طراحی سایت
جستجو:

افراد منفي چه كمكي به ما ميكنند؟

نسیم چنوب، حسين زيرراهي- مدرس توسعه فردي

 

يکي از دوستان از رفتار رواني كارمند بانكي ميناليد كه قرار بود وامش را تاييد كند. ميگفت هر بار كه با او حرف ميزنم چنان خشمي سراپاي وجودم را فرا ميگيرد كه دلم ميخواهد به دو قسمت مساوي تقسيماش کنم. گفتم فلاني من كه دوست تو هستم و در كنار هم تفريح ميكنيم و لذت ميبريم كه نميتوانم چيزي از كنترل خشم به تو ياد دهم. اين وظيفه آن كارمند بانك است. ما به صورت طبيعي تمايلي به ارتباط با آدمهاي منفي نداريم. دوست داريم با انسانهاي بافرهنگ، فرهيخته، مودب، بخشنده، مهربان و خلاصه داراي هر نوع صفت مثبت در تعامل باشيم. درعوض از انسانهاي خشن، بيادب، خسيس، مكار، دروغگو و غيره تا جاي ممكن دوري ميكنيم. نخست برويم سراغ تاثير انسانهاي مثبت.

اولين تاثير آدمهاي مثبت اين است كه وقتي با آنها هستيم حال بهتري داريم. يا بقول معروف از همنشيني آنها لذت ميبريم. مثلا يك آدم مؤدب هيچوقت به شما توهين نميكند. انسان صادق به شما دروغ نميگويد. بخشنده اگر چيزي نياز داشته باشيم به ما ارزاني ميدارد. فرد مهربان و حامي دستمان را ميگيرد و ياريمان ميكند. وقتي به زندگي در ميان انسانهاي مثبت دقت ميكنيم درست مثل زمان كودكيمان است كه تحت پوشش حمايت خانواده قرار داشتهايم. اين شرايط براي بچه ايدآل است ولي براي بزرگسال سرتاسر مثبت نيست. فكر كنيد هيچوقت كسي به شما توهين نكرده باشد. يا هرچه خواستهايد به شما دادهاند. چه قدر براي بدست آوردن خواستههايتان توان داريد؟ حال ببينيم زندگي در ميان آدمهاي با صفات منفي چطور است.

اگر بخواهم زندگي در ميان انسانهاي با صفات منفي را به چيزي تشبيه كنم شايد به گذر از يك جنگل پرخطر يا صعود به قلهاي سخت بيشباهت نباشد. همه مسير پر از سختي و مشقت است ولي با هر گامي كه برميداريد مقداري بر توان ذهني و جسمي شما افزوده ميشود. به راستي اگر در تمام عمر كمتر از گل نشنيده باشيم روحيهمان چطور است؟ معلوم است سوسول. با اولين توهين، تحقير يا بياعتنايي دنيا روي سرمان خراب ميشود. چه كسي بهتر از آدم مكار و حيلهگر ميتواند پيچيدگي دنيا را به ما نشان دهد؟ آنكه چيزي به ما نميبخشد غيرمستقيم وادارمان ميكند خود براي رسيدن به خواستههايمان بجنگيم. همكاري كه دانستههايش را در اختيار ما نميگذارد يا مغازهدار همسايه كه سعي ميكند ما را از بازار خارج كند ناخواسته تلاش براي يادگيري و مقاومت در ماندن در آن شغل را به ما ياد ميدهد. همسايه فضولي كه ميخواهد از همه چيز ما سر در بياورد و مدام روي اعصاب ما راه ميرود در واقع دارد اعصاب ما را قويتر ميكند. كساني كه تجربه زندان را داشتهاند در جامعه خيلي از ديگران راحتتر زندگي ميكنند. چون تحمل انسانهاي منفي در آنها بسيار بالا است.  نتيجه اينكه هرگز در زندگي سعي نكنيم دور و برمان را فقط از آدمهاي خوب پر كنيم. چون به همان اندازه به آدمهاي بد هم نياز داريم. آنها ما را قويتر ميكنند.

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و هفتم، شماره 1079)

ارسال شده 1 روز پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

شعري از استاد علی باباچاهي ترجمه و در مجله دوسالانه Circumference در امريکا به چاپ رسيد. در اين مجله تعدادي از شاعران دنيا به زبان خودشان شعر دارند. اين شعر استاد باباچاهي توسط مرجان مدرس، ترجمه شده است...

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

برادر جمپولوي (دوقلو) من (ابراهيم هوشيار) / علاقه و دلبستگي‌اش به بوشهر را حفظ کرده بود (دکتر رسول هاشمي) / براي پرويز هوشيار عزيز ( دکتر رضا معتمد) / اسمي مترادف با فرهيختگيِ يک انسان و خادمِ امور فرهنگي، ادبي و هنري (حسين طالبي) / صحنه گردان جلسات بوشهري‌هاي مقيم مرکز (ابراهيم ميگلي‌نژاد) / و خزاني ديگر در بوستان علم و هنر و انديشه بوشهر (خورشيد فقيه) / پرویز هم پرید (عبدالمجید زنگویی)/ ماجراي آن دوربين هشت ميلي متري (هاشم هاشم‌زاده)، سال‌هاي سخت و سخت‌تر (فريده كاردانى)...

ارسال شده 2 ماه پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

شهراد ميدري

 

بعد از اينها حق نداري باز در خوابم بيايي

حق نداري بارِ ديگر رويِ اعصابم بيايي

 

دست بردار از سرم، خسته نکن خود را که از نو

مثلِ تصويري سرِ خود گوشهيِ قابم بيايي

 

بيخودي زحمت نکش، لازم نکرده دلبرانه

سويِ تنهاييِ چينيوارِ سهرابم بيايي

 

کم بکش محصولِ خود را هي به رخ، اصلن که گفته؟

گونه سيب و چشم زيتون و لب عنابم بيايي

 

سهمِ شبهايم پس از اين هرچه تاريکي شود باز

صد شرف دارد به اينکه جايِ مهتابم بيايي

 

ماه و کوکب هيچ، اصلن شعلهيِ فانوس هم هيچ

خوش ندارم جايِ حتا کرمِ شبتابم بيايي

 

باز هم گفتي دلت کرده هوايم، چه غلطها!

تو غلط کردي بخواهي در تب و تابم بيايي

 

مهر تو خط خورده از دل، پس برو ديگر نبينم

بعد از اين تا نسخهيِ خطيِ نايابم بيايي

 

پر بکش مرغابيِ وحشي به هر سويي دلت خواست

نه! نميخواهم به جايِ قو به تالابم بيايي

 

هرچه بود از من گذشت و من گذشتم از خيالت

پس مبادا بعد از اين تا خلوتِ نابم بيايي

 

شاعر اين شعر را ديوانه کردي، دست بردار

گفته باشم حق نداري باز در خوابم بيايي

ارسال شده 3 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

 

بيخيالي نسبت به دردسرهاي مردم


قاسم محمدي: انسان تعجب ميکند از اين همه بيخيالي و بيتوجهي برخي از نهادهاي دولتي در بوشهر، که چگونه مشکلات مردم در اجراي يک طرح عمراني برايشان اهميتي ندارد و طرح عمراني را نيمه کاره رها کرده و به مردم را با مشکلات تنها ميگذارند.

نمونه آن سنگفرش گذر محله کوتي است که مدتهاست در حال انجام است و نه تنها به اتمام نميرسد که نيمه کارها رها شده و به زودي همين کفسازي هم که انجام گرفته خراب ميشود و باز هزينه بايد کنند تا روز از نو و روزي از نو!

سنگفرش کردن مجدد يک گذر کوتاه همانند گذر محله کوتي مگر چه کار شاقي است که اينطور در اجراي آن ماندهاند؟! بقول قديميها مگر ميخواهند فيل هوا کنند که اينقدر اتمام آن برايشان سخت هست؟!

يعني در مأموريتهاي خود به شيراز هم نرفتهاند که ببينند چگونه طرحهاي بزرگ عمراني به سرعت انجام ميشود و مردم از مزاياي آن استفاده ميکنند.

به عنوان يک شهروند براي صدمين بار درخواست داريم تا هرچه زودتر سنگفرش کردن اين گذر کوتاه را تمام کنند و بيش از اين باعث زحمت ساکنين و سرافکندگي خود نشوند.

(هفته نامه نسیم جنوب- سال بیست و ششم، شماره 1069)

 

 

ارسال شده 3 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

مهارت نه گفتن

حسين زيرراهي - مدرس مهارتهاي زندگي

به يك بچه پنج ساله كه در حال بازي است بگوييد يك ليوان آب برايتان بياورد. خيلي راحت و بدون هيچ رودربايستي به شما نه ميگويد. اين حقيقت نشان ميدهد ما در خردسالي مهارت نه گفتن را دارا بودهايم ولي به دلايل مختلف از دستش دادهايم    . حال در بزرگسالي بايد با تلاش فراواني آن     را بدست بياوريم. شخصا معقدم به غير از منابعي چون وقت، انرژي و پولي كه به خاطر عدم توانايي در نه گفتن از دست ميدهيم، از همه بدتر حرص و خودخورياي است كه بعد از بله گفتنهاي بيجا تجربه ميكنيم. به ياد بياوريد زمانهايي كه کسي از شما درخواست پول، انجام كار يا قرض دادن وسيلهاي داشته و شما با وجود عدم ميل باطني به او بله گفتهايد و بعد چه حالي داشتهايد.

به راستي چرا اينقدر نه گفتن براي ما سخت است؟ ما به دلايل گوناگوني نميخواهيم به ديگران نه بگوييم. يك دليل اين است كه نميخواهيم به ديگران توهين كرده باشيم. چون برآورده نكردن خواستههاي ديگران را توهينآميز ميدانيم. ديگر اينكه دوست نداريم خودخواه جلوه كنيم. فكر ميكنيم در اولويت قرار دادن خواستههاي خودمان نوعي خودخواهي است. دوست داريم به ديگران كمك كنيم و آنها ما را دوست داشته باشند و باارزش جلوه كنيم. نميخواهيم ديگران را ناراحت كنيم. گاهي هم صرفا گرفتار زورگوييهاي عاطفي ميشويم. افرادي هستند که ما را در تله احساسي قرار داده يا راههاي نه گفتن را بر روي ما ميبندند. البته دليل كلي ناتواني در نه گفتن عزتنفس پايين است. وقتي عزتنفسمان بالا است ميدانيم هيچ اشكالي ندارد نه بگوييم. چون حق داريم خواسته خود را در اولويت بگذاريم.

گاهي هم شيوه نه گفتنمان كار را خراب ميكند. مثلا به دروغ متوسل ميشويم. يا وقت تلف ميكنيم و جواب طرف مقابل را تا مدتي نميدهيم. يا بهانههاي غيرواقعي ميآوريم. مثلا به جاي اينكه بگوييم من نميخواهم اين كار را انجام بدهم قسم و قرآن ميخوريم كه نميتوانم يا ندارم. اينها باعث ميشود وجهه ما پيش ديگران آسيب ببيند. ضمن اينكه كمكي هم به بالا رفتن مهارت نه گفتنمان نميكند.

چطور نه بگوييم؟ نخست، نه گفتن بايد محترمانه باشد. اظهار تاسف ميكنيم كه نميتوانيم پاسخ مثبت بدهيم. دوم، نه گفتن بايد رك باشد. مثلا اين جمله "متاسفانه پاسخم منفي است". با منمن كردن و صغرا و كبرا چيدن هيچ كمكي به خود و طرف مقابل نميكنيم. سوم وقتكشي نكنيد. هرچه زودتر پاسخ بدهيد تا او بتواند براي مشكلش راهحلي پيدا كند. چهارم اگر نه گفتن آني برايتان سخت است، يك وقت مشخص بگيريد و بگوييد بررسي ميكنم و تا فلان موقع جواب ميدهم. پنجم اگر با اصرار طرف مقابل مواجه شديد به دنبال پيدا كردن دليل و بهانه بيشتر نباشيد. همان جواب اول را تكرار كنيد. ششم اگر ميتوانيد يك راهحل جايگزين به ايشان پيشنهاد دهيد. ممكن است برايش كمككننده باشد. ضمن اينکه نشان ميدهد شما به فكرش هستيد.

(هفته نامه نسیم جنوب- سال بیست و ششم، شماره 1069)

ارسال شده 3 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

ترس از موفقيّت

 

حسين زيرراهي - مدرس توسعه فردي

ميگويند شاگردي مكتبي بود كه معلم هرچه تلاش ميكرد الف را به او ياد دهد ياد نميگرفت و در همين درس اول مانده بود. روزها ميگذشت و معلم به روشهاي مختلف سعي ميكرد ولي وقتي از او ميخواستند الف را بخواند يا بنويسد ميگفت بلد نيستم. بالاخره معلم به اين صرافت افتاد كه اين عدم يادگيري عمدي است و علت را از او جويا شد. شاگرد جواب داد اگر الف را ياد بگيرم بعد بايد بقيه حروف الفبا و همينطور درسهاي ديگر را ياد بگيرم. در نتيجه مرتب كارهايم بيشتر ميشود. داستان موفقيت هم تقريبا هم چنين مسيري دارد. هرچه جلوتر ميروي كارهاي بزرگتري بايد انجام داد.

ديدن نتايج و دستاوردهاي آدمهاي موفق از دور زيباست و همگان خواستار آن هستند. كيست كه دوست نداشته باشد آقاي دكتر يا خانم مديركل خطاب شود؛ كتابهايش دهها بار تجديد چاپ شود؛ سوار بر ماشين آخرين مدل به مسافرتهاي آنچناني برود؟ ولي اين دستاوردها نتيجه كارهايي است كه براي آدمهاي عادي ترسناك است.

يكي از ترسهاي موفقيت حجم تلاشي است كه فرد بايد انجام دهد. در واقع آدم موفق هم به اندازه يك فرد عادي كار ميكند. ولي قبل از اين مرحله تلاشهاي زيادي به خرج داده است كه معمولا خيلي به چشم نميآيد. مثلا كسي كه دوست دارد پزشك شود وقتي متوجه ميشود چقدر كتاب قبل و بعد از كنكور بايد بخواند ترس بر او مستولي ميشود.

شايد بزرگترين ترس در مسير موفقيت خروج از دايره امن باشد. گام گذاشتن در مسير موفقيت متضمن خارج شدن از وضعيت امن فعلي و گام گذاشتن در مسيرهاي ناشناخته و مبهم است كه ممكن است در كوتاهمدت نتيجهاي هم نداشته باشد. همين باعث ميشود خيليها شهامت حركت در اين مسير را نداشته باشند. خيليها ميترسند اگر موفق شوند انتظارات از آنها بيشتر شود. مثلا ديگران از آنها درخواست كمك كنند يا حتي دزد اموالشان را ببرد. البته اينها احتمالاتي درست است. ولي سوال اين است اگر مال داشته باشيم و بخشي از آن را به ديگران كمك كنيم يا دزد ببرد بهتر است يا اصلا مالي نداشته باشيم؟

ترسهاي موفقيت برخي واقعي و برخي هم بخاطر خطاي مغز است. مثلا در مورد تلاش معمولا اينطور است كه افراد موفق در دورهاي از زندگي تلاش زيادي ميكنند ولي بعد ديگر نياز به آن حجم از تلاش نيست. با اين تفاوت كه كسي كه به موفقيت رسيده است هر زمان كه دوست داشت ميتواند ديگر كار نكند ولي كارگر ساده تا وقتي زنده است مجبور است هر روز هشت ساعت كار كند. در مورد حجم دغدغههاي فكري هم صرفا تفاوت بين نوع دغدغهها است. مثلا يك كارخانهدار به اين فكر ميكند كه چطور كارخانه بعدي را راهاندازي کند، آدم فقير به اين فكر ميكند كه فردا چطور شكمش را سير كند. فقط تفاوت در بزرگي و كوچكي دغدغهها، تصميمات و كارها است.

نكته مهم در مسير موفقيت اين است كه هرچه ما بزرگتر و موفقتر ميشويم مغزمان هم به همان اندازه رشد ميكند. ولي وقتي با مغز اكنونمان به زندگي يك فرد موفق نگاه ميكنيم انجام آن همه کار برايمان ترسناك ميشود.

(هفته نامه نسیم جنوب سال بیست و ششم، شماره 1068)

ارسال شده 3 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

«انقلاب کبير» تأمين اجتماعي بوشهر

اسماعيل منصورنژاد

 

مسئول روابط عمومي تأمين اجتماعي استان بوشهر بر اساس اين که «نسيم جنوب» يکي از هفتهنامههاي ديرپاي بوشهر و يکي از مشهورترينها است، چند خبر داده به «نسيم جنوب»، بعد هفتهنامهها را در اداره پخش ميکرده و تمام.

اما همين که «رئيس ادارة بازرسي و رسيدگي به شکايات» ميفهمد، ناگهان «انقلاب کبير» را آغاز کرده و به مديرکل نامه مينويسد هرچه سريعتر دستور لازم براي «جمعآوري» و «محو» هفتهنامه نسيم جنوب را صادر فرمايند؛ آن هم به جرم «زاويهداشتن با نظام و دولت».

نکتة ماجرا اين جاست که در آخر «انقلاب نامه» يادآوري فرموده «وجهي بابت درج اخبار به نسيم جنوب پرداخت نشده» و خيالتان راحت که 3 و نيم ميليارد دلار ارز براي واردات چاي به يونس قيصيزاده داده نشده است.

ارسال شده 4 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

گردشگري يا توريسم، سفر به قصد لذت بردن است. بر اساس تعريفي که براي اين مفهوم در نظر گرفته شده است، به مجموعه فعاليتهايي که فرد يا افرادي که به مکاني غير از مکان عادي زندگي خود مسافرت و حداقل يک شب در آن مکان اقامت ميکنند، انجام ميدهند...

ارسال شده 5 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

مهمترين تحولات تاريخ معاصر ايران عبارت بودند از رويارويي با غرب و ازدست رفتن موقعيت تاريخي و جغرافيايي ايران به علت عقبماندگيهاي تاريخي که به طور مثال باعث دستاندازي روسيه و عثماني و انگليس به خاک ايران شد. انقلاب مشروطه يک تحول بنيادين ديگر بود که هنوز ابعاد واقعي اين تحول براي مردم تببين نشده است...

ارسال شده 5 ماه پيش در دیدگاه ، نظر (0)

سيد قاسم ياحسيني:  با گذشت سن و نشستن برف پيري بر سرم، يک راز بزرگ را کشف کردهام که مايلم با شما خوانندگان در ميان بگذارم. راز ساده و پيش پا افتادهاي هم هست! در يک کلمه به شما عرض کنم که کتابِ خوبِ مطلق وجود ندارد! دقت بفرمائيد عرض نکردم «کتاب خوب» وجود ندارد، بلکه گفتم کتابِ خوبِ مطلق وجود ندارد...

ارسال شده 5 ماه پيش در دیدگاه ، نظر (0)

رضا نکيسا: نسل جوان امروز که آماده ورود به جامعه جهاني است تنها را جلوگيريشان از تکرارهاي بيهوده گذشته و ناکاميهاي احتمالي و پيشرو توصيه به خواندن و مطالعه و آمادگي حاصل از آن است.  در هر حوزهاي که قصد ورود داريم بدون دانش و مطالعه به نتيجه دلخواه نخواهيم رسيد، لذا توصيه ميشود قبل از انتخاب، فهم درست از موضوع که منبعث از مطالعه است مد نظر  باشد و ميبايست با دانش گام برداريم و اين مهم نيز فقط با مطالعه فراهم ميآيد...

ارسال شده 5 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

نرگس کياني: احمد عليشرفي را ميتوان يکي از وزنههاي موسيقي اقوام در بوشهر دانست که هم نيانبان، هم نيجفتي ميزد. او خوشبختانه صاحب فرزنداني اهل موسيقي بود؛ فرزنداني که احتمالاً ميتوانند فقدان پدر را تا حدي جبران کنند. عليشرفي معمولاً به صورت خانوادگي کار ميکرد...

ارسال شده 6 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

ابراهیم بشکانی : روز بيستم شهريور ماه، خوانين دشتي و تنگستان و حيات داوودي، بوشهر را محاصره کردند و در روز 25 شهريور ساعت هشت صبح با چندين کاميون از تفنگچيهاي تحت امر خود به سرکردگي فتح الله خان حيات داوودي وارد شهر شدند، در اون زمان هيچ نيروي ارتشي در بوشهر نبود فقط يک هنگ ژاندارمري در بهمني قرار داشت که حدود 200 نفر ژاندارم در آن خدمت ميکردند...

ارسال شده 6 ماه پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

زندگی آگاهانه: كاهش نگراني

حسين زيرراهي- مدرس مهارتهاي زندگي

مغز ما انسانها دستگاه توليدكننده نگراني است و اين كار را هم بيوفقه  در تمام مدت عمر به صورت شبانه روز انجام ميدهد، حتي در زماني كه خواب هستيم. دليل آن هم اين است كه اصليترين وظيفه مغز زنده نگه داشتن ما است و براي اين كار مرتب در حال اسكن محيط براي شناسايي خطرها و دوري كردن از آن است. اين مكانيسمي حياتي است كه باعث بقاي نسل انسان و پيشرفت آن شده است.

واكنش طبيعي ما نسبت به نگرانيهايمان به چند روش انجام ميشود. گاهي با آن يكي ميشويم و در نگرانيهاي خود غرق ميشويم. زماني تلاش ميكنيم از آن فرار يا آن را فراموش كنيم. گاهي هم به جنگ آن مي رويم. البته خيلي از كتابهاي خودياري و مدرسان انگيزشي هم با روشهاي تلقين و مثبتانديشي به مخاطبان خود شيوههاي غلبه بر نگراني را آموزش ميدهند که تفاوتي با اين روشها ندارد. بگذاريد با مثالي آن را روشنتر كنيم. فرض كنيد شما نگرانيد از كارتان اخراج شويد، بيمار شويد، اتفاقي براي خانوادهتان بيافتد، ماشينتان خراب شود، بي پول شويد يا داراييتان از دستتان برود.

در روش سنتي شما با يکي از اين روشها با نگرانيتان مقابله ميکنيد: جنگيدن: اينها افكار احمقانه است و هيچ اتفاقي قرار نيست بيافتد. فراموشي، شايد به الكل، مواد مخدر و تفريحات بيرويه روي بياوريد كه به مشكلات فكر نكنيد. جايگزيني، سعي ميكنيد به چيزي غير از اين موضوع فكر كنيد مثلا به خاطرات خوش گذشته يا خيالبافي در مورد موفقيتهاي آينده. بيخيالي، مرتب تكرار كنيد كه دنيا ارزش ناراحتي و غم ندارد. مثبت انديشي، زندگي زيباست و همه اتفاقات خوب در انتظار من هستند. متاسفانه اين روشها هيچ كدام موثر نميشود. چون هرچه بيشتر به نگرانيهايمان بيتوجهي كنيم بعدا به صورت فوراني در جاي ديگري بيرون ميزند. بقول دكتر راس هريس نويسنده کتاب «تله شادماني» سركوب افكار مزاحم مانند نگه داشتن يك توپ زير آب است. به محض اين كه دستتان خسته شد با سرعت به بيرون ميپرد.

در عوض در روانشناسي توصيه ميشود كه به جاي همه اين كارها به آن فكر يا نگراني توجه شود. به افكارتان گوش كنيد و ببينيد براي چه چيزي نگران يا ناراحت است. يك روش خوب نوشتن نگرانيها است. براي هر موضوعي كه نگران هستيد آن را يادداشت كنيد. گاهي دليل نگرانيمان را فراموش ميكنيم و فقط اثر آن روي ما باقي ميماند. به همين دليل هم وقتي شروع به نوشتن فهرست نگرانيها ميكنيم از اين كه خيلي وقتها براي مسائلي كم اهميت و پيش پا افتاده نگران هستيم تعجب ميكنيم. بنابراين بد نيست هر روز چند دقيقه را به نوشتن فهرست نگرانيهاي خود اختصاص داده و اين كار را به عادت تبديل كنيد. براي راحتي ميتوانيد آن را دستهبندي كرد. مثلا نگراني     در مورد: محيط كار؛ اعضاي خانواده؛ سلامتي خود؛ به انجام رساندن كارهاي روزمره و آينده زندگي خود و خانواده. روش ديگر انجام كار عميق است. وقتي در كار خود غرق ميشويم بيشتر توجهمان به آن كار اختصاص داده ميشود و به مسائل ديگر فكر نميكنيم. خستگي ناشي از آن هم باعث ميشود خواب راحتتري داشته باشيم.

(نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1059)

ارسال شده 6 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

دکتر حمید اسدپور: حضور پررنگ خليج فارس در مسائل سياسي و تجارت بينالمللي از گذشتههاي دور مورد توجه بوده است و به همين دليل، بخش عمدهاي از تحقيقات و پژوهشهايي که در مورد خليج فارس صورت گرفته است، بر مسائل تجاري، اقتصادي و سياسي تمرکز يافته است. در مقابل، پژوهشهايي که در زمينههاي اجتماعي و فرهنگي خليجفارس صورت گرفته، بسيار محدود ميباشد. البته  اين محدوديت در قياس با پژوهشهاي فراواني است...

ارسال شده 7 ماه پيش در تاریخ ، نظر (0)

 اثر ارجمند «واسموس در عقبنشيني» از سيديحيي حسيني، به دوراني تلخ، اما پر غرور ميپردازد، دوراني که رييسعلي به شهادت رسيده، پيکر مطهرش در انتظار انتقال به وادي السلام نجف است، و همرزم نامآورش، سردار جاودانه دشتي، خالو حسين پولاد هم با تن زخمي و پس از نبردي حماسي در کوه قزي، به غربت اسارت رفته، اما ديگر سران قيام نيز وضعي بهتر از اسارت ندارند...

ارسال شده 7 ماه پيش در تاریخ ، نظر (0)

محله بهبهاني يکي از محلات بوشهر بود که محل زندگي خيلي از اين سياهپوستان بود و حضور آنها باعث زيبائي و رونق بخشيدن اين مراسم شد. در ابتدا چهار محله اصلي بوشهر مراسم دمام زني داشتند. در کل بوشهر محلههايي که مراسم دمام زني در آن برگزار مي شد از تعداد انگشتان دست تجاوز نمي کرد...

ارسال شده 8 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

عبدالخالق ماجدي: در جريان اعتراضات اخير مردم فرانسه، در يکي از تصاوير دختري را ميبينيم که در جريان غارت فروشگاه زارا با در دست داشتن چندين لباس خوشحال از مغازه بيرون ميآيد. در همين راستا بين هواداران احزاب چپ و راست مجادلات مفصلي در جريان است. چپها اين اعتراضات را طغيان طردشدگان و تهيدستان ميدانند که زير فشار سياستهاي اقتصادي نظام  ليبرال سرمايهداري در حال نابودياند و از طرف ديگر راستها هم در اعتراض...

ارسال شده 9 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

دکتر زهره عالي نسب:  چه بسا زنان شجاعي كه الان به نيكي از آن ها ياد مي شوند در زمان خود به عنوان زني هنجار شكن و ناسازگار شمرده شده و او را سزاوار مرگ مي دانستند، اين قوانين و هنجارهاي مرد ساخته بيش از بيش زن را به بردگي كشاند. مدرنيته را مي توان آغاز رهايي زن از قيمويت و تسلط مرد دانست، مهمترين ثمره عصرمدرن رفع محدوديتها و رسيدن به حقوقي برابر با مردان بود..

ارسال شده حدود 1 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

افقي که براي تئاتر بوشهر مي بينم  به اين شکل هست که ما چه بخواهيم و چه نخواهيم با تمام بي امکاناتي ها و ناملايمتي ها،جوانان اين شهر پرچم اين هنر را به دست خواهند گرفت و جلو خواهند برد و با وجود اين که ديگر در بوشهر شايد به ظاهر و به شکلي تئاتر ديگر وجود نداشته باشد ولي آينده اين هنر در دستان جوانان اين شهر  است،پس شما به عنوان يک رسانه و دوستان ديگر در هرجايي که رسانهاي رو در دست دارند بايد از اين جوان ها حمايت کنند تا آن ها بتوانند بهترين ها را براي اين شهر و مرز و بوم رقم بزنند...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

ابراهيم بشکاني: اواسط مرداد ماه بود، گرما و شرجي در بوشهر بيداد مي کرد؛ ننم يه قَليه تند و تيزِ مَشتي با مُي هَداکي گِرَت دم زردي که مهدي برادر بزرگم با رُخ نون کنار دريا رو سنگ هاي تُل عاشقون  گرفته بود، پخت و آماده کرد. ظهر که شد تو يه لگني چند تا نون تکه کرد و اُوقليه روش ريخت و تليت خوشمزه اي درست کرد که همراه تُربيزه و پياز تا...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

اگر خودم را نمونه اي از جوانان آن روزها فرض کنم، بيشتر شايق به خواندن رمانهاي عاطفي عاشقانه و يا هيجاني پليسي بوده اند، مگر تک و توکي از بچه ها که متاثر از توصيه و تفکرات برخي از معلمانشان، جذب کتابهاي سياسي و اجتماعي و بيشتر در زمينه شعر و شاعري و هنري بوده اند...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در گفتگو ، نظر (0)

محمد لطفي: درست ربع قرن پيش در هارموني و ريتم ماشين هاي صنعت چاپ افست چاپخانه، رويدادي ثبت لحظه هاي تاريخ ميشد. صداها و نگاه ها به اولين نسخه «نسيم جنوب»، خلوت خالي سکوت را به شکفتن گل لبخند نشاند و نسيم بر نيلي آبهاي باستاني بوشهر تولد يافت...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

دکتر محمود جمهيري: تا آن جا که بياد دارم و به لحاظ شرايط کاري در ارتباط با نشريه و مدير آن بوده ام همواره آگاهي بخشي، رسالت فراموش نشده نسيمي بوده است که گاه گاهي تبديل به طوفان ميشده است. هر چند که به رسالت نسيم بودن خود همواره پايبند بوده، و کمتر با گرد و خاک هاي متداول همراه بوده است...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

دکتر پرستا حيدري: يکي از اساتيدم در دانشگاه هميشه مي گفت از عادت کردن بترسيد. چون عادت تا زماني که ترک شود موجب صد نوع «مرض» غيرکشنده ولي شکنجه دهنده مي شود. براي همين حتي سعي کنيد مسير رسيدن به خانه يا پيادهروي بعدازظهرتان را هم گاهي عوض کنيد. ولي اعتياد نه! به يک موتور محرکه تشکيل شده از اراده و انگيزه پشت ماشينِ عادت مي ماند که مي برد ما را هرجا که خاطرخواه اوست....

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

 از ما جوانان قدیم به جوانان امروز و فردا: مطالعه کنید. اگر می خواهید دچار هیچ نوع استبداد، استعمار و استحماری نشوید، بخوانید، بخوانید و بخوانید. امیدوار باشید. امید را در جانتان زنده نگهدارید، امید موتور محرکه روح آدمی است.آرمان‌های بلند داشته باشید. زندگی بدون آرمان لطفی ندارد، لذتی ندارد. ...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

 

حسین زیرراهی: متاسفانه یکی از باورهای غلطی که به خورد ما داده‌اند این است که در هر کاری باید سالها دود چراغ خورد یا خاک کوزه گری بر تو بنشیند تا به درجه استادی برسی. من در این مقاله می‌خواهم ضمن زیر سوال بردن این دیدگاه؛ مثالهای نقضی از کسانی در قدیم و جدید بیاورم که  زیر سی سال به درجه استادی در کار خود رسیده‌اند؛ همچنین به شما بگویم چه کار کنید که خیلی زودتر از آن چه فکرش را می‌کنید در کار خود به درجه استادی برسید...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

عبدالخالق ماجدی: یکی از مجادلات همیشگی و بی پایان در بین فلاسفه، بحث به روی مبانی و اصول اخلاق است. چرا و چگونه ما یک عملی را خوب یا بد می دانیم؟ معیار قضاوت و داوری های اخلاقی ما چیست؟ توماس هابز و جان لاک معتقد بودند که مبنای قضاوت و داوری اخلاقی ما، ریشه در «خودخواهی/خوددوستی» ما دارد و حتی در جایی هم که به دیگران کمک می کنیم...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

جواد غلام نژاد جبری: «لحیمر، لیمر، لهیمر، لحمیر» به معنی باد سرخ  و ازعربستان می آید. ضربه لحیمر وقت ندارد. بعضی از ناخداها می گویند که قبل از ۱۵آبان می وزد و بعضی می گویند که از ۱۵تا آخر برج آبان می وزد. بعضی سال ها خود بوشهر نمی وزد و اطراف ضربه لحیمر می زند. موقع وزیدن ضربه لحیمر یک هفته نشانه دارد که از سمت یا شمال تا سمت مطلع، مشرق ابر بالا می آید و صیاد ها را می ترساند...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در تاریخ ، نظر (0)

به باور من اشعار احمدخان دشتی پهلو به پهلوی شاعران بزرگی چون نظامی و جامی می زند. منظومه خسرو شیرین او نیز، که به تقلید از نظامی سروده شده است، از لطف و صفای دیگری برخوردار است. خسرو شیرین احمدخان دشتی در زیبایی و روانی، دست کمی از خسرو شیرین نظامی ندارد. در بحر هَزَج مسدَس سروده شده است. روانی سخن، زیبایی و تصویرسازی در شعر و کاربرد کلمات و جملات و فنون شعری، در منظومه خسرو شیرین از بسامد شایسته و بالایی برخوردار است...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

اسماعیل منصورنژاد: طرح صیانت اینترنت یک تلاش بی‌نتیجه برای سرپوش گذاشتن بر واقعیت‌هایی است که در دنیای آزاد درز پیدا می‌کند و خوشایند برخی نیست. ‌ وقتی دیدند طرح فیلترینگ اینترنت جز هزینه‌های کلان مادی و معنوی هیچ سودی نداشته است، به این طرح پناه برده‌اند. البته منظورم این نیست که...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در سیاسی ، نظر (0)

حسین آرامی: شادروان پوربهی به واقع مسئولیت پذیر بود و این ویژگی را در خود نهادینه کرده بود. مسئولیت پذیر در قبال خانواده و خویشان، در قبال دوستان و همکاران، در قبال همشهریان و هم وطنان. هیچ گاه از مسئولیت فرار نمی‌کرد بلکه به استقبال می رفت. نمونه یک شهروند ایده آل، شهروند آرمانی. اما مسئولیت پذیری همراه دیگری دارد: مدارا. نیکویی ورزیدن و مدارا کردن مسئولیت پذیری را تسهیل می کند..

 

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

سید قاسم یاحسینی: نخست علی باباچاهی یک شهروند بوشهری است. این تولد در استان بوشهر فقط یک اتفاق فیزیولوژیکی و جغرافیایی صِرف نبوده است. بوشهر، فضای جغرافیایی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بوشهر، عمیقاً در ساختار افکار، ایماژ ذهنی، ساختار شعری و کنش فرهنگی و روشنفکری باباچاهی تأثیر همه جانبه ای داشته و گذاشته است...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

هادی اخلاقی: و از میان این همه، اینان که رفتند هر یک، یک تن بودند در هزاران دل. اینان که اکنون جاری سیلابی سهمگین گشته اند مردانی بودند که می ساختند. ساخته بودند بسیار؛ انسان ها را و زمین را. و می گفتند و می آموختند و هریک خودش را در ساختن هزاران تن هزاران بخش کرده بود و صدای زندگی را بسیار کشیده و آموخته بودند...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)
صفحات: 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7

آخرین اخبار

پربیننده ترین