طراحی سایت
جستجو:

غلامرضا شريفي خواه: در تاريخ هيجدهم دي ماه سنه1342 شمسي که چند روزي قبل از آن بارون دونه درشت (دهن مشکي) چنان باريده بود که همه جا از جمله آب انبارها و باغ ها و زمين ها پر از آب شد و بعد  از اتمام بارندگي، شبي سرد و يخبندان در همه جاي بوشهر و نواحي محلات جنوبي پديد آمد و مردم پس از برخاستن از خواب، ديدند که در ظروف آب مصرفي مانند حبانه و خمره و بشکه و ... پوشيده از لايه يخ بود و مورد حيرت و تعجب همگان گرديده و تمامي محصولات زراعي کشت شده بر اثر يخ زدگي نابوده شده بود...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

هاشم هاشم زاده: هنوز تمامي جمعيت وارد نشده بود، که شعارهائي بر عليه استبداد و ديکتاتوري حکومت داده شد. در اين زمان مامورين گارد دانشگاه بلافاصله درب سالن را بسته و افراد بيرون را با خشم و فرياد از دانشگاه بيرون راندند.داخل سالن اما، غوغائي برپا بود. سعيد سلطانپور  بخاطر همدلي با افراد بيرون که به نظر ميرسيد بعضا مورد حمله قرارگرفته و يا بازداشت شده اند، از اجراي برنامه سر باز زد و با تشويق ممتد حاضرين مواجه شد...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

ابراهيم مهديزاده: در سايه روشن شيشه هاي رنگي و هلالي کلاس، هنوز صداي مردانه آتشي از توي راهروهاي دبيرستان قديمي و کهنسال سعادت به گوش مي رسد. سالهاي اول دبيرستان و هجوم ناشناخته‌ ها...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

حسين نوري فيروزي:  در يکي از زمستانها به چشم ديده بودم که چگونه عبدو با يک دست که چماق خيزراني با آن حمل مي کرد  توانسته بود سه لوک مست با پوزه اي کف آلود که باهم درگير شده بودند را پس از يک ساعت درگيري از هم جدا کند. آن شب عبدوي جت که به او کُل دست هم مي گفتند...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در تاریخ ، نظر (0)

ابراهيم بشکاني: اواسط مرداد ماه بود، گرما و شرجي در بوشهر بيداد مي کرد؛ ننم يه قَليه تند و تيزِ مَشتي با مُي هَداکي گِرَت دم زردي که مهدي برادر بزرگم با رُخ نون کنار دريا رو سنگ هاي تُل عاشقون  گرفته بود، پخت و آماده کرد. ظهر که شد تو يه لگني چند تا نون تکه کرد و اُوقليه روش ريخت و تليت خوشمزه اي درست کرد که همراه تُربيزه و پياز تا...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

 غلامرضا شريفي خواه : مردم بوشهر در قديم طي آداب و رسومي که از ديرباز براي آمادگي عيد سال جديد معمول بود، کارهايي را انجام مي دادند. در دهه هاي سي و چهل ابتدا خانه تکاني که دو هفته قبل از عيد، خانه هاي خود را بعد از يک سال با شرايط سخت آن زمان، تميز مي کردند. ابتدا وسايل هر اتاق در حياط گذاشته...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

دکتر محمود دهقانيدر روزگار کودکي که با آواز گنجشک هاي قبه ي نخل ها و بلبلان مست غزل خوان شاخسار سرسبز و شاداب ليمو و انار باغ هاي بُورِکي در دشت خشت کازرون از خواب برمي خاستيم، پيراهن نو هديه ي نوروزي خانواده،  شيريني زندگي را به کام من و هم سن و سالان مي چشاند.  چه زود و به گونه رد يک شهاب گذشت. نوروز که فرا مي رسيد باغ و بوستان دهستان بُورِکي به گونه ي بخشي از باغ عدن بهشت آسا، سر سبز و چشم نواز بود...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

هادي اخلاقي: اين سال نيست نيز چون سالهاي پيش تر مثل باد آمد و مثل باد گذشت. باد زشتي که چشمها را پر از خاک کرد و اشک آورد. اين سال که بگذرد و تمام شود قرن تمام مي شود. يک قرن، و اينک ماييم در آستانه سال نو، قرني نو با آرزوهاي مانده، کهنه در خاک کاشته و قد نيافراشته و اين آرزوها مانده است...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

دکتر پرستا حيدري: يکي از اساتيدم در دانشگاه هميشه مي گفت از عادت کردن بترسيد. چون عادت تا زماني که ترک شود موجب صد نوع «مرض» غيرکشنده ولي شکنجه دهنده مي شود. براي همين حتي سعي کنيد مسير رسيدن به خانه يا پيادهروي بعدازظهرتان را هم گاهي عوض کنيد. ولي اعتياد نه! به يک موتور محرکه تشکيل شده از اراده و انگيزه پشت ماشينِ عادت مي ماند که مي برد ما را هرجا که خاطرخواه اوست....

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

یونس قیصی زاده: اين كشور يک زندگی به جوانان بدهكار است؛ يک زندگی عادی كه در آن جوانان می‌توانستند شاد باشند، می‌توانستند بی‌دغدغه به دانشگاه بروند، می‌توانستند پس از فارغ‌التحصيلی به سر كاری بروند تا دانش خود را در آن‌جا به كار گيرند و لذت ببرند از تلفيق علم و عمل. شغلی داشته باشند كه دست‌شان توی جيب خودشان باشد و هر روز برای گرفتن كرايه تاكسی و خريد چای و قهوه و... جلوی پدر و مادر سر خم نکنند و شرم‌زده نباشند! شغلی كه آخر ماه با حقوقش می‌توانستند برنامه سفر با دوستان را بچينند و درباره تفریح در مناطق زيبا و دیدن جاهای تاريخی و...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

ابراهیم بشکانی: خردادماه سال ۱۳۵۱ ، امتحانات ترم آخر کلاس دوم یا همان کلاس یازده شروع شده بود ، بچه‌های هنرستان حاج جاسم اگر از نظر درس خواندن کمی تنبل بودند ولی در رشته‌های  فوتبال و تئاتر و موسیقی و به طور کل هنر بسیار فعال و زرنگ بودند. یک روز بعد از اتمام یکی از امتحانات، همکلاسیم  آقای علی درخشانیان که پدرش از بانیان مسجد زیارتی‌های بوشهر بود خبر داد که امسال قرار است سنج و دمام ببریم...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در تاریخ ، نظر (0)

حسین زیرراهی: آقا ما می‌خوایم روی رشد فردی‌مون کار کنیم. باید چیکار کنیم؟ از کجا شروع کنیم؟ این سوالی است که از فعالان حوزه رشد فردی زیاد پرسیده می‌شود. ولی پاسخ یکسان و آماده‌ای وجود ندارد. مهارتهای توسعه فردی و زندگی حوزه گسترده‌ای را شامل می‌شود که هر کس بنا به نیاز خود از آن بهره می‌برد. نقطه اشتراک همه این مهارتها هم این است که تمام کاری که قرار است انجام شود روی خود فرد است....

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

در جوانی به باربادوس سفر کرده بودم.  باربادوس میان اقیانوس اطلس و دریای کارائیب از سرزمین‌های فرا دریایی دریانوردان اسپانیایی در شرق کشور و نزوئلا قرار دارد. پس از آن به دست انگلیسی‌ها افتاد و سرانجام چند هفته پیش نیز استقلال خود از انگلستان را اعلام کرد. در این آبخوست زیبا، توفان موسمی دانه و تخم گیاهان و بوته‌ها...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در گفتگو ، نظر (2)

دکتر محمود دهقانی: واپسين کليساي بوشهر"گئورگ" مقدس را در روزگار قاجار خانواده ارمني آواديان، در 1819 ميلادي برابر با 1235 هجري قمري ساختند. اين کليسا که نزديک به دو سده يکي از ساختمان هاي ديدني بوشهر بود، به دليل مديريت سست ميراث فرهنگي سرنوشت خوبي نداشت. اگر به صليب کشيدن عيسا پيش چشم حواريون در تپه جلجتا رخ داد، در بوشهر نيز در دل روز تابلو فلزي شناسنامه کليسا همراه با صليب آن را به يغما بردند...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

ابراهیم بشکانی: در شهر بوشهر قبرستان قديمي اي بود که مردم چهار محل مردگان خود را در آن دفن مي کردند و سپس قبرستان به مکان جديدي در محله شکري انتقال پيدا کرد.  در سال 1316 خورشيدي رضا شاه جهت رفاه حال مردم دستور ايجاد باغ شهري همگاني و فضاي سبز همراه با درختکاري در اکثر شهرهاي ايران صادر کرد که بعداً اين فضاها بنام باغ ملي يا پارک ملي خوانده شد..

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در تاریخ ، نظر (0)

عبدالمجید زنگویی: باز هم به دام حیله و تزویر و خشم و خشونت و انتقام جویی قرون وسطایی طالبان درافتادن، باز هم در ملاء عام به گناهی موهوم و تهمتی ناروا، ضربه های شلاق وحشیانه را تحمل کردن، باز هم از وحشت زندان و اعدام و هزار درد بی درمان دیگر، خانه و کاشانه و خویشان و بستگان را وانهاده و زحمت مهاجرت به ناکجاآباد را برگزیدن...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

ابراهیم بشکانی: با وجود لایروبی و شستن آب انبارها، آبی که در آن ذخیره می شد پس از مدتی جایگاه لار و حشرات و پشه ها می شد و کرم می زد. در بعضی مواقع در آب انبارهای خانه های بزرگ بچه قورباغه هم دیده می‌شدکه بهش جوجوک میگفتن، قبل از مصرف حتما آب را صاف می کردند..

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

یونس قیصی زاده: «جورج اورول» نویسنده شهیر انگلیسی که اغلب او را با رمان سرشناس و پر فروش «مزرعه حیوانات» می‌شناسند، در کتاب دیگر خود به نام «آس و پاس‌ها در پاریس و لندن» روایتی تلخ از زندگی فقرا و بی‌خانمان‌ها در این دو شهر ارائه می‌دهد. این کتاب که در ژانویه ۱۹۳۳ منتشر شد، شرح داستان گونه رویدادهای زندگی آمیخته با فقر یک نویسنده در مسافرخانه‌های پاریس و اشتغالش به ظرفشویی در رستوران‌ها و هتل‌ها...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

به باور من اشعار احمدخان دشتی پهلو به پهلوی شاعران بزرگی چون نظامی و جامی می زند. منظومه خسرو شیرین او نیز، که به تقلید از نظامی سروده شده است، از لطف و صفای دیگری برخوردار است. خسرو شیرین احمدخان دشتی در زیبایی و روانی، دست کمی از خسرو شیرین نظامی ندارد. در بحر هَزَج مسدَس سروده شده است. روانی سخن، زیبایی و تصویرسازی در شعر و کاربرد کلمات و جملات و فنون شعری، در منظومه خسرو شیرین از بسامد شایسته و بالایی برخوردار است...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

عبدالخالق ماجدی: چند روز پیش یک کلیپ دیدم از یه گاوداری مدرن در اروپا که چه طور سالنی به مساحت  چند هزار مترمربع فقط توسط یک خانم که در اتاق کنترل نشسته بود اداره می شد. تمام کارها را از دوشیدن شیر تا نظافت سالن به صورت مکانیزه توسط ماشین آلات پیشرفته انجام می شد...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

حسن احمدپور: قامت بگیر. به هوای رو به سینه ات نفس بده، سوی سرای این دشت اسطورکانی به ره، نظاره به نظار چشم به دیار آمدنت، به آواز اسطوره گی قوت به بنیه شان بخشی، نومید غضبی طرد و مفلوک شده ست امید رسیدنت بده، تو بخشنده زیبا، هرآن چه بخشیده ای  هر آن چه قوت، روی گرده ی کمرهامان نهاده ای قوت به جور کشیدن...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

حسین نوری فیروزی: وقتی داشتم یزله های بوشهری را بررسی و بازسازی میکردم در یکی از روستاها یکی از ضرب المثل های بوشهری به صورت عملی به چشم دیدم " اسیر مختک و پا بست لوله ". بله در زمان دور تعداد بچه را در هر خانواده ثروت آن خانواده محسوب می کردند، لذا بعضی ها پشت سرهم بچه می ساختند تا ثروت زندگیشان بیشتر شود...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در تاریخ ، نظر (0)

اسکندر احمدنیا: توی فضای باز دبیرستانی از همان دهه توی بوشهر قدم می زنی، می خوانی: در چنین مسلخ خونینی که غم انگیز ترین قصه ی تاریخ است، درب اتاق مناقشه دوباره باز شده است، احمدرضا احمدی هم می خواند: اگر نیایی سرود سنگریزه را تکرار می کنم! خودت هم می خوانی، دلنوشته ای که سرکلاس خواندی و «بابا» آن را در «تکاپو» چاپ کرد..

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

اسماعیل منصورنژاد: از قول احمدشاه مسعود نقل می‌کنند: ‏هر کس از شما پرسید افغانستان چه‌گونه کشوری است؟ بگویید: کشوری به زیبایی یوسف، به غم و اندوه پدرش و به خیانت‌کاری برادرانش. جملۀ نقل شده از احمدشاه مسعود تمام تاریخ خونبار این کشور را به نمایش می‌گذارد که یک تراژدی و قصه‌ای پرغصه است. تاریخ پرفراز و نشیب افغانستان نشان می‌دهد این کشور بر اثر اختلافات داخلی، صحنۀ دخالت و تجاوز نیروهای خارجی و میدانی برای سلسله‌جنبان بوده است...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

دکترسیروس عباسی : من یک پزشک هستم، دو نیمه ام؛ دو نیمه شده ام! نیمه ای پنهان و نیمه ای آشکار. آن سوتر، در نیمه پنهان خود، رازدار پیوندی ناگسستنی با پرودگار جهانیان. این سو اما با آشکار خویش در پی رمزگشایی از دردها و بیماریها و ارزیابی ها و درمان‌ها ... نیمه پنهان مرا نه کسی میبیند و نه درک میکند. 

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

عبدالخالق ماجدی: دوستی داشت درباره مرتضی صحبت می کرد نمی دانست که من و مرتضی و یوسف و محمد، هم قصه هستیم.مرتضی آخر هفته ها بعضی اوقات می آمد خوابگاه ما ... نمی خواستم درباره مرتضی بنویسم ولی یک دفعه مثل همیشه چه نجیبانه وارد متن من شد. چه قدر مرتضی نجیب بود. خیلی ... .

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

غلامرضا حاجی نژاد: یکی از مشکلاتی که پیش از مدیریت مرحوم پوربهی، در دبیرستان سعادت داشتیم هنگامی بود که مهمانان خارج از استان از دبیرستان سعادت بازدید می کردند. در چنین مواقعی، از جناب آقایان کنین، دکتر مشایخی، مرحوم نبوی و برخی از دبیران صاحب نظر دیگر درحکم راهنمای مهمانان استفاده می کردیم.

 اما با مدیر شدن مرحوم پوربهی این مشکل حل شد. او با صدای رسا و آگاهی از تاریخ آن مجموعه قدیمی، زینت آرای مجلس می شد...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

دوران كودكي من در شهر زیبا وتاریخی بوشهر گذشت و البته بوشهر حالا با بوشهر گذشته قیاس مع الفارق است در آن زمان امكانات بسیار بسیار کم و هوا هم به شدت گرم بوده و سیستم آموزشی نیز از نظر آموزشي در سطح بالاي علمی قرار نداشت و زندگی من با درس خواندن و ورزش،کردن تعریف می شد و چند سالی در ورزش ژیمناستیک فعالیت کرده و چندین جوایز برتر کسب کردم و در رشته فوتبال تمرینات منظم تیمی داشتم و به تیم قوتبال شاهین بوشهر دعوت شدم...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در گفتگو ، نظر (0)

 امید سعیدی: ایتالیا جامی را برد که گرفتنش بسیار سخت بود ولی درس مردان مانچینی به ما مردم خاورمیانه، امید است، همیشه باید به فردا امید داشت، ایتالیای حذف شده از جام جهانی گذشته با شایستگی قهرمان یوفا ۲۰۲۰ می شود و این بهترین پیام برای ماست، مایی که مثل مردان ملی پوش ایتالیایی باید به ظهور ایرانی سربلند و موفق امیدوار باشیم...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

محمدعلی عبدالشیخی: تبعیض زجرآور بین نیروی رسمی و قرادادی، دستمزد های پایین و حقوق های معوقه چندین ماهه، شرایط نامناسب رفاهی و خوابگاهی، مرخصی و شیفت بندی های خارج از روال، عدم امنیت شغلی، بعضا عدم پرداخت حق بیمه، سنوات و عیدی و مشکلاتی دیگر که تا ساعت ها می توان لیست کرد که در راس آن تساهل اداره کار و ارگان های مربوطه و نظارتی برای پایان بخشیدن به این وضعیت سرتاسر ناعدالتی خود نمایی می کند!ریشه اصلی و تمام این مشکلات و نارضایتی ها از کجا  آب می خورد؟!...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در اقتصادی ، نظر (2)

محمود آرامش : فیلم کوتاهی پخش شده که در آن پرویز پرستویی در حال توزیع تبلت هایی در مناطق محروم سیستان و بلوچستان هست و می گوید که علی کریمی بازیکن پیشین تیم ملی هزار عدد تبلت را برای دانش آموزان مناطق محروم هدیه داده است. واقعا درود به شرف علی کریمی، این کار شرافتمندانه بهانه ای شد تا خاطره ای از اولین تقابل فوتبالی با علی کریمی در سال ۷۶ را بیاد آورم که جالب هست...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در ورزش ، نظر (0)

گرگو نه زاهل هنر و اهل کتابیم

در وادی ایام پریشان و خرابیم

جغرافی و تاریخ دو مهمان غریبند

آقای جهانیم و شب و روز به خوابیم

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)
ارسال شده بيش از 3 سال پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

دکتر عابدين عابدي زاده: قتل بابک، قاتل بابک، باباي بابک، مامان بابک، همه و همه نشان از خشونتي عريان و عميق در همهي ساختارهاي اجتماعي و خانوادهگي اکنون ماست، بايد به لايههاي پنهان و آشکار جامعه رفت تا بناي لرزان آن را ديد، جامعهاي رها شده به حال خود! جامعهي بيقدرت و ساختار آهنين و قدرتمند! جامعه و خانواده نياز به صلح دارد، صلحي عمودي و افقي! از بالا به پايين و ...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

علی ابن رومی : شهریور ۵۹ بود  و جنگ آغاز شده بود در اداره بندر کشتی آریا تاج در بندر بوشهر پهلو گرفت نمایندگی آریا فراخوان جذب نیروی جایگزین نمود حقیر به اتفاق تعداد زیادی از چهار گوشه شهر به استخدام کشتیرانی در آمده و فوری مشغول به کار شدیم و چون اولین مقصد کشتی بندر هامبورگ بود همگی در رویای هامبورگ و حرکت روز شماری می کردیم، روز موعود فرا رسید و قرار بود...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)
صفحات: 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6

آخرین اخبار

پربیننده ترین