طراحی سایت
جستجو:

برگزاری پانزدهمين سالانه بهار تنگستان با عنوان “مجلس ايرانشهر”


پانزدهمين سالانه بهار تنگستان با عنوان “مجلس ايرانشهر” با حضور ميهمانان خارجي و داخلي در روستاي گاهي تنگستان برگزار شد. به گزارش خليج فارس؛ اين همايش به سفارش شادروان غلامعلي خليلي از بزرگان روستاي گاهي تنگستان با محوريت نکوداشت شعر پارسي در ايام نوروز ساليان اخير برگزار ميشد، اما امسال موضوع آن به ايرانشهر و کشورهايي که زبان پارسي در آن جريان دارد اختصاص داشت که با استقبال مواجه شد. علاوه بر سخنراني ميهمانان ايراني اين برنامه (عليرضا قيامتي دکتر يامان حکمت و احمد شعار)، سفير کشورهاي تاجيکستان و ازبکستان نيز در اين همايش حضور يافته و پيرامون اشتراکات زبان فارسي سخن گفتند.

همچنين شيرين خليلي نوه شادروان غلامعلي خليلي بنيانگذار اين برنامه هم در سخناني از علاقه پدر بزرگش به ادبيات فارسي و سفارش وي جهت برپايي برنامه هايي براي نکوداشت اين زبان سخن گفت. در حاشيه اين همايش، غرفه نمايشگاه عکس تنگستان، صنايع دستي دريايي و کتاب هاي تاريخ بوشهر برپا شد.

در همين رابطه عبدالرحمن برزگر دبير اين همايش

گفت: تنوع در آئين ها و سنت هاي نياکان، ما را بر آن داشت که نخست، اشتراکات فرهنگي را در شعر پارسي که جلوه گاهي از ماهيت يکپارچگي ايران بزرگ است را دست مايه اصلي مجلس ايرانشهر قرار دهيم، از اين روي با دعوت از اديبان و فردوسي پژوهان کشورهاي پاکستان، افغانستان و ايران و همچنين سفير و رايزنان فرهنگي کشورهاي ازبکستان و تاجيکستان مجلسي براي هم آوآيي و هم پايگي ايران در مرزهاي سياسي و فرهنگي برگزار نمائيم.

وي افزود شهرستان تنگستان با 103 روستا و 3 شهر نيازمند داشتن «مرکز پايش و مطالعات روستايي» است تا بتواند تاريخ گذشته و افق پيش روي را مطالعه و مستند کند، البته تاسيس «بنياد تنگستان شناسي» از مطالبات جدي مورخين و فرهيختگان اين شهرستان است.

عبدالرحمن برزگر با اشاره به بخش هاي جنبي اين همايش افزود امسال طرحي نو در انداختيم و از هنرمندان خوشنويس، نويسنده و عکاس شهرستان تنگستان با بر پايي غرفه کتابت سرودههاي فردوسي، برپايي نمايشگاه آثار نويسندگان و برگزاري اردو و نمايشگاه عکس بهره برديم.

برزگر خاطر نشان کرد که خانواده بزرگ زنده ياد غلامعلي خليلي توانستهاند در روستاي گاهي از توابع شهرستان تنگستان، طي پانزده سال با برگزاري نشستهاي مختلف ادبي چراغ فروزنده فرهنگ و هنر اين مرز و بوم را فروزان تر نمايند، از اين روي جا دارد از آقاي خضر خليلي به نمايندگي خانواده و مردم دوست داشتني دهستان بوالخير صميمانه تشکر نمايم. آري مي توانيم مجلس ايرانشهر را در جاي جاي استانمان برگزار نمائيم.

ارسال شده حدود 22 ساعت پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

حماسه حقپرست: موسيقي بوشهر؛ خود به تنهايي ميتواند پنجره اي گشاده رو به درياي فرهنگ و هنر باشد تا با تابيدن نور و نوا و سازها و آوازهايش، ديرينگيِ يک تاريخ را واگويه کند! چه؛ بوشهر، به راستي شهرِ موسيقي است و چشم انداز ِ جهان موسيقي نيز هم توانست باشد! حضور بزرگان ملي و جهاني در موسيقي بوشهر و موسيقي بوشهر، تحقيقات و پژوهشها و جستار موسيقايي...

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در دیدگاه ، نظر (0)

دکتر نورالدين اميري: پس از چند هفته کلنجار رفتن با پيشنهادات و پيش دانستههاي ذهني خود، ناگهان زني که از جنس دريا  که سالها پيش در کنار جاده بذري در انديشه من کاشته بود روييد. لحظه، لحظهاي زيبا توام با هيجاني شيرين بود که جانم بيدار نموده بود. موضوع را با صادق سعيدي هنرمند خلاق  شهرداري بوشهر در ميان گذاشتم. پس از چندي استاد عطا صحرايي، يکي از تنديسسازان مطرح کشوري را به من معرفي نمود. پس طرح موضوع با استاد صحرايي و ...

ارسال شده 2 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

 اول مهر به همان مدرسه رفتيم که نامش مهران بود. معلم کلاس دوم مرحوم آقاي گيتيزاده بود که مردي بلند قد و خوش تيپ بود. در همان سالها آقاي گيتيزاده با خانم محتشمي ازدواج کردند و يادم است که عروسي مفصلي گرفتند. در ميان دانش آموزان دولابي، حميدي ، فروزاني و خودم از بچه هاي زرنگ بوديم و رقابت داشتيم و خيلي درس خوان بوديم به طوري که آقاي گيتيزاده در کلاس دوم تعدادي از بچهها را در اختيار ما گذاشته بود...

ارسال شده 3 ماه پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

 صنعت گردشگري چاه نفت آينده کشورهاي جهان است. در صنعت گردشگري شادي و ابزار خنده و نشاط قرار دارد. در کشورهاي جهان امروز، تکيه بر صنعت گردشگري است اما در ايران همين که از اين صنعت حرفي به ميان مي آيد عربدههاي دروغين افراطگرايان بلند ميشود. بايد به ياد داشت عناصري حتا در صنعت گردشگري ايران هستند که به اين شوربختيها دامن ميزنند تا گردشگر غمزده ايراني را براي شادي و خنده، راهي کشورهاي همسايه کنند...

ارسال شده 4 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

 گلايه ما اين است که مردم بيايند کنسرت را ببينند و اگر لايق بوديم حمايت کنند بجاي اينکه پولهاي سنگين پرداخت کنند و بروند موسيقي پلي بک که توسط 90 درصد گروههاي پاپ اجرا ميشود و فقط ميشود اسمش را گذاشت کلاه برداري. بيايند از ما که صادقانه و کاملا زنده داريم فعاليت ميکنيم و کنسرت اجرا ميکنيم با ادعا قوي و تمام تلاشمان را کردهايم که بينقص باشد، حمايت کنند..

ارسال شده 5 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

حميد آب آذر: پرويز  گفت چهار _ پنج ساله بود که پدرش محدِ عبدوي جط در آن ماجراي معروف کشته مي شود. محد عبدوي جط از شورشيان  و ناراضيان منطقه دشتي و بلوک بوشکان(بخش بوشکان فعلي)  که عليه خوانين زمانه خود سر به شورش برداشته بود. روزي دشمنان وي را غافلگير کرده و در خانه کپري اش با شليک گلوله اي او را کشته بودند...

ارسال شده 5 ماه پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

دکتر محمود دهقاني: محبتهاي دکتر شهباز زارعي حس انساندوستي و هم نوعي را در ميان مردم دشت زنده و بيماران را قوت قلب مي دهد. برخورد اين دانشمند با مردم به گونهاي است که در کنار تلاش در برطرف کردن درد،  اميد را در دل بيمار روشن مي کند. برخورد صميمي يک پزشک با بيمار، خود به تنهايي نصف معالجه است. آنچه در درازناي تاريخ باعث شده ايران برپا بماند...

ارسال شده 7 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

جنگ دلوار تلخ ترين فراز تاريخ جنگ جهاني اول براي انگليسي هاست. آنها که در اکثر جبهه هاي جنگ فائق شده بودند و نيروهاي دلواري را به چشم نمي آوردند، در يک تهاجم اوليه و بمباران اين روستا با گلوله هاي توپ که وزن آنها قريب به 96 کيلوگرم بود موفق شدند دلوار را تسخير کرده و از اين بابت خود را آسوده يافتند که بالاخره دشمن ديرين خود را نابود نمودند...

ارسال شده 8 ماه پيش در تاریخ ، نظر (0)

طنين صداي گرم و دلنشين نوحه هاي محرّم و صفر و رمضان محمد شريفيان، نابغة نوحه و موسيقي در بوشهر، هنوز پس از سال ها در خاطره و ذهن مردم بوشهر، برقرار و پايدار است. او از نوحهخوانان سرشناس و موسيقيدانان زبردست روزگار خود بود که ايام محرّم عاشورا، اربعين، بيست و هشت صفر و ساير مراسم حسيني، در مسجد نو در محله شنبدي، صلح آباد، سنگي و چند محلة ديگر نوحه مي خواند...

ارسال شده 8 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

 جميل رزمي: گاهي وقت ها لازم است که آدم براي دل خودش دست به قلم شود و امروز اين فرصت براي من فراهم شد تا خودم را به ميهماني تاريخ ورزش شهرعمارت ها، بوشهر دعوت کنم. مدتي است که کتابي نخوانده ام به همين دليل در دنياي مجازي به  دنبال مطلب قابلي براي خواندن مي گشتم که خيلي اتفاقي چشمم به مطلبي درکانال «دلنوشته هاي يک ورزشي نويس افتاد» موضوع خيلي برايم جالب و قابل اعتنا آمد وآن را بهانه اي کردم براي آن چه که به دنبالش ميگشتم...

ارسال شده 9 ماه پيش در ورزش ، نظر (0)

دکتر زهره عالي نسب:  چه بسا زنان شجاعي كه الان به نيكي از آن ها ياد مي شوند در زمان خود به عنوان زني هنجار شكن و ناسازگار شمرده شده و او را سزاوار مرگ مي دانستند، اين قوانين و هنجارهاي مرد ساخته بيش از بيش زن را به بردگي كشاند. مدرنيته را مي توان آغاز رهايي زن از قيمويت و تسلط مرد دانست، مهمترين ثمره عصرمدرن رفع محدوديتها و رسيدن به حقوقي برابر با مردان بود..

ارسال شده حدود 1 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

محمد لطفي: بوشهر شهر زاد و زندگي، ديار ناخدا و جاشو و گلاف، خويشاوندان همه درياها، تو را شراع کشيده ايم بر گستره درياي بيکران عشق در هم آوايي ني  مه ها و زخمهاي تاريخي ات که از همه بوي افتخار مي آيد، بوشهر  شهر من، سمفوني بي مثال رنگ و نور باد و معماري جادوئي درون گرا و برون گرا که هر رهگذري را با سحر انگيزي جاودان مغناطيسي ات به تماشاي راز غريب خود فرا مي خواني..

ارسال شده حدود 1 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

محمد لطفي: هنرمندي عاشق که روياهايش با ابرها و بادهاي موافق بر دل شراعي به قدمت تتاتر، و نام ازلي هنر نشست تا همچنان در دريا و با دريا بماند. شوريدگي منصور را حتي بادهاي شمال و قوس مي دانند وقتي اين اواخر خودش را به زحمت به دريا مي رساند، تا به آرامش برسد، او شهنامه اي از واژگان و حماسه هاي جاودان اين آبراهه بين المللي بود...

عباس شاهپيري: شايد زيباترين و ساده ترين جمله اي که مي شود در مورد منصور بهرامي گفت اين است که منصور بهرامي خودش بود، يعني هيچ وقت توي زندگي و توي حرفه هنري نخواست جاي  کسي باشد و يا اداي کسي را در بياورد، به همين خاطر هم بيشتر دوست داشتني بود...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

نجف آهوچهر هم آسماني شد (عبدالمجيد زنگوييکي رفتهاي زدل که تمنا کنم تو را (عبدالحسين کنينگنجينه اي از فرهنگ و ادب (علي دباشبه شاگردان خود آيين مهرورزي آموخت (حسين رنجبربدرود رفیق شفیق ما (خلیل موحدبه ياد دوست که چه با وفا بود (محمدرضا دباش) ، در رثاي استاد نجف آهوچهر؛ عزيز و با يادماندني (اسماعيل منصورنژادمعلم، روزنامه نگار و نويسندهاي با لبخند هميشگي (عالي بازدار)

 

ارسال شده حدود 1 سال پيش در بوشهر نامه ، نظر (1)

 دوست هم دانشگاهي ام مدام اين را تکرار مي کرد که ادبيات زندگي است. من تا همين چند ماه پيش فکر مي کردم اين فقط سخني انتزاعي است. اما حالا دريافته ام که راستي خود زندگي است. من با ادبيات از انزواي خودخواسته ام بيرون آمدم و با مردم به راه افتادم. حس کردم با شعر مي توانم حرف هاي ناگفته بخشي از مردم  را به تصوير بکشم...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

هاشم هاشم زاده: هنوز تمامي جمعيت وارد نشده بود، که شعارهائي بر عليه استبداد و ديکتاتوري حکومت داده شد. در اين زمان مامورين گارد دانشگاه بلافاصله درب سالن را بسته و افراد بيرون را با خشم و فرياد از دانشگاه بيرون راندند.داخل سالن اما، غوغائي برپا بود. سعيد سلطانپور  بخاطر همدلي با افراد بيرون که به نظر ميرسيد بعضا مورد حمله قرارگرفته و يا بازداشت شده اند، از اجراي برنامه سر باز زد و با تشويق ممتد حاضرين مواجه شد...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

غلامرضا شريفي خواه: در سال 1329 خورشيدي بود که پدرم مرا براي کلاس اول در مدرسه بوذرجمهري که برگرفته از نام بزرگمهر که وزير و حکيم دوره ساساني بود، اسم نويسي کرد و اين مدرسه قديم در آخر خيابان شاپور (ليان) امروز واقع بود که سر در آن ضلع غربي  شهر بوشهر در کنار خيابان پهلوي (معلم کنوني) و بچه ها تا کلاس نهم در  اين مکان تحصيل مي کردند و سه کلاس ديگر هم براي اخذ مدرک ديپلم وارد مدرسه سعادت مي شدند.

ارسال شده حدود 1 سال پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

تا آنجا که به ياد دارم، فضاي فرهنگي و ادبي در بوشهر و همچنين در دبيرستان سعادت، خوب بود. هفته نامه ديواري، بحث ها و رد و بدل شدن کتاب هاي خواندني بين دانش آموزان (البته نه همه دانش آموزان، تعداد اندکي)، مطالعه کتاب هاي شعر. ناگفته نگذارم که، وجود شخصيت هاي ادبي و هنري نظير منوچهر آتشي و محمدرضا نعمتي زاده در آن سال ها، در ايجاد علاقه و انگيزه ي روي آوري به ادبيات، فرصت بسيار خوبي بود براي اين کار...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

ابراهيم مهدي زاده: يکي از مهم ترين سوال ما اين بود نظر هدايت در اشعار نيما چه بود؟ نظر نيما را در مورد کارهاي هدايت خوانده بوديم. نقد نيما در مورد " داش اکل " هدايت، هنوز هم خواندني و آموزنده است. همه چيز را مي خواستيم بدانيم. عدم حمايت دکترخانلري از نيما، پسر خاله اش را بي دليل مي دانستيم تا بعد فني و نظريه هاي ادبي و شکستن ارکان عروضي و حذف وزن و قافيه  همه گفتار استاد برايمان زيبا و جالب بود حتي حاشيه رفتن هايش....

ارسال شده حدود 1 سال پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

استاد باباچاهي مرد خوش قلبي بود که به درسش خيلي اهميت مي داد و کلاسش لااقل براي من که شيفته ادبيات بودم خيلي سرگرم کننده و درس آموز بود. يک شانس بزرگي که همزمان با شاگردي استاد جعفر حميدي در دبيرستان سعادت، درِ خانه من را زد آشنايي من با استاد نعمتي زاده بود. طوري که کم کم جزو معدود افرادي شدم که مي توانستند به خانه استاد رفت و آمد داشته باشند. کم تر کسي اين نعمت نصيبشان مي شد. چون استاد نعمتي زاده انسان گوشه گيري بود و با هر کسي نشست و برخاست نمي کرد و راحت نمي شد او را ديد و يا به خانه اش رفت...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

- نه فقط استان ما بلكه كلّ كشور بيشترين بيماريهاي گوارشي متاسفانه بيماريهاي مرتبط با مشكلات اعصاب و روان هست مثل سوء هاضمه عملكردي كه مردم بهش معده عصبي ميگن و سندرم روده تحريك پذير كه مردم بهش روده عصبي ميگن، اگه قراره تفاوت شيوع بيماري گوارش استانمون رو نسبت به استانهاي شمالي تر بهتون بگم ما قطعاً سرطان معده كمتري داريم و شايد سرطان روده بزرگ (كولون) بيشتري داشته باشيم...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در گفتگو ، نظر (0)

ابراهيم مهديزاده: در سايه روشن شيشه هاي رنگي و هلالي کلاس، هنوز صداي مردانه آتشي از توي راهروهاي دبيرستان قديمي و کهنسال سعادت به گوش مي رسد. سالهاي اول دبيرستان و هجوم ناشناخته‌ ها...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

حسين نوري فيروزي:  در يکي از زمستانها به چشم ديده بودم که چگونه عبدو با يک دست که چماق خيزراني با آن حمل مي کرد  توانسته بود سه لوک مست با پوزه اي کف آلود که باهم درگير شده بودند را پس از يک ساعت درگيري از هم جدا کند. آن شب عبدوي جت که به او کُل دست هم مي گفتند...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در تاریخ ، نظر (0)

خليل موحد: نسيم اما فقط کارکرد مطبوعاتي نداشت؛ بلکه جاي گردهمايي و گفت و شنود دسته هايي از آفرينندگان و  دلبستگان به  فرهنگ و رهروان راه  آزادي و  دادگري و از آن ميان،  دانشجويان بود. بسياري از کساني که پيش از اين با هم بيگانه و يا به رغم آشنايي پيشين، سال ها چشم به چشم نشده بودند...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

 رضا نکيسا: آدمي در هرجا بدنيا ميآيد تعلق خاطري دارد از جنس دوست داشتن، علاقه که همزاد اوست و همراهش، موطن آدمي او را چنان گهواره کودکياش در بر ميگيرد و تا کوچه و پس کوچههاي خاطرات شيرين دوران کودکياش همراهي ميکند. نوستالژي که تا آخرين لحظه حيات با او و همراه اوست.بوشهر را دوست دارم براي شعر و سرودهايش، نغمه شاعرانهاي که از اعماق جان سرچشمه گرفته و روح آدمي را نوازش ميکند...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)
من حبیب کارجو هستم، متولد سال۱۳۳۵ در شهرآبادان. من دریک خانواده پرجمعیت کارگری به دنیا آمدم. ما در محله شاه آباد که یک محله کارگری شرکت نفت و در میان مردمی که شادی های شان را با یکدیگرتقسیم می کردند زندگی می کردیم. آبادان درآن زمان نماد ایران جدید و جوان بود، مردم از همه شهرها با فرهنگ های مختلف برای کار و زندگی به آبادان می آمدند و همین باعث شکل گیری فرهنگی منحصر بفرد در این نقطه از خاک خوب خدا شد...
ارسال شده بيش از 2 سال پيش در ورزش ، نظر (0)
مطالعه یک کتاب باید بتواند مردم را به کشف یک زندگی معنادار و موفق یاری رساند تا بتوان از تاثیر آن گفت. در دوران‌های زندگی بشر حوادث گوناگونی رخ داده است که نویسندگان توانسته‌اند با بیان و قلم خود آیندگان را برای عبرت گرفتن یاری رسانند.  بنابراین کتابی که شخصیت انسان و جامعه را متحول کند و راه بیداری را نشان دهد و مطالعه آن حس رضایت را در خواننده افزایش دهد می‌تواند به عنوان کتابی موثر از آن یاد کرد...
ارسال شده بيش از 2 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

به باور من اشعار احمدخان دشتی پهلو به پهلوی شاعران بزرگی چون نظامی و جامی می زند. منظومه خسرو شیرین او نیز، که به تقلید از نظامی سروده شده است، از لطف و صفای دیگری برخوردار است. خسرو شیرین احمدخان دشتی در زیبایی و روانی، دست کمی از خسرو شیرین نظامی ندارد. در بحر هَزَج مسدَس سروده شده است. روانی سخن، زیبایی و تصویرسازی در شعر و کاربرد کلمات و جملات و فنون شعری، در منظومه خسرو شیرین از بسامد شایسته و بالایی برخوردار است...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

حسین نوری فیروزی سال ۱۳۳۰ در کوی باغ زهرای شهر بوشهر به دنیا آمد. دوره دبستان و دبیرستان را در مدرسه پهلوی سابق به پایان رساند. سال ۱۳۵۱ برای انجام خدمت نظام وظیفه به لشکرک تهران اعزام و پس از طی دوره آموزش جهت ادامه خدمت به شهر مراغه از توابع آذربایجان شرقی منتقل شد و سال ۱۳۵۳ ازخدمت منقضی گردید...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

در شعر محلی تجملات جایگاهی ندارد. اینجا حکایت یک نوستالوژی است، حرفها همه مستند هستند. شاعر از فرهنگ و ادبیات کهن یک دیار سخن می گوید. از خاطرات و چیزهایی که شاید دیگر وجود فیزیکی نداشته باشد. طبیعت، پرندگان، لوازم زندگی و سایر چیزهایی که یا دیگه وجود ندارند و یا اینکه نسل جدید با نام علمی آن آشنایی دارند. دیگه چغول نیست، خیش نیست، خرمن نیست و... ولی در خاطرات ما، در ادبیات ما و در آثار گذشتگان ما هنوز وجود دارند...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

سیدقاسم یاحسینی: بدون هیچ تردید منوچهر آتشی از دهه سی تا نیمه اول دهۀ هشتاد قرن چهاردهم شمسی، برجسته¬ترین، معروف¬ترین و مشهورترین روشنفکر و شاعر بوشهری در سطح ایران بود. اگر از من، به¬عنوان یک مورخ و بوشهرشناس پرسیده شود مشهورترین شاعران بوشهری در سطح تاریخ ادبیات معاصر ایران چه کسانی هستند بدون تردید نام سه نفر را خواهم برد: فایزدشتی، منوچهر آتشی و علی باباچاهی...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

اسکندر احمدنیا: توی فضای باز دبیرستانی از همان دهه توی بوشهر قدم می زنی، می خوانی: در چنین مسلخ خونینی که غم انگیز ترین قصه ی تاریخ است، درب اتاق مناقشه دوباره باز شده است، احمدرضا احمدی هم می خواند: اگر نیایی سرود سنگریزه را تکرار می کنم! خودت هم می خوانی، دلنوشته ای که سرکلاس خواندی و «بابا» آن را در «تکاپو» چاپ کرد..

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

هادی اخلاقی: و از میان این همه، اینان که رفتند هر یک، یک تن بودند در هزاران دل. اینان که اکنون جاری سیلابی سهمگین گشته اند مردانی بودند که می ساختند. ساخته بودند بسیار؛ انسان ها را و زمین را. و می گفتند و می آموختند و هریک خودش را در ساختن هزاران تن هزاران بخش کرده بود و صدای زندگی را بسیار کشیده و آموخته بودند...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

دکتر  عبدالرحیم مهرور : در اين روزها همه جا بوى مرگ مى دهد  گويا مرگ چقدر آسان شده زيرا در طى سه روز متوالى سه دوست با وفا و با مرام را از دست داديم. اولين آن دكتر مرتضى نفيسى همكار قديمى و فرهنگيمان كه الحق والانصاف مرام بسيار نفيسى داشت سالها همپاى  همديگر در درمانگاه فرهنگيان بوشهر با طبابت در خدمت فرهنگيان عزيز بوديم. انسان والا مقامى كه آزارش به كسى نرسيده بود، با تبسم ها و لبخندهاى بيكرانش همه را شيفته مرامش مي نمود...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)
صفحات: 1 | 2 | 3

آخرین اخبار

پربیننده ترین