افقي که براي تئاتر بوشهر مي بينم به اين شکل هست که ما چه بخواهيم و چه نخواهيم با تمام بي امکاناتي ها و ناملايمتي ها،جوانان اين شهر پرچم اين هنر را به دست خواهند گرفت و جلو خواهند برد و با وجود اين که ديگر در بوشهر شايد به ظاهر و به شکلي تئاتر ديگر وجود نداشته باشد ولي آينده اين هنر در دستان جوانان اين شهر است،پس شما به عنوان يک رسانه و دوستان ديگر در هرجايي که رسانهاي رو در دست دارند بايد از اين جوان ها حمايت کنند تا آن ها بتوانند بهترين ها را براي اين شهر و مرز و بوم رقم بزنند...
هاشم هاشم زاده: هنوز تمامي جمعيت وارد نشده بود، که شعارهائي بر عليه استبداد و ديکتاتوري حکومت داده شد. در اين زمان مامورين گارد دانشگاه بلافاصله درب سالن را بسته و افراد بيرون را با خشم و فرياد از دانشگاه بيرون راندند.داخل سالن اما، غوغائي برپا بود. سعيد سلطانپور بخاطر همدلي با افراد بيرون که به نظر ميرسيد بعضا مورد حمله قرارگرفته و يا بازداشت شده اند، از اجراي برنامه سر باز زد و با تشويق ممتد حاضرين مواجه شد...
دکتر سجاد بهزادي: ريشه بسياري از اعتراض هايي که به خشونت منجر مي شود حذف طبقه متوسط است.حذف طبقه متوسط يعني حذف اصلاحات. طبقه متوسط مخالف جمهوري نيست و نمي خواهد بر پيکره اين مرزو بوم آسيبي وارد شود؛ اما طرفدار سرسخت اصلاحات است. طبيعي است حالا که طبقه متوسط زمين گير شده و مطالبه گري در بستر آرام شکل نمي گيرد، جنبشهاي اعتراضي نيز راديکاليزه مي شوند...
جميل رزمي: بي شک براي فوتبال پرفرازونشيب ايران طارمي بايد يک جورايي مثل يک اقيانوس عميق باشد، مادامي که او انديشه اي عميق و دريايي داشته باشد مي تواند در مستطيل سبز باگل زدن، پاس گل، خلق موقعيت هاي گلزني، بازي هاي زيبا هيجان و شادي را به سکونشيان استاديوم دراگائو هديه کند و قطعا او اين توانايي را دارد که همچون اسطوره هاي اين باشگاه سال ها درخاطرات تماشاگران بي شمار فوتبال پرتغال محبوب باقي بماند...
غلامرضا شريفي خواه: در سال 1329 خورشيدي بود که پدرم مرا براي کلاس اول در مدرسه بوذرجمهري که برگرفته از نام بزرگمهر که وزير و حکيم دوره ساساني بود، اسم نويسي کرد و اين مدرسه قديم در آخر خيابان شاپور (ليان) امروز واقع بود که سر در آن ضلع غربي شهر بوشهر در کنار خيابان پهلوي (معلم کنوني) و بچه ها تا کلاس نهم در اين مکان تحصيل مي کردند و سه کلاس ديگر هم براي اخذ مدرک ديپلم وارد مدرسه سعادت مي شدند.
تا آنجا که به ياد دارم، فضاي فرهنگي و ادبي در بوشهر و همچنين در دبيرستان سعادت، خوب بود. هفته نامه ديواري، بحث ها و رد و بدل شدن کتاب هاي خواندني بين دانش آموزان (البته نه همه دانش آموزان، تعداد اندکي)، مطالعه کتاب هاي شعر. ناگفته نگذارم که، وجود شخصيت هاي ادبي و هنري نظير منوچهر آتشي و محمدرضا نعمتي زاده در آن سال ها، در ايجاد علاقه و انگيزه ي روي آوري به ادبيات، فرصت بسيار خوبي بود براي اين کار...
ابراهيم مهدي زاده : سالهاي آغازين دهه چهل و پنجاه شمسي، سالهاي شعر و قصه و تئاتر و موسيقي و رشد ورزش و به ويژه فوتبال و آمدن تيم هاي مرکز و شروع مسابقات باشگاهي در بوشهر بود. شناخت و شکوفايي استعدادهاي جوان، بازگشت بوشهر به جمع بنادر کشور و لنگر اندازي کشتي ها با ظرفيت بالا براي صادرات - واردات صنايع و توليدات داخلي، باعث رونق اقتصادي بوشهر شد...
ابراهيم مهدي زاده: يکي از مهم ترين سوال ما اين بود نظر هدايت در اشعار نيما چه بود؟ نظر نيما را در مورد کارهاي هدايت خوانده بوديم. نقد نيما در مورد " داش اکل " هدايت، هنوز هم خواندني و آموزنده است. همه چيز را مي خواستيم بدانيم. عدم حمايت دکترخانلري از نيما، پسر خاله اش را بي دليل مي دانستيم تا بعد فني و نظريه هاي ادبي و شکستن ارکان عروضي و حذف وزن و قافيه همه گفتار استاد برايمان زيبا و جالب بود حتي حاشيه رفتن هايش....
استاد باباچاهي مرد خوش قلبي بود که به درسش خيلي اهميت مي داد و کلاسش لااقل براي من که شيفته ادبيات بودم خيلي سرگرم کننده و درس آموز بود. يک شانس بزرگي که همزمان با شاگردي استاد جعفر حميدي در دبيرستان سعادت، درِ خانه من را زد آشنايي من با استاد نعمتي زاده بود. طوري که کم کم جزو معدود افرادي شدم که مي توانستند به خانه استاد رفت و آمد داشته باشند. کم تر کسي اين نعمت نصيبشان مي شد. چون استاد نعمتي زاده انسان گوشه گيري بود و با هر کسي نشست و برخاست نمي کرد و راحت نمي شد او را ديد و يا به خانه اش رفت...
غلامرضا شريفي خواه: قدمت بازار قديم در شهر بوشهر از تاريخ جديد بوشهر و شکل گيري و حاکميت خاندان آل مذکور يعني دورة زنديه شروع مي شود و با توجه به مشاغل مختلف از قسمت هايي تشکيل شده بود و در دوره حکومت قاجاريه يکي از مراکز اصلي اقتصاد ايران به شمار مي رفت، گفته اند کل بازار از حدود دويست و چهل باب دکان بوده و اين نوشته درباره قسمتي از اين بازار قديم است.
دکتر محمود دهقاني: عباس معروفي خالق سمفوني مردگان که نزديکان او را «باسي» صدا مي کردند؛ نويسنده، شاعر و روزنامه نگاري پر تلاش و ايران دوست بود. از خانواده اي تبارمند و با فرهنگ که از سنگسر به تهران آمده بودند و از ديرباز در ياري رساندن به تهي دستان آوازه داشتند. معروفي در کار نويسندگي و حتا سياسي اجتماعي تا آنجا که به مردم و کشورش مربوط مي شد، آرام نمي نشست و استراحت نمي شناخت...
ابراهيم مهدي زاده: سخن گفتن در باره کارنامه هنري و شعري استاد علي باباچاهي کار ساده اي نيست. دليل آن هم نگاه پويا، نوجويي، اکتفا نکردن به داشته هاي خود و احساس خطر و بيم از تکرار است و عدم توقف. او از ظرفيت هاي نهفته، در زبان پارسي آگاه است و اين خودش، کم دستاوردي نيست. زباني که مي تواند فلسفه و موسيقي را با شعر بيان کند قطعا توان بيان عاطفه و احساس که در...
در سال 1355 نوجواني 14 ساله بودم که به عنوان سرپرست خانواده براي اشتغال به کار، به شهر بوشهر آمدم. آن موقع محل اقامتم خانه خواهرم واقع در خيابان باغ زهرا بود. مدتي در باشگاه همافران متل سيکس واقع در پايگاه هوايي مشغول به کار شدم. پس از يکسال قراردادم تمام شد و براي اشتغال به اداره کار واقع در خيابان فرودگاه کوچه حاج نجف مراجعه کردم. به عنوان کارگر ساده به داروخانه ايران معرفي شدم، زير نظر دکتر ابوالفضلي آموزش هاي اوليه را ديدم و به مديريت داروخانه مسلط شدم. مدت 31 سال مديريت داروخانه ايران را برعهده داشتم.
ابراهيم مهدي زاده: سال هاي تحصيلي 48 - 49 شمسي دبيرستان سعادت که تعطيل مي شد، مي زديم بيرون و مي آمديم کتابفروشي «مهرداد» خيابان شاهپور يا دفتر هواپيمائي سهامي يا نوشت افزار فروشي اميرکبير با مديريت جناب مهدي درزي که اين دو آخري مطبوعاتي هم بودند. کريم سينا، طاهر ايراني، باقي دشتي، جمشيد افروز ... کتابفروشي «مهرداد» پاتوق استاد باباچاهي بود و دوستان اهل ادبيات داستاني و شعر و عکاسي و سينما...
در ارديبهشت سال 1333، سال پس از کودتاي 28 مرداد، لويي ماسينيون مستشرق معروف فرانسوي جهت شرکت در «کنگره هزاره ابن سينا» به ايران مي آيد. وي در طي سفر خواهان ملاقات با غلامحسين صديقي مي شود، دکتر صديقي بنيانگذار جامعه شناسي در ايران، وزير کشور دکتر مصدق، و از جمله از بانيان اصلي «کنگره هزارهي ابن سينا» بوده است...
مهمترين مشكلات تحريم هاست زيرا باعث شده تا قيمت تجهيزات پزشكى به دهها برابر افزايش يابد و بعد از آن آموزش و سوء مديريتهاست كه در بعضى از رشته ها به خصوص بيهوشى در تمام نقاط محروم كشور كمبود داريم و تا دو سال ديگر بايد مجددا دستانمان را بسوى پزشكان هندى و بنگلادشى و يا پاكستانى دراز كنيم كه اين يكى از شاهكارهاى قاضى زاده هاشمى بوده كه اجحاف بزرگى به اين قشر از متخصصين مخلص كرد...
- نه فقط استان ما بلكه كلّ كشور بيشترين بيماريهاي گوارشي متاسفانه بيماريهاي مرتبط با مشكلات اعصاب و روان هست مثل سوء هاضمه عملكردي كه مردم بهش معده عصبي ميگن و سندرم روده تحريك پذير كه مردم بهش روده عصبي ميگن، اگه قراره تفاوت شيوع بيماري گوارش استانمون رو نسبت به استانهاي شمالي تر بهتون بگم ما قطعاً سرطان معده كمتري داريم و شايد سرطان روده بزرگ (كولون) بيشتري داشته باشيم...
من در سال 1365 با رتبه 9 کنکور سراسري وارد رشته پزشکي دانشگاه شيراز شدم و سال 72 فارغ التحصيل پزشکي عمومي شدم و به مدت سه سال در مقطع عمومي در شهر خورموج طبابت کردم و سال 75 رشته تحصيلي تخصصي بيماريهاي داخلي در دانشگاه شيراز را براي ادامه تحصيل انتخاب کردم و پس از اتمام اين مقطع در دانشکده پزشکي بوشهر به عنوان هيئت علمي شروع به کار کردم و مجددا در سال 1385 رشته فوق تخصصي بيماريهاي روماتولوژي را در دانشگاه مشهد انتخاب کردم و در سال 1385 با اتمام دوره به بوشهر برگشتم و تاکنون هم در خدمت مردم استانم و دانشجويان عزيز هستم...
ابراهيم مهديزاده: در سايه روشن شيشه هاي رنگي و هلالي کلاس، هنوز صداي مردانه آتشي از توي راهروهاي دبيرستان قديمي و کهنسال سعادت به گوش مي رسد. سالهاي اول دبيرستان و هجوم ناشناخته ها...
سجاد بهزادي: ما با راهکارهاي سطحي و بدون توجه به آسيب هاي خانواده و فقر و ناامني در جامعه نمي توانيم پنجره جمعيتي کشور را باز نگه داريم. بله همه مي دانيم که اگر پنجره جمعيتي بسته شود آمار سالمندان افزايش مي يابد و کشور از مسير توسعه دورتر مي شود، ولي با کدام پشتوانه علمي، انتظار تشکيل خانواده و فرزند آوري از مردم داريم؟
حسين نوري فيروزي: در يکي از زمستانها به چشم ديده بودم که چگونه عبدو با يک دست که چماق خيزراني با آن حمل مي کرد توانسته بود سه لوک مست با پوزه اي کف آلود که باهم درگير شده بودند را پس از يک ساعت درگيري از هم جدا کند. آن شب عبدوي جت که به او کُل دست هم مي گفتند...
ابراهيم بشکاني: اواسط مرداد ماه بود، گرما و شرجي در بوشهر بيداد مي کرد؛ ننم يه قَليه تند و تيزِ مَشتي با مُي هَداکي گِرَت دم زردي که مهدي برادر بزرگم با رُخ نون کنار دريا رو سنگ هاي تُل عاشقون گرفته بود، پخت و آماده کرد. ظهر که شد تو يه لگني چند تا نون تکه کرد و اُوقليه روش ريخت و تليت خوشمزه اي درست کرد که همراه تُربيزه و پياز تا...
ابراهيم دانش: آيا نگهداري اشيا و و آثار عتيقه باستاني در چند اتاق معمولي با حداقل حفاظت فيزيکي و شرايط قرنطينه اي (در مبحث آب و هوايي و شرايط نور و انبساط و انقباض) در فضاي بدون کولر وجاهت عقلي و قانوني دارد؟به عنوان يک ايراني که به هويت تاريخي خودم افتخار و احترام مي گذارم هشدار مي دهم که خطرات جدي...
من از کودکي به نقاشي کشيدن علاقه داشتم و ظهرهاي تابستان که فارغ از درس و مدرسه بودم با نقاشي خودم را سرگرم مي کردم. بعد از ازدواج بنا به شرايط (کوچک بودن فرزندانم) فرصت آموزش ديدن رو نداشتم تا اين که تابستان 98 فرزند سومم که 4 سال داشت را به کلاس خلاقيت بردم و در همان آموزشگاه با استادم (علي نازکسرايي) آشنا شدم و چون خيلي به نقاشي علاقمند بودم آموزشم را با ايشان شروع کردم...
اگر خودم را نمونه اي از جوانان آن روزها فرض کنم، بيشتر شايق به خواندن رمانهاي عاطفي عاشقانه و يا هيجاني پليسي بوده اند، مگر تک و توکي از بچه ها که متاثر از توصيه و تفکرات برخي از معلمانشان، جذب کتابهاي سياسي و اجتماعي و بيشتر در زمينه شعر و شاعري و هنري بوده اند...
دکتر سعيد معدني: خاطره خوبي که از «نسيم جنوب» در آن دوران، سال 86- 85 - دارم اين بود که نشريه «نسيم جنوب» با يک کارگر افغانستاني، که مسئول رسيدگي به فضا و چمن زمين ورزشي باشگاه شاهين بود، مصاحبه اي انجام داده بود. اين کارگر خارجي آن قدر تحت تاثير اخلاق خوب و بزرگ منشي بوشهريها قرار گرفته بود...
یونس قیصی زاده: سالي دگر هم بر ما گذشت و برگ ديگري از سالهاي عمرمان ورق خورد تا به سوي سال جديد گام برداريم. همه اين سالهاي سخت گرچه به تلخي در خاطرمان خواهد ماند، اما از اينكه هنوز اميدوارانه در حال جنگيدن با ناملايمات روزگار، از پا در نيامده و تسليم سختيها نشدهايم، به خود ميباليم و با اينكه زخمها بر روانمان وارد آمده، اما سربلند و هنوز ايستاده به قرن جديد قدم ميگذاريم...
دکتر يداله عبدالهي: شرايط و تفکري که جاري است، چنان از توان و قدرت امثال بنده ميکاهد، حتي فرصتي حاصل نميشود که منفعتي براي هموطنان خود ايجاد نماييم. تلاش در حد توان ما چنان ناچيز شده که انگار پروانهاي در گوشهاي از دنيا بالي ميزند تا تغييري در هوا دنيا ايجاد کند...
غلامرضا شريفي خواه : مردم بوشهر در قديم طي آداب و رسومي که از ديرباز براي آمادگي عيد سال جديد معمول بود، کارهايي را انجام مي دادند. در دهه هاي سي و چهل ابتدا خانه تکاني که دو هفته قبل از عيد، خانه هاي خود را بعد از يک سال با شرايط سخت آن زمان، تميز مي کردند. ابتدا وسايل هر اتاق در حياط گذاشته...
دکتر محمود دهقاني: در روزگار کودکي که با آواز گنجشک هاي قبه ي نخل ها و بلبلان مست غزل خوان شاخسار سرسبز و شاداب ليمو و انار باغ هاي بُورِکي در دشت خشت کازرون از خواب برمي خاستيم، پيراهن نو هديه ي نوروزي خانواده، شيريني زندگي را به کام من و هم سن و سالان مي چشاند. چه زود و به گونه رد يک شهاب گذشت. نوروز که فرا مي رسيد باغ و بوستان دهستان بُورِکي به گونه ي بخشي از باغ عدن بهشت آسا، سر سبز و چشم نواز بود...
هادي اخلاقي: اين سال نيست نيز چون سالهاي پيش تر مثل باد آمد و مثل باد گذشت. باد زشتي که چشمها را پر از خاک کرد و اشک آورد. اين سال که بگذرد و تمام شود قرن تمام مي شود. يک قرن، و اينک ماييم در آستانه سال نو، قرني نو با آرزوهاي مانده، کهنه در خاک کاشته و قد نيافراشته و اين آرزوها مانده است...
دکتر جعفر حميدي : به هستن مي انديشي؟ پس هستي. به بودن مي نگري پس خواهي بود. به گذران زمان مينديش، که زمان ناپايدار است و تو مي خواهي که پايدار ماني. تسلط تو بر جهان است يا تو بر جهان مسلطي؟ عشق را مي شناسي يا نه؟ اگر مي شناسي بر جهاني و اگر نمي شناسي جهان بر تُست، مي داني که بايد هر روز به نوروز بينديشي، نه تنها بر يک روز که يک روز تنها نوروز نيست و همه روز براي انسانِ فکر انديش نوروز است...
نسیم جنوب- محمد لطفي: در رئاليسمترين شکل، سالي که گذشت باز هم زمين مانند ديگر سالها بروفق مراد ما نچرخيد و ما مثل گل ابريشمهاي بوشهر پيرتر شديم، آيينهها هيچ گاه دروغگوي خوبي نبودهاند.سالي که گذشت، بغضها بيشتر خود را تکاندند بر شانههاي زخمي شهر و شناشيرها و مردمان...
نسیم جنوب- حسين شادکامي: اومدن موسم عيد يه حس خوشي بيد. تو خونه ها، محله ها و شهر همه در تکاپو و جنب و جوش عجيبي مي افتادند. هرکسي از دل، ديده و بنيه خود عيد را تعريف و تعبير مي کرد. عيد هم سي ما تو خونه و محله يه شور و حالي ديگه داشت. محله ما اکثراً دريانورد (جاشو و ناخدا) بودند که در رفت و آمد با ساير کشورهاي حوزه ...
آخرین اخبار
- جايگاه معلم در جامعه خدشهدار شده است
- سپاس از کساني که آموختند و آموختن را ياد دادند
- خليج فارس و الگوي حکمراني خوب
- ماندگاري نام خليج فارس، در گرو نگاه توسعه محور به آن مي باشد
- بايد براي تراژدي ورزش بوشهر، سالها گريست
- چرا نفت و گاز، از فعاليتهاي ورزشي استان بوشهر حمايت نميکنند؟
- چهار نکته براي رابطه پايدار والدين با فرزندان نوجوان
- نگاهي به تبعيضهاي درماني در کشور / به بهانه کلنگ زني بيمارستان نفت در شيراز
- استقبال از عيد نوروز باستاني در بوشهر
- دنياي معترضان
- چاپ شعري از استاد باباچاهي در امريکا
- آقاي استاندار در مقابل لغو مجوز فستيوال کوچه بوشهر، پاسخگو باشيد
- گردشگران دره ساساني «تنگ جيز» دشت خشت کازرون
- خاطرات خدمت سربازي در سپاه دانش
- مرثيه اي براي موسيقي
پربیننده ترین
- هر ایرانی باید خارگ را ببیند
- پشت پرده انتخاب شهردار بوشهر از زبان یونس خسروانی کاندیدای اصلاح طلب شهرداری
- به احترام بیست و پنج سرباز، ایست خبردار!!!
- تدبیری بیندیشید برای نجات معلمان از قعر جدول حقوق بگیران کشور
- وظیفه دارم خواسته 60 تا 70 ساله مردم بوشهر برای منطقه آزاد را پیگیری کنم
- گزارش تصویری افتتاح دانشکده هنر و معماری بوشهر با حضور وزیر راه و شهرسازی
- مو اهرم نمی شم، می شم بنه گز
- موضوع انشا: جوانی
- ویژهنامه سوگ شادروان پرويز هوشيار ؛ نویسنده و هنرمند بوشهری
- تفکر رهاییبخش «با» و «بدون» مارکس
- خرفت خانه یا خانه سالمندان در بوشهر قدیم
- آموزه هایی از زندگی جوانمردی به نام داریوش پوربهی
- قصه ننه معصومه و معجزه رنگها
- در کوچه فستيوال بوشهر چه ميگذرد؟
- خليج فارس؛ نام هزارهاي و کهنسال