مکيه گرمسيري: چند وقت بعد يک روز بطور اتفاقي و به منظور ثبت نام در دوره رانندگي به بوشهر آمدم. در خيابان ششم بهمن (انقلاب) چشمم به تابلوي دفتر برنامه و بودجه افتاد. اولين بار بود که دفتر استان را مي ديدم، وارد شدم. نامه ابلاغ حکم را که در کيفم بود به آقاي دمکي دادم و ايشان نيز به آقاي شيرواني دادند ايشان نيز با خوشرويي نامه را به نجف غلاميان دادند و به من گفتند يک کپي نيز بگير تا به آقاي خمسي بدهند...
غلامرضا شريفي خواه: در تاريخ هيجدهم دي ماه سنه1342 شمسي که چند روزي قبل از آن بارون دونه درشت (دهن مشکي) چنان باريده بود که همه جا از جمله آب انبارها و باغ ها و زمين ها پر از آب شد و بعد از اتمام بارندگي، شبي سرد و يخبندان در همه جاي بوشهر و نواحي محلات جنوبي پديد آمد و مردم پس از برخاستن از خواب، ديدند که در ظروف آب مصرفي مانند حبانه و خمره و بشکه و ... پوشيده از لايه يخ بود و مورد حيرت و تعجب همگان گرديده و تمامي محصولات زراعي کشت شده بر اثر يخ زدگي نابوده شده بود...
نجف آهوچهر هم آسماني شد (عبدالمجيد زنگويي)، کي رفتهاي زدل که تمنا کنم تو را (عبدالحسين کنين)، گنجينه اي از فرهنگ و ادب (علي دباش)، به شاگردان خود آيين مهرورزي آموخت (حسين رنجبر)، بدرود رفیق شفیق ما (خلیل موحد)، به ياد دوست که چه با وفا بود (محمدرضا دباش) ، در رثاي استاد نجف آهوچهر؛ عزيز و با يادماندني (اسماعيل منصورنژاد)، معلم، روزنامه نگار و نويسندهاي با لبخند هميشگي (عالي بازدار)
دوست هم دانشگاهي ام مدام اين را تکرار مي کرد که ادبيات زندگي است. من تا همين چند ماه پيش فکر مي کردم اين فقط سخني انتزاعي است. اما حالا دريافته ام که راستي خود زندگي است. من با ادبيات از انزواي خودخواسته ام بيرون آمدم و با مردم به راه افتادم. حس کردم با شعر مي توانم حرف هاي ناگفته بخشي از مردم را به تصوير بکشم...
غلامرضا شريفي خواه: در سال 1329 خورشيدي بود که پدرم مرا براي کلاس اول در مدرسه بوذرجمهري که برگرفته از نام بزرگمهر که وزير و حکيم دوره ساساني بود، اسم نويسي کرد و اين مدرسه قديم در آخر خيابان شاپور (ليان) امروز واقع بود که سر در آن ضلع غربي شهر بوشهر در کنار خيابان پهلوي (معلم کنوني) و بچه ها تا کلاس نهم در اين مکان تحصيل مي کردند و سه کلاس ديگر هم براي اخذ مدرک ديپلم وارد مدرسه سعادت مي شدند.
تا آنجا که به ياد دارم، فضاي فرهنگي و ادبي در بوشهر و همچنين در دبيرستان سعادت، خوب بود. هفته نامه ديواري، بحث ها و رد و بدل شدن کتاب هاي خواندني بين دانش آموزان (البته نه همه دانش آموزان، تعداد اندکي)، مطالعه کتاب هاي شعر. ناگفته نگذارم که، وجود شخصيت هاي ادبي و هنري نظير منوچهر آتشي و محمدرضا نعمتي زاده در آن سال ها، در ايجاد علاقه و انگيزه ي روي آوري به ادبيات، فرصت بسيار خوبي بود براي اين کار...
ابراهيم مهدي زاده: يکي از مهم ترين سوال ما اين بود نظر هدايت در اشعار نيما چه بود؟ نظر نيما را در مورد کارهاي هدايت خوانده بوديم. نقد نيما در مورد " داش اکل " هدايت، هنوز هم خواندني و آموزنده است. همه چيز را مي خواستيم بدانيم. عدم حمايت دکترخانلري از نيما، پسر خاله اش را بي دليل مي دانستيم تا بعد فني و نظريه هاي ادبي و شکستن ارکان عروضي و حذف وزن و قافيه همه گفتار استاد برايمان زيبا و جالب بود حتي حاشيه رفتن هايش....
غلامرضا شريفي خواه: قدمت بازار قديم در شهر بوشهر از تاريخ جديد بوشهر و شکل گيري و حاکميت خاندان آل مذکور يعني دورة زنديه شروع مي شود و با توجه به مشاغل مختلف از قسمت هايي تشکيل شده بود و در دوره حکومت قاجاريه يکي از مراکز اصلي اقتصاد ايران به شمار مي رفت، گفته اند کل بازار از حدود دويست و چهل باب دکان بوده و اين نوشته درباره قسمتي از اين بازار قديم است.
در سال 1355 نوجواني 14 ساله بودم که به عنوان سرپرست خانواده براي اشتغال به کار، به شهر بوشهر آمدم. آن موقع محل اقامتم خانه خواهرم واقع در خيابان باغ زهرا بود. مدتي در باشگاه همافران متل سيکس واقع در پايگاه هوايي مشغول به کار شدم. پس از يکسال قراردادم تمام شد و براي اشتغال به اداره کار واقع در خيابان فرودگاه کوچه حاج نجف مراجعه کردم. به عنوان کارگر ساده به داروخانه ايران معرفي شدم، زير نظر دکتر ابوالفضلي آموزش هاي اوليه را ديدم و به مديريت داروخانه مسلط شدم. مدت 31 سال مديريت داروخانه ايران را برعهده داشتم.
حسين نوري فيروزي: در يکي از زمستانها به چشم ديده بودم که چگونه عبدو با يک دست که چماق خيزراني با آن حمل مي کرد توانسته بود سه لوک مست با پوزه اي کف آلود که باهم درگير شده بودند را پس از يک ساعت درگيري از هم جدا کند. آن شب عبدوي جت که به او کُل دست هم مي گفتند...
دکتر حميد اسدپور: «نسيم حنوب در استان بوشهر وزيدن خواهد گرفت»، با اين جمله بود که فصلي نو در تاريخ مطبوعات بوشهر آغاز شد و اينک از آن روزي که اين آگهي منتشر شد بيست و پنج سال مي گذرد. بيست و پنج بهار و هزار شماره. «نسيم جنوب» حاصل تلاشهاي يونس قيصي زاده و همسر گرامياشان نسيم فقيه (گويا نام هفته نامه نيز از ايشان گرفته شده) و البته همکاران محترم و همراهان ايشان...
با کمال تاسف سال جديد را با حكم ٢٠ سال زندان براي معلم رزمنده، روزنامه نگار صادق و از فعالان دلسوز اجتماعي استان بوشهر جناب آقاي «حسين روئين تن» شروع نموديم. معلمي كه عمر خود را براي درس دادن قانون و قانونمداري به دانش آموزانش گذاشته، اكنون براي تشويق به تجمعات غير قانوني محكوم شده است!...
غلامرضا شريفي خواه : مردم بوشهر در قديم طي آداب و رسومي که از ديرباز براي آمادگي عيد سال جديد معمول بود، کارهايي را انجام مي دادند. در دهه هاي سي و چهل ابتدا خانه تکاني که دو هفته قبل از عيد، خانه هاي خود را بعد از يک سال با شرايط سخت آن زمان، تميز مي کردند. ابتدا وسايل هر اتاق در حياط گذاشته...
دکتر محمود دهقاني: در روزگار کودکي که با آواز گنجشک هاي قبه ي نخل ها و بلبلان مست غزل خوان شاخسار سرسبز و شاداب ليمو و انار باغ هاي بُورِکي در دشت خشت کازرون از خواب برمي خاستيم، پيراهن نو هديه ي نوروزي خانواده، شيريني زندگي را به کام من و هم سن و سالان مي چشاند. چه زود و به گونه رد يک شهاب گذشت. نوروز که فرا مي رسيد باغ و بوستان دهستان بُورِکي به گونه ي بخشي از باغ عدن بهشت آسا، سر سبز و چشم نواز بود...
حسين نوري فيروزي: بوشهر را دوست دارم؛ چون زندگيم را از زمين هاي داغ و تف ديده باغ زهرا ؛ آغاز نمودم؛ چون خاطرات کودکيم را زير نخلستانهاي همين محله جا گذاشته ام. بوشهر را دوست دارم؛ چون از دريايش نشاني هايي دارم که براي غوص در پهنه آن و قدم زدن روي ماسه هاي ساحلش، را هم را گم نمي کنم. بوشهر دياري است پر از ديدني هاي خاطره انگيز که براي هر کسي سهمي ازآن ديده شده است. بوشهر خاک دامن گيري دارد. که چون به خاکش پا نهي عاشقش مي شوي ؛ يا ماندگار خواهي شد و يا براي چندمين بار ديگر به سرزمينش مسافرت خواهي نمود....
امید زاهد: برخی رویدادهای تاریخی در بوشهر قدیم پا به پای افسانه میزند، یکی از همین رویدادهای واقعی که در اواخر قرن نوزدهم واقع شد، براساس اسناد کنسولگری انگلیسی، ماجرای دلدادگی حاجی بشیرخان از خانهزادان ملک التجار بوشهری است که خانم دکتر ونسا مارتین عنوان«عشق در شرایط پیچیده» را برای این ماجرای تاریخی برگزیده است....
حسین حشمتی: آقای استاندار من به عنوان معاون پنجم شما می نویسم. این سمت تشریفاتی است که خودتان به خبرنگاران استان داده اید ومن با همین عنوان شروع کرده ام تا بدانید که ما جدی گرفته ایم. احمد محمدی زاده، امیر۶۲ ساله ای که زاده استان است اما به گفته ی خودش، ۴۲ سال ازعمر خدمتی خویش را به عنوان فرمانده یگان های مختلف سپاه در خارج از استان گذرانیده و ...
ابراهیم بشکانی: در شهر بوشهر قبرستان قديمي اي بود که مردم چهار محل مردگان خود را در آن دفن مي کردند و سپس قبرستان به مکان جديدي در محله شکري انتقال پيدا کرد. در سال 1316 خورشيدي رضا شاه جهت رفاه حال مردم دستور ايجاد باغ شهري همگاني و فضاي سبز همراه با درختکاري در اکثر شهرهاي ايران صادر کرد که بعداً اين فضاها بنام باغ ملي يا پارک ملي خوانده شد..
ابراهیم بشکانی: با وجود لایروبی و شستن آب انبارها، آبی که در آن ذخیره می شد پس از مدتی جایگاه لار و حشرات و پشه ها می شد و کرم می زد. در بعضی مواقع در آب انبارهای خانه های بزرگ بچه قورباغه هم دیده میشدکه بهش جوجوک میگفتن، قبل از مصرف حتما آب را صاف می کردند..
حمید اباذر: انتشار وسیع فیلم کندن درختان سالم و جوان نخل با لودر در روستای رودفاریاب در بخش ارم دشتستان به دلیل بی آبی و فروش آن به دلالان صادرات چنین درختان به ثمر نشسته ای به کشورهای عربی، در رسانه های ایران و جهان، تاثر وتاسف زیادی در بینندگان برانگیخته است. رودفاریاب یکی از زیباترین روستاهای جهان بود با چشمه ساران و رودخانه جوشان و جاری. از اسمش هم پیداست جایی که فراوانی آب بود...
معصومه احمدپور بوشهري: مصالح ساختمان بومی منطقه است، سنگها از نوع سنگ اسفنجی می باشد که از ساحل دریا کنده شده است این سنگها دارای منفوذ بوده فوق العاده در برابر گرما و رطوبت بوشهر مقاوم هستند، ملاط به کار رفته در ساختمان های قدیمی استان بوشهر گچ می باشد، در طبقاتی که زیر زمین وجود دارد معمولاً برای آب...
امید ایران نژاد: "ادبیات بهترین دارو برای سلامت انسان است. درد را از او می گیرد و انسان را وارد دنیای تازه تری می کند". این را به آرامی از استاد" احمد آرام" گفتم که در این اوضاع و احوال خواندن ادبیات را فراموش نکنید. خب اگر متقاعد شده اید که به سراغ ادبیات و به ویژه داستان و رمان بروید، چه آثاری بهتر از آثار استاد احمد آرام. که نگران قرب و منزلت داستان ایرانی هم هست.حالا چرا آرام؟!...
عبدالخالق ماجدی: چند روز پیش یک کلیپ دیدم از یه گاوداری مدرن در اروپا که چه طور سالنی به مساحت چند هزار مترمربع فقط توسط یک خانم که در اتاق کنترل نشسته بود اداره می شد. تمام کارها را از دوشیدن شیر تا نظافت سالن به صورت مکانیزه توسط ماشین آلات پیشرفته انجام می شد...
حسین نوری فیروزی سال ۱۳۳۰ در کوی باغ زهرای شهر بوشهر به دنیا آمد. دوره دبستان و دبیرستان را در مدرسه پهلوی سابق به پایان رساند. سال ۱۳۵۱ برای انجام خدمت نظام وظیفه به لشکرک تهران اعزام و پس از طی دوره آموزش جهت ادامه خدمت به شهر مراغه از توابع آذربایجان شرقی منتقل شد و سال ۱۳۵۳ ازخدمت منقضی گردید...
حسین نوری فیروزی : یزله های بوشهری، تک بیتی هایی هستند برگرفته از یک اتفاق خاص که شعارگونه در مجالس شاد مخصوصا عروسی ها خوانده می شوند. البته برای ایجاد تنوع سر خوان ابیاتی به سلیقه خود به آن اضافه می کند که بیشتر برگرفته از ادبیات شفاهی کهن منطقه است. اگر توجه کرده باشید ۹۰ درصد یزله ها نیز رگه هایی از گویش بخش جنوبی استان بوشهردر خود دارد..
حسین آرامی: شادروان پوربهی به واقع مسئولیت پذیر بود و این ویژگی را در خود نهادینه کرده بود. مسئولیت پذیر در قبال خانواده و خویشان، در قبال دوستان و همکاران، در قبال همشهریان و هم وطنان. هیچ گاه از مسئولیت فرار نمیکرد بلکه به استقبال می رفت. نمونه یک شهروند ایده آل، شهروند آرمانی. اما مسئولیت پذیری همراه دیگری دارد: مدارا. نیکویی ورزیدن و مدارا کردن مسئولیت پذیری را تسهیل می کند..
سید قاسم یاحسینی: نخست علی باباچاهی یک شهروند بوشهری است. این تولد در استان بوشهر فقط یک اتفاق فیزیولوژیکی و جغرافیایی صِرف نبوده است. بوشهر، فضای جغرافیایی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بوشهر، عمیقاً در ساختار افکار، ایماژ ذهنی، ساختار شعری و کنش فرهنگی و روشنفکری باباچاهی تأثیر همه جانبه ای داشته و گذاشته است...
هادی اخلاقی: و از میان این همه، اینان که رفتند هر یک، یک تن بودند در هزاران دل. اینان که اکنون جاری سیلابی سهمگین گشته اند مردانی بودند که می ساختند. ساخته بودند بسیار؛ انسان ها را و زمین را. و می گفتند و می آموختند و هریک خودش را در ساختن هزاران تن هزاران بخش کرده بود و صدای زندگی را بسیار کشیده و آموخته بودند...
مسعود شکوهی: داریوش پوربهی را سالیانی طولانی است که میشناسم. از نظر سن و سال بزرگ و معلم من بود و من تا امروز احساس شاگرد بودن را نسبت به او داشتهام، هر چند این افتخار هیچگاه نصیبم نشده بود که بهطور رسمی پای درس او بنشینم. البته آشنایی و دوستی من با زندهیاد پوربهی به خصوص از وقتی که ما در شورای سوم بوشهر همکار شدیم، بیشتر و عمیقتر شد...
عبدالخالق ماجدی : سالهای متمادی در دهه شصت، بازیکن تیم فوتبال منتخب بوشهر در رده های مختلف سنی بودم و برای تمرینات تقریبا هر روز از محله مان امامزاده با خط واحد شهرداری تا چهارراه دادگستری می آمدم. در پیاده رو خیابان به طرف استادیوم، یک گل فروشی وجود داشت و هر روز از میان گلدان هایش عبور می کردم و روزهایی که اتوبوس زودتر می رسید دقایقی می ایستادم و...
علی اکبر محمدی باغملائی، آموزگاری از جنس خوشنامی
سال 1344 وارد سپاه دانش شدم و پس از گذراندن دوران تعلیماتی به اداره ی آموزش و پرورش شهر لار معرفی و ابلاغ دبستان مولوی شهر اهل (که در آن زمان روستا بود) را برای تدریس گرفتم. پس از یک سال تدریس و با اتمام دوره ی سپاهی به بوشهر مراجعت و تا سال 46 در اداره ی مالاریای بوشهر مشغول به کار گردیدم. همزمان با تلاش های فراوان و رفت و آمد به تهران بالاخره به استخدام رسمی آموزش و پرورش در آمدم...
معلم مدارس جزیره شیف، بنه اسماعیل، بنه خاطر، پورسینا امامزاده، فروغی جفره و... نوحه خوان برجسته شنبدی، بهبهانی، حسینیه سید محمد، توحید و باغ ملا.
هم محلی، همکار و همراه مرحوم بخشی (در یک مقطع نوحه خوانی ده مسجد شهر و حومه بوشهر توسط این دو نوحه خوان از محله باغ ملا انجام میشد، هرکدام پنج محل و هر دو از شاگردان زنده یاد آقا سید علی مهیمنی)...
دکتر سجادبهزادی: امروز آمار دخترانی که به سن تجرد قطعی رسیدهاند و شانس و فرصت ازدواج آن ها به حداقل رسیده بسیار نگران کننده گزارش می شود و گفته شده اکنون بیش از یک میلیون نفر از دختران بالای ۳۵ سال به سن تجرد قطعی رسیدهاند و فرصت ازدواج برای آن ها به حداقل رسیده است...
آخرین اخبار
- جايگاه معلم در جامعه خدشهدار شده است
- سپاس از کساني که آموختند و آموختن را ياد دادند
- خليج فارس و الگوي حکمراني خوب
- ماندگاري نام خليج فارس، در گرو نگاه توسعه محور به آن مي باشد
- بايد براي تراژدي ورزش بوشهر، سالها گريست
- چرا نفت و گاز، از فعاليتهاي ورزشي استان بوشهر حمايت نميکنند؟
- چهار نکته براي رابطه پايدار والدين با فرزندان نوجوان
- نگاهي به تبعيضهاي درماني در کشور / به بهانه کلنگ زني بيمارستان نفت در شيراز
- استقبال از عيد نوروز باستاني در بوشهر
- دنياي معترضان
- چاپ شعري از استاد باباچاهي در امريکا
- آقاي استاندار در مقابل لغو مجوز فستيوال کوچه بوشهر، پاسخگو باشيد
- گردشگران دره ساساني «تنگ جيز» دشت خشت کازرون
- خاطرات خدمت سربازي در سپاه دانش
- مرثيه اي براي موسيقي
پربیننده ترین
- دکتر جعفر حميدي؛ محبوب و ممتاز
- اهميت دورهميها و گردهمايي دوستانه
- قصۀ پرغصۀ افغانستان و آیندۀ این کشور
- تحول نگاه محمد بیابانی در ادبیات مارکسیستی
- پشت پرده الحاق استان فارس به خلیج فارس از زبان یک نماینده مجلس + اسناد
- وظيفه اصلاحطلبان جلوگيري از درگيري است
- شهر باستانی توج و روستای "زیرراه" بوشهر
- ۶۰۰ چادرگروهی و کانکس برای اسکان گردشگران نوروزی در بوشهر ایجاد شد
- هفته نامه نسیم جنوب شماره 716
- در ادبيات جنوب زندگي و زباني خاص جريان دارد
- آغاز طرح نخبهپروری امید اجتماعی در روستاهای محروم استان بوشهر
- گزارش تصویری یازدهمین سالکوچ منوچهر آتشی در بوشهر (2)
- خنداندن و خوشحال کردن مردم در اين شرايط اقتصادي، سخت شده
- آن معلم آمد
- کتاب خوب چيست؟