس حاتمي: 1- بحران ناشي از کمبود بودجه:آموزش و پرورش که کمترين رشد را دارد. 2- بحران عدم تربيت و عدم استخدام معلم حرفهاي متناسب با پرستيژ بچه هاي امروزي.لازمست سازمان غير دولتي و منتخب نظام معلمان تشکيل و در خصوص آموزش، صلاحيت و حقوق معلمان فعاليت نمايد. ايدئولوژيک شدن آموزش باعث ايجاد تعارض و تضاد ذهني در دانش آموز ميشود زيرا دانش آموز واقعيات امروزي را متفاوت از ايديولوژي مي بيند!...

ارسال شده 7 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

زهرا هوشيار: پاريس - فرانسه دهه 1970، دو جوان ناشناس به نامهاي ريچارد راجرز و رنزو پيانو٫ 680 نفر را شکست دادند و معامله بزرگ معماري راديکال وآوانگارد را رقم زدند. چشم انداز مردي که از آن نام گرفت، بناي موزه ملي و فرهنگي جورج پمپيدو يا سفينه فضايي. اين بنا در مرکز شهري بنا شد که زماني پاريس در صحنه هنرهاي  معاصر جايگاه خود را به عنوان پيشرو به نيويورک داده بود و براي به دست آوردن ...

ارسال شده 8 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)




بانوان شبانکاره قهرمان مسابقات ميني فوتبال جام ايرانيان استان  بوشهر

مسابقات ميني فوتبال بانوان جام ايرانيان در استان بوشهر که با شرکت 8 تيم و در دو گروه 4 تيمي به ميزباني شهرستان کنگان آغاز گرديده بود با قهرماني تيم بانوان شبانکاره به پايان رسيد.

ارسال شده 8 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)




نسیم جنوب: پارسا کرمي فرزند نادر در استان بوشهر، شهر آبدان، امسال سومين سالي است که به همراه پدرش، راه طولاني کوهستان را در گرما ميرود، هفته اي دو يا سه بار، تا 18 آبخور را که براي پرندگان ساختهاند، پر از آب کند، هر آبخور به نيابت از يکي از درگذشتگان فاميل، پدر بزرگ و جد و جده و عموها و عمه هاي پدرش و...

 

ارسال شده 8 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

زير پوست گناوه چه ميگذرد؟

الياس احمدحسينی

چهارم شهريور 1402 احمد محمديزاده استاندار بوشهر به سالن بهزاد گناوه آمد و بدون توجه به درخواستها، سوالات و اعتراضات مردمي که از مشکلات، بيعدالتي و بيتوجهيها جانشان به لبشان رسيده، در کمال بيخيالي و بُهت کساني که او را همشهري و افتخار خود ميدانستند، سالن را ترک کرد.

تَرَک و شکافي که روز به روز بين مردم و حاکميت عميقتر ميشود. در چند سال اخير اتفاقاتي در گناوه افتاده که هر کدام ميتواند عامل خشم و فوران مردم باشد. وضعيت اسفناک و آمار مرگ و مير شبکه بهداشت و درمان و بيمارستان گناوه، تغيير کاربري فضاهاي سبز و تصاحب زمينهاي مردم براي ساخت مسکن ملي، دخالتهاي استانداري و فرمانداري در شوراي شهرو بلاتکليفي مردم، تخريب بازارچه 250 دستفروش (روبري تالار هنر)، انتقال سند زمين فرودگاه به مسکن و شهرسازي به طور پنهان و بدون طي کردن روال قانوني، غرق شدن همزمان سه نوجوان در ساحل به دليل نبود امکانات پيش پا افتاده نجات غريق، فشار روز افزون اقتصادي به خانوادهها و جلوگيري استانداري از سفر تجاري لنجها و ملوانان، محدوديت شديد تهلنجي با عنوان «ساماندهي» و نابودي اقتصاد بنادر جنوب، اخذ مالياتهاي کمرشکن از بازاريان، آمار بالاي توقيف خودرو و جانباختگان خط شوتي، آلودگي نفتي دريا و سرازير شدن فاضلاب شهري به دريا، کلنگزنيهاي بيحاصل و وعدههاي پوچ و... تنها گوشهاي از درد و رنج ومسايل و مشکلاتي است که نه تنها حل نشدهاند بلکه به روشهاي مختلف بر آنها سرپوش گذاشته ميشود و روز به روز بر دامنه مشکلات افزوده ميشود.

نگاهي به مشتهاي گره کرده و گردنهاي متورم از عصبانيت تعدادي از مردم در سالن بهزاد خطاب به مسيولين در «هفته دولت» نشان از خشم فرو خورده شده حاصل از بيتوجهي به مطالبات شهروندان است. مطالبات انباشتهاي که اگر همچنان ادامه پيدا کند مستعد فوران و خشونتي غيرقابل پيشبيني خواهد شد./ گناوهآنلاين

ارسال شده 8 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

 

درياي پارس، نياز به ناخدا دارد

جواد غلام نژادجبري

سال 1399 طرحي براي شيلات و اداره بندر بردم که سالفه تشکيل بدهيد(سالفه به معني هيئت يا مجمع است).

در سالفه ناخدايان قديمي با تجربه که تعداد اعضاي آن بين 5،7 و 9 نفر مي باشد، تشکيل مي شود. کار اين ناخدايان اين است که به عنوان افراد باتجربه دريايي در کنار کارشناسان دريايي باشند. دريانوردي يک کار تجربي است بايد دريانوردي و درياپيمايي کنيد. تا موقعي که پا درون دريا نگذاشتهايد، يعني بادگير نپوشيد و به دريا نرفتهايد، چگونه ميخواهيد براي دريا و دريانورد تصميم بگيريد؟ در اين صورت فقط تصميمات بسيار ضعيف ميگيريد که دود آن اول به ضرر دريا و بعد در چشم دريانوردان ميرود. ناآگاهي هر دو طرف مي باشد يعني هم براي دريانوردان و هم براي کساني که مسئول اين دريانوردان هستند و با دستوراتشان و تصميمات اشتباه در اين سالها که فقط از روي ناآگاهي ميباشد صدمات جبرانناپذير و غمناکي را براي دريا به ارمغان آوردهاند.

اين طرح در اصل محيط زيستي بود يعني محيط زيست دريايي را احيا ميکرد و متاسفانه مورد موافقت قرار نگرفت. صيد بي رويه و به خصوص صيد ترال که هنوز در ايران حذف نشده است، در حال نابود کردن دريا هست. صيد ترال را ژاپنيها ساختند و بعد از مدتي آن را حذف کردند و اسمش را گذاشتند «اتم‌‌     دريايي» چون موقعي که تور ترال کشيد ميشود، بستر دريا را نابود ميکند، مثل اتم که هر جا بخورد نابود ميشود و سالها زمان مي برد تا محيط زيست دريايي بتواند خودش را احيا کند.

حالا بمب اتم دريايي در تابستان به مدت 30 تا45 روز آزاد ميشود. ولي واقعيت اين که در اين چند سال هر روز در دريا از شناور کوچک تا کشتي ها بزرگ در حال کشيدن تور ترال در دريا هستند. يعني بمب اتم دريايي هر روز در حال نابود کردن بستر دريا مي باشد. در اين 3 سال شاهد انقراض گونههاي بسيار زيادي از آبزيان بوديم که بعد از صيد بيرويه، آلودگيهاي نفتي، حوضچههاي ميگو و ماهي، آب شيرين کن، کشتي لايروبي و... ‌‌همه دست در دست هم دادهاند تا نيلگون آرامش بخش خليج پارس را نابود کنند...

(نسیم جنوب – سال بیست و ششم، شماره 1054)

 

 

ارسال شده 8 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)
صفحات: 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 | 32 | 33 | 34 | 35 | 36 | 37 | 38 | 39 | 40 | 41 | 42 | 43 | 44 | 45 | 46 | 47 | 48 | 49 | 50 | 51 | 52 | 53 | 54 | 55 | 56 | 57 | 58 | 59 | 60 | 61 | 62

آخرین اخبار

پربیننده ترین