طراحی سایت
جستجو:

دکتر عبدالرحيم مهرور : مگر ميشود روي دريايي از گنجهاي متنوع نفت و گاز و شيلات و انرژي اتمي و نخيلات زندگي کنيم و نکبتها و آلودگيهايش از آن مردم نجيب جنوب باشد ولي خوشيها و رانتهاي جيب پر کنش براي ديگران باشد؟ راستي اين چه عدالت فريبندهايست که هميشه در شعارهاي دولت مردان نهفته است! مگر ميشود درآمدهاي کلان هزاران هزار ميلياردي براي رفاه و آسايش استانهاي بزرگ کشور هزينه شود ولي رنجها، آلودگيها و بيماريهايش (سرطانهاي خوني و تنفسي) براي مردمان جنوب باشد!...

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

ماهيگيري همراه با ترس و لرز

محمد ابراهيم فولادي

سال 1363 هجري شمسي بود. به اتفاق دو ملوان ديگر جهت دسترنج خود و معاش روزگار اقدام به خريد يک قايق موتوري نموديم که قيمت آن قايق همراه با موتور 40 اسپ تواتسا که سه سال پيش اوشار شده بود مبلغ 40 هزار تومان بود.

 قايق در اسکله بندرگاه پهلو گرفته بود و موتور آن همراه با ماشين سواري به منزل حمل ميشد.

در يکي از روزهاي آخر پاييز که پيش بيني ميشد سه روز ديگر هوا خوار است، تصميم به صيد در دريا گرفتيم. هوا خوار شد، ظهر يکشنبه ماچله آماده کرديم که شامل مقداري نان و دمپخت ميگو بود و به سوي بندرگاه حرکت کرديم. در راه علاوه بر رانندگي به وزش باد و درختان و ابرها مينگريستم و هوا را رصد ميکردم. به بندرگاه رسيديم ساعت 5 بعدازظهر بود، هوا خوار کمي اون طرفتر چند تکه ابر سياه در آسمان نمايان بود، مرتب به ابرها  خيره ميشدم  و کار آماده سازي قايق هم از نصب موتور و باز کردن گسل و لنگر بستن موتور به قايق را انجام ميدادم. هوا  رو به سردي ميرفت، تعدادي از قايقها به صيد رفته بودند، دو ملوان  قايق کنار اسکله، نيم نگاهي به آسمان و ابرها داشتند.

بالاخره همراه با دو ملوان به نام جلال و اسماعيل دل به دريا زديم، محل صيد مونگوف روبروي اسکله بندر عامري تنگستان بود که آنجا هميشه صيادان روزي خير و برکتي داشتند.

پس از 30 دقيقه روي دريا بالاخره به محل صيد که همان منگوف دريايي بود، رسيديم. به غروب نزديک ميشديم. حالا بايد قايق در يک جاي مناسب لنگر ميشد. شخته که مانند شاقول  بنايي است و بند 20متري نازک هم داشت به دريا انداختم تا يک جاي خوب جهت صيد که اونجا بين شلي و گساري بود پيدا کنم.

بالاخره با اندازهگيري، قايق در يک جاي مناسب قرار گرفت و گفتم همين جا لنگر بيندازيم.

حالا نيم ساعت تا غروب آفتاب مانده بود و قايق وسط دريا و فقط کوههاي اطراف عامري مشخص بودند و ديگر هيچ چيز نمايان نبود.

ما سريع سه نوع طعمه که شامل ماهي گواف ميگو و خساک بود کنجه کرديم، و شروع به صيد کرديم. نزديک 10 قايق پيش هم بوديم، در اولين قلاب هايي که به  آب انداخته ميشد انواع ماهيهاي صبيتي، شوريده و بالول و شوم ميگرفتيم. حسابي مشغول صيد شده بوديم و هر کدام نزديک به نيم باسکت ماهي گرفتيم.

کم کم هوا تاريک ميشد، نگاهي به آسمان انداختم، ديد ابرها بالا آمده و چلچل باد قوس شروع  وزيدن ميکند. در اين چهار ساعت حسابي ماهي رو کرده بود و باسکتهايمان داشت پر ميشد. ديدم ابر سياهي از روي کوههاي عامري بالا ميآيد، يکباره گفتم جلال لنگر بکش که اوضاع خيلي پسن. باد قوس قوس، اون هم بادي که از مطاف ميآمد.

 قايقهاي ديگر هم گفتند جمع کنيم. در اين بين يکي از ملوانان گفت ماهي رو کرده بزار صيد کنيم که با عصبانيت گفتم من مي دانم يا تو.  لنگر بکش. همه قايقها لنگر کشيدند و در حال حرکت بودند. جلال  هرچي ميکرد لنگر بالا نميآمد، سکان  قايق را به صورت دايره 30 متري دور لنگر چرخاندم  تا يکباره لنگر آزاد شد، لنگر  پشت گسار گير کرده بود و با مکافات زياد آن را آزاد کرديم و حرکت کرديم به سوي ساحل، در اين هواي طوفاني قايق بالا و پايين ميرفت. با تجربهاي که داشتم قايق را سوار موجها ميکردم و به سوي ساحل ميرفتيم. گاهي قايق يک متر يا دو متر بالا و پايين ميشد، ديگر اميدي به زنده ماندن نبود و ملوانان  دست به طرف آسمان دراز ميکردند که خوشبختانه اسکله بندرگاه نمايان شد. اما وارد اسکله شدن هم تجربه ميخواست، سنگيني قايق را يک طرف قرار داديم و قايق وارد اسکله شد. در اين هنگام صورتها که رنگ پريده و چهرهها ترسيده بود، به حالت عادي درآمد.

يک گروهبان دوم که نگهبان بود گفت چرا حالا ساعت دوازده شب برگشتيد؟ گفتيم مگر تشخيص هوا نميدهي؟ تا معلوم شد اين درجهدار اهل شهر اراک است و از دريا و دريانوردي چيزي نمي‌‌داند. بالاخره اين سفر دريايي با مشقت و سختي پايان يافت.

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1077)

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

حسين شادکامي : در تعطيلات عيد نوروز با دوستان و همکلاسيهايمان، ظهرها به سينما فانوس و بعدازظهر  کنار ساحل دريا قدم ميزديم و عکس يادگاري از کشتي رافائل گرفتن و کافه نگرو رفتن  و کيک و بستني و يا آب هويچ بستني خوردن، به جاي  کافه پالوده حيدرک و شام نيز ساندويچي گبگو تو ششم بهمن و يا ساندويچ دروازه سر ميدون و پاتوق حسين آقا، به جاي سمبوسه و پکوراي  علي پکورايي که تغيير درخوردنيها با دوستان

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

دکتر عبدالرحيم مهرور: بوشهر بندري تجاري، تاريخي، فرهنگي با هزاران راز و رمز  نهفته در سينه و چهره، داراي معماري فاخر و کهن، موسيقي محلي غني و زنده، با مردماني اصيل و مهمان نواز، از کوچه پس کوچههاي سنگ فرش، گلي، نمناک، سبخ زار و تنگ و باريکي که از يک طرفش بادهاي موسمي با نسيمي خنک و در مواردي همراه با گرمي و شرجيهايي که در بازار ماهي قديمش با يزلههاي...

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در دیدگاه ، نظر (1)

دکتر محمود دهقاني: با سرازير شدن گردشگران به «تنگ جيز» جاي خوشگذراني شاهزادههاي ساساني در دشت خشت کازرون  استان پارس، جا دارد ميراث فرهنگي، شهرداري کُنارتخته و شهرداري خشت نکته هايي را يادآور شوند و در رسانه ها بازتاب دهند تا اين برجا ماندههاي نياکاني آسيب نبينند. اکنون که با فرارسيدن بهار و نوروز گفتگو از گردشگري است...

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

غلامرضا شريفي خواهدبستان در ابتدي روستا و با فاصلهاي از خانههاي مسکوني قرار داشت به همين جهت در فصل گرما تابستان روي زمين و يا زيرزمين اطراف، مارهايي از گونه «تيرمار، کُک مار» پديدار ميشدند. کُک مار اين منطقه خزندهاي با قد کوتاه و به رنگهاي زرد و خاکستري و کور و تنبل بودند ولي زهرشان کشنده و سريع انسان را به هلاکت ميرساند، ولي کشتن آنها راحت بود...

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در تاریخ ، نظر (0)

دکتر ابراهيم شفيعي: همانگونه که آلودگيهاي محيط زيستي گسترده و آسيبهاي اجتماعي گوناگون آن نصيب بوشهر و درآمد اين منابع خدادادي استان صرف کل کشور ميگردد، اين حق مردم استان هست که بخشي از درآمد اين منابع زيرزميني نيز صرف پيشرفت  و توسعه و از جمله خدمات بهداشتي و درماني استان که ضرورت آن بر هيچکس پوشيده نيست، گردد. از طرفي خود شهر شيراز به علت برخورداري از بيمارستانهاي متعدد دولتي و خصوصي، نسبت به استان بوشهر در جايگاه...

ارسال شده 2 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

دکتر نورالدين اميري: پس از چند هفته کلنجار رفتن با پيشنهادات و پيش دانستههاي ذهني خود، ناگهان زني که از جنس دريا  که سالها پيش در کنار جاده بذري در انديشه من کاشته بود روييد. لحظه، لحظهاي زيبا توام با هيجاني شيرين بود که جانم بيدار نموده بود. موضوع را با صادق سعيدي هنرمند خلاق  شهرداري بوشهر در ميان گذاشتم. پس از چندي استاد عطا صحرايي، يکي از تنديسسازان مطرح کشوري را به من معرفي نمود. پس طرح موضوع با استاد صحرايي و ...

ارسال شده 2 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

مژده مواجي - آلمان : حدود ساعت دو بعدازظهر به محل قرارمان روبروي دفتر نشرية «آسفالت»، نشرية بيخانمانها در شهر هانوفر، رسيديم. مسئول پروژة گروه کاريمان در اداره برنامه ريخته بود که يکي از مسئولان آنجا بهنام پتر گروه ده نفري ما را در شهر بگرداند و از بيخانمانهاي شهر برايمان صحبت کند.

ارسال شده 2 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

برادر جمپولوي (دوقلو) من (ابراهيم هوشيار) / علاقه و دلبستگي‌اش به بوشهر را حفظ کرده بود (دکتر رسول هاشمي) / براي پرويز هوشيار عزيز ( دکتر رضا معتمد) / اسمي مترادف با فرهيختگيِ يک انسان و خادمِ امور فرهنگي، ادبي و هنري (حسين طالبي) / صحنه گردان جلسات بوشهري‌هاي مقيم مرکز (ابراهيم ميگلي‌نژاد) / و خزاني ديگر در بوستان علم و هنر و انديشه بوشهر (خورشيد فقيه) / پرویز هم پرید (عبدالمجید زنگویی)/ ماجراي آن دوربين هشت ميلي متري (هاشم هاشم‌زاده)، سال‌هاي سخت و سخت‌تر (فريده كاردانى)...

ارسال شده 2 ماه پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

 اول مهر به همان مدرسه رفتيم که نامش مهران بود. معلم کلاس دوم مرحوم آقاي گيتيزاده بود که مردي بلند قد و خوش تيپ بود. در همان سالها آقاي گيتيزاده با خانم محتشمي ازدواج کردند و يادم است که عروسي مفصلي گرفتند. در ميان دانش آموزان دولابي، حميدي ، فروزاني و خودم از بچه هاي زرنگ بوديم و رقابت داشتيم و خيلي درس خوان بوديم به طوري که آقاي گيتيزاده در کلاس دوم تعدادي از بچهها را در اختيار ما گذاشته بود...

ارسال شده 3 ماه پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

 سه مؤلفه مهم تعريف گردشگري عبارتند از : هدف از سفر(تفريح، زيارت، ديدار فاميل و ...)، مدت سفر(کمتر ازيک سال متوالي ) و مکان سفر(مکاني خارج از محيط معمول). بنا بر اين گردشگري عبارت اند از مجموعه فعاليتهاي افرادي که به مکانهايي خارج از محل زندگي و کار خود به قصد تفريح، استراحت، زيارت و انجام امور ديگر مسافرت مي کنند وکمتر از يک سال متوالي در آن مکان باشند. در تعريف گردشگري بايد دقت شودکه هردو بعد  تقاضا ( گردشگر) و عرضه ( مقصد و ساکنان) موردتعريف قرار گيرند...

ارسال شده 3 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

غلامرضا شريفي خواه : کسبههاي بازار انسانهايي از جنس آرامش و صداقت و شرف و مهرباني بودند و نام شان جاويد و يادشان گرامي باد. در هنگام صبح لنج هاي صيادي موتوري از جزيره شيف با ماهيهاي تازه و درجه يک در کنار ساحل که قهوهخانه کاکي در آن جا قرار داشت «تابوک» پهلو ميگرفتند. اين قهوهخانه مرکز معاملات و داد و ستدها و رفع اختلافات بين لنج داران بود که به کمک «مهدي و ماندني کاکي» اداره مي شد و محلي بود...

ارسال شده 4 ماه پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

عبدالرزاق ريشهري: بوشهر در ذات وجودي خود شهري است که سياست پذيرش گردشگري آن ميبايست بر مبناي جذب از طريق گزينههاي دريا محور استوار گردد. گردشگران حداقل هشت ماه از سال به طرق مختلف ميتوانند از اين موهبت الهي که در کنار آن با برنامهريزيهايي همانند ماهيگيري، تفرج دريايي با ايجاد فضايي مفرح و ساحل پيمايي در سواحل بکر و آرامش...

ارسال شده 5 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

اين کوچه خيلي خراب بود و حتي براي خودم که اين جا زندگي ميکردم هم سخت بود که اين جا هستم. ديوار نداشت و يک حالت کَرِه مانندي و مخروبهاي بود که شهرداري خرابش کرد و اين محوطه شد جاي موشها و ديگر جانوران، ما آمديم دورش را ديوار کرديم و همين طور که نشسته بودم فکر کردم با مقداري رنگ هم ديوارها را نقاشي کنيم شايد اين کوچه از اين خرابي در بيايد. رنگ گرفتيم و دختر برادرم و بچهها و نوههايم هم همکاري کردند با من و آنها نقاشي کشيدند و خودم رنگ آميزيهايش را انجام دادم.

ارسال شده 5 ماه پيش در گفتگو ، نظر (0)

سيروس شيبو: خودم را  ميان خاطرات ديدم، گرم و صميمي، همه بودند، خيلي شلوغ و پر سرو صدا، همه چيز در ذهنم موج ميزد. دم دروازه شلوغ بود، پلاکارت سينما را نگاهي انداختم فيلم سلطان قلبها، تعريفش را زياد شنيده بودم به خودم گفتم شب با دوستانم برم سينما فيلم قشنگيه. چشمم به مجسمه...

ارسال شده 6 ماه پيش در تاریخ ، نظر (0)

ابراهیم بشکانی: از صبح هوا خيلي گرم و شرجي بود، يعني تپ تپ، باد از باد نميجنبيد. طبق معمول همه روزه تو ميدون برحه کازروني جمع شديم و برو بچهها روي سکنچه مسجد که جاي استراحتمون بود نشسته بودند و در فکر بوديم که چگونه وقت بگذرونيم، يکي از بچهها پيشنهاد شَرْرُو بازي داد که همگي قبول کرديم...

ارسال شده 6 ماه پيش در تاریخ ، نظر (0)

دکتر حمید اسدپور: از جمله کارکردهاي فرهنگي خليجفارس، انتقال و گسترش زبان فارسي در جنوب، جنوب شرقي و شرق آسيا و همچنين در شرق آفريقا ميباشد. در آغاز سکونت مهاجران ايراني در هند که به خصوص از خليجفارس راهي اين سرزمين شده بودند آثاري به زبان فارسي وجود داشت که جهت حفظ آن، ايرانيان اقدام به ترجمه آنها به زبانهاي رايج در هند نمودند. اما به تدريج زبان فارسي در همه ارکان جامعه و حکومت هند نفوذ يافت...

ارسال شده 6 ماه پيش در تاریخ ، نظر (0)

غلامرضا شريفيخواه: در دوران نوجواني اواسط دهه چهل شمسي تفريح برخي از بچه هاي بندر بوشهر، اين بود که با پاي برهنه (پتي) يا در کنار دريا ميگذراندم و يا رفتن به بازار قديم و دروازه شهر و بعضي اوقات هم با بچه هاي محل در ميداني جمع شده و مشغول به بازيهاي گروهي (دسته جمعي) مي‌‌شديم و خيلي خوش ميگذشت. تا اين که کم کم بزرگتر و به سينما علاقمند شدم. به قولي که در عامه مردم ميگفتند سينمارو، يعني عادت رفتن به سينما.

ارسال شده 6 ماه پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

دکتر عبدالرحيم مهرور: آيا مي دانيد بوشهر اولين استاني بوده که در صد سال گذشته در دوره اشغال انگليس راه آهن داشته ولي اکنون بعد از کهگيلويه آخرين استاني است که از داشتن راهآهن محروم است. براي توسعه يک استان ابتدا بايد شهروندان آن استان فعال و مطالبهگر باشند. فعال در زمينه فرهنگي، اجتماعي و سياسي، اقتصادي. متاسفانه در جامعه امروزي ما چنان مردم را سرگرم...

ارسال شده 6 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

دکتر محمود دهقاني: سنگ نگارهي باز مانده از روزگار ساسانيان در تنگ قنديل چنارشاهيجان که ديرينگي آن به هفده سده مي رسد، در گذر از دستبرد سوداگران بازار آثار باستاني، مورد بيمهري مسئولان نيز ميباشد. ميراث فرهنگي و گردشگري که  جايگاه آن از سازمان به وزارتخانه ترقي داده شد براي بهبود نگهداري از برجا مانده هاي باستاني بود وگرنه چه نيازي داشت نام وزارت ميراث فرهنگي بر آن بگذارند. اين وزارتخانه مسئول است تا از برجا ماندههاي باستاني نگهداري کند...

ارسال شده 7 ماه پيش در تاریخ ، نظر (0)

مجتبي محمديانگلستان يکي از دولتهاي اروپايي قدرتمند در فاصله قرنهاي هفدهم تا بيستم ميلادي در ايران است. در منابع تاريخي ايران هر گاه نام انگليس به ميان ميآيد ناخودآگاه نام خليجفارس و بندر بوشهر در ذهن تداعي مي شود. اگر چه در مورد حضور انگليسي ها در ايران کارهاي پژوهشي فراواني صورت پذيرفته است اما براي نگارش پژوهشي درخور و علمي که حقايق تاريخي را بدون حب و بغض بازگو کند...

ارسال شده 7 ماه پيش در تاریخ ، نظر (0)

وزير کشور در سفرش به بوشهر وعده داده است که دولت،  براي توسعه تجارت و اقتصاد دريا در استان هاي جنوبي برنامه دارد! و البته ما مي دانيم  که دولت هيچ برنامه اي جز حذف قانون همراه ملوان ندارد! که اگر برنامهاي بود بايد همزمان با حذف تدريجي قانون کالاي همراه ملوان و ارائه لايحه  آن به مجلس ارائه مي داد! متاسفانه دولت بعد از ارائه لايحه جديدش در مورد قانون کالاي همراه ملوان نه تنها به اعتراضات مردم و دريانوردان استان بوشهر و ديگر استانهاي جنوبي توجه نکرده بلکه به...

ارسال شده 7 ماه پيش در اقتصادی ، نظر (0)

حسين شادکامي: هنو ترس تو دلوم بود ولي در حياط مدرسه پر از بچههاي قد و نيم قدي که ديدم آروم گرفتم و ديگر خوم تنها نبودم در آن سوي حياط مدرسه  بزرگترها با هم گرم گپ گفت بودند و ما بچههاي اوليها يک کناري براي خومون آنها را سيل (تماشا) ميکرديم. چيزي نگذشت که زنگ توسط ناظم آقاي سيفزاده که معلم ما اوليها هم بود، زده شد...


ارسال شده 7 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

دکتر عباس حاتمي: 1- بحران ناشي از کمبود بودجه:آموزش و پرورش که کمترين رشد را دارد. 2- بحران عدم تربيت و عدم استخدام معلم حرفهاي متناسب با پرستيژ بچه هاي امروزي.لازمست سازمان غير دولتي و منتخب نظام معلمان تشکيل و در خصوص آموزش، صلاحيت و حقوق معلمان فعاليت نمايد. ايدئولوژيک شدن آموزش باعث ايجاد تعارض و تضاد ذهني در دانش آموز ميشود زيرا دانش آموز واقعيات امروزي را متفاوت از ايديولوژي مي بيند!...

ارسال شده 7 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

 ابراهيم بشکاني: مرداد ماه بوشهر تو جِنگ قلبالاسد و نم و رطوبت و گرمان، معمولاً تو اي مواقع صبح زود اُو دريا پرن(مد) و بعدازظهرها خالي ميشه (جذر). به کارخونه يخي حاج عبدالله وزيري نزديک شهرداري رسيديم، روبروش کنار بُلت دِريا يه پله دوطرفهاي بيد که سي دومن و بالا رفتن اَزِش...

ارسال شده 7 ماه پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

زير پوست گناوه چه ميگذرد؟

الياس احمدحسينی

چهارم شهريور 1402 احمد محمديزاده استاندار بوشهر به سالن بهزاد گناوه آمد و بدون توجه به درخواستها، سوالات و اعتراضات مردمي که از مشکلات، بيعدالتي و بيتوجهيها جانشان به لبشان رسيده، در کمال بيخيالي و بُهت کساني که او را همشهري و افتخار خود ميدانستند، سالن را ترک کرد.

تَرَک و شکافي که روز به روز بين مردم و حاکميت عميقتر ميشود. در چند سال اخير اتفاقاتي در گناوه افتاده که هر کدام ميتواند عامل خشم و فوران مردم باشد. وضعيت اسفناک و آمار مرگ و مير شبکه بهداشت و درمان و بيمارستان گناوه، تغيير کاربري فضاهاي سبز و تصاحب زمينهاي مردم براي ساخت مسکن ملي، دخالتهاي استانداري و فرمانداري در شوراي شهرو بلاتکليفي مردم، تخريب بازارچه 250 دستفروش (روبري تالار هنر)، انتقال سند زمين فرودگاه به مسکن و شهرسازي به طور پنهان و بدون طي کردن روال قانوني، غرق شدن همزمان سه نوجوان در ساحل به دليل نبود امکانات پيش پا افتاده نجات غريق، فشار روز افزون اقتصادي به خانوادهها و جلوگيري استانداري از سفر تجاري لنجها و ملوانان، محدوديت شديد تهلنجي با عنوان «ساماندهي» و نابودي اقتصاد بنادر جنوب، اخذ مالياتهاي کمرشکن از بازاريان، آمار بالاي توقيف خودرو و جانباختگان خط شوتي، آلودگي نفتي دريا و سرازير شدن فاضلاب شهري به دريا، کلنگزنيهاي بيحاصل و وعدههاي پوچ و... تنها گوشهاي از درد و رنج ومسايل و مشکلاتي است که نه تنها حل نشدهاند بلکه به روشهاي مختلف بر آنها سرپوش گذاشته ميشود و روز به روز بر دامنه مشکلات افزوده ميشود.

نگاهي به مشتهاي گره کرده و گردنهاي متورم از عصبانيت تعدادي از مردم در سالن بهزاد خطاب به مسيولين در «هفته دولت» نشان از خشم فرو خورده شده حاصل از بيتوجهي به مطالبات شهروندان است. مطالبات انباشتهاي که اگر همچنان ادامه پيدا کند مستعد فوران و خشونتي غيرقابل پيشبيني خواهد شد./ گناوهآنلاين

ارسال شده 8 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

اصل چهار ترومن سيل گونيهاي گندم را به شهر قحطيزده ما سرازير کرد، آثار جنگ جهاني، خشکساليهاي پي در پي، بيکاري و بيماريهاي واگيردار و غيرواگيردار همه جا را به فلاکت انداخته بود. بوشهر، شهر بندري ما با آن هواي گرم و مرطوب، مصيبتش دو چندان بود. روزگار به سختي ميگذشت، به دست آوردن لقمه ناني بسيار سخت بود، اغلب مردم توانائي خريد و سير کردن شکم خانواده خود را نداشتند..

ارسال شده 8 ماه پيش در تاریخ ، نظر (0)

اکنون خبر ميرسد در دولت ابراهيم رئيسي دوباره ميخواهند به آن سالها برگردند، در کنار تصفيه و برکناري استادان منتقد و ناموافق،  دانشجويان را هم چک کنند و محدوديتهاي دهههاي نخست انقلاب را دوباره احيا کنند. نمي دانم چرا ميخواهند تجربه شکست خورده دهه 60 - 70 را دوباره تکرار کنند...

ارسال شده 8 ماه پيش در سیاسی ، نظر (0)

جنگ دلوار تلخ ترين فراز تاريخ جنگ جهاني اول براي انگليسي هاست. آنها که در اکثر جبهه هاي جنگ فائق شده بودند و نيروهاي دلواري را به چشم نمي آوردند، در يک تهاجم اوليه و بمباران اين روستا با گلوله هاي توپ که وزن آنها قريب به 96 کيلوگرم بود موفق شدند دلوار را تسخير کرده و از اين بابت خود را آسوده يافتند که بالاخره دشمن ديرين خود را نابود نمودند...

ارسال شده 8 ماه پيش در تاریخ ، نظر (0)

عکس های دیدنی از زندگی رئیسعلی دلواری

 

http://www.nasimjonoub.com/fa/posts/58851

ارسال شده 8 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

 نادر اقدام:  صبحها بعد از اتمام بازي به خصوص در روزهاي گرم تابستان بستگي به بازيهاي رايجي از قبيل چوکيلي، هاکي، هفت سنگ، جزبازي، گل بگيرشده، تنگسه، فرفره و کاغذ هوا که دستساز خود بچهها بود، تيرمايه بازي، دوچرخه سواري، گاري بازي، و تشتک بازي به دريا ميرفتيم. معمولاً روبروي تجارتخانه مرحوم محمد ملکمي (پدر مرحوم هوشنگ) و کنار کارخانه يخسازي مرحوم وزيري (پدر محمد) از پلههاي سنگي...

ارسال شده 8 ماه پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

دکتر عبدالرحيم مهرور: بوشهر زادگاه ما و اجداد ما، بوشهر مجموعه و گنجينهاي طلايي از: شيلات و دريايش، نيروگاه اتمي و برقش، نفت و جزيره خارگش، گاز و بندر عسلويهاش، حافظان قرآن دشتياش، بندر دلوار و رئيسعلياش، گناوه، ديلم و مردمان با صفايش، نخلستان و خرماي...

ارسال شده 9 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

مولانا استاد حميد از اعاظم و اکابر  بلاد دشتي

ارسال شده 9 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

دردسرهاي استاديوم رفتن در بوشهر

ارسال شده 10 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)
صفحات: 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13

آخرین اخبار

پربیننده ترین